راه و روش در مقاله نگاری در «دائرة المعارف » ها این است که مدخلها و عناوین، میان افراد متخصص، و خبره هر موضوعی، تقسیم می شود، تا متخصصان درباره هر عنوانی مقاله محدودی تنظیم کنند که بیانگر مجموع آراء، پیرامون موضوع باشد، هرگاه مدخل از مسائل مربوط به ملل و نحل به شمار رود، در این صورت احتیاط بیشتری به خود می طلبد، یعنی از علما و دانشمندان آن نحله دعوت می شود که در این باره اطلاعات کافی در اختیار خوانندگان گرامی بگذارد و شرط مهم در تمام مقالات این است که نویسنده برای هر مطلبی، مدرکی ارائه دهد، مدرکی که قابل اعتماد و اطمینان باشد و بدون موضع گیری، مقاله را به پایان برساند حداکثر، نویسنده می تواند در بخش پایانی، اظهار نظر نماید.
هرگاه درباره گروه دینی، فرد بیگانه ای مقاله ای بنویسد شرط اساسی بی طرف بودن او است یعنی او به عنوان «تاریخ نگار عقاید» می کوشد، آرای صحیح و عقاید واقعی آنها از روی مدارک و منابع مورد قبول آنها، مطرح کند و از هر نوع اظهار نظر خودداری نموده، جز در بخش پایانی، که می تواند با یک مرور اجمالی، نقد و بررسی به عمل آورد.
جای تاسف است که در کشوری مانند مصر با فرهنگ غنی و توانایش، و نویسندگان محقق و مطلع خود، دائرة المعارفی نوشته می شود که فاقد شرط لازم در پاره ای از مقالات حساس است. در این موسوعه بزرگ ، مقاله ای در مدخل «اثنا عشریه » به چشم می خورد که به جای تبیین علت و یا علل پیدایش فرقه دوازده امامی، و تشریح معتقدات و اصول این فرقه، بدون ارائه کوچک ترین مدرک به رد، ونقد اصول و عقاید آنان پرداخته است. تو گویی نویسنده مامور بوده، که باورهای این طایفه را به صورت مشوه جلوه دهد، تا از علاقه، جوانان سرشار از ایمان مصری، نسبت به انقلاب اسلامی ایران بکاهد، اصولا از روزی که جنگ تحمیلی عراق با ایران آغاز گردید، لحن مطبوعات مصر در باره شیعه و انقلاب اسلامی دگرگون گردید، و دروغ و افترا زینت بخش ! مطبوعات این سرزمین گشت، در چنین شرایط و اوضاعی این مقاله نوشته شده و به نقد از ولایت فقیه پرداخته و اشگ تمساحانه ، بر اقلیت های مذهبی ریخته است، حتی می نویسد: اهل سنت در ایران از اقامه نماز جمعه ممنوعند، و حقوق آنها کاملا پایمال می باشد !!.
یک چنین حق کشی تازگی ندارد، شیعه اثنا عشری، پیوسته آماج تهمت ها و نسبت های ناروا در طول قرون بوده است.
در پایه دقت و اطلاعات نویسنده مقاله از عقاید و آرای شیعه دوازده امامی، همین کافی است که امام کاظم را امام پنجم، و سال 260 را، سال وفات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف معرفی کرده است، و اداره امور شیعه را پس از درگذشت او، شورایی دانسته که اعضای آن را، نمایندگان چهارگانه آن حضرت تشکیل می دادند، تو گویی همه آنها، همزمان در یک عصر می زیستند، در حالی که نخستین وکیل آن حضرت به نام عثمان بن سعید عمری که در سال 265 درگذشته و آخرین آنها به نام علی بن محمد سمری در سال 329 درگذشته است.
در صدد جبران لغزش
ولی آنچه مایه امید و خرسندی است این است که اخیرا هیئت علمی دائرة المعارف به اشتباه خود پی برده، و واقف شده اند که این مقاله در شان کتاب آنها نیست، و باید در آن تجدید نظر کرد.
حتی آن گاه که یک شیعه ایرانی، برای خرید دوره ای از آن، آن هم برای یکی از مراکز علمی اقدام کرده بود، آنان از فروش آن خودداری نموده و با اظهار شرمندگی، یادآور شده بود چون در این مقاله نسبت به شیعه امامیه، حق کشی شده است، از فروش آن خودداری می کنیم; سپس تصویری از آن مقاله را به آن شخص داده و درخواست کرده اند که حاضرند در آن مقاله تعدیلی به عمل آوردند، مشروط بر این که یکی از علمای شیعه نقاط ضعف مقاله را بنویسد.
سرانجام تصویر این مقاله به دفترمجله تخصصی کلام اسلامی رسید، و مقاله مورد مطالعه قرار گرفت تصمیم بر این شد که درباره آن دو کار انجام گیرد:
1. نقاط ضعف و اشکالات مقاله با استناد به مدارک طرفین نوشته شود، و در نتیجه روشن گردد که مقاله چاپ شده قابل تعدیل نیست ، و باید بازنویسی بلکه نونویسی شود.
2. مقاله ای تحت عنوان «اثنا عشریه » در حدمقاله دائرة المعارفی، تنظیم گردید که در آنها، ریشه شیعه و آراء و معتقدات آنها به صورت مستند منعکس شود تا این مقاله جایگزین مقاله چاپ شده گردد و در تنظیم مقاله دوم، ادب سخن، لطافت در کلام کاملا رعایت گردد.
شکی نیست که میان سنی و شیعه اختلافاتی وجود دارد ولی در تشریح نحله ها و تبیین عقاید گروهها، آیا فقط بر اختلافات باید دامن زد، و بزرگ کرد، یا میان آن دو گروه در تمام زمینه ها وحدت نظرهایی نیز وجود دارد، گروهی که مصالحشان در دامن زدن به اختلاف است، پیوسته می خواهند، آتش عداوت میان دو گروه برادر روشن سازند ، از این جهت به ذکر اختلافات و احیانا به نشر اکاذیب می پردازند، ولی آنان که به چیره گشتن اسلام بر تمام مذاهب باطل دل بسته اند، ووحدت مسلمانان را چاره منحصر به فرد در مقابل اردوگاههای شرق و غرب می دانند، اصول مشترک را مطرح می نمایند. و مسلمانان را به اخوت اسلامی دعوت کرده و فاصله ها را کم می کنند و در عین حال بحث علمی توام با ادب را مانع از وحدت مسلمانان نمی دانند.
پیشوای بزرگ مسلمانان، امام علی علیه السلام سخنی در باره اتحاد و وحدت اسلامی دارند که با یادآوری سخن گهربار او به این مطلب خاتمه می بخشیم:«و الزموا السواد الاعظم، فان ید الله مع الجماعة و ایاکم الفرقة فان الشاذ من الناس للشیطان، کما ان الشاذ من الغنم للذئب الا من دعا الی هذا الشعار فاقتلوه و لو کان تحت عمامتی یده » (1) با اکثریت همداستان شوید ، که دست خدا همراه جماعت است، و از تفرقه بپرهیزید که موجب آفت است، آن که از جمع مسلمانان، به یک سو شود، بهره شیطان است، چنان که گوسفند چون از گله دور ماند نصیب گرگ بیابان است.
و به قول سراینده اشعار زیر:
غرض ز انجمن و اجتماع جمع قوا است
چرا که قطره چو شد متصل بهم، دریاست
ز قطره هیچ نیاید، ولی چو دریا گشت
هر آنچه نفع تصور کنی در او ، آن جاست
ز قطره ماهی پیدا نمی شود هرگز
محیط باشد کز وی نهنگ خواهد ساخت
ز گندمی نتوان پخت نان و قوت نمود
چو گشت خرمن و خروار، وقت برگ و نواست
ز فرد فرد محالست کارهای بزرگ
ولی زجمع توان خواست هرچه خواهی خواست
بلی چو مورچگان را وفاق دست دهد
بقول شیخ، هژبر ژیان اسیر فناست
ولی چو تفرقه اندر میان جمع افتد
همان حکایت صوفی و سید و ملاست
نه تنها باید از نیروی جسمانی افراد استفاده نمود، و همه را در نقطه ای متمرکز ساخت، بلکه باید همیشه در پرتو اصطکاک افکار ، و تبادل نظر، مشکلات بزرگ را از میان برداشت.
پی نوشت:
1. نهج البلاغه، خطبه 127...