نگاهی دیگر به تسبیحات حضرت زهرا (س)
در این جا و در پهنه ی دشت سجاده ها می توان رویش گل های یاس و نسترن را به نظاره نشست . این جا، در نیایشگاهی که حریری از سکوت و هاله ای از تسلیم تو را به خود فرا می خواند، می توان آوای خوش جبرییل را شنید و عطر دست های محمد (ص)، این آخرین پیامبر الهی را استشمام کرد . با خود می گویی که راز و رمز این معراج چیست؟ چگونه می توان به یک آسمان باور پاک و حقیقت ناب عروج کرد؟ در پی پاسخی هر چند ناتمام و به اندازه ی عقل بشر هستی، می یابی آن را، می یابی اگر جویا باشی .
در این جا با خود می اندیشی که بر روی سجاده ی نیاز و پس از پایان هر نماز، تسبیحی تو را به سوی خود می خواند و تو این دعوت آبی را اجابت می کنی . تسبیح در دستان تو جای می گیرد و دانه های آن با انگشتان تو آشنا می شوند . این ملاقات همه روزه، تو را به یک «عادت » مبتلا ساخته بود . اینک اما باید صندوقچه ی اسرار را بازگشایی تا حقیقت بر تو آشکار گردد .
به یاد می آوری که بزرگی می گفت: روزی که فاطمه ی زهرا (س) از کار روزانه خسته می شد و دستان همیشه به دعا بسته اش، پینه می بست، به اطاعت از علی (ع)، - قهرمان محراب و میدان - به سوی پدر روان می شود و از سختی کار منزل برای او درد دل می کند . وا گویه های فاطمه، دل دریایی پدر را می سوزاند و در پاسخ به درخواست او که کنیزی می خواست تا یاری گر او در امور خانه باشد، می فرماید:
«آیا چیزی را به شما نیاموزم که بهتر از هر خدمت کاری باشد؟ ! پس آن را از من فرا گیرید . سی و چهار مرتبه تکبیر گویید، سی و سه مرتبه «الحمد لله » و خداوند را با سی و سه مرتبه «سبحان الله » گفتن، ستایش کنید» .
آن بزرگ می گفت: فاطمه با شنیدن این سخنان، سر را بلند کرده و دو (یا سه) بار می گوید: «از خدا و رسولش راضی و خشنود شدم » . (1)
برخی روایات می گویند که پیامبر رحمت پس از آموزش این اکسیر شگفت انگیز تسبیحات حضرت زهرا (س) فرمود:
«این (اذکار) برای تو برتر از آن چه می خواهی هست و نیز بهتر از دنیا و آن چه در آن است » . (2)
پس تو ای دوست من; هم رای و همراه من! باور کن این تسبیحات که بر لبان تو می شکفد، هدیه های رسول خدایند که به بهانه ی عشق فاطمه به جهانیان و من و تو عطا فرمود، مبادا که با عادت کردن به آن، حقیقت والایش را فراموش کنی .
اینک که با تسبیحات حضرت زهرا (س) آشناتر شدی، خوب است بدانی که این هدیه ی الهی چنان ارزشمند و گران قدر است که امام باقر (ع) فرمود:
«خداوند از نظر حمد و ستایش به چیزی برتر از تسبیح فاطمه (س) عبادت نشد و اگر چیزی با فضیلت تر از آن می بود، حتما رسول خدا آن را به فاطمه می بخشید .» (3)
به راستی مگر می شود پدری چونان رسول خدا (ص)، هدیه ای بالاتر داشته باشد و آن را به نور چشم خود و شادمانی قلبش عطا نکند؟ هرگز چنین نیست . پس این عطای رسول خدای را به جان پذیرا باش و پس از هر نماز و معراجی روزانه با همان حالت و حضوری که در نماز داشتی به میهمانی تسبیحات حضرت زهرا (س) برو که اگر چنین باشد «پیش از آن که پای راست خود را از روی پای چپ برداری، جمیع گناهان تو آمرزیده خواهد شد» . (4)
می دانم که می دانی آمرزش گناهان از پس فهمیدن یک حقیقت بلند و حرکت به سوی آن خواهد بود، نه فقط حفظ واژگان و تکرار آن ها . می خواهم بگویم: وقتی «الله اکبر» گفتی به حقیقت، او را بزرگ تر از آن که وصف شود بدانی و در پس آن به هیچ کس کرنش نکنی . از این رو است که امام صادق (ع) می فرماید:
«تسبیح فاطمه (س) در هر روز و بعد از هر نماز نزد من دوست داشتنی تر از هزار رکعت نماز (مستحبی) است که در هر روز خوانده شود» . (5)
آثاری ماندگار
تسبیحات حضرت زهرا (س)، خدا را در ذهن و قلب داشتن است (6) و درک عظمت و جلالت آن خالق یگانه و یافتن این ادراک و شعور می تواند تو را که به دنبال «ربط الی الله » هستی با معبودت پیوند دهد و در او فنا کند . حاصل این سیر معنوی به یقین جز بهشت و جاودانگی در آن نخواهد بود، چرا که امام عدالت، حضرت علی (ع) می فرماید:
«سبحان الله، نیمی از میزان اعمال را پر می کند و الحمد لله همه ی میزان و کفه ی ترازو را و الله اکبر میانه ی آسمان و زمین را» . (7)
اکنون به آثار ماندگار و بلند این تسبیحات می پردازیم:
1 . خشنودی خدا; 2 . دور کردن شیطان; 3 . ورود به بهشت; 4 . سنگینی اعمال نیک .
این آثار را نه از زبان قاصر و ناگویای من که از بیان گویای امام به حق ناطق، امام صادق (ع) می شنوی که می فرماید:(8)
«تسبیح فاطمه ی زهرا (س) در گفتن 100 عدد است، اما در میزان اعمال 1000 ثواب دارد، شیطان را دور می کند و خدای رحمان را خشنود .» (9)
گوهری چنین ارزشمند و والا را در بالاترین قسمت قلبت قرار بده و هر روز و پس از هر نماز و پیش از هر خفتن با آن پیمانی استوار ببند که سعادت جز در خشنودی خدا و راندن شیطان و دخول به بهشت نخواهد بود و تو چونان هر انسان کمال طلب دیگر، جویای سعادت و نیک بختی هستی و از گذر این تسبیحات می توان به این سعادت دست یافت .
پس آگاهانه و عاشقانه بگو «الله اکبر» و سی و چهار دانه ی تسبیح را برای آخرت خویش ذخیره نما و بگو «الحمدلله » سپس «سبحان الله » تا سی و سه مرتبه خدا را تنزیه از هر شریک و نقص و کاستی بدانی و شایسته ی ستایش مستمر .
از دریچه ای دیگر
ترتیب در تسبیحات حضرت زهرا (س)، شرطی است برای تسبیح گویان، همان گونه که «عدد» شرط رمزآمیز دیگری است . در روایت آمده است که هنگام زیارت حضرت فاطمه ی معصومه (س)، بالای سر آن حضرت بایست و سی و چهار مرتبه «الله اکبر» ، سی و سه مرتبه «سبحان الله » و سی و سه مرتبه «الحمد لله » (10) بگو و سپس زیارت نامه ی آن پاک بانوی خانه ی موسی بن جعفر (ع) را با حضور قلب بخوان .
این تسبیحات بی شباهت به تسبیح حضرت زهرا (س) نیست، اما در ترتیب دو ذکر آخرین آن تفاوت است . در زیارت حضرت معصومه (س) ذکر «سبحان الله » ، که در تسبیحات حضرت زهرا (س) سومین و آخرین ذکر بود، دومین ذکر است و این مساله به یقین اسراری دارد که اهل دل به آن آگاهند و باید اهل دل باشیم تا آن را بفهمیم و در غیر آن «دست بر سینه ی نامحرم » خواهند زد .
تو خود می دانی که فاطمه ی معصومه (س)، فاطمه ای دیگر است و نزد اهل بیت چونان مادر ائمه، مقام والایی دارد . می دانی که برای زیارت قبر پنهان فاطمه ی زهرا (س)، باید به قم رفت و فاطمه ی معصومه (س) را زیارت کرد و می دانی که:
آن قبر که در مدینه شد گم
پیدا شده در مدینه ی قم
پس باید بین این مادر و دختر در مقام و عظمت و بزرگواری چنان هم سانی و هم سویی باشد که تسبیحات آن دو نیز مشابه بوده و برای جدا ساختن این دو هدیه که یکی از سوی رسول خدا به فاطمه ی زهرا (س) عطا شد و دیگری از ناحیه ی امام رضا (ع) برای فاطمه ی معصومه (س)، تفاوتی در ترتیب اذکار بیان شده است .
غرقه در دریای معنا
به راستی معنای این تسبیحات چیست؟ و ارتباط این سه منبع نور چه می تواند باشد؟
شاید بتوان گفت که این 100 واژه ی نورانی و تکرار کلمات، تصویری از یک سیر روحانی باشد . یک حرکت آسمانی . وقتی به کاینات نظر می افکنی و کمال خلقت را می بینی، در آن تعادل و تناسب را مشاهده می کنی و چرایی ها را تحلیل می کنی و جز رشد و کمال چیز دیگری نمی یابی و این همه از اوست و نه غیر او . این جاست که با دیدن کمال در آفرینش، عارفانه و عالمانه و عاشقانه سر به آسمان بلند کرده و سی و چهار مرتبه با شعور و شوری وصف ناشدنی می گویی: «الله اکبر» و این تکبیر که از دریچه ی معرفت و آگاهی خارج می شود چه «ذکر» آرامش بخشی است و با آن قلب ها آرام می گیرد . «الا بذکر الله تطمئن القلوب » .
پس از آن که کمال خلقت را دیدی و عظمت خالق را درآن یافتی، سر بر زمین انداخته و نعمت های او را، آن چه برای تو خلق شده و مسخر توست، آن چه برای نسل های بعدی است و هر آن چه که هدایت و حفظ و کفالت تو با آن است بنگر . آیات آفاق و انفس را با چشم جان ببین و بشنو، آن گاه برای این همه لطف و عنایت و نعمت، خدای را ثنا گوی که او شایسته ی این ستایش و ثنا است . با تک تک سلول های وجودت بگو «الحمد لله » و بدان که همه ی موجودات این سرایش نورانی را دارند و تو اینک با آنان هم نوا می شوی; با درختان، گل ها، کوه و دریاها و کویر و باغستان ها و . . . .
نطق آب و نطق خاک و نطق گل
هست محسوس حواس اهل دل
حال که کمال حق را در خلقت و نعمت دیدی و لب به «تکبیر» و «تحمید» گشودی، چشم بگشای و هر چه بی عدالتی، بی تناسبی، نقص و کاستی است، بنگر . جور ظالم، اشک مظلوم، فاصله ها، فقر و . . . این نقص ها از کیست؟ ! او که جز خیر محض و کمال محض نیست، پس این شر و کاستی از کجاست . با اندک تامل می یابی که حاصل بی معرفتی های بشر است، «هر عیب که هست از مسلمانی ماست » . پس با صلابت، صراحت و شهامت بگو «سبحان الله » تا هر چه غیر کمال و خیر است، از دامن کبریایی حق دور کنی . او منزه از هر نقص و کاستی است و از هر چه که مشرکان می پندارند و نقص ها از ماست . امام تسبیح و عبادت، حضرت امیر (ع) می فرماید: «وقتی تو می گویی «سبحان الله » فرشتگان بر تو درود می فرستند» .
حال که با معانی تسبیحات حضرت زهرا (س) آشنا شدی و آثار آن را دانستی، پس به آن دل بسپار و برای هر چه نزدیک تر شدن به محبوب و معبود خویش و اتصال به پاک بانوی آفرینش، با این گوهر فروزان پیمانی دوباره ببند تا در هر دیدار، قدمی به خدا نزدیک تر شوی .