پارادایمها و گفتمانهای فراوانی در حال حاضر در عرصه علوم انسانی و اجتماعی وجود دارد، اما دغدغه انقلاب اسلامی همواره بر مدار قرآن و اندیشه دینی بوده است. اخلاق یکی از دغدغههای عماد افروغ است. این استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر مسائل اجتماعی، سیاسی و دینی در ایران کتابهایی مانند «انقلاب اسلامی و مبانی بازتولید آن» و « اسلام و جهانی شدن» را پیشتر منتشر کرده است. جامعه آرمانی قرآنی بهانهای بود که وی حول این موضوع به تشریح دیدگاههای خود بپردازد. وی معتقد است که بحث در خصوص اخلاق و عدالت ضروری است و اخلاق قرآنی، اخلاقی کریمانه است و نباید با انسان برخورد ابزاری شود. در پی مشروح گفتوگوی خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) را با وی میخوانید:ایکنا: ایران به عنوان کشوری اسلامی درگیر مسائل زیادی است و از سوئی ما پارادایم جدیدی در حوزه اندیشه داریم که بر روی اخلاق و معنویت تاکید میکند. نظر شما در این خصوص چیست؟هر پرسشی با هر انگیزهای ولو بد باشند، میتواند محرکی برای پاسخهای خوب باشد و فرصت تلقی شود. ما نباید به این بهانه که انگیزه و سوال فلان کس بد است، آن را رد کنیم کما اینکه در گذشته نیز اینها فرصت بودند و اگر شما میبینید بخشی از دین شکوفا شده و به فعلیت رسیده است، به خاطر این پرسشها بوده است. از این رو نباید کسی را به خاطر انگیزه رد کرد و از و باید از پرسشهای نو فرصت ساخت.
اگر کسی میگوید مشکل ما معنویت و اخلاق است، اولا حرف گزافی نزده است و ما متاسفانه با مشکل بیاخلاقی مواجه هستیم، مساله دور شدن از معنویت را هم داریم. من سالها روی این مساله حساسیت داشتم و این را بارها گفتهام فراموش نشود که وجه ممیزه انقلاب اسلامی اخلاق و معنویت است. هرچند آزادی و عدالت دو شعار انقلاب اسلامی هستند، اما همین دو شعار زیبا و بزرگ انقلاب اسلامی بدون اخلاق و معنویت قابل تحقق نیستند.
از این رو، اگر کسی اخلاق و معنویت را مطرح میکند، حرف درستی میزند چه به عنوان آرمان مطرح باشد که باید به آن برسیم و چه به عنوان ضعف فعلی مطرح میشود که قابل بررسی است و باید مورد مداقه قرار دارد و به عنوان یک امر مطلوب که باید نصب العین قرار داد.
ایکنا: اگر بخواهیم از یک حیات قرآنی صحبت کنیم، شما آن را چگونه تفسیر میکنید؟در مورد این بحث که یک حیات قرآنی چگونه است و خیلی بحث مهمی است ابتدا باید بفهمیم که حیات قرآنی چیست، حداقل پاسخی که میتوانم در این مدت کوتاه بدهم این است که حیات قرآنی یک حیات کریمانه است، خدا انسان را کریم میداند و باید با او کریمانه برخورد کرد. انسان نزد خدا مقام کمی ندارد و جایگاه بلندی دارد. خدا با انسان به عنوان ابزار برخورد نکرده است. خدا برای انسان یک هدف است که باید با طی کردن مسیری به قرب برسد که جایی است که برای رسیدن به آن تعریف شده است.
اما چطور باید به این جایگاه رسید؟ وقتی شما انسان را خوار و ذیلی میکنید، فرصتها از دست میرود خداوند در قرآن میفرماید «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ: پس روى خود را با گرایش تمام به حق به سوى این دین کن با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است آفرینش خداى تغییرپذیر نیست این است همان دین پایدار ولى بیشتر مردم نمىدانند». (روم، 30) این یعنی کرامت انسان ریشه در فطرت الهی او دارد و ما باید به همه انسانها به مثابه موجوداتی خداگونه نگاه کنیم. انسان را باید کریم دانست و با او کریمانه برخورد کرد و نباید به او نگاه ابزاری به او نداشت. البته مسائل دیگری که مرتبط با این قضیه است را میتوان مطرح کرد.
این نگرش کریمانه به انسان ریشه در انسانشناسی خاصی دارد و هر انسانشناسی با این تفکر سازگار نیست. انسانشناسی مدرینته جواب نمیدهد، انسانشناسی پسامدرن یا پساویتگنشتاینی پاسخگوی این قضیه نیست. انسانشناسی که جامعه را اصل میداند و برای فرد و قابلیتهای او هیچ اعتنایی قائل نیست جوابگو نیست. یک حیات مومنانه در گرو انسانشناسی خاصی است که به وجه عملی، طبیعی، اجتماعی و استعلائی او توجه کافی باشد.
ایکنا: چگونه باید به سوی این جامعه کریمانه حرکت کرد؟با برخورد کریمانه هدف وسیله را توجیه نمیکند، من یادم نمیرود که برخی درکشور ما به نام امام زمان(عج) کارهای غیر امامزمانی میکردند، اگر حکومت امام زمان(عج) عادلانه و اخلاقی است، باید عادلانه و اخلاقی با مردم برخورد شود و با برخوردهای غیر اخلاقی زمینه را برای ظهور نمیتوان فراهم کرد و این نقض غرض است. امام زمان(عج) نیز به کسی نمیگوید کار غیر اخلاقی بکیند. اگر شما میخواهید یک حیات کریمانه داشته باشید، باید هیچ کار غیرکریمانه و غیراخلاقی نکنید و به همه وظایف اسلامی عمل کنید. وظایف یک مسلمان مهم است، حقالناس مهم است. شما خبرگزاری قرآنی هستید و باید روی این مساله حساس باشید. متاسفانه حساسیتهای خطاشناسی ما بیش از آنکه اجتماعی باشد فردی شده است، متاسفانه حتی تربیت دینی ما نیز چنین است و بیش از آنکه اجتماعی باشد، فردی است. در حالی که آن در قلمرو حقالله است، خدا به راحتی از آن میگذرد اما حقالناس، عرض مردم، افترا، تهمت، اختلاس، رانت خواری مورد بخشش خداوند قرار نمیگیرد. نوع تربیتهای دینی رسمی ما، روی حیات فردی است تا اجتماعی، به محض این که یک برنامه در رسانه جمعی از خطاهای فردی به خطاهای اجتماعی میپردازد و تعطیل می شود.
حق حاکمیت متقابل است در مدرمسالاری دینی، حق بین مردم و حاکمیت متقابل است. حضرت امیر(ع) هم میفرمودند، حق من بر شما این است که مرا نقد کنید و از من اطاعت کنید، حق والی بر مردم، یعنی وظیفه شما، و این نکته بسیار درخشانی است که امام علی(ع) نقد حکومت را وظیفه مردم میدانست. از طرف دیگر فقط حق مردم نیست حق امنیت اقتضائی دارد. از سوئی دیگر حقوق سیاسی، فرهنگی، عدالت و ... نیز وجود دارد.
برخورد ابزاری با مردم، بیتوجهی به حق شناخته شده مردم که ریشه در هستی آنها دارد یکی از عوامل نرسیدن به جامعهکریمانه قرآنی است و باید هستی فردی، جمعی و گروهی مردم در نظر گرفته شود که هر کدام حقی را رقم میزند و باید مجموعا توجه به همه این حقوق داشت. ضمن اینکه تاکید میکنم برخورد ابزاری با انسان ممنوع است و نباید اجازه داد تا به ما نگاه ابزاری داشت و ما نیز نباید با دیگری برخوردی ابزاری کنیم.