جنگ عقیدتی بین طرفداران گوشیهای اندرویدی و آیفونهای اپل سالهاست که جریان دارد و هواداران متعصب هر کدام، شاید حتی بدون امتحان کردن محصولات پلتفرم رقیب در هر سال، به دفاع از محصول مورد علاقۀ خود میپردازند. اما امسال با معرفی ویژگی های آیفون 10 توسط اپل اوضاع کمی فرق کرده است. محصولی که طراحی کاملاً جدید و متفاوتی دارد و بعد از مدتها، از قالب همیشگی و تکراری آیفونها خارج شده است.
با توجه به خصوصیات ویژۀ آیفون 10، این بار بسیاری از کاربران محصولات اندرویدی نیز حداقل برای بررسی و امتحان کردن محصول جدید اپل کنجکاو شدهاند. یکی از این افراد، ولاد ساوُف، نویسندۀ وبسایت The Verge است که به بررسی آیفون 10 پرداخته از دید یک کاربر اندروید پرداخته است.
طراحی متفاوت برای آیفون، جدا از اینکه این طراحی چگونه باشد یا چه کسی آن را خواهد خرید، اتفاق مثبتی است. طرحهای تکراری اپل برای آیفون در سالهای متمادی میتوانست به تدریج این محصولات را از دور رقابت با اسمارتفونهای متنوع اندرویدی خارج کند اما حالا تغییرات جدیدی که در دهمین سالگرد تولید آیفونها اتفاق افتاده، شرکای پرتعداد همکاری که با گوگل همکاری و از سیستمعامل اندروید استفاده میکنند را به تکاپوی بیشتر وا دارد و نتیجۀ این رقابت، نوآوری و پیشرفتهای بیشتر در این عرصه خواهد بود.
طراحی سختافزاری جدید استفاده شده در آیفون 10 چندان مرا تحت تأثیر قرار نداد. با وجود محصولاتی مثل گلکسی اس8 و گلکسی نوت 8 سامسونگ یا الجی وی30، نمایشگر (تقریباً) بدون حاشیۀ آیفون 10 آنقدرها هم هیجانانگیز نیست. با توجه به اینکه گوشیهای متعددی در حال حاضر با این سبک صفحه نمایش در بازار موجود هستند،
این مطاب را نیز بخوانید:
احتمالاً بدون حاشیه بودن آیفون 10 مدت زیادی برای استفادهکننده جذاب نباشد. علاوه بر آن، قرار گرفتن ماژول دوربین دوگانه که روی بدنۀ تمام شیشهای پشتی برجسته شده نمای چندان جالبی ندارد. در مورد ظاهر جلویی گوشی نیز باید به بخشی که در بالای صفحه نمایش با عنوان notch شناخته میشود توجه داشت که استفاده از آن سؤالبرانگیز است.
سختافزارهای استفاده شده در درون آیفون 10 طبق چیزی که اپل معرفی کرده، بهبودهای زیادی داشتهاند. اولین GPU طراحی شده توسط اپل و استفاده از یک باتری که گفته میشود دو ساعت بیشتر از باتری آیفون 7 دوام خواهد داشت اتفاقات خوبی است. برای دوربینها هم سنسورهای بزرگتری از نظر فیزیکی استفاده شده که میتواند به آیفونها در رقابت بهتر با رقبای قدرتمند اندرویدی در زمینۀ عکاسی کمک کند. اما این موارد هم آنقدر مرا هیجانزده نکرده که احساس نیاز به تهیۀ آیفون 10 داشته باشم. آیفون 7 سال گذشته یکی از قدرتمندترین پردازندههای استفاده شده در گوشیها را داشت اما مدتهاست که حتی یک بار در زمان استفاده از یک گوشی اندرویدی پیش نیامده که حس کنم نیاز به پردازندۀ قدرتمندتری از آنچه در گوشی من استفاده شده داشته باشم.
پشتیبانی آیفون 10 و البته آیفونهای هشت از فناوری شارژ بیسیم با استاندارد Qi اتفاق خیلی بزرگی در دنیای تکنولوژی به حساب نمیآید اما میتواند جزء دیگری برای تکمیل بحث ویژگی شارژ بیسیم به حساب بیاید. استفادۀ اپل و سامسونگ به عنوان دو سازندۀ گوشی بزرگ از یک استاندارد یکسان باعث میشود بتوانیم به امکان استفاده از این نوع شارژرها برای محصولات مختلف امیدوار باشیم. ضمن اینکه با این حرکت رو به جلو، یک گام به رؤیای تولید اسمارتفونی کاملاً بدون پورت و دنیایی بدون سیم نزدیکتر خواهیم شد.
تکنولوژی Face ID احتمالاً عملکرد درست و مناسبی داشته باشد اما به نظر من ارزش خاصی نخواهد داشت. اتفاق عجیبی که در سال 2017 افتاد این بود که سامسونگ و اپل هر دو، سنسورهای بسیار کاربردی و مثبت اثر انگشت خود در مقابل پرچمداران خود را رها کرده و آن را با گزینۀ جدیدی جایگزین کردند. البته واضح است که حذف سنسور اثر انگشت از دکمۀ Home بخشی از پروژۀ بدون حاشیه کردن این محصولات بود اما به جای استفاده از سیستمهای تشخیص چهره، میتوانستند مانند شرکتهای دیگری چون گوگل، الجی، هواوی و بسیاری دیگر این سنسور را به پشت دستگاه انتقال دهند. بهترین حالت برای Face ID احتمالاً این خواهد بود که این فناوری بتواند به اندازۀ Touch ID به موفقیت برسد اما این موفقیت از آن جا نگرانکننده خواهد بود که احتمالاً بسیاری از سازندگان اندرویدی نیز به طور دیوانهوار سعی در تقلید از Face ID اپل خواهند داشت و با توجه به ضعفهای تکنولوژی این شرکتها، شاید مشاهدۀ گوشیهای ناامن در آینده مورد انتظار باشد.
استفاده از تکنولوژی depth-sensing و سختافزار استفاده شده برای Face ID در سیستم انیموجیها بسیاری از افراد را هیجانزده کرده و توانایی تقلید حرکات چهره و تبدیل آن به یک ایموجی برای طرفداران اپل بسیار خوشایند بوده است. اما چه این مسئله مربوط به بالا بودن سن من باشد یا از کماشتهایی من نسبت به چنین سرگرمیهایی، باید بگویم که انیموجی هم مرا چندان سر ذوق نمیآورد. مطمئناً من هم از اپلیکیشنهای واقعیت افزودۀ احمقانۀ موجود که کار نگاشت حرکات صورت روی شکلکها را به طور ضعیف انجام میدهند راضی نیستم، اما این موضوع هیچ وقت جزء دغدغههای من نبود. به نظر من اپل با معرفی انیموجی مشکل خاصی در دنیا را حل نمیکند، کاش خلاقیت و نوآوریهای فناوری اپل صرف موارد مفیدتری میشد.
رابط کاربری مبتنی بر کشیدن دست یا سوایپ در آیفون 10 چیزی است که تاکنون به این صورت دیده نشده. از زمان محصولاتی بسیار قدیمی مثل Palm Pre و محصولاتی جدیدتر مانند نوکیا اِن9 یا بلکبری زِد10 تلاشهای بسیاری برای جا انداختن ژستهای حرکتی انجام شده اما بنا به دلایل مختلف، این تلاشها هیچ گاه به موفقیت کامل منجر نشده است. اما به هر حال بسیاری معتقدند که این سیستم ذاتاً ایدۀ خوب و مثبتی است اما پیادهسازی آن هنوز به حالت درست خود نرسیده است. در مجموع تا الآن من رابط کاربری آیفون 10 را نسبتاً سخت برای درک و به خاطر سپردن میدانم و احساس میکنم برای افراد تازهکار، گیجکننده خواهد بود؛ اما باید ببینیم بازخورد این رابط برای کاربران چگونه خواهد بود.
یکی از بزرگترین اختلافات شخصی مثل من به عنوان یک فرد بیرون از حباب iOS و دوستانی که درون این سیستم دارم، نحوۀ تفکر من و آنها در مورد یک آیفون – یا به طور کلی گوشی – جدید است. من برای یک محصول جدید، مشخصات آن محصول، ارزش در برابر قیمت، طراحی و پایداری و برتری نسبت به سایر رقبای موجود را در نظر میگیرم اما برای کاربران iOS این موضوع، بیشتر یک بحث تعصبی و احساسی است. بسیاری از این افراد صرف نظر از مشخصات آیفون جدید، آن را به عنوان یک محصول خوب پذیرفته و اگر برنامهای برای خرید داشته باشند، این کار را انجام میدهند. در واقع برای کاربرانی که زندگی آنها به سرویسهایی مثل iMessage گره خورده، تنها انتخاب برای ارتقا خرید یک آیفون جدید است و حالا با وجود آیفون 10 که تغییرات مثبت زیادی نسبت به محصولات گذشته داشته، دلایل آنها برای خرید دوچندان میشود.
در مجموع، من شخصاً از وجود آیفون 10 خوشحالم و به موج مثبتی که معرفی این محصول در بازار گوشیهای هوشمند ایجاد کرده خوشبینم، اما واقعاً جذب این محصول نشدهام. بخشی از این احساس به دلیل سرعت کم نوآوری در آیفونها نسبت به رقبای اندرویدی است و بخش دیگر به جمعیتشناسی اپل برای سرویسدهی مربوط میشود که من جزء جمعیت هدف آنها به حساب نمیآیم.
بدنه شیشه ای آیفون 8نیازمند مراقبت بیشتری خواهد بود
البته من با هیچ یک از این موارد مشکلی ندارم و این را نشانهای از گوناگونی در بازار و امکان انتخاب بیشتر برای کاربران میدانم اما حداقل الآن ترجیح میدهم از آیفون تمام شیشهای 999 دلاری عبور کرده و در انتظار پیکسلهای جدید گوگل که چهارم اکتبر معرفی میشوند بمانم. رویداد معرفی آیفونهای جدید اپل سرگرمکننده و جالب بود اما رویداد معرفی محصولات جدید گوگل برای من مهمتر خواهد بود زیرا شانس زیادی وجود دارد که پس از این معرفی، اقدام به خرید یک محصول جدید کنم.