عروج انسان یا آرامش بخش جان و روان(۲)

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «لو کان علی باب دار احدکم نهرا فاغتسل فی کل یوم خمس مرات اکان یبقی فی جسده من الدرن شی؟ قلنا: لا قال: فان مثل الصلاة کمثل نهر االجاری کلما صلی صلاة کفرت ما بینهما من الذنوب ». (۱)

زلال جاری پاکیها

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «لو کان علی باب دار احدکم نهرا فاغتسل فی کل یوم خمس مرات اکان یبقی فی جسده من الدرن شی؟ قلنا: لا قال: فان مثل الصلاة کمثل نهر االجاری کلما صلی صلاة کفرت ما بینهما من الذنوب ». (1)

(هرگاه بر در خانه یکی از شما نهری جاری باشد، پس هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیا در پیکر او چیزی از کثیفی و آلودگی باقی می ماند؟ عرضه شد: نه، فرمود: بدرستی که مثل نماز، مثل نهر جاری است، هرچقدر نماز بگذارد، گناهان و زشتیها که در آن میان بوده، زدوده خواهد شد)!.

در اینجا نماز به نهر جاری تشبیه شده است که همواره کثافات و آلودگیها را می زداید و پاکی و طهارت را همراه می آورد. و امام امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: رسول اکرم صلی الله علیه وآله نماز را به چشمه آب گرم و جوشانی تشبیه کرده اند که بر در خانه شخصی باشد و او هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد که در آن صورت ممکن است هیچ گونه چرکی و آلودگی در وجود او باقی بماند؟!آنگاه امام علیه السلام افزودند: به تحقیق گروهی از مؤمنان قدر و حق نماز را شناختند، اینان کسانی هستند که هیچ نعمتی از زینت ها و متاع دنیوی و هرگونه نعمتهای چشمگیر و خیره کننده از فرزندان واموال، آنان را از نماز باز نمی دارد و مشغولشان نمی کند! که خدای متعال فرموده است:

رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة. (2)

(مردانی که هیچ گونه تجارت و بازرگانی و خرید و فروشی، نمی تواند آنان را از ذکر و یاد خدا و برپا داشتن نماز، باز دارد و ایشان را به بازی بگیرد).

و رسول خداصلی الله علیه وآله پس از آن که آیه شریفه اوامر اهلک بالصلاة و اصطبر علیها (3) نازل شد، بشارت بهشت به همراه نماز داده شد، به قدری در حال نماز بود که خود را به زحمت می انداخت و مقاومت می کرد و اهل بیت و خانواده را به نماز فرمان می داد و صبر و مقاومت به کار می بردند.. (4)

بدیهی است کسی که همواره به مبدا هستی و جمال و کمال مطلق اتصال یابد و خود را در جوار و کنار پاکی و زیبائی محض مشاهده نماید یا خویشتن را در زلال جاری و دریای نامتناهی نور او غرق بداند، خود نیز پرتو و شعاع همان نور خواهد شد و جز نور و پرتو از او صادر نخواهد گشت و زشتی و آلودگی دامن او را آلوده نخواهد کرد شاید یکی از معانی و مصادیق: ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر (5) همین باشد و اساسا چنین انسانی زمینه همه بدیها و مفاسد را در خود، در اختیار بعد الهی خود قرار داده و آن زمینه ها منشا و اسباب ذکر و وصول و قرب گشته است و عامل و سببی برای فساد و زشتی در وجود او باقی نمانده است.

راه قرب و طریق وصل

آنچه که از قرآن، سنت و تحلیل عقل عارفانه بر می آید و بر هیچ عارفی پوشیده نیست، این است که راه «قرب الی الله » و «طریق وصل » و ادراک صحیح «عبودیت » و اجرای واقعی «تعبد» به وسیله «ذکر» ممکن می گردد، و بدون آن هیچ کدام از این مقامات به دست نمی آید.

با توجه به این که «ذکر» در مقابل «غفلت »(نسیان) یعنی: توجه دائمی و همیشگی دل به حضرت حق، که گاهی به صورت ذکر لفظی و عملی هم بروز می کند و به آنها هم به این جهت ذکر گفته می شود که حاکی از یاد و توجه قلبی هستند. بنابراین مؤمن عارف و سالک، همواره درحال ذکر است و لحظه ای غفلت و نسیان بر او حاکم نمی شود، که منشا همه زشتیها و معاصی است.

از مصادیق اتم و اکمل «ذکر» نماز می باشد، هنگامی که انسان به طور قهری و طبیعی در دریای بی کران مادیت، هواها و ابعاد حیوانی غوطه ور است، با هزاران موجب و وسیله نسیان و غفلت روبرو است، هر لحظه امکان این هست که از طریق و صراط مستقیم «قرب » خارج گردد و جاذبه های کاذب مناظر و کششهای غریزی او را به سوی مظاهر طبیعت جذب کند و وی را از توجه به روح و جان طبیعت و علت و خالق هستی، کمال و جمال حق، غافل سازد و تدریجا از مسیر انسانیت و کمال منحرف شده بعد حیوانیت رشد یابد و کم کم به حیوان و بدتر از آن مبدل گردد که اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون (6) در اینجا در یک شبانه روز، حداقل پنج بار از شوره زار مادیت و از گرداب حیوانی به درآمده، در چشمه سار نور و طهارت نماز، خود را شستشو می دهد و توجه و ذکر، او را به سوی هدف نهائی و معشوق جلب می کند که اقم الصلاة لذکری (7) (نماز را برای ذکر و یاد من برپا دار).

وسیله قرب از دیدگاه امام عارفان

عارف چه می خواهد و چه راهی را می پوید؟ این که به برخی از لفاظی ها و سلمبه گوئیها بپردازیم، نوعی دیگر از خودپرستی ها و هواپرستی ها را ارائه دهیم و تظاهر به زهد و عرفان بنمائیم، نمی توانیم عارف باشیم و این همه شرک و ریا را عرفان بشماریم.

انزوا و گوشه گیری، ژنده پوشی، بی کاری و بی تعهد بودن، به بهانه عرفان، از وظائف و مسؤولیتها شانه خالی کردن، قیافه و سر و روی و مو را به صورت ویژه درآوردن و ریش و سبیل را رها کردن و...، خروج از زی عرفان، فرار از معرفت و مسؤولیت، به راه کژی و انحراف کشیده شدن واز مقصد عرفان به دور افتادن است که: «العامل علی غیر بصیرة کالسائر علی غیر طریق فلا تزیده سرعة السیر الا بعدا». (8)

(کسی که بدون بصیرت و بینش کاری را انجام دهد، همانند کسی است که از بیراهه می رود که در آن صورت، رعت سیر و کوشش در رفتن، جز دور افتادن از مقصد، نتیجه دیگری نخواهد داشت).

امیرمؤمنان و امام عارفان می فرماید: «الصلاة قربان کل تقی » (9) (نماز وسیله قرب و تقرب به پروردگار عالمیان، برای هر انسان باتقواست). و در جای دیگر فرموده است:«تعاهدوا الی الصلاة و حافظوا و استکثروا منها و تقربوا فانها کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا الا تسمعون الی جواب اهل النار حین سئلوا ما سلککم فی سقر؟ قالوا لم نک من المصلین. (10) (همواره به نماز متعهد باشید و دائما محافظت از آن نمائید و (به واجبات اکتفا نکنید) تکثیر کنید و بسیار آن را به جای آورید و به وسیله آن به ذات باری تعالی تقرب جوئید به قرب دست یابید به درستی که آن، برای مؤمنان، فریضه و حکمی است واجب العمل. آیا به پاسخ اهل آتش(جهنمیان) گوش نداده اید، هنگامی که مورد پرسش قرار گرفتند که: (چه چیزی شما را به دوزخ کشاند؟ گفتند: ما از نمازگزاران نبودیم)؟!

چه هدفی والاتر و بالاتر از «قرب » برای عارف و چه عارفی اعرف و افضل از مولای عارفان حضرت امام علی علیه السلام و چه عبادت و وسیله ای برای وصل به قرب و لقاءالله بهتر از معراج مؤمن و عروج الی الله، فریضه عاشقانه و عارفانه نماز؟؟ راهی که خود محبوب امر فرموده که از آن راه حرکت کنیم، روشی که خود معبود بیان فرموده: انی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلاة لذکری (11) (به راستی که من الله هستم، معبود و خدائی جز من نیست پس مرا عبادت کن و نماز را برای ذکر و یاد من بپا دار)! راه دیگر پوئیدن، به شکل و صورتی دیگر وارد عمل شدن و از خود چیزی را درآوردن، نوعی خودپرستیدن و از صبغت الهی درآمدن و رنگ و بوئی دیگر گرفتن است که:

هرکه او همرنگ یار خویش نیست عشق او جز رنگ و بوئی بیش نیست

و در معرفت و صبغت الهی و ادراک و عرفان، راهی جز تعبد و تسلیم و عشق و اطاعت و از «انانیت » درآمدن و از او شدن، راه دیگری نیست و این راه را خود او و اولیای او نشان داده اند واگر از بیراه رفتیم، انحراف، اعوجاج و عمای قلب و بصر (12) از ماست.

«معاویة بن وهب » از امام صادق علیه السلام می پرسد: «افضل ما یتقرب به العباد» (برترین و بهترین چیزی که بندگان، به وسیله آن به قرب الهی می توانند برسند، کدام است؟) فرمود: «ما اعلم شیئا بعد المعرفة افضل من هذه الصلاة الا تری ان العبد الصالح عیسی ابن مریم علیه السلام قال: و اوصانی بالصلاة ما دمت حیا (13) بعد از معرفت و شناخت باریتعالی چیزی را برای رسیدن به قرب، افضل و بهتر از این نماز نمی دانم، آیاندیده اید که بنده صالح خدا حضرت عیسی ابن مریم علیه السلام گفت: و خدای متعال مرا به نماز سفارش کرده است در تمام طول حیاتم و تا زنده هستم؟).

دومین فریضه

در بسیاری از احادیث معصومین علیهم السلام با اقتدا و تاسی به قرآن مجید، نماز را در مرتبه دوم بعد از ایمان و معرفت الهی، تاکید و سفارش فرموده اند که اگر محققان و صاحب نظران و مؤمنان دقت و تامل نمایند، بیش از گذشته به عظمت و اهمیت نماز پی خواهیم برد.

در بسیاری از موارد که قرآن مجید خواسته است امر به خوبیها و نیکیها بفرماید یا عمل خوب و پسندیده انبیاءعلیهم السلام و صالحان را یادآوری نماید، بعد از ایمان به خدا به نماز آنان اشاره فرموده است.

در قرآن پس از آن که در مورد عنایات الهی به حضرت ابراهیم علیه السلام و اعطای حضرت اسحاق و یعقوب علیه السلام به آن حضرت وامامت و هدایت آن بزرگواران مطالبی را بیان کرده است آنگاه فرموده:

و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلاة (14) (وما به آنان وحی کردیم که کارهای نیک و نماز را برپا دارند) و در مورد حضرت اسماعیل می فرماید: و کان یامر اهله بالصلاة (15) (و اهل خویش را به نماز وامی داشت).

از زبان حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام به گونه ای بیان شده است که آن حضرت هدف خود و فرزندانش را اقامه نماز معرفی می کند!... ربنا لیقیموا الصلاة (16) (پروردگارا تا ذریه من نماز را برپا دارند) و در دعای نسبت به خود و فرزندانش، در خواست می کند که رب اجعلنی مقیم الصلاة و من ذریتی (پروردگارا من و ذریه ام را برپا دارنده نماز قرار بده) آیات بسیار دیگر که خوانندگان محترم به واژه (صلاة) در کتاب «معجم المفهرس » مراجعه خواهند کرد.

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: اولین سهم اسلام «شهادت ان لا اله الا الله و هی الکلمة و ثانیه الصلاة و هی الطهر.. ( شهادت به کلمه لااله الا الله که کلمه توحید است و دوم نماز می باشد که آن عبارت است از طهارت و پاکی..).

حضرت امام علی علیه السلام و حضرت زهراعلیهاالسلام در خطبه ای که ایراد فرمودند، اولین مهم پس از ایمان و اعتقاد به خدای متعال را نماز عنوان کرده فرموده اند: «فرض الله الایمان تطهیرا من الشرک و الصلاة تنزیها عن الکبر...» (17) (خدای عالم، ایمان را برای پاک ماندن از شرک واجب فرمود و نماز را برای منزه گشتن از کبر..).

امام صادق علیه السلام می فرماید: «ما من شئ بعد المعرفة یعدل الصلاة » (18) (پس از معرفت و شناخت حضرت باریتعالی، هیچ چیز نیست که همسنگ و قابل مقایسه با نماز باشد).

معیار حق و باطل و محک ایمان و کفر

شیعه که رسول رسولان و پیام آور اولیاء وامامان است، برای شناخت او از سوی معصومان علیهم السلام معیار و محکی مشخص شده است تا حق و باطل شناخته شوند و شیعه واقعی از شیعه ادعائی متمایز گردد امام امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند: «اختبروا شیعتی بخصلتین: المحافظة علی اوقات الصلاة و المواسات لاخوانهم بالمال فان لم تکونوا فاعزب ثم اغرب ». (19)

(شیعه مرا به وسیله دو خصلت بیازمائید، (1) محافظت به اوقات نماز (خواندن نماز اول وقتها) (2) مواسات در امور مالی با برادران مسلمان، پس اگر چنین نبودند، از آنان فاصله بگیرید).

امام صادق علیه السلام فرمودند: «امتحنوا شیعتنا عند مواقیت الصلاة کیف محافظتهم علیها» (20) (شیعیان ما را هنگام اوقات نماز آزمایش کنید که چگونه محافظت بر آن و تقید به اول وقت نماز دارند).

باز امام علی علیه السلام فرمودند: «الفرق بین المؤمن و الکافر الصلاة فمن ترکه وادعی الایمان کذبه فعله و کان علیه شاهد من نفسه ». (21) (فرق میان مؤن و کافر، نماز است پس هرکه آن را ترک کرد و ادعای ایمان نمود، عمل و فعل او وی را تکذیب می کند و شاهدی از خویش بر ضد و علیه خود دارد).

آرامش بخش

انسان که به هر صورت در کشاکش روزگار و در گرداب مادیات به سر می برد و دست و پا می زند با داشتن بعد حیوانی و غرائز گوناگون، همواره با حوادث و پیش آمدها دست و پنجه نرم می کند، با انواع سختی ها و مشکلات روبرو است و چه بسا ناکامیها و شکستها و عوامل مختلف دیگر زندگی را برای او تیره و تار سازد و به افسردگی، انده و غمهای سهمگین و یاس و ناامیدی مبتلا گردد، در اینگونه موارد علاوه بر طبیب و دارو و درمان، داروئی لازم است که بر روح و جان انسان اثر بگذارد و طبیبی قدرتمند لازم است که دست انسان را گرفته از گرداب مهلکه ها و دردها نجات بخشد و موجب آرامش و اطمینان خاطر گردد، این طبیب جز معشوق و معبود عالمیان و خدای مهربان نیست و این دارو جز نام و یاد او عشق دیدار او و راز و نیاز با او عامل دیگر و چیز دیگری نمی تواند باشد که به گفته امام علی علیه السلام «یا من اسمه دواء و ذکره که خداوند خود اعلام کرده می فرماید: الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب » (23) (تنها با یاد خدا دلها آرامش می گیرند) نماز که مصدق اتم ذکر و نمونه اکمل دعا و نیایش است، مؤثرترین و بهترین وسیله آرامش است که در اینجا، انسان از همه گردابها و غرق شدنها نجات یافته و در پناهگاهی مطمئن و ساحلی آرام، سکنی گزیده است. و لذا افراد با ایمان و نمازخوان هرگز به نگرانیها و اضطرابها و افسردگیهای آنچنانی مبتلا نمی شوند و هرگز یاس و نومیدی آنان را از پای درنمی آورد و از هیچ حادثه ای و رخدادی نمی ترسند و نمی نالند.

نالیدن بلبل ز نو آموزی عشق است هرگز نشنیدیم ز پروانه صدائی

نگارنده در جلسات مشاوره ای که با افراد، بخصوص با دانشجویان دارم، پیرامون افسردگیها و اضطرابها -همواره به نتیجه قطعی رسیده ام و با عنایات الهی مراجعین اقرار کرده اند که هرگاه نگرانی و دلهره ای ما را از پای درمی آورد، باکمال تانی و حضور، وضو می گیریم و باخلوص و قلبی متوجه دو رکعت نماز می خوانیم، این عامل عالی ترین وسیله ای است که به ما آرامش می بخشد و از هیچ چیز دیگر نمی هراسیم!

انسان معاصر که به علل گوناگون، در ترس و دلهره به سر می برد و برای نجات از این بدبختی به انواع مخدرها پناه می برد، تنها راه نجاتش از این گرداب، بازگشت به ایمان و توجه به خدا می باشد که نمازی که پیامبران الهی نشان داده اند، عالی ترین مکتب تربیتی و مؤثرترین داروی شفابخش است.

اگر هنوز در جهان، پاکی، آرامش، صفا، صمیمیت و دیگر نعمتهای الهی وجود دارد، به واسطه کسانی است که خود خداگونه هستند و همواره در پیشگاه قرب او صفات خداوندی دارند و در جامعه شایستگی خلیفة اللهی از خود نشان می دهند و به همه وظائف الهی انسانی خود عمل می کنند امام صادق علیه السلام فرمودند: «ان الله یدفع بمن یصلی من شقینا عمن لا یصلی من شیعتنا ولو اجمعوا علی ترک الصلاة لهلکوا» (24) (بی تردید، خدای متعال به وسیله کسانی که نماز می گزارند از شیعیان ما، بلاها و حوادث را از آنان که نماز نمی خوانند، نیز دفع می کند که اگر همگان نماز را ترک کنند، حتما به هلاکت خواهند رسید).

توجه به همه ابعاد زندگی انسان

نماز که از سوی آفریننده حکیم، بر انسان واجب گشته، خود نمونه ای از یک عمل اعجازآمیز است که در آن به تمام ابعاد وجودی انسان و به همه شرائط زندگی او توجه شده است، ابعاد اعتقادی عرفانی، اخلاقی، تربیتی، اجتماعی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و بهداشت روح و جسم مورد توجه است، آزادی و آزادگی تنها در این مسیر ممکن و متصور است که در شبانه روز بارها و بارها می گوئیم «ایاک نعبد و ایاک نستعین » (تنها و تنها تو را می پرستیم و تنها از تو طلب یاری می جوئیم). اگر ما تنها به همه شرائط نماز عمل کنیم و به ابعاد آن توجه نمائیم در واقع به همه وظائف انسانی عمل می کنیم و از همه مفاسد و زشتیها، در امان می مانیم، به همین جهت بوده که مولای آزادگان امام علی علیه السلام فرمودند: «والله الله فی الصلاة فانها عمود دینکم » (25) (خداای را خدا را درباره نماز که آن استوانه محکم دین شماست).

علما و دانشمندان، اساتید، طلاب، دانشجویان، و برهمه مسؤولان آگاه و دلسوز کشور و امت اسلامی ایران است که در اقامه این امر خطیر بیش از پیش همت بگمارند و در بالا بردن افکار جامعه و آشنا کردن آنان به روح و واقعیت و نقش ارزش نماز، از هر طریق معقول، مشروع علمی و هنری استفاده نمایند! که این وظیفه را خدای متعال تصریح فرموده است: الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاة... (26) (آناان کسانی هستند که اگر ما به آنان مکنت و حکومت بدهیم ایشان اقامه نماز نمایند و نماز را برپا دارند). همچنان که امت اسلامی ایران امام و مقتدای جهانیان در ابعاد فرهنگی و اسلامی شده است، لازم است این رسالت تاریخی و الهی به نحو احسن انجام گیرد.

جهاد و جنگ برای نماز

در جنگ صفین، ابن عباس متوجه شد که حضرت امیرمؤمنان علیه السلام به این سو و آن سو می نگرند، از آن حضرت علت را پرسید فرمودند به زوال شمس دقت می کنم که آیا ظهر شده است؟

ابن عباس گفت: چرا؟ حالا وقت نماز است؟ امام فرمود: اصلا من برای نماز می جنگم (27) امام علیه السلام حتی در میدان جنگ نماز را از اول وقت به تاخیر نمی اندازد زیرا مقتدایش حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله به او فرموده بود: «ولا یؤخرها فان فی تاخیرها من غیر علة غضب الله عزوجل » (28) (ای علی نماز را تاخیر میفکن زیرا در تاخیر افکندن آن بدون علت و جهت موجب خشم و غضب خداوندی خواهد بود).

چگونه نماز بخوانیم

با توجه به اینکه نگارش مستوفای نکات مربوط به فریضه عظیم نماز در یک مقاله و چند مقاله نمی گنجد، چگونگی و کیفیت نماز گزاردن را از بیان اسوه عالمیان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله می شنویم و برای حسن ختام عین فرموده های آن حضرت را بدون تجزیه و تحلیل نقل می کنیم به امید این که خدای متعال ما را از نمازگزاران واقعی محسوب فرماید و قلوب ما را به نور خویش روشن تر گرداند.

«انه قال صل صلاة مودع فاذا دخلت فی الصلاة فقل هذا آخر صلاتی من الدنیا و کن کان الجنة بین یدیک والنار تحتک و ملک الموت ورائک و الانبیاء عن یمینک و الملائکة عن یسارک و الرب مطلع علیک من فوقک فانظر بین یدی من تقف و من تناجی و من ینظر الیک؟!». (29)

(به درستی که پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: نماز را همچون محتضر و کسی که آخرین لحظات عمرش را می گذراند، به جای آور! پس هنگامی که به نماز وارد شدی، بگو این آخرین نماز من در دنیاست و این چنین باش که گویا بهشت در برابر توست و آتش جهنم زیرپایت و فرشته مرگ پشت سرت و پیامبران سمت راست تو و ملائکه الهی سمت چپ و پروردگار عالمیان از بالای سر بر تو مطلع و آگاه است، پس بیاندیش که در برابر چه کسی ایستاده ای؟ و با چه کسی مناجات می کنی؟ و چه کسی بر تو ناظر است؟!

بار خدایا ما را از نمازگزاران واقعی محسوب فرما و به وسیله ذکر و یاد خودت دلهای ما را با نور ایمان و معرفت منور گردان و قلوب ما را از آرامش و اطمینان برخوردار کن تا باعشق به تو از هیچ عاملی نهراسیم و هرگز دلهره و اضطراب و تشویشی نداشته باشیم و همواره در جوار تو در سعادت، خوشبختی و سرور و شادکامی غوطه ور باشیم.

پی نوشتها:

1) رسائل طبع آل البیت، ج باب اعداد الفرائض، حدیث 3..

2) نور، 37..

3) طه، 137 (واهل خویش را به نماز و صبر و مقاومت برای آنان فرمان بده).

4) تصنیف نهج البلاغه، حبیب بیضون، ص 293..

5) عنکوبت، 45 (به راستی که نماز، از فحشاء و منکرات باز می دارد).

6) اعراف، 179 (اینان همچون چارپایان بلکه گمراه ترند، اینان همان غافلان هستند).

7) طه، 14.

8) نهج البلاغه،..

9) مدرک قبل، حکمت، 131، طبع فیض.

10) تصنیف نهج البلاغه، ص 293 و اشاره به آیه 43 مدثر..

11) طه، 14.

12) کوری دل و دیده و نداشتن بینش.

13) سفینة «صلا» اشاره به آیه 31 مریم.

14) انبیاء، 73.

15) مریم،55.

16) ابراهیم، 38.

17) خطبه حضرت زهراعلیهاالسلام و نهج البلاغه.

18) سفینة اصلاح.

19) مستدرک، ص 163..

20) سفینة، صلا.

21) نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ص 294 - 380..

22) دعای کمیل، ای خدائی که نام او داروی دردها و یاد ااو شفابخش بیماریها و دلهاست.

23) آل عمران، 191.

عروج انسان یا آرامش بخش جان و روان(2)

هادی دوست محمدی

زلال جاری پاکیها

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «لو کان علی باب دار احدکم نهرا فاغتسل فی کل یوم خمس مرات اکان یبقی فی جسده من الدرن شی؟ قلنا: لا قال: فان مثل الصلاة کمثل نهر االجاری کلما صلی صلاة کفرت ما بینهما من الذنوب ». (1)

(هرگاه بر در خانه یکی از شما نهری جاری باشد، پس هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیا در پیکر او چیزی از کثیفی و آلودگی باقی می ماند؟ عرضه شد: نه، فرمود: بدرستی که مثل نماز، مثل نهر جاری است، هرچقدر نماز بگذارد، گناهان و زشتیها که در آن میان بوده، زدوده خواهد شد)!.

در اینجا نماز به نهر جاری تشبیه شده است که همواره کثافات و آلودگیها را می زداید و پاکی و طهارت را همراه می آورد. و امام امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: رسول اکرم صلی الله علیه وآله نماز را به چشمه آب گرم و جوشانی تشبیه کرده اند که بر در خانه شخصی باشد و او هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد که در آن صورت ممکن است هیچ گونه چرکی و آلودگی در وجود او باقی بماند؟!آنگاه امام علیه السلام افزودند: به تحقیق گروهی از مؤمنان قدر و حق نماز را شناختند، اینان کسانی هستند که هیچ نعمتی از زینت ها و متاع دنیوی و هرگونه نعمتهای چشمگیر و خیره کننده از فرزندان واموال، آنان را از نماز باز نمی دارد و مشغولشان نمی کند! که خدای متعال فرموده است:

رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة. (2)

(مردانی که هیچ گونه تجارت و بازرگانی و خرید و فروشی، نمی تواند آنان را از ذکر و یاد خدا و برپا داشتن نماز، باز دارد و ایشان را به بازی بگیرد).

و رسول خداصلی الله علیه وآله پس از آن که آیه شریفه اوامر اهلک بالصلاة و اصطبر علیها (3) نازل شد، بشارت بهشت به همراه نماز داده شد، به قدری در حال نماز بود که خود را به زحمت می انداخت و مقاومت می کرد و اهل بیت و خانواده را به نماز فرمان می داد و صبر و مقاومت به کار می بردند.. (4)

بدیهی است کسی که همواره به مبدا هستی و جمال و کمال مطلق اتصال یابد و خود را در جوار و کنار پاکی و زیبائی محض مشاهده نماید یا خویشتن را در زلال جاری و دریای نامتناهی نور او غرق بداند، خود نیز پرتو و شعاع همان نور خواهد شد و جز نور و پرتو از او صادر نخواهد گشت و زشتی و آلودگی دامن او را آلوده نخواهد کرد شاید یکی از معانی و مصادیق: ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر (5) همین باشد و اساسا چنین انسانی زمینه همه بدیها و مفاسد را در خود، در اختیار بعد الهی خود قرار داده و آن زمینه ها منشا و اسباب ذکر و وصول و قرب گشته است و عامل و سببی برای فساد و زشتی در وجود او باقی نمانده است.

راه قرب و طریق وصل

آنچه که از قرآن، سنت و تحلیل عقل عارفانه بر می آید و بر هیچ عارفی پوشیده نیست، این است که راه «قرب الی الله » و «طریق وصل » و ادراک صحیح «عبودیت » و اجرای واقعی «تعبد» به وسیله «ذکر» ممکن می گردد، و بدون آن هیچ کدام از این مقامات به دست نمی آید.

با توجه به این که «ذکر» در مقابل «غفلت »(نسیان) یعنی: توجه دائمی و همیشگی دل به حضرت حق، که گاهی به صورت ذکر لفظی و عملی هم بروز می کند و به آنها هم به این جهت ذکر گفته می شود که حاکی از یاد و توجه قلبی هستند. بنابراین مؤمن عارف و سالک، همواره درحال ذکر است و لحظه ای غفلت و نسیان بر او حاکم نمی شود، که منشا همه زشتیها و معاصی است.

از مصادیق اتم و اکمل «ذکر» نماز می باشد، هنگامی که انسان به طور قهری و طبیعی در دریای بی کران مادیت، هواها و ابعاد حیوانی غوطه ور است، با هزاران موجب و وسیله نسیان و غفلت روبرو است، هر لحظه امکان این هست که از طریق و صراط مستقیم «قرب » خارج گردد و جاذبه های کاذب مناظر و کششهای غریزی او را به سوی مظاهر طبیعت جذب کند و وی را از توجه به روح و جان طبیعت و علت و خالق هستی، کمال و جمال حق، غافل سازد و تدریجا از مسیر انسانیت و کمال منحرف شده بعد حیوانیت رشد یابد و کم کم به حیوان و بدتر از آن مبدل گردد که اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون (6) در اینجا در یک شبانه روز، حداقل پنج بار از شوره زار مادیت و از گرداب حیوانی به درآمده، در چشمه سار نور و طهارت نماز، خود را شستشو می دهد و توجه و ذکر، او را به سوی هدف نهائی و معشوق جلب می کند که اقم الصلاة لذکری (7) (نماز را برای ذکر و یاد من برپا دار).

وسیله قرب از دیدگاه امام عارفان

عارف چه می خواهد و چه راهی را می پوید؟ این که به برخی از لفاظی ها و سلمبه گوئیها بپردازیم، نوعی دیگر از خودپرستی ها و هواپرستی ها را ارائه دهیم و تظاهر به زهد و عرفان بنمائیم، نمی توانیم عارف باشیم و این همه شرک و ریا را عرفان بشماریم.

انزوا و گوشه گیری، ژنده پوشی، بی کاری و بی تعهد بودن، به بهانه عرفان، از وظائف و مسؤولیتها شانه خالی کردن، قیافه و سر و روی و مو را به صورت ویژه درآوردن و ریش و سبیل را رها کردن و...، خروج از زی عرفان، فرار از معرفت و مسؤولیت، به راه کژی و انحراف کشیده شدن واز مقصد عرفان به دور افتادن است که: «العامل علی غیر بصیرة کالسائر علی غیر طریق فلا تزیده سرعة السیر الا بعدا». (8)

(کسی که بدون بصیرت و بینش کاری را انجام دهد، همانند کسی است که از بیراهه می رود که در آن صورت، رعت سیر و کوشش در رفتن، جز دور افتادن از مقصد، نتیجه دیگری نخواهد داشت).

امیرمؤمنان و امام عارفان می فرماید: «الصلاة قربان کل تقی » (9) (نماز وسیله قرب و تقرب به پروردگار عالمیان، برای هر انسان باتقواست). و در جای دیگر فرموده است:«تعاهدوا الی الصلاة و حافظوا و استکثروا منها و تقربوا فانها کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا الا تسمعون الی جواب اهل النار حین سئلوا ما سلککم فی سقر؟ قالوا لم نک من المصلین. (10) (همواره به نماز متعهد باشید و دائما محافظت از آن نمائید و (به واجبات اکتفا نکنید) تکثیر کنید و بسیار آن را به جای آورید و به وسیله آن به ذات باری تعالی تقرب جوئید به قرب دست یابید به درستی که آن، برای مؤمنان، فریضه و حکمی است واجب العمل. آیا به پاسخ اهل آتش(جهنمیان) گوش نداده اید، هنگامی که مورد پرسش قرار گرفتند که: (چه چیزی شما را به دوزخ کشاند؟ گفتند: ما از نمازگزاران نبودیم)؟!

چه هدفی والاتر و بالاتر از «قرب » برای عارف و چه عارفی اعرف و افضل از مولای عارفان حضرت امام علی علیه السلام و چه عبادت و وسیله ای برای وصل به قرب و لقاءالله بهتر از معراج مؤمن و عروج الی الله، فریضه عاشقانه و عارفانه نماز؟؟ راهی که خود محبوب امر فرموده که از آن راه حرکت کنیم، روشی که خود معبود بیان فرموده: انی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلاة لذکری (11) (به راستی که من الله هستم، معبود و خدائی جز من نیست پس مرا عبادت کن و نماز را برای ذکر و یاد من بپا دار)! راه دیگر پوئیدن، به شکل و صورتی دیگر وارد عمل شدن و از خود چیزی را درآوردن، نوعی خودپرستیدن و از صبغت الهی درآمدن و رنگ و بوئی دیگر گرفتن است که:

هرکه او همرنگ یار خویش نیست عشق او جز رنگ و بوئی بیش نیست

و در معرفت و صبغت الهی و ادراک و عرفان، راهی جز تعبد و تسلیم و عشق و اطاعت و از «انانیت » درآمدن و از او شدن، راه دیگری نیست و این راه را خود او و اولیای او نشان داده اند واگر از بیراه رفتیم، انحراف، اعوجاج و عمای قلب و بصر (12) از ماست.

«معاویة بن وهب » از امام صادق علیه السلام می پرسد: «افضل ما یتقرب به العباد» (برترین و بهترین چیزی که بندگان، به وسیله آن به قرب الهی می توانند برسند، کدام است؟) فرمود: «ما اعلم شیئا بعد المعرفة افضل من هذه الصلاة الا تری ان العبد الصالح عیسی ابن مریم علیه السلام قال: و اوصانی بالصلاة ما دمت حیا (13) بعد از معرفت و شناخت باریتعالی چیزی را برای رسیدن به قرب، افضل و بهتر از این نماز نمی دانم، آیاندیده اید که بنده صالح خدا حضرت عیسی ابن مریم علیه السلام گفت: و خدای متعال مرا به نماز سفارش کرده است در تمام طول حیاتم و تا زنده هستم؟).

دومین فریضه

در بسیاری از احادیث معصومین علیهم السلام با اقتدا و تاسی به قرآن مجید، نماز را در مرتبه دوم بعد از ایمان و معرفت الهی، تاکید و سفارش فرموده اند که اگر محققان و صاحب نظران و مؤمنان دقت و تامل نمایند، بیش از گذشته به عظمت و اهمیت نماز پی خواهیم برد.

در بسیاری از موارد که قرآن مجید خواسته است امر به خوبیها و نیکیها بفرماید یا عمل خوب و پسندیده انبیاءعلیهم السلام و صالحان را یادآوری نماید، بعد از ایمان به خدا به نماز آنان اشاره فرموده است.

در قرآن پس از آن که در مورد عنایات الهی به حضرت ابراهیم علیه السلام و اعطای حضرت اسحاق و یعقوب علیه السلام به آن حضرت وامامت و هدایت آن بزرگواران مطالبی را بیان کرده است آنگاه فرموده:

و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلاة (14) (وما به آنان وحی کردیم که کارهای نیک و نماز را برپا دارند) و در مورد حضرت اسماعیل می فرماید: و کان یامر اهله بالصلاة (15) (و اهل خویش را به نماز وامی داشت).

از زبان حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام به گونه ای بیان شده است که آن حضرت هدف خود و فرزندانش را اقامه نماز معرفی می کند!... ربنا لیقیموا الصلاة (16) (پروردگارا تا ذریه من نماز را برپا دارند) و در دعای نسبت به خود و فرزندانش، در خواست می کند که رب اجعلنی مقیم الصلاة و من ذریتی (پروردگارا من و ذریه ام را برپا دارنده نماز قرار بده) آیات بسیار دیگر که خوانندگان محترم به واژه (صلاة) در کتاب «معجم المفهرس » مراجعه خواهند کرد.

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: اولین سهم اسلام «شهادت ان لا اله الا الله و هی الکلمة و ثانیه الصلاة و هی الطهر.. ( شهادت به کلمه لااله الا الله که کلمه توحید است و دوم نماز می باشد که آن عبارت است از طهارت و پاکی..).

حضرت امام علی علیه السلام و حضرت زهراعلیهاالسلام در خطبه ای که ایراد فرمودند، اولین مهم پس از ایمان و اعتقاد به خدای متعال را نماز عنوان کرده فرموده اند: «فرض الله الایمان تطهیرا من الشرک و الصلاة تنزیها عن الکبر...» (17) (خدای عالم، ایمان را برای پاک ماندن از شرک واجب فرمود و نماز را برای منزه گشتن از کبر..).

امام صادق علیه السلام می فرماید: «ما من شئ بعد المعرفة یعدل الصلاة » (18) (پس از معرفت و شناخت حضرت باریتعالی، هیچ چیز نیست که همسنگ و قابل مقایسه با نماز باشد).

معیار حق و باطل و محک ایمان و کفر

شیعه که رسول رسولان و پیام آور اولیاء وامامان است، برای شناخت او از سوی معصومان علیهم السلام معیار و محکی مشخص شده است تا حق و باطل شناخته شوند و شیعه واقعی از شیعه ادعائی متمایز گردد امام امیر مؤمنان علیه السلام فرمودند: «اختبروا شیعتی بخصلتین: المحافظة علی اوقات الصلاة و المواسات لاخوانهم بالمال فان لم تکونوا فاعزب ثم اغرب ». (19)

(شیعه مرا به وسیله دو خصلت بیازمائید، (1) محافظت به اوقات نماز (خواندن نماز اول وقتها) (2) مواسات در امور مالی با برادران مسلمان، پس اگر چنین نبودند، از آنان فاصله بگیرید).

امام صادق علیه السلام فرمودند: «امتحنوا شیعتنا عند مواقیت الصلاة کیف محافظتهم علیها» (20) (شیعیان ما را هنگام اوقات نماز آزمایش کنید که چگونه محافظت بر آن و تقید به اول وقت نماز دارند).

باز امام علی علیه السلام فرمودند: «الفرق بین المؤمن و الکافر الصلاة فمن ترکه وادعی الایمان کذبه فعله و کان علیه شاهد من نفسه ». (21) (فرق میان مؤن و کافر، نماز است پس هرکه آن را ترک کرد و ادعای ایمان نمود، عمل و فعل او وی را تکذیب می کند و شاهدی از خویش بر ضد و علیه خود دارد).

آرامش بخش

انسان که به هر صورت در کشاکش روزگار و در گرداب مادیات به سر می برد و دست و پا می زند با داشتن بعد حیوانی و غرائز گوناگون، همواره با حوادث و پیش آمدها دست و پنجه نرم می کند، با انواع سختی ها و مشکلات روبرو است و چه بسا ناکامیها و شکستها و عوامل مختلف دیگر زندگی را برای او تیره و تار سازد و به افسردگی، انده و غمهای سهمگین و یاس و ناامیدی مبتلا گردد، در اینگونه موارد علاوه بر طبیب و دارو و درمان، داروئی لازم است که بر روح و جان انسان اثر بگذارد و طبیبی قدرتمند لازم است که دست انسان را گرفته از گرداب مهلکه ها و دردها نجات بخشد و موجب آرامش و اطمینان خاطر گردد، این طبیب جز معشوق و معبود عالمیان و خدای مهربان نیست و این دارو جز نام و یاد او عشق دیدار او و راز و نیاز با او عامل دیگر و چیز دیگری نمی تواند باشد که به گفته امام علی علیه السلام «یا من اسمه دواء و ذکره که خداوند خود اعلام کرده می فرماید: الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب » (23) (تنها با یاد خدا دلها آرامش می گیرند) نماز که مصدق اتم ذکر و نمونه اکمل دعا و نیایش است، مؤثرترین و بهترین وسیله آرامش است که در اینجا، انسان از همه گردابها و غرق شدنها نجات یافته و در پناهگاهی مطمئن و ساحلی آرام، سکنی گزیده است. و لذا افراد با ایمان و نمازخوان هرگز به نگرانیها و اضطرابها و افسردگیهای آنچنانی مبتلا نمی شوند و هرگز یاس و نومیدی آنان را از پای درنمی آورد و از هیچ حادثه ای و رخدادی نمی ترسند و نمی نالند.

نالیدن بلبل ز نو آموزی عشق است هرگز نشنیدیم ز پروانه صدائی

نگارنده در جلسات مشاوره ای که با افراد، بخصوص با دانشجویان دارم، پیرامون افسردگیها و اضطرابها -همواره به نتیجه قطعی رسیده ام و با عنایات الهی مراجعین اقرار کرده اند که هرگاه نگرانی و دلهره ای ما را از پای درمی آورد، باکمال تانی و حضور، وضو می گیریم و باخلوص و قلبی متوجه دو رکعت نماز می خوانیم، این عامل عالی ترین وسیله ای است که به ما آرامش می بخشد و از هیچ چیز دیگر نمی هراسیم!

انسان معاصر که به علل گوناگون، در ترس و دلهره به سر می برد و برای نجات از این بدبختی به انواع مخدرها پناه می برد، تنها راه نجاتش از این گرداب، بازگشت به ایمان و توجه به خدا می باشد که نمازی که پیامبران الهی نشان داده اند، عالی ترین مکتب تربیتی و مؤثرترین داروی شفابخش است.

اگر هنوز در جهان، پاکی، آرامش، صفا، صمیمیت و دیگر نعمتهای الهی وجود دارد، به واسطه کسانی است که خود خداگونه هستند و همواره در پیشگاه قرب او صفات خداوندی دارند و در جامعه شایستگی خلیفة اللهی از خود نشان می دهند و به همه وظائف الهی انسانی خود عمل می کنند امام صادق علیه السلام فرمودند: «ان الله یدفع بمن یصلی من شقینا عمن لا یصلی من شیعتنا ولو اجمعوا علی ترک الصلاة لهلکوا» (24) (بی تردید، خدای متعال به وسیله کسانی که نماز می گزارند از شیعیان ما، بلاها و حوادث را از آنان که نماز نمی خوانند، نیز دفع می کند که اگر همگان نماز را ترک کنند، حتما به هلاکت خواهند رسید).

توجه به همه ابعاد زندگی انسان

نماز که از سوی آفریننده حکیم، بر انسان واجب گشته، خود نمونه ای از یک عمل اعجازآمیز است که در آن به تمام ابعاد وجودی انسان و به همه شرائط زندگی او توجه شده است، ابعاد اعتقادی عرفانی، اخلاقی، تربیتی، اجتماعی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و بهداشت روح و جسم مورد توجه است، آزادی و آزادگی تنها در این مسیر ممکن و متصور است که در شبانه روز بارها و بارها می گوئیم «ایاک نعبد و ایاک نستعین » (تنها و تنها تو را می پرستیم و تنها از تو طلب یاری می جوئیم). اگر ما تنها به همه شرائط نماز عمل کنیم و به ابعاد آن توجه نمائیم در واقع به همه وظائف انسانی عمل می کنیم و از همه مفاسد و زشتیها، در امان می مانیم، به همین جهت بوده که مولای آزادگان امام علی علیه السلام فرمودند: «والله الله فی الصلاة فانها عمود دینکم » (25) (خداای را خدا را درباره نماز که آن استوانه محکم دین شماست).

علما و دانشمندان، اساتید، طلاب، دانشجویان، و برهمه مسؤولان آگاه و دلسوز کشور و امت اسلامی ایران است که در اقامه این امر خطیر بیش از پیش همت بگمارند و در بالا بردن افکار جامعه و آشنا کردن آنان به روح و واقعیت و نقش ارزش نماز، از هر طریق معقول، مشروع علمی و هنری استفاده نمایند! که این وظیفه را خدای متعال تصریح فرموده است: الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاة... (26) (آناان کسانی هستند که اگر ما به آنان مکنت و حکومت بدهیم ایشان اقامه نماز نمایند و نماز را برپا دارند). همچنان که امت اسلامی ایران امام و مقتدای جهانیان در ابعاد فرهنگی و اسلامی شده است، لازم است این رسالت تاریخی و الهی به نحو احسن انجام گیرد.

جهاد و جنگ برای نماز

در جنگ صفین، ابن عباس متوجه شد که حضرت امیرمؤمنان علیه السلام به این سو و آن سو می نگرند، از آن حضرت علت را پرسید فرمودند به زوال شمس دقت می کنم که آیا ظهر شده است؟

ابن عباس گفت: چرا؟ حالا وقت نماز است؟ امام فرمود: اصلا من برای نماز می جنگم (27) امام علیه السلام حتی در میدان جنگ نماز را از اول وقت به تاخیر نمی اندازد زیرا مقتدایش حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله به او فرموده بود: «ولا یؤخرها فان فی تاخیرها من غیر علة غضب الله عزوجل » (28) (ای علی نماز را تاخیر میفکن زیرا در تاخیر افکندن آن بدون علت و جهت موجب خشم و غضب خداوندی خواهد بود).

چگونه نماز بخوانیم

با توجه به اینکه نگارش مستوفای نکات مربوط به فریضه عظیم نماز در یک مقاله و چند مقاله نمی گنجد، چگونگی و کیفیت نماز گزاردن را از بیان اسوه عالمیان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله می شنویم و برای حسن ختام عین فرموده های آن حضرت را بدون تجزیه و تحلیل نقل می کنیم به امید این که خدای متعال ما را از نمازگزاران واقعی محسوب فرماید و قلوب ما را به نور خویش روشن تر گرداند.

«انه قال صل صلاة مودع فاذا دخلت فی الصلاة فقل هذا آخر صلاتی من الدنیا و کن کان الجنة بین یدیک والنار تحتک و ملک الموت ورائک و الانبیاء عن یمینک و الملائکة عن یسارک و الرب مطلع علیک من فوقک فانظر بین یدی من تقف و من تناجی و من ینظر الیک؟!». (29)

(به درستی که پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: نماز را همچون محتضر و کسی که آخرین لحظات عمرش را می گذراند، به جای آور! پس هنگامی که به نماز وارد شدی، بگو این آخرین نماز من در دنیاست و این چنین باش که گویا بهشت در برابر توست و آتش جهنم زیرپایت و فرشته مرگ پشت سرت و پیامبران سمت راست تو و ملائکه الهی سمت چپ و پروردگار عالمیان از بالای سر بر تو مطلع و آگاه است، پس بیاندیش که در برابر چه کسی ایستاده ای؟ و با چه کسی مناجات می کنی؟ و چه کسی بر تو ناظر است؟!

بار خدایا ما را از نمازگزاران واقعی محسوب فرما و به وسیله ذکر و یاد خودت دلهای ما را با نور ایمان و معرفت منور گردان و قلوب ما را از آرامش و اطمینان برخوردار کن تا باعشق به تو از هیچ عاملی نهراسیم و هرگز دلهره و اضطراب و تشویشی نداشته باشیم و همواره در جوار تو در سعادت، خوشبختی و سرور و شادکامی غوطه ور باشیم.

پی نوشتها:

1) رسائل طبع آل البیت، ج باب اعداد الفرائض، حدیث 3..

2) نور، 37..

3) طه، 137 (واهل خویش را به نماز و صبر و مقاومت برای آنان فرمان بده).

4) تصنیف نهج البلاغه، حبیب بیضون، ص 293..

5) عنکوبت، 45 (به راستی که نماز، از فحشاء و منکرات باز می دارد).

6) اعراف، 179 (اینان همچون چارپایان بلکه گمراه ترند، اینان همان غافلان هستند).

7) طه، 14.

8) نهج البلاغه،..

9) مدرک قبل، حکمت، 131، طبع فیض.

10) تصنیف نهج البلاغه، ص 293 و اشاره به آیه 43 مدثر..

11) طه، 14.

12) کوری دل و دیده و نداشتن بینش.

13) سفینة «صلا» اشاره به آیه 31 مریم.

14) انبیاء، 73.

15) مریم،55.

16) ابراهیم، 38.

17) خطبه حضرت زهراعلیهاالسلام و نهج البلاغه.

18) سفینة اصلاح.

19) مستدرک، ص 163..

20) سفینة، صلا.

21) نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ص 294 - 380..

22) دعای کمیل، ای خدائی که نام او داروی دردها و یاد ااو شفابخش بیماریها و دلهاست.

23) آل عمران، 191.

24) وسائل، ج ص 28.

25) وصیتنامه حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه.

26) حج، 41.

27) سفینة، صلا.

28) مدرک قبل.

29) سفینة البحار، صلا.. 

24) وسائل، ج ص 28.

25) وصیتنامه حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه.

26) حج، 41.

27) سفینة، صلا.

28) مدرک قبل.

29) سفینة البحار، صلا.. 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر