شناسه : ۳۴۷۰۶۰ - چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۶:۲۱
فرهنگ قرآنی
در خلقت و آفرینش دو هدف می توان تصور نمود: نخست هدف متوسط، دوم هدف غایی و عالی . با مراجعه به آیات قرآن و روایات اهل بیت ( علیهم السلام) روشن می شود که هدف متوسط، خلقت برای عبادت و بندگی خداست، این مطلب در همه پدیده های عالم ساری و جاری است; خداوند درباره همه اشیاء مادی عالم می فرماید: «
هدف خداوند از آفرینش چیست؟
در خلقت و آفرینش دو هدف می توان تصور نمود: نخست هدف متوسط، دوم هدف غایی و عالی . با مراجعه به آیات قرآن و روایات اهل بیت ( علیهم السلام) روشن می شود که هدف متوسط، خلقت برای عبادت و بندگی خداست، این مطلب در همه پدیده های عالم ساری و جاری است; خداوند درباره همه اشیاء مادی عالم می فرماید: «... و ان من شی ء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم ...» (اسراء/44)، «همه موجودات تسبیح خدا می گویند، اما شما تسبیح آن ها را نمی فهمید .» و درباره انسان و جن نیز می فرماید: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون » (ذاریات/56)، «آفرینش انسان و جن برای بندگی است .» بنابراین از دیدگاه وحی، همه هستی تسبیح گوی ذات او هستند و مشغول عبادت، و این امر هدف متوسط خلقت است . (1)
اما هدف عالی و غایی، وصول به مبدا نور هستی است، یعنی منتهی الیه سیر مخلوقات، اوست: «و ان الی ربک المنتهی » (النجم/42) . انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است . «ان الی ربک الرجعی » (علق/8) برگشت به سوی خداست «انا لله و انا الیه راجعون » (بقره/156) که همگی این آیات غایت سیر را روشن می کنند . البته رسیدن به خدا همان به کمال مطلق رسیدن مخلوقات است . موقعی پدیده های هستی، کمال آخر خود را می یابند که به قرب الهی برسند . پس روشن شد هدف غایی خلقت، به کمال رسیدن همه موجودات و رسیدن انسان به مقام قرب الهی است .
در این جا دو مطلب دیگر را نیز باید مورد توجه قرار داد: نخست این که خدای تعالی فیاض به تمام معنا است; و باران رحمت او بر سر بندگان، همیشه می بارد و مانعی هم برای آن نمی توان تصور کرد . به دیگر سخن، مقتضی موجود و مانع مفقود است، پس باید خلق کند، چون لازمه ذات او خلاقیت و فیاض بودن است .
دوم این که آیا خدا در آفرینش ذی نفع است یا نه؟ در پاسخ باید گفت: منفعت و سود به خلق برمی گردد نه به خالق، یعنی خدا ذی نفع نیست، یا به عبارتی، نیازمند و ناقص نیست که با این کار به کمال برسد، بلکه سود به مخلوق برمی گردد .
من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم
به دیگر سخن: آفرینش نوعی احسان و فیض است از جانب خدا نسبت به مخلوقات; و چنین آفرینشی حسن ذاتی دارد . و قیام به انجام فعلی که ذاتا پسندیده است; جز اینکه خود فعل زیبا باشد، به چیز دیگری نیاز ندارد . بنابراین اگر کسی سؤال کند، چرا خالق منان دست به چنین کار پسندیده بالذات زده است؟ در پاسخ باید گفت: خداوند که فیاض علی الاطلاق است، با توجه به این که می توانست موجودی را خلق کرده و به کمال برساند، اگر چنین نمی کرد، جای پرسش داشت که: چرا خداوند متعال با این که می توانست موجودی را خلق کرده و به کمال برساند، این کار پسندیده را انجام نداده است؟ (2)
آن جا که حقی پایمال می شد و یا عدالت خوار، بدون تاثیر از زمانه و فرهنگ عامه به احیای آن می پرداخت .