اعتیاد
اعتیاد خطر بزرگی است که نوجوانان و جوانان را تهدید می کند. در حالی که در کشورهای غربی، به دلیل ضعف کنترل نوجوانان و بی بند و باری های رفتاری رایج، گروه قابل توجهی از نوجوانان دچار اعتیاد می شوند، در کشور ما کنترل خانواده و مدرسه در دوره نوجوانی توانسته بود با اعتیاد نوجوانان کمتر مواجه شود. متأسفانه در سال های اخیر این کنترل ها کم رنگ شده، نوجوانانی که زمینه خانوادگی و اعتقادی سستی دارند، به سوی اعتیاد
کشیده شده اند. سن بروز اعتیاد در کشور ما هر سال پایین تر می آید. در بررسی ای که عده ای از استادان دانشگاه های کشورمان در سال 1376 درباره اعتیاد در شهر تهران انجام دادند، میزان اعتیاد در نوجوان کمتر از نوزده سال 5 /16 درصد بود و بین سنین 20-24، میران معتادین 1 /28 درصد بود؛ در حالی که بین سنین 35 تا 39 سال این میزان به 9 /6 درصد و در سنین 40 تا 47 میزان معتادین 3 /2 درصد گزارش شده بود. (1)
اگر چه درصد معتادان در میان دختران بسیار کمتر از پسران است، اما وجود بعضی مواد اعتیادآور و مخدر، مانند قرص های اکستازی و ترویج مصرف آنها در میهمانی ها و پارتی های شبانه سبب شده است اعتیاد در میان دختران نوجوان هم روبه افزایش باشد. این هشداری است به والدین که بر رفت و آمدها، دوست گزینی ها، میهمانی ها و خلوت های فرزندانشان، به خصوص دختران، نظارت بیشتری داشته باشند.
این آمار که حدود ده سال پیش به دست آمده، نشان دهنده بالا بودن میزان اعتیاد در بین نوجوانان و جوانان است و البته زنگ خطری است برای والدین که آگاه باشند فرزندانشان در این دام نیفتند و هیچ گاه تصور نکنند فرزند آنان از دام اعتیاد مصون است.
انواع مواد مخدر
تنوع مواد مخدر باعث می شود گروه های زیادی از معتادان، مطابق سلیقه خود از آنها استفاده نمایند. این تنوع و میزان مصرف آن در کشورهای مختلف متفاوت است. در ادامه به معرفی انواع مواد مخدر مصرفی می پردازیم:
الف) مواد افیونی
- تریاک: از قدیمی ترین مواد مخدری است که دراکثر جوامع به ویژه در کشورهای آسیایی و افریقایی شروع اعتیاد افراد، با مصرف آن است.
- مرفین: از تریاک مشتق می شود و به دو صورت مایع و پودر مصرف می شود. در جوامع بی بند و بار مصرفش توسط نوجوانان و جوانان بسیار است.
-هروئین: معمولاً از تریاک و از طریق ترکیبات شیمیایی ساخته می شود. اثر این ماده سه برابر مرفین است.
- کوکائین: از گیاه مصنوعی گرفته می شود که اغلب در بیهوشی موضعی مصرف پزشکی دارد. آثار جسمی آن کم است، در حالی که از نظر روانی آثارش از هروئین بیشتر است.
- ماری جوانا و حشیش: حشیشی گیاهی از طبقه شاهدانه است؛ از آن صمغی قوی ترشح می شود. به برگ شاهدانه، ماری جوانا گفته می شود. این ماده اعتیاد جسمی ندارد، ولی اعتیاد روانی می آورد.
ب) مواد محرک و توهم زا
- آمفتامین ها: محرک و اعتیادآور هستند و اغلب پزشکان به بیماران خود تجویز می کنند؛ چون سیستم مرکز عصبی را تحریک می کند و باعث توهم می شود.
- مسکالین و LSD: از مواد توهم زا هستند که موجب تغییرات ذهنی عمیقی چون نشاط، تشویش، ابراز احساسات، توهمان بینایی و شنوایی، تغییر رفتار، واکنش های شدید و جنون آمیز، افسردگی و حس عدم تشخیص می شوند. (2)
- اکستازی: این ماده جزو اصلی ترین گروه مواد مخدر توهم زا و سرخوشی آور محسوب می شود. همه موادی که در ساخت اکستازی به کار می روند، مثل استون، نیترواتان، کلوفورم و فرمامید، عناصر شیمیایی هستند؛ و زمانی که در کنار هم قرارمی گیرند، مرگ آفرین می شوند.
در حال حاضر روان گردان های محرک و توهم زا به بیش از 1600 نوع می رسد و در اشکال مختلف مانند قرص، کپسول، آدامس، پودر و ... در اختیار مصرف کنندگان قرار می گیرد. دسترسی راحت نوجوانان به این مواد، زمینه گسترش مصرف روزافزون آنها را فراهم کرده است.
عوامل و زمینه های اعتیاد به مواد مخدر
دلایل مصرف مواد مخدر به وسیله نوجوانان بسیار متنوع است: از حس کنجکاوی گرفته تا فشار دوستان و ویژگی های شخصیتی، در دسترس بودن مواد و سایر عوامل که در ادامه به بخشی از آنها می پردازیم:
1. سیگار؛ دروازه ورود به دنیا اعتیاد
سیگار کشیدن مقدمه ابتلای نوجوانان به مواد مخدر است. غالباً چنین تصور می شود که مصرف اندک مواد ضعیف اعتیادآور اشکالی ایجاد نمی کند؛ برای مثال سیگار خطری ندارد. مسلماً این کار برای گروهی از نوجوانان یک اقدام کنجکاوانه و نمودی از بزرگ سال دانستن خویشتن است. بعضی از نوجوانان برای اینکه به دیگران اعلام کنند که ما بزرگ شده ایم، با کشیدن سیگار این پیام را به گوش دیگران می رسانند.
اما مصرف کمترین نخ سیگار برای نوجوانانی که مشکلات دیگری هم دارند، مقدمه ای برای ورود به رفتارهای ناپسند شدیدتر و در برخی از موارد، اعتیاد تدریجی به مواد مخدر است و می تواند در آینده برای مصرف مواد قوی تر مانند الکل، حشیش، تریاک و حتی هروئین زمینه سازی کند. (3)
« در یک تحقیق میدانی حدود 73 درصد نوجوانانی که به دلیل اعتیاد به کانون اصلاح و تربیت اهواز فرستاده شده اند، مصرف سیگار را از مدرسه و در سنین دوازده تا چهارده سالگی آغاز کرده اند و بر اساس مطالعه زرگر (1378) 95 درصد نمونه های تحت بررسی، قبل از مصرف مواد، سیگار کشیدن را آغاز کرده اند و اولین پیشنهاددهنده سیگار بین دوستان و هم سالان مدرسه ای و هم محله ای بوده است. (4)
2. فشار دوستان و همسالان
دوستان نقش مهمی در گرایش نوجوانان به مصرف مواد مخدر ایفا می کنند؛ در واقع می توان پیش بینی کرد در صورتی که دوستان نوجوان و به ویژه نزدیک ترین دوست او مواد مخدر مصرف کند، خود آن فرد نیز به مصرف چنین موادی روی خواهد آورد. به گفته یک نوجوان پانزده ساله: « هم سن و سال های من گاه برای آنکه از گروهی طرد نشوند، از اعضای آن گروه تقلید می کنند. هدف آنها خوش گذرانی است، اما بعداً وضع، غیر قابل کنترل می شود».
3. طغیان علیه والدین
به نظر می رسد مصرف مواد مخدر به صورت جدی به وسیله نوجوانان تا اندازه زیادی بستگی به روابط آنها با والدینشان دارد. در مورد فرزندانی که با والدین خود رابطه احترام آمیز و پذیرا دارند (به خصوص آنهایی که ارزش های سنتی را پاس می دارند) و امکان رشد تدریجی استقلال در این فرزندان توسط والدین فراهم می شود، خطر اعتیاد عموماً کم است. در مورد فرزندانی که با والدین خود رابطه محبت آمیز نداشته باشند و به والدین خود بی توجه بوده اند و یا والدین، رفتاری اقتدارآمیز و خصمانه داشته اند، خطر مصرف مواد مخدر بسیار بیشتر است. به گفته یک دختر نوجوان هفده ساله: « من درگیر مصرف مواد مخدر شدم؛ زیرا می خواستم به پدرم بشورم. چون که او هیچ وقت نمی گذاشت آنچه را که من می خواستم، انجام دهم. من تا همین امسال اجازه معاشرت با هیچ کس حتی دوستان هم کلاسی ام که افراد مطمئنی هستند را نداشتم و این بسیار ناراحت کننده بود، و برای گریز از این وضع به مواد مخدر روی آوردم». (5) این افراد با این عمل نه تنها مشکل خود را حل نمی کنند، بلکه به مشکلات پیچیده تری مبتلا می شوند.
4. گریز از ناملایمات زندگی و فرورفتن در عالم خود
یکی دیگر از دلایلی که نوجوانان در مورد روی آوردن به مصرف مواد مخدر ذکر می کنند، کوشش برای گریز از تنش ها، فشارهای زندگی و کسالت و بی حوصلگی است. این روحیات به طور معمول در نوجوانانی دیده می شود که خود را نسبت به دوستان و هم کلاسی هایشان ناموفق و ناتوان می بینند؛ برای رهایی از این حالات آزار دهنده، به مواد مخدر پناه می برند و با آرامش کاذب، چند لحظه خود را از تفکر درباره مشکلات، رها تصور می کنند. (6)
در برخی موارد، مصرف مواد مخدر به وسیله نوجوانان حاکی از احساس بیگانگی و در نتیجه گرایش درونی به دنیای شخصی است که به واسطه مصرف مواد حاصل می شود. بعضی از نوجوانان با ناامیدی به آینده می نگرند؛ این افراد در واکنش به تبعیض اقتصادی، اجتماعی و شرایط زندگی دشوار و گاه در واکنش به بیماری های جسمانی و درهم ریختگی محیط اجتماعی و خانوادگی خودشان، هرگونه کوشش برای یافتن معنا و احساس هویت را به طور کلی کنار می گذارند و به دنیای فراموشی و بی خبری مواد مخدر و یا به گفته نوجوانی معتاد، به «مرگ موقتی و زندگی بی درد» پناه می برند. (7)
5. تجربه کردن
بسیاری از نوجوانان برای ارضای حس کنجکاوی و تجربه مواد مخدر، به مصرف این گونه مواد اقدام می کنند. اگر انگیزه آنها در حد تجربه کردن باقی بماند و میزان و دفعات مصرف این مواد زیاد نشود، به تدریج قطع خواهد شد؛ اما متأسفانه تجربه کردن، نخستین گام از مراحل چهارگانه اعتیاد است. مرحله دوم، مصرف نامنظم (کمتر از یک بار در هفته) و یا در مهمانی هاست. در مرحله سوم (اعتیاد روانی نسبت به مواد) مصرف این مواد منظم بوده، فرد فعالانه این رفتار را از خود نشان می دهد. در مرحله چهارم، اعتیاد جسم را فرا می گیرد. (8)
6. در دسترس بودن مواد مخدر
یکی از مهم ترین عوامل اعتیاد، در دسترس بودن مواد مخدر است؛ چون چیزی که به آسانی در اختیار مردم قرار گیرد، گرایش به آن آسان تر صورت می پذیرد. در ایران به تجربه ثابت شده است که اجازه مصرف تریاک حتی طی شرایطی خاص برای عده مخصوصی، به اعتیاد نوجوانان و جوانان کمک کرده است. متأسفانه در این دوران، به دست آوردن مواد برای نوجوانان بسیار آسان شده است و باندهای فروش مواد مخدر به راحتی نوجوانان را صید کرده، به سوی خود می کشانند و مواد را در اختیار آنها قرار می دهند.
راه های پیشگیری و درمان
همیشه گفته شده است: «پیشگیری بهتر از درمان است»؛ زیرا پیشگیری هم وقت و هزینه کمتری احتیاج دارد و هم آسان تر است؛ اما درمان، زمان بر بوده، به هزینه زیاد نیاز دارد و بسیار دشوار است؛ در بعضی موارد نیز غیر ممکن می شود؛ زیرا بسیاری از افرادی که به اعتیاد مبتلا شده اند، پس از درمان، دوباره به مصرف مواد روی می آورند.
بنابراین، والدین می توانند به نوجوانان کمک کنند در زندگی راه و روشی را در پیش گیرند که در دام اعتیاد نیفتند. برای رسیدن به این منظور، امور زیر پیشنهاد می شود:
1. جلوگیری از سیگار کشیدن فرزندان: همان طور که گفته شد، عادت به کشیدن سیگار مقدمه اعتیاد به سایر مواد است. والدین باید به فرزندان خاطر نشان کنند که اگر برآنید بزرگ شدن خود را با سیگار کشیدن به دیگران بفهمانید، باید بدانید اقدام به کار خطرناکی کرده اید که عاقبت نامعلوم است.
2. دخالت در روابط با دوستان مشکل ساز: دوستی با بعضی از افراد، مشکل آفرین است. اگر احساس کردید دوستان فرزندتان به دنبال سیگار و مواد می روند، در صورت که فرزند شما در آنها قدرت تأثیرگذاری سریع ندارد، فوراً زمینه قطع رابطه با آنها را فراهم کنید. سهل انگاری در چنین موقعیت هایی، هرگز روا نیست.
3. پر کردن اوقات فراغت فرزندان: اوقات فراغت فرزند خود را با کارهای مفید پر کنید. ورزش، مطالعه، کارهای دستی، شرکت در مجالس قرآنی و مذهبی، راه های مناسب و مفیدی برای پر کردن اوقات خالی است.
4. آموزش حل مشکلات از راه های منطقی: اجازه ندهید نوجوان برای رهایی از مشکلات روحی- روانی مانند افسردگی و شکست ها، به راه های کوتاه، اما موقت مانند پناه بردن به مواد مخدر بیندیشد، بلکه باید به او کمک کنید به دنبال راه حل های پایدار و بی ضرر برود. ممکن است مصرف مواد او را به عالم بی خبری ببرد، اما هیچ گاه مشکل او را حل نمی کند. باید با صبر و تحمل مشکلات را از ریشه حل کرد.
5. آموزش «نه» گفتن به تقاضاهای غیرمنطقی: به نوجوان یاد بدهید در برابر فشار دوستان به آنها «نه» بگوید. به او آموزش دهید در نظر بگیرد که با جمعی از دوستان خود مشغول پرسه زدن در مکانی غیر مجاز است، دوستان از او انتظار دارند سیگار یا هروئین یا مواد مخدر دیگری مصرف کند؛ با جرئت به آنها «نه» بگوید. اگر چه ممکن است بگویند: « ما رو ضایع می کنی؟ با ما نمی خوای بپری؟ از کار ما خوشت نمی آید؟» اگر جرئت آن را ندارد که به طور مستقیم نه بگوید، از جای گزین ها استفاده کند، مثلاً:
- با دست دست کردن، بگوید: « الان نه، باشه واسه بعد». اگر فشار گروه دوستان افزایش یافت، می تواند با عصبانیت فریاد بکشد: « بسه دیگه! نمی خوام کسی منو وادار به کاری کنه! نه شماها نه هیچ کس دیگه ای! هر موقع دلم خواست، مصرف می کنم نه دیرتر و نه زودتر!».
- خروج موقت از موقعیت: با استفاده از یک جمله کوچک بسیاری از نوجوانان می توانند خود را از دام فشارهای لحظه ای دوستان نجات دهند، مثلاً می توانند بگویند « باید بروم دست شویی» یا «الان وعده دارم» یا «الان کار ضروری دارم و باید بروم».
فرزند شما با استفاده از این بهانه، می تواند از محیط گروهی خارج شود و به محلی خصوصی و آرام برود و به وضوح درباره بهترین کاری که می تواند انجام دهد، با بهترین چیزی که می تواند بگوید تا از شرایط ناخواسته خلاص شود، فکر کند. اغلب پس از بازگشت به جمع همسالان در می یابد وسوسه قبلی فروکش کرده، توجه همه به کار دیگری جلب شده است.
- بهانه آوردن: می توانید به فرزندتان که نمی خواهد تسلیم مصرف مواد مخدر شود و از سوی دیگر از عواقب اجتماعی «نه گفتن» وحشت دارد، آموزش دهید یکی از عذرهای زیر را بیاورد: «حالم خوب نیست»، « یه بار مصرف کردم، حالم خراب شد»، «اگه همین الان به خونه برنگردم، دیگه بهم اجازه بیرون اومدن نمیدن». (9)
این جملات به او کمک می کند تا وقتی گفتن حقیقت دشوار است، راه متقاعد کننده ای برای فرار بیابد.
یأس و ناامیدی
در بین انواع مشکلات نوجوانان و جوانان، یکی از مشکلاتی که از خود آنان می شنویم و یا در رفتار آنها مشاهده می کنیم، بیشتر ارزشیابی غیر منصفانه آنان از مشکلاتشان است. نگرش های یأس آور، از جمله این ارزشیابی های نوجوانان از مشکلات خودشان است. نوجوانانی که با کمترین مشکلی مأیوس می شوند و آینده را تیره و تار می بینند، دست از کار می کشند و زانوی غم بغل می کنند؛ همه راه ها را به روی خود بسته می بینند و گاهی هم اقدام به خودکشی می کنند.
در روایات معصومان (ع) درباره یأس و ناامیدی، روایات بسیاری وارد شده است و این حالت روانی را آغاز بسیاری از مشکلات معرفی کرده اند: حضرت علی (ع) فرمودند: اعظم البلاء انقطاع الرجاء؛ (10) « بزرگ ترین بلا، ناامیدی است».
در روایت دیگری حضرت علی (ع) ناامید را عامل خودکشی بیان می کنند: قتل القنوط صاحبه؛ (11) « ناامید صاحب خود را می کشد».
قرآن کریم، ناامیدی از رحمت پروردگار را صفت انسان های کفرپیشه می داند و می فرماید: لا ییأس من روح الله الا القوم الکافرون؛ (12) « از رحمت خدا ناامید نشود، مگر گروه کافران».
عوامل یأس و ناامید
عوامل مختلفی می تواند در ایجاد یأس و ناامیدی در نوجوانان مؤثر باشد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
1. موفقیت مداری: اکثر جوامع و فرهنگ ها موفقیت مدارند و بر توفیق و پیروزی فرد ارج فراوان می نهند. همه انتظار دارند در امتحانات، بهترین نمره ها را بگیرند، در کار خود بهترین پیشرفت و کارایی را نشان دهند، در مسابقاتی که شرکت می کنند، برنده شوند؛ اگر چنین اتفاقی نیفتد، دچار یأس و ناامیدی می شوند؛ در حالی که باید محور توانایی همراه با مقدار فعالیت در رسیدن به هدف، ملاک ارزش گذاری رفتار باشد.
2. مقایسه های غلط: هر یک از نوجوانان، از هنگام تولد دایماً در زمینه های مختلف و گوناگونی چون زیبایی، قدر و قامت، میزان هوش، قدرت و توانایی، پیشرفت تحصیلی، درستی و صداقت و هزاران مورد دیگر، با دیگران مقایسه می شوند و در هر مورد که احساس ضعف یا کمبود کنند، با دیدی مأیوسانه به زندگی نگاه می کنند.
3. درک غیر واقعی از توانایی ها و سطح آرزوها: هر فردی، برای دست یافتن به ایدئال ها، پیوسته خود واقعی خویش را با خود ایدئال مقایسه می کند، و این کار را حتی با علم به اینکه غیر منصفانه است، انجام می دهد. نوجوان، موفقیت ورزشی خود را در حد یک ورزش کار حرفه ای انتظار دارد و در پیشرفت های تحصیلی، بر اساس معیارهایی که دیگران برای او تعیین می کنند، از خود انتظار دارد نه بر اساس توانایی هایی که خود دارد؛ لذا هنگامی که به هدف ها و آمال خویش نمی رسد، احساس ناامیدی می کند.
4. قضاوت های نادرست: ممکن است نوجوان درباره نقاط مثبت و موفقیت های دیگران قاضی خوبی باشد، ولی در مورد شکست های خویش قاضی با انصافی نباشد و بر اساس بزرگ نمایی شکست ها و تعمیم دادن آنها به همه مسائل زندگی، روح یأس را بر خود غالب کند.
5. ناکامی ها: هر فردی برای نیل به هدف برانگیخته می شود و تا رسیدن به هدف، همچنان برانگیخته باقی می ماند. چنانچه پاره ای از عوامل محیطی و یا درونی فرد، مانع رسیدن او به هدف گردند، خشم و ناامیدی به وی دست خواهد داد.
راه های درمان یأس و ناامیدی
شاید با جرئت بتوان گفت: روش هایی که در تعالیم اسلامی برای درمان ناامیدی ذکر شده است، از هر روشی مفیدتر و مناسب تر باشد. در تعالیم اسلامی روش های مختلفی برای مباره با یأس و ناامیدی مطرح شده است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
1. اصلاح نگرش به عالم هستی: طرز تفکر فرد نسبت به این عالم، در شیوه برخورد او با مشکلات نقش زیادی دارد. فردی که خود را در حضور خدا می داند و آنچه در این جهان برایش اتفاق می افتد، امتحان الهی تلقی می کند، برخوردش با سختی های زندگی، امیدوارکننده است و از سختی ها ناامید نمی شود؛ از این رو توجه به عوامل زیر، می تواند در درمان یأس و ناامیدی مؤثر باشد.
2. تقویت ایمان به خدا: اعتقاد به خدا، مرتبه ای از ایمان، در قلب فرد ایجاد می کند. وجود ایمان در فرد، نحوه تفکر و شیوه زندگی او را متحول می کند و از نظر روانی، با وجود اینکه برآوردی صحیح از توانمندی هایش دارد، در رویارویی با رویدادها و مشکلات، بر خداوند تکیه دارد و خود را قدرتمند می بیند؛ همچنین در مصایب، خود را تنها و بی کس نمی داند و برای حفظ آرامش خود، به وعده های الهی امیدوار است. قرآن کریم در این باره می فرماید: الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ (13) « کسانی که ایمان آورده اند و قلب هایشان با نام خدا آرام می گیرد، آگاه باشید که با یاد خدا، دل ها آرام می گیرد».
3. تغییر بینش نسبت به سختی ها: هنگامی که فرد با سختی ها مواجه می شود، نوع نگرش او در سازگاری با آنها بسیار مؤثر است. اگر فرد به دنبال یک زندگی آرام و به دور از رنج و سختی باشد، تحمل فشارها و سازگاری با آنها برای او بسیار مشکل تر است؛ زیرا انتظار و توقع آنها را ندارد؛ ولی اگر وقوع سختی ها را اجتناب ناپذیر بداند، خود را برای مقابله با آنها آماده می کند. در تعالیم اسلامی، بر نگرش دوم تأکید شده است: َقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَد؛ (14) « ما انسان را در سختی آفریدیم».
علاوه بر این، اگر فرد به حکمت وقوع سختی ها توجه داشته باشد، می داند که فشارها برای تکامل فردی و اجتماعی او ضرورت دارد و در ورای آنها خیر انسان نهفته است. قران کریم می فرماید: فَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیئًا وَیجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیرًا کَثِیرًا؛ (15) « چه بسا امری را خوش نمی دارید، اما خداوند در آن، مصلحت فراوان قرار داده است».
4. توکل بر خدا: توکل بر خدا، به معنای تکیه کردن بر خدا، در همه امور است. در رویارویی با امور ناامید کننده به دو دسته از عوامل نیاز است تا بتوان بر یأس خود غلبه کرد و به موفقیت دست یافت: الف) فراهم آوردن اسباب طبیعی؛ ب) شرایط روانی خاصی که بتوان بهتر با مسائل مواجه شد. توکل باعث فراهم شدن این شرایط روانی است. توکل، باعث تقویت اراده و عدم تأثیر عوامل مخل روانی می شود. (16)
5. تکلیف مداری جانشین موفقیت مداری: اگر کسی به دنبال تکلیف باشد، هیچ گاه در رویارویی با شکست مأیوس نخواهد شد. قرآن کریم می فرماید: قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیینِ؛ (17) « بگو: آیا درباره ما، جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید؟ (پیروزی یا شهادت)».
اگر فرد به دنبال انجام وظیفه باشد، در ناکامی ها هم احساس پیروزی خواهد کرد؛ زیرا به تکلیف خود عمل کرده است و شکست را امتحان الهی می داند و خود را با دیگران مقایسه نمی کند؛ چون براساس توانایی که دارد، مکلف بوده است، (18) نه بر اساس قدرت دیگران یا ایدئال ها.
6. صبر و بردباری: اگر انسان در تضادهای فردی و اجتماعی ای که در زندگی با آنها مواجه می شود، صبور نباشد، گاهی نه تنها مشکل او برطرف نمی شود، بلکه پیچیده تر نیز می گردد. اگر فردی در مقابل ناکامی ها ناامید شود، تعادل روانی خود را از دست خواهد داد و نسبت به مشکلات شرطی خواهد شد اگر بار دیگر با چنین مشکلی مواجه شود، آن را شدیدتر تلقی خواهد کرد، اما اگر در رویارویی با مشکل، خود را از قبل آماده کرده باشد، راحت تر می تواند با آن کنار بیاید.
وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ؛ (19) « اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، [شایسته تر است] زیرا این از کارهای مهم و قابل اطمینان است».
7. تفریحات سالم: باید در زندگی روزمره، تقویت کننده هایی یافت که به فرد روحیه دهد و به او آرامش بخشد. امام رضا (ع) فرمودند: اجعلو لانفسکم خظا من الدنیا ... و استعینوا بذلک علی امور الدنیا؛ (20) « خود را از مواهب دنیا بی نصیب مسازید و با استفاده از لذت های دنیوی، خود را برای انجام تکالیف آماده سازید».
مسافرت رفتن، گردش در طبیعت و نگاه کردن به مناظر طبیعی، از جمله آب و سبزه، موجب زدودن غم و اندوه و یأس از فرد و پدید آمدن نشاط می شود. ورزش نیز از اموری است که در متون اسلامی، برای نشاط جسمی و روانی فرد سفارش شده است. (21)
8. دعا کردن: از جمله راه های معنوی- عاطفی، دعا کردن است. انسانی که از دعا محروم است، هنگام بروز مشکلات، خود را تنها می بیند، ولی فردی که از خداوند کمک می خواهد، تکیه گاه پرقدرتی برای خود بر می گزیند. وقتی از همه اسباب مادی قطع امید کرد، متوجه وجودی ماورای طبیعت می شود. در دعا، نوعی رابطه عاطفی بین انسان و خداوند برقرار می شود.
9. توسل به معصومان (ع): پیامبر (ص) و ائمه (ع) واسطه فیض جهان هستی هستند. (22) توسل به آنها، تأثیر روانی خاصی، مشابه توکل دارد؛ به علاوه، برقراری رابطه با کسانی که در نظام هستی قدرت تصرفی بیش از سایر انسان ها دارند، به انسان امید می بخشد و فرد، احساس تنهایی و درماندگی نمی کند.
10. نماز خواندن: نماز، نوعی باری جستن از خداوند با آداب مخصوص است. در قرآن آمده است: استعینوا الصبر و الصلوه ...؛ (23) « از شکیبایی و نماز، یاری جویید».
رابطه عاطفی ای که در این حالت بین نمازگزار و خداوند برقرار می شود، روح و روان او را تقویت می کند و مایه احساس آرامش وی می گردد. او با تلاوت ایاک نعبد و ایاک نستعین به خود امید می بخشد که بزرگ ترین یاور و مددکار را دارد و نباید هیچ گاه ناامید شود.
پینوشتها:
1. محمد حسین فرجاد و همکاران، اعتیاد، ص 33 (نقل با تصرف).
2. ستاد مبارزه با مواد مخدر، گزارش همایش ابعاد بین المللی مواد مخدر در زمینه مسائل قضایی، ص 20-23 .
3. حسین لطف آبادی، روان شناسی رشد، ج2، ص 204 .
4. معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم، مجموعه مقالات پیشگیری از جرم، ص 201 .
5. همان.
6. همان.
7. همان.
8. دن فونتنل، کلیدهای رفتار با نوجوانان، ترجمه مسعود حاجی زاده، ص 155 .
9. کارل بیمکارت، کلیدهای پیشگیری و مقابله با اعتیاد در نوجوان و جوان، ترجمه مسعود هومان، ص 97-98 .
10. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه محمدرضا شیخی، ج 14، ص 7154 .
11. همان.
12. یوسف (12)، 87 .
13. رعد (13)، 28 .
14. بلد (90)، 4 .
15. نساء (4)، 19 .
16. ام. رابین دیماتئو، روان شناسی سلامت، ترجمه محمد کاویانی و همکاران، ج2، ص 757 .
17. توبه (9)، 52 .
18. بقره (2)، 286 .
19. آل عمران (3)، 186 .
20. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 78، ص 346 .
21. همان، ج 76، ص 221- 322 .
22. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
23. بقره (2)، 45 .
منبع: پناهی، علی احمد، داوود، حسینی؛ (1389)، با دخترم (ویژه والدین و مربیان دختران نوجوان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، (1389).