آب و اهمیت آن
در تعریف آب گفته اند: آب، مایعی است بی رنگ، بی بو و بی طعم؛ ولی این، تعریف کاملِ آب نیست، بلکه بی رنگی، بی بویی و بی طعمی آب جزو صفات آن است و اصولاً هیچ چیز عالم را نمی توان با تعریف، همان گونه که هست بیان کرد؛ برای نمونه در تعریف «زید» که انسان است می توان صفات و ویژگی های اخلاقی، قد و قامت و رنگ پوست و احیاناً میزان تحصیلات او را برای شناساندنش بیان نمود؛ اما هیچ تعریفی نمی تواند وجود زید را آن چنان که هست بیان کند. (1)
مغز انسان نزدیک به یک کیلو و چهارصد گرم وزن دارد و محاسبه محققان نشان می دهد که 85 درصد آن، آب است؛ یعنی نزدیک به 1190 گرم آب و 210 گرم مواد حل شده در این آب، مغز را تشکیل می دهد. این شناختِ بسیار سطحی، روشن می کند که آب و این مواد عادی به تنهایی باعث ایجاد فکر و علم نمی شود؛ ولی می تواند عامل شناخت علم باشد. (2) توضیح آن که: حقیقتِ حیات، هرچه باشد موهبتی الهی است؛ اما تاثیرآن، جز در یک گونه ویژه ای از ماده، بروز نمی کند و یکی از ویژگی های این گونه ماده این است که همیشه حیات در سلول های جسم انسان و هر جنبنده ای به صورت علمی امکان پذیر نیست، مگر این که در هر یک از سلول ها اندازه ای آب به تناسب نوع سلول موجود باشد. در پاره ای از اجزای بدن انسان یا حیوان، آب به نسبت خیلی کمتر وجود دارد. این اجزا بیشتر ترشحات منجمدی هستند؛ مانند ناخن که حیاتی در آن نیست؛ یعنی مرده است.
موضوع حیات و روح در بدن انسان، هم چون وجود متکلّم در دستگاه تلفن است؛ اما حقیقت آن دانسته نمی شود. می توانیم درباره این تشبیه، چنین توضیح دهیم که هرگاه آب را که عنصر اصلی و عامل ریشه ای حیات ماده است از آن بگیریم، حیاتِ جسم به مرگ تبدیل می شود و دیگر آن جسم برای داشتن حیات شایستگی ندارد. (3)
شخصی از امام صادق علیه السلام از مزه آب پرسید. قصد او از این پرسش این بود که امام نتواند به آن پاسخ دهد و از این رو از عظمت و مقامش کاسته شود. اما در پاسخ فرمود: برای تفقه (کسب دانش) بپرس نه برای خرده گیری (عناد). مزه آب، مزه هاست و با دیگر مزه ها شباهتی ندارد و نیز ممکن است بگوییم مهم ترین سبب زندگی و بقای آن، آب است؛ گویی هر کسی هنگام آشامیدن آب، طعم زندگی را می یابد. (4)
در ساختمان بدن انسان، بیش از هر چیز، آب به کار رفته است. بنابر تحقیقات «فهلینگ» در 2/5 ماهگی، 94%، در 4 و 5 ماهگی، 90%، در 7 ماهگی، 80% و در هنگام زایمان 99% وزن نوزاد آدمی، آب است و از دیدگاه زیست شناسان، انسان به اسفنجی می ماند که از هر سو آب را فراگرفته باشد. (5)
یکی از فواید مهم آب، این است که هر موجود زنده ای از آن می آشامد و حرارتی را که از گردش خون تولید می شود، از میان می برد. بخش مهم آن حرارت، با تنفس و اکسیژنی که از هوا گرفته می شود از میان می رود؛ اما بخشی از آن که به اشخاص، اوقات و غذا بستگی دارد جز با آب از میان نمی رود. آب سبب ادامه حیات و آتش نگرفتن ماشین بدن است.
افزون بر اینها، آب، دستگاه های بدن را تصفیه می کند و ریه ها و شریان ها را از سموم پنهانی و آلودگی ها پاک می کند که اگر چنین نباشد آدمی به اندک زمانی می میرد. این دفع، گاهی به صورت عرق و زمانی به شکل ادرار، تحقق می یابد. آب، در حقیقت به تنظیم و ترتیب واکنش های درونی بدن، کمک می کند؛ زیرا بدون وجود آب، هیچ عمل و تغییر شیمیایی نمی تواند در بدن انجام گیرد و در نتیجه، غذا به سلول ها نمی رسد و زندگی مختل می گردد. آب به صورت محلول در خون و شیره های گوارشی یافت می شود و از مهم ترین اجزای خون، به شمار می رود. بدن تنها هنگامی می تواند مواد معدنی را استفاده کند که در آب، به صورت محلول درآمده باشد.
دست کم 2/3 وزن بدن، آب است و هر روز تقریباً دو لیتر آب از بدن دفع می شود و این کار از ریه ها و پوست به شکل تبخیر و عرق از مجاری کلیوی و گوارشی به صورت فضولات انجام می گیرد. (6)
با آن که یکی از اجزای آب، ماده سوزنده ای به نام هیدروژن است، خداوند آن را با اکسیژن درآمیخته و وسیله تبرید قرار داده است.
کلمه «ماء» 63 بار در قرآن مجید آمده است. آیه ای که بیش از همه به نقش آب در زندگی اشارت دارد، آیه سی ام سوره انبیا است که می فرماید:
آیا کافران ندیده اند که آسمانها و زمین بسته بودند آن گاه آنها را گشودیم [و گسترش دادیم] و هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم؛آیا ایمان نمی آورند؟ (7)
در بیشتر آیاتی که واژه «ماء» به کار رفته، به نزول باران که زنده کننده زمین و رویاننده گیاهان، درختان، میوه ها و حبوبات است اشاره شده است؛ مانند آیه 22 سوره بقره:
... خداوند از آسمان، آبی فرو فرستاد که بدان وسیله برای رزق و روزی شما از ثمرات رویانید؛ در این صورت، برای او [شریکان و] اضدادی قرار ندهید... . (8)
و در آیه های 67 و 68 سوره واقعه چنین آمده است:
خبر دهید از آن آبی که می آشامید. آیا شما آن را از ابر فرو فرستاده اید، یا ما؟ اگر می خواستیم هر آینه آن را شور و تلخ قرار می دادیم پس چرا [برای این گونه نعمت ها] سپاس گزاری نمی کنید؟(9)
در آیه دیگری آمده است: «و [کوه های] استوار برافراشته در زمین قرار دادیم و آب خوش گواری به شما آشاماندیم». (10) از این آیه چنین برمی آید که آفرینش کوه ها و آب خوش گوار به هم وابسته است و به ویژه که جمله دوم (و آب خوش گوار به شما آشاماندیم) به جمله اول عطف شده است که میان معطوف و معطوف علیه باید تناسب وجود داشته باشد. توضیح آن که: بر اثر باریدن برف و باران در مکان های بلند و کوه ها و نفوذ آن در لابه لای سنگ ها و شن ها به اعماق زمین فرو رفته و پس از عبور از مجاری طولانی و سپس ظاهر شدن در سطح زمین به صورت چشمه و قنات، خداوند مهربان بهترین آب تصفیه شده را در دسترس ما قرار داده است.
همان گونه که گفتیم آب از نیازمندی های ضروری هر موجود زنده است و حیات در روی زمین به آن بستگی دارد؛ از این رو خداوند مهربان آن بسیار فراوان در عالم ایجاد کرده تا همه موجودات بتوانند از آن بهره مند شوند.
در توحید مفضّل چنین آمده است:
نیازمندی آدمی به آب از نیازمندی اش به نان بیشتر است؛ زیرا مقاومت وی در مقابل گرسنگی، بیشتر از تشنگی است و نیازمندی به آب، بیشتر از نیازمندی به نان است؛ چون برای آشامیدن، وضوگرفتن، غسل کردن، شستن جامه ها، آب دادن چهارپایان و آبیاری زراعت ها به آب نیازمند است، از این رو آب فراوان است، به گونه ای که به رایگان در اختیار مردم قرار گرفته تا برای به دست آوردن آن به سختی و زحمت نیفتد و به دست آوردن نان را این گونه قرار نداد تا مردم به تلاش و کوشش وادار شوند و از فساد اخلاق و تبه کاری محفوظ بمانند ... . (11)
در سخنان پیشوایان دین به آب بسیار اهمیت داده شده از آن مدح شده است. از پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان روایت شده است: «آب در دنیا و آخرت، برترین آشامیدنی است». (12)
با توجه به این که 2/3 وزن بدن آب است و برای انجام دادن کارهای گوناگونی همچون گوارش، گردش خون، جذب و دفع و ... برای ادامه حیات بایسته است درباره استفاده کردن از آب، در روایات به نکاتی اشاره شده که در مباحث آینده از آنها گفت و گو خواهد شد؛ برای نمونه:
- پس غذا، نوشیدن آب، خوب است و کار معده را آسان می کند. (13)
- پس از خوردن غذای چرب، آشامیدن آب، زمینه ساز بیماری است. (14)
- زیاده روی در آشامیدن آب، مکروه و موجب بیماری است. (15)
- بهتر است آشامیدن آب به گونه مکیدن باشد و با چند جرعه آشامیده شود و انسان، یک باره یا یک نفس آب را سرنکشد؛ زیرا سبب درد شکم است. (16)
و نیز در احادیثی توصیه شده که آب، استفاده پزشکی کنید و تب را با آب سرد، از میان ببرید. از امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده: «بر تب دار، آب سرد بریزید، چون حرارت تب را از میان می برد». (17)
دستور اسلام درباره تمیز نگه داشتن آب
پیش از این گفتیم که آب برای هر موجود زنده ای جنبه حیاتی دارد و از ضروریات است و نیاز انسان به آب پاکیزه برای غسل، وضو، شست و شو و نظافت از دیگر جانداران بیشتر است و در صورتی که آب، آلوده باشد آثار ناگوار و زیان باری در پی دارد و زندگی را به خطر می اندازد.
آب به همان نسبتی که در تندرستی آدمی و ادامه حیات وی موثر است، هنگامی که آلوده باشد، سلامت و زندگی را به وضع تاسف بار و مرگ آوری دگرگون می کند، چنان که اگر به میکروب و یا آلوده گردد ممکن است در مدت کوتاهی، جان صدها هزار نفر یا بیشتر را به مخاطره افکند؛ از این رو، در این زمان، مردم به ویژه دانشمندان برای پاکیزه بودن و تصفیه آب اهمیت به سزایی قائلند. (18)
اسلام بیش از چهارده قرن پیش در میان مردمی که هیچ گونه آگاهی از نظافت و بهداشت نداشتند، برای بهداشت و آلوده نکردن آب و محیط زندگی مقرراتی را وضع و آلوده نمودن آب را ممنوع کرده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از قضای حاجت کردن زیر درخت میوه و کنار چاه های آب و نهرها که مردم از آب خوش گوار آن استفاده می کنند نهی فرموده است. (19) هم چنین آن حضرت، از آب دهان انداختن در چاهی که آب آشامیدنی مردم از آن تامین می گردد، منع فرموده است. (20)
در روایت دیگر آمده است:
در آب بول نکنید؛ زیرا موجودات زنده ای در آن وجود دارد که با ادرار و غایط، اذیت [و نابود] می شوند. (21)
در روایت دیگر چنین آمده است:
و قضای حاجت نکن در کنار نهری که آب، در آن جریان دارد؛ زیرا در نهرها ساکنانی از فرشته هستند و [نیز] نباید در آب ایستاده، قضای حاجت کرد؛ چون آن را نجس و آلوده می کند و نیازمندان برای نماز یا شرب و غسل از آن برمی دارند و از آن آگهی ندارند (22) [در نتیجه دچار ضرر و بیماری می گردند]
از این گونه روایات، فهمیده می شود که آب جاری موجوداتی دارد که بر اثر بول و غایط اذیت می شوند و از ذیل آن، این معنا بر می آید که در آبِ ایستا با بول و غایط، بیشتر آلودگی ایجاد می کند؛ چون علت جایز نبودن آلودگی آب را، شرب و استعمال آن دانسته؛ اما علت عدم جواز را در نهر جاری، اذیت شدن ساکنان آب معرفی کرده است و این می رساند که امام علیه السلام جنبه های طبیعی را یادآور شده است؛ بدین معنا که آلوده کردن آب جاری از این جهت که زیاد است و تحرک دارد و از سوی دیگر بر اثر گرفتن اکسیژن از هوا، تنها موجب مزاحمت و اذیت و ناراحتی ساکنان (میکروب های نافع) آب می گردد که ممکن است پس از چندی بر اثر مبارزه، بر میکروب هایی که از راه مدفوع وارد آب جاری شده اند، غلبه نمایند؛ اما آب راکد به سبب کم بودن، تحرک نداشتن و جذب نکردن اکسیژن، توان مبارزه را ندارد؛ در نتیجه، این گونه آب ها موجب بیماری و زیان مصرف کنندگان می گردد.
اهمیت آب تصفیه شده
پیش گفتیم که هر موجود زنده ای به آب نیاز دارد؛ از این رو انسان باید همیشه آب سالم و خالص به اندازه کافی در اختیار داشته باشد. آب به لحاظ فردی برای نوشیدن، پخت و پز، حمام کردن، شستن ظروف و لباس و ... مورد نیاز است.
آب اگر آلوده باشد، موجب بیماری های حصبه، اسهال خونی، وبا و ... می شود؛ اما امروز به علت پیشرفت مهندسی بهداشت و نظافت در منابع آب از نظر بهداشتی گستره آن بیماری ها اندک است.
در طبیعت، آبی که از نظر شیمیایی کاملاً خالص باشد، یافت نمی شود. آب از حیثِ شیمیایی از هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده؛ ولی در عمل ممکن است دارای ناخالصی ها و مواد شیمیایی دیگری هم چون گرد و خاک، میکروب، مواد معدنی و ... باشد.
هر شهر و دهی با مشکل تهیه آب کافی و بهداشتی روبه رو است؛ زیرا مهم ترین عامل در تندرستی و بهداشت مردم، آب سالم می باشد. آب سالم آن است که از میکروب عاری، صاف، بی رنگ، بی بو و بی مزه باشد.
روش طبیعی تصفیه آب
آب، پیوسته به وسیله طبیعت تصفیه می شود. در میان آب های طبیعی، آب باران از همه خالص تر است؛ زیرا تبخیر و تراکم، آن را تصفیه می کند.
از امیرمؤمنان علیه السلام روایت شده: «آب آسمان را بیاشامید که آن پاک کننده بدن است و جلوی بیماری ها را می گیرد...». (23)
در روایت دیگر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین نقل شده است:
...آب باران را پیش از آن که به زمین برسد می گیرند، سپس در ظرف پاکیزه ای قرار می دهند و هفتاد بار حمد و هفتاد بار قل هوالله احد و هفتاد بار معوذتین بر آن می خوانند، و سپس [برای شفا] از آن، می آشامند... . (24)
در این حدیث یادآوری شده که باران پیش از آن که به زمین برسد در ظرف پاکیزه ای قرار داده می شود؛ زیرا ممکن است بر اثر تماس با زمین آلوده گردد.
آبی که از آن استفاده میکنند باید بررسی شود: اگر آب چاه یا قنات باشد، بایسته است از منابع آلوده، دور و از تراوش آب های سطحی محفوظ باشد و گرنه ترشحّات این گونه منابع، ممکن است در زمین های مجاور نفوذ کند و آب چاه هایی را که در نزدیکی آن ها قرار دارد، آلوده کند. در روایات به این امر توجه و مقرر شده که میان چاه فاضلاب و چاهی که از آن مصرف می کنند و وضو می گیرند، فاصله لازم مراعات شود. در روایتی چنین آمده است:
از امام صادق علیه السلام پرسیدم: آیا چاهی است مجاور چاه فاضلاب [آیا رواست از آن چاه استفاده کنند؟] فرمود: محلّ جریان همه چشمه ها از سوی شمال است؛ اگر چاهی که دارای آب تمیز است در طرف شمال و چاه فاضلات پایین تر از آن است در صورتی که چندین زراع میان آنها فاصله باشد، زیان به بهداشت آب نمی رساند [و می توان از آن بهره مند شد]. (25)
از این روایت و امثال آن، برمی آید که در مقررات اسلامی، جنبه های بهداشتی از لحاظ نفوذ آلودگی ها فاضلاب به مخازن آب های مصرفی مورد نظر بوده و به مردم سفارش شده که به بهداشت آب که برای سلامت نقش ریشه ای دارد، توجه داشته باشند.
هنگامی که دنیا از نظافت و بهداشت آگاهی نداشت، پیشوایان دینی، مسلمانان را به رعایت این گونه حقایق توصیه نموده اند که مدت ها بعد بشر به آن ها توجه کرده است.
آب چاه ها و چشمه ها باید از نظر میکروب شناسی و شیمیایی آزمایش شوند و چنان چه به بهداشتی بودن آن ها اطمینان نداشته باشیم، باید آنها را بجوشانیم.
از حضرت رضا علیه السلام روایت شده: «آب جوشیده از هر حیث سودمند است و به هیچ چیز زیان نمی رساند». (26)
جوشانیدن، میکروب ها را از میان می برد و آن، وسیله ای ساده و مناسب برای بهداشتی کردن آب است. جوشانیدن آب، دست کم به مدت پنج دقیقه، آن را کاملاً از میکروب ها پاک و برای مصرف آماده می کند. آب جوشیده از نظر مزه، مطبوع نیست؛ اما این کاستی را می توان با هوا دادن آب، از میان برد و این کار نیز با تکان دادن آن، یا ریختن از ظرفی به ظرف دیگر انجام می گیرد. این عمل باعث می شود که حباب های هوا به داخل آب وارد شود.
هم چنین از آن حضرت در این باره چنین نقل شده:
آب داغ شده را هرگاه بجوشانی به گونه ای که هفت بار جوش بخورد و آن را از ظرفی به ظرف دیگر برگردانی، تب را از میان می برد و موجب ایجاد نیرو در ساق ها و پاها می شود. (27)
ممکن است مقصود این باشد که ریختن آب از ظرفی به ظرف دیگر، سبب می شود که اکسیژن و حباب های هوا به آب داخل و کمبود آن برطرف شود.
پینوشتها:
1. ر.ک.عباسعلی محمودی، آب و بهداشت در اسلام، با مقدمه فریدون باتمانقلیچ، درباره خوددرمانی آب، ص20.
2. همان، ص19.
3. ر.ک: عزیزپاشا، اسلام و طب جدید یا معجزات علمی قرآن؛ ترجمه سیدغلامرضا سعیدی.
4. بحارالانوار، ج66، ص 447: «عن حسین علوان، قال» سُئلَ ابوعبدِالله عَن طَعمی الماءِ قالَ: سَل تَفقُّهاَ وَ لا تَساَل تَعَنُّتاً طَعمُ الماءِ طَعمُ الحیاهِ: قال اللهُ سبحانَه: وَ جَعَلنا من الماءِ کلِّ شیَءٍ حَیّ».
5. بی آزار شیرازی، نشریه قرآن و طبیعت، ش8، ص 7، مؤسسه انتشارات بعثت، 1353، به نقل از کتاب water، اثر Janes wabster.
6. ر.ک اثر سه تن از کارشناسان بهداشت و تربیت بدنی آمریکا، ترجمه باقر قربانی، بخش سوم، ص 70.
7. اَوَ لَم یَرَ الَّذینَ کَفَروُا اَنَّ السَّمواتِ وَ الارضَ کانتا رَتقاً فَفَتَقناهُما وَ جَعَلنا مِن الماءِ کُلِّش شَیءٍ حَیٍّ افلا یُومِنُونَ.
8. ... وَ انزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَاَخرَجَ مِن الثَّمَراتِ رِزقاً لکم فلا تجعَلوُا لله اَنداداً....
9. اَفَرایتُم الماءَ الَّذیِ تَشرَبُونَ ءَاَنتُم انزلتُموهُ مِنَ المُزنِ اَم نَحنُ المُنزِلونَ لَو نَشاءَ لَجَعَناهُ اُجاجاً اَفلا تَشکُرونَ
10. مرسلات(77) آیه 27: وَ جَعلنَا فیها رَواسِیَ شامخاتٍ واستقیناکُم ماءٌ فُراتاً.
11. بحارالانوار، ج3، ص 87: «انّ حاجهَ الانسانِ الی الماءِ اشدُّ من حاجَتِهِ الی الخُبزِ ذلکَ انّ صبرهُ عَلَی الجُوعِ اکثَرُ مِن صَبرِه عَلَی العَطَش، والذی یحتاجُ الیه مِنَ الماءِ اکثرُ ممّا یحتاجُ الی الخُبزِ لانَّه یَحتاجُ لِشُربِهِ وَ وُضُوئِهِ و غُسلِهِ و غَسلِ ثیابِهِ وَ سَقیِ انعامِه و زَرعِه، فجُعِلَ الماءُ مَبذُولاً لا یُشتَری لِتَسقُطَ عن الانسان المؤونه فی طَلَبه...».
12. بحارالانوار، ج66، ص 451 و 454: «الماءُ سَیّدُ الشَّؤابِ فی الدُّنیا و الاخرهِ».
13. وسائل الشیعه، ج17، ص 189: «عَجَباً لِمَن اَکَلَ مِثلَ ذا-و اشارَ بکفِّه - وَ لَم یَشرَب عَلَیهِ الماءَ کیفَ لا یَنشَقُّ معدتهُ»؛ شگفتا از کسی که غذای اندکی به اندازه یک کف دست می خورد و آب نمی آشامد. چگونه است که معده اش نمی ترکد؟.
14. همان، ص 190: «شُربُ الماءِ عَلی اثرِ الدَسَمِ یُهَیِّج الدّاءَ»؛ آشامیدن آب پس از غذای چرب درد را بر می انگیزاند.
15. همان: «مَن اَقَلَّ شُربَ الماءِ صَحِّ بَدنُه»؛ کسی که کم آب بیاشامد، بدنش سالم است.
16. همان، ص 188: «قال رسول الله صلی الله علیه و آله: مُصّوا الماءَ مَصّاً و لا تَعبُّوهُ عَبّاً».
17. بحارالانوار، ص 450: «صُبّوا علی المَحمُومِ الماءَ الباردَ فانّه یُطفِیءُ حَرِّها».
18. ضیاء الدین تویسرکانی، ارتباط انسان و جهان، ص 148-149.
19. وسائل الشیعه، ج1، ص 229: «نَهی رَسُولُ اللهِ ان یَتغَوّطَ الرَّجُلُ عَلی شَفیرٍ بِئرِ ماءٍ یُستَعذَبُ منها، او علی شَفیرِ نَهرٍ یُُستَعذَبُ منهُ، و تحتَ شَجَرَهٍ فیها ثَمَرتُها».
20. بحارالانوار، ج66ف ص 460 و ج 76، ص 331؛ وسائل الشیعه، ج17، ص 204: «وَ نهی رَسُولُ الله عَنِ البُزاقِ فِی البِئرِ التی یُشرَبُ منه».
21. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج1، ص 38: «عن علی علیه السلام: الماءُ له سُکانٌ فلا تُوذوهُم ببَول وَ لا غائطِ»؛ همان: «و عن البَزنَطی عنه علیه السلام: لا تَبُل فی الماءِ».
22. همان، ص 37: «و لا تَتوَضَّا علی شَطِّ نَهرٍ جارٍ وَ العِلَّهُ فی ذلک انَّ فی الانهارِ سُکّاناً مِنَ المَلائِکَهٌ و لا فی ماءٍ راکدٌ والعلَّهُ فیه انَّهُ یُنَجُِّسُه و یُقَذِّره و یَاخُذُ المحتاجس منه و یصلّی و لا یَعلَمُ او یَشرِبُهُ او یُغتَسِلُ بِه».
23. وسائل الشیعه، ج17، ص 210؛ «عن النبیّ: اِشرَبُوا ماءَ السَّماءِ فانّه یُطهِّرُ البَدَنَ وَ یَدفَعُ الاسقامَ...».
24. همان: «عن النبی: ... یُوخَذُ ماءُ المَطَرِ قَبلَ ان ینزِلُ الی الارضِ ثم یُجعَلُ فی اناءِ نَظیف و یُقرَاُ عَلَیه الحمدُ الی اخِرِها سَبعینَ مَرَّهٍ وَ قُل هوَالله و المَعَوَّذَتَینِ سَبعینَ مَرَّهً ثمَّ یُشرَبُ منه...».
25. همان، ص 145: «سالتُ ابا عَبداللهِ عَنِ البِئر یکونُ الی جنبها الکَنیفُ، فقالَ: لی: انّ مَجری العُیُون کلِّها (مع) مَهبُّ الشمالِ. فاذا کانَتِ البئرُ النظیفه فوقَ الشِّمالِ و الکنیفُ اسفلَ مِنها، لم یَضُرَّها اذا کان بینهما اذرعٌ ...». روایات دیگری نیز نزدیک به همین مضمون در همین ماخذ نقل شده است.
26. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 179؛ بحارالانوار، ج66، ص 451: «الماء المَغلیُّ ینفَعُ من کلّ شیءٍ و لا یَضُرُّ من شیءٍ».
27. همان: «الماءُ المُسَخّنٌ اذا غَلَیتَهُ سَبعَ غَلیاتٍ و قَلَبتَهُ من اناءٍ فهو یَذهَبُ بالحُمّی و یُنَزَّلُ القُوَّهَ فی الساقَینِ و القَدَمَینِ».
منبع:، صانعی، دکتر سیدمهدی؛ (1390)، پاکیزگی و بهداشت در اسلام، قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه)، چاپ سوم 1390.