پیش از این، به موفقیت قسمت اول از فصل دوم بازی بتمن، ساخته استودیو Telltale، اشاره کرده بودیم. حال و با گذشت مدتی از عرضه اپیزود دوم این فصل، این نکته را بررسی خواهیم کرد که سازندگان، تا چه حدی در تکمیل راه درستی که در قسمت اول آغاز کرده بودند، موفق ظاهر شده اند.
Batman The Enemy Within: Enigma با یک پایان هیجان انگیز و معرفی چند مکانیک جدید، بسیاری را تشنه قسمت دوم خود با پسوند، The Pact کرده بود. امیدی که با دیدن پا برجا بودن مشکلات فنی بازی، کم رنگ شده، اما با یک داستان گویی خوب، هنوز امیدوار به آینده می ماند.
مرثیه ای برای بتمن
کلیت قصه قسمت پیش بازی، به تلاش های بتمن برای حل مشکلات خانوادگی و ارتباط برقرار کردن با جوکر جوان خلاصه می شد. البته، شاید نام ریدلر در قسمت پیش، بیشتر از جوکر در طول دیالوگ های بازی به چشم می خورد و این شخصیت اسرار آمیز، به نوعی دشمن شماره یک بتمن در ابتدای داستان فصل دوم بازی محسوب می شد.
شخصیت پردازی ریدلر در داستان بازی به قدری عالی انجام شده بود که شخصاً فکر حذف این کاراکتر در همان ابتدای کار از بازی را نمی کردم.
به شدت مشتاق بودم تا جایگزینی که سازندگان بازی برای ریدلر در قسمت بعدی در نظر گرفته اند را ببینم. البته در این قسمت، تمرکز برای شخصیت پردازی شخصیت منفی داستان، تنها رو یک نفر نبوده و در همان مدت کوتاه اپیزود دوم، با افراد مهمی از دنیای گاتهام روبرو خواهید شد.
با گذشت هر قسمت، جنون جوکر جوان بیشتر شده و به آن چیزی که باید باشد، شبیه تر می شود.
هارلی کویین و بین، از جمله افرادی هستند که در این اپیزود به داستان بازی اضافه می شوند. حضور آن ها وقتی جذاب می شود که متوجه می شوید، به علت محدودیت هایی، قدرت استفاده از قابلیت های بتمن را نخواهید داشت و از همین سو، باید با بروس به جنگ این تهبکاران و نجات شهر بروید. به همین دلیل، بیشتر زمان بازی در اپیزود دوم، به قرارگیری در نقش بروس وین خلاصه خواهد شد.
به جز هارلی که با حضور گاه و بی گاه خود در مقابل بروس، او را تحت آزار قرار داده و شکنجه روانی می کند، حضور پر تعداد شخصیت ها باعث شده تا برخلاف قسمت پیش، شاهد پرداخت درست آن ها در طول بازی نباشیم. به نوعی سازندگان با استفاده کوتاه مدت از شخصیت هایی مانند بین، فرصت طلایی استفاده از آن را می سوزانند و همین مسئله، قدرت برقرار کردن ارتباط با این شخصیت را بر خلاف قسمت پیش و ریدلر، از مخاطب می گیرد.
زیاد شدن شخصیت ها، یک توفیق اجباری و یک مشکل نیز برای بازی در قسمت دوم ایجاد کرده است. بودن شخصیت های زیاد باعث شده تا به جای گشت و گذار در بازی، تقریباً تمام مدت زمان بازی را به گوش دادن دیالوگ ها و انتخاب پاسخ آن ها، سپری کنید. کاری که شاید با گذشت این اپیزود از نیمه، کمی خسته کننده شود.
از سوی دیگر، به علت صداگذاری عالی و دیالوگ های خوبی که صداپیشه های حرفه ای بازی، به زبان می آورند، این بخش، به یکی از نقاط قوت اصلی بازی تبدیل شده و در صورت تاثیر گذار بودن انتخاب ها در قسمت های بعدی، این بخش، موضوع قابل توجه و با اهمیتی محسوب خواهد شد.
جوکر با وجود ضعف هایش نسبت به نسخه اول، هنوز هم حضور مهمی در این قسمت دارد.
یکی از سیستم های مهمی که طی قسمت پیش از آن رونمایی شد، تاثیرگذاری تعامل شما با سایر شخصیت های درون بازی بود. این تعامل بیشتر در ارتباط با شخصیت هایی مثل جوکر نمود پیدا می کرد و اگر منصف باشیم، در ابتدای کار، بسیار هیجان انگیز و جذاب به نظر می رسید.
این موضوع قرار بود تا شرایطی را فراهم کند که طبق آن، با توجه به تصمیم هایی که شما در طول بازی می گیرید، شخصیت جوکر و حتی سایر شخصیت های درون بازی، تحت تاثیر قرار گرفته و تا حدود زیادی تغییر کند.
بنابر بر آزمون و خطایی که در این قسمت انجام دادم، باید گفت که این سیستم، حداقل از عملکرد مناسبی در این قسمت برخوردار نیست و تا حدودی شما را ناامید خواهد کرد.
جوکر در بیشتر صحنه ها، واکنش یکسانی به حالت های گفت و گوی شما نشان داده و به نظر می رسد که بقیه شخصیت ها نیز از قرار گرفتن در چنین سیستمی، کنار گذاشته شده اند.
همانطور که می دانید، داستان گویی و گیم پلی در بازی های Telltale، به مانند زنجیرهایی به هم قفل شده هستند که یکدیگر را کامل می کنند. در این قسمت از بازی، بخش داستانی بازی با وجود معرفی شخصیت های جدید و دیالوگ های مناسب، به علت تعدد آن ها، کمی در پرداخت شخصیت دچار مشکل شده و همین موضوع، حتی گیم پلی بازی را کمی تحت تاثیر قرار داده و آن را تا حدودی خسته کننده می کند.
روی زشت جوکر
یکی از مشکلات اصلی بازی در قسمت اول، استفاده از موتور گرافیکی بود که مشکلاتی را در اجرای روان بازی ایجاد می کرد. این مشکلات، پس از گذشت مدت زمانی از عرضه قسمت اول بازی و با منتشر شدن آپدیتی از سوی سازندگان بازی، تا حدود زیادی رفع شد.
در این قسمت، انتظار این موضوع را می کشیدیم که به علت تاخیر در عرضه قسمت دوم و فرصت بیشتر سازندگان برای توسعه بازی، این دست از مشکلات، دیگر در نسخه اولیه بازی وجود نداشته باشد.
اما باز هم Telltale مانند بسیاری از عناوین اخیر خودش، ما را در بخش کیفیت فنی، نا امید می کند. مشکلاتی مانند باگ های گرافیکی بزرگ و کوچک و افت فریم، حتی روی سیستم های قدرتمند، باز هم با همان قدرت قسمت پیشین و حتی تا حدودی بیشتر، در قسمت دوم نیز حضور دارند و در صورتی کمی روی این موضوع حساس باشید، به طور قطع، شما را اذیت خواهند کرد.
ای کاش سازندگان بازی توجه بیشتری به شخصیت بین داشتند.
از سوی دیگر، بازی باهم در بخش طراحی هنری، موفق ظاهر شده و مانند جمله ای که پیش از این و در نقد قسمت قبلی به آن اشاره کردم، به مثال یک کتاب مصور با طراحی های فوق العاده، عمل می کند.
طراحی شخصیت های بازی نیز با همین دقت بالا انجام شده و باید گفت که در این زمینه، بتمن استودیو Telltale، رقیب مهمی برای کتاب های مصور چاپی این ابر قهرمان محبوب، محسوب می شود.
جدا از بخش بصری بازی، همانطور که پیش از این گفتم، صداگذاری این عنوان، با استاندارد های بازی های پر هزینه و بزرگ هم خوانی می کند و به خوبی نمره قبولی را از هر شنوده سخت گیر و طرفدار بتمنی، کسب خواهد کرد.
این صداگذاری خوب در کنار طراحی کاراکتر بازی، باعث می شود تا جدا از بتمن، سایر شخصیت هایی که در این بازی حضور دارند نیز، حتی بعد از اتمام قسمت دوم ذهن شما را به خود مشغول نگه دارند.
بعضی از شخصیت ها، با حضور ناگهانی خود، شما را در طول داستان غافلگیر خواهند کرد.
در مجموع، The Pact، همانگونه در حفظ نکات مثبت خود در طراحی عالی محیط های بازی و شخصیت ها و صداگذاری آن ها، موفق عمل کرده، مشکلات خود در بخش های فنی را نیز حفظ کرده تا از تبدیل شدن بازی به یک شاهکار هنری، جلوگیری شود.
بتمنی که زمان می خواهد
بازی Batman: The Enemy Within -- Episode 2: The Pact، با وجود مشکلات خودش، هنوز عنوانی دوست داشتنی و ارزشمند است. با تکرار مشکلات فنی قسمت پیشین و پایین تر بودن سطح جذابیت بازی نسبت به نسخه پیش، ممکن است کمی از مسیر بزرگی و مهمی که Telltaleدر قسمت پیشین آغاز کرده بود، ناامید شویم.
البته، با امید به حضور دیگر شخصیت های دوست داشتنی گاتهام و داستانی که هنوز، حرف های زیادی برای گفتن دارد، انتظار برای قسمت از سوم این مجموعه، کار چندان بیهوده ای نیست.
- گرافیک هنری چشم نواز
- شخصیت هارلی کویین
- صداگذاری فوق العاده
- بروس وین به یاد ماندنی
- خسته کننده شدن روند بازی در نیمه دوم
- افت فریم
- باگ های عجیب و غریب گرافیکی