روز جهانی کودک

شانزدهم مهر، برابر با یازدهم اکتبر، روز جهانی کودک نام گذاری شده است. این روز، فرصتی است که هر سال، درباره مسائل آینده سازان مرز و بوم بحث شود؛ یعنی فرصت ها، تهدیدها و نیز مشکلات پیش رویِ آنان، با کمک مربیان و دست اندرکاران مسائل کودکان بررسی گردد، تا آنان با سرعت هرچه بیشتر، در جاده ترقی و رشد به پیش روند.

اشاره

شانزدهم مهر، برابر با یازدهم اکتبر، روز جهانی کودک نام گذاری شده است. این روز، فرصتی است که هر سال، درباره مسائل آینده سازان مرز و بوم بحث شود؛ یعنی فرصت ها، تهدیدها و نیز مشکلات پیش رویِ آنان، با کمک مربیان و دست اندرکاران مسائل کودکان بررسی گردد، تا آنان با سرعت هرچه بیشتر، در جاده ترقی و رشد به پیش روند.

آمادگی کودکان برای تربیت

براساس برخی روایات، دوران رشد انسان، پنج مرحله دارد: جنینی، نونهالی، کودکی، نوجوانی و جوانی. هر یک از مراحل رشد، نقش سازنده ای در مراحل بعدی ایفا می کند. در دوران کودکی، یعنی در هفت سالگی، کودک بسیاری از مسائل را می فهمد و تشخیص می دهد. او در این سن، با کنجکاوی به مسائل می نگرد و قلب او، برای پذیرش هر عقیده ای آماده است. امام علی علیه السلام در این باره فرمود: «قلب کودک نورس، مانند زمین خالی است؛ آنچه در آن افکنده شود، آن را قبول می کند».

نقش پدر و مادر، در تربیت فرزند

همیاری، دوستی، محبت و آرامش میان دو عنصر اصلی خانواده، یعنی پدر و مادر، در تربیت فرزند نقشی اساسی و بسزا دارد. ناهماهنگی و اختلاف آن دو در شیوه تربیتی فرزندان، موجب از هم پاشیدگی خانواده و به وجود آمدن کودکان عقده ای، لجوج و بزهکار می شود. خیلی کم اتفاق می افتد در خانواده ای که پدر و مادر با هم اختلاف و نزاع دارند، فرزندانی شایسته و بااخلاق سالم به بار آیند. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «والدین، در اثر رعایت نکردن حقوق فرزند، عاق فرزند می شوند؛ چنان که فرزند به دلیل نادیده گرفتن حقوق والدین، مورد عاق پدر و مادر قرار می گیرد». بنابراین، از جمله حقوق فرزندان در مورد پدر و مادر این است که در تربیت او کوشا باشند و برای موفقیت در این امر، حداقل کاری که باید انجام دهند، این است که با همدیگر مهربان باشند و از اختلاف بپرهیزند، تا زمینه برای تربیت صحیح فرزند آماده شود.

کودک و محیط

کودک با روحی پاک و فطرتی سالم و بی آلایش به دنیا می آید. کودک در این دوران که دوران اولیه زندگی اش است، کاملاً انفعالی عمل می کند و تحت تأثیر اطرافیان و محیط اطراف خود قرار دارد. هر سخن و رفتاری را که بشنود و مشاهده کند، می کوشد از آن تقلید نماید و آن را انجام دهد. بنابراین، کودکی که در محیط سالم و با پدر و مادری نیکوکار همدم باشد، به گفتار و کردار نیکو روی خواهد آورد. بر عکس، کودکی که در محیط ناسالم بزرگ شود، با تقلید از رفتارهای ناهنجار پدر و مادر و اطرافیان، به بدی ها و زشتی ها عادت می کند و کمتر به دنبال کارهای نیک و شایسته می رود. امام علی علیه السلام فرمود: «هم نشینی با صالحان و نیکوکاران، دعوت کننده به صلاح و نیکی، و هم نشینی با هواپرستان، سبب فراموش کردن ایمان و موجب حضور شیطان است».

تربیت الگویی

بخش عمده تربیت کودک، از راه رفتارهای مربی صورت می گیرد که به صورت غیرکلامی، پنهان، خاموش و نامحسوس جلوه گر می شود. بنابراین، تنها بخش ناچیزی از رفتارهای کودک، آن هم به صورت ناپایدار و سطحی، از راه گفتار و پیام کلامی رخ می دهد. تربیت غیرکلامی، منبعی اثرگذار است و رضایت درونی کودک را فراهم می آورد. این نوع تربیت، در دل کودک و اعماق وجود او اثر می گذارد و دارای زبانی درونی، حسی، عاطفی و خاموش است؛ زبانی که تنها در سخنِ کردار، سخنِ صداقت، سخنِ صمیمیّت، سخنِ نگاه و سخنِ دل جاری می شود؛ زبانی بدون گفتار، ولی پر از حال است؛ زبانی بدون ادا، ولی سرشار از صفاست؛ زبانی که کودک، آن را با فطرت خود درمی یابد و هرگونه خلوص و عشقی را تشخیص می دهد.

کودک و پندپذیری

موعظه در شرایطی بر دل کودک اثر می گذارد که زمینه پذیرش آن، از پیش در او پدید آمده و به آن میل و رغبت داشته باشد. زمانی که کودک شما را قبول دارد و به شما علاقه مند است، او را موعظه کنید، ولی هنگامی که به شما بدبین شده، اقدام به موعظه نکنید؛ چون در این شرایط، بدبینی او به شما، نمی گذارد آن نصیحت را بپذیرد. لحیم گران هرگاه می خواهند ظرف مسی یا آهنی را لحیم کنند، ابتدا جایی را که باید لحیم شود، با سمباده پاک می کنند و اسید می مالند تا ذرات چرک و چربی از آن زدوده و پاک شود و مانع از جوش خوردن لحیم نگردد. انسان نیز زمانی که می خواهد فرزندش را نصیحت کند، برای اینکه نصیحت در دل او اثرگذار باشد، ابتدا باید موانعی همچون بدبینی، ناراحتی و خشم را که مانع اثرگذاری نصیحت می شود، از خود دور کند تا نصیحت او در دل کودک اثر داشته باشد.

تبعیض ناروا میان کودکان

 

تبعیض میان کودکان، موجب آثار بدِ تربیتی می شود و در آینده، برای خانواده و اجتماع مشکل آفرین است. سال ها از بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گذشته بود، ولی هنوز افکار دوران جاهلیت و تبعیض میان فرزندان وجود داشت. مردی عرب، آن روز برای انجام کاری دست دو فرزندش را گرفت و شرفیاب محضر رسول اکرم صلی الله علیه و آله شد. هنگامی که نشسته بود، یکی از فرزندان خود را در آغوش گرفت، به او محبت کرد و او را بوسید و به فرزند دیگرش توجّهی نکرد. حضرت که این صحنه تأثر انگیز را مشاهده کرد، نتوانست طاقت بیاورد. پس فرمود: چرا با فرزندان خود به طور عادلانه رفتار نمی کنی؟ آن مرد جوابی جز سکوت نداشت. او در آن روز دریافت که کارش اشتباه بوده است و فهمید که در محبت کردن نباید میان فرزندان فرقی گذاشت.

کودک و تنبیه بدنی

استفاده از شیوه تنبیه بدنی برای تربیت کودک، نه تنها هیچ فایده ای دربرندارد، بلکه برعکس، آثار زیانباری بر جسم و روح کودک برجای می گذارد؛ زیرا افزون بر اینکه کودک به تنبیه بدنی عادت می کند، وقار و هیبت پدر و مادر نیز نزد کودک خدشه دار می شود و راه را برای ادامه تربیت او می بندد. نقل است که کودکی، افراد خانواده و محله خود را از شیطنت هایش کلافه کرده بود. پدرش برای ادب کردن او، از تنبیه بدنی استفاده می کرد، ولی فایده ای نمی بخشید. روزی به نزد امیرمؤمنان علی علیه السلام رفت و مسئله را با ایشان در میان نهاد. حضرت فرمود: «برای ادب کردنش او را نزن، بلکه با او قهر کن، ولی مواظب باش قهرت زیاد طول نکشد و هرچه زودتر با او آشتی کنی».

کودک و آموزش قرآن

در روایات اسلامی، یکی از وظایف پدر مسلمان در مورد فرزند خود، آموزش قرآن دانسته شده است. در قرآن کریم از هر چیزی که برای تربیت انسان لازم بوده، فروگذاری نشده است. بنابراین، در صورتی که کودک مسلمان، در این دوران با مفاهیم قرآنی آشنا شود، در روح و روان او تأثیر می گذارد و در تمام دوران زندگی اش می تواند از آن بهره برداری کند. امام صادق علیه السلام فرمود: «بچه تا هفت سال بازی می کند، در هفت سال بعد قرآن می آموزد، و در هفت سال دیگر، حلال و حرام الهی را فرامی گیرد».

چند پیام تربیتی

اگر بتوانیم با مراقبت، ناکامی، محرومیت و رنج بردن فرزندانمان را تحمل کنیم، به مقاومت روحی، فضیلت معنوی و بزرگ منشی آنها کمک بیشتری می کنیم. آنها که رنج های بزرگ را به نیکی و شکیبایی تحمل کرده اند و مهارت کنار آمدن با مشکلات زندگی را در خود پرورانده اند، توفیق خودشکوفایی را در همه ابعاد به دست می آورند.

 

برای اینکه کودک، سعادت و لذت بزرگ را درک کند، باید با رنج های بزرگ تر آشنا شود. رنج های بزرگ، به تناسب ظرفیت رشد و تحمل کودک، بن مایه اقتدار و استحکام شخصیت او می شود.

 

استعدادی که پرورش نیافته، همچون سنگ مرمری است که دستِ هنرمند از آن، پیکر زیبنده ای نساخته باشد. همان گونه که زیبایی پیکرسنگ با ضربه های چکش ایجاد می شود، زیبایی کمال و پختگی کودک نیز از راه ضربه های سازنده و مشکلات و موانعِ رشد دهنده به دست می آید.

 

رقابت میان بچه ها، تا زمانی مفید و سازنده است که به حسادت نیانجامد. اما بسیاری از رقابت هایی که میان بچه ها ایجاد می کنیم، ناگزیر به حسادت می انجامد. رقابت باید بستر رفاقت باشد و اگر به ضد آن تبدیل شود، بهتر است از گسترش آن جلوگیری کنیم.

 

برجسته ترین و موفق ترین چهره های معرفت و معنویت، کسانی بوده اند که یاد گرفته اند چگونه به زندگی امیدوار باشند. اگر بتوانیم امید داشتن را به فرزندانمان یاد دهیم، بسیاری از خوبی های دیگر را به آنها یاد داده ایم. امید یعنی احساس جاودانگی و پیروزی در همه لحظات. افرادِ امیدوار، به آینده نگاه می کنند و افراد ناامید، به گذشته. امیدوارها، نیروی روانی خود را صرف سازندگی و نوآوری، و افراد ناامید، این نیرو را صرف حسرت خوردن و سرزنش کردن خود می کنند.

 

آنچه این دنیا را همواره به صورت جهنم درآورده، این است که انسان همیشه سعی کرده آن را برای خودش به صورت بهشت درآورد. اگر از همان ابتدا به کودکان خود بیاموزیم دنیا فقط محل آسایش نیست، می توانیم به درک سعادت و خوش بختی واقعی آن ها کمک کنیم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان