علی و دنیا

تاکنون در مدح و ذم زهد و زاهدان بسیار شنیدهایم. تعاریف متعدد و گاه متناقضی از این واژه هم در میان خواص و هم عامه مردم وجود دارد.این تشتت خودبخود باعث چندگانگی زاهدان نیز شده است.در این نوشتار برآنیم تا خصوصیات و شاخصههای اصلی و اساسی زهد ورزیدن را از نظر پیشوای زاهدان بررسی و مرور نماییم.

تاکنون در مدح و ذم زهد و زاهدان بسیار شنیدهایم. تعاریف متعدد و گاه متناقضی از این واژه هم در میان خواص و هم عامه مردم وجود دارد.این تشتت خودبخود باعث چندگانگی زاهدان نیز شده است.در این نوشتار برآنیم تا خصوصیات و شاخصههای اصلی و اساسی زهد ورزیدن را از نظر پیشوای زاهدان بررسی و مرور نماییم.

زهد در لغت به معنای ناچیز انگاشتن، بیمهری و بیاعتنایی، پرهیزکردن و ترک کردن آمده است.

امّا در معارف اسلامی، اصطلاح زهد، از معنای خاصی برخوردار است؛ زهد در مقابل حرص و آز و دنیاپرستی قراردارد. علامه امینیدر الغدیر مینویسد: «ناگفته پیداست که زهد پیشگی با کسب مال مشروع تضادی ندارد؛ زیرا حقیقت زهد آن است که مال و ثروت، مالک تو نباشد، نه آن که تو مالک آن نباشی» از عبارات مزبور چنین برمیآید که زهد، پرهیز ازدنیاپرستی و حرص و آز است، نه پرهیز از به دست آوردن دنیا. زهد، ستیز با دنیا نیست، دنیا را مملوک و برده خویش داشتن و در چارچوب مجوزهای عقل و ایمان در جهت قرب الیاللّه از آن بهرهمند شدن است.

بنابراین، زهد اسلامی غیر از زهد تحریف شدهایاست که در میان تارکان دنیا مشاهده میشود.

تجلّی زهد راستین

علی(ع) در دنیا بود، ولی برای آخرت میزیست. او از یک سو، از دنیا به عنوان آب بینی بز یاد میکندو از سوی دیگر، آن را محل کسب و تجارت بندگان شایسته خدا میداند.

با طرح دو پرسش بهتر می توان به دیدگاه آن حضرت در باب دنیا و زندگی دنیوی راه یافت:

آیا دنیا لیاقت و ظرفیت انجام عبادت و تکالیف الهی را دارد؟

در پاسخ به این پرسش است که امام(ع) از دنیا به عنوان «متجرُ أولیاءاللّه» (محل کسب و تجارت بندگان شایسته خدا) یاد میکند.

آیا شایسته است، انسان که اشرف مخلوقات است و با آفرینش او، خدا از خود به عنوان «احسن الخالقین» یاد کرده است، به این دنیا دل ببندد و شیفته آن شود و ظرف دل خود را مملوّ از محبّت آن کند؟

در پاسخ به این سؤال، باید دانست که دنیا در نظر امیرمؤمنان(ع) از حیث ارزش عرفی کمتراز آب بینی بز است و آن را سه طلاقه کرده است و در این عرصه است که علی(ع) به دنیا زهد میورزد.

معنای تنزّه و وارستگی، شیفته تعلقات و تمتعات زندگی نشدن، و آخرت را فدای دنیای زودگذر ننمودن است.»

آری، آنچه آدمی را از صراط مستقیم منحرف میسازد،وجود دنیا و نعمتهای آن نیست، بلکه شیفتگی و دلبستگی به دنیاست که موجب غفلت از خدا میشود و غفلت، ریشه بسیاری از تباهیهاست؛ چنان که رسول خدا(ص) فرمودند: «رأس الخطیئة حبُّ الدنیا.»

چنانکه فرمودند: «رأس الدین ترکالدنیا»

نگرش امام(ع) درباره دنیا

علی(ع)، دیدهبیدار جهان آفرینش و چشمان بینای حقیقت و کشتی نجاتبخش امت است.

علی، نه شیفتهدنیاست و نه از آن بریده است. او دنیا و آخرت را به یک چشم مینگرد؛ زیرا دنیا را وسیلهای جهت تأمین توشه آخرت میداند. بر این اساس، امام(ع) وقتی دیدند،یکی از یارانشان دنیا را مذّمت میکند فرمودند:

«ای کسی که به نکوهش از دنیا میپردازی در حالی که تو خود به غرور دنیا گرفتار شدهای و فریفته باطلهای آن هستی،آیا در حالی که تو خود مغرور به دنیا هستی مذمّت آن میکنی؟

کی دنیا تو را گول زده و چه موقع تو را فریب داده است؟ تو بگو که در زندگی چه اندازه به دست خود بیماران را پرستاری کردی؟ در کنار بستر آنها مراقب آنها بودی، درخواست شفای آنها را نمودی و از طبیبان برای آنها دارو خواهش کردی؟ در حالیکه، این دنیا جایگاه صدق و راستی است برای آنکس که با آن به راستی رفتار کند، و خانه تندرستی است برای آن کس که از آن چیز بفهمد، و سرای بینیازی است برای آن کس که از آن توشه برگیرد، محل اندرز است برای آن که از آن اندرز گیرد. دنیا مسجد دوستان خداست، و نمازگاه فرشتگانپروردگار، و محل نزول وحی خدا و تجارتخانه اولیای حق، آنها در این جا رحمت خدا را به دست آوردند و بهشت را سود خود قرار دادهاند.»

امام صادق(ع)،حضرت امیرالمؤمنین(ع) را این گونه وصف میفرمایند: «علی، هرگز در دنیا لقمه حرام بهدهان خود نزدیک نکرد (لقمه حرام نخورد) نه کم و نه زیاد.

هرگز دو عمل خدایی، بر او عرضه نگشت، جز آن که او پر زحمت تر و سخت تر آن را انتخاب کرد.

هرگز مسأله دشواری برای پیامبر(ص) رخ نداد، جز آن که علی(ع) را جهت حلّ آن پیش فرستاد، هیچ کس طاقت زندگی پیامبروار را جز او ندارد. او به گونهای زندگی میکرد، که گویا بهشت و جهنم را در پیش چشمان خود دارد.

از اموال شخصیخود، هزار بنده را خرید و در راه خدا آزاد کرد، غذای او بسیار ساده بود، نان و نمک،لباس او بسیار ساده بود از جنس کرباس، اگر دامن لباس او قدری بلند بود قیچی به دست میگرفت و خود آن را اصلاح مینمود.

ماهیت دنیا در دیدگاه علی(ع (

دنیا در ذات خود، نه ممدوح است و نه مذموم. اگر اعمال ما در آن، زمینه فراهم آمدن توشه زندگی اخروی شود، پسندیده است و اگر موجب شقاوت و غفلت از خدا گردد، ناپسند. دنیا محل انتخابهاست.

«این خانه، خانه امتحان است، خانه انتخاب است، محل اندوختن ثواب و کسب رحمت الهی است، شهوات آن عامل امتحاناند.»

اگرآدمی شیفته و دلداده زندگی و جاذبه ها و تمتعات آن باشد، دنیازده است و اگر زهد ورزیده، مشغول اندوختن توشه زندگی اخروی باشد و زاهدانه زندگی کند به سر منزل مقصود میرسد.

زهد در مکتب علی(ع)

زهد، در دیدگاه امیرمؤمنان، وارستگی و عدم وابستگی قلبی به دنیاست. زهد در دیدگاه علی(ع) دنیاگریزی نیست، بلکه ستیز با بندگی دنیاست. آن حضرت(ع) حقیقت زهد را از دو آیه شریفه از قرآن کریم استنباط نموده، میفرمایند: «حقیقت زهد اسلامی را می توان از دو آیه قرآن به دست آورد، آیهای که میفرماید: بر آنچه از دست شما (از نعمت های دنیوی) رفت، تأسف مخورید و به آنچه که به دست آمده است، دل نبندید و خوشحال نباشید و کسی که به گذشته تأسف نخورد و به آنچه دارد مغرور نگردد، او حقیقت زهد را دریافته و اوّل و آخر ماهیت آن را به دست آورده است.»

البته زهد مطلوبِ علی(ع) دارای ارکانی است که با توجه بدان میتوان زهد اسلامی را از زهد مسیحی و رهبانیت، صوفیگری و درویش مسلکی که جز جامعهگریزی و نادیده انگاشتن کار، تلاش، فعالیت و خدمات به همنوعان ثمرهای ندارد، باز شناخت.

 

دنیای ممدوح و مذموم

دنیا و زندگی دنیوی را میتوان به دو بخش ممدوح و مذموم تقسیم نمود. دنیای ممدوح همان است که انسان آن را وسیله جلب رضای خدا و فراهم آمدن توشه زندگی اخروی خود قرار دهد و دنیای مذموم دنییی است که موجب غفلت انسان از خدا و وظیف الهی وی گردد و او را به عصیان وا دارد. امام(ع)درباره ین قسم از دنیا میفرمیند:

«ای دنیا! از من دور شو! اَفسارت را بر گردنت انداختم، تو را رها کردم. من از چنگال تو رهیی یافته، و از دامهای تو رستهام و از لغزشگاه هیت دوری گزیدهام. کجیند پشیمانهیی که با شوخیهیت آنها را مغرور ساختی؟ کجیند ملتهیی که با زینتها و زخارف خود، آنها را فریفتی؟ آنها اکنون گروگان گورستان ها و درون لحدها شده اند.

ای دنیا! سوگند به خدا، اگر تو شخصی دیدنی و دارای قالبی حسی بودی، «حدود» خدا را به خاطر آن که بندگانی را از راه آرزوها فریب دادهای، بر تو جاری میساختم و کیفر پروردگار را در مورد ملتهیی که آنها را به هلاکت افکندی، و قدرتمندانی که آنها را تسلیم مرگ و نابودی نمودی و هدف انواع بلاها قرار دادی، دربارهات اجرا میکردم.

هیهات! کسی که در لغزشگاههای تو قدم گذارد، سقوط میکند. کسی که بر امواج بلاهای تو سوار گردد، غرق میگردد. (اما) کسی که از دامهای تو، خود را برکنار دارد پیروز میگردد.

کسی که از دست تو سالم رسته، هیچ ناراحت نیست که معیشت او به تنگی گرییده؛ چرا که دنیا در نظر او همچون روزی است که زمان زوال و پیان گرفتنش فرارسیده.

از من دور شو! سوگند به خدا! من رام تو نخواهم شد تا مرا خوار سازی. و زمام اختیارم را به دست تو نخواهم سپرد که به هر کجا خواهی ببری!

به خدا سوگند،سوگندی که تنها مشیت خدا را از آن استثنا میکنم، آنچنان نفس خویش را به ریاضت وا دارم که به یک قرص نان، هر گاه به آن دست یابم، کاملاً متمیل شود و به نمک به جای خورش قناعت نمید، و آن قدر از چشمهیم اشک بریزم که همچون چشمهای ... خشکیده، دیگر اشکم جاری نگردد.

یا همانند بعضی از افراد که بسان گوسفندان در بیابان شکم خود را پر میکنند و میخوابند، و یا همچون دسته دیگری از آن ها که در آغلها از علفسیر میشوند و استراحت میکنند، علی هم بید همانند آنان بخورد و به استراحتبپردازد؟ در ین صورت چشمش روشن باد که پس از سالها عمر به چهارپیان رها شده و گوسفندانی که در بیابان میچرند، اقتدا کرده است.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر