با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر حکومت، این انتظار به حق از سوی مردم پدید آمد که به تدریج و با اجرای برنامه های روشن، اهداف و آموزه های اسلامی، از جمله در ابعاد اقتصادی تحقق یابد . حال با گذشت بیست وچهار سال از پیروزی انقلاب اسلامی، این پرسش جدی مطرح می شود که آیا نظام مالیاتی ایران، اسلامی است، و اگر نیست، مسؤولیت عدم تحقق این خواست مکتبی و مردمی را چه کسی یا سمتی بر عهده دارد؟
در این شماره، موضوع پیشگفته را به بحث گذاشته، دیدگاه استادان محترم و دانشگاه، آقایان دکتر سیدکاظم صدر، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدتقی گیلک حکیم آبادی را جویا می شویم .
1 . مؤلفه های اصلی برای اسلامی شدن نظام مالیاتی چه چیزهایی هستند؟
دکتر سیدکاظم صدر: از ابتدای تشریع و تشکیل نظام اسلامی در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برخی از مالیات ها مانند زکات و خمس به صورت فریضه تشریع و جزو عبادات قلمداد شد و برخی دیگر مانند خراج و جزیه به شکل ابزاری مالی در اختیار بیت المال قرار گرفت تا در موارد گوناگون، جهت اعمال سیاست های مالی موردنظر به اجرا درآید; بنابراین در سنت اسلامی، مالیات، پدیده ای سابقه دار است; به همین جهت، فقیهان درباره وجوب پرداخت خمس و زکات و شکل اخذ خراج و جزیه، بحث های مفصل و آرای بسیاری را ارائه داده اند، و در مجموع در وجوب پرداخت خمس و زکات اتفاق نظر دارند . همچنین مالیات های موقتی را که دولت های اسلامی بنا به ضرورت موقعیت اقتصادی وضع می کنند، مورد اشکال و ایراد قرار نداده اند . همین امر، یعنی لیت یا اباحه مالیات، باعث شده تا حساسیتی که برای انجام امور بانکی و خدمات مالی به علت تحریم ربا پس از انقلاب پیش آمد، در مالیات رخ ندهد و هیچ نوع مالیاتی قطع نظر از مبلغ، مورد تعلق، و شکل آن، هرگز مورد اشکال قرار نگیرد و تمام مالیات هایی که پیش از انقلاب گرفته می شد، پس از انقلاب نیز استمرار یابد، و افزون بر این ها، مالیات ها و عوارض و شبه مالیات های جدیدی نیز وضع و اخذ شود .
برخلاف نظام بانکداری بدون ربا که بر مبنای فقهی و الگوی اقتصادی مبتنی است، نظام مالیاتی پس از انقلاب ایران، از هیچ الگوی اقتصاد اسلامی پیروی نمی کند و بدبختانه به علت عدم مغایرت ظاهری آن با موازین فقهی، هیچ حساسیتی برای اصلاح و جهت دهی آن نیز پس از انقلاب از سوی هیچ گروهی ابراز نشده است; البته مؤدیان در بخش خصوصی درباره تغییر و اصلاح قوانین مالیاتی موضع می گیرند; ولی این مواضع بر اساس حفظ منافع شخصی آنان است، نه برای تصویب قانونی متناسب با ویژگی های اقتصاد اسلامی . همچنین از جانب فقیهان نیز درباره مصوبات مالیاتی دولت یا مجلس عکس العملی دیده نشد و دولت های متعددی که پس از انقلاب تشکیل شدند، هیچ کدام نه لایحه ای برای اجرای مالیات های اسلامی تهیه کردند و نه آن را ضرور تشخیص دادند .
نظام مالیات های اسلامی، همانند دوران حکومت نبوی و علوی، باید بخشی از نظام اقتصادی اسلام بوده، برای اجرای سیاست های مالی و تحقق عدالت اجتماعی تنظیم شده باشد . این ویژگی در تمام مالیات های صدر اسلام به طور کامل متبلور و مشخص است . با این وصف «مولفه های اصلی نظام مالیاتی اسلامی » غیر از مطابقت آن با موازین، پیروی از الگوی اقتصاد اسلامی است . در صدر اسلام، مالیات های مورد اجرا با اهداف نظام اقتصادی آن منطبق و با سیاست های اقتصادی هماهنگ، و دارای ویژگی های کارایی اقتصادی و عدالت توزیعی بودند . امروز نیز نظام مالیاتی ما باید بخشی از نظام اقتصاد اسلامی باشد و برای تحقق اهداف آن به کار گرفته شود .
حجت الاسلام والمسلمین دکتر گیلک: با توجه به بررسی نظام مالیاتی اسلام، مؤلفه های ذیل قابل استخراجند:
یک . عبادی بودن (فرهنگ بالای مالیاتی): مالیات های ثابت (منصوص)، زکات و خمس، واجبات مالی عبادی هستند; بنابراین، مؤدیان با پرداخت این نوع مالیات ها، به تکلیف الاهی خود عمل می کند . همچنین این مؤلفه به واسطه داشتن اثر تربیتی، موجب بالا رفتن فرهنگ مالیاتی خواهد شد .
دو . عادلانه بودن: مقصود از عادلانه بودن در این جا، عدالت عمودی و عدالت افقی است که ویژگی های ذیل، عادلانه بودن نظام مالیات اسلامی را نشان می دهد .
ا . گسترش پایه مالیاتی: تمام درآمدهای ناشی از سرمایه و نیروی کار و حتی درآمدهای فعلیت نیافته (نقد نشده)، مشمول زکات یا خمس است و هیچ شغل یا فردی از پرداخت مالیات معاف نیست .
ب . رعایت توانایی پرداخت: خمس درآمد کسب که قلم عمده مالیات های اسلامی است، بر مازاد درآمد از مخارج زندگی مؤدی و خانوار تحت تکفل او وضع می شود; بنابراین، توانایی فرد در پرداخت مالیات لحاظ می شود . در این جا ذکر این نکته لازم است که معیار در عدالت افقی فقط برابری درآمد نیست; برای مثال، فردی که از راه تجارت درآمد کسب می کند با فردی که همان درآمد را از معدن به دست می آورد، مالیات کم تری می پردازد که این خود نشان می دهد معیارهای دیگری مانند استفاده بیش تر از منابع طبیعی نیز مورد توجه قانونگذار بوده است .
سه . عدم مانعیت در تولید: مالیات های اسلامی خمس به واسطه دارا بودن تعداد نرخ نهایی اندک و پایین (حداکثر دو نرخ صفر و 20 درصد) و در نتیجه، پایین بودن بار مالیاتی; انگیزه های کار، پس انداز و سرمایه گذاری را کاهش نمی دهد و حتی در خراج که برخی آن را مالیات ارضی دانسته اند و مقدار آن به صلاحدید حکومت است، امیر مؤمنان علی علیه السلام به مالک اشتر سفارش می کند که توجه او به عمران و آبادی، بیش از توجه اش به درآمد خراج باشد; یعنی میزان خراج نباید طوری بسته شود که مانع تولید باشد; به همین دلیل، نرخ های زکات و خمس پایین است و به تجربه نیز ثابت شده که چنین نرخ هایی مانع تولید نیستند . در زکات نیز شرایطی ذکر شده است; برای مثال، اگر از چارپایان مشمول زکات، در امر تولید یا حمل و نقل استفاده شود یا اگر طلا و نقره مسکوک به صورت پول رایج در گردش باشند و کنز نشوند، مشمول زکات نیستند .
چهار . اجرای ساده: اجرای پیچیده و نامناسب ناشی از طرح های بلند پروازانه مالیاتی که با توجه به ظرفیت های اجرایی کشورها تدوین نشده اند که خود باعث رانت هایی برای مؤدیان و مجریان شده است، فرار و اجتناب مالیاتی را تشدید می کند . شکاف و دیوار بلند بی اعتمادی بین دستگاه های حکومتی و مردم، سبب افزایش هزینه های اجرایی شده است که برخورد نامناسب مجریان و روش های پیچیده اجرایی، این هزینه را بیش تر می کند .
یادآوری این نکته که قوانین اسلامی در جهت ایجاد بستر مناسب برای رشد اخلاقی مردم، و هدف حکومت اسلامی تقویت ارزش ها و ایجاد زمینه مناسب برای رشد مناسبات انسانی است، در اداره مالیت های اسلامی دقیقا به این موضوع توجه شده و با روش خود اظهاری و خود تشخیصی، به مقدار زیاد از هزینه اجرا کاسته است . این نکات را می توان از وصیت امام علی علیه السلام (نامه 25 نهج البلاغه،) به دست آورد; افزون بر این که در مالیات خمس، تمام امتیازات لغو، و تبعیضات مالیاتی در درآمدها حذف شده است . این که امام علی علیه السلام بر خود اظهاری تاکید می ورزد، سنت پسندیده ای است که مزایای بسیاری افزون بر جنبه های درآمدی دارد . ارزش جلب اعتماد مردم، کم تر از زیان درآمدهای از دست رفته به واسطه برخی سوء استفاده ها از این اعتماد نیست که البته آن هم با روش های نظارتی قابل کنترل است; ضمن این که کاهش هزینه های گردآوری نیز بازده وصول مالیات را افزایش می دهد .
2 . با چه شاخص هایی می توان اسلامی بودن نظام مالیاتی را ارزیابی کرد؟
دکتر سیدکاظم صدر: این شاخص ها را می توان از الگوی مالیات های اسلامی استنباط کرد . الگوی مزبور را نیز همانند خود الگوی اقتصاد اسلامی می توان از صدر اسلام، از دوران حکومت پیامبر و حضرت امیر مؤمنان که احکام، قوانین، سیاست ها و جهتگیری های آن مورد قبول و سرمشق همه مسلمانان است، استخراج کرد . با مطالعه ویژگی های مالیاتی خمس، زکات، و خراج که مالیات های عمده و اصلی در صدر اسلام بودند می توان به الگویی از مالیات های اسلامی دست یافت . (1) بررسی مالیات های یادشده نشان می دهد که همه، مالیات مستقیم بوده، از صاحبان درآمدهای خالص به صورت پس انداز، سود، اجاره و شبه اجاره گرفته می شد .
هیچ نوع مالیات بر درآمد ناخالص یا مصرف اشخاص وجود نداشت و به طور غیرمستقیم، هیچ کس مشمول پرداخت مالیات واقع نمی شد .
ویژگی دوم مالیات های صدر اسلام، شکل متغیر و نسبی بودن آن ها است . نرخ مالیاتی خمس 20 درصد و نرخ زکات از 1 تا 2 درصد برای دام، 5/2 درصد برای دینار و درهم، و از 5 تا 10 درصد برای محصولات زراعی خاص، متغیر است . چگونگی تعلق این نرخ ها و شرایط آن در جای خود بحث شده (2) و بازگویی آن ها از حوصله این گفت وگو خارج است . خراج نیز متناسب با اجاره زمین های کشاورزی وضع می شد . قطع نظر از جزیه که سهم ناچیزی از درآمدهای مالیاتی صدر اسلام را دارا بود و به همین جهت، برای الگوگیری از آن صرف نظر شد، شاید یگانه مورد استثنا، زکات فطره باشد که به طور سرانه و سالانه برابر با تقریبا سه کیلوگرم از غذای اصلی هر فرد توانمند و متمکن در تمام سال اخذ می شد . جز این، هیچ مورد دیگری از مالیات های ثابت را نمی توان یافت . اخذ مالیات از مازاد اقتصادی اشخاص، هیچ اثر نامطلوبی را بر کارایی اقتصادی فعالیت های اقتصادی وارد نمی آورد; زیرا شرط لازم و کافی برای تعادل اقتصادی، هیچ تغییری نمی کرد . این ویژگی، سبب تقویت نظام تولید و تضمین آن می شد و از آثار نامطلوبی که دیگر انواع مالیات های غیرمستقیم یا تصاعدی بر درآمد خالص دارند و انگیزه رشد تولید را می کاهند، جلوگیری می کند .
به سبب نسبی بودن، مالیات های مزبور به طور خودکار باعث تثبیت تعادل در اقتصاد می شوند بدین معنا که هنگام افزایش تقاضای کل بر عرضه کل، و پیدایش تورم، میزان مالیات متعلقه افزایش می یابد و بر عکس، هنگام رکود، میزان آن فرو می کاهد . این تثبیت کنندگی چنان که می دانیم از ویژگی های مالیات های نسبی است . باز به سبب همین ویژگی، مالیات های صدر اسلام سبب توزیع درآمد میان اشخاص می شد; زیرا اشخاصی که پس انداز یا درآمد خالص بیش تری پس از اشتغال به فعالیت های اقتصادی نصیبشان می شد، مبلغ مالیات آنان نیز بیش تر می شد و اشخاص کم درآمد، مالیات به نسبت کمی می دادند .
ویژگی سوم مالیات های یادشده این بود که قابل انتقال به غیر نبودند . بخشی از مالیات هایی که از هر واحد تولید گرفته می شود، به کشش تقاضا و عرضه آن کالا و سهولت قابل انتقال بودن به مشتریان آن کالا به وسیله فروشندگان بستگی دارد; ولی مالیات های اسلامی چون در پایان سال مالی از پس انداز یا درآمد خالص فروشنده گرفته می شود، قابل انتقال به اشخاص دیگر نیست .
ویژگی چهارم مالیات های مزبور، داشتن معافیت است . در زراعت، اگر مقدار محصول تولیدی و در دامداری اگر تعداد دام پرورشی از اندازه معینی کم تر باشد، تولیدکنندگان مزبور از پرداخت زکات معافند . همچنین اگر ذخیره دینار و درهم مکلفی در پایان سال از حد معینی کم تر باشد، باز از پرداخت زکات معاف است . این ویژگی که سبب حمایت از تولیدکنندگان کوچک و نو پا می شود، به توزیع درآمد میان ایشان و دیگر تولیدکنندگانی که زکات می پردازند، کمک می کند . معافیت خمس، تامین حد نصاب زندگی است . تا پس انداز کسی به اندازه ای نرسد که مخارج سال او را تامین کند، از پرداخت خمس معاف است . همچنین زمین های غیرحاصلخیزی که هزینه زراعت در آن ها بالا بود و به همین جهت، در پایان سال، اجاره ای به آن ها تعلق نمی گرفت، از پرداخت خراج معاف بودند .
ویژگی پنجم مالیات های یادشده، ایجاد مشوق برای سرمایه گذاری و رشد تولید بود . اگر کشاورزی برای توسعه فعالیت زراعی خویش و به کارگیری روش زراعت آبی، به حفر چاه اقدام و از آب آن استفاده می کرد، میزان زکات متعلق به محصول او نصف می شد . اگر دامداران برای گسترش تولید به کشف علوفه یا خرید آن اقدام می کردند، از پرداخت زکات معاف می شدند . هنگام محاسبه خمس، تمام هزینه های سرمایه گذاری و دیون ناشی از آن از درآمد به دست آمده قابل کسر است . خراج زمین های کشاروزی به اجاره ای که به سبب حاصلخیزی طبیعی زمین و نوع خاک و موقعیت آن از جهت نزدیکی به رودخانه، جاده یا بازار به زمین تعلق می گرفت، بستگی داشت، نه به فعالیت ها که به افزایش کارایی تولید، کاربرد فنون جدید کشاورزی یا تغییر مقیاس مزرعه می انجامید . افزون براین، پیش تر بیان شد که به علت تعلق مالیات ها بر سود و اجاره، از کارایی و انگیزه افزایش تولید به هیچ وجه کاسته نمی شد .
مالیات های صدر اسلام، هر یک مصارف خاص و معینی داشت و پرداخت کنندگان آگاه بودند که مالیات های آن ها به چه مصارفی خواهد رسید; بدین سبب میل به پرداخت در میان ایشان تقویت می شد; زیرا درباره چگونگی هزینه شدن مالیات های خود آگاهی کافی داشتند . افزون بر این، درآمدهای مالیاتی هر آبادی، نخست صرف رفع نیازمندی های همان محل می شد و چنان که مازادی باقی می ماند، برای مرکز فرستاده می شد . این ویژگی، انگیزه مضاعفی در مؤدیان برای پرداخت پدید می آورد; زیرا می دانستند که پرداخت های ایشان، ابتدا در محل سکونت خود و در مصارف موردنظرشان خرج می شود .
اطلاع از چگونگی گردآوری مالیات های مزبور، به ویژه در زمان امیر مؤمنان علیه السلام که دامنه اقتصاد بر اثر فتوحات، گسترش یافته بود، ولی به علت خروج عایشه، معاویه و خوارج بر ضد حضرت و به راه انداختن چندین جنگ خانمان سوز، بیت المال را به شدت به درآمدهای مالیاتی نیازمند کرده بود، بسیار آموزنده است; زیرا یکی دیگر از ویژگی های مهم نظام مالیاتی صدر اسلام را نمایان می سازد . در فرمانی که حضرت علی علیه السلام به یکی از ماموران مالیاتی خود برای گرفتن مالیات می دهد، و این فرمان در نهج البلاغه ارائه شده است، بر حسن رفتار و چگونگی برخورد مامور مزبور با مؤدیان بسیار تاکید می کند . حضرت از او می خواهد که به مؤدیان اعلام کند اگر کسی بدهی دارد، به او بپردازد و اگر کسی اظهار داشت که مالیاتی به او تعلق نمی گیرد، سخن او را بپذیرد و به بازرسی اسناد مالی او نپردازد . گویا این تاکید حضرت، برای ایجاد اعتماد متقابل و حسن ظن میان دولت و پرداخت کنندگان مالیات باشد . در این جا نماینده دولت، ادعای اشخاص مشمول مالیات را مبنی بر معاف بودن ایشان تصدیق می کند و گویی ایشان را صادق و درستکار تشخیص می دهد . متقابلا، در اضطرار، هنگامی که دولت نیاز خود را ابراز می دارد، چنان که پیامبر اکرم هنگام عزیمت به جنگ تبوک چنین کردند، مردم نیز دولت را صادق تشخیص داده، به کمک آن با حداکثر توان خود می شتابند .
خصوصیات پیشین، بخشی از ویژگی های نظام مالیاتی صدر اسلام است که اگر آن ها را همراه با سیاست بودجه و تامین مالی درصدر اسلام بیامیزیم، به شناختی از چگونگی اتخاذ سیاست های مالی و اهداف آن ها پی می بریم .
آن چه ذکر شد، برای نشان دادن شاخص هایی بود که به کمک آن ها بتوان نظام مالیاتی فعلی را ارزیابی کرد . اطلاعات بیش تر در جای دیگر ارائه شده است . (3)
حجت الاسلام والمسلمین دکتر گیلک: شاخص هایی را باید معرفی کرد که بتواند مؤلفه های پیشین و در نتیجه نظام مالیاتی را ارزیابی کند .
ممکن است با توجه به پیشرفت هایی که در اقتصاد بخش عمومی صورت گرفته است بتوان شاخص هایی را به شرح ذیل معرفی کرد .
یک . برای این که تشخیص دهیم مؤدیان تا چه اندازه با طیب خاطر مالیات خود را می پردازند، محاسبه فرار یا اجتناب مالیاتی مفید است; هر چند باید توجه داشت که فرهنگ مالیاتی به میزان بسیار به عملکرد دولت در هزینه کردن دارایی های عمومی ارتباط دارد . دولتی که ریخت و پاش های آن چنانی دارد و در حالی که مردم، به سختی درآمد به دست می آورند، ماموران دولتی، اموال بیت المال را حیف و میل می کنند، نباید انتظار داشت که فرار مالیاتی کاهش یابد .
دو . عادلانه بودن مالیات ها را می توان با محاسبه بار مالیاتی بررسی کرد و اگر این نسبت با توجه به توان پرداخت تنظیم شده باشد می توان گفت عادلانه است .
سه . شاخصی که می تواند تاثیر مالیات را برانگیزه های تولید (مثل سرمایه گذاری، پس انداز و کار) بررسی کند، استفاده از مدل های مناسب است که در آن، نرخ های مالیاتی و کشش های مربوط را لحاظ می کند . در این روش، بیش تر از روش نرخ مالیاتی بهینه استفاده می شود; ولی با توجه به مسائل اجرایی، امروزه به جای ارزیابی هر مالیات، نظام مالیاتی را ارزیابی می کند که تجربه جهانی نشان داده است مالیات های با تعداد نرخ کم و نرخ نهایی به نسبت پایین و همچنین گسترده بودن پایه مالیاتی، مانعیت کم تری دارند .
چهار . با محاسبه هزینه تحصیل یک واحد درآمد مالیاتی، تا حدودی می توان سیستم اجرایی را ارزیابی کرد . ارزیابی هر سیستم مالیاتی درباره وظایفی است که برای آن در نظر گرفته می شود . ممکن است نقش مالیات ها برای کسب درآمد مالیاتی یا توزیع مجدد درآمد یا تخصیص بهینه منابع و یا ترکیبی از آن ها در نظر گرفته شود که تا حدود فراوانی به تجربه ثابت شده است برخی از نقش ها، به ویژه دو نقش کسب درآمد و تخصیص بهینه (یا کارایی) با نقش توزیع مجدد و درآمد در تضادند; بنابراین، باتوجه به اولویت های هر نظام سیاسی - اجتماعی، ممکن است به برخی از نقش ها اهمیت داده شود یا برخی از نقش ها مانند نقش توزیع مجدد، به عهده اهرم های دیگر اقتصادی مثل مخارج عمومی گذاشته شود . به نظر می رسد که نظام مالیاتی اسلام (مالیات بر درآمد) به واسطه دارا بودن نرخ نهایی یک نواخت و معافیت سطح زندگی، سیستم مالیات تصاعدی متمایل (با نرخ های نزدیک به هم) دارد; بنابراین تاثیر چندانی بر توزیع مجدد نمی نهد، و بیش تر در جنبه هزینه کردن این درآمدهای عمومی (به ویژه زکات) در بالا بردن سطح زندگی فقیران می کوشد .
3 . با توجه به مؤلفه ها و شاخص های مذکور، نظام مالیاتی ایران چقدر به اسلامی شدن نزدیک شده است؟
دکتر سیدکاظم صدر: با توجه به الگوی مالیاتی صدر اسلام می توان گفت: قانون مالیات بر شرکت ها که اخیرا در مجلس شورای اسلامی تصویب، و بر اساس آن، نرخ متفاوت مالیاتی به یک نرخ کاهش یافته و از شکل تصاعدی و چند نرخی پیشین به یک نرخ تبدیل شده است، به مراتب بیش تر از قانون سابق به الگوی مالیاتی صدر اسلام نزدیک شده است; اما مالیات های دیگر به ویژه مالیات بر حقوق و دستمزد، و مالیات بر انواع داد و ستد، با مالیات های اسلامی فاصله بسیاری دارند . اگر به جای استفاده از انواع مالیات های غیرمستقیم فعلی از مالیات هایی که به طور مستقیم به سود، پس اندازهای سرمایه گذاری نشده، و درآمدهای خالص به اشکال گوناگون سرقفلی، امتیازات شغلی و اجاره حاصل از منابع دارای عرضه ثابت تعلق می گیرد و به عبارت دیگر از همه درآمدهایی که مشمول خمس می شود، مالیات گرفته شود، به الگوی مالیاتی اسلامی نزدیک تر شده ایم . در شکل اخیر، به سادگی می توان نشان داد که همه اهداف نظام مالیاتی که تخصیص منابع میان، «کالاها و خدمات، توزیع درآمد میان اشخاص و کسب درآمد برای بخش عمومی است می تواند تحقق یابد .
حجت الاسلام والمسلمین دکتر گیلک: پاسخ دقیق به این پرسش، مستلزم تحقیق گسترده است . در زمینه فرهنگ مالیاتی و محاسبه شاخص فرار و اجتناب مالیاتی، گویا دیدگاه عمومی درباره مخارج دولت هنوز هماهنگی لازم را ندارد; اگر چه احساس سنگین بودن بار مالیاتی و وجود تبعیض بین درآمد حقوق بگیران و درآمد مشاغل دیگر نیز می تواند در عدم تمایل باطنی مؤدیان مؤثر باشد; البته اصلاحات جدید از جمله بالا رفتن سقف معافیت مالیاتی و کاهش نرخ ها، تا حدودی از سنگینی بار مالیاتی به ویژه در افراد کم درآمد کاسته است .
تحقیقی که میزان بدهی خمس را برای دهک های گوناگون در سال 1375 شمسی محاسبه کرده است، درباره عادلانه بودن نظام مالیاتی با توجه به نرخ تورم و بالابودن هزینه های زندگی و پایین بودن درآمدهای طبقات پایین، نشان می دهد که شش طبقه اول از پرداخت خمس معاف بوده اند; در حالی که فقط طبقه اول درآمدی، از مالیات بر درآمد معاف بوده است . روشن است که افزایش معافیت مالیاتی و کاهش نرخ های نهایی، گامی به سمت عادلانه تر کردن نظام مالیاتی کشور خواهد بود .
وجود معافیت های فراوان برای مشاغل گوناگون به جهت ایجاد انگیزه، به یقین، عدالت افقی نظام مالیاتی را تضعیف می کند . همچنین این اصلاحات تا حدودی، موانع انگیزشی تولید (سرمایه گذاری، پس انداز و کار) را کاهش داده است; هر چند در نظام مالیاتی اسلام به جای استفاده از معافیت های بخشی و تبعیض آمیز از نظام مالیاتی با بار مالیاتی پایین که مانع تولید نیست، استفاده می شود و در عوض، دولت اسلامی موظف است برای ترغیب تولیدکنندگان بخش خصوصی، در امور زیر بنایی و زمینه سازی برای سرمایه گذاری، پس انداز و تلاش کاری، سرمایه گذاری کند .
نکته شایان ذکر این است که مردم مسلمان، بدبختانه با دوگانگی در نظام پرداخت های واجب خود روبه رو هستند که هم باید وجوه شرعی خود را بپردازند و هم به دولت اسلامی مالیات بدهند که این خود موجب بالا رفتن بار مالیاتی یا دست کم افزایش فرار مالیاتی از یکی از دو نوع سیستم یا هر دومی شود .
سرانجام در جهت حفظ احترام و شخصیت مؤدیان و جلب اعتماد آنان، دولت باید بیش از پیش از اهرم های اجبار و تهدید در نظام اجرایی بپرهیزد و با تشویق درستکاران و ارشاد و تنبیه مناسب فراریان مالیاتی و اصلاح بیش تر نظام مالیاتی، زمینه را برای همکاری و مشارکت مؤدیان فراهم سازد و بدین وسیله، هزینه گردآوری مالیات را کاهش دهد . به نظر می رسد که تشکیل سازمان مالیاتی و اصلاحات نظام مالیاتی، گام هایی به این سمت خواهد بود .
4 . به نظر شما، مهم ترین مانع در مسیر اسلامی شدن نظام مالیاتی ایران چیست و چه راه حلی پیشنهاد می کنی
د؟
دکتر سیدکاظم صدر: مهم ترین مانع، نداشتن شناخت از نظام مالیات اسلامی و عدم احساس ضرورت برای فراگیری و اجرای آن است . چنان که بیان شد، چون اخذ مالیات، به ظاهر حرمت شرعی ندارد، نه سیاستمداران و دولتمردان و نه اقتصاددانان، در مقام یافتن الگویی از مالیات های اسلامی بر نیامده اند . داوری درباره مالیات های موجود یا جدید در بهترین حالت، بر اساس تجربه گذشته و عملکرد مالیات های پیشین صورت گرفته و به هماهنگی و سازگاری آن با اهداف و عملکرد مالیات های صدر اسلام که بهترین الگو برای مالیات های اسلامی است، توجه نشده است . به گفته شهید صدر، دین اسلام مکتب اقتصادی دارد و بر این اساس و به کمک علم اقتصاد و ویژگی های بومی و تاریخی و جغرافیایی هر اقتصاد باید برای تحقق اهداف آن مکتب، نظامی اقتصادی بر پاساخت . یکی از اجزای این نظام، نهاد بانکداری بدون ربا به شمار می رود . جزء مهم و دیگر آن، مخارج و درآمدهای عمومی است که بر اساس الگوی بیت المال اسلامی باید اخذ و صرف شود . نظام مالیات های اسلامی که شکل تامین و گردآوری و صرف درآمدهای عمومی را تبیین می کند، جزء مهم دیگری از نظام اقتصادی اسلام است . این زیربخش به عللی که گفته شد، هنوز در نظام قانونگذاری و سیاستگذاری ما طرح و اجرا نشده است . بدان امید که با شناخته شدن ضرورت و ایجاد آن، به سمت محقق ساختن نظام اقتصاد اسلامی پیش رویم .
حجت الاسلام والمسلمین دکتر گیلک: مهم ترین مانع، عدم شناخت کافی از نظام مالیاتی اسلامی مناسب با موقعیت زمانی و مکانی فعلی است; زیرا کوشش دست اندرکاران نظام اقتصادی و مالیاتی کشور، خود بر این مطلب گواه است که می کوشند نظام مالیاتی را کارا سازند; بنابراین اگر نظام مالیاتی اسلامی کارا معرفی شود، از آن استفاده خواهد شد; گرچه کارایی نظام مالیاتی، در گرو نظام اقتصادی، بلکه سیاسی - اجتماعی کشور است .
در الگویی چون حکومت علوی که زمینه های رانت خواری و حیف و میل بیت المال را مسدود می کند; بر حساب و کتاب زمامدارانش نظارت شدید می شود و ماموران مالیاتی، به حفظ شخصیت و احترام به مؤدیان موظف هستند، طبیعی است که نظام مالیاتی، به خوبی در خدمت بخش های دیگر عمل خواهد کرد و باید اعتراف کرد که بدبختانه تا الگوی علوی فاصله بسیار است; ولی امیدواریم با کوشش گسترده و قانونمند کردن نظام مالیاتی و بالا بردن تعهد به اجرای قانون، از این فاصله کاسته شود .
پی نوشت ها:
1) ر . ک: سیدکاظم صدر: اقتصاد صدر اسلام، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، صفحات 93 و 144; حمزه پور، صدر و کفائی: «بررسی مالیات بر شرکت ها در ایران بر اساس الگوی مالیات های اسلامی » فصلنامه پژوهش های اقتصادی ایران، ش 10، بهار 1381 ش 1 .
2) ر . ک: همان .
3) همان .