جوانهایی که به ما مراجعه میکنند، عمدتاً در زمینههایی از قبیل مسائل اقتصادی، اشتغال، ازدواج یا اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب دچار مشکل هستند.
بیشترین دغدغهای که جوانها دارند مسائل مربوط به ازدواج و در واقع در مشاورههای پیش از ازدواج است. بخشی از این دغدغهها جنبههای روانشناختی، ارتباطی و مهارتی دارند که با آموزشهای مختلف قابلتعمیم است.
برخی از دغدغهها نیز ناشی از مشکلات عملی است؛ یعنی این دسته از جوانها در تصمیمگیری مشکل دارند و در انتخاب شغل و آینده خود دچار شک و تردید هستند. مراکز مشاوره فقط میتوانند فرد را راهنمایی کنند که چگونه مشکلات و موانعِ بر سر راه خود را مدیریت کند. اشتغال و درآمد نیازی است که جامعه و در واقع سیاستگذاران باید به آن پاسخ دهند و از نیرو و انرژی جوان برای پیشرفت امور مختلف استفاده کنند؛ بنابراین حل این دسته از مشکلات جوانان برای مشاوران امکانپذیر نیست و همان طور که اشاره شد، مشاوران فقط در مدیریت این مشکلات میتوانند نقش داشته باشند.
در میان جوانانی که به دلیل مشکلات ناشی از اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب به مشاوران مراجعه میکنند، بخش از مشکلات به دوران کودکی و شیوهٔ فرزندپروری خانوادهها باز میگردد که کودک با آن بزرگ شده و به دوره بلوغ رسیده است. ریشه این مشکلات فقدان مهارتهای ارتباطی است که با مشاورههای حرفهای حلشدنی است.
ما در جامعه به آموزش مهارتهای ارتباطی نیاز داریم. در واقع، با آموزش این مهارتها و حل مشکل اشتغال میتوان بر بسیاری از مشکلات جوانان غلبه کرد.