9) نظم و برنامه:
مسلط شدن بر زمان با تقسیم بندی و برنامه ریزی منظم میسر می شود و بدین ترتیب به برکت وقت یا همان بهره مند شدن از آن افزوده می شود چرا که نظم موجب عدم اختلاف و به طبع موجب تسریع و تسهیل امور می گردد. «آیات فراوانی از قرآن، انسانها را به مطالعه عمیق اسرار آفرینش دعوت می کند و برای برانگیختن افکار در این زمینه، به ذکر نشانه های نظم در عالم هستی می پردازد» (جمعی از نویسندگان 1383.ص48)
(وهوالذی خلق الیل و النهار و الشمس و القمر کل فی فلک یسبحون) (انبیاء33:21)
و اوست آن کسی که شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورده است. هر کدام از این دو در مداری(معین) شناورند(فولادوند 1415ق. ص324) حاصل شنا کردن برخلاف جریان آب، چیزی جز خستگی و بی ثمری نیست، حال که جهان هستی همه دارای نظم است کسی را به سوی کمال رشد می دهد که منظم باشد. «اگر برای گذران اوقات و صرف عمر، برنامه ای در کار نباشد، این سرمایه هدر می رود. تدبر و نظم به بهره وری از زمان می افزاید و از آخرین سفارشهای حضرت علی (سلام الله علیه) در بستر شهادت، نظم در کارها، بود» (محدثی 1386.ص34). با نظم و برنامه ریزی در زندگی، می توان از دقایق عمر خود بهتر و بیشتر استفاده نمود و بر وسعت زمان افزود.
10) مراقبه و محاسبه:
مراقبه و محاسبه همان تحلیل برنامه ی روزانه است. تا با محاسبه کیفیت اعمال انجام شده و علت اعمال انجام نشده روند امور را در نظر داشت و مراقب این بود که سررشته ی انجام امور به صورت صحیح اداره شود.
«امام کاظم(سلام الله علیه) فرموده اند: کسی که نفس خود را روزانه محاسبه نکند، از ما نیست، پس اگر عمل خیری انجام داده باشد، از خداوند توفیق عمل بیشتر را بطلبد، و اگر گناهی کرده باشد، از خدا برایش استغفار نماید و توبه کند» (سلگی نهاوندی 1376.ج1. ص474). بهترین روش در این کار داشتن دفتر مخصوص این کار است. تا شخص با انجام محاسبه در هر شب به نقاط قوت و ضعف خود پی برده و درصدد جبران برآید. و تقریباً لیست کارهای مهم روز بعد را پیدا کند.
«حضرت علی (سلام الله علیه) می فرمایند: ان الحازم من قید نفسه بالمحاسبه و ملکها بالمغاضبه و قتلها بالمجاهده؛ به راستی که دوراندیش کسی است که نفس خود را به وسیله ی محاسبه دربند کشد و با غضب نمودن بر نفس، مالک آن شود و با مجاهده آن را بکشد. بر اثر دوراندیشی، محاسبه و مغاضبه نفس، تحولاتی در نفس پدید می آید» (آقا جمال الدین خوانساری1366.ج2.ص558). پیامبر اسلام(ص) می فرمایند: اذا عملت سیئه فاعمل حسنه تمحوها؛ هر گاه کار زشتی را انجام دادی، کار نیکی انجام ده تا آن را نابود کند» (مجتهدی سیستانی 1386.ص260)
11) استفاده از فرصتها:
امام علی (علیهم السلام) می فرمایند: (وایاک والعجله بالامور قبل اوانها، او التسقط فیها عند امکانها، او اللجاجه فیها اذا تنکرت، او الوهن عنها اذا استوضحت، فضع کل امر موقعه و اوقع کل امر موقعه)؛ در کارها پیش از رسیدن فرصت مناسب عجله مکن و آن گاه هم که وقت مناسب و امکان عمل بود، سستی نشان نده، یا وقتی که زمینه ی مناسبی برای کاری فراهم نبود در انجام آن لجاجت مکن وقتی هم که واضح و روشن بود، کوتاهی و اهمال مکن، هر چیزی را به جای خود بگذار و هر کاری را به موقع انجام بده» (دشتی1379.ص564). هر انسانی در زندگی، فرصت خاصی برای موفقیت پیدا می کند که نباید نسبت به آن بی تفاوت باشد و شایسته است که وقت رسیدن فرصت مناسب برای انجام هر کاری را بداند تا به صورت بهتری از آن بهره مند گردد.
«مدیریت زمان می طلبد که انجام کارهای مختلف در زمان مناسب صورت گیرد نه زودتر، نه دیرتر، گاهی باید تامل و درنگ کنیم تا وقت مناسب یک کار فرا برسد چون اقدام زود هنگام آن را به نتیجه نمی رساند، گاهی هم درنگ بی جا و از دست دادن فرصتهای طلایی و امروز و فردا کردن و به تعبیر روایات «تسویف» موجب هدر رفتن زمان مناسب می شود. پیش از آنکه زمینه ها از بین برود باید زمان شناس بود و کارهای مفید را در زمان و مکان خود انجام دهید.» (محدثی 1386.ص23- 25 با تلخیص).
آیا ت قرآن نیز به انجام کارها در زمان و مکان مناسب ارج می نهد که به عنوان نمونه به آیات شریفه ی زیر اشاره می گردد: «و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله و قال موسی لاخیه هارون اخلفنی فی قومی و اصلح و لا تتبع سبیل المفسدین) (اعراف7: 142) و با موسی، سی شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم. تا آنکه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سرآمد. و موسی (هنگام رفتن به کوه طور) به برادرش هارون گفت:« در میان قوم من جانشینم باش، و (کار آنان را) اصلاح کن، و راه فسادگران را پیروی مکن» (فولادوند 1415ق.ص167) از آیه ی شریفه استفاده می شود که برای ملاقاتها بهترین روش، تعیین مکان و زمان و مدت آن است و این خود در استفاده بهینه از وقت موثر است و «در کارها باید مدت و اجل تعیین شود» (قرائتی 1383. ج4.ص169).
12) انجام کارها از راه صحیح آن:
در میان اندیشه ها و آئین هایی که برای درست زیستن وجود دارند، این قرآن است که تمام آیاتش مصداق ورود به کارها از راه صحیح آنهاست. زیرا قرآن، کامل ترین کتاب و جامع ترین قانون انسان سازی است. به عنوان مثال آیه ی شریفه ی زیر بیانگر این مسئله است. «ولکن البر من اتقی و اتوالبیوت من ابوابها» (بقره189:2) نیکی آن است که انسان دارای تقوی باشد، و خانه ها را از در آن وارد شوید یعنی لازمه تقوی این است که خانه ها را از در آن و به اذن اهلش وارد شوید چنانچه در آیه دیگر میفرماید:« لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستأنسوا و تسلموا علی اهلها» (نور27:24) و ممکن است مراد نهی از آن عملی باشد که بعضی از طوائف عرب در موقع احرام انجام می دادند که نقبی در مؤخر خانه ایجاد نموده و از آن داخل و خارج می شدند.
چنانچه در مجمع از حضرت باقر(ع) روایت کرده:« کانوا اذا احرموا لم یدخلوا بیوتهم من ابوابها و لکنهم کانو ینقبون فی ظهور بیوتهم ای فی مؤخرها نقبا یدخلون و یخرجون منه فنهوا عن التدین بها»، و برای این جمله معنی دیگری است و آن این است که رسیدن به هر مقصودی راهی دارد و باید از راه آن وارد شد و راه اخذ احکام و معارف دین، امیرالمومنین و ائمه طاهرین می باشند و هر که طالب دین است باید از این در وارد شود چنان که در حدیثی که متواتر بین خاصه و عامه است پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: انا مدینه العلم و علی بابها و لا یوتی المدینه الا من بابها؛ من شهر علمم و علی در آن و کسی به شهر وارد نمی شود مگر از در آن.
13) هماهنگی:
جهان هستی، سراسر نظم و هماهنگی است و هر چه غیر از این باشد در حقیقت موجبات نابودی خود را فراهم می کند و در مجموعه ی هماهنگ هستی، تنها آن دسته از امور به کمال مقصود می رسند که هماهنگ عمل کنند، قرآن به این مورد نیز اشاره فرموده است:« فجمع السحره لمیقات یوم معلوم» (شعراء38:26) پس ساحران برای موعد روزی معلوم گردآوری شدند (فولادوند 1415ق368) «منظور از این روز معلوم، همان روز زینت است، که موسی و فرعون بر سر آن اتفاق نموده، آن روز را برای مسابقه در سحر، معین کردند» (موسی همدانی 1374 ج15.ص383.) زیرا «زمان و مکان در حرکات تبلیغی موثر است» (قرائتی 1383. ج8. ص311). فرعون برای مثمر ثمر بودن افکار خویش (غالب شدن بر موسی علیه السلام) زمان و مکان مناسبی را در نظر گرفت پس تعیین زمان یک برنامه باید طوری باشد که متناسب با برنامه بوده تا وقت صرف شده ضایع نشود.
14) سرعت عمل و استفاده از فن آوری پیشرفته:
بعد از برنامه ریزی و تعیین اولویت ها، باید سریعا وارد عمل شد و بین تصمیم و برنامه ریزی و عمل نباید فاصله ی زیادی بیفتد، زیرا در این میان، به دلیل فراموشی یا بی انگیزگی، امکان عدم انجام کارها می رود که باید با سرعت عمل از آن جلوگیری نمود. «و سارعوا الی مغفره من ربکم و جنه عرضها السماوات و الارض اعدت للمتقین» (آل عمران3: 133) و برای نیل به آمرزشی از پروردگار خود، و بهشتی که پهنایش (به قدر) آسمانها و زمین است [و] برای پرهیزگاران آماده شده است، بشتابید (فولادوند 1415ق.ص67). همانگونه که شتافتن به سوی خدا باید با سرعت باشد «سارعوا» کارهای دیگر نیز باید با سرعت انجام گردد و کسی نمی تواند تضمین کند که برای عملی کردن افکارش تا روزهای آینده زنده باشد.
15) بهرمندی از عمر جوانی:
جوانی بهترین دوره ای است که می توان خصلتهای نادرست را از بین برد و خصایص متعالی را پرورش داد و با نشاط روحی و جسمی که در این دوران وجود دارد به تقویت اراده پرداخت. در تعالیم دینی برای این فصل زیبای زندگی، جایگاه و اهمیت ویژه ای قائل شده اند. از این رو انسانی که به دنبال سعادت است باید برای این بخش از زندگی و عمر خویش حساب ویژه ای باز کرده و آن را به بطالت و غفلت سپری نکند.
«امام صادق(سلام الله علیه) می فرمایند: «وهم یصطرخون فیها ربنا اخرجنا نعمل صالحا غیر الذی کنا نعمل اولم نعمرکم ما یتذکر فیه من تذکر وجاءکم النذیر فذوقوا فما للظالمین من نصیر» (فاطر 37:35) و آنان در آنجا فریاد برمی آورند:«پروردگارا، ما را بیرون بیاور، تا غیر از آنچه می کردیم، کار شایسته کنیم.» مگر شما را (آن قدر) عمر دراز ندادیم که هر کس که باید در آن عبرت گیرد، عبرت می گرفت و آیا برای شما هشدار دهنده نیامد؟ پس بچشید که برای ستمگران یاوری نیست (فولادوند 1415ق.438) در ملامت و سرزنش جوانان غافلی است که به سن هجده رسیده اند و از فرصت جوانی خود استفاده نمی کنند» (فلسفی 1368. ج2. ص369)
16) تمرکز بر کارهای مهم و تخفیف در برخی کارها:
کافیست مدتی، خود و اطرافیانتان را تحت نظر بگیرید تا متوجه شوید که اغلب انسانها به کارهای غیر ضروری می پردازند و در اموری که باید آنها را تخفیف دهند، بیهوده پافشاری می کنند و با پرداختن به حاشیه وقت و فرصت خود و دیگران را تباه می سازند و از این امر غافلند که باید به انجام امور مهم همت بگمارند. «امام علی (سلام الله علیه) می فرمایند: من اشتغل بغیر المهم ضیع الاهم؛کسی که خویشتن را به کارهای غیر ضروری سرگرم کند با این عمل، کارهای ضروری خود را ضایع و تباه نموده است» (فلسفی 1368. ج2. ص371).
«چقدر خود را به کارهای جزئی و معمولی مشغول داشته اید تا خود را قانع کنید که در جزئیات دقیق هستید در حالی که کارهای بسیار مفیدی را عاطل و باطل گذاشته اید از ترس آنکه مبادا نتوانید از عهده ی آن کارها به خوبی برآئید؟
17) اجتناب از عوامل اتلاف وقت:
هر کسی خودش بیش از هر کس دیگر می تواند تشخیص دهد وقتش را چه کسانی و یا چه چیزهایی می دزدند! به این ترتیب باید افراد و اموری که موجب اتلاف وقت می شوند و اجتناب از آنها می تواند وقت گرانبهایش را پربارتر سازد، شناسایی کند. قرآن نیز در وصف مومنان رستگار می فرماید:«والذین هم عن اللغو معرضون»؛ (مومنون 3:23) و آنان که از بیهوده رویگردانند (فولادوند 1415ق.ص342)
18) یاد مرگ:
شاید هیچ مسأله حتمی و قطعی، مانند «مرگ» نیست که در آینده برای همه اتفاق خواهد افتاد و به تعبیر قرآن هر کسی جام مرگ را خواهد چشید. «کل نفس ذائقه الموت ثم الینا ترجعون»؛ (عنکبوت57:29) هر نفسی چشنده مرگ است، آن گاه به سوی ما بازگردانیده خواهید شد (فولادوند 1415ق.403). فرا رسیدن مرگ اغلب ناگهانی است و کسی نمی داند که در چه زمانی و کجا و به چه صورت خودهد مرد بنابراین انسان باید یک مراقبت همیشگی و آمادگی در هر زمان فراهم آورد.
نتیجه گیری:
خداوند حکیمی که برای لحظه لحظه ی عمر، رشد و سعادتی در نظر گرفته است، در کلام نورانی خویش، به آن، ارج والایی نهاده و به آن سوگند یاد می کند. زیرا انسان ارزش چند روزه ی عمرش را نمی داند. پی بردن به اینکه وقت در قرآن و روایات ائمه طاهرین (علیهم السلام) دارای چنین ارزش والایی است، ذهن را به تکاپو وا می دارد تا انسان در پرتو استفاده صحیح از زمان به سعادت واقعی نائل آید زیرا وقت شناسی پایه ی امور دینی است و مسائل دنیوی خارج از دین نمی باشد.
آنان که لطف الهی بر قلبشان تابیده و جویای سعادتند در هر امری می اندیشند و ندای حق شنیده اند که: «و سخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض جمیعا منه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون»؛ (جاثیه 13:45) و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام کرد همه از اوست. قطعاً در این امر برای مردمی که می اندیشند نشانه هایی است.
این اشخاص، وقت خود را با نیکان می گذرانند و در امور خود علاوه بر اینکه تجربیات خویش و دیگران را به یاد دارند، به مشورت نیز روی می آورند. «وشاورهم فی الامر»؛ (آل عمران159:3) و در کار [ها] با آنان [خردمندان] مشورت کن. افراد صالح و دقیق در استفاده از فرصتها با نوری که از ایمان و یقین خود دارند، هدف را در زندگی شناخته و در پی آنها هستند و در راه آن تلاش می کنند «یجاهدون فی سبیل الله»؛ (مائده 54:5) در راه خدا جهاد می کنند. آنها می دانند که وقت بسیار ارزشمند است لذا با شور و اشتیاق به مسیرشان ادامه می دهند و در امور خود دارای نظم و برنامه اند و چون خود را بی عیب و نقص نمی پندارند، هر شب اشتباهات خویش را با مراقبه و محاسبه می نگارند و به حساب خویش می رسند پیش از آنکه به حساب آنان رسیدگی شود.
همواره سعیشان بر آن است که از فرصتهای پیش آمده استفاده نمایند و می دانند، که افراد عاقل، فرصتها را مغتنم می شمارند و آنها را به نفع خویش و سعادتشان استفاده می کنند. سپس در پی کسب آگاهی و مهارت لازم برای هر امری می روند و در کارها از راه صحیح آن وارد می شوند. در امور اجتماعی و مسائل شخصی اشان هماهنگ هستند و کارهایشان را با سرعت عمل، انجام می دهند. در این میان از فن آوری پیشرفته نیز کمک می گیرند زیرا زمان به سرعت در گذر است. افراد سعادتمند از جوانیشان بیشترین بهره را می برند و با پربار نمودن اعمالشان افسوس دوران پیری را به دور می افکنند. آنان کارهای غیر ضروری انجام نمی دهند و طبق آنچه پروردگارشان فرمان داده، برخی امور را تسهیل می کنند «لا یکلف الله نفسا الا وسعها»، (بقره 286:2) خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایی اش تکلیف نمی کند. این اشخاص شناسایی کرده اند که چه چیزهایی و چه کسانی وقت آنان را می رباید. و با شیوه صحیح از آنان دوری می کنند. همواره به یاد مرگ و حسابرسی روز قیامت هستند تا « ان الذین لفی خسر»(عصر 2:103) نباشند. بنابراین، این نتیجه آشکار می گردد که عوامل سعادتمندی، اغلب در بستر زمان و استفاده ی بهینه از وقت به بار می نشیند و نه تنها وقت عامل مهم سعادتمندی است بلکه نعمتی است که دیگر راه های سعادتمندی به آن احتیاج دارند که آیات و روایات نیز این مساله را مورد تایید قرار می دهد.
پی نوشت ها :
*استاد گروه الهیات دانشگاه اصفهان
*دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان
منابع و مآخذ:
1- اسرار موفقیت، نشر حاذق، قم 1386 ش، چاپ ششم، سید مرتضی مجتهدی سیستانی
2- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات اسلام، تهران، 1378 ش، چاپ دوم، سید عبدالحسین طیب
3- انوار درخشان، کتابفروشی لطفی، تهران 1404 ق، چاپ اول، سید محمد حسین حسینی همدانی
4- برگزیده تفسیر نمونه، دارلکتب الاسلامیه، تهران، 1382 ش، چاپ سیزدهم، احمد علی بابائی
5- تحف العقول، موسسه امیر کبیر، تهران، 1382 ش، چاپ اول ابن شعبه حرّانی، مترجم: احمد جنتی
6- ترجمه ارشاد القلوب، ناصر قم 1376 ش، چ اول، حسن بن ابی الحسن دیلمی، مترجم: علی سلگی نهاوندی
7- ترجمه الحیاه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی تهران، 1380 ش، چاپ دوم، اخوان حکیمی و احمد آرام، مترجم: احمد آرام
8- ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1374 ش، چاپ پنجم، سید محمد حسین طباطبائی، مترجم: سید محمد باقر موسی همدانی
9- ترجمه نهج الفصاحه، انتشارات حلم، قم، 1384، ش، چ اول، علی کرمی
10- تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، 1383 ش، چاپ یازدهم، محسن قرائتی
11- چگونه بر وقت و زندگی خود مسلط شویم، سازمان انتشارات جاویدان، بی مح، 1374 ش، چ اول، آلن لایکین، مترجم: محمد رضا طبیب زاده
12- الحدیث- روایات تربیتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1368 ش، چاپ دوم، محمد تقی فلسفی
13- الحیاه دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران 1380 ش، چ اول، اخوان حکیمی و احمد آرام، مترجم: احمد آرام
14- سیره نبوی «منطق عملی»، سازمان چاپ و انتشارات، تهران، 1373 ش، چ اول، مصطفی دلشاد تهرانی
15- شرح غررالحکم و دررالکلم، دانشگاه تهران، تهران 1366 ش، چ اول، عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، شارح:آقا جمال الدین محمد خوانساری
16- صحیفه سجادیه، موسسه فرهنگی قدر ولایت، بی مح، 1382ش، چ اول، حضرت علی بن الحسین(سلام الله علیه)، مترجم، غلامعلی صفایی
17- قرآن کریم، دارالقرآن کریم، تهران، 1415 ق، چ اول، محمد مهدی فولادوند
18- قورباغه را قورت بده، انتشارات راشین، تهران، 1382 ش، چ سیزدهم، برایان تریسی، مترجمان: اشرف رحمانی و کورش طارمی
19- گوهر عمر، بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد، 1386 ش، چ هفتم، جواد محدثی
20- معارف اسلام 1 و 2، انتشارات سمت، تهران 1383 ش، ج بیست و ششم، جمعی از نویسندگان
21- نهج البلاغه، مشهور، قم 1379 ش، چاپ اول سید رضی (ره) مترجم: محمد دشتی
منبع: فصلنامه قرآنی کوثر شماره 40