حبیبالله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی میگوید: سال گذشته 700 هزار تماس با اوژانس اجتماعی داشتیم، بیشترین گزارشها درباره کودکآزاری بوده و بعد از آن، همسرآزاری.
به گزارش به نقل از خبرآنلاین، «حساسیت نسبت به خشونت زیاد شده و این نشانه مثبتی در جامعه است.» این دیدگاه معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور به اخبار حوادث است، اخباری از کودکآزاری، همسرآزاری، سالمندآزاری و سایر خشونتهایی که این روزها بیشتر از قبل با واکنشهای اجتماعی در فضای مجازی مواجه میشود.
حبیبالله مسعودی فرید به این اشاره میکند که باید به فال نیک بگیریم این را که دیگر مردم فکر نمیکنند هر اتفاقی در خانهها میافتد به آنها مربوط نیست، این نشان میدهد حساسیتهای اجتماعی نسبت به نوع رفتار با دیگران بیشتر شده و مخصوصا این واکنشها درباره کودکان که قدرت دفاعی کمتری دارند بیشتر است. او البته بر این هم تاکید میکند که هنوز نیاز به آگاهیرسانی بیشتر، قوانین جامعتر و آموزشهای همگانیتری داریم تا کمتر شاهد این خبرهای تلخ باشیم.
او درباره نقش بهزیستی در کاهش این خشونتها، پیگیریهایی که لازم است از طریق نهادهایی مانند اورژانس اجتماعی انجام شود، نوع مداخلاتی که در مواجهه با خشونتهای خانگی اتفاق میافتد، سیاستهایی که بهزیستی برای رسیدن به جامعهای با خشونت کمتر در نظر دارد، انتقادهایی که در بعضی موارد به عملکرد 123 وارد میشود و .... هم در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین توضیحاتی میدهد.
گفتوگو با حبیبالله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی را در ادامه بخوانید؛
آقای فرید، درباره این اطلاعرسانی که گفته میشود زنانی که تحت خشونت خانگی هستند میتوانند با 123 تماس بگیرند و در خانه امن اسکان داده شوند، بگویید. این افراد باید شرایط خاصی داشته باشند؟ گاهی گفته میشود عدهای که تماس میگیرند جواب مناسبی نمیگیرند و حتی به آنها گفته میشود چرا از خانه بیرون آمدهاید!
این موضوع برای زنانی است که در خانه زندگی میکنند و در معرض خشونت هستند. آنها میتوانند با تماس با 123 از طریق اورژانس اجتماعی به خانه امن ارجاع داده شده و پذیرش شوند. تماسهایی که با 123 در این زمینه گرفته میشود ارزیابی میشوند و اینطور نیست که تماسها بدون کارشناسی، رها شوند و به موارد رسیدگی نشود؛ شاید تماسهایی که گرفته شده، شامل افرادی بوده که تحت خشونت خانگی نبودهاند، افراد معتاد یا بیخانمان بودهاند که آنها را در خانه امن اسکان نمیدهیم، خانه امن مخصوص زنانی است که در خانه ممکن است خطری آنها را تهدید کند.
یعنی خانه امن شامل افرادی نمیشود که بیخانمان هستند.
بله کسانی که اعتیاد داشته یا بیخانمان باشند باید از طرق دیگری اسکان داده شوند و به وضعیت آنها رسیدگی شود. خانههای امن فقط زنانی را پذیرش میکند که در معرض خشونت خانگی باشند. مسئولیت بیخانمانها به عهده شهرداری است.
این خشونت باید حتما اتفاق افتاده باشد یا احتمال آن هم برای تماس کافی است؟
حتی اگر احتمال خشونت هم بدهند میتوانند با 123 تماس بگیرند و بعد از کارهای کارشناسی، یا مشاوره بگیرند یا به خانه امن ارجاع داده شوند. سال گذشته بیش از 1000 نفر از خدمات ما در خانههای امن بهرهمند شدهاند. بعضی چند روز اسکان داده شدند و بعضی بیشتر. زنان تحت خشونت تا 9 ماه میتوانند از خدمات خانه امن استفاده کنند. سیاست اولیه ما این است که این افراد بتوانند به خانههایشان برگردند ولی حتما ارزیابیهای لازم را انجام میدهیم و دقت میکنیم به خانههایی برگردند که خطری آنها را تهدید نکند.
شما از افزایش تعداد خانههای امن خبر داده بودید. این افزایش اتفاق افتاده؟
بله میخواهیم در تمام مراکز استانها خانه امن داشته باشیم. در بیشتر کلانشهرها این خانههای امن را داریم؛ تهران، اصفهان، استان مرکزی و بسیاری استانهای دیگر. درواقع در 22 استان، خانههای امن داریم که در هفت استان دولتی هستند و در پانزده استان، غیردولتی. جاهایی که بتوانیم از ظرفیت دولتی استفاده کنیم این کار را میکنیم و اگر هم امکانات کافی نبود از ظرفیت بخش خصوصی کمک میگیریم که البته تمام آنها استانداردهای خودشان را دارند.
این استانداردها یعنی چه شرایطی؟
در این خانههای امن تنها زنان حضور دارند، هیچ مردی حق تردد و فعالیت ندارد و همه مسئولان و کارشناسان، دورههای لازم را گذراندهاند. افرادی که در حال حاضر در مراکز غیردولتی فعالیت میکنند سابقه کار در مراکز دولتی و اورژانس اجتماعی و مراکز مرتبط با حوزه زنان را دارند.
افزایش خانههای امن چه زمانی اتفاق میافتد؟
تا پایان سال جاری.
درباره رسیدگی به کودکآزاری چطور؟ بودجه بهزیستی برای افزایش تعداد کارشناسان اورژانس اجتماعی کافی است؟
تعداد کارشناسان 123 در سالهای اخیر افزایش خوبی پیدا کرده اما با توجه به آشنایی بیشتر مردم و حجم تماسهایی که گرفته میشود، باز هم نیاز است این تعداد افزایش پیدا کند. تبلیغاتی که برای 123 انجام شده و مردم بیشتر با این خدمات آشنا شدهاند باعث خوشحالی است اما باید به تناسب آن، تواناییهای این سازمان را هم افزایش دهیم. ما تا پایان سال 95، 197 مرکز اورژانس اجتماعی داشتیم. امسال هم 150 مرکز جدید راهاندازی میکنیم که بسیاری از آنها راهاندازی شده و میتوانم بگویم بالغ بر 270 مرکز اورژانس اجتماعی در کل کشور داریم. نزدیک به سه هزار نیروی کارشناسی در اورژانس اجتماعی تمام کشور داریم در حالی که در سالهای قبل این تعداد به زحمت به هزار نفر میرسید. اگر سازمان امور استخدامی بتواند به ما مجوز استخدامی بدهد و دستکم چهارهزار نفر نیروی اورژانس اجتماعی را استخدام کنیم، میتوانیم خدماتمان را بیشتر از این گسترش دهیم. با این حال، اگر افرادی با 123 تماس گرفتند و احساس کردند خدمات کافی را نگرفتهاند یا تاخیری در رسیدگی وجود داشته، میتوانند با بهزیستی استان یا شهرستان تماس بگیرند و این موارد را اطلاع دهند.
روند رسیدگی به گزارشهایی که به 123 داده میشود چطور است؟ همه تماسها ارزیابی میشوند؟
اولین کاری که همکاران ما در اورژانس اجتماعی انجام میدهند، ارزیابی خطر است، به این معنی که لزوما هر تلفنی به آنها بشود، وارد اقدام عملیاتی نمیشوند و بلافاصله در محل حضور پیدا نمیکنند. کارشناسی که پشت تلفن نشسته، ارزیابی درجه خطر میکند و با توجه به سوالاتی که از تماسگیرنده میپرسد، مداخله را تعریف میکند که چه نوع مداخلهای انجام شود. با این حال دنبال این هستیم که تا جایی که میشود اورژانس را تقویت کنیم که بتوانیم مداخلات سریعتر و مفیدتری داشته باشیم.
اورژانس اجتماعی چقدر توانسته در کاهش خشونت تاثیر داشته باشد؟
ببیند الان هیچ مرکز استانی نیست که اورژانس اجتماعی نداشته باشد و طبق برنامه ششم، تمامی شهرهای بالای 50 هزار نفر، تا پایان سال جاری اورژانس اجتماعی خواهند داشت. ضمن این که به خوبی بین مردم شناسانده شده و مردم تماسهای زیادی با این شماره میگیرند. همین آگاهی از این که جایی هست که میشود خشونت را گزارش داد خودش میتواند در کاهش خشونت نقش داشته باشد. ضمن این که یک خط مشاوره تلفنی هم داریم که در حوزه پیشگیری است. مردم میتوانند با 1480 تماس بگیرند و در مواردی که نیاز به مشاوره دارند، از کمک مشاوران ما بهرهمند شوند. ما در سراسر کشور پوشش صددرصدی داریم و افراد در هر کجا زندگی کنند میتوانند با این شمارهها در ارتباط باشند. 123 کاملا رایگان است و 1480 هم هزینهای جز یک تلفن شهری ندارد بنابراین میتوانند موارد حاد و اورژانسی را به 123 اطلاع دهند و سایر مواردی که حالت اورژانسی ندارد را با 1480 در میان بگذارند.
این مشاورههای تلفنی میتواند بیشتر از یک بار باشد؟
بله مشاورها کدهایی دارند که میتوان در دفعات بعد هم با آنها تماس گرفت و مشاوره را ادامه داد. در عین حال، در صورت نیاز، مشاوران تلفنی میتوانند تماسگیرندهها را به مشاوران حضوری ارجاع دهند و برای خانوادههایی که نیازمند هستند «یاریبرگ» اختصاص داده میشود که هزینه مشاوره برایشان کاهش پیدا کند.
همانقدر که اخبار مربوط به کودکآزاری افزایش پیدا کرده، شما هم این افزایش را در تماسها دارید که از طرف خود کودکان یا نزدیکان آنها باشد؟
در انتشار اخبار کودکآزاری باید به این اشاره کنم که خوشبختانه مردم به سادگی از کنار این موارد نمیگذرند و جای خوشحالی دارد که همه افراد در تمام طبقات نسبت به این اتفاقات واکنش نشان میدهند و نگران کودکان هستند. این در حالی است که سالها قبل تنبیه فیزیکی کودکان چه در مدرسه و چه در خانه، عادی بود ولی الان حتی یک مورد که در فضای مجازی پخش میشود با واکنشهای زیادی مواجه میشود که نشان میدهد مردم هیچ حدی از خشونت علیه کودکان را نمیپذیرند و آن را هنجار نمیدانند. این نشان میدهد استانداردها و انتظارات نسبت به نوع رفتار با کودک افزایش پیدا کرده و همچنین، میزان شناسایی کودکآزاری هم افزایش پیدا کرده و مردم دیگر نمیگویند به ما ربطی ندارد و در چهاردیواری اختیاری اتفاق افتاده.
یعنی شما معتقدید انتشار بیشتر خبرهای کودکآزاری به این دلیل است که حساسیت افزایش پیدا کرده؟
فکر میکنم تعداد موارد شناسایی افزایش پیدا کرده، اما موردی که در بین کودکآزاریها نگرانکننده است و نمیتواند ربطی به نحوه آگاهی خانوادهها از رفتار با کودکان داشته باشد، مواردی است که شامل مواد مخدر میشود، وقتی پدر و مادری مواد مخدر مصرف میکند که دچار هذیان و توهم شده و قدرت کنترل افکار و اعمالش را ندارد، کودکآزاریهای سخت اتفاق میافتد. همانطور هم که در موارد اخیر دیده شد، بعضی از شدیدترین کودکآزاریها در اثر اعتیاد اتفاق افتاده و لازم است درباره مواد مخدر چه از نوع سنتی و چه صنعتی و محرکها، پیشگیری و آگاهیرسانی بیشتری داشته باشیم.
علاوه بر کودکآزاری جسمی و جنسی، 123 به کودکآزاری روانی و عاطفی هم رسیدگی میکند؟
بله این موارد را هم میتوانند گزارش کنند و رسیدگی میکنیم. اما در عین حال مواردی مانند تبعیض، مقایسه کردن، غفلت از کودکان و ... نکاتی هستند که لازم است بیشتر روی پیشگیری آنها کار شود و خانوادهها درباره آنها آموزش ببینند. میشود گفت بیش از 50 درصد کودکآزاریها از جنس غفلت است که درباره آموزش، بهداشت، سلامت، تغذیه و ... اتفاق میافتد و بسیاری از والدین حتی نمیدانند که با این رفتارها، بدسرپرست هستند.
آماری از تماسهایی که با 123 گرفته میشود، دارید؟
سال گذشته 700 هزار تماس با اوژانس اجتماعی داشتیم که 170 هزار تماس آن مرتبط با ماموریتهای 123 و بقیه غیرمرتبط بود. از این تعداد، حدود هشت درصد به کودکآزاری مربوط بود یعنی تقریبا 13 هزار تماس. اما از بین این تماسها هم بعضی از موارد صحت نداشته و فقط نیمی از آنها به کودکآزاری مرتبط بود یعنی نزدیک هفت هزار کودکآزاری تایید شده است.
هشت درصد به کودکآزاری مربوط بوده، بقیه موارد چطور؟
بیشترین تماسها درباره کودکآزاری بوده و بعد از آن همسرآزاری. اما درصد بسیاری از تماسها، شامل تماسهای غیرمرتبط بوده به عنوان مثال ترک اعتیاد، موارد غیراورژانسی، کمک یا نیاز به مشاوره، که به نهادهای مربوطه یا شمارههای مرتبط با موضوع مطروحه ارجاع داده شدند.
بهزیستی برای کاهش این خشونتهای خانگی و همین پیشگیری و آگاهیرسانی که چندین بار به آن اشاره کردید چه کاری انجام داده؟
ما چند استراتژی را در بهزیستی پی گرفتهایم و سیاستهای کنترل و کاهش کودکآزاری و بدسرپرستی را تدوین میکنیم که به کمیسیون اجتماعی هیات دولت ارائه کنیم. یکی از این استراتژیها، افزایش آگاهی و مهارتآموزی است که هم شامل خانوادهها و هم شامل کودکان و نوجوانان میشود؛ مورد دیگر شناساندن بیشتر نهادهای حمایتی مانند اورژانس اجتماعی و خدمات مشاورهای است که افراد بدانند از چه نهادهایی میشود کمک گرفت، همچنین لازم است افراد، قوانین موجود در این حوزه را بشناسند، الان خیلی از افراد نمیدانند قانونی داریم که بر اساس آن، مطلع بودن و خبر ندادن از کودکآزاری جرم است. کودکآزاری نیاز به شاکی خصوصی ندارد و نهاد قضایی موظف است بر اساس گزارشی که اشخاص میدهند به این موضوع ورود کند. مردم باید بدانند اگر در همسایگیشان، در بین اقوام یا حتی کوچه و خیابان، کودکی در حال آزار دیدن است، باید آن را گزارش کنند و نگویند به ما ربطی ندارد و نمیتوانیم آن را گزارش کنیم. این غفلت، حتی مجازات هم دارد و حبس و جزای نقدی شامل کسانی میشود که کودکآزاری را گزارش نکنند. راهبرد دیگری که آن را پیگیری میکنیم، توسعه مداخلات انتظامی و قضایی است که پروندهها در اولویت رسیدگی قرار بگیرند و اشد مجازات برای این افراد در نظر گرفته شود. مورد دیگر هم پرداختن به موضوع سلامت روان به طور کلی است. طبق آمار و پژوهشها 23.6 درصد جمعیت بالای 15 سال کشور، یک اختلال روانشناختی نیازمند مداخله دارند. اسکیزوفرنی، اختلالات شخصیت ضداجتماعی، شخصیت مرزی و ... بیماریهایی هستند که لازم است درمان شوند و اگر نشوند ممکن است به آسیب اجتماعی منجر شود. بنابراین درمان اختلالات روان، از مواردی است که باید در اولویت طرح تحول سلامت قرار بگیرد و به غربالگری مهمترین اختلالات روان بپردازیم و مداخلات به موقع داشته باشیم. اگر این اتفاقها در کنار همدیگر بیفتد، میتوانیم به جامعهای سالم و ایمن برای تمام افراد جامعه ازجمله کودکان برسیم و شاهد اخبار ناگوار کمتری باشیم.