اندلس در سال (91 ه ق) به پیکر جغرافیایی اسلام پیوست واگر مسلمانان در قرن هشتم میلادی آخرین اثر نفوذ مسیحی را از منطقه کوهستانی شمال برانداخته بودند، تاریخ اسپانیا یکسره دگرگون شده بود. اما پپشوایان مسیحی در اوائل بر اثر اختلافات از کار افتاده بودند؛ اما نهضت استرداد مشوق اتحاد نهایی آنها بود، که در سال 628 (ه ق) میان «کاستیل» و «لیون» انجام گرفت و تانیمه قرن سیزدهم میلادی اگر «غرناطه» را نادیده بگیریم، جنبش استرداد به نتیجه کامل رسیده بود. تا بالاخره آخرین متصرفات مسلمین در اسپانیا یعنی غرناطه توسط سپاه کاستیل از دست شان خارج شد و صلیب به جای هلال بر برجهای شهر برافراشته شد. و به دنبال آن مسیحی کردن اسپانیا از اهداف اولیه حاکمان اسپانیا قرار گرفت. (1)
فتح سیسیل آخرین جنبشی بود که عربها را به شمال آفریقا و اسپانیا کشانیده بود. فاتحین سیسیل و قسمتی از اروپای مرکزی در قرن نهم، اغلبیان قیروان بودند.می توان گفت در سال 32 ه ق که ناو گروه روم شرقی در اسکندریه درهم شکست و نفوذ دریایی در مدیترانه شرقی بدست عربها افتاد؛ نخستین حمله به سیسیل که تابع روم شرقی بود، صورت گرفت. دولت نیرومند «اغلبیان» که در سال اول قرن نهم، در «قیروان» شکل گرفت، درسال 212 ه ق یک شورشی «سیراکوری» بر ضد حاکم رومی از امیراغلبی کمک خواست وفرصت مناسب برای حمله بدست آمد،ودرسال 229 ه ق اولین موفقیت در گشودن سیسیل را بدست آورد و به دنبال آن فتح خود را تکمیل کرد و به مدت 189 سال سیسیل در اختیار مسلمین قرار گرفت. (2) ...
***
در دوران «نرماندها» فرهنگ اسلامی در سیسیل به اوج رسید و به عنوان کانال سوم، فرهنگ اسلامی به غرب راه یافت.(20) «روجر» از حاکمان سیسیل،به تشویق فرهنگ اسلامی مبادرت می نمود و بیشتر سپاهیان او را مسلمانان تشکیل می دادند و مسلمین در آنجا درانجام مراسم دینی آزاد بودند؛ و حتی سازمان اداری دوران اسلامی را حفظ کردند، بطوری که برخی از مسلمانان تا قرنها بعد، در سیسیل، همچنان صاحب مناصب عالی بودند. به عنوان مثال «ابوعبدالله محمد بن محمد ادریس» بزرگترین جغرافی دان و نقشه کش قرون وسطی، مایه رونق دربار روجر بود.
«فردریک دوم» (21) از پادشاهان سیسیل نیز به جهان اسلام توجه بسیار داشت. وی لباس مسلمانان را می پوشید و به حق می توان او را آغازگر دوران نهضت ایتالیا بشمار آورد. آنها چون پلی، پایه های فرهنگ اسلامی را به شبه جزیره ایتالیا و وسط اروپا راه دادند و می توان گفت، سیسیل در زمینه فرهنگ اسلامی تالی اسپانیا و خیلی جلوتر از سوریه در دوران جنگ های صلیبی بوده است.
ایجاد تیره های دورگه در «لبنان» و «بیت اللحم» و مناطق دیگر و تلاقی دو فرهنگ شرق و غرب را نیز در این زمینه می توان یادآور شد. برخی از این تیره ها مثل خاندان کرم، فرنجبه، صلیبی، در لبنان نسب فرنگی خود را تاکنون حفظ کرده اند؛ و در طول تاریخ موجب تحولاتی نیز شده اند. (22)
پی نوشت ها:
1- ر.ک به: عنان، محمد عبدالله، تاریخ دولت اسلامی در اندولس، (انتشارات تهران، 1366)، 2 جلد، ج 1، صفحه 36 - 59 و93 - 126
2- ر.ک به: گوستاولوبن، تاریخ تمدن اسلام و غرب، ترجمه سید هاشم حسین، (تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1347)، صفحه 368 - 383 و احمد، عزیز، تاریخ سیسیل در دوره اسلامی، ترجمه نقی لطفی و محمد جعفر یاحقی، (تهران مرکز انتشارات علمی و فرهنگی،) ص،168 و ص،1- 9 و حتی فیلیپ ک. تاریخ عرب ترجمه ابوالقاسم پاینده، (تبریز، شفق، 1344)،ج 2،ص 769 -781.
20- ر.ک به: احمدعزیز، پیشین،ص 148 و153 و ص 4 و 123
21- حتی فیلیپ ک، پیشین،ص 777-779،ونیز ر.ک.به: احمدعزیز، پیشین، ص 140-244 و محمد عبدالله عنان، پیشین، ج 1، ص 63.
22- حتی فیلیپ ک، پیشین، 846، ر.ک به: گوستاولوبن، پیشین، ص 389-390.