«سازهانگاری» جریانی در هنر و معماری روسیه بود که در ابتدا تحت تاثیر کوبیسم و آیندهگرایی قرار داشت. نقاشیهای ولادیمیر تاتلین در سال 1913 را با سازههای هندسی انتزاعی به کار رفته در آن، از پیشرویان این جریان میدانند. مجسمه سازان تبعیدی روسیه از جمله آنتوان پوسنر و نوآم گابو هم به تاتلین پیوستند و بعد از نوشتن «مانیفست واقعگرایانه» در سال 1920، به سخنگویان این جریان تبدیل شدند.
نام این جریان هم از کلمهای که در همین مانیفست به کار رفته گرفته شده، چرا که در توضیحات آمده که تلاش آنها «ساختن» هنر است. به دلیل علاقمندی هنرمندان این جریان به ماشینها، تکنولوژی، کارکردگرایی و اجناس صنعتی مدرن مثل پلاستیک، فولاد و شیشه، اعضای این جریان را هنرمندان مهندس هم مینامیدند.
الکساندر رودچنکو و ال لیسیتزکی از دیگر هنرمندان این جریان هستند.
مخالفت شوروی سابق با این هنرمندان به خاطر زیباییشناسی افراطی، این گروه را پراکنده کرد. تاتلین و رودچنکو در شوروی سابق باقی ماندند اما گابو و پوسنر به آلمان و سپس به پاریس رفتند و آنجا تئوریشان را مطرح کردند.
در دهه 30 میلادی، گابو راهی انگلیس شد و «سازهانگاری» را در این کشور هم معرفی کرد و در دهه 40 میلادی این جریان به آمریکا رسید. در سال 1937 نیز لازلو موهولی ناگی در مدرسه تازه تاسیس نوین تکنولوژی، تحت تاثیر این جریان به انتشار و تدریس اصول سازهانگاری پرداخت.