ماهان شبکه ایرانیان

پیام هایی در مورد سخنان گوهربار حضرت علی(ع)

حضرت علی علیه السلام همیشه همراه و یاور پیامبر بودو در دامان نبوت پرورش یافت. شفقت و محبت پیامبر صلی الله علیه و آله نسب به امیرالمومنین علیه السلام غیرقابل وصف بود، به طوری که احترام و مهری که نسبت به حضرت علی علیه السلام در دل داشت نسبت به هیچ یک از یاران خویش نداشت

مربی و معلم حضرت علی علیه السلام

حضرت علی علیه السلام همیشه همراه و یاور پیامبر بودو در دامان نبوت پرورش یافت. شفقت و محبت پیامبر صلی الله علیه و آله نسب به امیرالمومنین علیه السلام غیرقابل وصف بود، به طوری که احترام و مهری که نسبت به حضرت علی علیه السلام در دل داشت نسبت به هیچ یک از یاران خویش نداشت. پیامبر همواره درصدد تعلیم و پرورش امام علی علیه السلام بودند. ایشان درمورد آن حضرت می فرمودند: من شهر علمم و علی دروازه آن است. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «به راستی که من (نسبت به رسول خدا) چنان بودم که هرگاه از رسول خدا می پرسیدم پاسخم می داد، و هرگاه سکوت می کردم، آن حضرت آغاز می کرد و به من تعلیم می داد. [و با هیچ یک از اصحاب این گونه رفتار نمی کرد]».

خشنودی معبود

هیچ چیز زشت تر از این نیست که کسی را از کار زشتی باز دارید، در حالی که خود به آن گناه آلوده اید. امر کردن به کارهای نیک در صورتی شایسته و به جاست که انسان ابتدا از خود آغاز کند و آن کار نیک را ملکه رفتار خویش سازد. روح والا و برتر امام علی علیه السلام زیبنده تمام کمالات و فضایل انسانی است و چه زیبا در وصف کمالات خویش می فرمایند: «به راستی که من خود را والاتر از این می دانم که مردم را از چیزی باز دارم، که خود از آن باز نایستم یا به چیزی دستورشان دهم که با عمل خویش بر آنها پیشی نگیرم یا از ایشان به چیزی خشنود شوم که پروردگارِ مرا خشنود نسازد».

بی میلی امام علی نسبت به دنیا

در تعالیم اسلامی از دنیا به محلی ناپایدار و زودگذر تعبیر شده است. دنیا محل رنج و مشقت، و لذت های آن فانی و زودگذر است. امیرالمؤمنین علیه السلام ، آن ابرمرد عرصه تاریخ، به لذت های فانی و نعمت های ناپایدار دنیا بی اعتنا بود.

نظر آنان که نکردند بر این مشتی خاک الحق انصاف توان داد که صاحب نظرند.

مولای متقیان در مورد زهد و بی رغبتی نسبت به این دنیای دون با تعبیری زیبا فرموده اند: «به راستی که من دنیا را سه طلاقه کرده ام که در آن رجوعی نیست و افسارش را بر دوشش انداخته ام».

منافقان

انسان های منافق و دورو افکار پلیدشان را در لفافه سخنان زیبا و به ظاهر منطقی به دیگران عرضه می کنند و مردم را با ترفندهای خود می فریبند. چنین کسانی دارای ضمیری بیمار و آلوده و ظاهری آراسته اند. روسیاهانی اند که با ظاهر فریبنده خویش به دیگران نیرنگ می زنند. حضرت علی علیه السلام در کلامی دلنشین می فرمایند: «به راستی که من بر شمابیمناک و ترسانم از منافق دلی که عالمانه و دانشمندانه سخن می گوید و آنچه شما می دانید می گوید و آنچه خوش نمی دارید انجام می دهد».

توشه آخرت

انسان در این دنیا ماندگار و جاودانه نیست و سفری به زندگی جاودانه در پیش دارد. هر عملی که برای رضای خدا و آبادسازی آخرتش انجام دهد اندوخته ای برای زندگی جاودانه اوست. حضرت علی علیه السلام همواره مسلمانان را به فراهم آوردن توشه سفر آخرت سفارش می کردند و می فرمودند: «همانا من شما را به آماده شدن برای سفر آخرت و فراهم کردن زاد و توشه فرا می خوانم؛ برای روزی که فقط اعمال نیکتان که از پیش فرستاده اید سود می بخشد و از آنچه پس انداز کرده اید پشیمان خواهید شد. و به مجازات اعمال خویش خواهید رسید».

تلاش برای سعادت اخروی

دنیا محل گذر است و همگان راهی سفر آخرتند و اراده انسان ها اثری در رفتن یا نرفتن آنها ندارد. انسان با اندکی تامل در سرگذشت پیشینیان به این نتیجه خواهد رسید که خود نیز باید به فکر زندگی جاودان و جهان آخرت باشد و باید لذّات و خوشی های زودگذر را بر سعادت جاودان ترجیح ندهد و همواره در جهت آباد ساختن آخرت خویش بکوشد. حالات و نیز سخنان حکیمانه حضرت علی علیه السلام و ناله های شبانه وی عظمت روز قیامت را یادآوری می کند. حضرت می فرمایند: «به راستی که تو در راهی هستی که پیشینیان قرار داشتند. پس تلاش خود را در راه آخرت مصروف دار و به کار دنیا اهمیتی مده».

آرزوهای دور و دراز

اگر انسان در این زندگانی زودگذر عمر خود را صرف آرزوهای دور و دراز کند، فرصت های گهربار عمر خویش را به بهایی اندک از دست داده است. آرزوهای انسان پایان ندارد و با برآوردن یک خواسته، خواسته دیگری در زندگی اش پدید می آید. تا آنجا که اگر به آرزوها توجه کند، زندگی اش با رنج و سختی و ناکامی سپری خواهد شد. شخصی که آرزوهای دور و دراز دارد، همواره به آنچه خداوند به او عطا فرموده و برای او مقدّر ساخته، راضی نیست و فریب خورده آرزوهای خویش است. آرزوها و خواسته ها دیده حق بین انسان را کور می کنند و او را از پرداختن به امور اخروی باز می دارند. معلم انسان ساز بشریت، امام علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «به راستی که هرگز به آرزویت نخواهی رسید و از مدت مقرّر عمرت نخواهی گذشت. پس از خدا بترس و در خواسته ها اعتدال را مراعات کن».

خالق روزی ده

انسان های غافل از یاد خدا دراین اندیشه اند که روزی شان زاییده تلاش و زحمت خودشان است؛ حال آن که خداوند انسان ها را خلق فرموده و خود نیز ضامن روزی آنهاست، مشروط بر این که برای به دست آوردن این نعمت تلاش کافی کنند. بنابراین کسانی که سخت نگران تأمین معاش، و نسبت به مال و ثروت حریص اند، نسبت به قدرت لایزال خداوند شک و تردید دارند و به خداوند سبحان اعتماد ندارند. تعلق وافر به دنیا و مادیات بشر را اسیر حرص و آز می کند و موانع سنگینی بر سر راه حب الهی و صدق و اخلاص ایجاد می کند. شاهد کلامْ این اندرز گران بهای امیرالمؤمنین علیه السلام است که می فرمایند: «به راستی که تو قسمت خود را در می یابی و روزیِ تو را خدا ضمانت کرده است و آنچه را برای تو مقدر شده بی کم و کاست دریافت خواهی کرد. پس نفس خویش را از بدبختی حرص و خواریِ طلب آسوده کن و به خدا اعتماد کن و در کسب مال آسان گیر باش».

حرص، عامل بدبختی

اعتقاد به این که عمر انسان و روزی او از طرف پروردگارش مقدر شده است، باعث آزادی انسان از قید تعلقات و مادیات می شود. در مقابل، برخی به تقدیر و اراده خداوند اعتقاد ندارند و دنیا و آخرت خویش را با حرص و آز تباه می سازند.

مولا امیرالمؤمنین علیه السلام به چنین حریصان بدبختی فرمان می دهد که به روزی و تقدیر خویش قانع باشند؛ چرا که چیزی که مقدر نشده، سعی و تلاش در به دست آوردن آن بی اثر است. آن حضرت می فرمایند: «به راستی که تو نمی توانی مرگ خود را به تاخیر اندازی و آنچه روزی تو نیست به تو نخواهد رسید، پس چرا خود را بدبخت می کنی؟».

هواهای نفسانی

انسانی که اسیر هواهای نفسانی خویش است و از مادیّات و تعلقات دنیوی پا فراتر نمی نهد، نعمت ها و امتیازات الهی را نیز تبدیل به نقمت و بدبختی می کند. چنین کسی هر قدر به لذات نفسانی خویش اهمیت و بهای بیشتری دهد، زودتر به انحطاط و بدبختی کشیده می شود و امور دنیوی و لذات نفسانی او را از توجه به خدا و آخرت باز می دارد.

دشمنی بدخواه تر نبود تو را از خویشتن رهروا غافل مباش از دیو نفس راهزن
نفس شیطانی است از شیطان نیاید کار راست اول ای جان پنجه دیو قوی در هم شکن

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام درمورد عاقبت غلبه هواهای نفسانی می فرمایند: «اگر اختیار خود را به دست نفس خویش دهی، آخرتت را تباه می کند و به بلایی که نهایت ندارد و بدبختی ای که پایان ندارد، دچار می سازد».

حتمیّت مرگ

مرگ حقیقتی است که در پی تمام مخلوقات دنیاست و هیچ کس را از آن گریزی نیست. اغلب یادمرگ برای انسان ها ناگوار و دلخراش است. لیکن عاقلانه است که انسان همواره به یادمرگ باشد و توشه ای از اعمال شایسته برای سعادت زندگی جاودانه اش بیندوزد؛ زیرا هر چه ایام و لحظات زندگی می گذرند، انسان را به موعد مرگ نزدیکتر می سازند. مولا امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «به راستی که شما تحت تعقیب مرگید و هر که از آن بگریزد نجات نیابد و به ناچار مرگ او را درمی یابد».

واجبات و مستحبات

دین اسلام دینی بسیار تکامل یافته است که برای جزء جزء زندگی انسان برنامه و دستور دارد. در قوانین اسلام واجبات و مستحباتی هست که در انجام دادن آنها باید نهایت دقت را به عمل آورد. انجام دادن مستحبات دین در صورتی سود می بخشد که در کنار ادای واجبات باشد. به جا آوردن مستحبات اگر به واجبات ضرر رساند، خاصیت و مفهوم خود را از دست می دهد؛ چرا که همواره واجبات دین بر مستحبات مقدم است و انجام دادن مستحبات نباید کوچک ترین خدشه ای به واجبات وارد سازد. مولای متقیان می فرمایند: «اگر برای کسب فضیلت مستحبات، در انجام دادن فرایض کوتاهی کنی، هرگز فضیلتی که به دست می آوری با گناه ترک واجب برابری نمی کند».

خودنگهداری، رمز سعادت

بدیهی است که انسان در زندگی جویای سعادت و کامیابی خود است و قطعا این سعادت جز با تهذیب نفس به دست نمی آید. پس عاقلانه است که انسان عمر گران بهای خویش را صرف پارسایی و مبارزه با هواها و خواهش های پست و اندوختن توشه و سرمایه آخرت کند و گوهر تابناک انسانیت خویش را از گناهان کوچک و بزرگ حفظ کند. تنها در این صورت است که به وعده های فراوان خداوند خواهد رسید. ولی خدا و امیرمؤمنان، حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «به راستی که هرگز بدانچه از وعده های پروردگار خود دوست می داری نخواهی رسید، جز به خویشتن داری از انجام دادن محرماتی که نفس تو بدان میل دارد».

بهشت موعود

بهشت میعادگاه کسانی است که در راه یگانه معبود و محبوب خویش، با نفس شیطانی مبارزه کرده اند و از فریب ها و تزویرهای این دنیا دوری جسته و در راه خشنودی خدا، ناملایمات و سختی ها را به جان خریده اند. دستیابی به این مکان مقدس جاویدان، تنها با مجاهدت ها و تحمل سختی ها و کوشش در به دست آوردن خشنودی خدای بزرگ میسر خواهد بود. مولای وارستگان جهان می فرمایند: «به راستی که تو وارد بهشت نمی شوی، مگر آنکه از گمراهی دوری کنی و از گناهان باز ایستی و به سوی خدا بازگردی».

بی وفایی دنیا

در تعالیم اسلامی حب دنیا زشت و ناپسند است. اسلام انسان ها را از توجه و غرق شدن در لذت های زودگذر دنیا منع کرده است. اگر انسان به آنچه خداوند برایش مقدر ساخته قانع نباشد و همواره در طلب دنیا حرص و طمع داشته باشد و به دنبال ارضای هواها و خواهش های نفسانی خویش باشد، نیازمند و فقیر خواهد بود و دنیا از او گریزان می شود. بی نیازی و توانگری در توجه نکردن به دنیاست؛ همان گونه که حضرت امام علی علیه السلام می فرمایند: «اگر به دنیا روآوری، دنیا به تو پشت می کند».

فروتنی و تواضع

اگر انسان حقیقتا خود را برتر از دیگران نداند، نسبت به آنها فروتن خواهد بود. مسلمان، بر اساس اخلاق اسلامی باید مزیّن به صفت فروتنی باشد. همواره نسبت به دیگران، به ویژه زیردستان متواضع باشد و افکار و خوی های سرکش را فرو نشاند. این فضیلت نیکو زاییده ایمان به خدا و علم و آگاهی است. کسی که برای خشنودی خدای سبحان نسبت به زیردستان و اطرافیان خود فروتن باشد، خداوند مقام و منزلتش را در نزد مردم بلند می کند. شاعر گوید:

تواضع سرِ رفعت افرازدت تکبّر به خاک اندر اندازدت

حضرت امیرمؤمنان علیه السلام می فرمایند: «به راستی اگر فروتنی کنی خداوندتو را رفعت می بخشد».

تکبر

وقتی انسان از خدا غفلت کند، خودبینی جای توجه به خدا را می گیرد در نتیجه کمالاتش را از خود می داند و خود را برتر از دیگران می پندارد، و به آنان به دیده حقارت می نگرد. دلی که گرفتار عجب و کبر است، از خشوع، خضوع، رقّت و لطافت و شکسته نفسی در برابر حق و بسیاری از کمالات دیگر بی نصیب است. حاصل این صفت غفلت از خدا و پستی و فرومایگی است؛ همچنان که حضرت امام علی علیه السلام ، پیشوای مسلمانان جهان، می فرمایند: «به راستی که اگر تکبر کنی، خداوند تو را پست می کند».

پیکار با نفس

در تعالیم اسلامی برترین جهاد، پیکار با نفس است بدیهی است کسی که در جهاد کمر همّت بسته، برای اطاعت و فرمانبرداری خدا و جلوگیری از نافرمانی و کسب خشنودی او با نفس خویش مبارزه کند، درنزد خدا مقام و منزلتی خاص خواهد داشت. انسان باید برای رضای حق و رسیدن به سعادت اخروی با خواهش های نفسانی خود مبارزه کند و فرمان نفس خویش را به دست گیرد. پیشوای مسلمانان جهان حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «به راستی که اگر با نفس خود جهاد کنی خشنودی خدا را به چنگ آورده ای».

انصاف

داشتن روح انصاف در برقراری روابط پایدار با دیگران موثر است. انصاف از بزرگ ترین فضایل انسانی و زیبایی بخش اخلاق و رفتار آدمی است. والاترین معناو مصداق انصاف با دیگران در این جمله گرانبها تجلی یافته است که «هر چه را برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند». قرار دادن نفس خود به عنوان معیاربهترین راه برای برقراری انصاف با خلق خدا است. همان طور که شاعر پارسی می گوید:

بر خلق خدا حکم چنان کن که اگر آن بر تو کند کسی تو راضی باشی

مولای متقیان حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «به راستی که اگر اهل انصاف باشی، خدای تو را به خود نزدیک می سازد».

پرهیز از گناه

تنها راه انسان برای رسیدن به کمال و سعادت، بندگی خداست؛ یعنی اطاعت محض از فرامین و پرهیز از گناهان. از این رو تا انسان دست از سرکشی برندارد و خود را از مخالفت و معصیت منزّه نسازد، به سر منزل مقصود نائل نمی شود. بدون ترک معصیت، تحصیل فضایل و کمالات نیز سودی ندارد و انسان را در مسیر صحیح قرار نمی دهد. انسانی که همواره از گناهان پرهیز دارد، در واقع عملاً مسیر قرب الی اللّه را برگزیده است و چه سعادتی بالاتر از آن که انسان در پیشگاه کبریای احدیّت از مخالفت کردن با او شرم کند، حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «به راستی که اگر از گناهان پرهیز کنی، به مقامات والا نائل می شوی».

پارسایی

پارسایی سپری در مقابل پلیدی است و انسان را از ارتکاب محرمات الهی باز می دارد. انسان پرهیزگار، در حقیقت زندگی عاقلانه ای برگزیده و پاکدامنی در این دنیا و سعادت و عاقبت به خیری آن دنیا را اختیار کرده است. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «به راستی که اگر پارسایی کنی، از پلیدی گناهان و بدی ها پاکیزه خواهی شد».

اطاعت خدا

برای بندگان خدا مدارجی برای رسیدن به درگاه الهی هست که در صورت قرار گرفتن در مسیر بندگی و اطاعت خدا بندگان به آستان ربوبی نزدیک می شوند. با اطاعت محض و قرب الی اللّه انسان به کمال نهایی و سعادت ابدی می رسد. اگر پرتوی از جمال لایزال الهی در دل مستعد بنده ای بتابد و او را با گوشه ای از عظمت آن زیبای وصف ناپذیر آشنا کند، در این صورت او می تواند تا حدی عظمت مفهوم تقرّب را دریابد و روح خود را در اطاعت محض فرمان الهی قرار دهد. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام قهرمان وادی عبودیّت می فرمایند: «به راستی که اگر اطاعت خدا کنی، تو را نجات می دهد و جایگاهت را اصلاح می کند».

پیروی از هوای نفس

هنگامی که انسان امور زندگی خویش را با منطق عقل نسنجد و تنها به هواهای نفسانی و کامیابی ازلذات دنیوی فکر کند، خواهش های نفسانی بروی غلبه می کنند، تا جایی که دیگر قادر به کنترل آنها نخواهد بود. شخصی که ازهوا و خواهش نفس خود پیروی کند، لذات دنیا بر چشم و گوش و دل وی حاکم می شوند و به نصایح و اندرزها گوش فرا نمی دهد و چیزی جز لذات دنیوی و ارضای خواهش های نفسانی نمی بیند. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام پیروان خویش را از اطاعت و پیروی هواهای نفسانی برحذر می دارند و می فرمایند: «به راستی که اگر از هوای نفس خویش پیروی کنی، کر و کورت می کند و آخرتت را تباه می سازد و نابودت می کند».

نیکوکاری و احسان

مردمان بندگان احسانند و با نیکی کردن به دیگران می توان بر آنها فرمانروایی کرد. انسان نیکوکار با احسان و بخشش، دیگران را به سوی خود جلب می کند. پس نیکی کردن به دیگران نیکی کردن به خویش است. همچنان که امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «به راستی که اگر احسان کنی، نفس خود را گرامی داشته ای و در حقیقت به خود احسان کرده ای».

بدی کردن به خود

لحظات عمر شریف سزاوار این نیست که با بدی کردن و اعمال و رفتار نادرست به هدر رود. انسان بدکار لحظات گران بهای عمرش را باخته است و آخرت خویش را نیز ویران می سازد. چنین اشخاصی که با مردم رفتار ناشایست دارند، جز بدی چیزی نخواهند دید و مردم نیز با بدی آنها را مکافات می کنند. انسان با بدی کردن جز خسارت و زیان دنیا آخرت و خوار و ذلیل ساختن نفس خود و رانده شدن از سوی دیگران چیزی عایدش نمی شود. مولای وارستگان، حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «به راستی که اگر بدی کردی، خویشتن را خوار کرده و مغبون ساخته ای».

تلاش برای آباد کردن آخرت

تعالیم دین مبین اسلام بیانگر آن است که زندگی بشری محدود به این دنیا نیست و با مرگ پایان نمی پذیرد. عقاید درست، اخلاق پسندیده و اعمال شایسته و نیک انسان در این دنیای زودگذر سرمایه زندگی جاودانه آن دنیاست. عاقبت و سرانجام زندگی انسان ها بستگی به تلاش آنها در این جهان دارد. مولای موحدان و وارستگان عالم، حضرت علی علیه السلام ، می فرمایند: «تو برای آخرت آفریده شده ای، پس برای آن بکوش».

زهد و بی توجهی به دنیا

هر اندازه ایمان انسان خالص تر باشد، از دلبستگی هایش به آنچه فانی و زودگذر است کاسته، و به همان اندازه یقین و ایمانش به خدا و آخرت افزوده می شود. توجه بیش از حد به امور دنیا انسان را از یاد خدا غافل می سازد و غفلت و دوری از خدا سبب بدبختی انسان می شود. اشتغال به امور دنیوی انسان را از سعادت حیات ابدی محروم می سازد. چنین کسی در قیامت درمی یابد که چه موهبت عظیمی را با چه سرگرمی پستی سودا کرده است. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ، که خود در سرتاسر زندگی خویش چنان زندگی کرد که با دیدن وی مردم به یاد خدا و آخرت می افتادند و نسبت به دنیا کاملاً بی رغبت بود، می فرمایند: «تو هرگز برای دنیا آفریده نشده ای، پس نسبت به آن زهد ورز و از آن روی بگردان».

عقل و علم

انسان به مدد نیروی عقل خود، حق و باطل، درست و نادرست، خیر و شر، و راه و چاه را از هم تمیز می دهد و زمام هدایت کشتی حیات خویش را به دست می گیرد. می توان گفت که در سرزمین وجود انسان، نقش فرماندهی در دست عقل است و کمال آدمی به آن است که انسان از این فرمانده فرمان برد. از طرف دیگر ممارست در تحصیل علوم معارف، بر قدرت و توان عقل افزوده، سبب شکوفایی استعدادها و تقویت تفکر می شود. علم و دانش در حکم چراغ است و عقل در حکم دیدگان. تا چراغی نباشد که پرده ظلمت را بدرد، کاری از دست چشمان تیزبین ساخته نیست. هر چه انسان بر وسعت معلومات و آگاهی های خود بیفزاید، عرصه ذهن روشن تر و تابناک تر می شود و چشمان عقل به سهولت قادر به تشخیص و تمیز می شوند. از این رو امام علی علیه السلام در موردهمراهی و رابطه علم و عقل می فرمایند: «به راستی که تو به عقل خود سنجیده می شوی، پس آن را با علم پرورش ده».

زینت ادب، بردباری است

بردباری غلبه و مقاومت در برابر رذایل و طغیان های نفس است. هر چه میزان عقل و دانش انسان بیشتر شود، در مقابل طغیان های نفس و خشم خویش حلیم تر خواهد بود. از آنجایی که شخص بردبار در برابر مردم متواضع است، همیشه مورد احترام و ستایش دیگران قرار می گیرد. معلم بزرگ بشریت و مولای وارستگان در این مورد می فرمایند: «به راستی بها و ارزشی که به تو می دهند به واسطه ادب توست، پس آن را به بردباری بیارای».

جوینده شتابان (مرگ)

تعالیم اسلامی همواره به انسان ها در مورد حقیقت مرگ و معاد هشدار می دهد و هیچ شک و شبهه ای نیست که پایان زندگی دنیوی انسان مرگ است. بشر در این دنیا مسافری است که لحظات عمر خویش را از تولد تامرگ در این جهان سپری می کند. پس باید که توشه ای برای زندگی جاودانه خویش بیندوزد. یاد مرگ انسان را برای زندگی اخروی آماده می سازد. انسان با فهم این حقیقت از این دنیای زودگذر و دلبستگی های آن دل می کند و از فرصت های عمر برای سعادت جاودانه خویش اندوخته و توشه ای برمی گیرد.

هنگام سپید دم خروس سحری دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آیینه صبح کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری

حضرت علی علیه السلام امام محبوب و مهربان شیعیان، می فرمایند: «به راستی که در پس تو جوینده ای است شتابان، و آن مرگ است. از آن غافل مباش».

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان