ماهان شبکه ایرانیان

پاداش رسالت (۲)

اختصاص آیه مودت به پیامبر اسلام (‏صلى الله علیه وآله وسلم)   پس از اینکه ثابت شد هیچ گونه منافاتى بین آیات اجر رسالت نیست، به بررسى این پرسش مى پردازیم که چرا فقط پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله وسلم داراى چنین درخواستى بودواز سوى دیگر پیامبران اینگونه درخواستى مطرح نشده است ؟! براى پاسخ به این سؤال بررسى واژگان «المودة فى القربى ...

پاداش رسالت (2)

اختصاص آیه مودت به پیامبر اسلام (‏صلى الله علیه وآله وسلم)
 

پس از اینکه ثابت شد هیچ گونه منافاتى بین آیات اجر رسالت نیست، به بررسى این پرسش مى پردازیم که چرا فقط پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله وسلم داراى چنین درخواستى بودواز سوى دیگر پیامبران اینگونه درخواستى مطرح نشده است ؟!
براى پاسخ به این سؤال بررسى واژگان «المودة فى القربى» ضرورى مى نماید تا مراد از آن فهمیده شود .
بیشتر لغت شناسان مودت را به معناى محبت گرفته اند که گاهى به معناى آرزو نیز مى آید16 و این در جایى است که بعد از آن «لو» باشد مانند آیه «ودّ الّذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم ...» (نساء/102 ) «کافران آرزو دارند که شما از سلاحها و متاع هاى خود غافل شوید ....».
ولى با بررسى استعمالات این واژه در قرآن در مى یابیم که بین «محبت» و «مودت» اندکى فرق است . «مودت» نوع خاصى از «محبت» است که به گفته علامه طباطبایى آثار و تبعات ظاهرى دارد. مانند خضوع وخشوع که اولى در عمل و دومى در قلب است.17 «ودود» بودن خداوند هم بخاطر ظهور آثار خداوند از طریق افاضه نعمت‏هایش بر مردم است.18
بنابراین «مودت» نوعى دوستى مى باشد که در آن پیوستگى ، وابستگى و تعهد یافت مى شود. نشانه آن یکى پیوند تنگاتنگ خالصانه است. چنانکه درآیه «و جعل بینکم مودّة و رحمةً ...» (روم/21) مشهود است؛ چه آنکه مودتى که بین زوجین است از نوع ارتباط خاص است که داراى وابستگى مى‏باشد. نشانه دیگر آن دشمنى و کینه نداشتن است: «عسى اللَّه أن یجعل بینکم وبین الّذین عادیتم منهم مودةً واللَّه قدیر واللَّه غفور رحیم» (ممتحنه/7). در این آیه «مودت» عامل رفع عداوت آمده است .معرفت نیز از لوازم دیگر مودّت است.
پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) مى‏فرماید: «اذا آخى احدکم رجلا فلیسأله عن اسمه واسم أبیه وقبیلته ومنزله فانه من واجبى الحق وصافى الاخاء والا فهو مودة حمقاء».19
در این حدیث شناخت کسى که مى خواهد مورد مودت و برادرى قرار گیرد، لازمه مودت عاقل دانسته شده است. و در نهایت تاثیر پذیرى نیز در مودت مورد توجه است. این مطلب را مى توان از آیه 82 سوره مائده برداشت کرد که خداوند مى فرماید:
«لتجدنّ أشدّ النّاس عداوةً للّذین آمنوا الیهود والّذین أشرکوا ولتجدنّ أقربهم مودةً للّذین آمنوا الّذین قالوا إنّا نصارى .....»
«بطور مسلم دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان را یهود و مشرکان خواهى یافت و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانى مى یابى که مى گویند ما نصارى هستیم». برخى مفسّران دلیل مودت نصارى را پذیرش دعوت پیامبراکرم صلى الله علیه وآله وسلم از سوى برخى ازآنها دانسته اند.20 بنابراین بین مودت و تأثیر پذیرى ملازمه وجود دارد که در آیه بعد اینگونه به تصویر کشیده شده است:
«و اذا سمعوا ما أنزل إلى الرسول ترى أعینهم تفیض من الدمع ممّا عرفوا من الحق ، یقولون ربّنا آمنّا فاکتبنا مع الشاهدین» (مائده/83)
«و هر زمان آیاتى را که بر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) نازل شده بشنوند چشم‏هاى آنان را مى بینى که از شوق اشک مى ریزد؛ بخاطر حقیقتى که دریافته‏اند. آنها مى گویند: پروردگارا ایمان آوردیم پس ما را با گواهان بنویس.»
خلاصه آنکه مودت محبتى است که در آن معرفت و تاثیر پذیرى از محبوب یافت مى شود .
واژه «قربى» نیز از قرب به معناى نزدیکان و حرف «فى» به گفته زمخشرى ظرف است یعنى قربى ظرف مودت است21 و اینگونه معنى مى شود: «مگر آن مودتى که در نزدیکانم جاى گیرد.»
با توجه به معنا شناخت واژگان «مودة فى القربى» و در نظر گرفتن این نکته که پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم مى خواهد نوعى دوستى و پیوند تنگاتنگ با نزدیکانش بر قرار شود، در مى‏یابیم که درخواست مودت از سوى پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم هدفدار است؛ چرا که از این رهگذر پس از انقطاع وحى پیوندى میان رسالت و اهل بیت‏علیهم السلام برقرار خواهد شد که ضامن تداوم نبوت است !
حال به پاسخ سؤال گذشته برمى گردیم که چرا اجر رسالت اختصاص به پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله وسلم دارد و پیامبران گذشته درخواست اجرى نداشته اند ؟
با توجه به نکات ذکر شده در معنا شناختى واژگان آیه مودت ، مى توان به راحتى پاسخ سؤال یاد شده را فهمید: پیامبران گذشته همواره مى دانستند که رسالت‏شان به رسالت پیامبر دیگرى پیوند مى خورد ورسالت آن پیامبر به رسالت پیامبر دیگر تا آخر که به پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله وسلم ختم مى شود و هیچگونه نگرانى نداشتند از اینکه اگر از جمع مردم بروند، رسالت‏شان عقیم بماند؛ زیرا با ارسال پیامبر بعدى راهشان ادامه پیدا مى کرد و دغدغه اى از جهت به سرانجام نرسیدن رسالت‏شان نیست وبه همین ترتیب هر پیامبرى با این تفکّر دوران رسالتش را سپرى کرده و مزدى درخواست نمى نمود تا اینکه امر رسالت به خاتم پیامبران رسید و دغدغه مذکور ظهور پیدا کرد و پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله وسلم را به این تفکّر واداشت که براى برون رفت از از مشکلات پس از رسالت در زمینه جزییات احکام اسلام و تبیین آیات قرآن باید چاره‏اى اندیشید. دینى که هنوز دوران نضج و شکل گیرى اش پدید آمده، نیاز دارد تا مفاهیم عالیه اش براى جهانیان واضح گردد و عمر کوتاه پیامبر جوابگوى آن نیست.
بنابراین ضرورت دارد این رسالت به چیزى پیوند بخورد که ضامن تداوم آن باشد و بتواند مرجعیت پیروان این دین را که تعدادشان رو به افزایش است به عهده گیرد تا در صورت نیاز به آن مراجعه کنند.
قطعاً براى نیل به این هدف مطرح کردن «مودت در قربى» در قالب اجر رسالت بهترین راه بود. مسلمانانى که نیکى هاى زیادى از پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم دیده بودند و سعادت دنیوى و اخرویشان را مرهون تلاش این بزرگوار مى دانستند، همیشه سنگینى جبران این همه خوبى بر سرشان سایه افکنده بود و آنها را در فکر فرو برده بود که چگونه مى‏شود زحمات این همه تلاش پیامبر را جبران کرد.
با وجود چنین پیش زمینه‏اى در مسلمانان ، پیامبر «مودت در قربى» را مطرح ساخت تا هم سعادت جامعه اسلامى تداوم داشته باشد و هم بعنوان مزدى از خودشان قبول کنند تا مسلمانان بهاى بیشترى به آن دهند . بنابراین «مودت در قربى» تداوم دهنده رسالت پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم است و با آن پیوند خورده است . البته نیازى به یادآورى این مطلب نخواهد بود که مودتى مورد درخواست است که در عمل ظهور و بروز پیدا کند وگر نه مودت و حب قلبى بدون عمل تأثیر چندانى درتداوم رسالت نخواهد داشت !

مراد از «القربى» چیست ؟
 

برخى از مفسّران که بیشتر اهل سنت هستند، خواسته اند با تفسیرهاى نادرست مفهوم آیه را از مسیر اصلى اش خارج سازند ! و آن هدفى را که این آیه دنبال مى‏کرد، نادیده گیرند که به برخى از آنها اشاره مى شود:
1- بسیارى از مفسّران اهل سنت «قربى» را به معناى «خویشاوندى» گرفته و گفته‏اند: از آنجا که پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم با همه قبایل قریش خویشاوندى داشت، این آیه بیان مى‏دارد که : بگومن هیچ پاداشى از شما نمى خواهم مگر اینکه مرا بخاطر قرابتى که با شما دارم دوست داشته و حفظ نمایید!22 از سوى دیگر پیامبر با اهل مدینه وانصار نیز از طرف مادر خویشاوند بود که آیه مى تواند نسبت به آنها نیز صدق کند.
این دیدگاه نمى تواند مورد قبول قرار گیرد؛ زیرا مخاطبان پیغمبرصلى الله علیه وآله وسلم از دو حال خارج نیستند: یا کافر بودند که در این صورت اجر خواستن معنى ندارد؛ زیرا پیامبر براى آنها کارى نکرده تا پاداشى بخواهد ! و یا مؤمن بودند که اگر مؤمن باشند، اذیت و آزار و دشمنى نخواهد بود تا پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم درخواست نماید که اورا دوست بدارند و اذیتش نکنند؛ چرا که دوست داشتن محقق بوده و نیازى به درخواست آن نیست! این مطلب نسبت به انصار بیشتر صدق مى کند؛ زیرا آنان پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم را بسیار بیشتر دوست مى‏داشتند.
2-برخى گفته اند آیه در صدد بیان تودد مسلمانان نسبت به یکدیگر است23 و در واقع بر صله رحم تأکید مى کند.
این نظریه هم با آیه سازگار نیست؛ زیرا الف ولام در «القربى» عوض از ضمیر متکلم است؛ یعنى با قرینه «لا اسالکم» مراد از «القربى» «قرباى» مى باشد که در این صورت مودت مسلمانان نسبت به همدیگر ارتباطى به پیامبر ندارد.
3- برخى دیگر مى گویند مراد تقرب جستن به خدا بوسیله اطاعت است24 پس آیه مى‏گوید: من مزدى از شما نمى خواهم مگر اینکه تقرب به خداوند را دوست داشته باشید.
علاوه بر جواب قبلى در اینجا باید گفت درخواست دوست داشتن تقرب به خدا ، تحصیل حاصل است؛ زیرا حتى بت پرستان دوست داشتند که به خدا تقرب جویند تا چه رسد به مؤمنان که دوستى‏شان بیشتر است و نیازى به درخواست آن نیست.
4- نظر دیگر این است که مراد از «قربى» در آیه، اقرباى پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم است؛ یعنى اهل‏بیت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم.25
توضیح این که در بحث قبل اشاره شد به این که درخواست پاداش از طرف پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم هدفدار است و مقصود از آن امتداد یافتن رسالت است. بنابراین «قربى» باید کسانى باشند که صلاحیت مرجع قرارگرفتن مردم را داشته باشند و بتوانند خلأ عدم وجود پیامبر را پر کرده و پاسخگوى نیاز مردم در زمینه مسایل دین اسلام باشند. افزون بر آن از کج رویها و انحرافات جلوگیرى کرده و اسلام واقعى را براى بشر نمایان سازند و لازمه آن مصون بودن از خطا و اشتباه و اتصال علمى و معنوى به رسول خداست.
با مراجعه به روایات اهل سنت و شیعه مصادیق واقعى قربى به وضوح روشن مى شود.

بررسى روایات آیه مودت
 

روایات زیادى از طریق شیعه وارد شده است که مراد از «قربى» را معین مى کند. جهت اختصار فقط به برخى اشاره مى‏شود:
1- امام على‏علیه السلام مى فرماید: «فینا فى آل حم آیة لایحفظ مودتنا الاّ کل مؤمن».
«در سوره حم در مورد ما آیه اى است که مودت ما را کسى جز مؤمن نگه نمى دارد.»26
2- امام باقر علیه السلام درباره آیه «قل لا اسألکم علیه اجراً إلا المودة فى القربى» مى فرماید: «هم الائمه»27 یعنى مراد از قربى ائمه اطهارعلیهم السلام مى باشند .
3- در زیارت جامعه کبیره مى خوانیم: «و لکم المودة الواجبه: «و مودتى که واجب شده از آن شماست.»
در منابع اهل سنت نیز روایات زیادى در این موضوع نقل شده که در موارد ذیل مى‏توان آنها را دسته بندى کرد .
1- روایاتى که مراد از «قربى» را «آل محمدصلى الله علیه وآله وسلم» معرفى مى کند. مانند روایت سعید بن جبیر که در ذیل آیه از ابن عباس نقل مى کند : «قربى آل محمد صلى الله علیه وآله وسلم»28
نیز روایت دیگرى از ابن عباس :
«لما نزلت قل لا اسالکم علیه اجراً إلا المودة فى القربى» «قالوا: یا رسول اللَّه من قرابتک هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم قال: على و فاطمة و ابناهما»29.
این روایات به روشنى گویاى این مطلب است که مراد از «قربى» اهل بیت پیامبرعلیهم السلام است .
2- روایت امام سجاد علیه السلام که به مرد شامى فرمود :
«اقرأت آل حم قال قرأت القرآن و لم أقرأ آل حم قال ما قرأت «قل لا أسألکم ...» قال و انکم لانتم هم ؟ قال علیه السلام نعم!»30.
این روایت که در منابع اهل سنت آمده مصداق «قربى» را مشخص مى‏سازد.
3- روایات بسیارى در موضوع حب اهل بیت‏علیهم السلام وارد شده به عنوان مثال : زمخشرى در تفسیرش نقل مى کند:
«الا و من مات على حبّ آل محمّد مات شهیداً الا و من مات على حبّ آل محمد مات مؤمنا مستکمل الایمان ألا و من مات على حبّ آل محمد فتح له فى قبره بابان إلى الجنّة اَلا و من مات على حبّ آل محمد جعل اللَّه قبره مزار ملائکة الرحمة اَلا و من مات على حبّ آل محمد مات على السنّة و الجماعة»31 و کثرت روایات این باب موجب شده که حب اهل‏بیت‏علیهم السلام در میان اهل سنت انکار ناپذیر شود و از بزرگانى همچون شافعى چنین اشعارى سروده شده:
ان کان رفضاً حب آل محمّد
فلیشهد الثقلان انّى رافضى32
«اگر دوستى آل محمد رفض است پس جن و انس شهادت دهند که من رافضى هستم.»
این روایات گر چه گونه صریح اشاره اى به آیه مودت ندارند، اما مى توانند مؤیدى باشند بر اینکه مراد از قربى اهل بیت‏علیهم السلام مى باشد .

نتیجه گیرى
 

از بحث هاى گذشته مى توان نتیجه گرفت که:
1- به دلایل مختلفى پیامبران نباید درخواست اجر و مزد دنیوى از مردم داشته باشند.
2- آیه مودت هیچ ناسازگارى با آیات نفى اجر رسالت ندارد و در واقع استثناء در این آیه شبیه آیه 57 سوره فرقان به دعوت و رسالت بر مى گردد که نفع و سودش عاید خود مردم مى شود. بنابراین پیامبر اجرى از این درخواست ندارد .
3- مراد از مودت ، دوستى خاصى است که آثار ظاهرى مانند معرفت و تأثیرپذیرى از محبوب دارد.
4- تفسیرهاى که براى «قربى» گفته شده صحیح به نظر نمى رسد و بهترین تفسیر که شواهد روایى شیعه و اهل سنت مؤید آن است، بیانگر این است که مراد از «قربى»، اهل بیت پیامبرعلیهم السلام مى باشند که با هدف درخواست اجر یعنى مرجع قرار گرفتن «قربى» براى مردم سازگارى دارد. بنابراین حب و مودت نسبت به اهل بیت‏علیهم السلام که مستلزم پیروى از آنها و تمسک به سیره و گفتارشان است امرى لازم و ضرورى مى نماید .

پی نوشت ها :
 

16 - راغب اصفهانى ، المفردات فى غریب القرآن ، چاپ دوم ، انتشارات مرتضوى، 553/ 1376.
17 - طباطبایى،المیزان، 166/16.
18 - راغب اصفهانى، المفردات /553.
19 - مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ دوم، بیروت، مؤسسه وفاء، 1403 ق، 166/71.
20 - طباطبا یى ، المیزان، 80/6.
21 - زمخشرى ، محمود بن عمر، الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل ، 219/4 1366.
22 - طبرى ، محمد بن جریر ، جامع البیان ، 31/25 ؛ سیوطى ، الدر المنثور، 7/6 ؛ ابن الجوزى ، عبد الرحمن بن على ، زاد المسیر فى علم التفسیر ، چاپ اول ، بیروت ، دار الفکر ، 1407 ق، 79/7.
23 - نک : طبرسى،فضل بن حسن ، مجمع البیان فى تفسیر القرآن ، چاپ اول ،بیروت ، مؤسسه اعلمى ، 1425 ق، 48/9؛ ابن الجوزى ، زاد المسیر ،97/7.
24 - همان
25- همان ؛ طباطبا یى ، المیزان ، 46/18.
26- طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن ، 49/9.
27- کلینى ، محمد بن یعقوب، الکافى ، چاپ سوم، تهران ، دار الکتب الاسلامیه ، 1388 ق، 413/1 .
28- بخارى محمد بن اسماعیل ، الصحیح ، بیروت ، دار الفکر، 1401 ق، 137/6.
29- طبرانى سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر ، چاپ دوم ، قاهره ، دار احیاء التراث العربى، 47/3 ؛ آلوسى ، سید محمود ،روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم ، چاپ چهارم ، بیروت ، دار احیاء التراث العربى ، 1405 ق ، 32/25.
30 - آلوسى ،روح المعانى ، همان؛ طبرى ، محمد بن جریر ، جامع البیان ، 33/25.
31 - زمخشرى ، الکشاف ، 220/4 ؛ فخر رازى ، مفاتیح الغیب ، 167/27؛ قرطبى ، الجامع لاحکام القرآن ، ج 23/16 .
32 - فخر رازى ، همان
منبع:www.maarefquran.org

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان