به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، میزگرد «مقایسه رویکردهای میانرشتهای و سایر رویکردها در فهم قرآن کریم» امروز 15 اسفند، با سخنرانی عبدالمالک احمد ادریس، استاد دانشگاه القضارف سودان، در دانشگاه شاهد برگزار شد.
محوریت قرآن نسبت با علوم دیگرلاله افتخاری، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد در آغاز این نشست گفت: اگر تقوا و ایمان به خدا باشند، خداوند برکات آسمان را بر زمین فرو میریزد که این برکات تنها مادی نیست و در روایات برکات معنوی و علمی هم ذکر شده است.
افتخاری افزود: دانشهای میانرشتهای پیشینه چند قرنی دارد اما پس از جنگ جهانی دوم گسترش یافتهاند. تلاش برای پاسخ دادن به مشکلات و سوالاتی که در یک رشته حل نمیشد، باعث شد که دانشمندان به سوی مطالعات میان رشتهای بروند، به گفته مورن میانرشتهای گردهمایی رشتهها بر سر یک میز است.
وی افزود: وقتی قرآن گفته است که کتابالله بیان همه چیز است، ما نباید طبق این تبیین میانرشتهای به سراغ قرآن برویم، زیرا حل همه مشکلات در قرآن است و ما باید با پژوهشهای قرآنبنیان به سراغ علوم برویم و نه با مطالعات میانرشتهای. باید توجه کرد که محور قرآن است و تحقیقات میانرشتهای میتواند به تفسیر به رأی منجر شود.
افتخاری افزود: جایگاه عالم و متعلم که هر دو بر سبیل نجات قرار میگیرند مقداری زیر سؤال قرار گرفته است و ما باید به آن سنت برگردیم. حضور اساتید در رشتههای مختلف در دانشگاه شاهد میتواند زمینهای مناسب چنین مراسمهایی در زمینه مطالعات قرآنی باشد.
اگر قرآن مرجع علوم بود، علم زودتر پیشرفت میکردادریس گفت: تشکر میکنم از اساتید و حاضران، ما گرد هم آمدهایم تا از سفره قرآنی استفاده کنیم. کار نیکی بوده که گرد هم آمدهایم تا در خصوص قرآن صحبت کنیم و اگر در روز قیامت از ما بپرسند که در خصوص قرآن چه کار کردید، شاید بتوانیم بگوییم در این همایش قرآنی شرکت کردیم.
وی افزود: بحث من شیوه سبکشناسی برای شناخت مسائل قرآنی است. با توجه به اینکه من استادیار زیستشناسی هستم و با توجه به اینکه محیط زیست نیز در قرآن ذکر شده است، از اینرو علاوه بر تدریس زیستشناسی در علوم قرآن هم پژوهشهایی داشتهام. شاید همه اساتید در خصوص مطالعات میانرشتهای قرآنی مسئول باشند، زیرا همه مسائل در قرآن هست. علوم پیشرفت زیادی کرده است و جهان امروز را به دهکدهای تبدیل کرده است. این تحول ممکن بود زودتر و بیشتر اتفاق بیافتد، اگر قرآن را به عنوان مرجع همه علوم اعم از طبیعی و انسانی قرار میدادند و شاهد مثال این مسئله آیه «نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ؛ و این کتاب را که روشنگر هر چیزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل کردیم»(نحل/89) است.
این استاد دانشگاه سودانی تصریح کرد: از جایی که برخی از مسلمانان معتقد شدند که بین دین و سیاست جدایی وجود دارد، سرعت پیشرفت علم کند شد. شاید یکی از وظایف علم طبیعی این است که وظایف انسان را روشن کند، تا نوع ارتباطات بین موجودات را بیان کند. اما این هم امکانپذیر نیست مگر اینکه با دلایل قرآنی عمل شود. این مسئله به انسان کمک میکند تا او اعمال خود را چنان چه شایسته خلافت خداوند بر روی زمین است، تنظیم کند.
ادریس ادامه داد: بنابراین کافی نیست که ما تنها قرآن را منبع علوم در نظر بگیریم، بلکه باید به آن استناد کرد و در ارائه تئوری قرآنی بکوشیم و راهکار ما در اینجا دلالتهای قرآنی است که از آن استفاده میکنیم. در بسیاری از بحثهای قرآن کریم، علائمی در خصوص زمان و مکان وجود دارد و هر کدام از پژوهشگران با توجه به شرایط زمانی و مکانی خود به آن علاقه پیدا میکنند. مثلا بحثهای قرآنی در دوره تابعین و تابعینِ تابعین با بحثهای امروز از لحاظ سبک، ارائه و اولویتها تفاوت دارد.
وی با بیان اینکه در دوره جهانیسازی برغم جدایی دین از علوم، قرآن الهامبخش انسان بوده است، گفت: اگر جهانیسازی آمده است تا بگوید شامل تمام جنبههای زندگی است، این جنبش شامل بحثهای قرآنی هم میشود و این یکی خصوصیات جهانی بودن قرآن است؛ زیرا برای این عصر نیز پیامهای جهانی زیادی دارد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: این یکی از نشانههای تاثیر و تاثر بحثهای قرآنی بر اساس شرایط زمانی و مکانی است و اهمیت آن نیز بسیار زیاد است. این بیانگر زنده بودن مباحث قرآنی است که همزمان با شرایط زمان و مکان به حیات خود ادامه میدهد، اما همگامی علوم قرآنی با نوآوریها نیاز به سبک و روشی جدید دارد.
ادریس افزود: در این جا میخواهیم یک رویکرد برای فعالیت میانرشتهای انتخاب کنیم تا گنجینههای قرآن استخراج شود و برای مباحث روز مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا میتوانیم بگوییم قرآن در هر زمان و مکان و برای تمام علوم قابل استفاده است.
وی تصریح کرد: یک سبک عبارت از شیوه و رویکردی است که پژوهشگر با کمک ابزارهایی که به کار میگیرد، به نکات جدید دست مییابد. پژوهشگر با یک سبک برهانهای خود را ارائه میدهد و صحت و سقم یک تئوری و نظریه را ارائه میکند. بنابراین یک سبک در پژوهش تمام ابزارهایی است که بین پژوهشگران متداول است و میتواند برای پژوهش به کار برود تا به حقیقت دست یابد.
این استاد دانشگاه سودانی ادامه داد: هدف اصلی یک سبک تلاش برای شناختن اموری است که انسان در بین آنها زندگی میکند، برای رسیدن مقررات جهانی. این سبک شامل رویکردها و توصیفات است. سبک پژوهش آغاز و انجام کار را مشخص کرده و خود میزان و معیار پژوهش نیز هست، زیرا برای پژوهشگر تمام ابزار و روشهای پژوهش را مشخص میکند.
وی ادامه داد: با توجه به ارتباط میان سبک و سبکشناسی، ابتدا سبکهای نوین را برای آشنایی با تفسیر قرآن معرفی و سپس به خود سبک میپردازیم. رویکردهای نوین تفسیر قرآن عبارت است از روش موضوعی که در آن آیات مرتبط به یک موضوع جمعآوری میشود. خواه این آیات از لحاظ لفظ، معنا یا حکم شبیه هم باشند.
سبکهای جدید تفسیر قرآنوی افزود: اهمیت تفسیر موضوعی در ارائه تفاسیر نو از آیات قرآن است. هر چه ایدههای جدیدی در قرآن کریم مطرح میشود، مفسر معنی آیات دیگر را روشنتر مییابد؛ زیرا جایگاه نزول آیات مورد پیگیری قرار گرفته است. با تفسیر موضوعی است که پژوهشگر میتواند ثابت کند آیات سخنان الهی است که هیچگاه باطل نمیشود. اهمیت دیگر تفسیر موضوعی این است که تفسیر قرآن به قرآن است که بهترین تفسیر قرآن است. ویژگی سوم این تفسیر این است که نیازهای جدید انسان را پاسخ داده و زمینههای جدید برای تئوریپردازی را به وجود میآورد. ویژگی چهارم اهمیت دادن به اطلاعاتی است که برای اصلاح یک روند میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
ادریس ادامه داد: سبک دوم بحث تفصیلی است که بر اساس یک مقاله تفسیری ارائه میشود که در خصوص یک مسئله شکل گرفته است و بررسی آن مسئله با توجه به آیات قرآنی صورت میگیرد و در ذیل آن پژوهشگر، آیات قرآن کریم را برای تقویت سند و دلالتهای گفتههای خود به کار میگیرد. البته زمینههای این شیوه و این سبک تمامی رشتههای علمی را میتواند در بر بگیرد.
چارچوب لازم برای تفسیر روزآمد قرآناین استاد دانشگاه سودانی تصریح کرد: سبک سوم سبکی است که مبتنی بر اصطلاحات قرآنی است. در این پژوهش مصطلحات قرآنی تمامی مواردی که یک علم نیاز دارد را پوشش میدهد، بنابراین این سوال مطرح میشود که چه چارچوبهایی کار ما را در سبک و تفسیر قرآن تامین میکند؟ چارچوب بحثهای مشترک شامل این موارد است، مدخل سبکها، یکتاپرستی و دلالتهای روششناختی آن، نظم قرآن و دلالتهای روششناختی آن نامها و صفات قرآن.
وی افزود: ورودی اول این است که ما باید مشخص کنیم که چه شیوهای را برای تفسیر موضوعی به کار میگیریم. این روش قواعدی اساسی دارد. این قواعد عبارت است از تعیین موضوع، آگاهی به زمینههای مرتبط با موضوع، جمعآوری تمام آیات در خصوص آن موضوع و ترتیب آن آیات بر اساس ترتیب نزول.
ادریس تصریح کرد: هدف ما این است که به چارچوبی اساسی برای ارائه یک تئوری کلی در خصوص موضوع برسیم. بحث بعدی چگونگی بهکارگیری آیات است. ما باید به گونهای آیات را تلاوت کنیم که معنای آن را دریابیم. همچنین تدبر در مورد آیات قرآن و آموزش تفاسیر قرآن در مدارس باید محل توجه واقع شود.
این استاد دانشگاه سودانی افزود: بر اساس آیه «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ؛ به یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد قطعا پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند»(آلعمران، 3) آموزش قرآن باید به گونهای باشد که آگاهی کامل قرآنی به یادگیرنده داده شود تا بسیاری از مسائل را بتوانند درک کنند.
وی در پایان گفت: اگر قرآن معجزه الهی است، کتابی جهانی نیز هست و شامل ویژگیهای مختص به خود است. قرآن کلیگو است و به همه موارد شمول دارد و شایسته است عالمان قرآنی یک ایده جهانی و جهان شمول داشته باشند و به فقه جهانی مسلح شوند.
برای مشاهده گزارش تصویری این نشست
اینجا کلیک کنید.