جهانی دیگر ; زبانی دیگر

در قسمت پیشین این مقاله به اهمیت رسانه های جدید ارتباطی از جمله اینترنت برای پیام رسانی در سطح گسترده و جهانی اشاره شده و وظیفه سنگین دین باوران و حافظان مرزهای عقیدتی در ارائه پیام آسمانی وحی با استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی مورد تاکید قرار گرفت.

قسمت دوم و پایانی

در قسمت پیشین این مقاله به اهمیت رسانه های جدید ارتباطی از جمله اینترنت برای پیام رسانی در سطح گسترده و جهانی اشاره شده و وظیفه سنگین دین باوران و حافظان مرزهای عقیدتی در ارائه پیام آسمانی وحی با استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی مورد تاکید قرار گرفت.

در این قسمت و در ادامه مباحث مطرح شده، اهمیت و ضرورت آشنایی با زبانهای بین المللی به عنوان نخستین گام در راه انجام وظیفه یاد شده تبیین گردیده است.

ضرورت آشنایی با زبان بیگانه

اینک می خواهیم نگاهی بیفکنیم به نقش «زبان » و اهمیت و ضرورت آگاهی از زبان های بین المللی در تعاملات فرهنگی و ارتباط آن با حوزه مسئولیت دینی. با نگاه گذرایی که در قسمت پیشین این مقال به اوضاع و شرایط فعلی جهان داشتیم، روشن می شود که شرایط مذکور، حوزه مسئولیتی به وسعت کل گیتی بر ما تحمیل نموده است; -که چه بسا توفیقی باشد اجباری!- اکنون به وضوح پیدا است که ابتدایی ترین لازمه زندگی در جهان معاصر و برای آنکه در این به اصطلاح دهکده پر سر و صدای جهانی فراموش نشویم -تا چه رسد به آنکه در آن جوش و خروش داشته باشیم- این است که به زبان رایج و غالب -که به هر دلیل عمومیت یافته و همگانی شده است- آشنا شویم. طبق برخی بررسیها بیش از 90 درصد از اطلاعات روی شبکه جهانی اینترنت به زبان انگلیسی است. (1) آموزش زبان بیگانه در واقع نخستین حلقه از سلسله ای است که -به فضل الهی- سلسله جنبان صیانت و ابلاغ دین خواهد بود. لذا شایسته به نظر می رسد که به طور خاص، مختصری به این امر مقدماتی -و در عین حال کاملا الزامی- پرداخته شود.

زبان دوم، کلید وادی های ناشناخته

زبان، این موهبت مجهول القدر الهی که در قبال آن در پیشگاه اقدسش مسئول هستیم، بزرگترین عامل ارتباط ما با همنوعان است. «یک انسان معمولی قسمت اعظم عمر خود را صرف صحبت کردن، شنیدن و (در جوامع به اصطلاح پیشرفته) صرف خواندن و نوشتن می کند. در گفتگوی عادی هر ساعت از 4000 تا 5000 واژه استفاده می شود. در گفتار رادیویی (که مکث کمتری دارد) هر ساعت تعداد 8000 تا 9000 واژه بیان می گردد. کسی که یک ساعت گپی می زند، ساعتی را هم به گفت و گوی رادیو گوش می دهد و ساعت دیگری را نیز به مطالعه می پردازد. او احتمالا در خلال این مدت با 25000 واژه سر و کار پیدا می کند که مجموع آن ممکن است در هر روز به 100000 واژه برسد.»

این آمار و ارقام جالب، زمانی اعجاب انگیزتر می شوند که توجه داشته باشیم دامنه این داده های اطلاعاتی در قالب کلمات و واژه ها، با آموختن زبانهای دیگر می تواند چند برابر شود. این حقیقت به خودی خود برانگیزاننده و جذاب است، اما وقتی همین مطلب با حوزه مسئولیت و تعهد گره می خورد، مسئله فراتر از جذابیت، جامه ضرورت بر تن می کند.

آموختن واژه های بیگانه، امروز برای مؤمنانی که مسئولانه می اندیشند، در حکم کلید ورود به دیاری است که باید در آن گام بگذاریم!...

زبان دانی; مسئولیتی دینی

خداوند سبحان -عز اسمه- در کلام کریم خود به وجود مطهر پیامبر عزیزش نشان بی مثال «رحمة للعالمین » را اعطا فرموده و سفیر آسمانی چنین سروده که:

«وما ارسلناک الا رحمة للعالمین » (2)

باری، پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم نسیم مهر و رحمت الهی است که از باغ بهشت بر عالم و آدم وزیده است و ریحان رحمانیش فراتر از اعصار و امصار هماره عطر افشان خواهد بود.

مخاطب پیام جاودانه اسلام یک قوم و طایفه نیست; ندای «یا ایها الناس » در آیات قرآنی می نمایاند که مخاطب رسالت پیامبر اسلام، نوع انسان است، در هر زمان و در هر مکان.

پیامبر گرامی ما، ختام مسک نبوت و خاتم الانبیاست و اسلام عزیز حقیقت تام و کامل ادیان آسمانی است: «ان الدین عند الله الاسلام » (3)

خدای متعال همگان را به این دار السلام دعوت فرموده و در رحمتش را به روی جملگی گشوده است و دیگر پذیرفته نیست کسی روی از این نگاه مهربان الهی برتابد: «ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه وهو فی الآخرة من الخاسرین » (4)

باری اسلام حسن ختام شرایع آسمانی و نسخه نهایی رهایی بشر است و آنچه قبلا در مورد اشتیاق و شیفتگی فطری انسان معاصر به پیام پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم گفته شد، مؤید عملی این معناست.

حال یکی از لوازم جدایی ناپذیر جهانی بودن این دین مبین، ابلاغ آن به جهانیان می باشد و این مهم نیز بدون برقراری «ارتباط » میسور و میسر نیست. اینجاست که میزان اهمیت فراگیری زبان اقوام و ملل مختلف که مخاطب پیام جهانی اسلام اند مشخص می شود و این امر به عنوان مقدمه لازم برای ادای تکلیف «ابلاغ »، خود نیز ردای تکلیف بر قامت می پوشد; علی الخصوص وقتی بحث بر سر زبان غالب و بین المللی در جهان باشد.

گذشته از این، از زاویه دیگری نیز می توان به ضرورت «زبان دانی » نظر افکند و آن مطلوبیت اخذ محاسن امم دیگر است اسلام عزیز طرحی در انداخته که مسلمانان همواره روی در فراز و پای در پیش داشته باشند. تحقق این نمو و تعالی این رشد چنان اعجاب آور و شگرف است که اهل فهم و درک، انگشت به دهان و حیران می مانند. قرآن می فرماید: «محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم تریهم رکعا سجدا یبتغون فضلا من الله و رضوانا سیماهم فی وجوههم من اثر السجود ذلک مثلهم فی التوراة و مثلهم فی الانجیل کزرع اخرج شطئه فازره فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار...» (5) ، محمد پیامبر الهی است و کسانی که با او هستند بر کافران سختگیر [و] با خودشان مهربانند; آنان را راکع و ساجد بینی که در طلب بخشش و خوشنودی خداوندند; نشانه آنان در چهره هایشان از اثر سجود [آشکار] است; و این است توصیف آنان در تورات; و توصیف آنان در انجیل همانند نهالی که جوانه اش را برآورد، و آن را نیرومند سازد و ستبر گردد و بر ساقه هایش بایستد، [و] کشاورزان را شاد و شگفت زده سازد، تا از [دیدن] ایشان کافران را به خشم آورد. (6)

و این نیز کریمه شورانگیز «واعدوا لهم ما استطعتم من قوة...» (7) که فراتر از زمان و مکان طلایه دار هماره پیش تاختن است.

و ندای آسمانی «تؤتی اکلها کل حین باذن ربها» (8) شرح شکوهمند شکفتن و نو به نو بر فراز رفتن...

در همین مسیر است که سر این همه توصیه دین به علم آموزی و دانش اندوزی رخ می نماید، تا جایی که امر به اخذ حکمت حتی از مشرک و منافق می گردد; از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل است که فرمود: «الحکمة ضالة المؤمن فاطلبوها ولو عند المشرک تکونوا احق بها واهلها» (9) ، حکمت گمشده مؤمن است; پس آن را بجویید اگر چه پیش مشرک باشد که شما به داشتن آن سزاوارتر و شایسته ترید و اهل آنید.

این روایت نیز از پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم مشهور است که: «اطلبوا العلم ولو بالصین » (10) .

در تاریخ می خوانیم که پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم در جنگ خیبر صاحبان حرفه و فن را آزاد فرمودند تا مسلمانان از آنها نفع گیرند. (11)

از منظر همین تحریص و تحریض است که می توان دریافت چگونه سرزمینهای خمود و خاموش و مردمی که همشان بطنشان بود، یکباره با پرتو افشانی آفتاب اسلام ناب به اهتزاز درآمدند و لبریز از شور و نشاط شدند. امروزه هیچ دانای منصفی در جهان نمی تواند انکار کند که تمدن معاصر، در طلیعه ظهور خود از خورشید پر فروغ دانش مسلمین، قبس افروخته است و اینکه وجهه مقبول و معقولی اگر در میان وجوه تمدن فعلی بتوان یافت، وامدار تمدن اسلامی است.

جامعه اسلامی در قرون اولیه چنان حریص آموختن و آموزاندن و تکاپوی علمی بود که قابل وصف نیست و در بعدی از ابعاد این حرکت علمی، «نهضت ترجمه » برانگیخته شد و سرزمین اسلام، مهد دانش و تجارب امم گردید.

«گرایش عناصر تازه مسلمان به افزایش درجه معلومات و جستجو برای دست یافتن به علوم، که در اوائل از روی متون یونانی صورت می گرفت، مسابقه ای جهت به دست آوردن کتاب و نقل و ترجمه آن به زبان عربی، در میان ایرانیهای نو مسلمان و سریانیهای مسیحی و صائبیان حرانی به راه انداخت، و حمایت خلفای عهد اول عباسی (یعنی بین منصور تا معتضد) از اینان در عملی که انجام می دادند سریانیان را از بازخواست مذهبی جاثلیق که رئیس دینی بود، در امان نگه می داشت در صورتی که اگر فردی مسیحی این کار را در روم انجام می داد به فرمان کلیسا در آتش انداخته می شد، اما چون این کار در بغداد صورت می گرفت جاثلیق که خود تحت حکومت خلیفه اسلام بود، ناچار به این سماجت تسلیم می شد و بر او ایرادی نمی گرفت و همچنین موبد موبدان فارس، خود در این نهضت شرکت می جست تا آنجا که مشاور علمی خلیفه متوکل شد و ترک دین زرتشت گفت و بعد از مسلمان شدن نام خویش را محمد نهاد...» (12)

مطالعه نهضت ارجمند و عظیم علمی در قرون نخستین اسلامی که از نفس حیات بخش دین الهی روح می گرفت، نمادی عملی و واقعی از نقش «زبان دانی » و «فن ترجمه » را در تعامل فرهنگی در معرض دید ما قرار می دهد.

مسلمین با ترجمه متون سایر ملل، ابداعات و اندیشه های بلند خود را ارتقا بخشیدند و از سوی دیگر با صدور فرهنگ والا مرتبه خویش، ملل دیگر را از خواب خمودی و خفت بیدار کردند.

بی شک اگر نهضت علمی مسلمین، عزم دیار روم نمی کرد و اگر تصویری از شکوه اندیشیدن را در برابر «بربرها» عرضه نمی داشت، امروز غربیان در عصر ارتباطات به سر نمی بردند!

پر واضح است که تعامل فرهنگی و اندیشه که ابزار اولیه اش ارتباط کلامی و نوشتاری یا زبان دانی است، همواره بایستی در چارچوب شرع و در محدوده مجاز باشد و آلوده به زیاده رویهای نامشروع نگردد و همچنین باید برخاسته از موضع قوت و قدرت و لبریز از ایمان باشد نه از موضع ضعف و خود باختگی از سر تاثیرپذیری.

وضع امروز

علی رغم آنچه در ضرورت آشنایی با زبانهای دیگر مخصوصا زبان غالب جهان به اصطلاح متمدن امروز، مطرح است -متاسفانه- در عرصه واقع با صحنه متفاوتی مواجه می شویم و آن عدم توجه به این امر مهم در مجامع متولی امور دینی است; عدم التفاتی آمیخته با منفی نگری! مجال بحث وسیع نیست ولی به طور خلاصه و فهرست وار می توان موارد زیر را از عوامل ایجاد این بی توجهی و منفی نگری برشمرد.

- کاربرد زبان بیگانه در برخی موارد به عنوان ابزاری در جهت اهداف نامطلوب و مغایر با اخلاق و فرهنگ دینی- پیامدهای سوء احتمالی ناشی از پرداختن به این امر

- استغراق مجامع علوم دینی در مباحث نظری صرف و غفلت از واقعیتهای پیرامون

- عدم احساس مسئولیت در مقابل انحطاط اخلاقی سایر ملل

- برخی کج فهمی های منتسب به دین

- و...

افق آینده

اینک زمان درنگ و تغافل نیست; باید هر چه زودتر با رفع موانع موجود و دقت در ایجاد مصونیت از پیامدهای منفی و مهم تر از همه با دلهایی لبریز از ایمان و معنویت و پرهیز و با توشه ای از تفقه در دین و مستغرق در توکل و تبتل و استغاثه و استعانت از حضرت باری تعالی، و تنها به خاطر او، گام در این جهاد مقدس بنهیم. برای موضع گیری دفاعی مناسب در مقابل سیل شبهات و فسادی که قصد ما را کرده است نسبت به آشنایی با زبان بیگانه اهتمام بورزیم. آنگاه در مرتبه ای فراتر، لازم است تا به تدارک برای فتح دلهای مستعد جهان با استفاده از همین ابزار و همچنین برای اخذ دستاوردهای مثبت و مفید تمدن معاصر بپردازیم.

در این میان مایه سرور است که بحمد الله تعالی حرکتهای تازه ای در حاشیه فعالیتهای سنتی، در راستای این هدف، شکل گرفته که روی در پیشرفت دارد.

اما آنها با این عده و عده آماده چنین جهاد مقدسی در ابعاد جهانی هستیم؟! مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود. ما تاوان سهمگین و بعضا غیر قابل جبرانی برای غفلتمان پرداخته ایم; به لطف خواب خوش ما، دهها سال، غربیان قرآن آسمانی را با ترجمه های مغرضانه کشیشهای پر عقده و کینه جو، می شناختند و تخم کینه و دشمنی با اسلام در دلهایشان ریشه می دواند و قس علی هذا...

ما دیگر حق آزمودن تجربه های تلخ گذشته را نداریم. هنگام آن است تا در پرتو نور هدایت الهی به افقهای روشن و بهجت زا چشم بدوزیم.

باری، وقت تنگ است و زمان نه درنگ می کند و نه بازمی گردد; باید از خداوند یاری جست و چست شتافت...

پی نوشتها:

1) مجله رسانه، سال هفتم، شماره 1، ص 19

2) سوره انبیاء / 107

3) سوره آل عمران / 19

4) آل عمران / 85

5) سوره فتح / 29

6) از ترجمه آقای خرمشاهی

7) سوره انقال / 60

8) سوره ابراهیم / 25

9) بحار الانوار، ج 75 / 34

10) کنز العمال، ج 10، ح 28697، بحار الانوار، ج 1، ص 177 و 180

11) الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج 9، ص 82

12) فرهنگ اسلامی، استاد محیط طباطبایی، ص 10 و 11

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان