مقدمه
از اهداف والای انبیاء و رهبران الهی ، تأسیس نظام توحیدی بر پایه وحی و نبوت برای پیاده سازی احکام الهی، سعادت و به تکامل رساندن بشر به عنوان خلیفه الهی بیان شده است. در عصر جدید نیز، جمهوری اسلامی ایران نخستین حکومتی است که داعیه پیروی و اعمال اصول اسلامی در سیاست را دارد و نظام حاصل از این انقلاب نیز بر پایه های ایدئولوژی اسلامی استوار شده است. در جمهوری اسلامی ، مسئولان به حفظ نظام و امنیت جامعه توجه خاصی داشته و شکل گیری نیروهای مسلح، سازمان ها و نهادهای امنیتی در این راستا بوده است. یکی از اجزاء نیروهای مسلح و سازمان های امنیتی ، حفاظت اطلاعات است. بر اساس مبانی نظام اسلامی، سازمان های حفاظتی و اطلاعاتی هم باید بر مبانی و اصول اسلامی استوار باشد و ساختار سازمان و عملکرد آن نیز در این چارچوب شکل گیرد؛ بنابراین مبانی و اصول حفاظت اطلاعات باید از آموزه های اسلامی از جمله سیره معصومان علیه السلام استخراج شود. آنچه مهم است، استخراج اصول کلی و مبانی حفاظت اطلاعات در آموزه های اسلامی و سیره معصومین علیه السلام است که این امر موجب می شود فعالیت ها و اقدام ها، همسو و هماهنگ با اهداف و مبانی شرع مقدس اسلام و دستورهای دینی و سیره معصومان علیه السلام تنظیم شود تا از رویکردهای غیر الهی و غیر اخلاقی فاصله گرفته و از هر نوع رفتار و عملکرد با شائبۀ غیر اسلامی در سازمان های اطلاعاتی و امنیتی نظام اسلامی، پرهیز شده و هویت بخشی دینی در ساختار و عملکرد حفاظت اطلاعات و رفتار کارکنان آن، جاری شود؛ علاوه بر این، مطابق اعتقاد شیعه ، قول ، فعل و تقریر امام معصوم علیه السلام برای ما حجت است.
مطالعه سیره عملی ائمه اطهار علیه السلام در طول زعامت و امامت ایشان، نشان می دهد که به رعایت مسائل حفاظتی و امنیتی اهتمام داشته و با استفاده از شیوه های مختلف و با انجام اقدامات حفاظتی، ضریب امنیت خویش را ارتقاء بخشیده و دشمنان را از دسترسی به اطلاعات مهم و ارزشمند، ناکام ساخته اند. از آنجایی که پرداختن به جنبه های مختلف حفاظت اطلاعات از دریای اندیشه و افکار متعالی اسلام در سیره ائمه اطهار علیه السلام در این نوشتار مقدور نمی باشد؛ لذا دوره امامت امام هادی علیه السلام مورد مطالعه و تحقیق قرار خواهد گرفت.
با توجه به مطالب تاریخی ، از دوره حکومت متوکل عباسی که مصادف با وجود مبارک امام هادی علیه السلام بوده است، سخت گیری بر شیعه و ائمه شدت گرفت و امام هادی علیه السلام به شهر سامرا و تحت حکومت مرکزی فراخوانده شد. در دوره امام هادی علیه السلام با توجه به وضعیت امنیتی و اطلاعاتی آن زمان، حکومت وقت، تلاش بسیاری برای هدف قرار دادن ایشان به عمل می آورد؛ و در این میان امام هادی علیه السلام علی رغم این که در منطقه ای نظامی و تحت واپایش شدید اطلاعاتی توسط دشمن بودند، از روابط تشکیلاتی با شیعیان، محافظت به عمل می آوردند. اکنون این سؤال مطرح است که مؤلفه ها و شاخص های حفاظتی و اطلاعاتی در سیره امام هادی علیه السلام چیست؟ با توجه به شرایط امنیتی دوره، حضرت امام هادی علیه السلام چه رفتارهای حفاظتی و اطلاعاتی را انجام داده اند و چه مواردی را می توان در این حوزه از سیره ایشان برشمرد؟ به عبارت دیگر آیا می توان در کلام و گفتار امام و یا رفتار ایشان مواردی در خصوص تبیین مفاهیم اطلاعات و حفاظت و یا راهبردهای حفاظت و اطلاعات را استخراج کرده و در عصر کنونی مورد استفاده قرار داد؟
با توجه به کتب معتبر روایی؛ تعریف، اقدامات، سخنان، رفتار و سیره امام هادی علیه السلام مورد تحلیل قرار گرفته است. برای اجرای تحقیق، از روش تحقیق توصیفی -تحلیلی و روش جمع آوری مطالب کتابخانه ای استفاده شده است.
٢- محیط شناسی
٢-١- گذری بر زندگانی امام هادی علیه السلام
حضرت امام ابوالحسن علی النقی الهادی علیه السلام، پیشوای دهم شیعیان، در نیمه ذی الحجه سال ٢١٢ هجری در اطراف مدینه در محلی به نام «صریا»[1] به دنیا آمد. پدر گرامی اش حضرت جوادالائمه و مادرش بانوی فضیلت و تقوی «سمانه مغربیه » بود (مجلسی، ج ٥٠، ١١٤). امام دهم، در خانه ای دیده به جهان گشود که فضای آن آکنده از معنویت و اخلاص و بندگی خدا بود. محیط زندگی امام هادی علیه السلام از نظر سیاسی و فرهنگی دارای ویژگی خاصی بود. دستگاه خلافت عباسی، پدر گرامی اش را تحت فشار گذاشته بود، از این رو امام هادی علیه السلام از همان خردسالی با ترفندها و سیاست بازی های حاکمان ستم کار و رسالت سنگینی که پیشوایان حق در قبال آنان به عهده دارند، آشنا بود و خود را برای پذیرش مسئولیت امامت در شرایطی مشابه دوران پدرش آماده می ساخت.
حضرت امام هادی علیه السلام در سال ٢٢٠ هجری، پس از شهادت پدر گرامی اش، بر مسند امامت نشست. ایشان در آن هنگام، ٨ سال سن داشتند. مدت امامت آن بزرگوار ٣٣ سال و عمر شریفشان ٤١ سال و چند ماه بود و در سال ٢٥٤ در شهر سامرا به شهادت رسید. (همان، ١٤)
امام هادی علیه السلام با هفت تن از خلفای عباسی، معاصر بود که به ترتیب عبارتند از: مأمون، معتصم
(برادرمأمون )، واثق (پسرمعتصم )، متوکل (برادرمعتصم )، منتصر (پسرمتوکل، مستعین )پسرعموی منتصر و معتز (پسرمتوکل ). دوران متوکل، شرایط بسیار سختی برای شیعیان بود و متوکل تلاش های بسیار مذبوحانه ای بر ضد امام هادی علیه السلام انجام داد که برخی از آن عبارتند از:
- تبعید امام هادی علیه السلام به سامرا (همان، ١٦١)
- ایجاد محدودیت برای امام و جلوگیری شیعیان از ارتباط با آن حضرت (همان، ١٩٤)
- احضار امام به بهانه های مختلف . (همان ، ٢١١ )
- توهین و تحقیر امام (رفیعی، ١٣٨٢: ٢٢٤)
- توطئه نافرجام ترور امام (همان: ٢٣١)
٢-٢- شرایط سیاسی – امنیتی جامعه
دوران امام هادی علیه السلام فاصله انتقال میان دو عصر متفاوت از دوران حکومت عباسیان به حساب می آید. در این دوران، پدیده های بسیاری به چشم می خورد که پیش تر در زمامداری عباسیان دیده نشده بود. دوران امامت امام هادی علیه السلام از نظر سیاسی - امنیتی از ویژگی های زیر برخوردار بود.
٢-٢-١- بی کفایتی زمامداران عباسی
حکومت عباسیان، بر اساس تیره و نژاد به گروه های قدرت طلب درون دولت عباسی تجزیه شده بودند. آشکارترین اثر این اتفاق، زوال هیبت و عظمت مقام خلافت بود. (رفیعی ، ١٣٨٢: ٢١٨ )
٢-٢-٢- گسترش فساد در دستگاه خلافت
خوش گذرانی، میگساری و آوازه خوانی از ویژگی های دستگاه خلافت زمامداران دوره دوم عباسی است. خلفا به جای رسیدگی به کار مردم و اداره امور کشور، وقت خود را به عیاشی و بزم های آنچنانی می گذراندند. از بارزترین نمودهای این فساد از بین رفتن روحیه تعهد و مسئولیت پذیری کارگزاران و رواج بازار رشوه و اختلاس اموال عمومی در میان کارمندان دولت بود. به گونه ای که پست ها نه بر مبنای لیاقت و کاردانی افراد، بلکه بر پایه مقدار پول و رشوه ای که پرداخت می کردند به آنان واگذار می شد. (همان )
٢-٢-٣- بحران مشروعیت در حکومت عباسی
عباسیان در این دوره با بحران شدید مشروعیت در حکومت خود مواجه بودند. بحران مشروعیت از مهم ترین عواملی بود که قدرت سیاسی عباسیان را به چالش کشیده و منجر به تزلزل و عدم ثبات سیاسی در قلمرو اسلامی شد.
٢-٢-٤- بروز آشوبها و فتنه ها در قلمرو اسلامی (علل و انگیزه بروز آشوبها)
در دوران امامت امام هادی علیه السلام قلمرو خلافت اسلامی پس از یک آرامش نسبی در اواخر دوران مأمون ، صحنه درگیری ها، آشوب ها و جنبش های مسلحانۀگروه های مختلف با انگیزه های گوناگون بود. (همان : ٢١٩) قیام ها علیه حکومت عباسی از جمله عوامل ضعف سیاسی و کاهش اقتدار و شیوع قیام ها علیه حاکمیت عباسیان بود. در همه قیام ها به نوعی مسئله مشروعیت عباسیان مطرح است .
٢-٢-٥- قیامهای ایدئولوژی و عقیدتی (بقیه قیامها)
این قیام ها به مانند قیام علویان در مناطق مختلف قلمرو عباسیان و شهرهایی مانند کوفه، مکه، مدینه، بصره ، خراسان ، ری، طبرستان (مازندران )، گیلان و دیگر مناطق گسترده بود؛ و از هر سو، حکومت مرکزی را دچار بحران و چالش می کرد. این قیام ها تبعات اجتماعی و سیاسی بسیار مخربی از جمله: ناامنی در مناطق مختلف، بحران های اجتماعی و اقتصادی در جهان اسلام بر جای گذاشت. راهزنان، غارت گران و دزدان در جامعه، امنیت را مخدوش می کردند. بدین ترتیب وضع اجتماعی ، آسیب های فراوانی ببار می آورد. جامعه همواره در تلاطم و آشفتگی ناشی از تبعات بحران های بزرگ واقع شده بود. حاکمان این دوره در مواجهه با این پدیده ها از مدیریت اجتماعی و داشتن برنامه های مقتدرانه و تصمیمات عاقلانه عاجز بودند.
یکی از قیام ها علیه حاکمیت عباسیان، قیام قبیله ای اعراب طرفدار بنی امیه و مخالف عباسیان از خوارج و سایر فرقه های مذهبی بود. عدم اتکای سیاسی عباسیان به اعراب و قبایل عربی به جز خویشان و نزدیکان خود، نوعی سلب اعتماد از اعراب بود که برای آنان (اعراب ) نگران کننده بود.
٢-٢-٦- عدم اقتدار حکومت مرکزی
از نظر امنیتی در دوره امامت امام هادی علیه السلام، حکومت مرکزی در وضعیت عدم ثبات به سر می برده است. قیام های منطقه ای و سرکشی از حکومت مرکزی توسط امیران و حاکمان مناطق ، قیام های ضدحکومت توسط علویان و دیگر افراد و... فضای بسیار متشنج و پرآشوبی را ترسیم می کند. (دوانی، ١٣٧٨: ١٧٤)
٢-٢-٧- بروز جریانهای عقیدتی انحرافی
دوران امام هادی علیه السلام، اوج پیدایش مکتب های گوناگون عقیدتی بود که بستر آن با ایجاد فضای فکری توسط حکومت عباسی فراهم شده بود. گردانندگان و نظریه پردازان این حرکت ها، متشکل از عناصر فریب خورده، فرصت طلب و سودجو بود. این گروه ها عبارت بودند از:
الف ) غلات (مجلسی، ج ٢٥، ٣٤٦) (جعفریان، ٥٢٨-٥٢٤) ب) صوفیه ج) واقفیه (رجال کشی، ص ٤٦٠) (خویی،١٤٠٣ ق، ج ١، ٢٥٩ ) د) مجسمیه (شیخ صدوق، ١٣٧٨، ١٠٠ ) ه) باورمندان به رؤیت (الطبرسی، ١٤١٦ ق، ج ٢، ٤٨٦)
٢-٢-٨- ایجاد شبهه های دینی، فتنه انگیزی و فتنه جویی دانشمندان مزدور (توضیح اقسام شبهه ها)
افزون بر شبهه های خرد و کلانی که توسط دانشمندان مزدور و فرقه های مرجع آن دوران در حوزۀ دین مطرح می شد، کشمکش های بزرگ بر سر مسائل بنیادین و زیر بنایی اسلام، هر از چند گاهی رخ می نمود که دامنۀ فتنه انگیزی آن ، اندیشۀ قشر گسترده ای از مسلمانان و گاه شیعیان را در بر می گرفت. یکی از بزرگ ترین این فتنه جویی ها، موضوع مخلوق بودن قرآن بود که مدت ها اندیشه مسلمانان را به خود مشغول ساخته بود و چه بسیار انسان هایی که به جهت عقیده به آن، جان خود را از دست دادند! خلفای عباسی با مطرح ساختن این پرسش و نیافتن پاسخ دلخواه خود، مخالفانشان را به شدت سرکوب می کردند. از این دسته «احمد بن نصر خزاعی » را می توان نام برد که از مخالفان دولت عباسی بود و یک بار هم نقشه قتل واثق، خلیفه عباسی را کشید، ولی نافرجام ماند. خلیفه نیز برای از میان برداشتن او با طرح این پرسش که آیا قرآن مخلوق است یا خیر؟ برنامه سرکوب او را آغاز کرد و پس از بیان پرسش های گوناگون در این زمینه و دیگر مسائل اعتقادی، بهانه ای برای قتل وی به چنگ آورد و او را از میان برداشت. (محمد بن جریر طبری، بی تا، ج ٩، ١٣٤. ) واثق، احمد بن نصر را که معتقد به خلق قرآن نبود، دست بسته از بغداد به سامرا آورد و از او درباره خلق قرآن پرسید. هنگامی که از عقیده او آگاهی یافت، گردن او را زد و دستور داد سرش را در بغداد و بدنش را در سامرا آویزان کنند و برگه ای به گوش او آویختند که بر آن نوشته شده بود: «این سر احمد بن نصر است که معتقد به خلق قرآن و نفی تشبیه خداوند نیست! » (السیوطی، ١٤٠٦ ق، ص ٣٨٤؛ تاریخ طبری، ج ٩، ص ١٣٤. )
٢-٢-٩- تلاش خلفای عباسی در انحراف افکار عمومی از امام و از بین بردن شیعه
رفتار و عملکرد خلفای عباسی بر این مسئله دلالت دارد که آن ها به هر نحو ممکن در صدد از بین بردن شیعه بوده اند. سخت گیری بر امام و شیعیان، شایعات واهی در خصوص شیعیان و مستمسک قرار دادن این مسائل برای برخورد با شیعه، تحت مراقبت قرار دادن امام و جلوگیری از مراوده با مردم و. . . بخشی از این مسائل است. (مجلسی، ١٣٦٤: ٢٨٤ )
٢-٣- راهبردهای پیشگیرانه و مقابله ای امام هادی علیه السلام
امام هادی علیه السلام با به کارگیری یک سلسله برنامه های ارشادی و تربیتی، مبارزۀ غیرمستقیمی را با حاکمیت آغاز کرد و بی آنکه حساسیت دستگاه را متوجه خود سازد، به انجام فعالیت هایی بر ضد آن ها پرداخت. در مواقع لازم نیز تاجایی که حیات شیعه را به مخاطره نمی انداخت، دامنۀ آن را گسترده تر می ساخت و با این فعالیت ها، بی اساس بودن این تصور را که «امام به دلیل مراقبت دشمن، در مسائل سیاسی مداخله نمی کرد و هیچ گونه مبارزۀسیاسی نداشت» آشکار کرد. گفتنی است امام در شرایط حاکم، به بهترین شیوه های مبارزاتی دست می زد که در بسیاری موارد، دشمن را مرعوب خود می ساخت و او را غافلگیر می کرد. راهبردهای اتخاذ شده توسط امام را می توان با دو رویکرد سلبی و ایجابی مورد بحث قرار داد.
مهم ترین راهبردهای امام با رویکرد سلبی عبارتند از:
٢-٣-١- نامشروع معرفی کردن حکومت عباسیان
امام با استفاده از فرصت های مناسب، با نامشروع معرفی کردن عباسیان، مسلمانان را از هرگونه همکاری با آنان مگر در موارد ضرورت بر حذر می داشت و با این کار، چهرۀاین مفسدان را برای مردم بیشتر آشکار می کرد. (العاملی، ج ١٢، ١٣٧ )
٢-٣-٢- مبارزه با گروههای منحرف عقیدتی
دوران امام هادی علیه السلام اوج پیدایش مکتب های گوناگون عقیدتی بود که بستر آن با ایجاد فضای فکری به وسیلۀحکومت عباسی فراهم شده بود. تیز بینی امام در شناخت خط توطئه و استحاله فرهنگی، نقشه های دین ستیز جریان های انحرافی را آشکار می ساخت. اگر چه مراقبت شدید از ایشان، اندکی آنان را در رسیدن به هدف ننگینشان یاری می داد و عدم دسترسی به امام، مشکلات جامعه اسلامی را افزون تر می کرد، ولی امام با نهایت درایت در خنثی کردن این توطئه های فرهنگی می کوشید.
با توجه به وجود تبلیغات گروه های انحرافی از قبیل مفوضه ، غلات ، صوفیه، ثنویه و. . . امام یکی از راهبردهای خود را مقابله با تبلیغات و افشای اهداف این فرق و نیز باطل کردن استدلال های این گروه ها قرار داده بودند. مهم ترین راهبردهای امام با رویکرد ایجابی عبارتند از:
٢-٣-٣- تلاش برای پی ریزی جامعه ای بیدار
از اهداف مهم و اساسی امام ، تلاش برای پی ریزی جامعه ای بیدار و آگاه بود که در پرتو ایمان، به عنوان زمینه ای برای تحقق آرمان های ارزشمند خلافت اسلامی و حکومت خاندان پیامبر(ص ) عملی می شد.
٢-٣-٤- حفظ مصالح کلی و دراز مدت جامعه اسلامی
برجسته ترین اهداف سیاسی پیشوایان اسلام در ادوار مختلف ؛ حفظ مصالح کلی و دراز مدت جامعه اسلامی ، حفظ جامعه اسلامی از خطر نابودی و نیز روشن نگه داشتن چراغ اسلام در کوران حوادث بوده است. آنان از رویارویی با ستم پیشگان و ضدیت با دستگاه ستمگر، کوچک ترین هراسی نداشتند، ولی با درایت و تیزبینی ، به شکل دادن مبارزات بر اساس شرایط حاکم و در نظر داشتن کامل اوضاع می پرداختند.
٢-٣-٥- تبیین مقام و جایگاه امام و امامت در جامعه اسلامی
مهم ترین حرکت و راهبرد فرهنگی امام هادی علیه السلام تبیین مسئله امامت و تعمیق فکر شیعه درباره مبحث امام شناسی است که در قالب زیارت جامعه کبیره بیان شده است. «زیارت جامعه کبیره » یک دوره کامل امام شناسی است.
٢-٣-٦- تبلیغ اندیشه مهدویت
امام هادی علیه السلام با تشدید تفکر مهدویت در عمل، نظام خلافت سلطنتی را به چالش می خواند و نظام ولایی را تبلیغ می کرد. آن حضرت اگر هم سخن نمی گفت ولی وجود او خود فریاد بلندی بود که نظام ولایی را تأیید و نظام خلافت سلطنتی را تهدید می کرد.
٢-٣-٧- حفظ جان شیعیان و امید بخشی به آنان
با توجه به عدم ثبات سیاسی و دعواهای قدرت بین درباریان و فرماندهان نظامی و از سوی دیگر؛ عدم آمادگی شیعیان (از نظر عده و عده )، هرگونه نشانه و علامت مبنی بر قصد امام برای حرکت به منظور تصاحب قدرت، می توانست باعث قتل ایشان و سرکوب شدید شیعیان شود، گو اینکه علی رغم عدم اقدام جدی امام در این خصوص، شیعیان با شدیدترین وضعیت توسط حکومت و عمال آن، مورد آزار و اذیت قرار گرفته و به زندان و حبس محکوم و یا به قتل می رسیده اند؛ بنابراین امام یکی از راهبردهای خود را بر پایه حفظ جان شیعیان قرار دادند تا با استفاده از شرایط بتوانند اهداف خود را عملی نمایند.
«سازمان وکالت » به نیابت از طرف معصومان علیهم السلام در دوره های پیشین نیز مصداق داشت. اما در دوره امام هادی علیه السلام این سازمان وسیع علمی، فکری و سیاسی از نمود خاص و برجستگی ویژه ای برخوردار شد و فواید مهمی را در پی داشت. پیوند مستمر بین امام و پیروان در اقصی نقاط جهان اسلام که می توانست پیام امام را مثل ابزار ارتباطی امروزی به سرعت و به طور نظام مند به شیعیان از یک کانال مؤثق و معتبر برساند، بدون این که از لحاظ امنیتی برای پیروان اهل بیت علیهم السلام مشکل ساز باشد و از نظر جغرافیایی مکان آن ها را برای دیگران معلوم سازد، انجام می گرفت. این عملیات و شبکه مهم، می توانست از نظر علمی و فقهی نیازهای مردم را از منبع اصلی در دسترس قرار دهد که رفع شبهات عقیدتی و فکری از نتایج بدیهی و اولیه آن بود.
شبکه گسترده «وکالت » یک سازمان بزرگ علمی نیز بشمار می آمد که الگویی برای تشکیل حوزه های علمی امروز بود. منشأ علمی سازمان، امام معصوم علیه السلام بود و نیازها را ایشان رفع می نمود. «شبکه وکالت » در مسیر تکاملی خود، بعدها به مراکز فقهی و کلامی تبدیل شد و بدین ترتیب مسائل فقهی و کلامی از کانال مورد اطمینان برای پیروان، به منزلۀ یک چتر حمایتی بزرگ و مصون بخش بود که تهاجم های فرهنگی را نیز بدون واکنش آشکار فیزیکی، پاسخ داده و دفع می نمود.
٣- اهم شاخص های حاصل از مؤلفه های حفاظتی و اطلاعاتی
امام هادی علیه السلام برای به اجرا در آوردن راهبردها، مهم ترین روشی (تاکتیک ) که به کار می بردند، سازماندهی مبارزات سری در قالب «سازمان وکالت » بوده است. یکی از شیوه های رهبری امام هادی علیه السلام، مدیریت مبارزات مخفیانه با حکومت استبدادی و طاغوتی عصر بود. آن حضرت فعالیت هایش را در موارد متعددی، مخفی کرده و دور از چشم عاملان حکومت انجام می داد. برخی از مؤلفه های حفاظتی و اطلاعاتی که می توان از مطالعه «سازمان وکالت » و روش های (تاکتیک ها) مقابله ای آن امام همام به عنوان شاخص، استخراج کرد، عبارتند از:
٣-١- تشکیلات وکالت به مثابه سازمان اطلاعاتی
شرایط بحرانی ای که امامان شیعه با آن روبرو بودند، ایجاب می کرد که به ابزار جدیدی برای برقراری ارتباط با پیروان خود دست یابند و این چیزی جز شبکه ارتباطی «وکالت » و تعیین نمایندگان در مناطق مختلف نبود. این تشکیلات که از نیمه دوم عصر امامت یعنی از عصر امام صادق علیه السلام به بعد آغاز به کار نمود، به تدریج دارای نظم ، گستردگی و هماهنگی بیشتری شد تا آنجا که در عصر امام هادی علیه السلام این تدبیر ارزنده و مؤثر به عنوان یک نهاد رسمی و سازمان یافته، از برجستگی های ویژه ای برخوردار شد و غالب نقاط شیعه نشین آن زمان در عالم اسلامی را زیر پوشش قرار داد. دستورالعمل های امام هادی علیه السلام به وکلا، حاکی از وجود سامانه و نظمی قابل تحسین در «سازمان وکالت » در این دوره است.
گرچه یکی از اقدامات «شبکه وکالت » فعالیت های اطلاعاتی و حفاظتی بوده است؛ ولی این شبکه به لحاظ نوع ساختار، شرح وظایف، مسئولیت های منحصر به خود و همچنین تشکیل آن در شرایط اختناق سیاسی و امنیتی، می تواند از ویژگی های یک سازمان اطلاعاتی برخوردار باشد.
ساختار یک سازمان، مشخص می کند که وظایف چگونه تخصیص داده شوند. چه شخصی به چه کسی گزارش دهد و سازوکارهای هماهنگی رسمی و هم چنین الگوهای تعاملی سازمان که باید رعایت شوند، کدامند (رابینز، ١٣٨٧، ٢٢) سازمان مورد بحث ما نیز دارای یک ساختار تشکیلاتی بوده که جایگاه هر یک از اعضا و سلسله مراتب اختیارات آن ها و هم چنین نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر را مشخص می کرد. روشن است که هر سازمان در ابتدا شکل ساده ای دارد و با طی مراحل تکاملی به ساختار اصلی خود می رسد. هر سازمان ابتدا به صورت خطی شروع به شکل گیری می کند سپس با رشد و تکامل به یک ساختار هرمی شکل تبدیل می شود که دارای سلسله مراتب خاص خود است.
مسئله دیگر، حیطه نظارت یا سطحی است که رهبر سازمان بر آن نظارت دارد.
هر چه حیطه نظارت رهبران محدودتر و کوچک تر باشد، ساختار آن بلندتر می شود (همان ، ٨٥) و هر چه حیطه نظارت بزرگ تر باشد، ساختار کوتاه تر می شود (رضاییان ، ١٣٨٧، ٢٩١) این محور نیز با اصل نظارت مستقیم امام در «سازمان وکالت » در ارتباط است . هم چنین، هر سازمانی برای رسیدن به اهداف خود نیازمند فعالیت های اجرایی است. نوع و ماهیت این فعالیت ها، وظایف آن سازمان را مشخص می کند. هر سازمان نقش هایی به عهده می گیرد که سبب شکل گیری فعالیت های آن در جهت اهداف می شود.
سازمان [2]در لغت به معنای «تشکیلات » است. (دهخدا، ١٣٤٥ ق، ج ٢٨: ٩٩ ) در اصطلاح ، سازمان پدیده ای اجتماعی است که به طور آگاهانه، هماهنگ شده و دارای حدود و ثغور نسبتا مشخصی است و برای تحقق هدف یا اهدافی بر اساس یک سلسله مبانی دائمی فعالیت می کند. (رابینز، پیشین، ٢١) با دقت در این تعریف مشخص می شود خصوصیات پنج گانه سازمان عبارتند از: پدیدۀ اجتماعی بودن، هماهنگی آگاهانه (مدیریت )، داشتن مرز مشخص، تلاش برای تحقق هدف یا اهداف مشترک و نیز داشتن اصول دائمی. پنج خصوصیت مذکور در سازمان مورد بحث ما وجود دارد. این سازمان متشکل از افراد انسانی است که با هم در تعامل بوده اند (پدیده اجتماعی ). هم چنین، هر کدام دارای اهداف معینی بوده، از اصول مشخصی پیروی می کرده و با دیگران مرزبندی داشته و نیز رهبری در رأس آن ها بوده است (هماهنگی آگاهانه ) که برنامه های سازمان را هماهنگ می کرده است؛ بنابراین به دلیل این که خصوصیات یک سازمان، بر این مفهوم منطبق است ، در این متن از اصطلاح امروزی «سازمان » برای آن ها استفاده کرده ایم.
٣-٢- ساختار تشکیلاتی و شرح وظایف
شرایط سخت سیاسی حاکم بر عصر حیات «سازمان وکالت »، راهی جز روی آوری رهبری و اعضای این سازمان به فعالیت های مخفی و زیرزمینی در پیش روی آنان قرار نمی داد؛ به نحوی که به نظر می رسد عنوان «سازمان مخفی و زیرزمینی وکالت » و به عبارتی «التنظیم السری » که برخی محققان آن را پیشنهاد داده اند.[3] (جباری، ج١: ٦٩ به نقل از نویسنده کتاب ) برای این تشکیلات است. روی آوری به نهان و اصل تقیه، توانست شرایطی را برای رهبری و اعضای این سازمان فراهم کند که در اوج دوران خفقان و اختناق عباسی، تشکیلات وسیع وکالت را با نظم و سامان مندی به پیش برند، بدون آنکه دستگاه خلافت عباسی موفق به کوچک ترین نفوذی در سازمان شود. (همان : ٢٢٩ )
مقام معظم رهبری می فرمایند:
«حدیث معروفی دربارۀوفات حضرت هادی علیه السلام هست که از عبارت آن معلوم می شود که عدۀ قابل توجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ به گونه ای که دستگاه خلافت هم آن ها را نمی شناخت؛ چون اگر می شناخت، همه شان را تار و مار می کرد؛ اما این عده چون شبکۀ قوی ای به وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمی توانست به آن ها دسترسی پیدا کند. ». (خامنه ای : ١٣٨٣ ) ساختار اطلاعاتی و اهم وظایف سازمان وکالت به لحاظ نحوه ارتباطات و جمع آوری اطلاعات از ساختار ذیل تشکیل شده بود.
[نمودار شماره ١: نمایی از ساختار شبکه منابع پنهان سامانه اطلاعاتی امام هادی علیه السلام]
بررسی ها نشان می دهد که برخی از منابع به طور مستقیم گزارش خود را به امام می دادند و برخی دیگر مستقیما به امام دسترسی نداشته و به دستور ایشان گزارش ها را به افرادی می دادند که آن حضرت مشخص کرده بود. «سازمان وکالت » با ایجاد شبکۀارتباطی مطمئن؛ همچون رگ های بدن، تمامی قسمت های تحت پوشش این سازمان را با قلب سازمان ، یعنی رهبری ، و نقاط دیگر مرتبط می ساخت و از طرق ارتباطی قابل اعتمادی برخوردار بود. تعدادی پیک همواره بین وکلا و مرکز استقرار امام در رفت و آمد بودند. وکلا از افراد عادی و بازرگانان با مرکز رهبری سازمان ارتباط برقرار می کردند. گاه با سفر به محل امام یا وکیل ارشد او و گاهی ارتباط با وکلای سیار تبادل اطلاعات صورت می گرفت. (شیخ طوسی، پیشین، ٢٩٥-٢٩٦) ایجاد ارتباط بین شیعیان و امام علیه السلام، از مهم ترین اهداف و آثار تشکیل این سازمان بود. (شیخ طوسی، ٣٠٦ ) از دیگر کارکردهای اعضای "سازمان وکالت " می توان به نقش ارشادی در مقابله با بحران های اعتقادی و فکری (شیخ طوسی، ٣٨٨) نقش سیاسی و مبارزاتی (حسین، ١٣٦٧ ش، ١٣٩) و نقش تمهیدی برای ورود شیعیان به عصر غیبت (جباری، پیشین، ٣٣٢) اشاره کرد.
برخی از وکلای امامی به ایفای نقش علمی و تعلیم شیعیان نیز می پرداختند. این وکلا به حل مشکلات علمی و پاسخ گویی به شبهات و دفاع از اهل بیت علیه السلام مبادرت می کردند. (صدر، ١٣٦٢ ش، ٤٨٣)
یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام به نام ابوحنیفه سابق الحاج با دامادش در مورد ارث اختلاف پیدا
کرده بود. مفضل بن عمر جعفی با پرداخت چهارصد درهم به آنان ، مسئله را حل کرد. سپس به آنان گفت:
این مال شخصی من نیست. امام علیه السلام به من دستور داده است هرگاه دو نفر از اصحاب در امری اختلاف کردند، بین آن ها صلح برقرار کن و مالم را در این راه بده. (کلینی، ١٣٦٢ ش، ج ٢، ٢٠٩ ) ارشاد مبتنی بر هدایت
شیعیان در برهه های مختلف زمانی با بحران های گوناگونی روبرو بودند که «سازمان وکالت » [4]وظیفه مقابله با آن ها را بر عهده داشته است؛ نظیر ارشاد شیعیان و مبارزه با غلات و منحرفان نیز از وظایف این سازمان بود که توسط چنین افرادی انجام می شد. مناقشه در فضل حضرت زهرا(س ) و جواب حسین بن روح به آن ، نمونه ای دیگر از این عملکرد است. (شیخ طوسی ، ٣٨٨ ) نحوه ارتباطات در بعد نوع ارتباط نیز با بررسی نمونه های تاریخی و روایی به چهار نحوه ارتباط عمده در «سازمان وکالت » می توان اشاره کرد: ارتباط حضوری و مشافهی ، ارتباط کتبی ، ارتباط از طریق ارسال پیک و فرستاده، و ارتباط از طرق خارق عادت. (جباری، ج١، ١٧٦)
یکی از راه های مهم ارتباطی وکلا با امام هادی علیه السلام نامه نگاری بود که آن را به دست افراد مطمئنی که برای زیارت امام حسین علیه السلام به عراق می آمدند، می سپاردند. (حسین، ١٣٧) «احمد بن اسحاق قمی » یکی از وکلا قم است که شواهدی دال بر سفرهای مکرر وی از قم به سامرا در طول عصر امام هادی علیه السلام تا عصر سفیر دوم، به قصد دیدار ائمه علیهم السلام و سفرای امام عصر علیه السلام در دست است؛ به نحوی که سرانجام در مسیر بازگشت از یکی از این سفرها به قم بود که در منطقۀحلوان درگذشت. (کشی، ٥٥٧، ح ١٠٥٢ و مجلسی، ج ٥١، ٣٠٦، ح ٢١ ) گزینش کارآمد و تربیت اطلاعاتی اولین و مهم ترین گام، در سازمان اطلاعاتی وکالت، گزینش دستیاران اصلی در اداره این سازمان بوده است. فعالیت در این سازمان مستلزم کسب شرایط ویژه ای بوده است . برخی از این ویژگی ها که در سطوح عالی می توان به آن اشاره کرد عبارت است از: قرب به معصوم و علم به اسرار و جایگاه رفیع معنوی و معرفتی او، اوج کتمان و تقیه، عدالت و وثاقت، رازداری و نهان کاری، شناخت نسبی از معارف دینی (شیخ طوسی، ص ٢١٥) مطیع و مطاع بودن (همان ) نظم، دقت، کاردانی و احتیاط ١ (کشی، ٥١٤، ح ٩٩٢. ) از ویژگی های انتخاب وکلا می توان این نتیجه را حاصل نمود که امام علیه السلام به انگیزه عقیدتی، یا آرمانی، بر پایه اعتقادات و آرمان های مشترک توجه و اهمیت خاصی قائل بودند. (موارد هر کدام یک مورد عینا ذکر شود) عثمان بن سعید در سن جوانی و در حالی که یازده سال از عمرش می گذشت، افتخار شاگردی امام را پیدا نمود. امام هادی علیه السلام در مورد او به احمد بن اسحاق قمی فرمود: عثمان بن سعید، ثقه و امین من است، هر چه به شما بگوید از سوی من گفته و هر چه به شما القا کند از ناحیه من القا کرده است. (شیخ طوسی، ٢١٥) عبدالعظیم حسنی که نسب شریفش با چهار واسطه به امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد، از یاران امام هادی و امام عسگری علیه السلام است. عبدالعظیم، مردی پارسا، وارسته، دانشمند، فقیه و مورد اعتماد و وثوق امام دهم بود.
هدایت اطلاعاتی
هدایت، مجموعه ای از اقدامات راهنمایی کننده و رهبری برای رسیدن به اهداف است . گام بعدی اقدام امام هادی علیه السلام، هدایت شبکه اطلاعاتی اعم از واپایش، نظارت، مراقبت منابع در راستای رشد و تعالی فعالیت آنان در جهت سالم سازی امور، کشف اشکالات، معایب و نواقص کار با پیگیری مواردی از قبیل نحوه ارتباط گیری، گزارش دهی، میزان رعایت حفاظت، تغییرات در انگیزه، دسترسی و توانایی عوامل بوده است. امام هادی علیه السلام به حکم رهبریشان بر سازمان، کار تبیین وظایف و نظارت بر عملکرد وکلا و ابواب و سفرا را به عهده داشتند. پس از تعیین و نصب وکلا، در دستورالعملی که به آنان داده می شد، ناحیه مأموریت ایشان تعیین و حدود وظایفشان نیز تبیین می گشت. پس از عزیمت وکلا به منطقه مأموریت نیز نمایندگان سیاری به وسیله امام نسبت به نحوه پیشرفت کار ایشان نظارت کرده و ایشان را از مشکلات احتمالی و مسائل موجود مطلع می ساختند و در صورت وجود خلل و لغزشی در کار وکلا، دستورالعمل های ارشادی یا توبیخی امام به آنان واصل می شد. نظارت امام بر کار وکلا و ابواب آن چنان دقیق بود که دورترین نقاط در قلمرو "سازمان وکالت نیز از چشم رهبری آن پنهان نمانده و تدبیر لازم نسبت به این مناطق در صورت لزوم انجام می گرفت. امام هادی علیه السلام به نصب نمایندگان شایسته و تقویت شبکه ارتباطی خود با تمام پیروانش در تمام نقاط ممالک اسلامی، اهتمام ویژه داشت. . . (جباری، ج١: ٢٠٣)
[نمونه ١: نامه امام هادی علیه السلام به مناسبت نصب «ابو علی بن راشد» به جای «علی بن حسین بن عبد ربه » (گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم ، ١٣٨٨: ٢٢٢ -٢٢٣)]
[نمونه ٢: جریان درگیری «علی بن جعفر همانی » با «فارس بن حاتم قزوینی ». (کشی، ٥٢٧، ح ١٠٠٩ و
٥٢٣، ح ١٠٠٥. )]
مدیریت اطلاعاتی
از دستورالعمل های مدیریتی امام علیه السلام در رهبری سازمان وکالت، اصل بنیادین حفاظت اطلاعات در شبکه های ارتباطی کاملا مشهود است.
- یک: از وکلا می خواست تا هر یک در محدوده منطقه خویش عمل و از گرفتن اخذ وجوه از دیگر مناطق خودداری کنند.
- دو: از برخی نمایندگان خواست تا رابطه شان را با دیگر وکلا کاهش دهند.
- سه: پرداخت وجوه به نمایندگان تعیین شده.
- چهار: مراجعه به وکلا برای انجام کارهای شرعی حضورا یا به وسیله مکاتبه. (ر. ک: حیاه الامام الهادی ، ١٤١. )
- حضرت امام هادی علیه السلام برای ساماندهی و لا هر از گاهی عزل و نصب هایی انجام می دادند و در دستورالعمل های خود به راهنمایی آنان می پرداختند که همه این موارد حاکی از اصل بنیادین حفاظت اطلاعات در شبکه های ارتباطی و به نوعی مدیریت و رهبری سازمان اطلاعاتی است . (دو مورد آورده شود)
از آن جمله است ابو علی بن راشد به محمد بن عیسی گفت حضرت ابوالحسن عسکری برای دوستان و ارادتمندان خویش در بغداد و مدائن و سواد و اطراف آن نوشت : من ابو علی بن راشد را به جای علی بن حسین بن عبد ربه و سایر وکلای خودم معین نمودم. پیروی از او اطاعت از من است و مخالفت با او مخالفت با من. این نامه را به خط خود نوشته ام. (بحار الأنوار ج٥٠ ص ٢٢٠ باب ٥)
نظم اطلاعاتی
تأکید امام هادی علیه السلام بر حفظ نظم و عدم هرج و مرج در امور سازمان و همین طور تقلیل مراجعات مستقیم وکلا به نزد امام علیه السلام و تأکید بر ارتباطات کتبی ، همه برای انصراف توجه حکومت عباسی از فعالیت های "سازمان وکالت، برنامه ریزی شده بود.
واپایش و نظارت
در درگیری بین دو تن از وکلای سرشناس امام هادی علیه السلام در سامرا نیز، نقش نظارتی و مدیریتی حضرت موجب شد "سازمان وکالت از پیامدهای خطرناک اختلاف دو وکیل برجسته محفوظ بماند.
[نمونه ٣: تمجید امام هادی علیه السلام از «ایوب بن نوح » وکیل مبرز ایشان در کوفه است (شیخ طوسی، ص ٢١٢. )]
بنابراین انتخاب وکلا به طور مستقیم زیر نظر امام انجام می شد و امام علیه السلام بر فعالیت آنان نظارت می کرد. با توجه به هدایت شبکه پنهان وکالت، می توان موارد ذیل را به عنوان برخی اصول و مقررات هدایت عوامل اطلاعاتی استخراج نمود.
- انتخاب رهبر عملیات با تجربه و کاردان
- وفاداری بدون قید و شرط عامل به سازمان
- توجه به نگرانی ها و وضعیت روحی خاص عامل
- حیطه بندی کامل
- واپایش نحوه فعالیت عامل
- مقابله با اقدامات واپایشی حریف
- رعایت کلیه اصول
نفوذ معنوی
از ویژگی برجسته شبکه اطلاعاتی امام می توان به نفوذ معنوی ایشان در سطوح مدیریتی و تصمیم گیری تشکیلات حریف (سطح وزرا، فرماندهان و نزدیکان ) اشاره کرد که نتیجه آن القاء نظرات و دیدگاه ها و تأثیر گذاری بر وضعیت تشکیلات حریف بوده است. مصادیق بسیاری از نفوذ معنوی امام هادی علیه السلام در حاکم وقت و کارگزاران وی (مروج الذهب ، ج ٤، ص ٩٣ ) (گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، ١٣٨٨: ١٣١ -١٣٢) نفوذ امام در سطوح فرماندهان (مروج الذهب، ج ٢، ٥٦٤ -٥٦٥. ) از جمله رفتار مهربانانۀامام با «یحیی بن هرثمه » و تحت تأثیر قرار دادن ایشان و تشویق و ترغیب بغا. (مفید، ١٣٧٨ ش، ج ٢، ٤٣٨. ). (سبط ابن الجوزی، بی تا، ٣٦٠؛ مروج الذهب، ج ٢، ٥٧٣. ) وجود دارد.
محمد بن یعقوب در حدیثی از علی بن یقطین روایت می کند: «حضرت ابوالحسن علی علیه السلام به من فرمود: خداوند عزیز و جلیل در دستگاه های حکومتی (حاکمان تجاوزگر) دوستانی دارد تا به وسیله آن ها از دوستانش دستگیری کرده و آن ها را کمک و یاری کنند. » (فروغ کافی، ج ٥: ١١٢) فرصت جویی هوشمندانه وقتی که نامه امام هادی علیه السلام به محمد بن علی بن عیسی رسید، با عجله نامه ای به خدمت امام نوشت و عرضه داشت که : اعتقاد من درباره ورود به کار ایشان (در کار بنی عباس ) یافتن راهی است برای ایجاد دشواری به دشمنان آن حضرت و باز شدن دست ، جهت انتقام گرفتن از ایشان به وسیله تقرب به آن ها. امام علیه السلام در پاسخ نوشت: «هر کس چنین کاری را بکند نه تنها کار او حرام نیست، بلکه دارای اجر و ثواب است. » [وسائل الشیعة : ١٢/ ١٣٧. ] رفتار مهربانانۀامام با «یحیی بن هرثمه » فرمانده اعزامی متوکل برای تبعید امام به سامرا و تغییر رویه او و شیفتگی اش نسبت به امام نیز اهمیت فراوان دارد. امام در سال ٢٤٣ ه. ق از مدینه به سامرا تبعید شد. (مفید، ١٣٧٨ ش، ج ٢، ٤٣٨. )
اقدام عملیاتی و برخورد قاطع با متخلفان
هر تشکیلات، نهاد و یا سازمان هدف داری ممکن است مانند سایر پدیده ها دچار آفت زدگی شود؛ همان طور که نهضت ها و انقلاب ها هم ممکن است به این بلا گرفتار آیند اما وظیفه رهبران و مدیران است که دائم مراقب باشند و با به کارگیری ابزار و قوه اندیشه، تمهیدات لازم به منظور جلوگیری از نفوذ و رشد آفات احتمالی را به عمل آورند. قوام و بقاء یک تشکیلات یا یک نهضت، به دقت مسئولان و مدیران در آفت شناسی و آفت زدایی بستگی دارد. (شهید مرتضی مطهری، نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر) یکی از موضوعاتی که در عصر امامت امام هادی علیه السلام جنبه اطلاعاتی و عملیاتی داشته، اقدام پنهانی و محتاطانه امام در برخورد با فارس بن حاتم - به خاطر انحراف و خیانت - بوده است. برای اینکه درکی از رفتار اطلاعاتی امام هادی علیه السلام در موضوع پیگیری و اقدام عملیاتی داشته باشیم لازم است به موارد برخورد امام با فارس بن حاتم بن ماهویه قزوینی به خاطر انحراف و خیانت در سازمان وکالت داشته باشیم.
امامان شیعه علیهم السلام در تعیین و نصب وکلا، شرایطی را که قبلا ذکر شد (به خصوص وثاقت و عدالت ) در نظر می گرفتند و با عنایت به آن ها اقدام به تعیین و معرفی وکلای خود می نمودند. با این همه، چنانکه لازمه طبع ذلت پذیر بشری است، برخی از این وکلا، در صحنه امتحانات الهی شکست خورده و راه خیانت و انحراف پیشه ساختند. برخی از آنان، گاه آن چنان بر انحراف و فساد خود اصرار می ورزیدند که مشمول لعن و نفرین ائمه بزرگوار علیهم السلام می گردیدند!
نکته مهم در این بررسی، توجه به انگیزه ها و علل بروز این انحرافات و خیانت ها است. تردیدی نیست که ریشه اصلی این امر، فقدان نفس سلیم و عدم تهذیب نفس است . اگر نفس تزکیه نشده باشد، با تحقق شرایط مساعد، صفات رذیله آن بروز کرده و ضربه اصلی را بر صاحب خود وارد می سازد! با صرف نظر از این ریشه اصلی انحرافات وکلا، عواملی را می توان به عنوان عوامل عینیت بخش انحراف و خیانت و فساد در وکلای ائمه علیهم السلام برشمرد، مواردی از قبیل دنیاطلبی و مال دوستی، انحرافات فکری و اعتقادی، حسادت نسبت به همگنان، وابستگی به دربار عباسی و فساد اخلاقی.
«فارس بن حاتم بن ماهویه قزوینی » وکیل برجسته امام هادی علیه السلام و رابط بین "سازمان وکالت و شیعیان مناطق جبال در ایران بود و در سامرا فعالیت می کرد، در سال های پایانی دوره امامت امام هادی علیه السلام، اندکی پیش از سال ٢٤٨ ق (کشی، ٥٢٧، ح ١٠٠٩. ) با یکی دیگر از برجسته ترین وکلای حضرت در این منطقه، یعنی «علی بن جعفر همانی » درگیر شد. کار این درگیری سرانجام بالا گرفت و به دشنام گویی و مشاجره ای سخت انجامید. این امر به نوبه خود، موجب ایجاد تنش ها و دلسردی و ناراحتی در جامعه شیعه شد. (همان، ٥٢٣، ح ١٠٠٥ و ٥٢٧، ح ١٠٠٩. ) برخی از شیعیان، به همین سبب از پرداخت وجوه شرعی به پیشگاه امامت موقتا خودداری می کردند. (همان ) علاوه بر این، وکلای مناطق مختلف که تاکنون مبالغ جمع شده را از طریق یکی از این دو تن به حضور امام ارسال می کردند، اکنون نمی دانستند چه کنند.
وکیل همدان به امام هادی علیه السلام در این باره نامه ای نوشت (کشی، ٥٢٣، ح ١٠٠٥، ٥٢٧) امام علیه السلام در این مسئله جانب «علی بن جعفر همانی » را گرفته و از وکلای خود در مناطق مختلف خواستند که برای ارتباطات خود با ایشان و ارسال وجوه شرعی از کانال «فارس بن حاتم » استفاده نکنند. در عین حال، در همان دستورالعمل با روشن بینی آشکار به وکلای خود دستور دادند که فرمان ایشان را محرمانه نگاه داشته و از تحریک فارس خودداری کنند. راز این دستور امام آن بود که فارس مردی متنفذ و کانال ارتباطی اصلی میان امام و شیعیان مناطق جبال (بخش مرکزی و غربی ایران ) بود که وجوه شرعی خود را معمولا به واسطۀ او برای امام می فرستادند. (همان، ٥٢٦، ح ١٠٠٨. ) پس از این جریان فارس برخلاف دستور امام، همچنان به دریافت وجوه شرعی از آن مناطق ادامه می داد. تنها فرقی که پیدا شده بود این بود که دیگر آن ها را خدمت امام علیه السلام نمی فرستاد. اندکی بعد، امام علیه السلام تصمیم گرفتند که دستور خود را رسما به اطلاع پیروان خود برسانند و از وکلای خود بخواهند که صریحا به شیعیان اعلام کنند که فارس وکیل ایشان نیست و کسی نباید وجوه شرعی مربوط به امام را در اختیار او قرار دهد. (همان ) سرانجام امام علیه السلام با صدور دو مکتوب ، که یکی از آن دو، تاریخ سه شنبه ٩ ربیع الاول سال ٢٥٠ ق دارد (این نامه خطاب به علی بن عمر قزوینی نوشته شده ) شیخ طوسی ، ٢١٣ که ظاهرا همان علی بن عمرو قزوینی عطار است که کشی (ص ٥٢٦، ح ١٠٠٨ ) ماجرای آمدن او را از قزوین به سامرا نقل می کند. وی برای تحویل مقداری وجوه شرعی به فارس آمده بود ولی با تدبیر عثمان بن سعید عمری از وضعیت فارس مطلع و وجوه مزبور را به عثمان بن سعید تحویل داد (جباری، ج١: ١٩١) و فارس را لعن و از وکالت عزل کردند. از این به بعد، فارس علنا شروع به مبارزه علیه امام کرد. منابع موجود چیزی از جزئیات کارها و اقدامات او به دست نمی دهند، جز آنکه او به فساد انگیزی پرداخته و شیعیان را به بدعت فرا می خوانده و می کوشیده است آنان را دور خود جمع کند. (کشی، ٥٢٤، ح ١٠٠٦. ) در پیام امام به یکی از پیروانشان که آن هنگام از مناطق مرکزی ایران به سامرا آمده بود، ذکر شده که فارس «سخنی پلید» گفته بود. (همان، ٥٢٧، ح ١٠٠٩. )
شناخت محیط و آینده نگری
امام هادی علیه السلام در ابتدای امر، در مواجهه با انحراف و افساد «فارس بن حاتم » محتاطانه گام برمی داشت و از اینکه برخورد با وی موجب پیدایش فتنه ای عمومی در جامعه شیعه شود، ابا داشتند. مهم ترین دلیل این امر، می توانست این باشد که هر برخورد حساب نشده با فردی منحرف و فاسد؛ همچون «فارس » -که دارای جایگاهی ممتاز در جامعه شیعه بود- قبل از آنکه چهره اش برای شیعیان روشن شود، ممکن بود موجب بروز تنش های بیشتر می شد! علاوه بر آن، نمی بایست خطر بنی عباس و تحریک آنان علیه امام علیه السلام و شیعیان، به وسیله «فارس بن حاتم » یا در اثر برخورد امام و شیعیان با او را از نظر دور داشت.
در راستای اقدامات پنهانی و محتاطانه امام علیه السلام و کارگزاران "سازمان وکالت علیه «فارس بن حاتم »، شیعیانی که نادانسته همچنان اموال و وجوه شرعی را در سامرا به «فارس » تحویل می دادند، شناسایی می گردیدند و با ایجاد ارتباط مخفی توسط وکلای امام علیه السلام با آنان، حقیقت جریان «فارس » برای ایشان معلوم می شد. یکی از این شیعیان ، «علی بن عمرو عطار» است که به احتمال، از وکلای امام علیه السلام در ناحیه قزوین بوده است. (جباری، ج٢: ٦٥٣) ملاحظات امنیتی حاکی از بصیرت اطلاعاتی از مجموع برخوردهای امام هادی علیه السلام با فارس بن حاتم قزوینی، می توان نکاتی کلیدی را در بحث شیوه برخورد ائمه علیهم السلام با خائنین از وکلا و نمایندگانشان استنتاج نمود. برخی از این نکات عبارتند از:
١- در مواردی این چنین حاد و خطرناک، امامان شیعه علیهم السلام در برخورد با عوامل خیانت و فساد به صورت گام به گام و مرحله به مرحله برخورد کرده و با رعایت مصالح برتر، از دامن زدن به بحران امتناع می کردند. از این رو ابتدا خبر لعن و عزل و طرد فارس نزد خواص از شیعیان اعلام و زمانی که خود فارس پرده دری را به نهایت رساند، لعن وی به صورت عمومی اعلام شد.
٢- درک حساسیت موارد و شدت خطر بعضی از عوامل خیانت و فساد همچون فارس بن حاتم از ویژگی های رهبری معصوم "سازمان وکالت است. (جباری، ج١: ١٩٣ )
فریب اطلاعاتی
به امام هادی علیه السلام نوشتم و از او اجازه خواستم در نیرنگ دشمنی که فریبش ممکن نبود، امام علیه السلام مرا از آن بازداشت و سخنی فرمود که معنایش این بود «تو خود از پس او برمی آیی؛ سوگند به خدا! به بهترین صورت از پس او برآمدم، او خوار و فقیر شد و در بدترین حالت دینی و دنیوی از دنیا رفت . »
(گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، ١٣٨٨: ٢٣٦) ملاحظات حفاظتی فعالیت «سازمان وکالت » با حساس ترین دوره های حاکمیت عباسی و وجود تضییق های شدید علیه شیعیان و امام همراه بود. با وجود واپایش های شدید خلفای عباسی، امام هادی علیه السلام همواره مسائل
٢٠ سیاسی و امنیتی را رعایت می کردند و رفتارهای حفاظتی؛ همچون کتمان و توصیه اکید به تقیه، رازداری،
پژوهش های حفاظتی و امنیتی » تابستان 1393 - شماره 10 (صفحه 21)
حیطه بندی ، طبقه بندی اطلاعات، آگاه سازی شیعیان، حفاظت گفتار، اسناد و ارتباطات. . . و نیز رعایت اصول حفاظتی (اصل پوشش، عادی سازی، استتار، اختفاء و. . . ) را سرلوحه اقدامات خود قرار داده بودند.
در واقع امام هادی علیه السلام و اعضای سازمان وکالت در بهره گیری از اصل نهان کاری و تقیه ، بسته به شرایط، اسلوب های مختلفی را اعمال می کردند که عبارتند از: سوق دادن فعالیت سازمان به سمت متمرکز شدن در افرادی محدود؛ همچون وکلای ارشد و یا باب ها، عدم تماس مستقیم رهبری با اعضای سازمان، استفاده از ابزار ارتباطی مطمئن همچون مراسم حج، منع موقت وکلا از هرگونه فعالیت مرتبط با کار سازمان تا زمان رفع خطر، بهره گیری از افراد ناشناس و غیر مرتبط به سازمان برای ایجاد ارتباط با مرکز در حالی که خود فرستاده و پیک نیز از ماهیت مأموریتش با اطلاع نبود و موارد دیگر. روی آوری به نهان کاری و اصل تقیه، توانست شرایطی را برای رهبری و اعضای این سازمان فراهم کند که در اوج دوران خفقان و اختناق عباسی، تشکیلات وسیع وکالت را با نظم و سامان مندی - بدون آنکه دستگاه خلافت عباسی موفق به کوچک ترین نفوذی در سازمان شود- پیش برند.
تقیه
به امام هادی علیه السلام عرض شد: کامل ترین مردم کیست؟ پاسخ داد: کسی که تقیه را بیشتر عمل کند و کسی که حقوق برادران خود را بهتر ادا کند. . . تا اینکه فرمود: خداوند می فرماید: و إلهکم إله واحد لا إله إلا هو الرحمن الرحیم خداوند نسبت به بندگان مؤمن خود یعنی شیعیان آل محمد، رحیم و مهربان است. [به همین دلیل ] به آنان اجازه تقیه داده است تا در صورت توان و امکان ، دوستی با اولیای الهی و دشمنی با دشمنان خدا را آشکار کنند و در صورت ناتوانی و عدم امکان، آن را پنهان سازند. (وسائل الشیعة ج١٦ ص ٢٢٤ باب ٢٨)
«صقر بن ابی دلف کرخی » در این زمینه می گوید: «وقتی متوکل ، امام هادی علیه السلام را به سامرا تبعید کرد، من بدان جا رفتم تا از وضعیت پیشوای خود آگاهی یابم . هنگامی که وارد شدم «زرافی » دربان متوکل از من پرسید: چه خبر ای صقر؟ گفتم: خیر و سلامتی. گفت: بنشین و برایم از گذشته و آینده بگو. با
خود گفتم : عجب اشتباهی کردم که آمدم. پرسید: برای چه آمده ای ؟ گفتم : برای امر خیری آمده ام. گفت:
شاید برای جویا شدن از احوال مولایت آمده ای؟ گفتم: مولایم کیست؟ مولای من امیرالمؤمنین (متوکل ) است. گفت: بس کن ! مولای حقیقی ات را می گویم. لازم نیست عقیده ات را از من مخفی داری؛ (زیرا من با تو، هم عقیده ام ). گفتم: خدای را سپاس . گفت: آیا می خواهی او را ببینی ؟ گفتم : بله می خواهم . آن گاه پس از خارج شدن پیک حکومتی، نزد امام رفتیم. . . (مجلسی، ١٤٠٣ ه ق، ج ٥٠، ١٩٤. ) روایت اشاره شده، مؤید استفاده یاران امام هادی علیه السلام از اصل تقیه در برخورد با دشمن است.
حفاظت ارتباطات
امام هادی علیه السلام نام مخاطبان نامه های خود را به صورت رمزی می نوشت تا چنانچه نامه به دست دشمن افتاد، دوستان آن حضرت شناسایی نشوند. (منهاج التحرک، ص ٩٠؛ رسالة فی آلاعین، ص ٨)
همان گونه که یاران امام در نامه ها با نام مستعار و رمز از آن حضرت یاد می کردند. (مجلسی، ج ٤٨، ٧٨ )
استفاده از زبان رمزی
محمد بن عیسی از علی بن مهزیار (ره ) چنین روایت می کند: «غلام جوان خود را که اهل سقلاب [5] بود، خدمت امام هادی علیه السلام فرستادم . پس از مدتی غلام در حالی که حیران و بهت زده بود نزد من بازگشت. به او گفتم: فرزندم تو را چه شده است که این طور حیران و شگفت زده ای ؟ او پاسخ داد: چطور شگفت زده نباشم و حال آن که هر بار که با من سخن می گفت با زبان (مردم ) سقلابی صحبت می کرد؛ گویا این که او یکی از مردم ماست! فکر کردم و متوجه شدم که ایشان با این گونه سخن گفتن در صدد بوده برخی از غلام ها نشنوند که چه سخنانی میان آن ها رد و بدل می شود. (مجلسی، ج٢٦ ص ١٩١ باب ١٤)»
در زمان امام هادی علیه السلام از اسامی مستعار استفاده شده و در برخی موارد به طور صریح و دستوری به شیعیان دستور داده شده از ذکر نام واقعی پرهیز نمایند. این اقدام به منظور حفاظت از اسرار امامت و حفظ جان امام و نیز مأموران اطلاعاتی امام صورت می پذیرفته است. امام هادی علیه السلام دارای القاب فراوانی است. القاب علاوه بر اینکه بیانگر بعضی اوصاف و فضائل اخلاقی و کمالات معنوی آن امام همام است، بیشتر برای ناشناخته ماندن حضرت بوده است. (شبدینی پاشاکی و همکاران، ١٣٩١: ٢٨٧)
حفاظت اسناد
امام هادی علیه السلام سفارش های مهمی به داوود ضریر فرمود. پس از اتمام سخن برای اطمینان از حسن فراگیری از او پرسید: چه گفتم؟ او نتوانست آنچه را امام علیه السلام به او گفته بود، تکرار کند. حضرت کاغذ و قلمی برداشت و نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم، اکر انشاء الله و الامرب یدک کله » واز تدوین سفارش های خود امتناع کرد. داوود تبسمی کرده و گفت: جد شما حضرت رضا علیه السلام نیز همین کار را می کرد. . . امام هادی علیه السلام فرمود: ای داوود! اگر من به تو بگویم که ترک تقیه (و مراقبت های حفاظتی ) همانند ترک نماز است، راست گفته ام. (تحف العقول، ٥١١)
از آنجا که امام علیه السلام صلاحدید نگهداری اسناد را در داوود ضریر ندیدند از تولید سند صرف نظر کردند. با توجه به ذیل حدیث که در مورد تقیه است، مشخص می شود که مطالبی که امام تأکید دارند در یاد ضریر بماند، نوشتنی نیستند و تنها راه حفظ آن ها به خاطر سپردن است. در غیر این صورت امام به جای نوشتن جمله مذکور می فرمودند مطالبی که به تو گفتم، بنویس تا فراموشت نشود. عدم تولید سند توسط امام هادی علیه السلام می تواند تأکیدی بر یکی از مهم ترین اصول آموزش مأموران اطلاعاتی باشد بدین صورت که منابع آموزشی را اصلا نباید به دست مأمور داد. همچنین این اقدام امام علیه السلام می تواند دلیلی بر این امر باشد که در هنگام برقراری ارتباط با عوامل اطلاعاتی، اختصارگویی یا اختصار نویسی رعایت شود؛ زیرا گفتگو یا نوشتن به صورت طولانی موجب کشف ارتباط توسط حریف خواهد شد.
ارتباطات پنهان با پوشش اطلاعاتی
«عثمان بن سعید عمری » که جلالت قدر او موجب شد توفیق وکالت و بابیت برای سه امام دهم، یازدهم و دوازدهم علیهم السلام را بیابد، یکی از نمونه های موفق عمل به اصل نهان کاری و تقیه بود. شیخ طوسی درباره وی می گوید: « به وی سمان گفته می شود؛ زیرا برای پوشش فعالیت هایش (به ظاهر ) روغن فروشی می کرد. شیعیان هنگامی که اموال و وجوه شرعی را برای امام عسکری علیه السلام به نزد وی ارسال می کردند، آن اموال را به علت ترس و از روی تقیه در ظروف روغن قرار داده و به نزد حضرت می برد». (شیخ طوسی، ٢١٤ - ٢١٥ )
حفاظت گفتار
محمد بن شرف می گوید: « همراه امام هادی علیه السلام در مدینه راه می رفتم . امام علیه السلام فرمود:
آیا تو پسر شرف هستی؟ عرض کردم: آری . آن گاه خواستم از حضرت پرسشی کنم. امام علیه السلام از من پیشی گرفت و فرمود: «نحن علی قارعه الطریق و لیس هذا موضع المساله؛ ما در حال عبور از شاهراه
هستیم و این محل برای طرح سؤال مناسب نیست. » (مجلسی، ج ٥٠، ١٧٦).
امام هادی علیه السلام فرموده اند: راکب الحرون أسیر نفسه، و الجاهل أسیر لسانه کسی که بر اسب سرکش هوای نفس سوار است او در حقیقت اسیر نفس اماره خویش است و انسان نادان نیز در اسارت زبان خویش است . (همان ، ج ٧٥، ٣٦٩) پیشگیری مبتنی بر پیش بینی امام هادی علیه السلام آنچنان حساب شده و با دقت، سیاست مبارزه منفی خود را دنبال می کرد که نه تنها بهانه ای به دست دشمن نداد بلکه به گونه ای رفتار کرد که با آن همه ارتباط شیعیان از نقاط دور و نزدیک، دشمن نتوانست مدرکی بیابد که گویای فعالیت های سیاسی حضرت باشد.
فعالیت های "سازمان وکالت به صورت زیرزمینی و مخفی انجام می شد و پنهان کاری و نهان گرایی شدیدی بر آن حاکم بود. تأکید امام نیز بر حفظ همین رویه بوده است. با این وجود، گاهی فعالیت های وکلا مورد سوءظن حاکمیت عباسی واقع می شد و جان آنان در معرض خطر قرار می گرفت و گاه تهاجمی علیه سازمان انجام می شد که موجودیت آن را به خطر می انداخت. در این مقاطع، شواهد تاریخی حاکی از امدادهای امام برای حفظ امنیت وکلا و دوام فعالیت مخفی سازمان است ؛ به علاوه ، درایت و توجه امام بسیاری از توطئه ها برای کشف فعالیت های سازمان را خنثی می کرد. با توجه به حساسیت دستگاه خلافت عباسی نسبت به "سازمان وکالت و فعالیت های آن ، اهتمام امام همواره بر تقلیل این حساسیت و انصراف عیون حکومت از فعالیت وکلا بود.
خود حفاظتی و اخلاق اطلاعاتی
با توجه به ساختار اطلاعاتی امام هادی علیه السلام و نحوه انتخاب، ویژگی های وکلا و واپایش آنان، سازوکار «اتکاء به انسان های خود پایش گر» و «حفاظت درونی و خود پایشی » به سایر حفاظت ها بایستی
ترجیح داشته باشد. احادیث ذیل، مؤید این مطلب می باشند: امام هادی علیه السلام می فرمایند: هر کس از خدا بترسد، مردم از او بترسند و هر که خدا را اطاعت کند از او اطاعت کنند و هر که مطیع آفریدگار باشد، باکی از خشم آفریدگان ندارد و هر که خالق را به خشم آورد، باید یقین کند که به خشم مخلوق دچار می شود. (تحف العقول، ٥١٠ ) امام هادی علیه السلام می فرمایند: تکبر و غرور، دشمنی آورد. (مسند الامام الهادی، ٣٠٢)
نیروهای حفاظتی و اطلاعاتی بایستی از تکبر و غرور به شدت پرهیز کنند چرا که طبق فرمایش امام هادی علیه السلام پیامدهای ذیل را در بر دارد:
- شخص را در پستی و نادانی نگه می دارد.
- بدگویان او زیاد خواهند شد.
- جذب کننده دشمنی و عداوت افراد است.
امام هادی علیه السلام می فرمایند: آشکار کردن چیزی که هنوز محکم و استوار نشده موجب تباهی آن می شود. (مجلسی، ج ٧٢: ٧) امام هادی علیه السلام می فرمایند: اذکر حسرات التفریط بأخذ تقدیم الحزم
بجای حسرت و اندوه برای عدم موفقیت های گذشته با گرفتن تصمیم و اراده قوی، جبران کن. (میزان الحکمة، ج ٧، ٤٥٤) (مسند الامام الهادی، ٣٠٤) ملاک سوءظن امام علی نقی الهادی علیه السلام فرمودند: هرگاه زمانی باشد که عدل غلبه کرد بر جور، پس حرام است که گمان بد بری به احدی مگر آنکه علم پیدا کنی به بدی او و هرگاه زمانی باشد که جور غلبه کند بر عدل، پس نیست برای احدی که گمان خوبی برد به احدی تا آنکه ببیند آن را از او. (منتهی الامال، ج ٢: ٤٨٣)
نتیجه گیری
دشواری ارتباط مستقیم امام هادی علیه السلام و شیعیان، عدم دسترسی به امام به سبب واپایش های شدید خلفای عباسی همچنین تبعید، حبس و. . . موجب آن شده بود امام هادی علیه السلام به امر امنیت و حفاظت اطلاعات توجه خاص داشته و از امور مورد اهتمام ایشان فعالیت های مخفی، ایجاد تشکیلات پنهانی "سازمان وکالت، رهبری و حفظ امنیت آن با رویکرد قدرت نرم به عبارت دیگر، رفتار و منش اطلاعاتی با هویتی نرم افزاری مبتنی بر ارزش ها، هنجارها و باورها بوده است.
بنابراین با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی عصر امام هادی علیه السلام و نیز راهبردها و روش های مورد استفاده ایشان، می توان رفتار اطلاعاتی و حفاظتی از سیره امام هادی علیه السلام را استخراج نمود.
رفتار حفاظتی شامل:
خود حفاظتی، تقیه، حفاظت ارتباطات، رعایت اصول حفاظتی، برخورد قاطع با متخلفان، ارشاد مبتنی بر هدایت، حفاظت شخصی، حفاظت عملیات، حفاظت معنوی، نظارت و واپایش، بازدارندگی، آمادگی قبل از تهدید، گزینش کارآمد، آگاه سازی تربیتی، پیشگیری مبتنی بر پیش بینی، حفاظت گفتار و اسرار، حفاظت اسناد
رفتار اطلاعاتی شامل:
تشکیلات اطلاعاتی، هدایت اطلاعاتی، مدیریت اطلاعاتی، بصیرت اطلاعاتی، ارتباطات پنهان ، اقدام عملیاتی، نظم اطلاعاتی، فریب اطلاعاتی ، آینده نگری ، نفوذ معنوی، تمرکز بر دشمن، تحلیل اطلاعاتی، اخلاق اطلاعاتی، فرصت جویی هوشمندانه
[نمودار ٢- مؤلفه ها و شاخص های حفاظتی و اطلاعاتی با الگوگیری از سیره امام هادی علیه السلام]
کتابنامه
ابن شهر آشوب مازندرانی ، علی، (١٣٧٩ ش) مناقب آل ابی طالب (تصحیح و تعلیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، مؤسسه انتشارات علامه )
اثبات الهداة، شیخ حر عاملی ، ج ٣
پاینده ، ابوالقاسم (١٣٧٠ ش) مروج الذهب و معادن الجوهر، ابوالحسن علی بن الحسین ، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ج ٢
جباری، محمدرضا، (١٣٨٢ ش) سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (ج ١، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی )
جباری، محمدرضا، (١٣٨٢ ش) سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (ج ٢، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی )
جعفریان، رسول، (١٣٧٩ ش) حیات فکری و سیاسی امامان (قم: انصاریان )
حرانی ، ابو محمد، حسن بن علی بن حسین بن شعبه (١٣٨٠ ه. ش) تحف العقول، ترجمه بهراد جعفری ، تهران ، نشر اسلامیه.
حسین، جاسم محمد، (١٣٨٥ ه. ش) تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف ، ترجمه سید محمدتقی آیت اللهی، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم.
خامنه ای، سید علی حسینی ، (١٣٨٣) سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در سی ام مردادماه - بیانات بعد از مراسم روضه خوانی در سالروز شهادت امام علی النقی علیه السلام
خویی سید ابوالقاسم، (١٤٠٣ ق) معجم رجال الحدیث فی طبقات الرواه، منشورات آیه الله الخویی، بیروت، چاپ سوم، ج ١
دعموش العاملی ، (١٣٧٩ ) دایرهالمعارف اطلاعات و امنیت در آثار و متون اسلامی، ترجمه غلامحسین باقری مهیاری و رضا گرمابدری، تهران، انتشارات دانشگاه امام حسین علیه السلام. ج اول و سوم دهخدا، علی اکبر (١٣٤٥ ش)، لغت نامه، تهران : دانشگاه تهران .
دوانی، علی (١٣٧٨ ه. ش) مقدمه مترجم، در: مهدی موعود (ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار)، تهران، انتشارات اسلامیه ، چاپ بیست و هشتم.
رابینز، استیفن، (١٣٨٧) تئوری سازمان: ساختار و طرح سازمانی، ترجمه سیدمهدی الوانی و حسن
پژوهش های حفاظتی و امنیتی » تابستان 1393 - شماره 10 (صفحه 28)
دانایی فرد، چ ٢٢، تهران: شرقی
رضاییان، علی، (١٣٨٧) مبانی سازمان و مدیریت، چ ١١، تهران: سمت
رفیعی علی (١٣٨٢ )، تاریخ تحلیلی پیشوایان علیهم السلام، پژوهشکده تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فقیه در سپاه ، انتشارات یاقوت.
سبط ابن الجوزی، (بی تا ) تذکره الخواص، تهران، مکتبه نینوی الحدیثه، مروج الذهب، ج ٢
شبدینی پاشاکی محمد، عالی نژاد صمد، حسینی، غلامعباس (١٣٩١) سیره حفاظتی و اطلاعاتی امامان معصوم علیهم السلام، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، قم، انتشارات زمزم هدایت.
شریف قرشی باقر (١٤٠٨ ق)، حیاه الامام علی الهادی علیه السلام، بیروت، دار الاضواء، چاپ اول شیخ حرعاملی، محمدبن حسن (١٤٠٩ ق) وسایل الشیعه ، قم : مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث شیخ صدوق، التوحید، تهران، مکتبه الصدوق، ١٣٧٨ ه. ق، باب تجسیم و صوره
شیخ صدوق ، محمدبن علی بین حسین بن بابویه، (١٣٩٥ ق) کمالالدین و تمامالنعمه، چ ٢، قم: دارالکتب - الاسلامیه
شیخ طوسی ، محمدبن حسن، (١٤١٧ ق) کتابالغیبه، الطبعه الثانیه ، قم : مؤسسه المعارف الاسلامیه صدر، سیدمحمد، (١٣٦٢ ش) تاریخ الغیبه الصغری، اصفهان: مکتبه الامام امیرالمؤمنین علی
طبری. محمد بن جریر، (١٣٧٥ ه. ش) تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ پنجم.
العاملی ، محمد بن الحسن ، (بی تا ) وسایل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج ١٢
قمی، حسن بن محمدبن حسن، (١٣٦١ ش) تاریخ قم، تحقیق سیدجلال الدین تهرانی ، تهران، توس قمی، شیخ عباس، (١٣٨٠ ه. ش) منتهی الآمال، قم ، انتشارات هجرت، چاپ چهاردهم .
کشی ، محمد بن عمر، (١٣٤٨ ه. ش) رجال الکشی (اختیار معرفه الرجال )، مشهد، دانشگاه مشهد.
کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی ، چ ٢، تهران : دارالکتب الاسلامیه، ١٣٦٢ ش.
گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، (١٣٨٨ ه. ش) فرهنگ جامع سخنان امام هادی علیه السلام، ترجمه علی مؤیدی، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل.
مامقانی، عبدالله (بی تا) تنقیح المقال فی علم الرجال، تهران: جهان
مجلسی، محمد باقر (١٣٦٤ ه. ش) زندگانی حضرت جواد و عسکریین علیهم السلام (جلد دوازدهم بحارالانوار) ترجمه موسی خسروی؛ تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ دوم.
پژوهش های حفاظتی و امنیتی » تابستان 1393 - شماره 10 (صفحه 29)
مجلسی، محمد باقر، (١٤٠٣ ه ق، ١٩٨٣ م) بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، لبنان، بیروت، چاپ سوم، ج ٥٠ مسعودی ، أبو الحسن علی بن الحسین (١٣٧٤ ه. ش) مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ پنجم.
مفید، محمد بن محمد، (١٣٧٨ ش) الارشاد، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، ج ٢
فصلنامه پژوهش های حفاظتی امنیتی دانشگاه جامع امام حسین (علیه السلام )
سال سوم، شمارۀ٢ (تابستان ١٣٩٣): صص ٣١ - ٤٦
پژوهش های حفاظتی و امنیتی » تابستان 1393 - شماره 10 (صفحه 30)
پی نوشت ها
[1] می گویند صریا را حضرت امام موسی کاظم علیه السلام تأسیس کرده بود.
[2] Organization
[3] این عنوان را دکتر جواد علی به کار برده است؛ ر. ک: تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم ( )، ص ١٣٤ و ١٥٦.
[4] ر. ک. جباری، محمدرضا، (١٣٨٢ش )سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه ، ج٢، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
[5] سقلاب، منطقه ای نزدیک قسطنطنیه بوده که مردمان آن، به زبان رومی صحبت می کرده اند.