اولین نقدهای «فیلم اموجی» منتشرشده است و اگر بخواهیم صادق باشیم باید بگوییم که این فیلم خیلی موردپسند نبوده است.
منتقدان نقدهای نامطلوبی برای این انیمیشن به کارگردانی تونی لئوندیس Tony Leondis و با صداگذاری تی جی میلر T.J. Miller و جیمز کوردون James Corden و آنا فاریس Anna Faris، نوشتهاند. درصد محبوبیت این انیمیشن که روز جمعه اکران خواهد شد تا الآن در سایت نقد روتن تومیتوز Rotten Tomatoes 8% است.
درکل، نقدها این فیلم را، با اشاره به شخصیت میلر، “معمولی ” دانستند و فیلمنامه بیهدف و نامربوط آن را نقد کردند. بعضی دیگر معرفی بیربط نرمافزارهای اسپاتیفای Spotify، کندی کراش Candy Crush و Crackle (که متعلق به سونی، کمپانی تولیدکننده فیلم است) را نقد کردند.
صحبتهای بعضی از منتقدان:
Owen Gleiberman از سایت ورایتی Variety:
“خبر بد اینکه این فیلم واقعاً معمولی است. ایدههای بدتر از این هم وجود داشته اما اجرای آن به حدی خوب نیست که ایده آن را به فیلمی هیجانانگیز تبدیل کند. 20 دقیقه بعد از شروع فیلم، کاملاً مشخص میشود که این انیمیشن تقلیدی از «درون بیرون» Inside Out است که دنیای موبایل الکس (برنامههای موبایل مانند آسمانخراشهای رنگی هستند) شبیه به دنیای پیچیده درون مغز است و هر اموجی بهعنوان یک حس به تصویر کشیده شدهاند. «درون بیرون» نشان داد که میتوان با شخصیتهایی مثل عصبانیت و ناراحتی، نه با تغییر زیاد آنها بلکه با اضافه کردن جزییات و حس و علاقه (و با دیالوگهای خندهدار)، داستان کمیک خارقالعادهای ساخت.”Glenn Kenny از مجله نیویورکتایمز The New York Times:
” از خیلی وقت پیش، هالیوود این ترفند را که یک ایده احمقانه را میتوان با زرقوبرق و به کار گرفتن بازیگران و نویسندههای بااستعداد، ساخت را رواج داد. خیلی نمیتوانم مطمئن باشم اما به نظرم «فیلم اموجی» این ایده را فراتر از حد باور پیش برده است. پیام ” خودت را باور داشته باش ” این فیلم، با این استدلال که در فیلم وجود دارد، این نظریه را ثابت میکند؛ و بااینحال، کل آن به طرز آشکاری احمقانه است.”
Alissa Wilkinson از سایت وُکس Vox:
” با همچین کار افتضاحی، چهکاری میتوان انجام داد؟ نمیشود حتی آن را با اموجیها نقد کرد- خیلی ساده است. نمیتوان ایدههای جالب آن درباره کودکان، موبایل، زبان و ارتباطات را بررسی کرد، چون هیچکدام از اینها را ندارد. عصبانیت ناشی از دیدن پول خرجشده برای تماشای فیلمی که تبلیغ بزرگی برای چیزی که تقریباً تمام حاضرین در سینما آن را دارد و تفریحی خانوادگی شده است (گوشی موبایل) را حتی نمیتوان با کلمات یا اموجیها توصیف کرد. تنها چیزی که میتوان گفت این است که پول دادن برای دیدن همچین فیلمی تنها باعث تشویق شدن ساخت فیلمهای دیگری مثل آن میشود. پس لطفاً: اینکار را نکنید. خانه بمانید. هرچیز دیگری را تماشا کنید؛ و شاید بهتر باشد موبایلتان را کنار بگذارید.”Josh Dickey از مَشِبِل Mashable:
” موضوع اصلی انیمیشن – من “کجای این داستان جا میگیرم ” این فیلم، بین دو فیلم «رالف خرابکار» Wreck-It Ralph و «رودولف گوزن بینی قرمز» Rudolph the Red-Nosed Reindeer است – شیرین است و بهنتیجهای در انتها میرسد: آدمهایی که متفاوت هستند، بهترین گنجینه ما هستند. بهنظر میرسد که آنها ایدهای برای ساخت یک فیلم داشتند و اموجیها را به آن اضافه کردند، نه اینکه اموجیها را داشته باشند و بعد داستانی برای آن بنویسند. باورم نمیشود که این را میگویم، اما … «فیلم اموجی» افتضاح نیست.”
Katie Walsh از مجله لسآنجلس تایمز Los Angeles Time:
“راههای بدتر از این هم برای گذراندن 86 دقیقه سراغ دارم؛ اما شاید، فقط شاید، بهتر باشد این 86 دقیقه را بیرون از خانه، یا با خواندن کتاب، یا صحبت با فرد دیگری بگذرانم. به این خاطر که «فیلم اموجی» نمیتوانست از این معمولیتر باشد.”Vadim Rizov از اِی وی کلاب A.V. Club:
” Leondis بیان کرده که از «داستان اسباببازی» الهام گرفته است، اما «فیلم اموجی» بیشتر به تقلیدی از «درون بیرون» شبیه است که اینبار در داخل تلفن هوشمندی اتفاق میافتد. “فیلمنامه ” آن تنها بهانهای برای رفتن از نرمافزاری به نرمافزار دیگر است، توقفهایی در کندی کراش، ویچت، Just Dance، اینستاگرام، اسپاتیفای و (برای بچهها!) Dropbox، دارد.”
Jordan Hoffman از نیویورک دیلی نیوز New York Daily News:
“این تلاش ناموفق برای ساخت داستانی درباره مراحل ارسال پیام کوتاه، باعث شده است که بدترین اقتباس از کتابهای کمیک، در نظر ما مانند شکسپیر باشد. فیلمنامه با توجه به بیمعنی بودن آن، کاملاً قابل پیشبینی است. تنها چیزی که از دیالوگهای آن افتضاحتر است، قرار دادن نرمافزارها در داستان است. علاوه بر “سوارشدن بر جریانهای اسپاتیفای ” و رفتن به آنسر موبایل، چند صحنه از نرمافزار Crackle، سرویسی که هیچکس از آن استفاده نمیکند اما متعلق به شرکتی است که تولیدکننده این فیلم است، در آن وجود دارد.”David Ehrlich از سایت ایندی وایر Indiewire:
“پیامهای اخلاقی زیادی در این داستان بیسروته با پندهای اخلاقی مصنوعی وجود دارد که یکدیگر را خنثی میکنند؛ و بااینحال، راههای کمتر خوشایندی وجود دارد که به بچهها یاد داد که باید تاوان بیان کردن احساساتشان را بپردازند و کسی که تلفن هوشمند ندارد، ارزش یاددادن این نکته را ندارد. زمانی، فیلمی شبیه «فیلم اموجی» تفسیر نامناسبی از فرهنگی بود که آن را تولید کرده است؛ اما امروزه، فرهنگ بهاندازهای خود را تفسیر میکند که محصولی مانند «فیلم اموجی» باعث میشود با خود فکر کنید که آیا اصلاً چیزی از آن مانده است.”
Post Views:
0