بررسی ابعاد امنیت در حکومت مهدوی

الگویی از امنیت در حکومت مهدوی براساس روایات و ادله ی علمی کلیات الف) مفاهیم ۱

بررسی ابعاد امنیت در حکومت مهدوی

الگویی از امنیت در حکومت مهدوی براساس روایات و ادله ی علمی

کلیات

الف) مفاهیم

1. امنیت،

در مورد مفهوم امنیت و مصادیق آن، در علوم آکادمیک و بین نظریه پردازان سنتی و مدرن تفاوت هایی وجود دارد: گروهی تهدید نظامی را برای مقابله با ناامنی، فرض اساسی قرار می دهند که ایجاد امنیت حول محور دولت بررسی می شود، از طرفی نظریه پردازان مدرن « امنیت را براساس فارغ بودن از ترس و یا احساس ایمنی که ناظر بر امنیت روانی و مادی است معرفی کرده اند. » (1) برخی امنیت را به معنای حفاظت جامعه در برابر لطمه خوردن به نهادها و ارزش های بنیادین می دانند. سیف زاده در نهایت چنین تعریفی را از مفهوم امنیت، ارائه می دهد:
حفاظت جامعه و ارزش ها و نهادهای داخلی و قدرت انطباق آن در برابر تهدیدات اعم از داخلی و خارجی، فعلی و آتی، از جمله نسبت به تهدیداتی که بقای رژیم ها و نظام شهروندی و شیوه زندگی احاد جامعه را تهدید می کند و موجودیت آنها را به خطر می اندازد. (2)
این که مفهوم امنیت در نظریات و مکاتب متعدد علمی تفاوت هایی دارد، دلایلی دارد که به واسطه آنها، تنها با ضوابط علمی نمی توان به نظر واحدی در این باره رسید: « 1. نارسایی جدال برانگیزی ماهوی سایر مفاهیم وابسته به امنیت ( مثل قدرت، منافع، اهداف، مصالح و... ) 2. ذهنی بودن مقوله امنیت 3. عدم پایداری هویتی در تعریف خودی غیر خودی و دوست و دشمن 4. عدم ماهیت متغیر محیط 5. نسبی بودن مفهوم امنیت 6. مشخص و پهناور بودن عرصه، قلمرو حریم امنیتی » (3).
راه حل برای رسیدن به ثبات نسبی در فهم حقیقت امنیت و راهکارهای کسب آن و مقابله با عوامل ناامنی، ابعاد و ویژگی های آن...، رجوع به منبعی بالاتر و آگاه تر از تمام مفاهیم و مصادیق مربوط به حیات بشری و درست ترین و مهم ترین فهم هاست. در کنار استفاده از تجارب بشری و به منظور تصحیح و تکمیل آن.

2. بررسی مفهوم امنیت در اسلام:

از لحاظ لغوی این واژه ریشه در ثلاثی مجرد « امن » و با مشتقاتی مانند استیمان و ایمان است که به آرامش و اطمینان در برابر خوف ترجمه شده است. (4)
هم چنین از کلمات هم معنای امنیت « سلام » است، علامه طباطبائی در ذیل آیه کریمه 59 سوره انعام آورده اند که: « فردی که سلام می کند به سلام گیرنده اعلام می دارد که تو از ناحیه من در امانی و هیچ گونه ظلمی و تجاوزی از من نسبت به خودت نخواهی دید و آزادی فطری که خدا به تو مرحمت کرده از ناحیه من صدمه نخواهد دید. » (5)
در این جا ارتباط سلام دادن با اظهار امنیت از سوی مخاطب و در نتیجه نفی ظلم و تجاوز و ناامنی از سوی او مدنظر است که در آیین اسلام به آن تذکر داده شده است، ایشان در جای دیگر متذکر می شوند که: « کلمه اسلام به معنای کسی است که با سلام و عافیت با تو برخورد کند نه با جنگ و ستیز و یا شر و ضرر و کلمه مؤمن به معنای کسی است که به تو امنیت بدهد و تو را در امان خود حفظ کند. » (6)
در ذکر مشتقات کلمه امنیت در قرآن، ایمان و امنیت در اسلام با هم تلاقی دارند، خداوند متعال در سوره انعام می فرماید: « کسانی که ایمان آورده اند و ایمان خود را آمیخته به ظلم نکرده اند ایشان امنیت دارند و راه یافته اند. » (7)
وجود ایمان که از لوازم ایجاد امنیت است در انسان ها در سطوح فردی یا اجتماعی، فراهم کننده امنیت از سوی خداوند است و این امنیت الهی است که در تمام ابعاد و درجات نصیب انسان مؤمن می شود.
در توصیف ایمان آمده است: « ایمان عبارت از آن است که انسان در مهد امن قرار گیرد. » (8)
هم چنین آورده اند: ایمان قرار گرفتن باور در قلب است و معنای آن امنیت دادن است شاید مناسبتش آن باشد که مؤمن، موضوعات اعتقادی خود را از شک و تردید - که آفت اعتقاد است - امنیت بخشیده است. » (9)
سیر حصول ایمان است که برای مؤمن امنیت فراهم می نماید: « ایمان امنیت که انسان بعد از ادراک عجز خود، به تکیه گاه قدرت پناه ببرد و در دارالامن قرار گیرد و احساس ایمانی کند که در آن صورت هم از شر شیطان درون و هم از گزند حوادث تلخ بیرون در امان است (10). به خصوص برای مسلمانان حصول ایمان که در واقع دریافت و اعتقاد قلبی نسبت به مؤمن اصلی و حقیقی یعنی خداوند متعال می باشد، دارای اثری است به نام امنیت و ایمنی از شر آفات و بلایای درونی و نیز حوادث و بلایای بیرونی. چنان که در حدیث سلسلة الذهب فرمودند: « کلمة لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی » (11).
امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: « مؤمن، مؤمن نامیده شده است، چون از خدا امان می خواهد و خدا به او امان می دهد » (12).
مؤمن اگر از درجات شایسته ایمان برخوردار باشد، چنان عظمتی دارد که تمام موجودات نه تنها در برابر او طغیان نمی کنند و از ناامنی آنان محفوظ است، بلکه موجودات دیگر خاضع و تسلیم اویند: « همه اشیا برای مؤمن کرنش می کنند و همه اشیا به او احترام می گذارند. اگر برای همه اخلاص ورزد خداوند همه چیز را از او هراسان می سازد و حتی حشرات و خزندگان و درندگان زمین و پرندگان آسمان و ماهیان دریاها را...، و آنان در برابر مؤمن، خاضع و تسلیمند. » (13)
مؤمن در چنین امان و امنیتی قرار دارد او از هیچ چیز نمی ترسد چون به واسطه دین خداوند قدرتمند و عزیز است: « مؤمن کسی است که هر چیز از او بیمناک باشد، زیرا او در دین خدا قدرتمند و عزیز است و از هیچ چیز نمی ترسد و این نشانه مؤمن است. » (14) این معنای ایجاد رعب منفی نیست،‌ بلکه خود به خود ابهت ایمان مؤمن و ایمنی خاطر او از هر لحاظ، موجبات ترس اهل شر و نفاق برای نزدیکی به او به منظور آسیب رساندن به مؤمن و لطمه به ایمان و امنیت او می گردد و این صفت مؤمنین مخلص است.
امام علی ( علیه السلام ) فرمودند: « ای مردم، هرکس خدا را ناصح و خیرخواه خود قرار دهد، موفق می شود و هرکس قول او را دلیل و راهنما قرار دهد، به استوارترین راه هدایت خواهد شد، کسی که خود را در پناه خداوند قرار دهد، در امنیت و آرامش خواهد بود و هرکس دشمن خدا باشد، خائف و هراسناک است. » (15) و نیز ایشان می فرماید: « من آمن امن ». (16)
این حدیث خود بیانگر توأم بودن ایمان با دست یابی به امنیت حقیقتی است برای انسان هایی که جویای امنیت به نحو اکمل و در تمام ابعاد آن هستند.

3. امنیت فردی:

عبارت است از حالتی که فرد - جسماً و روحاً - در آن فارغ از ترس و آسیب رسیدن به جان و مال و آبرو و... یا از دست دادن آنها، زندگی کند. در رویکرد فلسفی به لحاظ مفهومی، انسان و جایگاه وی در نظام هستی مورد بررسی قرار می گیرد، در این رویکرد، امنیت داشتن انسان به معنای ثبات هویت مشخص او، نسبت به خودش، خدا و جهان با توجه به پویایی اصیل اندیشه اسلامی می باشد (17). و در مقابل بی امنیتی انسان به مفهوم فروپاشی شخصیت و هویت انسانی نسبت به خدا، خودش و جهان و در نتیجه بحران هویت او در نظام هستی است.

4. امنیت اجتماعی:

در این تعریف نقش عوامل اجتماعی در فراهم کردن امنیت و ناامنی بررسی می شود، امنیت جان، مال، آبرو، موقعیت اجتماعی و... اشخاص، از سوی عوامل اجتماعی، یعنی از طرف: افراد دیگر، گروه ها، حکومت، قانون و...، جان و مال و آبرو و موقعیت اجتماعی فرد مورد تهدید واقع نگردد، لذا امنیت اجتماعی، به نوعی حالت فراغت همگانی از تهدیدی است که، کردار غیرقانونی و خلاف دین ( در اسلام ) توسط دولت یا دستگاه یا فرد یا گروه یا بخشی یا تمام جامعه یا از شر ملل و دول دیگر و...، پدید می آورد.

5. حکومت مهدوی:

حکومت و حاکمیت هرکدام از زاویه دیدی، تعریف و حد مرزی دارد، مقصود ما از حکومت مهدوی، که قصد بررسی اوضاع و ابعاد امنیتی آن را داریم، عبارت است از تمام قوای زمامداری اعم از مجریه، مقننه و قضائی، در تعریف خاص خود و نیز عبارت است از تمام اعضای حکومتی اعم از رهبری کارگزاران گروه ها و اجتماعات عصر ظهور و نیز نوع حاکمیت و سرزمین را هم در برمی گیرد.

ب) چارچوب تحلیلی

الف. بررسی ابعاد امنیت در اسلام

1. ابعاد فردی امنیت

یک. امنیت و معرفت:

معرفت و شناخت از جمله عوامل ایجادکننده و تثبیت، ایمان و امنیت فردی است پس فرد مؤمن از آسیب جهل در تمام ابعاد آن و نیز از ناامنی های فراهم شده توسط جهال در امان خواهد بود به واسطه معرفتش خداوند متعال در قرآن می فرماید: « شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلاَئِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قَائِماً بِالْقِسْطِ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‌ » (18) معرفت، لازمه ایمان و به تبع آن امنیت است: « تا انسان احساس خطر نکند ( به واسطه معرفت ) و نداند که مأمنی است از خطرگاه به جای امن پناه نمی برد. »‌ (19)
اهل علم شناخت یا معرفت دارای درجات و مراتب والایی هستند، مفهوم معرفت، در فارسی به معنای شناخت است و منظور از معرفت بالاترین مرتبه خداشناسی است.
اهل معرفت مراتبی دارند (20): برخی را مقلدان می نامند مانند کسانی که سخن بزرگان را در باب معرفت پذیرفته اند ولی دلیلی بر آن ندارند؛ گروهی که به شناخت بالاتری رسیده اند و دودی از آتش به آنها رسیده است می دانند که این دود از چیزی برخاسته است پس حکم می کنند که دود اثر آن آتش است، در معرفت الهی نیز به همین اندازه اند که اینها را « اهل نظر » می گویند که به برهان قاطع می دانند که صانعی هست و دارای آثاری می باشد و آثار قدرت او را دلیل وجود او می دانند؛ از این دسته بالاتر کسانی هستند که به واسطه مجاورت با آتش اثری از حرارت آن احساس می کنند و از آن نیز بهره می برند که « مؤمنان به غیبت » نامیده می شوند و خدای را از پشت پرده می شناسند، و بالاتر کسانی هستند که از آتش منافع فراوانی از قبیل پخت و پز و امثال آن برده اند، و در خداشناسی هم گروهی لذت معرفت را دریافته و به سرور آن مبتهج هستند.
خواجه نصیر طوسی در این باره ادامه می دهد: تا این جا از مراتب اهل معرفت از خداشناسی گفتیم ولی بالاتر از اینها کسانی هستند که خود آتش را مشاهده می کنند و به واسطه نور آن موجودات دیگر را مشاهده می کنند، در خداشناسی نیز گروهی را « اهل بینش » و هم چنین « عارفان » می گویند و اینها کسانی هستند که معرفت حقیقی دارند و کسانی که در مراتب بالاتر از این قرار گرفته اند « اهل یقین » می باشند که مقام بالاتری از عارفان دارند، برخی از اهل یقین از باب « معاینه » معرفت دارند که اینها را « اهل حضور » می نامند که دارای انس و انبساط می باشند و اما نهایت معرفت آن جایی است که دیگر عارف از میان برخیزد مانند کسی که در آتش سوخته و از بین رفته باشند. ارتباط عمیق و وسیع معرفت الهی و ایمان و ایمنی را برای افراد و جویای امنیت در این عبارت ها می توان جست و جو کرد و آن جا معرفت نباشد انسان از جهل و‌ آسیب جهان امنیت نخواهد یافت.

دو. امنیت و اخلاص:

بی درنگ، نیت و انگیزه پاک و خالصانه در عرصه زندگی فردی، خود کمکی شایان به احساس و وجود امنیت در افراد می نماید، نیات منافقانه یا مخالف با موازین الهی، در درجه اول خود فرد را، دچار اضطراب و دغدغه می نماید: « وَ مَا أُمِرُوا إِلاَّ لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ » (21) آنها مأمور نشدند مگر آن که خدای را بپرستند در حالی که دین را خالص برای او می دانند، و نیز خداوند متعال می فرماید: « أَلاَ لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ » (22)؛ آگاه باشید که دین خالص از برای خداوند است.
اخلاص در فارسی به معنای ویژه ساختن و پاک کردن چیزی از چیز دیگر است که همراه آن و یا آمیخته با آن باشد؛ ولی منظور از اخلاص در این جا آن است که انسان هرچه را می گوید و انجام می دهد با قصد تقرب به درگاه الهی و خاص و خالص برای خداوند باشد، به گونه ای که هیچ غرض دنیوی و اخروی با آن آمیخته نباشد. (23)
شاید یک چیز را از ضد آن بهتر بتوان درک کرد، بی اخلاص یعنی چه؟ « ضد اخلاص آن است که انسان غرض دیگری را جز رضای خداوند مانند: مال، حسب مقام، شهرت طلبی، طمع به ثواب آخرت و یا نجات از عذاب دوزخ را داشته باشد و اینها همه شرک است. » (24)
از این جا انسان موحد و مشرک نیز از هم جدا می شود؛ شرک به دوگونه است: جلی مثل بت پرستی و خفی، که هر شرکی به جز بت پرستی عیان را دربرمی گیرد.
پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند: « نیت شرک در میان امت من از حرکت یک مورچه سیاه بر روی یک سنگ سیاه در دل شب سیاه مخفی تر است. » (25)
اخلاص و توحید، سلاح انسان برای ایمنی از شرک و انواع آن و لوازم وحشت زای آن می باشد.

سه. امنیت و تقوای الهی:

خداوند متعال تمایز انسان ها را در تقوای آنها معرفی می کند نه مال و مقام و... « إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ » (26) تقوا به معنای پرهیز از گناهان به واسطه ترس از خشم و دوری از درگاه خداوند است، همان طور که یک بیمار خواهانِ معالجه، بایستی از مصرف هرچه که به حال او مضر و مقتضی افزایش بیماری است، اجتناب کند تا معالجه شود و درمان او نتیجه بخشد، انسان های طالب کمال نیز، بایستی از آنچه که منافات با کمال دارد و یا مانع حصول و یا بازدارنده سالک از مسیر کمال است اجتناب نمایند تا آن جا که مقتضی وصول یا مؤثر در سیر و سلوک واقع شود. (27) « وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِبُ » (28).
تقوای الهی مرکّب از سه چیز است: خوف، پرهیز از معصیت و طلب تقرب الهی.
در این جاست که عمل صالح نیز به عنوان راهی برای تقرب الهی در کنار پرهیز از معصیت و مکمل آن قابل ذکر است: « مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً » (29).
علامه طباطبائی در بیان ارتباط عمل صالح با تقوای الهی در تفسیر آیه کریمه « وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ » (30) می فرماید: « کلمه تقوا به معنای مراتب امر و نهی خدا بودن است و در نتیجه، برگشت معنای تعاون به برّ و تقوا به این است که جامعه مسلمین بر « برّ و تقوا » و یا به عبارتی بر « ایمان و عمل صالح » ناشی از ترس خدا اجتماع کنند و این همان اصلاح و تقوای اجتماعی است و در مقابل آن، بر گناه یعنی عمل زشت - که موجب عقب افتادگی از زندگی سعید است - و بر عدوان - که تعدی بر حقوق حقه مردم و سلب امنیت از جان و مال و ناموس آنان است - قرار گیرد. » (31)
به نظر ایشان تقوای الهی در افراد موجب امنیت فردی و البته مقوله تقوای اجتماعی در رعایت حقوق و... منجر به امنیت اجتماعی می شود که در صفحات بعد به این سطح امنیت اشاره خواهیم کرد.
امام علی ( علیه السلام ) فرمودند: « کسی که به محاسبه نفس خود بپردازد سود برده است و کسی که از این کار غفلت ورزد دچار خسران می شود و کسی که خوف الهی داشته باشد ایمن می گردد... » (32) از لوازم تقوای الهی محاسبه و مراقبه است که این به واسطه خوف از عظمت الهی است؛ خوفی مثبت که نتیجه آن به فرموده امام علی ( علیه السلام ) امنیت است.
اما تقوای خائفین که منجر به امنیت الهی می شود، نتیجه اش محبت الهی است و خداوند متعال می فرماید: « بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ‌ » (33) البته امنیت و سلامت جسمی، روحی و آبروی افراد نیز در این جا در ارتباط با مباحث مطرح شده به دست می آید.

2. ابعاد اجتماعی امنیت

یک. امنیت فرهنگی:

به طور خلاصه یک اجتماع بایستی از لحاظ عقیدتی و نیز فرهنگی که بعد وسیع تری را در برمی گیرد، امنیت داشته باشد، امنیت فرهنگی به معنای از بین بردن تنوع ها و تفاوت های موجود میان افراد و گروه های اجتماعی و یک سان سازی ( صوری ) نیست، انسان ها زبان، گویش، نژاد، هنر، سلیقه و بینش متفاوت دارند که برای شناختن و شناساندن است (34) و هیچ امتیاز و یا عدم امتیازی محسوب نمی شود و چنان که ذکر شد تقوا و درجه آن نشانه اکرم بودن انسان هاست.
اما پدیده ی تهاجم فرهنگی به صورت داخلی یا خارجی نیز مهم است و نمی توان آسیب های آن را نادیده گرفت. تهاجم فرهنگی ممکن است به صورت تحمیل، تخریب و یا تهدید به فرهنگ اصیل اسلام پا به عرصه گذارد. برخی از صاحب نظران داخلی معتقدند: « همه تلاش هایی که امروزه، به عنوان تهاجم فرهنگی در مقابل با تمدن اسلامی صورت پذیرد بر آن است که به نحوی دین را از عرصه حیات انسان ها بیرون کنند یا این که ارزش ها و مقدمات را بی اعتبار نمایند و یا این که آرای فاسد خارجی را درون آن وارد سازند. » (35)
در طول تاریخ چنین هجمه ای به فرهنگ و عقاید عموم مردم، کم و بیش قابل مشاهده و بررسی است، در اسلام نیز اهمیت حفظ امنیت عقیدتی - فرهنگی، از چنین آسیب هایی، مورد تأکید است، در یک تمدن دینی « دین فقط یک عامل از عوامل تشکیل دهنده فرهنگ نیست بلکه واقعیات کل فرهنگ را تشکیل می دهد و هر چیزی از وحی الهی نشئت می گیرد. با این توضیحات مبرهن است که امنیت فرهنگی در بستر دین مداری و صیانت از شریعت، ضامن شکوفایی، بالندگی و تجلیات فکری، ذوقی و عاطفی تک تک افراد اجتماع است، درواقع محصولات و فرآورده های هنری، مذهبی، فلسفی وی بر تولیدات ذهنی مشابه، در داخل این محیط امن تولید می گردد. » (36)

دو. امنیت سیاسی - حکومتی:

به طور مختصر به معنای تأمین آرامش و طمأنینه لازم توسط حکومت یا حاکمیت یک کشور برای شهروندانش از راه مقابله با تهدیدات مختلف خارجی و داخلی در عرصه حکومت و سیاست و مشارکت و مسئولیت های سیاسی می باشد.
امام علی ( علیه السلام ) می فرماید: « ای مردم بی گمان مرا بر شما و شما را بر من حقی است، حق شما بر من، خیراندیشی و دل سوزی مخلصانه و فراهم آوردن امکان بهره گیری کامل از ثروت بازیافته تان است و نیز آموزشتان تا از جهالت برهید و تأدیب و تربیتتان تا به آموختن تن دهید، اما حق من به شما پای بندی بر بیعت است و نصیحت کردن در حضور و غیبت چون به بسیجتان می خوانم بی درنگ پاسخ مثبت دهید و چون فرمانی صادر می کنم به فرمانم باشید. » (37)
رابطه ی بین مسئولان سیاسی با مردم و شناخت حقوق و وظایفشان نکته مهم و راهبردی در، فراهم آوردن آرامش تعامل و امنیت سیاسی در عرصه داخلی و خارجی است، سیاست به معنای حکومت مفهوم گسترده تری دارد که مباحث آتی را هم دربرمی گیرد و نقش ولایت و نظارت حکومت در تأمین امنیت در آن ابعاد بسیار مبهم است.

سه. امنیت اقتصادی:

به مفهوم شرایط حیات اقتصادی است و به برقراری نظم میان عوامل اساسی تهیه مایحتاج زندگی انسان ها برای فراهم آوردن احساس آرامش در بعد اقتصادی مربوط می شود.
مدیریت و ایجاد نظم در منابع اولیه، تولیدات، نوع توزیع کار و درآمد میان اعضای جامعه، به گونه ای که نیازهای اقتصادی و ضروری آنها تأمین شود و از فقدان و یا ضمن احتمال فقدان این ضروریات احساس خطر نکنند و آرامش و آسایش آنان سلب شود.
افراد ضمن تلاش و کوشش برای بهبود بخشیدن وضعیت اقتصادی خود از مدیریت دولت هم بهره می برند: یک دولت برای تأمین امنیت مالی عموم از راه هایی چون: انفال، خمس، زکات، خراج، جذیه و... استفاده می کند.
که هرکدام در اسلام مسائل مربوط به خود را دارد، امام علی ( علیه السلام ) می فرماید: « ... جریان خراج را طوری وارسی کن که وضع خراج دهندگان سامان یابد، بی تردید سامان تمامی اصناف جامعه در گرو سامان خراج و خراج دهندگان است. » (38)
رعایت حقوق فقرا و مستضعفان در این باره بسیار مورد تأکید است و امنیت اقتصادی آنان اولویت دارد: « خدا را، خدا را، در خصوص فرودستان، زمین گیران، نیازمندان، گرفتاران... مبادا که سرمستی ریاست از آنان بازت دارد... به ویژه از امور کسانی پرس و جو کن که چندان کوچک و بی شمارند که به چشم نمی آیند و دست یافتن به تو را نمی توانند... » (39)

چهار. امنیت قضائی:

مردم اجتماع از آن جا که با هم در تعامل و داد و ستد هستند و ممکن است دچار اختلافی شود، امکان دادخواهی، وجود دادگاه با شرایط رسیدگی منصفانه، امکان داشتن وکیل، فقدان موانع برای دفاع، اعمال اصل مراتب، وجود صلاحیت نسبی و تخصصی در دادگاه ها، رعایت اصل قانونی بودن جرم و مجازات و صلاحیت ضابطان و مجریان قضائی را باید از شاخص های امنیت حقوقی و به ویژه امنیت قضائی دانست. (40)
دین اسلام، فراهم آوردن امنیت قضائی را به طور جامع و کامل خواستار است و حاکمان و رهبران اسلامی در این عرصه گام های بلندی برداشته اند، در زمانی که حکومت اسلامی نبود و طاغوت حاکم بود، باز هم فقها و مراجع در امور قضائی و فقهی به دلیل اهمیت زیادش، نقش ایفا می کردند، سفارش های متعدد حضرت علی ( علیه السلام ) از زوایای مختلف به قاضیان، تعیین صلاحیت قضات از سوی حضرت، نظارت مستمر حضرت بر آنها، گزینش قاضیان صالح از دیگران، بازخواست و سؤال و جواب قاضی و...، که در نهج البلاغه و نامه ی حضرت به والیان مشهود است حاکی از اهمیت برقراری امنیت قضایی است.

پنج. امنیت مرزی:

غالباً بیگانگان و مخالفان حکومت یا اجتماع، سعی در فراهم کردن ناامنی در این کشورها دارند تا به منافع و خواسته های خود از این طریق برسند. این ناامنی و تهدیدات گاهی ناملموس تر و به صورت تهدیدات و هجوم فرهنگی، تحریم های اقتصادی، تهمت های قضایی و بازی های سیاسی و... قابل بررسی است، اما گاهی هم علنی می شود و مرزهای یک کشور مورد هجوم یا تهدیدات نظامی دشمنان قرار می گیرد.
توجه امام علی ( علیه السلام ) به مشورت با مرزبانان، رسیدگی به اموال آنها و ادای حقوقشان و برابری آنان در ادای حقشان حاکی از تأکید بر امنیت مرزی و فراهم کنندگان آن است، اگرچه در صورت فراهم آمدن شرایط، صلح امری بهتر نسبت به جنگ، تلقی می شود اما هشیاری کشورهای اسلامی از مکر و نیرنگ دشمنان همیشه در جای خود باقی است: « پیشنهاد هیچ صلحی را که خشنودی خداوند در آن باشد - هرچند دشمنت مطرح کند - رد مکن که آسایش رزمندگان و آرامش خود و امنیت کشورت در صلح تأمین می شود، اما از پس صلح از دشمنت سخت برحذر باش که گاهی برای غافل گیر کردنت خود را به تو نزدیک می کند، پس جانب احتیاط فرومگذار و خوش بینی را از خود بران... » (41).

شش. امنیت زیست محیطی:

محیط زیست انسان از جهتی که می تواند موجب تقویت قدرت اقتصادی و سلامت جسمی و روانی کشور شود، عاملی مؤثر در ایجاد و حفظ کامل تر امنیت فردی و اجتماعی می شود و بالعکس اگر محیط زیست موجب صدمه و زیان به منافع ملی شود از مؤلفه های آسیب رسان و تهدیدکننده برای امنیت تلقی می گردد که باید به آن توجه و آن را کنترل کرد.
تغییرات غیرمتعارف آب و هوایی و بروز آلودگی های محیطی، سوانح و حوادث طبیعی و...، در این مجموعه جای می گیرند.

ب. جایگاه امنیت در اسلام

خداوند متعال در قرآن می فرماید: « فَأَیُّ الْفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ » (42) کدام یک از این دو دسته شایسته امنیت هستند، در این جا امنیت به عنوان بزرگ ترین پاداشی است که در تمیز اهل حق از باطل، به اهل حق عطا می شود و جایگاه امنیت در این جا مشخص می شود که اهل حق با تمام لیاقت ها و مقاماتشان، شایستگی تأمین امنیت الهی را یافته اند و سزاوار کسب امنیت هستند.
در حدیث پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) سلامتی و امنیت جسمی را در کنار امنیت اجتماعی و امنیت اقتصادی که از ابعاد آن است، چنان با ارزش می داند که همسنگ تمام جهان است: « هرکس تنش سالم و در جماعت خویش امن است و قوت بذر خویش را دارد، جهان سراسر مال اوست. » (43)
امنیت نعمتی است که هیچ نعمت گواراتر از آن نیست: « لا نعمة اهنأ من الأمن » (44). از طرفی این نعمت گوارا، مورد ناسپاسی و فراموشی قرار گرفته و قدر و منزلت آن، ناشناخته است: « النعمتان مکفورتان: الامن و العافیه » (45)؛ دو نعمت است که مورد قدر ناشناسی و ناسپاسی است: امنیت و سلامت.
چنان که امام علی ( علیه السلام ) فرمودند: آرامش و رفاه در زندگی به امنیت است: « رفاهیة العیش فی الامن » (46) این گونه است که اگر امروز از تجاوز آشکار نظامی دشمنان در امانیم و اگر آسوده و در امنیت می خوابیم، گام برمی داریم، عبادت می کنیم و تحت رهبری و حکومت نظام اسلامی نه طاغوت به سر می بریم، نعمتی گوارا از سوی خداوند متعال نصیب ما شد، که بایستی کفران نعمت نکنیم و شاکر باشیم.

ج. نقش امام در تأمین امنیت

پیامبر (صلی الله علیه و آله ) در حدیثی می فرماید: « ان اهل بیتی امان لکم فأحبّوهم بحبّی و تمسّکوا بهم لن تضلّوا » (47)؛ به درستی که اهل بیت من مایه امان برای شما هستند، پس همان طور که مرا دوست دارید آنها را نیز دوست بدارید و در نتیجه هرگز گمراه نخواهید شد.
در حدیث دیگری ایشان می فرماید: « و اهل بیتی أمان لأمّتیّ من الضلالة فی أدیانهم (48)؛ و اهل بیت من امان امتم از گمراهی و ضلالت هستند »، نفس حضور اهل بیت پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) که به روایت متعدد اینها فاطمه ( علیها السلام ) و همسرش و فرزندانش تا امام عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) می باشند در تأمین امنیت و رهایی از ضلالت در دین و گمراهی بسیار مهم و اساسی است.
امام علی ( علیه السلام ) می فرماید: « آگاه باشید مثل آل محمد ( صلی الله علیه و آله ) چونان ستارگان آسمان است، اگر ستاره ای غروب کند، ستاره دیگری طلوع خواهد کرد، گویا می بینم در پرتو خاندان پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) نعمت های خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید رسیده اید. » (49)
اتمام نعمت های خداوند و فراهم آمدن امنیت تمام بعدی به واسطه بروز نعمت های الهی به برکت وجود آل محمد ( صلی الله علیه و آله ) می باشد، امام سجاد ( علیه السلام ) می فرماید: « ما امامان مسلمین و براهین الهی و سروران مؤمنینیم، مایه ی امان ساکنین زمین هستیم، همان طور که ستارگان مایه ی امان و حفظ اهل آسمان ها هستند، ما کسانی هستیم که خداوند به واسطه ما زمین را از سقوط نگه می دارد و این به اجازه خداوند بستگی دارد، خداوند توسط ما زمین را از این که اهلش را ( ‌ان تمید باهلها ) با امتداد یافتن نابود کند نگه داشته است و... » (50)
چنان که از احادیث و مطالب مذکور پیداست، ابعاد وجودی اهل بیت و به تبع آن وجود حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) در دوران ایشان، خود در اصل تأمین کننده امنیت در ابعاد مختلف آن است و در حدیث اخیر پیداست که در صورت عدم وجود مبارک ائمه و در عصر کنونی حضرت صاحب الامر زمین در امان نخواهد ماند تا به امنیت و ابعاد دیگر آن در زمین یا به عبارتی دیگر دنیا، اشاره نماییم.

د. امنیت اخروی، تمام و کمال امنیت

با تذکر به این که « سلام » از کلمات هم معنای امنیت و مترادف آن بوده در این جا به اهمیت امنیت اخروی، نیز اشاراتی می شود: « سَلامٌ عَلَیکُمْ بِما صَبَرتُمْ فَنِعمَ عُقبَی الدّارِ ». علامه طباطبائی در مفهوم این آیه کریمه اشاره دارد که « حکایت از کلام ملائکه است که اولوا الالباب را به امنیت و سلامتی جاودانی و سرانجام نیک نوید می دهد، سرانجامی که هرگز دست خوشِ زشتی و مذمت نگردد. » (51).
« ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ‌ » (52) بنابراین آیه کریمه، در روز سرنوشت، وقتی انسان ها صالح در جنت گام می نهند به آنها نوید امنیت و سلامت داده می شود و به آنها گفته می شود که به این باغ ها با سلامت و امنیت وارد شوید.
« ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ‌ » (53) علامه طباطبائی در تفسیر نعیم آورده است که: « نعیم، عبارت است از امنیت و صحت. » (54)
امام علی ( علیه السلام ) در حدیثی می فرماید: [ پوینده راه خدا ] عقلش را زنده کرد و نفس خویش را کشت، تا آن جا که جسمش لاغر و خشونت اخلاقش به نرمی گرایید، برقی پر نور بر او درخشد و راه را برای او روشن کرد و در راه راست او را کشاند و از دری به در دیگر برد تا به در سلامت و سرای جاودانه رسید که دو پای او در قرارگاه امن، با آرامش تن استوار شد، این پاداش آن بود که دل را به دوست به کار گرفت و پروردگار خویش را راضی کرد. » (55)

3. بررسی ابعاد امنیت در حکومت مهدوی

الف. امنیت فردی

حکومت جهانی حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) در ابعاد مختلفی فراهم کننده امنیت و آرامش است و سطح فردی این اهمیت را در غالب اساسی ایمان به خداوند و رشد و تکامل آن در میان افراد، در آن عصر می توانیم جست و جو نماییم: امام باقر ( علیه السلام ) فرمودند:
« روزی پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) در حضور گروهی از افراد خود فرمودند: خدایا برادران مرا به من نشان بده! و این جمله را دو بار فرمود: اصحاب حضرت گفتند: ای رسول خدا ما برادران تو نیستیم؟ فرمود: خیر، شما اصحاب من هستید و برادران من قومی هستند در آخرالزمان، که به من ایمان می آورند حال آن که مرا هرگز ندیده اند! خداوند آنان را به اسم خود و پدرانشان به من معرفی کرده است... استواری هریک از ایشان در دین خود از کندن خارهای گون در شب تاریک و به دست گرفتن آتش گداخته سخت تر است، آنها مشعل های هدایت هستند که خداوند آنها را از فتنه های تیره و تار نجات می بخشد. » (56)
امر ولایت حضرت حجت چه در زمان غیبت و چه ظهور، با همراهی یارانی قوی ایمان و اراده همراه است، ایمان و استقامت منتظران حضرت، زمینه ایمان مردم عصر ظهور و تجلی آن را فراهم می نماید، در عصر ظهور و حکومت مهدوی نیز ایمان و اخلاق و عقل عموم به کمال می رسد: « وقتی قائم ما قیام کند دست خویش را بر سر بندگان خدا نهد و به برکت آن عقل و خرد آنها به کمال می رسد. » (57) کمال عقل در آن عصر با کمال ایمان بی ارتباط نیست و انتخاب عقلانی در حکومت مهدوی، انتخاب الهی است؛ از امام صادق ( علیه السلام ) سؤال شده که عقل چیست؟ فرمودند: « عقل آن است که به سبب آن خداوند عبادت شود و به [ راهنمایی ] آن بهشت به دست آید. » (58)
از طرفی اخلاق الهی نیز نشانه ایمنی انسان مؤمن از وسوسه های شیطانی و غفلت است، چنانکه پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) برای تکمیل مکارم اخلاق مبعوث شدند: « انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق » (59).
پس در حکومت مهدوی نیز مردم از اخلاق ناب محمدی به نحو کامل به یمن وجود امام عصر بهره می برند و از آسیب های روحی و اجتماعی ناشی از اخلاق ناشایست ایمن هستند: « وقتی که قائم ما قیام کند دست خود بر سر بندگان خواهد نهاد و عقل های ایشان را جمع خواهد کرد و اخلاق آنها را به کمال خواهد رساند. »
سلامتی جسمی و ایمنی از آفات و بیماری ها به طور عمده از شاخصه های امنیت فردی در حکومت مهدوی محسوب می شود: « هنگامی که حضرت قائم قیام کند، خداوند بیماری ها را از مؤمنان دور می سازد و تندرستی را به آنان بازمی گرداند. » (60) بدیهی است که در حکومتی که مردمش از لحاظ آسیب های روحی و روانی که در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی در امان باشند، سلامت و قوت جسمانی خواهند وجود دارد و وقتی دغدغه های زندگی مادی و آزار و ظلم و ستم نباشد آرامش و امنیت روحی تأمین و به همراه آن سلامت جسمانی دوام می یابد: حضرت امام باقر ( علیه السلام ) فرمودند: « هرکس قائم اهل بیت را درک کند اگر به بیماری دچار باشد شفا می یابد و چنانچه دچار ناتوانی باشد نیرومند می گردد. » (61)

1. امنیت و معرفت:

در حکومت مهدوی مؤمنین از آسیب های ناشی از جهل و جهال در امان هستند و در این زمینه نیز کامل ترین هستند، امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید: « علم و دانش، 27 حرف است و همه آنچه پیامبران آورده اند، تنها دو حرف آن است و مردم تاکنون جز با آن دو حرف آشنایی ندارند و هنگامی که قائم ما قیام کند 25 حرف دیگر را بیرون آورده و در میان مردم گسترش دهد و آن دو حرف را نیز به آن ضمیمه سازد و مجموع 27 حرف را منتشر خواهد کرد. » (62) آنچه از بلاهای روحی و مادی و معنوی که مردم تا پیش از ظهور به خاطر نداشتن 25 حرف از کل 27 حرف دانش، را متحمل می شدند. با آگاهی و معرفت کامل در عصر ظهور از خود دفع خواهند کرد، در حدیث دیگر به بلاها و گرفتاری های ناشی از جهل در عموم مردم پیش از ظهور و ایمنی با ظهور حضرت و نشر وسیع علوم در این بعد، به خوبی اشاره دارد: پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند: « نهمین امام از فرزندان حسین ( علیه السلام ) قائم است که خداوند به دست او همه زمین را از روشنایی پر می کند. پس از آن که گرفتار تاریکی گشته و تمام زمین را از عدل و دادگری می آکند، پس از آن که از ظلم و جور پر شده باشد و سراسر عالم را از علم و دانایی بهره مند می سازد، پس از آن که به جهل و نادانی گرفتار آمده باشد. » (63)
عمومیت معرفت و حکمت تا جایی است که: « زن در درون خانه اش مطابق کتاب خدا و سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) قضاوت می کند. » (64)

2. امنیت و اخلاص:

پاک کردن نیات از چیزی غیر از اطاعت و فرمانبری از مولا و رهبرشان در حکومت مهدوی به گونه ای سلسله مراتبی وجود دارد و آنان از نیات منافقانه، سودجویانه و پلید در امان هستند، منتظران خالص حضرت در دوران غیبت و در دوران ظهور نیز جز به نیت اطاعت او ولایت الهی امامتشان، انگیزه دیگری ندارد؛ امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: « خوشا به حال شیعیان قائم ما، آنها که در دوران غیبت او، ظهورش را انتظار دارند و در ایام ظهورش سر به فرمان اویند، آنها دوستان خدایند که هیچ ترس و اندوهی برای ایشان نخواهد بود. » (65) در وصف یاران حضرت پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند: « آنها در اطاعت از امام خویش می کوشند » (66)، اخلاص در فرمانبری از حضرت بی چون و چرا، به آنان عزمی پولادین و اراده ای قوی در راهشان عطا نموده است: « همه آنها شیرانی هستند که از بیشه ها بیرون شده اند و اگر اراده کنند کوه ها را از جا می کنند. » (67) و این اراده آهنین نه تنها در فرمانبری از رهبرشان، بلکه در حفاظت از جان امامشان به کار گرفته می شود: « ( یاران مهدی ) در میدان رزم در اطراف او می چرخند و با جان خود از او محافظت می کنند » (68). جان نثاری در راه امنیت جان امامشان انگیزه یاران مخلص امام عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) است و شهادت در راه حضرت، شهادت در راه خداست که آرزوی آنهاست، امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: « ‌ آنها آرزو می کنند که در راه خدا به شهادت برسند. » (69) و نیز به واسطه جهانی بودن حکومت حضرت شرک جای خود را به توحید می دهد: « دین محمد ( صلی الله علیه و آله ) به هر کجا که شب می رسد خواهد رسید به گونه ای که در سطح زمین اثری از شرک نخواهد ماند... » (70).
انگیزه و نیت پاک است که سرلوحه اعمال صالح و تقوای الهی می شود و حکومت مهدوی که تحت رهبری حضرت و یاران مخلصش صورت می گیرد، چنین شاخصه هایی را در میان مردمش نیز نشر و متعالی می سازد.

3. امنیت و تقوای الهی:

دانستیم که تقوای الهی مرکب از سه چیز است: خوف، پرهیز از معصیت و طلب تقرب الهی؛ خوف از عظمت الهی، پرهیز از هرگونه پلیدی و هوا و هوس و آلودگی رفتاری و... را به دنبال خواهد داشت: امام صادق ( علیه السلام ) در وصف یاران حضرت که از منتظران ایشان در عصر غیبت هستند فرمودند: « هرکس دوست دارد از یاران حضرت قائم ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) باشد باید منتظر باشد و در حال انتظار به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید. » (71) ورع و پرهیزگاری شاخصه مهم یاران حضرت است که ایشان را از افتادن در گرداب معاصی و خطاها، حفظ می نماید، درباره مراقبت و تقوای یاوران حضرت از امام صادق ( علیه السلام ) آمده است که ایشان: « شب ها را با عبادت به صبح می رسانند و روزها را با روزه به پایان می برند » (72) و نیز فرمودند: « بر فراز اسب ها خدا را تسبیح می گویند ». (73)
تقوای الهی در عموم جامعه مهدوی و میان افراد آن نشر پیدا می کند و غلبه می یابد، امام علی ( علیه السلام ) فرمودند: « در روزگاری که هوای نفس حکومت می کند [ امام مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) ظهور می کند و ] هدایت و رستگاری را جایگزین هوای نفس می کند و در عصری که نظر شخصی بر قرآن مقدم شده است، افکار را متوجه قرآن می گرداند و آن را حاکم بر جامعه می سازد. » (74) به وضوح در جامعه ای که بدون دغدغه آسیبی یا هجوم اساسی، حکومت قرآن در تمام ابعادش پیاده شود تقوای الهی و ایمنی از شر معاصی در رفتارها و ایمنی از غفلت و هوی پرستی در میان افراد، بر طبق آموزه های قرآنی و تحت ولایت مهدوی، به وقوع خواهد پیوست و در کنار آن امر به معروف و نهی از منکر کامل کننده تقوای الهی در افراد و محافظت از ایمان آنهاست: « مهدی و یاران او... امر به معروف و نهی از منکر کنند. » (75)

ب. امنیت اجتماعی

1. امنیت عقیدتی - فرهنگی:

چنانچه در صفحات پیش گذشت آموزش عمومی و فراگیری و کمال دانش که در این بخش نقش عمده را ایفا می کند به همراه عقاید حقه و نشر آن در حکومت مهدوی و محو شرک و انگیزه های منافقانه و نیز پرورش قلب ها و عقول و تکامل آنها و نیز اخلاق کمال یافته در میان اجتماع مهدوی، خود بیانگر ترسیمی زیبا از اوضاع فرهنگی - عقیدتی اجتماع مهدوی می باشد، اجتماعی جهانی که دیگر در غالب ملت با محدوده مرزها قابل شناسایی نیست، بلکه در زمین فرهنگ اصیل مهدوی، برخاسته از اسلام ناب محمدی ( صلی الله علیه و آله ) حاکم خواهد بود، فرهنگ قرآنی حاکم بر جامعه مهدوی می شود که دارای زوایای متعدد و سطوح عالی می باشد. این فرهنگ با نظارت امام صورت می گیرد چنان دعوت به قرآن و اسلام همه گیر، عمیق و چند بعدی می شود که گویا حضرت ( به خاطر جامع و کامل بودن ظهور فرهنگ اسلامی ) دعوتی نو را آغاز نموده است: « هرگاه قائم قیام کند مردم را دعوت کند به اسلام از نو، و راهنمایی کند به امری که از مردم گمشده و قائم نامیده شده از جهت قیام به حق » (76). و نیز امام صادق ( علیه السلام ) در تفسیر این سخن امام علی ( علیه السلام ) که: « اسلام در ابتدا شد غریب، و زود است که برگردد به غربت، پس خوشا به حال غرباء » می فرماید: « دعوت کننده ی ما از سر می گیرد دعوت را، دعوت تازه و نو، چنانچه پیامبر دعوت کرد. » (77) با پیاده کردن اسلام به طور جامع و کامل و تبلیغ و دعوت و هدایت اجتماع مهدوی به تسلیم و هم رنگ شدن با موازین اسلام راستین، و سنت نبوی و علوی، امنیت فرهنگی از نفوذ و تهاجمات عقاید و آرای بدعت آمیز و مشرکین و کفار، ایجاد می شود: « او رأی و نظر را از قرآن می گیرد آن گاه که دیگران قرآن را به رأی و اندیشه خود بازگردانند به آنان شیوه عدالت را نشان می دهد و کتاب و سنت را که متروک و منزوی شده زنده می کند. » (78) و زندگی برای صالحان و رشد آنها امن از لاابالی گری و به مسئولیتی برخی ها می شود: « روابط نامشروع و مشروبات الکلی و رباخواری از بین می رود، مردم به اطاعت و عبادت روی می آورند امانت ها را به خوبی رعایت می کنند مردمان شرور نابود می شوند و افراد صالح باقی می مانند. » (79)
فرهنگ محبت و دوستی بین اجتماع مهدوی در راستای حکومت قرآن و سنت نبوی و نیز از آثار آن است، امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید: « سبحان الله. آیا دوست ندارید که خداوند حق و عدل را ظاهر کند و غالب گرداند در همه بلاد و حال مردم نیک شود و خداوند همه را با یک کلمه جمع کند و بین دل های مختلف ائتلاف اندازد و خداوند را در هیچ زمینی معصیت نشود و حدود خدا در خلق اقامه شود و حق به اهلش برگردد، کمال حق ظاهر شود به طوری که هیچ چیز از حق به سبب ترس از هیچ مخلوقی مخفی نشود و یا مخفی انجام داده نشود. » (80) بدبینی و جهل و ناامنی از سوی برادران و خواهران دینی بلایی خطرناک است که در حکومت مهدوی تبدیل به احساس امنیت و محبت در کنار یکدیگر می شود.

2. امنیت سیاسی - حکومتی:

دانستیم که امنیت حکومتی در مفهوم وسیع آن تمام انواع امنیت فردی و اجتماعی ( قضائی، مرزی، فرهنگی و... ) را دربرمی گیرد و خاصه در حکومت مهدوی که تمام ابعاد امنیتی زیر سایه و به خاطر برکات وجودی حاکمیت اسلام و امام عصر و حکومت ایشان است، لذا در بعد جزئی تر امنیت سیاسی را در ارتباط با مسائل دیگری بررسی می نماییم.
از ویژگی های سیاسی - امنیتی در حکومت مهدوی، عدم خوف و ترس از حاکم و دستگاه او در مردم است، نه تنها احساس ناامنی از حکومت دیکتاتوری یا آنارشی یا حکومت آزادی فاقد ارزش های اخلاقی و معنوی و... ندارند بلکه با رضایت و محبت تمام به حاکمان و زمامداران خود خدمت نموده و آنان را قبول دارند: « شما را بشارت می دهم به مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) اهل آسمان و زمین از او ( و حکومت او ) راضی هستند و چگونه ممکن است که کسی از حاکمیت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) ناراضی باشد و حال آن که برای همه جهانیان روشن می شود که صلاح امر بشر و سعادت او در همه جنبه های مادی و معنوی تنها در سایه حکومت الهی آن حضرت است. » (81)
محبت به حاکم و رضایت از حکومت داری حضرت در تمامی آنها که تحت ولایتش هستند پرتو افکنده است و این شاخصه تنها اختصاص به حکومت مهدوی دارد: « خداوند او را به وسیله فرشتگان خود تأیید می کند و یاران او را حفظ می کند و به وسیله ی نشانه های خود یاریش می کند و او را بر اهل زمین پیروز می گرداند به گونه ای که با میل و رغبت یا به اکراه به او می گروند و زمین را از عدل و داد و از روشنایی و دلیل پر می کند. شهرها به او ایمان می آورند تا این که کافری نمی ماند، جز آن که ایمان می آورد و زشت کاری نمی ماند جز آن که نیکو می گردد و در حکومت او درندگان با هم آشتی می کنند و زمین برکت های خود را بیرون می ریزد و آسمان خیرات خود را فرو می بارد و گنج های زمین برای او آشکار می گردد پس خوشا به حال آن که روزگار او را ببیند و سخن او را بشنود. » (82)
اگرچه ممکن است در هنگامه ظهور و قیام، مخالفین از منکرین و مشرکین نسبت به ظهور حضرت و رهبری ایشان ابراز رضایت بکنند و از فرمانبرداری حضرت اکراه داشته باشند اما با فرصت دادن و ارشاد و هدایت و مبارزه با فتنه جویان، حکومت مهدوی با رضایت و خشنودی عموم برقرار و اداره می شود بلکه زمین و آسمان نیز از ولایت حضرت و ظهور ایشان خشنود هستند و حیوانات نیز با هم به یمن مقبولیت سیاسی حاکمان، مصالحه می کنند ظلم و ستم از جمله مواردی است که در یک اجتماع موجب آسیب و ناامنی خواهد شد زمانی که عرصه برای ستم ظالمان باز باشد مستضعفین و مظلومان از امنیت برخوردار نیستند و حکومت مهدوی پایه های ظلم را برکنده و عدالت را جایگزین آن می نماید، تا کسی از این لحاظ نیز احساس ناامنی نکند: « نهمین امام، قائم ایشان است که خداوند به دست او زمین را از روشنایی پر می کند، پس از آن که گرفتار تاریکی شده و تمام زمین را از عدالت و دادگری می آکند، پس از آن که از ظلم و جور پر شده باشد... » (83).
عدالت نه برای گروه و قشر خاصی نه به گونه طبقه ای و اشرافی، بلکه در میان تمام افراد اجتماع مهدوی و میان تمام خانه ها و خانواده ها، امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: « به خدا قسم، عدالت را در خانه های مردم خواهد برد، آن چنان که گرما و سرما به درون خانه ها نفوذ می کند. » (84)
برپایی دقیق و جهان گیر عدالت از شاخصه سیاسی حکومت مهدوی است که ضمانت آن به نظارت دقیق حکومت برمی گردد، اصولاً هر چه نظارت حکومت قوی تر و وسیع تر باشد، دست ظالمان و امیدشان به ظلم و آسیب کوتاه تر، و امید و احساس امنیت و فراهم آوردن محیطی امن برای رشد اجتماع، بیشتر خواهد شد، لذا در بعد نظارت بر اجرا و فرمانبری از قوانین الهی نیز حکومت مهدوی شاخصه های دارد: « اگر کسی در خانه خودش سخن بگوید، بیم آن دارد که مبادا دیوارهای خانه اش گزارش دهند. » (85) مؤمنین که از یاران حضرت در پیاده کردن عدالت و فراهم آوردن امنیت از سوی حکومت خواهند بود قدرت بینایی و شنوایی خوبی خواهند داشت و از این طریق ارتباطات با حکومت سریع تر و آسان تر است: « هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند قدرت شنوایی و بینایی شیعیان ما را افزایش می دهد به گونه ای که آن حضرت از فاصله یک برید ( چهار فرسنگ ) با شیعیان خود سخن می گوید و آنان سخن او را می شنوند و او را می بینند در حالی که حضرت در جایگاه خود قرار دارد. » (86) و نیز ارتباط بین خود مؤمنین و طرفداران و حامیان عدالت و امنیت قوی است، امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: « در روزگار قائم، مؤمن در مشرق زمین برادرش را که در مغرب زمین است می بیند » (87).
پس تعجبی ندارد بااین نظارت دقیق و همگانی تحت ولایت حضرت، زنی به تنهایی با امنیت کامل از نقطه ای به نقطه دیگر سفر نماید: « به دست ما روزگار سختی ها سپری خواهد شد... و چون قائم ما قیام کند کینه ها از دل بیرون رود، حیوانات نیز با هم سازگاری پیدا کنند، چنان محیط امنی ایجاد شود که زن، با همه زیب و زیور خود، از عراق تا شام برود... و چیزی او را نترساند. » (88) و وعده امنیت فراگیر و جامع در آیه 55، سوره نور از جانب خداوند متعال داده شده است: « خدا به کسانی از شما که ایمان آورده اند... وعده داده که به یقین در روی زمین، ایشان را خلیفه گرداند. و پس از این که در ترس و نگرانی قرار داشتند، امن و آرامش را به ایشان عطا فرماید... » امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: « این آیه درباره قائم و یارانش نازل شده است. » (89)
یکی از شاخصه های حکومتی در برقراری امنیت اهل بدعت و باطل است: امام باقر ( علیه السلام ) در تفسیر این آیه: « الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ آتَوُا الزَّکَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ » (90)، می فرماید: « این آیه برای آل محمد است تا آخر ائمه مهدی ( علیه السلام ) و اصحاب او را خداوند مالک و متصرف مشارق و مغارب زمین کند و دین را ظاهر و غالب سازد و به او و اصحاب او بدعت ها و باطل ها را می میراند هم چنان که سفیهان و نادانان حق را میرانده اند، تا این که دیده شود ظلم کجاست و امر به معروف و نهی از منکر کنند. » (91)

3. امنیت اقتصادی:

اقتصاد در لغت عربی به معنای اعتدال و میانه روی به کار رفته و قرآن مجید نیز از جمله در این دو مورد به همین معنا به کار برده است. (92):
الف. در ضمن نصایح « لقمان حکیم » به فرزند خود: « وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ » (93) یعنی در رفتار خود میانه رو باش.
ب. « أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ » (94) یعنی ملتی که رفتارش براساس اعتدال و کناره جویی از افراط و تفریط است. اقتصاد اسلامی در برابر اقتصاد کمونیستی و سرمایه داری و مکاتب دیگر این طور تعریف می شود: « اقتصاد اسلامی، قوانین و مقررات مخصوصی است که براساس جهان بینی الهی پی ریزی شده است که با به کار بستن و رعایت آن، تولید به حد کفایت می رسد و ثروت به طور عادلانه توزیع می شود و زندگی مرفه، نصیب همه افراد می شود و سطح معیشت عموم به طور روز افزون و تکاملی بالا می رود و ضمناً قسمت از زندگی پدید نمی آید. » (95)
با توجه به این تعریف ها بررسی می نماییم که در حکومت حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) قوانین و مقررات پی ریزی شده براساس اسلام چگونه تولید را به حد کفایت می رساند و ثروت به طور عادلانه توزیع می شود تا مردم به سطحی از رفاه عمومی برسند و احساس بی نیازی نمایند؟ توزیع عادلانه یکی از شرایط اقتصاد اسلامی است که در حکومت حضرت وجود دارد: « ... هر سال دو بار به مردم می بخشد و در هر ماه دو بار به آنها روزی عطا می کند و به مساوات بین مردم عمل می نماید تا این که هیچ نیازمندی به زکات پیدا نمی شود. » (96)
وقتی عدالت در تقسیم بیت المال فراهم شد بی درنگ به واسطه کثرت منابع اقتصادی به خصوص در حکومت مهدوی، همگان به حق خود می رسند و از این مواهب بهره مند می شوند، دیگر گروهی غنی با گرفتن و غصب حق دیگران، ناامنی اقتصادی را برای اکثریت فراهم نمی آورد، اما در حکومت مهدوی به سبب امنیت فردی و طبع بلند روحی انسان ها، آنها عموماً احساس بی نیازی می کنند، پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند: « خداوند بی نیازی را در دل های بندگان قرار می دهد » (97) تا آن جا که در برابر کرامت و بخشش حکومت کسی اظهار بی نیازی نمی کند، پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند: « خداوند دل های امت محمد ( صلی الله علیه و آله ) را از بی نیازی پر می کند و عدالت مهدوی همه آنها را دربرمی گیرد، به گونه ای که امر می کند تا ندادهنده ای اعلام کند: چه کسی نیازمند مال است؟ پس کسی در میان مردم برنخیزد مگر یک نفر پس امام به او می فرماید: نزد خزانه دار برو و به او بگو: مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) به تو فرمان می دهد که به من مالی بدهی، پس خزانه دار به او می گوید: جامه ات را بیاور، تا این که وسط جامه اش را پر کند و چون آن را به دوش می کشد پشیمان می شود و می گوید: چرا در میان امت محمد ( صلی الله علیه و آله ) من از همه حریص تر باشم. پس مال را برمی گرداند ولی از او قبول نمی شود و به او گفته می شود: ما آنچه عطا کردیم باز پس نمی گیریم. » (98)
یکی از عوامل مؤثر در ایجاد طبع قناعت و بی نیازی، مشاهده تساوی و عدالت اقتصادی از سوی حکام در تقسیم اموال و بیت المال است؛ عدم ایجاد تبعیض، عدم طبقه بندی اقشار اجتماعی ( بر معیارهای غیر درست ) و...، موجب رفع دغدغه خاطر مردم در این زمینه می شود و حکومت مهدوی چنین عامل مؤثری را فراهم کرد. پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند: « شما را به مهدی بشارت می دهم که در امت من برانگیخته خواهد شد... . او اموال را به درستی تقسیم می کند کسی پرسید: مراد چیست؟ فرمود: یعنی بین مردم مساوات را اجرا خواهد کرد. » (99) و نیز امام باقر ( علیه السلام ) فرمودند: « وقتی قائم خاندان پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) قیام کند [ اموال را ] مساوی تقسیم می کند و در میان خلق به عدالت رفتار می کند. » (100) و نیز در حدیث دیگر ایشان فرمودند: « امام مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) میان مردم به مساوات رفتار می کند به گونه ای که کسی پیدا نشود که نیازمند زکات باشد. » (101) هم چنین وقتی اقتصاد اسلامی رونق بگیرد مردم مرز نیازمندی های خود را می شناسند و از اسراف جلوگیری نمایند تا به حد بی نیازی و رفاه خواهند رسید. حقوق مردم به طور کامل به همه آنها عطا می شود: « پس به کوفه می آید و کوفه را منزل گاه خود قرار دهد، پس هیچ غلام مسلمانی را نگذارد مگر این که او را بخرد و آزاد کند و هیچ مقروضی نگذارد مگر این که قرض او را ادا کند و هیچ مظلمه ای برای احدی نگذارد مگر این که مظلمه را برگرداند و هیچ غلامی در جنگی کشته نشود مگر این که دیه ی او را به اهلش برگرداند و... » (102).

4. امنیت قضایی:

در حکومت مهدوی، امنیت قضایی برای اجتماع مهدوی به تمامی ابعاد آن فراهم خواهد بود و ریشه آن عدالت جامع و فراگیر حاکم بر آن جامعه است، لذا به واسطه امنیت قضایی حدود الهی اقامه می شود، امام جواد ( علیه السلام ) فرمودند: « او حدود الهی را اقامه خواهد کرد. » (103) قضاوت عادلانه و فراگیر در حکومت مهدوی دست ظالمان را کوتاه خواهد کرد، امام رضا ( علیه السلام ) می فرماید: « وقتی او قیام کند، زمین به نور پروردگارش روشن گردد و آن حضرت ترازوی عدالت در میان خلق نهد پس ( چنان عدالت را جاری کند ) که هیچ کس بر دیگری ظلم و ستم روا ندارد » (104).
پس حق مظلوم را می ستاند اگر به ذره ای باشد: « مهدی ( علیه السلام ) حق هر حق داری را بگیرد و به او بدهد حتی اگر حق کسی زیر دندان دیگری باشد، از زیر دندان متجاوز و غاصب بیرون کشد و به صاحب حق بازگرداند. » (105)
قضات نیز در حکومت مهدوی کم نیستند تا کسی به دلیل عدم دست یابی به قاضی مناسب، احساس ضایع شدن حقش را کند و آرامش و اطمینان خود را از دست بدهد تا جایی که به فرموده امام باقر ( علیه السلام ): « زن در درون خانه اش مطابق کتاب خدا و سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) قضاوت می کند. » (106) و این حکایت از شایستگی قاضیان - علاوه بر تعداد زیادشان - دارد، قضاوت عادلانه براساس کتاب خداوند و سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله ).

5. امنیت زیست محیطی:

نبود باران یا کمبود آن، موجب خشک سالی و وحشت و ناامنی جامعه می شود. بالعکس، وفور برکات از آسمان ها و زمین فراهم کننده امنیت اجتماع مهدوی در این بعد می باشد، امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: « خداوند به سبب او برکات آسمان ها و زمین را جاری می کند، آسمان می بارد و زمین دانه می دهد. » (107) در آن زمانی که برکات از آسمان ها و زمین نصیب اجتماع می شود عکس آن از بلاها و آسیب های آسمان و زمین محفوظ خواهند بود و این خود نعمتی عظیم است که از سوی خداوند به آنان عطا کرده است، و ریشه آن در ایمان و تقوای فراگیر حاکم بر اجتماع مهدوی است، چنان که خداوند می فرماید: « اگر مردم شهرها ایمان آورده و تقوا پیشه می کردند، برکات آسمان ها و زمین را به رویشان باز می کردیم » (108). و ارتباط ایمان و امنیت فردی ( ‌به واسطه تقوا ) را با امنیت اجتماعی، خاصه امنیت زیست محیطی در این آیه ی کریمه می یابیم. پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) در مورد برکات طبیعی در حکومت مهدی ( علیه السلام ) می فرماید: « ... زمین گنج های خود را برای او خارج می کند، و وی مال و سرمایه بی شمار بین مردم پخش می کند. » (109) در حدیث دیگری باز به برکات بارندگی در سراسر حکومت جهانی حضرت و طراوت و سرسبزی زمین اشاره دارد: « ... خداوند باران را از آسمان همواره بر آنان بفرستد و از زمین چیزی از گیاه نماند مگر این که سبز گردد » (110) امنیت از سوی زمین و آسمان فراهم است و بالعکس نعمت های الهی جاریست، حتی امنیت زیست محیطی برای وحوش و چارپایان: « پس زمین بشاشیت خود را به سبب عدل ظاهر می کند و آسمان باران خود را ببارد و درخت میوه خود را افزون دهد و زمین گیاه خود را برآورد و برای اهل زمین خود را زینت کند وحوش ایمن باشند تا این که در تمام اطراف زمین مانند چارپایان چرا کنند. » (111)

6. امنیت مرزی:

اگرچه در هنگام قیام حضرت به لشکرکشی و مبارزه با مخالفان، معاندان، کفار و مشرکین و نیز مقابله با تسلط این گونه افراد و افکار بر جامعه جهانی می پردازد، اما در حکومت مهدوی، قلمرو جهانی است و مرزهای حکمرانی، از بین می رود یعنی جهان و جهانیان تحت سیطره و رهبری واحد، حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) قرار می گیرند و می بینیم که از لحاظ ترس از هجوم بیگانه مرزها و حملات نظامی، نیز امنیت و آرامش فراهم می شود، پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند: « ... قائم از خاندان من است ( منا ) .... فرمانروایی او شرق و مغرب عالم را فراخواهد گرفت و خداوند به دست او دین خود را بر همه ادیان غلبه می دهد اگرچه مشرکان را خوش نیاید. » (112)
در حکومت مهدوی، جهان از فرمانروایی اسلام ناب محمدی ( صلی الله علیه و آله ) بهره می برد حکومت یک سطح و فارغ از دشمنانی است که بخواهند بر این تسلط همگانی و همه جایی اسلام، تقابلی داشته باشند پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند: « ... من دین خود را به دست آنان ( پیشوایان دوازده گانه ) بر همه آیین ها پیروز می گردانم و به دست ایشان فرمان خود را تیره خواهم ساخت و به آخرین آنها - امام مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) - سراسر زمین را از دشمنانم پاک خواهم کرد و او را بر مشرق و مغرب زمین فرمانروا خواهم گرداند... » (113). پیروزی بر دشمنان مرزی و شکست و تسلیم آنها لازمه حکومت جهانی است، که پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند: « بعد از من دوازده نفرند، اول ایشان تویی یا علی و آخر ایشان قائم است آن که خداوند بر او مشارق و مغارب زمین را فتح می کند. » (114)

ج. نقش امام در تأمین امنیت

چنانچه در بخش پیش آمد، امام محور هستی است و جایگاه ایشان در تأمین امنیت اساسی و حیاتی است، امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) نیز چون امامان قبل از خود، از چنین مقامی برخوردار است، از امام صادق ( علیه السلام ) سؤال شد آیا زمین بدون امام باقی می ماند؟ فرمودند: « اگر زمین بدون امام بماند هر آینه فرو می رود. » (115)
امام و وجود هستی ایشان، ضامن امنیت فردی و ابعاد آن و امنیت اجتماعی و ابعاد آن و صریحاً ضامن امنیت زیست محیطی است و اینها به واسطه ی حضور امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) فراهم می شود: « بکم فتح الله و بکم یختم و بکم ینزل الغیث و بکم یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه » (116) چنان که در دوران غیبت نیز حضور امام در تأمین امنیت شیعیان اساسی است: « ... ما هرگز شما را به حال خود رها نکرده ایم اگر نبود ( عنایات پیوسته ما ) حتماً سختی ها و بلاهای فراوانی به شما می رسید. » (117) و نیز حضرت در مورد این که موجب امنیت فراگیر و جامع برای اهل زمین ( دوران غیبت یا ظهور ) است می فرماید: « وانی لامان لاهل الارض » (118)؛ من موجب ایمنی برای ساکنان زمین هستم.

نتیجه گیری

چنانچه در فرضیه و در پاسخ به سؤال آمد، حکومت مهدوی از آن جا که از آموزه های ناب و اصیل اسلام نشئت گرفته و به منظور برپایی حدود الهی به طور کامل و جامع است، مطابق با چارچوب تحلیلی و ابعاد امنیت در اسلام، فراهم کننده امنیت فردی و ایمان افراد به واسطه معرفت و دانش الهی، اخلاص و تقوا ( پرهیز از معاصی و طلب تقرب ) به طور کامل، با جمع کردن و به کمال رساندن اخلاق، عقول و قلب هاست و در اجتماع مهدوی هم در ابعاد، فرهنگی، عقیدتی، سیاسی، حکومتی، قضائی، اقتصادی، مرزی بلامرز و زیست محیطی؛ امنیت کامل و فراگیر ایجاد می شود اما این امنیت به حضور امام به معنای حیاتی آن وابسته است و امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) خود امان اهل زمین هستند، گذشته از ولایت و رهبری کامل و جامع و زیبای ایشان در تأمین امنیت.
فراهم کردن امنیت به واسطه پیاده کردن اسلام و سنت نبوی، خود امنیت اخروی و رشد و تعالی معنوی انسان ها را به همراه دارد؛ از طرفی جایگاه امنیت در اسلام بسیار مهم و حساس است و نعمتی گواراتر از آن وجود ندارد، پس در حکومت مهدوی هم با عدالت و حکومت حق، جامعه به امنیت نهایی خواهد رسید و هر بعد از حکومت و ولایت ایشان و یارانش در نهایت برای امنیت و ایمنی افراد و اجتماع، و از ایمان و ایمنی رهبران ناشی می شود.

پی نوشت ها :

1. رابرت ماندل، چهره متغیر امنیت ملی، ص 44.
2. حسین سیف زاده، معمای امنیت و چالش های جدید غرب، ص 41.
3. ر. ک: همان، ص 33 - 39.
4. هم چنین مفهوم امنیت، از ریشه امن با 62 کلمه مشتق به تعداد حدود 879 بار آورده شده است رجوع به آنها کمک قابل توجهی به درک مفهوم امنیت خواهد نمود و نیز ر. ک: بهرام اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ص 19.
5. محمدحسین طباطبائی، تفسیرالمیزان، ترجمه ی سیدمحمدباقر همدانی، ج5، ص 471.
6. همان، ج19، ص 382.
7. انعام، آیه 82.
8. جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، ص 227.
9. حمید محمدی، مفردات.
10. جوادی آملی، همان، ص 231.
11. بحارالانوار، ج49، ص 127.
12. همان، ج 78، ص 196.
13. فرموده امام صادق ( علیه السلام ): بحارالانوار، ج67، ص 362 و نیز اصول کافی، ج2، ص 241، این گونه احادیث با آیات قرآن که مربوط به تسخیر زمین و آسمان و هر آنچه است و...، از سوی انسان ( کامل )، همخوانی دارد: « سخر لکم... ».
14. بحارالانوار، ج67، ص 71.
15. نهج البلاغه، خطبه 147.
16. بحارالانوار، ج40، ص 163، و نیز در نهج البلاغه می فرماید: « فان جارالله آمن ». خطبه 147.
17. به نقل از: بهرام اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ص 24.
18. جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، ص 227.
19. جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، ص 227.
20. ر. ک: خواجه نصیرالدین طوسی، اوصاف الاشراف، بازنویسی: سیدمحمدرضا غیاثی، ص 95 - 93.
21. زمر، آیه ی 3.
22. زمر، آیه ی 3.
23. خواجه نصیرالدین طوسی، اوصاف الاشراف، ص 38.
24. همان.
25. بحارالانوار، ج 72، ص 96.
26. حجرات، ‌آیه ی 13.
27. ر. ک: خواجه نصیرالدین طوسی، اوصاف الاشراف، ص 59.
28. طلاق، ‌آیات 2-3.
29. ابراهیم، آیه ی 24.
30. مائده، آیه ی 2.
31. ترجمه تفسیرالمیزان، ج5، ص 226.
32. بحارالانوار، ج70، ص 73.
33. آل عمران، آیه ی 76.
34. اشاره به آیه ی 12 سوره ی حجرات.
35. ر. ک: اصغر افتخاری، « رویکرد دینی در تهاجم فرهنگی »، مجموعه سخنرانی های فرهنگ و امنیت، ج2، ص 33 - 47، نقل از: اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ص 35.
36. همان، ص 34.
37. نهج البلاغه، خطبه 34.
38. همان، نامه 53.
39. همان، نامه 25 ( خطاب به والیان ).
40. بهرام اخوان کاظمی، امنیت در نظام سیاسی اسلام، ص 39.
41. نهج البلاغه، نامه 53.
42. انعام، آیه ی 81.
43. نهج الفصاحه، مرتضی خرید تنکابنی، ص 59.
44. شرح غررالحکم و دررالکلم، ج6، ص 100.
45. بحارالانوار، ج78، ص 170.
46. شرح غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص 100.
47. بحارالانوار، ج36، ص 341.
48. همان، ج 23، ص 246.
49. نهج البلاغه، خ22.
50. بحارالانوار، ج23، ص 5.
51. ترجمه تفسیرالمیزان، ج11، ص 475.
52. حجر، ‌آیه ی 46.
53. تکاثر، آیه ی 8.
54. ترجمه تفسیرالمیزان، ج5، ص 376.
55. نهج البلاغه، خطبة 22.
56. شیخ صدوق، اکمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص 535.
57. بحارالانوار، ج52، ص 336.
58. کافی، ج1، ص 58.
59. نقل از: محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، ص 1530.
60. بحارالانوار، ج52، ص 372.
61. همان، ج52، ص 364.
62. همان، ص 326.
63. بحارالانوار، ج36، ص 253 و کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص 478.
64. نعمانی، الغیبه، ترجمه ی محمدجواد غفاری، ص 239 و بحارالانوار، ج52، ص 352.
65. کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص 223.
66. همان.
67. همان، ص 224.
68. بحارالانوار، ج52، ص 308.
69. همان.
70. همان.
71. نعمانی، الغیبه، ص 207.
72. کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص 224.
73. بحارالانوار، ج52، ص 308.
74. نهج البلاغه، خطبه 138.
75. بحارالانوار، ج51، ص 47.
76. همان، ج51، ص 305.
77. همان، ج52، ص 336.
78. نهج البلاغه، ترجمه ی سیدکاظم ارفع، ص 487 - 489.
79. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 479.
80. بحارالانوار، ج52، ص 128.
81. همان، ج51، ص 81.
82. حر عاملی، اثبات الهداة، ج3، ص 524.
83. بحارالانوار، ج36، ص 253 و کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص 487.
84. بحارالانوار، ج52، ص 362.
85. همان، ص 390.
86. همان، ص 236.
87. همان، ص 391.
88. خصال، ج2، ص 418.
89. نعمانی، الغیبة، ص 240.
90. بحارالانوار، ج52، ص 34.
91. حج، آیه ی 4.
92. ر. ک: حسین نوری، اقتصاد اسلامی، ج1، ص 6.
93. لقمان، آیه ی 19.
94. مائده، آیه ی 66.
95. حسین نوری، اقتصاد اسلامی، ص 8.
96. بحارالانوار، ج52، ص 390.
97. همان، ص 84 ( در توصیف روزگار حکومت مهدوی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) ).
98. بحارالانوار، ج51، ص 92.
99. همان، ص 81.
100. همان.
101. بحارالانوار، ج51، ص 390.
102. همان، ج52، ص 224.
103. همان، باب 27، ح4.
104. همان، ص 321.
105. محمدباقر مجلسی، مهدی موعود، تحقیق: حسن بن محمد ولی ارومیه ای، ص 279.
106. نعمانی، الغیبة، ص 239 و بحارالانوار، ج52، ص 352.
107. شیخ طوسی، الغیبة، ص 188.
108. اعراف، ‌آیه ی 96.
109. بحارالانوار، ج51، ص 61.
110. المجالس، ج5، ص 376 به نقل از: محمدرضا طباطبائی نسب، سیمای امام مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )، ص 100.
111. بحارالانوار، ج52، ص 85.
112. کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص 603.
113. همان، ص 477.
114. بحارالانوار، ج52، ص 378.
115. کافی، ج1، ص 201.
116. مفاتیح الجنان، بخشی از زیارت جامعه کبیره، منقول از امام هادی ( علیه السلام ) مستند و مورد عنایت علمای شیعه.
117. کمال الدین، ج2، ص 239.
118. کمال الدین، ج2، ص 239.

منابع :
قرآن کریم.
1. احتجاج، ج2، ص 598 ( در نامه به شیخ مفید ).
2. اخوان کاظمی، بهرام، امنیت در نظام سیاسی اسلام، کانون اندیشه جوان، تهران، 1385.
3. الخصال، ج2.
4. المجالس، ج5.
5. جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، نشر اسراء، قم، 1377.
6. حرعاملی، اثبات الهداة، ج3.
7. ر. ک: افتخاری، اصغر، رویکرد دینی در تهاجم فرهنگی، مجموعه سخنرانی های ( فرهنگ و امنیت ) ج2.
8. سلیمان، کامل، یوم الخلاص، انصارالحسین الثقافیه، تهران، 1991م.
9. سیف زاده، حسین، معمای امنیت و چالش های جدید غرب، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، 1383.
10. شرح غررالحکم و دررالکلم، ج6.
11. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج1، دارالحدیث، قم، 1380.
12. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، مکتبة الصدر، چ3، تهران، 1373ق.
13. طباطبائی، محمدحسین، تفسیرالمیزان، ترجمه: سیدمحمد باقر همدانی، ج5، نشر اسلامی، چ5، قم، 1374.
14. طوسی، خواجه نصیرالدین، اوصاف الاشراف، بازنویسی: سیدمحمدرضا غیاثی مؤسسه فرهنگی - انتشاراتی حضور، چ4، قم، 1383.
15. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، معارف الاسلامیه، ‌ قم، 1417ق.
16. کلینی رازی، محمد بن یعقوب، کافی، ج1، دارالصعب، بیروت، 1401ق.
17. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج2، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1411ق.
18. ماندل، رابرت، چهره متغیر امنیت ملی، پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران، 1377.
19. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج49.
20. مجلسی، محمدباقر، مهدی موعود، تحقیق: حسن بن محمد ولی ارومیه ای، قم، انتشارات مسجد جمکران، 1376.
21. محمدرضا طباطبائی نسب سیمای امام مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )، دبیرخانه اجلاس دو سالانه بررسی ابعاد وجودی امام، چ2، 1379ش.
22. محمدی، حمید، مفردات قرآن، نشر دارالذکر، قم، 1381.
23. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه: حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، قم، 1377.
24. مفاتیح الجنان، بخشی از زیارت جامعه کبیره.
25. نعمانی، الغیبه، ترجمه محمدجواد غفاری، صدوق، 1376.
26. نوری، حسین اقتصاد اسلامی، ج1، نشر فرهنگ اسلامی، چ4، تهران: 1370.
27. نهج البلاغه.
28. نهج البلاغه، ترجمه ی سیدکاظم ارفع، نشر فیض کاشانی، چ3، تهران: 1379ش.
29. نهج الفصاحه، مرتضی خریدتنکابنی، نشر فرهنگ اسلامی، چ4، 1374.

منبع مقاله :
مکارم شیرازی، حائری شیرازی و عمید زنجانی؛ مقاله ها خداداد سلیمیان... [ و دیگران]، ( 1387 )، گفتمان مهدویت: سخنرانی و مقاله های گفتمان نهم، قم: مؤسسه بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیّه قم )، چاپ اول
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر