ماهان شبکه ایرانیان

آدامز تا آخر عمر بابت این عکس عذاب وجدان داشت

عکسی که روند جنگ ویتنام را تغییر داد

روز اول فوریه سال ۱۹۶۸ عکسی گرفته شد که روند جنگ ویتنام را تغییر داد. همان عکسی که نشان می‌داد چگونه یک چریک ویت‌کنگ در ملاءعام و با شلیک مستقیم گلوله توسط رئیس پلیس سایگون جان می‌دهد. اما عکاس که «ادی آدامز» نام داشت تا پایان عمر بابت این عکس عذاب وجدان داشت.

 عکسی که روند جنگ ویتنام را تغییر داد
 
 
 
روز اول فوریه سال 1968 عکسی گرفته شد که روند جنگ ویتنام را تغییر داد. همان عکسی که نشان می‌داد چگونه یک چریک ویت‌کنگ در ملاءعام و با شلیک مستقیم گلوله توسط رئیس پلیس سایگون جان می‌دهد. اما عکاس که «ادی آدامز» نام داشت تا پایان عمر بابت این عکس عذاب وجدان داشت.

از آن صحنه بخصوص فیلمی هم گرفته شده و موجود است. در آغاز همه چیز عادی است و روزی مثل دیگر روز‌های زمان جنگ ویتنام است و همه چیز مثل روز‌های قبل در خیابان‌های سایگون جریان دارد. در فیلم نیز مرد لاغری با شلواری کوتاه و پیراهن چهارخانه می‌بینیم، مردی پابرهنه با دست‌هایی که از پشت بسته شده است.
 
او توسط سربازان در شهر چرخانده می‌شود. در سمت راست تصویر یک مرد دیگر نیز دیده می‌شود. آن مرد یک قبضه رولور را دور انگشتانش می‌چرخاند و جلو می‌آید. سپس در کنار مرد اسیر قرار می‌گیرد و در همین حال دست راست را بالا آورده و به سر او شلیک می‌کند. به همین سادگی و راحتی!

و این همان لحظه‌ای است که آن خبرنگار عکاس آمریکایی یعنی ادی آدامز نیز انگشتش را روی دکمه دوربینش فشار داد؛ و بدین ترتیب بود که روز اول فوریه سال 1968 یکی از مشهور‌ترین تصاویر تاریخ عکاسی جنگ شکل گرفت؛ عکسی که در آن شلیک یک مرد نظامی به مردی غیرنظامی دیده می‌شود. به عبارتی می‌توان گفت که اعدام یک غیرنظامی به دست یک نظامی در این عکس دیده می‌شود. این عکس همزمان تصویری وحشیانه و عمیقا انسانی است. عکسی که به راحتی نمی‌توان آن را به فراموشی سپرد و بسیاری بر این باورند که همین عکس بود که روند آن جنگ مهیب را دگرگون کرد و تغییر داد.

نام مردی که پیراهن چهارخانه به تن داشت، «نگوین وان لم» بود. مردی سی و چند ساله، متاهل و البته یکی از چریک‌های سازمان کمونیستی ویت‌کنگ، همان سازمانی که چریک‌هایش تحت فرماندهی هوشی‌مینه در کشور تجزیه شده ویتنام، علیه جنوبی‌ها و همین‌طور نیرو‌های ارتش ایالات متحده آمریکا می‌جنگیدند.
 
در آن روز یکم فوریه در واقع هر دو طرف جنگ به دلیل برگزاری عید تت آتش‌بس موقت اعلام کرده بودند. اما بر اساس شواهد موجود این هوشی‌مینه بود که آتش‌بس را نادیده گرفت و حمله‌ای را آغاز کرد که در تاریخ به نام «حمله تت» شهرت یافته و به ثبت رسیده است.

در سایگون نیز نبرد سخت و سنگینی جریان داشت و نگوین وان لم هم از جمله چریک‌های حاضر در این نبرد‌ها بود. اگرچه تا به امروز اطلاع دقیقی در این مورد وجود ندارد، اما گفته می‌شود که نامبرده از اعضای یکی از گروه‌های مرگ بوده است. اعضای این یگان‌ها یا گروه‌های مرگ وظیفه داشتند که ماموران پلیس ویتنام جنوبی و خانواده‌های آنان را زیر نظر داشته باشند.
 
از قرار معلوم نگوین وان لم در صبح آن روز در نزدیکی یکی از گور‌های دسته‌جمعی و در کنار 34 جسد دستگیر شده بود. یک عکاس استرالیایی به نام «نیل دیویس» بعد‌ها گفت که نگوین وان لم نیز پیش از آن شماری از دوستان رئیس پلیس سایگون یعنی «نگوین نگوک لون» و همین‌طور فرزندخوانده‌های او را به قتل رسانده بوده است.

نگوین نگوک لون همان مردی است که با رولور در عکس دیده می‌شود. او در واقع یک ژنرال 37 ساله و خلبان پیشین ارتش ویتنام بود و دوست دوران دانشگاه نخست‌وزیر وقت آن کشور محسوب می‌شد. نگوین نگوک لون بعد‌ها ادعا کرد که مقتول چندی قبل از آن اعضای خانواده یکی از افسران تحت امر وی را به قتل رسانده بوده است. این ادعا با گفته‌های آن عکاس استرالیایی همخوانی دارد. اما اینکه هر دو نفر راست گفته‌اند یا نه مساله‌ای است که هرگز روشن نشد. به هر حال تردیدی وجود ندارد که جناب ژنرال بدون هرگونه فکر و درنگی ماشه رولور اسمیت‌اندوسون خود را چکاند و آن ویت‌کنگ را کشت.
 
شمار زیادی از عکاسان و فیلمبرداران حاضر در محل تصاویری از لحظه‌های پس از شلیک را نیز ثبت کردند. برخی ادعا می‌کردند که نگوین نگوک لون هرگز به یک ویت‌کنگ شلیک نکرده است، ادعایی که صحت آن البته با دیدن دیگر تصاویر و فیلم‌ها رد می‌شود؛ به عنوان مثال تصاویری که فیلمبرداری به نام «وو سوو» برای شبکه تلویزیونی آمریکایی NBC تهیه کرد و امروزه در شبکه یوتیوب کاملا در دسترس است. در این فیلم می‌بینیم که نگوین وان لم چگونه در هم می‌پیچد و از سمت راست روی کف خیابان می‌افتد و در همان حال خون از سرش فواره می‌زند. قاتل یعنی نگوین نگوک لون هم سلاحش را غلاف کرده و محل را ترک می‌کند.

با این حال آن عکس معروفی که آدامز انداخت تاثیری به مراتب بیشتر از آن تصاویر متحرک داشت. این عکاس آمریکایی که در آن زمان 34 سال سن داشت در واقع خبرنگار بسیار باتجربه و متبحری بود که برای آژانس خبری اسوشیتدپرس کار می‌کرد. آدامز در آن روز تصور می‌کرد که قرار است فقط از یک بازداشت و بازجویی در خیابان عکسبرداری کند. او بعد‌ها گفت: «در آن زمان قرار دادن سلاح و تپانچه روی سر اسرای جنگی امر کاملا معمولی بود.»، اما اتفاقی که آن روز افتاد از این امر معمول به مراتب فرا‌تر رفت و در واقع یک اسیر جنگی در مقابل دیدگان همه به قتل رسید.

آن عکس در روز‌های بعد به عکس یک روزنامه‌های بزرگ آمریکا بدل شد و نشریات زیادی در دیگر نقاط جهان نیز آن را به عنوان تیتر یک خود انتخاب کرده و به چاپ رساندند. در این عکس آن ژنرال و دستش و آن تپانچه را می‌بینیم و همزمان نگاهمان به چهره نگوین وان لم، آن هم درست در لحظه‌ای که جان خود را از دست می‌دهد، می‌افتد. چشم چپ مقتول در آن لحظات هنوز باز است. بسیاری با دیدن این عکس اعلام کردند که این تصاویر تاییدی است بر این واقعیت تلخ که ایالات متحده در ویتنام از افراد بد و شرور پشتیبانی می‌کند و بدین ترتیب بود که سیاست آمریکا در ویتنام به صورتی فزاینده در فاز دفاعی فرو رفت.

آن عکس به عنوان عکس خبری سال انتخاب شد. آدامز به خاطر همان عکس جایزه پولیتزر یعنی معتبر‌ترین و مهم‌ترین جایزه روزنامه‌نگاری در آمریکا را از آن خود کرد. مجله تایم هم این عکس را در فهرست مهم‌ترین صد عکس جهان از آغاز تا به امروز قرار داد. با این حال آدامز بعد‌ها به کرات اذعان کرد که به خاطر گرفتن این عکس به شدت پشیمان است، زیرا به گفته وی آن عکس در واقع حواس و نگاه‌ها را منحرف کرد: «این عکس نمایانگر تنها نیمی از واقعیت است. این ژنرال آن ویت‌کنگ را کشت و من هم با دوربینم آن ژنرال را از پای درآوردم.»

آدامز گاه این پرسش را مطرح می‌کرد: «اگر شما در همان زمان و در همان مکان و در همان روز داغ به جای آن ژنرال بودید چه می‌کردید؟ آیا حاضر می‌شدید که آن مرد ظاهرا شرور را بازداشت کنید در حالی که می‌دانستید همان مرد دو و یا سه سرباز آمریکایی را بی‌رحمانه به گلوله بسته و کشته است؟» آدامز تا زمان مرگش در سال 2004 درگیر این پرسش‌ها بود.

نگوین نگوک لون هم به همین صورت به شهرت رسید. آدامز در همان زمان و پس از ارسال آن عکس گزارش داد که چگونه ژنرال پس از شلیک به سوی خبرنگاران آمد و گفت: «شمار زیادی از مردم ما به دست آن پسرک کشته شده‌اند. من فکر می‌کنم که بودا مرا خواهد بخشید.» در عکس‌هایی که کمی بعد ارسال شدند می‌توان ژنرال را در حال نوشیدن آبجو و کشیدن سیگار و خندیدن دید. سه ماه بعد بود که نگوین نگوک لون به شدت مجروح شد و پزشکان پای راست وی را قطع کردند.

این ژنرال نیز پس از خروج نیرو‌های آمریکایی از سایگون در سال 1975 همراه با خانواده‌اش فرار کرد و به ایالات متحده آمریکا پناهنده شد. درخواست‌های زیادی برای محاکمه وی به عنوان جنایتکار جنگی وجود داشت، اما هرگز این اتفاق نیافتاد. نگوین نگوک لون یک پیتزافروشی در ایالت ویرجینیا باز کرد، اما پس از آنکه مردم به هویت و گذشته وی پی بردند چاره‌ای نداشت غیر از آنکه آشپزخانه‌اش را تعطیل کند. ژنرال در سال 1988 و بر اثر ابتلا به سرطان در سن 67 سالگی مرد.

در شهر سایگون که امروزه هوشی‌مینه نام دارد، تقریبا چیزی که یادآور صحنه‌های آن روز‌های شوم باشد وجود ندارد. اکنون در خیابانی که آن اتفاق افتاد یعنی خیابان لی تای تو واقع در منطقه 10، رفت‌وآمد موتور‌های گازی غوغا می‌کند و البته چیزی که شبیه به یک بنای یادبود و مثل آن باشد هم دیده نمی‌شود. عکسی که آدامز گرفت در ویترینی در گوشه‌ای از موزه جنگ در واقع پنهان شده و یکی از صد‌ها تصویر و عکسی است که نشان می‌دهد چگونه روزگاری مرگ بر این سرزمین سایه انداخت.
 
منبع: تاریخ ایرانی
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان