کارشناسان بر این باورند که سال 2017 میتواند یک شروع نوین برای بازاریابی آنلاین باشد. بازاریابی آنلاین در سالهای اخیر به شدت سرعت گرفته و شتاب آن تا جایی رسیده است که بدون آن نمیتوان سهم مناسبی در یک بازار رقابتی داشت. همین امر موجب شده است که بسیاری از فعالان حوزههای مختلف از جمله صنعت گردشگری نیز به دنبال استفاده بیشتر از پتانسیلهای ایجاد شده از سوی این شبکههای ارتباطی نوین باشند. بر همین اساس انتظار میرود با گسترش روزافزون استفاده از اینترنت و تلفنهای همراه هوشمند، نگرشهای مبتنی بر تبلیغات و بازاریابی آنلاین گردشگری نیز همراستا با آنها رشد کند. کارشناسان جهانی گردشگری الکترونیک، هفت روندی را که در جریان بازاریابی آنلاین گردشگری موثرند، مورد بررسی قرار دادهاند که در ادامه به آنها نگاهی خواهیم داشت.
1- ارسال پیام از طریق تلفنهای همراه بهعنوان ابزار تجربه مشتری: رشد سریع و استفاده مداوم و روزافزون از شبکههای تلفن همراه و اپلیکیشنهایی مانند اسنپچت، واتسآپ، مسنجر یا اینستاگرام بهعنوان فرصتهایی بزرگ برای بازاریابانی به شمار میروند که درصدد جذب جمعیت جوانتر و بهویژه نسل به دنیا آمده در هزاره جدید هستند. نسل جدیدی که در هزاره جدید به دنیا آمده است توانایی بیشتری نسبت به نسلهای قبل در برقراری ارتباط با استفاده از ابزارهای تکنولوژیک دارد و به همین دلیل نیز بیش از سایر گروهها هدف تبلیغات و بازاریابی آنلاین قرار خواهد گرفت. هماکنون به وضوح روند قابل توجهی در مورد استفاده از هتلها و خطوط هوایی با استفاده از بازاریابی آنلاین و اپلیکیشنهای محبوب در جهان دیده میشود. برخی هتلها میهمانان را تشویق میکنند تا با هتل از طریق نرمافزارهایی همچون واتسآپ تعامل پیدا کرده و از تخفیفهایی برخوردار شوند؛ درحالیکه برخی شرکتهای دیگر مستقیما با مشتریان خود سر و کار دارند. شرکت هوایی KLM نیز انگیزههای مشابهی برای مشتریان خود که کاربر مسنجر و اینستاگرام هستند، ایجاد کرده و برای آنها قدرت برقراری ارتباط مستقیم را فراهم آورده است و میتوان انتظار داشت که برندهای سفر بیشتری این رویکرد را دنبال کنند.
2- واقعیت مجازی: مدتی است که فناوری واقعیت مجازی معرفی شده است و گمان میرود مدت زیادی طول نکشد که این فناوری جایگاه خود را مستحکم کند. احتمالاتی نیز وجود دارد که واقعیت مجازی بتواند در حال حاضر به جریان غالب و اصلی توریسم و برخی نهادهای فعال در گردشگری مانند هتلها آسیب بزند. استفاده از این تکنولوژی میتواند بدون ذکر نام برند یک هتل، یک روز خاص یا رفتن به مقصد مورد نظر برای کاربرانی که قصد سفر دارند تسهیلاتی مجازی ایجاد کند. با این وجود، اکنون یک سوال مطرح میشود و آن این است که چگونه برندهای سفر میتوانند از واقعیت مجازی برای کمک به ارتقای محصولات و خدمات خود یا برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه استفاده کنند؟
نمایش اتاقهای هتل و موارد رفاهی و تفریحی آن؛ قابلیت امتحان کردن پیش از خریدن خدمات؛ بازدید مجازی برای برگزاری اجلاسها، مراسم ازدواج، کنفرانسها و موارد دیگر؛ کشف مقاصد یا مناطق جدید پیش از رزرو کردن یک محل (آژانسهایی در حال حاضر این کار را انجام میدهند)؛ افزایش انتظارات مسافر پیش از سفر از جمله ایدههایی هستند که در این زمینه بهکار گرفته میشوند. به نظر بسیاری از کارشناسان، واقعیت مجازی به معنای آن نیست که میتواند جایگزین سفر واقعی شود، بلکه ممکن است مکمل آن باشد و بر ویژگیهای اصلی و اساسی خدمات فروخته شده تاکید کند و بر برنامهریزی و فرآیند تصمیمگیری افراد اثر بگذارد.
3- بازاریابی کانال همه کاره: اگرچه بازاریابی کانال همه کاره به خودی خود یک روند جدید محسوب نمیشود، اما میتوان انتظار داشت که این پدیده به یک دغدغه اصلی و محوری برای اکثریت وسیعی از بازاریابان سفر تبدیل شود. این نوع بازاریابی اساسا در مورد همان چالشی است که با آن در جذب، درگیر کردن و تشخیص مشتریان مواجه هستیم و ممکن است با ما از طریق وسایل ارتباطی دیجیتال (مانند پست الکترونیکی، تارنما و رسانههای اجتماعی)، دستگاههای مختلف (رایانه، لپتاپ، گوشیهای هوشمند و تبلت) و سایر موارد دیگر (مانند تلفن، شخص به شخص و آژانسهای مسافرتی) ارتباط داشته باشند. اخیرا گوگل این قابلیت را برای هدفیابی، بازاریابی مجدد و تشخیص کاربران معتبر در دستگاههای مختلف به وجود آورده است و میتوان انتظار داشت انگیزههای مشابه بیشتری برای بازاریابی از طریق فیسبوک و پست الکترونیکی در سالهای آینده ایجاد شود. چالش تشخیص کاربران در دستگاههای مختلف همچنان وجود دارد، اما برندهای سفر که در این راستا تلاش میکنند نیز بر پیگیریهای خود در این زمینه خواهند افزود و مزایایی از این طریق به دست خواهند آورد.
4- سیطره فیسبوک و گوگل: ممکن است رسانههای اجتماعی، اپلیکیشنهای تلفن همراه و سایر شبکههای ارتباطی در حال حاضر بسیار زیاد باشند اما حقیقت این است که فیسبوک بازیگر حقیقی و تاثیرگذار در این حوزه به شمار میرود. این شبکه اجتماعی که بیش از 8/ 1 میلیارد کاربر فعال دارد و بیش از یک میلیارد نفر از آنان روزانه فعال هستند، ارزشمندترین فضا را برای بازاریابی ارائه میکند. این شبکه اجتماعی یک بازیگر اصلی در این بخش محسوب میشود. این در حالی است که گوگل نیز از همیشه قدرتمندتر شده و با افزایش استفاده از آن در هر سال بهمنظور جستوجوی مقاصد سفر و سایر موارد، سلطه زیادی بر بازار شبکههای اجتماعی پیدا کرده است. در کنار این موارد اپلیکیشنهای جدیدی مانند تریپس نیز به چشم میخورد که تحولی در خدمات مربوط به سفر ایجاد کرده و حتی از طریق این نوع نرمافزارها و اپلیکیشنها توان جستوجوی پروازها، یافتن هتلها و حتی رزرو کردن نیز فراهم شده است. به همین دلیل برندهای سفر با استفاده مداوم از چنین امکاناتی میتوانند بازاریابی بیشتری برای محصولات و خدمات ارائه شده انجام دهند.
5- پایان توییتر: گفتن این مطلب که تب و تاب شبکههای اجتماعی در جهان تا حدودی کاهش یافته و به سطح بلوغ رسیده است، چندان دشوار نیست. لینکدین از سال 2003 به وجود آمد و به خوبی رشد یافت اما سال گذشته از سوی مایکروسافت خریداری شد. سوالات مشابهی نیز در مواردی مانند پینترست و حتی اسنپچت از سال گذشته مطرح شده است. برخی دیگر نیز همانند میرکات و بلاب با سیطره فیسبوک لایو دوام نخواهند آورد. اما در مورد توییتر چه میتوان گفت؟ میتوان قاطعانه دید که بیمیلی زیادی از سوی صاحبان صنعت سفر نسبت به توییتر وجود دارد، اگرچه این شبکه اجتماعی گسترش زیادی در مورد افراد مشهور داشته است و در حقیقت به نظر میرسد بیشتر شبیه به کانال ارتباطی رسمی افرادی همچون دونالد ترامپ شده و اثر کمتری نسبت به دو یا سه سال پیش در زمینه صنعت سفر دارد. پرسش اصلی این است: اگر شما با برندهای سفر مسافرت میکنید، چه زمانی آخرین بار از توییتر استفاده کردید؟ در مورد فیسبوک میتوان گفت که حدود 75 درصد از یک نمونه مطالعاتی تایید میکردند که از فیسبوک در این مورد استفاده کردهاند اما این رقم برای توییتر کمتر از 10 درصد است. متاسفانه به نظر میرسد که پایان توییتر در این بخش فرا رسیده است.
6- پخش زنده: صرفنظر از فیسبوک و یوتیوب که کاربردهایی برای بازاریابی آنلاین دارند، امروزه راههای بسیار دیگری نیز وجود دارد که یک رویداد یا محصول را معرفی کرد. اینستاگرام با کمک ویژگیهای جدیدی که در حال اضافه کردن است یکی از این موارد در سال 2017 میلادی خواهد بود. یک مورد دیگر که میتواند در این زمینه مفید باشد، پریسکوپ است که در بین شبکههای اجتماعی در برخی کشورها به محبوبیت قابل توجهی دست یافته است. اگرچه اکثر برندهای سفر کمی دیر از این موارد استفاده کردهاند، اما وبلاگنویسان و برخی فعالان حوزه گردشگری به آنها توجه داشتهاند و بیشتر نیز به آنها خواهند پرداخت.
7- هتلها در برابر آژانسهای مسافرتی آنلاین (OTAها): یکی دیگر از روندهایی که بهخصوص برای هتلها جذاب بوده است، توانایی رزرو مستقیم آنها از سوی مشتریانشان عنوان میشود و آنها این کار را نسبت به اینکه آژانسهای مسافرتی آنلاین هتلها را رزرو کنند، بهتر میدانند؛ زیرا میتوانند سود بیشتری به دست آورند. هتلهای زنجیرهای بزرگی مانند هیلتون، اینترکنتیننتال و آکور همگی استراتژیهایی در مورد رسانههای جمعی و بازاریابی آنلاین تدوین کردهاند تا بتوانند بازار خود را بهبود دهند. آژانسهای مسافرتی آنلاین، اخیرا تاکید بیشتری روی همکاری با هتلها میکنند زیرا سودآوری آنان از این طریق است. بهطور کلی، انتظار میرود در سال جاری میلادی هتلها بیشتر تلاش خواهند کرد تا مسافران را بهطور مستقیم جذب کنند. علاوهبر آنچه گفته شد، در روند بازاریابی آنلاین نمیتوان منکر اهمیت شرکتهایی همچون Airbnb شد و به نظر میرسد چنین شرکتهایی روندی رو به رشد را بپیمایند؛ اگر چه هنوز هم معضلاتی همچون مالیات، امنیت و کیفیت در مورد آنها وجود دارد. از سوی دیگر، شایعاتی پیرامون ساخت یک موتور جستوجوی پرواز از سوی Airbnb وجود دارد که قطعا توانایی آن را بیش از پیش خواهد کرد. با تمام این موارد، باید دید که آیا سال 2017 میتواند سالی سرنوشتساز برای Airbnb و امثال آن باشد؟ بهزودی خواهیم فهمید.