شناسه : ۳۵۵۳۴۰ - جمعه ۲۳ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۱۷:۴۴
میلاد نور
هویدا و روشن گردانید زمان ولادت سعادت گسترش اشیاء را به سبب طیب و طهارت اصل بزرگوارش که از بهترین شقّی و از عالی ترین نسبی و پاک از هر آلایش متولد شده و از آدم تا خاتم از اصلاب طیبه و ارحام طاهره بوجود آمده؛ چه خوش و خوب است مبتدای حال او و خاتمه کار او و ابتدای حالش از کلام خوش انین «کُنْتُ نَبِیّا وَ آدَمُ بَیْنَ الْماءِ وَ الطِّینِ» مبین می شود ...
میلاد رسول اکرم صلی الله علیه و آله
هویدا و روشن گردانید زمان ولادت سعادت گسترش اشیاء را به سبب طیب و طهارت اصل بزرگوارش که از بهترین شقّی و از عالی ترین نسبی و پاک از هر آلایش متولد شده و از آدم تا خاتم از اصلاب طیبه و ارحام طاهره بوجود آمده؛ چه خوش و خوب است مبتدای حال او و خاتمه کار او و ابتدای حالش از کلام خوش انین «کُنْتُ نَبِیّا وَ آدَمُ بَیْنَ الْماءِ وَ الطِّینِ» مبین می شود و اختتام کارش از کریمه: «وَ لکن رسُولَ اللّه ِ وَ خاتَمَ النَّبیِّنَ» مستفاد می گردد و به قولی ولادت با سعادتش در روز جمعه وقت طلوع آفتاب هفدهم شهر ربیع الاول بود.
(ص 182)
زمان واضح برهان ولادت فرخنده از سطوع نور بهجت و سرور؛ روزی بود که تفرس نمودند در او و از امارت و علامات گوناگون دریافتند گروه فرس، که به تحقیق ایشان بیم کرده شدند به فرود آمدن سختی ها و الم ها و عقوبت ها.
(ص 185)
و شب گذرانید ایوان کسرای انوشروان و حال آنکه آن ایوان شکافته شده بود مانند جمعیت درمعرض تفرقه، تشتت افتاده اصحاب و اتباع کسرای پرویز در حالتی که غیر ملتئم بود و به هم برآمده.
(ص 187)
و آتش هزار ساله فرس را نفس فرو رفته بود و مرده از تأسف و اندوهی که بر حال خسارت مال کسری داشت که اهل فرس بودند یا بر حالا ولادت آن حضرت صلی الله علیه و آله وجوی آب نیز خیره و تیره، چشم مانده از پشیمانی، روانی، در زمان خاکسارآن آتش پرست باد به دست.
(ص 190)
غمگین گردانیده بود ساوه واهل ساوه اش را از آن که به زمین فرو رفت آب دریاچه و حال آنکه بازگردیده شد، به سبب خشم در رونده به سوی آب او کامی که تشنه بود. چون درآن وقت درنواحی آن قصبه، بِیع و کنایس بوده که معبد نصاری و یهود است و این حالت، علامت ولادت حضرت رسالت صلی الله علیه و آله دانسته بودند که فرو رفتن دریاچه علامت ولادت آن حضرت صلی الله علیه و آله است، سبب غمناکی ایشان بود.
(ص 192)
چون از خاصیت آن زمان کرامت اثر سعادت گسترش، آتش از خجالت آب شده بود و فرو نشسته و آب از سوز ندامت سوخته و به خاک فرو رفته، گفتی درآتش، حاصل است آنچه در آب می باشد از تَری به سبب اندوه و در آب، حصول یافته آنچه در آتش می بود از افروختگی.
معجزات پیامبر صلی الله علیه و آله
روزی آن حضرت عرض فرمود اسلام را بر اعرابی. او گفت که هیچ شاهدی داری بر این، حضرت درآن نزدیکی درختی دید. فرمود که بلی؛ این درخت و او را طلبید. فی الحال روان شد، بی قدم می آمد و ساق خود را به زمین می کشید و خط قریب مستقیم از اثر آن پیدا می شد تا نزد آن حضرت رسید و سه نوبت شهادتین گفت وباز به جای خود مراجعت نمود ومره دیگر از برای اسلام اعرابی از بنی عامر نخله ای طلب فرمود، او سجود کنان می آمد تا نزد آن حضرت، بعد از آن حضرت فرمود که بازگرد، بازگشت تا به جای خود قرار گرفت.
(صص 214 ـ 213)
چنانچه مروی است از طره در وقت توجه آن حضرت صلی الله علیه و آله به شام که او گفت: من دیدم ابر را که بر سر مبارک آن حضرت سایه گسترده بود، به واسطه حرارت، هر جا که توقف کردی، ابر نیز بایستادی و اگر روان شدی، برفتی و سیر سحاب با آن خلاصه الباب آن بود که نگاه دارد او را از گرمی تنور هوایی که تافته باشد و اشتداد یافته در میان روز.
(ص 218)
چون در سایق عدّ معجزات سخن به ابر رسیده بود، تعرض به حال قمر مناسب نمود، از آن جهت به ابلغ وجهی ادا فرمود که سوگند یاد کردم به آن ماه شکافته و پرتو اعجاز، از او تافته که شب چهاردهم او را به انگشت هلال آسای بیضانما شق کرد.
چنان که مروی است که قریش از آن حضرت این معجزه طلب نمودند که اگر وقوع یابد، به دایره اسلام درآیند و آن حضرت صلی الله علیه و آله در شبی که بدر بود، دعا فرمود که تا ماه شکافته شد به دو نیم، چنان که کوه حرا در میان افتاد و همه کس در آن نواحی آن را مشاهده کردند؛ حتی کاروانیان که در راه بودند، و قریش و یهود مکه آن را بر سِحر، حمل نمودند، نعوذ باللّه .
(صص 220 ـ 218)