ماهان شبکه ایرانیان

معرفت امام زمان (عج) از دیدگاه شیخ صدوق

ابوجعفر محمّد بن علی بن حسین بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق (م ۱۳۸۱ ق.) از فقها و محدّثان بزرگ شیعه است که بسیاری از علمای امامیه کلام او را به مانند نصّ منقول و خبر مأثور می دانند

اشاره:

ابوجعفر محمّد بن علی بن حسین بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق (م 1381 ق.) از فقها و محدّثان بزرگ شیعه است که بسیاری از علمای امامیه کلام او را به مانند نصّ منقول و خبر مأثور می دانند. وی در «باب الامامة» از کتاب الهدایة خود پس از بیان مبانی امامّت و اصول اعتقاد شیعه در این زمنیه، به موضوع معرفت امامان می پردازد و در ذیل بابی با عنوان «باب شناخت امامانی که پس از پیامبر خدا(ص) حجَّت های الهی بر مردم هستند» به تفصیل در این زمینه سخن گفته است.

در قسمت های پیشین این مقاله هشت مورد از ویژگی های امامان معصوم که شیخ صدوق(ره) اعتقاد به آنها را در باب معرفت امام(ع) لازم دانسته است، بررسی کردیم و گفتیم که هر مسلمان باید معتقد باشد که امامان دوازده گانه، پیشوایان واجب الاطاعة، گواهان بر مردم، راه های رسیدن به خدا، جایگاه های علم الهی، مفسّران وحی، ارکان توحید، پیراستگان از هر گونه خطا و اشتباه هستند.

در این قسمت از مقاله برخی دیگر از ویژگی های پیشوایان معصوم شیعه را بررسی می کنیم.

9. صاحبان معجزات و نشانه ها

شیخ صدوق(ره) در بیان نهمین ویژگی از ویژگی های امامان که همه باید بدان معتقد باشند، می فرماید:

واجب است معتقد باشد... آنها صاحب معجزات و نشانه ها هستند.1

در روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده است، در مورد کمترین حدّ معرفت امام چنین آمده است:

کمترین حد معرفت امام آن است که [بدانی] او مساوی پیامبر است مگر در درجة نبوت.2

بر این اساس می توان گفت، امامان معصوم(ع) همة ویژگی های پیامبر(ص) را دارا هستند که از آن جمله است: ارائة نشانه ها و معجزات برای اثبات حقّانیّت خود. چنانکه در شرح حال امامان دوازده گانه(ع) آمده است، هر یک از آنها برای اثبات امامّت خود، افزون بر توسل به نصّ پیامبر اکرم(ص) یا امام پیش از خود، نشانه ها و معجزاتی را آشکار می ساختند و بدین وسیله هم راه را بر مدّعیان دروغین امامّت می بستند و هم به شیعیان خود اعتماد و اطمینان می بخشیدند.3

در اینجا برای روشن تر شدن بحث به بخش هایی از ادعیه، زیارات و روایات نقل شده است از امامان معصوم(ع) که در آنها به این موضوع تصریح شده است، اشاره می کنیم:

در یکی از زیارت های امیرمؤمنان علی(ع) که از امام صادق(ع) نقل شده، خطاب به آن حضرت چنین آمده است:

سلام بر صاحب راهنماها و نشانه های آشکار و معجزه های چیره کننده. 4

در دعای ندبه نیز خطاب به امام عصر(ع) می خوانیم:

ای زادة نشانه ها و معجزات! ای زادة دلیل های آشکار! ای زادة برهان های روشن و خیره کننده!5

در کتاب بصائر الدرجات موارد متعددی از معجزات امامان معصوم(ع) نقل شده است که از آن جمله می توان به اطاعت درخت نخل از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و فرو ریختن خرمای قرمز و زرد برای آن دو امام و یارانشان6؛ زنده شدن مرده و شفا یافتن کور مادرزاد و پیس به دست امام باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع)7 و... اشاره کرد.

در یکی از روایاتی که در این کتاب نقل شده است، «ابوبصیر» چنین نقل می کند:

بر اباعبدالله [امام جعفر صادق] (ع) و اباجعفر [امام محمّد باقر] (ع) وارد شدم و عرضه داشتم: «شما وارث رسول خدا(ص) هستید؟» فرمود: «آری». گفتم: «رسول خدا همة علومی را که انبیا داشتند به ارث برده بود؟»

فرمود: «آری» گفتم: «آیا شما می توانید مردگان را زنده سازید و کور مادرزاد و پیس را بهبود بخشید؟» فرمود: «بله، به اذن خدا» سپس فرمود: «نزدیک من بیا، ای ابامحمّد!» پس دست خدا را بر چشم و صورت من کشید و من خورشید، آسمان، زمین، خانه ها و همة آنچه در اتاق بود را دیدم.

آنگاه فرمود: «آیا دوست می داری این گونه باشی و برای تو همان چیزی باشد که دیگر مردم دارند و در روز قیامّت هم آنچه بر مردم می آید بر تو بیاید، یا اینکه می خواهی به همان وضعی که بودی برگردی و [در عوض] بهشت خالص از آن تو باشد؟»

گفتم: «به همان وضعی که بودم برمی گردم» پس دست خود را بر چشمم کشید و به همان وضع پیشین باز گشتم.8

شیخ طوسی در کتاب الغیبة ماجرایی را نقل می کند که از آن به خوبی می توان به آشکار شدن معجزات و نشانه ها از سوی امامان معصوم(ع) و هراس خلفای جور از این موضوع دست یافت. در این حکایت که محمّد بن خالد برقی آن را از محمّد بن غیاث مهبلی نقل می کند چنین آمده است:

هنگامی که هارون الرشید، ابا ابراهیم موسی [بن جعفر] را زندانی کرد و آن حضرت در زندان نشانه ها و معجزاتی را آشکار ساخت، رشید شگفت زده شد و از این رو یحیی بن خالد برمکی را فراخواند و به او گفت: ای اباعلی! آیا تو هم این عجایبی را که ما به آن گرفتار شده ایم، می بینی؟ آیا دربارة این مرد تدبیری نمی اندیشی که ما را از اندوه او رها سازد؟...9

10. مایه های ثبات و پایداری جهان

در اعتقاد شیعه، وجود امامان مایة امنیت و آرامش اهل زمین است. شیخ صدوق در ادامة بیانات خود دربارة دهمین ویژگی امامان معصوم می نویسد:

واجب است معتقد باشد آنها مایة امنیت ساکنان زمین هستند، همچنانکه ستارگان مایة امنیت ساکنان آسمان هستند.10

در این زمینه نیز چون دیگر موارد پیشین روایات فراوانی رسیده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

در روایتی که امیرمؤمنان علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است، چنین می خوانیم:

ستارگان امانی برای اهل آسمان اند، پس هنگامی که ستارگان نابود شدند، اهل آسمان نیز نابود می شوند و خاندان من امانی برای اهل زمین اند، پس هنگامی که خاندان من از بین بروند، اهل زمین نیز از بین می روند.11

در کتاب بحارالانوار نیز در ضمن بابی با عنوان: «انّهم أمان لأهل الأرض فی العذاب» بیش از شش روایت با همین مضمون نقل شده است.12

و سرانجام در توقیع شریفی که از سوی امام عصر(ع) خطاب به اسحاق بن یعقوب صادر شده، چنین آمده است:

و من امانی برای ساکنان زمین هستم همچنان که ستارگان امانی برای اهل آسمان هستند.13

برای روشن شدن مضمون این روایات لازم است چند نکته را یادآور شویم:

1. بر اساس پاره ای روایات، موجودات جهان تنها به ساکنان کرة زمین محدود نمی شود و در سایر کرات هم موجوداتی زندگی می کنند. چنانکه در روایتی از امیرمؤمنان علی(ع) می خوانیم:

این ستارگانی که در آسمان است، شهرهایی مانند شهرهای زمین است. هر یک از این شهرها با دو ستون نور به یکدیگر مرتبط می شوند که طول هر ستون در آسمان به اندازة مسافتی است که در 250 سال طی می شود.14

2. همة کهکشان ها و منظومه های نامحدودی که در آسمان ها وجود دارد به وسیلة نیروهای جاذبه ای که میان هستة مرکزی آن کهکشان یا منظومه و کرات پیرامون آن وجود دارد، حفظ می شوند، تا آنجا که اگر لحظه ای این نیروی جاذبه قطع شود همة کرات در هم ریخته و در اثر برخورد با هم نابود می شوند. این موضوعی است که هم در علم جدید به تأیید رسیده و هم در بیش از هزار سال پیش از کشف نیروی جاذبه، توسط قرآن کریم تبیین شده است. آنجا که می فرماید:

الله الذّی رفع السّموات بغیر عمد ترونها.15

خدا [همان] کسی است که آسمان ها را بدون ستون هایی که آنها را ببینید بر افراشت.

با توجه به دو نکتة یاد شده می توان گفت: استمرار حیات و بقای ساکنان همة کرات به استمرار حالت تعادل میان ستارگان، سیارگان و دیگر اجرام آسمانی که توسط نیروی جاذبه میان کرات برقرار می شود، بستگی دارد و اگر زمانی این ستارگان از بین بروند به دلیل از بین رفتن حالت تعادل، کرات دیگر از بین خواهند رفت. چنانکه اگر خورشید به عنوان بزرگ ترین ستاره و منظومة شمسی، از بین برود، کرة زمین و دیگر کرات منظومة شمسی در اثر برخورد با یکدیگر از بین می روند و حیات ساکنان زمین به خطر می افتد.16

3. خدای تعالی همچنان که ستارگان را قطب و محور منظومه و کهکشان های عالم قرار داده و با وجود آنها حیات و بقای سیّاره ها و دیگر اجرام آسمانی که در منظومه ها و کهکشان های بی شمار هستی قرار دارند، استمرار و دوام می یابد، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و به تعبیر بهتر حجّت های الهی را قطب و محور کلّ هستی قرار داده و همة نعمت ها، برکت ها و فیض های مادی و معنوی خود را به واسطة وجود آنها که خلیفه های خدا بر روی زمین هستند، نصیب بندگانش می فرماید.

این موضوع از بسیاری از روایات، ادعیه و زیارت های نقل شده از معصومین(ع) استفاده می شود. که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.

امام صادق(ع) به واسطة پدر بزرگوارش از جدّ گرامی خود، امام سجاد(ع) در این زمینه چنین روایت می کند:

ما کسانی هستیم که خداوند به وسیلة ما آسمان را از اینکه جز به اذن او، بر زمین فرو افتد، نگه می دارد و به وسیلة ما زمین را از اینکه ساکنان پریشان سازد، حفظ می کند، و به وسیله ما باران را فرو می فرستد، رحمتش را جاری می سازد، و برکات زمین را خارج می کند.17

در روایت دیگری که از امام حسن عسکری(ع) نقل شده است، در این زمینه چنین می خوانیم:

خدای تبارک و تعالی از زمان آدم تاکنون زمین را از حجّت خودش بر آفریدگان خالی نگذاشته است و تا روز قیامّت هم خالی نخواهد گذاشت، به واسطة اوست که بلا را از اهل زمین دفع می کند و به خاطر اوست که باران را فرو می فرستد و برکات زمین را بیرون می آورد. 18

در بخشی از زیارت «جامعة کبیره» در این باره چنین آمده است:

خداوند به وسیلة شما گشوده، به وسیلة شما پایان می دهد. به وسیلة شما باران را نازل می کند و آسمان را از اینکه جز به اذن او، بر زمین فرو افتد نگه می دارد و به وسیلة شما اندوه را می برد و سختی ها را بر طرف می سازد.19

در قسمتی از دعای «عدیله» موضوع ارتباط هستی و بقای حجّت حق، حضرت مهدی(ع) با بقا و هستی جهانیان، چنین بیان شده است:

به بقای او دنیا باقی است و به برکت او مردم روزی داده می شوند و به وجود او آسمان و زمین پابرجاست.20

4. همة آفریدگان برای استمرار حیات و بقایشان نیازمند فیض خداوندی هستند، به گونه ای که اگر یک لحظه این فیض قطع شود، هستی آنها به پایان می رسد. از آنجا که همة فیض های خداوندی به واسطة حجّت های الهی به مردم می رسد و همة بلاها و سختی ها به واسطة وجود آنها برطرف می گردد، این موضوع که بدون وجود حجّت های الهی حیات و بقای ساکنان کرة زمین به خطر می افتد، کاملاً قابل تصور است.

افزون بر روایات یاد شده، دسته ای دیگر از روایات نیز وجود دارند که در آنها با تعبیری دیگر بر پیوستگی بقا و حیات ساکنان کرة زمین با بقا و حیات اهل بیت عصمت و طهارت(ع) تأکید شده است. که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.

در یکی از این روایات، امام باقر(ع) از پیامبر خدا(ص) نقل می کند که آن حضرت خطاب به امیر مؤمنان علی (ع) فرمود:

من و یازده تن از فرزندانم و تو ای علی! لنگرهای زمین هستیم، خداوند به وسیلة ما زمین را استوار کرده که ساکنانش را در دل خود فرو نبرد. هنگامی که دوازده فرزندم از روی زمین بروند، زمین ساکنانش را در دل خود فرو می برد و به آنها مهلت داده نمی شود.21

این روایت با اندک تغییری در صدر آن در منابع فراوانی از رسول گرامی اسلام(ص) روایت شده است.

آن حضرت در روایت دیگری می فرماید:

تا پایان [امامت] دوازده تن از قریش، این دین پا برجاست. هنگامی که آنها رخت بربندند، زمین ساکنانش را در کام خود فرو می برد.22

در روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده است، آن حضرت در پاسخ این پرسش که: «آیا زمین بدون امام باقی می ماند؟» می فرماید:

اگر زمین خالی از امام بماند فرو می ریزد.23

روایات بسیاری با این مضمون نقل شده اند، که به همین تعداد بسنده می کنیم.24

11. وسیله های نجات و رستگاری امّت

شیخ صدوق(ره) یازدهمین ویژگی حجّت های الهی را این گونه بیان می کند:

واجب است معتقد باشد... مثَل آنها در این امّت مانند «کشتی نوح» و «باب حطّه» است.25

در زمینة این ویژگی امامان(ع) نیز روایات فراوانی رسیده است که در اینجا برخی از آنها را بررسی می کنیم.

ابوذر غفاری نقل می کند از پیامبر(ص) شنیدم که می فرمود:

همانا من دو چیز گران بها را در میان شما به یادگار گذاشتم: کتاب خدا و عترتم (خاندانم) و این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند، آگاه باشید که مثَل آنها در میان شما مانند کشتی نوح است که هر کس بر آن سوار شود نجات می یابد و هر کس از آن دوری کند غرق می شود.26

ابن عباس نیز نقل می کند که رسول خدا(ص) خطاب به امیر مؤمنان(ع) فرمود:

... مثَل امامان از نسل تو [بعد از من] مثل کشتی نوح است که هر کس بر آن سوار شود نجات می یابد و هر کس از آن کناره گیرد، غرق می شود.27

روایات دیگری نیز به همین مضمون از امامان معصوم(ع) نقل شده است که از ذکر آنها خودداری و به همین مقدار بسنده می کنیم.28

با توجه به روایات یاد شده می توان گفت: چون حجّت های الهی تنها معیارهای شناخت حق از باطل و معروف از منکرند، نجات و رستگاری نیز تنها در گرو پیروی و اطاعت از آنهاست و هر کس راهی جز راه آنها بپیماید و سر در گرو اطاعت کسی جز آنان بگذارد، جز گمراهی بهره ای نخواهد داشت.

قسمتی از زیارت «جامعة کبیره» که از امام هادی(ع) نقل شده است، این موضوع را به خوبی روشن می سازد:

هر که با شما دشمنی ورزید، نابود شد؛ هر که شما را تکذیب کرد، نومید گشت؛ هر که از شما دوری گزید، گمراه شد؛ هر کس به شما تمسک جست، پیروز شد؛ هر که به شما پناه آورد ، ایمنی یافت؛ هر که شما را تصدیق کرد، به سلامت رسید؛ هر که با شما همراه شد، هدایت یافت؛ هر کس شما را پیروی کند، بهشت پناهگاه اوست و هر کس به مخالفت شما برخیزد، آتش جایگاه اوست.29

تاریخ اسلام نیز خود بهترین گواه بر این موضوع است که چگونه کسانی که از هدایت های امامان(ع) سر پیچیدند و حاضر به اطاعت آنها و پذیرش ولایتشان نشدند، به وادی گمراهی و سرگشتگی افتادند و سرانجام به ولایت طاغوت سر سپردند.

در مورد تشبیه دومی که کلام شیخ صدوق به آن اشاره شده بود؛ یعنی «باب حطّة» باید گفت که:

«باب» در لغت به معنای جای داخل شدن، در، آنچه که با آن در بسته شود از چوب یا هر چیز دیگر و دروازه است. « حطّة» نیز مصدر از «حطّ، یحطّ، حطّاً» به معنای بار را بر زمین نهادن و فرود آمدن از بلندی است، البته به منای فرو ریختن گناه نیز آمده است.30

پیش از بررسی روایاتی که در این زمینه از پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده، لازم به یادآوری است که تعبیر «باب حطّة» ریشه ای قرآنی دارد. آنجا که می فرماید:

و إذ قلنا ادخلوا هذه القریة فکلوا فیها حیث شئتم رغداً و ادخلوا الباب سجّداً و قولوا حطّة نغفر لکم خطایاکم و سنزید المحسنین.31

و [نیز به یاد آرید] هنگامی که گفتیم «بدین شهر در آیید و از هر کجای آن خواستید فراوان بخورید و سجده کنان از در [بزرگ] درآیید و بگویید: [خداوندا] گناهان ما را بریز تا خطاهای شما را ببخشایم و [پاداش] نیکوکاران را خواهیم افزود.

امین الاسلام طبرسی در ذیل آیه یادشده می نویسد:

همة مفسران اتفاق دارند که مراد از «قریه» در این آیات «بیت المقدس» است و آیة کریمة «ادخلوا الأرض المقدسة؛ به سرزمین مقدس داخل شوید» آن را تأیید می کند [...] قتاده، حسن و بیشتر اهل علم می گویند معنای «حطّة» آن است که «خدایا گناه ما را فرو ریز و ما را بیامرز. این امر به استغفار است».

ابن عباس می گوید: آنها مأمور شدند که بگویند: «این امر حق است». عکرمه می گوید: آنها مأمور شدند که بگویند: «لااله الاالله» که خود این کلمات، گناه آنان را می ریخت و چون همة اینها سبب ریختن می شود، تعبیر به «حطّة» شده است.32

در روایات فراوانی، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به «باب حطّة» یا دری که ورود به آن موجب ریختن گناهان می شود، تشبیه شده اند، که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

ابن عباس از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود:

هر کس به دین من ایمان آورده، راه مرا پیموده و سنّت مرا پیروی می کند، باید به برتری امامان از خاندان من بر همة [افراد] امّتم باور داشته باشد. مثل آنها در این امّت، مانند «باب حطّة» در بنی اسرائیل است.33

امام علی(ع) نیز در همین زمینه می فرماید:

این بنی اسرائیل است که برای آنها دری گشوده شد که [ورود به آن] گناهانشان را فرو می ریخت و برای شما ای جماعت امّت محمّد! دری گشوده شده که گناهانتان را فرو می ریزد، این در اهل بیت محمّد ـ بر آنها درود باد ـ هستند که شما به پیروی از هدایت آنها و تبعیّت از راه آنها سفارش شده اید، تا بدین وسیله گناهان و خطاهای شما بخشیده شود و [پاداش] نیکوکارانتان افزوده شود. دری که گناهان شما را فرو می ریزد (باب حطّه) از دری که گناهان آنها را فرو می ریخت برتر است؛ زیرا آن از چوب بود و ما سخن گویان، مؤمن، هدایت گر و برتر هستیم.34

در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) نیز در ذیل آیة 58 سورة بقره آمده است:

اعتقاد ما به ولایت محمّد و علی[ص]، گناهان ما را فرو می ریزد و بدی های ما را ناپدید می کند.35

با توجه به این ویژگی اهل بیت عصمت و طهارت است که در بخشی از زیارت جامعة کبیره می خوانیم:

و خداوند درود (صلوات) ما بر شما و آنچه را که از ولایت شما مخصوص ما کرد، مایة نیکویی آفرینش [خلق و خوی] ما، پاکی جان های ما، پاکیزگی و پیراستگی [روح] ما و پوشانندة گناهان ما قرار دارد.36

12. سرسپردگان امر الهی

شیخ صدوق دوازدهمین ویژگی امامان معصوم را این گونه بیان می کند:

[واجب است که معتقد باشد]... آنها بندگان ارجمند خدایند که در سخن بر او پیشی نمی گیرند و خود به دستور او کار می کنند.37

کلام شیخ صدوق اشاره به آیه ای از آیات کلام خدای تعالی دارد، آنجا که می فرماید:

و قالوا اتّخذ الرّحمن ولداً سبحانه بل عبادٌ مکرمون لا یسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون.38

و گفتند: «[خدای] رحمان فرزندی اختیار کرده.» منزه است او. بلکه [فرشتگان] بندگانی ارجمندند، که در سخن بر او پیشی نمی گیرند، و خود به دستور او کار می کنند.

امام علی(ع) در بخشی از روایت مفصّلی که خطاب به ابوذر غفاری و سلمان فارسی ایراد شده است،39 می فرماید:

ما بندگان ارجمند خداییم، همان ها که در سخن بر او پیشی نمی گیرند و خود به دستور او کار می کنند.40

در قسمتی از زیارت جامعة کبیره نیز از امامان معصوم(ع) با همین تعبیر یاد شده است.41

با توجه به این ویژگی امامان معصوم(ع) می توان گفت: امامان معصوم(ع) از پیش خود نه چیزی می گویند و نه کاری انجام می دهند، بلکه آنها هر آنچه می گویند و هر آنچه انجام می دهند، همه به امر خداست. از این رو آنها معیار تشخیص حق و باطل و بیان کنندة حلال و حرام الهی اند و مردم با تسلیم در برابر آنها می توانند به راحتی به راهی که خشنودی خداوند در آن است، رهنمون شوند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان