ماهان شبکه ایرانیان

خلافت سلیمان بن عبد الملک

سلیمان بن عبد الملک پس از ولید به سال ۹۶ هجری به خلافت رسید.پیش از این گفتیم که در عهد ولید دولت اموی از شرق و غرب وسعت گرفت.در عهد سلیمان فقط جرجان و طبرستان بدست یزید بن مهلب امیر مشرق گشوده شد، قسطنطنیه نیز در محاصره افتاد.

سلیمان بن عبد الملک پس از ولید به سال 96 هجری به خلافت رسید.پیش از این گفتیم که در عهد ولید دولت اموی از شرق و غرب وسعت گرفت.در عهد سلیمان فقط جرجان و طبرستان بدست یزید بن مهلب امیر مشرق گشوده شد، قسطنطنیه نیز در محاصره افتاد.

ولید در زندگانی خویش سپاهی برای حمله بقسطنطنیه فراهم آورده بود و پیش از آنکه سپاه را بفرستد مرگش در رسید، وقتی سلیمان بخلافت رسید سپاه را بمرج دابق فرستاد که در شمال شام بود و نزدیک حلب.در آنوقت انستاسیاس دوم امپراطور روم شرقی بود.وی برای دفاع از پایتخت خویش آماده شد و سپاهی بسرحد شام فرستاد که از وصول آذوقه و کمک بسپاه مسلمانان جلوگیری کند اما این سپاه کاری از پیش نبرد، در آسیای صغیر یکی از مردم روم شرقی بنام لئوایشوریانس که طمع سلطنت داشت بمسلمانان پیوست و با مسلمة بن عبد الملک امیر سپاه اسلام متحد شد پس از آن مسلمانان بر شهرهای آسیای صغیر یکی پس از دیگری تسلط یافتند تا از دریا گذشتند و بباروی قسطنطنیه رسیدند.نیروی دریائی مسلمانان نیز از شام و مصر بدانها پیوست و در محاصره قسطنطنیه شرکت کرد ولی لئوکه سابقا با مسلمانان یار شده بود از آنها جدا شد و خود را بجای انستاسیاس که منفور مردم بود امپراطور روم نامید.محاصره قسطنطنیه از طرف دریا سخت شد و نیروی دریائی مسلمانان بپایتخت حمله برد، اما آتش یونانی بسیاری از کشتیهای آنها را تلف کرد بعلاوه آذوقه آنها تمام شد و دچار گرسنگی و بیماری شدند.

بدینسان حمله مسلمانان به قسطنطنیه نتیجه نداد، چنانکه حمله ای که به دوران معاویه بدین شهر کرده بودند مفید نیفتاده بود.

به روزگار سلیمان عیاشی و خوش گذرانی در دربار رواج یافت و فساد در آنجا رخنه کرد.خلیفه خواجه های بسیار در قصر خود نگاه می داشت.این رسم بوالیان و امیران نیز سرایت کرد زیرا مردم پیرو پادشاهان خویشند.بعلاوه سلیمان درباره ولایتداران خود ملاحظات خصوصی داشت .بعضی را اهمیت می داد و برای از میان بردن بعضی دیگر میکوشید.از جمله کسانی که سلیمان بر ضد آنها بود محمد بن قاسم ولایتدار نواحی هند بود و قتیبة بن مسلم ولایتدار ماوراء النهر و موسی بن نصیر ولایتدار اندلس و خانواده حجاج که در عراق میزیستند.

سلیمان، حجاج و کسان و عاملان او را دشمن می داشت تا آنجا که حجاج بیم داشت ولید پیش از او بمیرد و او بدست سلیمان بیفتد.دشمنی سلیمان با حجاج از آنرو بود که وقتی ولید با او برای عزل سلیمان از ولیعهدی و انتخاب پسر خود عبد العزیز گفتگو کرد حجاج با فکر او موافقت کرد، و چون سلیمان بخلافت رسید یزید بن ابی کبشه را بولایت سند انتخاب کرد وی محمد بن قاسم را که خواهرزاده حجاج بود گرفت و به بند کرد و بعراق فرستاد، مردم سند بر محمد بگریستند، وقتی بعراق رسید او را در واسط محبوس کرد و صالح بن عبد الرحمن او را شکنجه کرد تا جان داد و زندگی این سردار بزرگ به اقناع هوس خلیفه که اعمال بزرگ او را فراموش کرده بود بپایان رسید.

قتیبة بن مسلم نیز مبغوض سلیمان بود زیرا او نیز با فکر ولید درباره عزل سلیمان ازولیعهدی موافقت کرده بود، بیمهری خلیفه با موسی بن نصیر از آنرو بود که وقتی پیش از مرگ ولید بدو پیغام داد آهسته بسوی پایتخت حرکت کند نپذیرفت و بشتاب بنزد خلیفه رفت.

دوران خلافت سلیمان بیش از دو سال نبود و بسال 99 هجری در گذشت.سلیمان بر خلاف ولید مردی فصیح بود و اشتهائی وافر داشت و زن و غذا را دوست میداشت.درباره وفات او گفته اند که روزی حله و عمامه ای سبز پوشید و در آئینه نگریست و گفت: من پادشاه جوانم، یکی از کنیزانش بدو نگریست و شعری خواند بدین مضمون که انسان جاودانی نیست و تو نیز عیبی نداری جز اینکه فنا خواهی شد، یکهفته بعد سلیمان از جهان درگذشت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان