خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین فاطر السموات و الارضین و باعث الانبیاء و المرسلین و الصلاة و السلام علی خاتم النبیین و شفیع المذنبین و رحمة للعالمین ابی القاسم محمد صلی الله علیهم و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین، اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.
اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله. با توصیه همیشگی به تقوی و ترس از خدا و استمداد از خود خداوند متعال برای توشه گرفتن از تقوی و با توصیه پاسداری از حرمتهای الهی و حدود و حریمهای خداوند متعال. ×خطبه اول مربوط به بحث مختصری از عدل الهی بود این بحث بسیار مفصل است در عین حال می تواند نافع باشد و مختصری از آن مفصل را در خطبه ها، من به عرض شما می رسانم بحث این بود که چطور خداوند عادل و خداوند رحمان و رحیم در این دنیا چیزهایی خلق کرده که موجب تلخ کامی بندگان، موجب گرفتاری است، مصیبت است و احیانا تعبیر می شود که شرور «شرهایی » در این دنیا خلق شده و این شرور چه جور با عدل الهی سازگار است و فقرها و جعلها و مصیبتهای تلخ و زلزله ها و سیلابها و امثال اینها، بلاهای خانمانسوز، در این زمینه باید با دقت کسانی که مایلند این بحث را پیگیری کنند آیات قرآن و احادیثی که در این زمینه روشن گری می کند مد نظر داشته باشد این بلاها و شرور جهات مختلفی دارد یک جهت و یک علت ندارد که آدم منحصرش بکند در یک علت خاص، ولی آنچه از قرآن مجید استفاده می شود و ما هم بحثمان بحث قرآن و سنت است (بحثهای فلسفی نمی خواهیم داشته باشیم) آیات قرآن مکرر و مکرر گرفتاریها و مصیبتهایی که دامن گیر انسانها می شود ناشی از گناه می داند و سرنوشت انسان را خود خدا مقدر می کند به دست خدای متعال است و بس ولی این سرنوشت تابع اعمال و افعال و رفتار خود انسانهاست برای مردم خوب خدا، بد نمی خواهد و برای مردم بد هم خدا خوب مقدر نمی کند تا خودشان را عوض کنند «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم »، هر جمعیتی در هر وضعیتی هستند اگر دارای خیر هستند و اگر دارای شر هستند گرفتار شر هستند خدا وضعیت آنها را عوض نمی کند مگر وقتی که خودشان وضعشان را عوض کنند یعنی آنهایی که خوب هستند خیرات شاملشان است مگر خوبیها را کنار بگذارند قهرا شر شامل حالشان می شود آنها که گرفتار بدی هستند و بدرفتارند اینها شر شامل حالشان می شود و گرفتار بدیها را هستند مگر این که توبه کنند و وضعشان را عوض کنند شاید آیاتی که در این زمینه انسان را به عواقب اعمال خیر و شر خودش توجه می دهد از هزار تا کمتر نباشد من استقراء نکردم ولی خیلی آیات زیادی است و مناسبتهای مختلف، و این هشداری است به انسان که جا به جای قرآن، خداوند متعال به ما تذکر می دهد هشدار می دهد که مواظب اعمال خودتان باشید «ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم و یعفو عن کثیر»، هر مصیبتی به سر شما می آید در اثر اعمال و رفتار و آن چیزهایی است که شما خودتان کسب کرده اید و به دست آورده اید در عین حال خدا از خیلیش می گذرد و عفو می کند که این نکته را هم باید در نظر داشت که بسیاری از بدیهای ما گناهان ما را خدا عفومان می کند می بخشتمان به جهلمان، به نادانیمان، به ضعفمان ترحم می کند خداوند رحمان و رحیم و با این که بسیاری از این گناهان مشمول عفو الهی می شود ولی در عین حال یک مقداریش هست که به دنبالش گرفتاری و مصیبت هست و این مصیبتها و گرفتاریها در پی این اعمال بد است باز اینجا در پرانتز عرض بکنم که (بعضی مصیبتها هست که وضع طبیعی دستگاه خلقت اقتضا می کند مثلا مرگ و میرها یک قسمتش نه همه اش بالاخره هر پدری باید بمیرد و بچه اش مصیبت زده می شود فرزندها می میرند پدر داغ دیده می شود یک مجرایی اینجوری هست همه اینجور نیست یک استثنائیها دارد در عین حال ولی یک اکثریت قاطع اینطور است) مراد از این آیه «ما اصابکم من مصیبة » آن مصیبتهایی هست که به دست خود انسان چالوده اش ریخته می شود یا در آیاتی که راجع به امتهای گذشته و عذابهایی که برایشان نازل شد، در پایان علت این عذابهایی که برای اینها نازل شد بیان می کند «فکلا اخذنا بذنبه » همه ی اینها را به گناهانشان مؤاخذه کردیم «فمنهم من اخذته الصیحة » یک عده ای صیحه ی آسمانی آمد و اینها را نابودشان کرد «و منهم من اصلتنا علیه حاصبا» بعضی از اینها گرفتار طوفانها شدند و بعضی از آنها «و منهم من خسفنا به الارض » بعضیها با زلزله در زمین فرورفتند «و منهم من اغرقنا» بعضیها را غرقشان کردیم در آب، این قوم عاد این قوم ثمود این قوم نوح این فرعون و فرعونیان این قوم لوط و امثال اینها که قرآن قصه هایشان را مکرر نقل می کند و گرفتار عذاب شدند و با عذاب خدا نابود شدند از روی زمین رفتند اینها می فرماید همه اشان در اثر گناهایشان ما به این عذاب گرفتارشان کردیم اینها هشدارهایی است که خداوند متعال به ما می گوید برای این که مواظب باشیم خیلی غفلت نکنید از نتایج اعمال خودتان شما بیمه نیستید شما تضمینی ندارید که به هر دلیل خداوند شما را معاف بگذارد هر کاری کردید، کردید نه به حساب این که مسلمانید نه به حساب این که امت محمد صلی الله علیه و آله هستید نه به حساب اینکه شیعه علی علیه السلام هستید نه به حساب این که برای امام حسین عزاداری می کنید اینها مؤثر است نه این که مؤثر نباشد ولی اینجوری که دیگر حالا من که مسلمانم من که می گویم لا اله الا الله من این که می گویم «اشهد ان علیا ولی الله » من که برای امام حسین عزاداری می کنم دیگر معافم، اگر رباخوردم اگر حقه بازی کردم اگر دروغ گفتم اگر مال مردم خوردم اگر مال یتیم خوردم فتنه گری کردم اختلاف ایجاد کردم در میان مردم و خیانت کردم من دیگر مانعی ندارد کسی با من کاری ندارد، اینجور نیست آیات متعدد قرآن تذکر می دهد که هر کسی نتیجه اعمال خودش را می برد «فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره » این در قیامت است ولی در دنیا هم بالاخره نتایج اعمال به همین صورت است که قرآن می فرماید عاید انسان می شود و اینجاست که باید خیلی آدم هوشیار باشد ما الآن ممکن است مغرور بشویم به این که بله امت ما انقلاب کرده این همه شهید داده این همه جانباز و معلول داده که عده ی از این عزیزان امروز در نماز جمعه شرکت کردند و در مقابل چشم شما هستند با این پرچمهای افراشته که قدوم این عزیزان را ما خیر مقدم عرض می کنیم و این همه آزاده و اسیر داشته ایم این همه خانواده شهید هستند این خانواده اسیر و معلول هستند پس دیگر خدا با ما کاری ندارد هر کاری کردیم دیگر مانعی ندارد این یک غرور خطرناک است خیلی خطرناک است برای این که وقتی بنا شد که ائمه علیهم السلام گریه می کردن و مینالیدن از این که مبادا خدا آنها را مؤاخذه بکند علی علیه السلام آنجور گریه می کند نیمه شب و می لرزد و امام حسین سلام الله علیه آنجور در عرفات گریه می کند و ناله های نیمه شب اینها که یک بخش زیادش از ترس عذاب خدا بود و پناه بردن به خدا از عذاب آنها اینجور باشند دیگر حال ما معلوم است ما نمی توانیم مطمئن باشیم که اگر بد کردیم خدا با ما کاری ندارد «ما اصابک من حسنة فمن الله و ما اصابک من سیئة فمن نفسک »، خوبی هر چی بیاید از خدای متعال است بدیها از خودت است بدیهایی که دارید گرفتار می شوید بیچارگیریهایی که پیدا می کنید گاهی آبروریزی می شود و گرفتاریهای مختلف مال خودت است اینها هم جنبه فردی دارد هم جنبه اجتماعی دارد خیلی جای بحث دقیق است امت اسلام امروز جامعه اسلامی گرفتاریهای مختلفی دارند گرفتار ذلت خیلیهایشان ذلیلانه تحت سیطره دشمنان خودشان هستند گرفتار فقر گرفتار جهل گرفتار عقب ماندگی گرفتار اختلافات و تشتتها خوب «ما اصابکم من مصیبة بما کسبت ایدیکم » یک امتی که این همه پیغمبرشان این همه قرآنشان این همه بزرگان و اولیای دینشان به اینها تذکر می دهند وحدت کلمه داشته باشید گناه نکنید نماز بخوانید تضرع و زاری به درگاه خدا داشته باشید دروغ نگویید بدخواه هم نباشید حقه بازی نکنید تغلب نکنید در عین حال گوش نمی دهند آیا سزاوار غیر از این هستند که کسانی مثل آمریکا و اسرائیل بر سرشان مسلط بشوند کسانی که دشمنیشان با مسلمانها سابقه دار است و روشن و آشکار بر سرشان مسلط باشند جانشان را از بین می برند مالشان را غارت بکنند بر سرنوشتشان مسلط بشوند وقتی که اینطوری است از کی باید پیدا گله کرد چه جوری بشود یک انتظار داشت که خداوند متعال ترحم کند و با این اعمال بتواند دوباره عزت اسلامی را داشته باشند اینها، بتواند دوباره آن قدرت شایسته یک جامعه اسلامی را داشته باشند آن وقتی که برگشتند «ان عدتم عدنا» اگر اینها برگشتند خدا هم برمی گردد همینجوری که در جمهوری اسلامی خودمان خوب ما دیدیم با چه ذلتی زندگی می کردیم قبل از انقلاب واقعا ذلت بود آمریکای خوک صفت با کسانی که واقعا چیزی جز شهوت و شکم نمی فهمند در روزگار اینها آمده بودند بر سر ما مسلط بودند مردم شریف و عزیز مسلمان ما علمای ما دانشگاهیان ما شخصیتهای مختلف ما اینها همه باید تسلیم باشند در مقابل آنها جرات نداشته باشند یک کلمه به ایشان اعتراض بکنند یک کلمه از ایشان بدگویی بکنند به همه ها می توانستند بدگویی بکنند جز به آمریکائیها و ایادی آمریکا این چه ذلتی بود خوب تا تحمل این ذلت می کردند همین ذلت هم برایشان بود وقتی که امام بزرگوار قیام کرد و این انقلاب بوجود آمد و امت هم ندای امام را لبیک گفت و تا پای جان ایستاد این همان است که «ان عدتم عدنا» ملت و مردم برگشتند، خدا هم برگشت عزت آمد شرف آمد آبرو آمد استقلال آمد سرنوشت به دست خود مردم افتاد و این همه آثار و برکات که واقعا تا پایان دنیا ادامه دارد یک روز و دو روز نیست حالا یک اشاره ای در بحث بعدی در خطبه دوم خواهم کرد به مناسبت یکصدمین سالگرد میلاد امام بزرگوار و بالاخره اینها نتیجه ی این برگشتن و اوج کردن، وقتی جوانها از صف سینماهای مبتذل آمدند توی صف جبهه و جهاد و ایثار و شهادت، خوب برگشتند دیگر وقتی بچه های دانشجویی که معلمینشان استادانشان اجازه نمی دادند و نمی خواستند اینها با خدا و پیغمبر سر و کاری داشته باشند اهل نماز باشند اهل عبادت باشند اینها آمدن توی صف نماز جماعتها توی صف جمعه ها شبهای احیا قرآن بر سر گرفتن صدای «بک یا الله شان » به آسمان رفت صدای العفوشان به آسمان رفت دعای کمیل خواندند دعای ندبه خواندند وقتی اینجور شد خود به خود ذلت تبدیل به عزت شد حقارت تبدیل به بزرگی و بزرگواری شد به شرف شد دنیا از ایشان حساب برد و حساب می برد و عزتی یافتند که نتیجه اش یکی از نتایجش همان مساله جنگ بود این جنگی که 8 سال تحمیل شد در این جامعه اگر وضعیتی قبل از انقلاب بود یک ماه نمی توانستند این مردم مقاومت بکنند و این ارتشیان و نیروهای مسلح مقاومت بکنند یک ماه نمی توانستند قطعا یک ماه نمی دانستند اینها را باید حساب کرد باز هم مساله سالگرد جنگ تحمیلی است در خطبه دوم مفصلتر عرض می کنم ولی 8 سال مقاومت کرد این نتیجه ی همان است نتیجه همان برگشت به خداست نتیجه توبه کردن از گذشته است نتیجه عمل صالح است نتیجه حسناتی است که دارند وقتی که اینها راهشان را عوض کردند خدا که با کسی دشمنی ندارد خدا بندگانش را دوست می دارد «انه کان بکم رحیما انه رءوف رحیم » رافت دارد رحمت دارد بالاترین رحمتها را خدا دارد هرچی رحمت دارد از خدا گرفته بالاترین عطوفتها را خدا دارد هرچی عاطفه دارد از خدا گرفته، خدا که با کسی دشمن نیست که آن وقتی هم که بیایند توی راه کمکشان هم می کند نه همیجور خودت برو اگر تو راه افتادی من کمکت می کنم آن وقت اینجوری می شد که خدا کمک کرد توی این جنگ خدا کمک کرد حصر آبادان را خدا کمک کرد که شکسته شد خرمشهر را خدا کمک کرد با آن وضعیت باورناکردنی فتح شد و همینجور تا پایان که نتیجه این شد که بالاخره پس از 8 سال یک وجب خاک این مملکت اسلامی و مملکت مردم نجیب و با شرف در اشغال دشمن باقی نماند. اینها نتیجه تقوی است این که هی می گویند توی نماز جمعه هی بگویید اتقوالله تقوی داشته باشید این تقوی آثار بسیار با عظمتی دارد یکیش اینهاست اگر بگویم اینها کوچکیهایش است مبالغه نکردم اینها آثار کوچکش است که توی جنگ پیروز بشوند مسلمانها، آثار تقوای است وقتی رزمنده ی ما شب نمازشب می خواند و صبح می رود در مقابل دشمن سینه سپر می کند شب به یاد امام حسین گریه می کند و سینه می زند و روز می رود به یاد کربلا و امام حسین به یاد فرات امام حسین آنجا با دشمن ها می جنگد که این سرزمین رودخانه امام حسین را از اشغال یزیدیان درمی آورد این طبیعی است نتیجه اش موفقیت و پیروزی است غیر از این نتیجه نخواهد داشت در پایان من مجددا توصیه به تقوی می کنم مجددا خدا را شکر می کنم که خدایا بر ما منت گذاشتی منتی که نمی توانیم تصور بکنیم نمی توانیم شکرش را بجا بیاوریم به عجز خودمان از شکر اعتراف می کنیم و درود می فرستیم بر آن پیغمبری که ما را به این راه هدایت کرد و بر ما فرستادی و او ما را نجات داد و او ما را از بت پرستی و شرک و آتش پرستی نجات داد و بر آل او درود می فرستیم که این راه توحید را ادامه داده اند و نگذاشتند دشمنان اسلام را نابود کنند. خدایا بحق محمد و آل محمد ما را بیامرز. خدایا اسلام و مسلمین و رهبر عزیزمان را عزت روزافزون عطا بفرما. خداوندا فرج ولی عصر ارواحنا فداه نزدیک فرما. وحدت مسلمین را منسجم تر فرما.
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
و العصر ان الانسان لفی خسر الا الذین ءامنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر الحمد لله رب العالمین ، الحمد لله الواحد الاحد الفرد الصمد الذی لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد. و الصلاه و السلام علی البشیر النذیر و السراج المنیر ابی القاسم محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین، اللهم صل علی مولانا امیر المؤمنین و فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین و الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجة القائم المهدی صلواتک و سلامک علیهم اجمعین.
اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله باز هم توصیه به تقوی و تاکید بر تقوی و زاد و توشه گیری از بهترین وسیله ی نجات. × مناسبتهای خیلی حساس هفته دو سه مناسبت بزرگ که در کمال اختصار ازش یاد می کنم اول دو میلاد بزرگ را و سعادت آفرین را به همه امت اسلامی و به شعیان علی علیه السلام و به شما نمازگزاران عزیز تبریک عرض می کنم میلاد حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها و میلاد امام بزرگوارمان خمینی کبیر باید شکر این نعمتها را بجا آورد این کوثری که خدا به پیغمبر داد و لو اینکه خطاب می کند که «انا اعطیناک الکوثر» ما کوثر را به تو دادیم ولی این کوثری بود که به همه ی امت اسلام داده شد از آن زمان تا قیام قیامت این کوثری بود که برای ما معنویت آورد عزت آورد شرف آورد صبر و استقامت آورد زهد و قناعت آورد فضیلتهای انسانی آورد ایثارگری آورد هرچی هست از این سرچشمه جوشید و اگر امام حسن علیه السلام هرچی دارد اگر امام حسین هرچی دارند اگر ائمه دیگر علیهم السلام هرچی دارند و اگر حضرت ولی عصر «ارواحنا فداه » هرچی دارد از او دارد این سرچشمه جاری شد در این مسیرها حرکت کرد و همه را سیراب کرد و حیات بخشید و زندگی داد زندگی جاوید داد نمی توانیم قدر این نعمتها را بشناسیم نمی توانیم شکر این نعمتها را بدانیم و بجا بیاوریم فقط باید بگوییم خدایا ما را قابل این نعمتهای بزرگی که به ما داده اید بفرما، خدایا ما را شاکر این نعمتها قرار بده، آنوقت این کوثری که از آنجا جاری شد و سرازیر شد آمد و آمد تا به قرن ما چه کرد حالا غیر از آن که چشمه ها برای همیشه ی تاریخ جاری است آثارشان باقی است نهج البلاغه باقی است تاریخ و سیره اشان باقی است روایاتشان باقی است غیر از اینها در این قرن چه کرد واقعا این قرن قرن امام است یک امامی را که این کوثر به ما عنایت کرد که کاری کرد که واقعا اسلام را احیا کرد زنده کرد ما مکرر این حرفها را گفته ایم شما هم شنیده اید ولی کمتر رویش دقت می کنید خیلی خدمت کرد امام، انقلاب خیلی آثار و برکات داشت اما باید اینها را طبقه بندی کرد درجه بندی کرد ببینید خود امام نظرش چی بود او خودش بهترین و بالاترین ثمرات انقلاب را چه می دانست بالاترین ارزشها را این می دانست که انسان کسب رضای خدا بکند خدا ازش راضی بشود اینها را بالاترین می دانست این را می فرمود از جنات نعیم بالاتر است بهشت در مقابل این چیزی نیست یک کمی با فرهنگ امام آشنا بشوید یک خورده با آن روح لطیف و نورانی امام آشنا بشوید توی این جمله دقت کنید ایشان آثار جنگ، خوب من اشاره کردم در آن خطبه خوب یکی از آثار جنگ که حالا آنهایی که مادی فکر می کنند فقط روی این فکر می کنند که استقلال مملکت را حفظ کرد تمامیت ارضی مملکت را حفظ کرد دشمن را بیرون راند و مایه این شد که ما شرمنده ی نسلهای آینده نباشیم و مملکتمان در اشغال دشمن نباشد ولی امام بزرگوار این را ناچیز می دانست در مقابل آن چیزی که این جنگ، جنگ بر اساس ایمان به خدا و جهاد فی سبیل الله عاید ما کرد همه ی اینها را ناچیز می دانست می گفت رضای خدا شهدای ما برای رضای خدا جنگیدند و به رضای خدا رسیدند جانبازان ما همینجور معلولان ما همینجور و اسیران ما همینجور و همه ی مردمی که در این راه گامی برداشتند و زحمتی و خدمتی کردن در رضای خدا بود و رضای خدا از جنات نعیم هم بالاتر است یعنی در بعضی از بیانات امام هست خیلی ناراحتم که چرا فرصت نداریم که عرض ادبی بیشتری به امام بکنیم در بعضی بیانات امام هست که بهشتی ها آن چیزی که از نعیم بهشت برایشان ارزشمندتر است این است که بهشت دار کرامة الله است ،کرامت خداست یعنی خدا اینجا احترام می کند به بهشتی ها بهشتی ها را گرامی می دارد بهشتی ها در نظر خدا عزیزند این برایشان از آن نعمتهای حورالعین و قصور و میوه های بهشتی و غذاهای بهشتی خیلی بالاتر و قابل قیاس با اینها نیست این طرز تفکر امام است یک امام اینجوری خدا به ما داد، بعد این انقلاب بوجود آمد دنیا یک چیزی را به آن مواجه شد که نفهمید و هنوز هم نمی فهمد طرز تفکر مادی نمی فهمد خداپرستی یعنی چی نمی فهمد دین داری یعنی چه به همین دلیل ملیگرایان نمی فهمند این حرفها یعنی چه آنها که همه اش محاسبات مادی می کنند همه اش حساب علت و معلولهای مادی را محاسبه می کنند اینها نمی فهمند این حرفها یعنی چیه مگر ممکن است یک کور بفهمد آن چیزی را که بینا می ببیند چیست مگر ممکن است؟ نمی شود کالاعمی والاصم والسمیع و البصیر، خداوند می فرماید که مثل مؤمن و کافر مثل کور و بیناست مثل کر و شنواست آن در یک عالم دیگر است این در یک عالم دیگر زندگی می کند خوب این نعمت را خدا به ما داد، حاج احمد آقا رضوان الله تعالی علیه از حضرت امام یک چیزهایی نقل می کند مثلا می گوید شب آخر امام نخوابید دکترها، پزشکهایی مراقب بودن گفتند شب تا صبح امام بیدار بود و نخوابید ایشان، ببینید در آن بیماری که دیگر به مرگ ایشان منتهی شد شب نخوابید آخرین مناجات عمر خودش را می خواست بکند می گوید بعضی وقتها سه روز یک ختم قرآن می خواند بعضی وقتها ده روز یک ختم قرآن می خواند و این ادامه داشت همینجور مرتب از زمانی که ایشان در نجف بودند و زمانی که آمدند ایران آشنایی ایشان به قرآن از نظر نماز همه شنیده اید یک جمله ای که ایشان نقل می کند آن وقتی که شاه فرار کرده بود از ایران رفته بود بیرون و دیگر دنیا فهمیده بود که دولت شاهنشاهی تمام شد و حالا نوبت امام است می گوید قریب به 150 نفر نمایندگان رسانه های گروهی دنیا از کسانی که از تلویزیونهای دنیا آمده بودند اینجا مستقیم داشتند پخش می کردند این مصاحبه و این دیدارها را و اینها همه آمده بودند دور امام را گرفته بودند و سؤال و جواب، همین وسط یک دفعه امام به من، حاج احمد آقا می گوید به من فرمودند ظهر شده گفتم الآن ظهر است فرمود و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته رفت برای نماز برای نماز دارد کار می کند برای سیاست که کار نمی کند این را باید ما دریابیم آن سیاست را برای نماز می خواهد او پیروزی برای نماز می خواهد آن دشمن دشمنان است چون با نماز دشمنند چون با خدای ما دشمنند با عبادات ما دشمنند با معنویات ما دشمنند از این جهت با کمال بی اعتنایی که همه ی دنیا مستقیم دارند صحنه را می بینند و پخش می کنند یک دفعه می پرسد ظهر شده می گوید الآن ظهر شد و با یک سلام بلند می شود موقعی که داشت اینجا ایشان در منزلش با کسانی صحبت می کرد کسانی خدمتشان بودند به محض این که الله اکبر گفته می شد کلام را قطع می کرد مبتدا را به دون خبر می گذاشت و بلند می شد این امام است امام را اینجوری باید شناخت آن وقت این امام توکلش به خدا تا آنجا می شود این امام مردمی بودنش تا اینجا می شود حاج احمد آقا باز می گوید، می گوید ما یک جایی تهیه کرده بودیم یک پناهگاهی در جماران آن وقتی که بمبارانها و موشکبارانها بود که امام اینجا باشند که مصونیت و محفوظیت داشته باشند وقتی که به ایشان پیشنهاد کردیم که شما در اینجا باشید برای حفظتان بهتر است ایشان گفت قریب این مضمون است، فرزندان من در جبهه ها در مقابل دشمن باشند برادران من اسیر دشمن باشند در بغداد زیر دست دشمن باشند و من اینجا بروم در یک پناهگاه که جانم محفوظ بماند و قبول نکرد و توی همان اتاقش ماند و حتی آن وقتی که در همان نزدیکی جماران موشک زمین خورد ایشان از اتاقش بیرون نیامد و می گفت هر بلایی به سر همه آمد به سر من هم بیاید این امام است من نمی دانم این کسانی که حالا فعلا دارند به فکر امام زدایی افتادند آیا خودشان می فهمند چه کار دارند می کنند آیا مردم ما می دانند چه کار می شود امام زدایی یعنی چی این امام هویتش به این چیزها بسته بود به تقوی به معنویت به عرفان به نماز به توکل به مردم دوستی و به مستضعفین دوستی و حمایت مستضعفین و به علم و دانش و این چیزها، امام یعنی این یعنی مجسمه از اینها با او طرفیت کردن یعنی با همه ی اینها طرفیت کردن نمی دانم خودشان می فهمند این و یا نه این ملی گراییها که واقعا کمر بستند برای حذف امام اینها می فهمند دارند چه کار می کنند چه بلایی به سر این مردم می خواهند بیاورند این ملی گرایها آن روزی که جنگ شروع شد 8 سال بچه های این مردم توی جنگ تکه پاره شدند اینها کجا بودند ملی اینها بودند؟ که توی جنگ جنگیدند و مملکت حفظ کردن اینها که همان وقت هم داشتند آب به آسیاب دشمن می ریختند دم از آمریکا می زدند کدام ملی هستند اگر مسئله ملیت هم باشد اگر خدا هم نباشد شما واقعا رویتان می شود خودتان را ملی بدانید و دیگران را ملی ندانید باید مردم ما بفهمند فتنه چیست و چه نقشه هایی هست آن روزی که یک عده می روند وا می ایستند پشت سر یک کسانی که مطرود امام بودند منفور مردم بودند و اگر مقابل اسلام خواهی دم از ملیت می گذارند وامی ایستند نماز می خوانند نماز جماعت مسخره می کنند همه چیز را سیاسی می کنند نماز سیاسی می خوانند این نتیجه اش این می شود که حالا هم آن مطلبی را بگویند که من نمی خواستم مطرح بشود و دیگر روزنامه ها نوشتن و رادیو هم گفت با صراحت به امام زمان توهین کردند ای کاش دفن کرده بودند این حادثه را ای کاش پخش نمی شد مصیبت برای ما، اینها مصیبت است اینها از داغ جوان برای ما مردم تلخ تر است ولی «ثم کان عاقبة الذین اساءوا السوء ان کذبوا بآیات الله » عاقبت اعمال بد همین چیزهاست. وقتی می روند پشت سر یک آدم اینجوری نماز می خوانند نماز سیاسی می خوانند عاقبتش این می شود که اینجور با حجت خدا دربیفتند و توهین بکنند مسخره بکنند استهزاء بکنند اینجور نتیجه می شود ما از آن نویسنده هم نمی توانیم خیلی گله بکنیم یک جوانی که هنوز افکار و عقائد و ایمانش بسته نشده است و در حال تحول است خوب از اینها توقعی نیست اینهائی که چراغ سبز به اینها می دهند اینها مقصرند ریشه ها را باید پیدا کرد وقتی هی چراغ سبز می دهند هر کاری اینجور بشود هر مقدساتی هتک می شود توجیه می کنند، یا عرض شود، که با مسامحه و مصاحبه رد می شوند بعد یک جوری در عمل تشویقشان می کنند این نتیجه می شود مقصر آنها هستند باید با آنها برخورد بشود با آنهائی که از نظر قانونی مسئول فرهنگ مملکت هستند ولی از نظر عملی هیچ توجهی به فرهنگ اصیل اسلامی ندارند با آنها باید برخورد بشود آنها مقصرند در این قضایا. یک بچه ای که برمی دارد بچه که اینجوری می نویسد مقصر هست باید هم مجازات بشود اشد مجازات ولی مقصر اصلی باید پیدا کرد که دومی و سومی و چهارمی پیدا نشود.
من یک چند جمله دیگر راجع به جنگ می گویم بعد یک چند جمله راجع بازگشایی مدارس و رفع زحمت از شما بکنم از شما خیلی معذرت می خواهم، این جنگ «عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم » ما نمی خواستیم این جنگ بشود پیشگام هم نبودیم جنگ هم برای ما تحمیل شد ولی در عین حال برای ما خیلی خوب بود همان شهدا هم خیر بودند برای امت، این مایه برکت این امت شدند یک ذخیره خیر و برکت برای این امت شهدای ما هستند همین جوانهایی که در مقابل چشم ما روی ویلچر نشتند همینها مایه خیر و برکتند این آزادگان مایه خیر و برکتند اینها هستند که اسلام را زنده کردند اسلام توی این جنگ زنده شد اگر این جنگ نبود این مقدار قدرت اسلام نشان داده نمی شد توان اسلام برای دفاع از حریم اسلام برای مقابله ی با دشمن و مبارزه با ظلم نشان داده نمی شد معلوم نمی شد مردم ما هم خواب می شدند مغرور می شدند که ما انقلاب کردیم پیروز شدیم دیگر حالا می رویم بخوابیم ولی فهمیدند نه نمی شود دیگر حالا وقت خواب نیست دشمن دست برنمی دارد بچه هایی که تا آن روز تفنگ ندیده بودن همینها رفتند به نام بسیجی در جبهه ها جنگ را فتح کردند همینها بودند حصر آبادان را شکستند همینها بودند خرمشهر را فتح کردند اینها دستاوردهای عظیم انقلاب و جنگ است و بیش از اینها و بالاترش همان مساله شهدایی هست که واقعا به روح و رضوان الهی نائل شدند من دلم می خواهم یک جمله از امام بخوانم هرچی بگوییم از امام کم گفتیم ولی دوست نمی دارم این خطبه را تمام کنم این جمله را نخوانم « آن چیزی که در سرنوشت روحانیت واقعی نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است » ببینید توی دنیا کی اینجور حرف زده آنهائی که با امام مبارزه می کنند ببینید با چی مبارزه می کنند اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند اگر سرمان را بالای دار ببرند اگر زنده در شعله های آتشمان بسوزانند اگر زن و فرزندان و هستیمان در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت ببرند هرگز امان نامه ی کفر و شرک را امضا نمی کنیم
آغاز سال تحصیلی را تبریک عرض می کنم به دانش آموزان به دانشگاهیان به اساتید و توصیه ام این است که اینها باید در این مدرسه ها و در دانشگاهها تربیت بشوند معلم و استاد چه دینی باشد چه علوم طبیعی باشد چه علوم ریاضی باشد چه زبان باشد هر معلمی موظف است خودش یک مربی باشد اگر اینجور شد دانشگاهیمان و مدارسمان دیگر مملکتمان آبادتر از این می شود و سعی بکنیم که دانشگاه حفظ بشود دانشجویان ما بچه های مسلمان متدینی هستند باید قدرشان بدانیم حتی اگر یک جایی یک خطاهای قابل اغماضی داشته باشند اغماض بکنیم اگر قابل اغماض نیست توجیهشان بکنیم و به هر حال همه مسئولیت دارند در مقابل این نسل عزیزی که 19 میلیون دانش آموزشان این روزها پا به مدرسه می گذارند.
خدایا به حق محمد و آل محمد ما را بیامرز. خدایا امواتمان را رحمت فرما. خدایا مرضای اسلام شفا کرم فرما. فرج حضرت ولی عصر ارواحنا فداه نزدیک فرما. ما را از انصار و یارانش مقرر فرما. رهبر عزیزمان تا ظهور آن حضرت مستدام بدار. شر اشرار از سر مسلمانها کوتاه فرما. بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد. الله الصمد. لم یلد و لم یولد. و لم یکن له کفوا احد.