ماهان شبکه ایرانیان

پژوهشی در باره خطبه‌های جمعه و عیدین امام علی علیه السلام (۴)

۶. تحلیل مناسبتی خطبه‌ها   یکی دیگر از تحلیلی‌هایی که بایستی به طور جدی مورد توجه قرار گیرد، تحلیل مناسبتی خطبه‌های امام علی علیه السلام است

پژوهشی در باره خطبه‌های جمعه و عیدین امام علی علیه السلام (4)

6. تحلیل مناسبتی خطبه‌ها
 

یکی دیگر از تحلیلی‌هایی که بایستی به طور جدی مورد توجه قرار گیرد، تحلیل مناسبتی خطبه‌های امام علی علیه السلام است. بدین معنا که، در تاریخ زندگی سیاسی ـ اجتماعی مسلمانان، اتفاقاتی روی داده و موجب گردیده تا حضرت در مقابل این حوادث پیش آمده، موضعی را اتخاذ نمایند. البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که با توجه به این که، اقامه نماز جمعه در صدر اسلام، به وسیله خلیفه مسلمین صورت می‌گرفت، و لذا سخنان ایشان نیز به منزله موضع رسمی حاکمیت اسلام در برابر جریانات و حوادث پیش آمده، تلقی می‌شده است و از این منظر، سخنان حضرت در قبال حوادث پیش آمده در کشور اسلامی، موضع رسمی تلقی شده و به همین خاطر، اهمیت این قبیل خطبه‌ها به لحاظ مناسبتی، دوچندان گردیده است. با این توضیح، از مجموع خطبه‌های حضرت، چهار مورد دارای چنین مشخصه‌ای به شرح زیر می‌باشند:

مورد اول (پس از جنگ جمل) (1)
 

بعد از آنکه حضرت به خلافت برگزیده شدند، جریانات سیاسی کشور اسلامی، آرایش خاصی را به خود می‌گیرد و به تبع آن، مشکلات سیاسی و اجتماعی مسلمانان، وارد مرحله جدیدی می‌شود. یکی از آن جریاناتی که تا حد زیادی، باعث بروز مشکلاتی ـ آن هم در اوایل حکومت حضرت ـ در سطح جامعه اسلامی‌گردید، واقعه جنگ جمل است، که در سال 36 هجری در شهر بصره به وقوع پیوست. امّا از آن جا که خود حضرت نیز در سرکوب این فتنه حضور داشتند و لذا چند هفته‌ای هم، در همان شهر اقامت می‌کنند و در یکی از خطبه‌های جمعه از این اقدام اهالی بصره، به شدت انتقاد می‌نمایند. این خطبه، با این که به صورت ناقص نقل گردیده، ولی نشان از موضع محکم و انتقادی حضرت، در مقابل جریان فتنه دارد. گرچه در مورد زمان صدور این خطبه، اندک اختلافی است، (2) و لکن قدر مسلّم، حادثه جمل باعث گردیده تا این خطبه، به همین شکل صادر گردد. انتقادی که در این خطبه روی داده، بیشتر متوجه خود اهالی بصره گردیده است و با توجه به ناقص بودن خطبه، معلوم نیست که غیر از این اهالی، آیا کسان دیگر نیز مورد انتقاد واقع شده‌اند یا نه؟

مورد دوم (3)
 

دیگر موردی که می‌تواند مورد بحث این مقوله به حساب آید، جریان سؤال نمودن مردی از اجابت نشدن دعاهاست. در این خطبه، عدم اجابت دعاها مورد سؤال واقع شده و حضرت نیز موانع اجابت دعاها را بر شمرده‌اند، و بدین ترتیب، آهنگ سخنان حضرت، در این خطبه به طور محسوسی تغییر یافته است. اختلاف موضوع بخش نخست این خطبه با بخش دوم، آن چنان محسوس است که هر خواننده‌ای با اندک تأملی می‌تواند به این اختلاف فاحش موضوعی پی‌ببرد، و این سؤال در ذهنش تداعی کند که، چه عاملی باعث شده تا سیر سخنان حضرت به طور چشم‌گیری، تغییر یابد؟

مورد سوم (مصادف شدن روز غدیر با روز جمعه) (4)
 

بی‌شک یکی از مهمترین مناسبتهایی که در طول امامت امام علی علیه السلام اتفاق افتاده و باعث گردیده تا حضرت خطبه مفصلّی با محوریت آن ایراد نمایند، مصادف شدن روز عید غدیر با روز جمعه است. راجع به تاریخ دقیق ایراد این خطبه، مدارکی یافت نگردید ولی به احتمال قوی در شهر مدینه و در اوایل خلافت امام علیه السلام ایراد گردیده است. مصادف شدن دو عید اسلامی در یک روز باعث شده تا این خطبه به یکی از خطبه‌های ماندگار حضرت تبدیل گردد، آن چنانی که بعضی نویسندگان، این خطبه را اشتباهاً خطبه غدیر دانسته‌اند و هیچ اشاره‌ای به جمعه بودن آن ننموده‌اند. نکته پایانی در رابطه با این خطبه این است که، لحن گفتار حضرت در این خطبه، در مقایسه با دیگر خطبه‌ها، لحنی متفاوت است؛ چرا که حضرت در ابتدای این خطبه به معرفی اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله اقدام می‌نماید و سپس اقدام به معرفی خویش می‌کنند و از این که جامعه اسلامی چند سالی از وی روی‌گردان بوده، به شدت انتقاد می‌نمایند و سپس با لحنی دیگر، اقدام به معرفی این روز بزرگ کرده را و در همین زمینه، در چندین مورد هم، نامی از روز غدیر می‌برند و بدین ترتیب، همگان را به شناخت و درک این روز مهم دعوت می‌نمایند.

مورد چهارم (غارت شدن کاروان حاجیان، توسط عمال معاویه) (5)
 

خطبه‌ای که در همین زمینه ایراد گردیده، خطبه‌ای است که در سال 38 هجری و در شهر کوفه صادر گردیده و حاوی مطالبی است که نشان از نارضایتی حضرت از عملکرد مردم کوفه دارد. ابن‌ابی‌الحدید در رابطه با صدور این خطبه، چنین نقل می کند: بعد از جریان حکمیت، بار دیگر امیر مؤمنان علیه السلام برای نبرد با معاویه آماده شد. وقتی این خبر به گوش معاویه رسید، به وحشت افتاد و نیروهای خود را برای مقابله با امام علیه السلام فرا خواند. این وحشت زمانی افزایش یافت که خبر حرکت علی علیه السلام از کوفه و عبورش از نخیله به گوش معاویه رسید. معاویه برای ایجاد رعب و وحشت، ضحّاک بن قیس فهری را خواست و به او دستور داد به طرف کوفه حرکت کند و هر کس را که در اطاعت علی علیه السلام می بیند، مورد هجوم قرار دهد و اموالشان را غارت کند. در هیچ جا توقف نکند. اگر روز را در شهری به سر می برد، شب را در جایی دیگر باشد، ولی هرگز در برابر نیروهایی که برای مقابله با او بسیج شده اند، مقاومت نکند. ضحّاک، با حدود چهار هزار نفر نیرو حرکت کرد و هر جا رسید به قتل و غارت پرداخت و هر کس را در اطاعت امام علیه السّلام دید کشت. به کاروان حاجیان خانه خدا حمله برد و آنها را غارت کرد. عمرو بن عمیس ـ برادر زاده «عبد الله بن مسعود ـ را با گروهی از یارانش در نزدیکی قطقطانه شهید کرد. وقتی این خبرها به امیر مؤمنان علی علیه السلام رسید، مردم را برای مقابله با این تهاجم توأم با وحشی گری فرا خواند. هنگامی که گروهی سستی نشان دادند، حضرت این خطبه را ایراد فرمود. (6)
این خطبه که پس از واقعه مذکور ایراد گردیده، نشان از عمق ناراحتی حضرت در قبال مسائل جامعه آن عصر دارد، جامعه‌ای که به خاطر فرمان نبردنشان از خلیفه مسلمین و عدم حضورشان در جنگ با معاویه، اکنون مورد تاخت و تاز عُمّال معاویه گردیده است. با دقت در سخنان حضرت، می‌توان چنین نتیجه گرفت که، انتقاد بیشتر حضرت در این خطبه علاوه بر عدم حضور مردم کوفه در جبهه، به افکار از هم گسیخته و سخنان زهرآلود اهالی این شهر نیز برمی‌گردد؛ چرا که به فرموده آن حضرت، «سخنانشان آن چنان داغ است که سنگ‌های سخت را در هم می‌شکند». (7) بدین ترتیب از مجموع خطبه‌های حضرت، فقط چهار مورد یافت گردید که متأثّر از حوادث و وقایع دوران خلافت آن حضرت می‌باشند و حضرت با توجه به جامعه شناختی جامعه اسلامی، با لحنی متفاوت به ایراد خطبه پرداخته‌اند. همچنین، این مناسبت‌ها باعث گردیده‌اند تا حجم خطبه‌ها در مقایسه با سایر خطبه‌ها، متفاوت‌تر باشد.

7. بررسی ادبیات خطبه‌ها
 

در خطبه‌های جمعه امام علیه السلام علاوه بر این که شاهد تنوع موضوع هستیم، شاهد تنوع لحن کلام حضرت نیز، هستیم. تنوع لحن امام علیه السلام نه حکایت از تزلزل کلام حضرت و نه نشان از عدم فصاحت و بلاغت کلام وی و نه نشان ازعدم درک آن بزرگوار از زمان خویش دارد، بلکه این تنوع و عدم یک‌نواختی، نشان از زمان‌شناسی و مخاطب‌شناسی آن حضرت دارد که به طور استادانه و عالمانه، هم در مناسبت‌ها و هم با در نظر گرفتن مخاطبان، ایراد گردیده است. به طور کلی، ادبیات خطبه‌های حضرت را، می‌توان در اقسامی چون: انتقادی، سیاسی، حماسی و تبلیغی تقسیم کرد. اینک توضیح هر کدام از موارد یاد شده:

1 ـ 7. انتقادی
 

انتقاد از وضعیت آشفته و اسف‌بار موجود جامعه، و گزارش از عملکرد گذشته و حال گروهی به نام منافقان، حکایت از لحن شکوه‌آمیز حضرت دارد. حضرت در چندین مورد از فقرات خطبه‌ها، از کارشکنی‌ها، بدگویی‌ها و تبلیغات مسمومِ گروه منافقان علیه مؤمنین انتقاد نموده‌اند. (8) مجهوریت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله دیگرمقوله‌ای است که امام علی علیه السلام در جمعه سوم دوران زمام‌داریش از آن انتقاد می‌کنند؛ انتقادی که همراه با روشن‌گری و تبیین جایگاه اهل بیت علیهم السلام است. تلاش حضرت در این فرازها فهماندن این مطلب است که، عمده مشکلات جامعه اسلامی، دوری مردم از قرآن و اهل بیت پیامبر علیهم السلام است. آلوده شدن مردم به امورات دنیایی، هم چون مقام پرستی، شهوت‌رانی، گرایش به امورات پست و رذل و عدم التزام به گزاره‌های اخلاقی، دیگر موضوعی است که از ناحیه حضرت به شدت مورد انتقاد واقع شده‌اند، به طوری که بیشترین انتقادها، به این مسائل اختصاص دارد. نکته پایانی این که، اوج انتقادها و نارضایتی‌ها از زمانه خویش، زمانی است که حضرت، داشتن وضعیت فرهنگی زمان رسول الله صلی الله علیه و آله را آرزو می‌کنند و زندگی سراسر معنوی اصحاب آن بزرگوار را بازگو می‌نمایند. (9) همچنین، کارشکنی‌های سپاه امام علیه السلام در اواخر جنگ صفین و اطاعت نکردنشان از حضرت، سبب شده تا آن بزرگوار انتقاد شدیدی از عملکرد سپاه خود داشته باشند، تا آن جایی که حضرت خواستار فاصله افتادن بین خود و آنها شده است. (10)
به طور کلی، مواردی که مورد انتقاد حضرت قرار گرفته‌اند، در موارد زیر خلاصه می‌شود: عملکرد منافقان (نفاق در همه مواردش مانند نفاق سیاسی، نفاق اجتماعی، نفاق دینی و ...)، مجهوریت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت، مجهوریت قرآن، دنیازدگی مردم، عدم تبعیت از حضرت در جنگ با معاویه.

2 ـ 7. سیاسی
 

از جمله مسائل مهمی که حضرت در لابه‌لای خطبه‌های جمعه به آنها پرداخته‌اند، طرح مسائل سیاسی، با بیان سیاسی است. در فقراتی از خطبه‌ها شاهد آن هستیم که ادبیات امام علیه السلام فراتر از انتقاد رفته، و با ادبیات کاملا جدی سیاسی، علاوه بر این که از بی مهریهای جامعه اسلامی نسبت به خود پرده برداشته، بلکه در صدد بیان درایت و لیاقت خویش در اداره جامعه نیز، برآمده‌اند. از جمله مواردی که بیانگر بینش سیاسی حضرت است، طرح مسائل مدیریتی جامعه اسلامی ـ آن هم در حد کلان و خرد ـ است. حضرت در سطح مدیریت کلان، به رهبریت و مدیریت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و خود اشاره فرموده‌اند، که چطور نقش رهبری خویش را ایفا نمودند و موجب گشتند تا جامعه از هم گسیخته نگردد و بر وحدت جامعه نیز خدشه‌ای وارد نیاید. (11) همچنین، در فقراتی دیگر، رابطه مردم با حاکمان را مد نظر داشته و همواره تأکید فرموده‌اند که به والیان خود خیانت نکنید و به رهبران راهنمای خود نیرنگ نزنید و پیشوایان خود را به نادانی نیندازید. (12) بدین ترتیب، حضرت با یادآوری وظایف مهم مردم در قبال والیان شهرها، درصدد بیان استحکام مهم‌ترین ارکان مدیریتی جامعه برآمده‌اند. علاوه برفقرات یاد شده، بعضی فقرات خطبه دهم نیز حکایت از آن دارد که رهبری سیاسی جامعه اسلامی و خصوصیات آن نیز، مد نظر حضرت بوده و از این که مردم در انتخاب چنین رهبری کوتاهی نموده‌اند، به شدت انتقاد نموده است. (13) حضرت در فقرات یاد شده، به فاحش‌ترین اشتباه مردم در تعیین رهبری جامعه اشاره کرده و چنین فرموده‌اند: ...در این مورد، مانند کسانی هستید که راه اشتباه رفته‌اند و در توجیه عملکردشان گفتند که، ما از سران خود اطاعت کردیم و آنها ما را گمراه ساختند. (14) نتیجه این که در بُعد ادبیات سیاسی خطبه‌ها، رهبریت جامعه اسلامی، شرایط رهبری، عوامل وحدت جامعه اسلامی و... ، بیشترین مواردی هستند که، حضرت به آنها اشاره نموده‌اند.

3 ـ 7. حماسی
 

با توجه به این که امام علی علیه السلام در بدترین شرایط امت اسلامی، زمام امور را به دست گرفتند، لذا در این دوران با سخت‌ترین شرایط سیاسی و فرهنگی امت اسلامی روبرو شدند، طوری که جامعه اسلامی در اندک مدت کوتاهی، شاهد سه جنگ داخلی بوده است. بی شک پیمان شکنی اصحاب جمل و سرکشی معاویه و عدم تبعیت وی از حضرت و در نهایت معضل گروه نهروان، از جمله معضلات و چالش‌های جدی حضرت در امر کشورداری به شمار می‌آمده است. از میان سه جنگی که در دوران زمام‌داری علی علیه السلام اتفاق افتاد، جنگ صفین بیشترین زمان را به خود اختصاص داده است و حضرت بیشترین وقت خویش را صرف مبارزه با کج روی‌های معاویه و مردم شام، نموده‌اند؛ از این رو، بیشترین حجم ادبیات حماسی خطبه‌ها به آماده سازی جامعه برای مقابله با توطئه‌های معاویه است. حضرت در رابطه با آماده شدن برای جهاد با معاویه، خطاب به مردم کوفه چنین می‌فرماید: شما یاوران حق، برادران دینی، سپرهای روز گرفتاری و پیکار و رازداران در برابر افشا کنندگان اسرار هستید. با نیروی شما پشت کنندگان به حق را می کوبم، و به کمک شما، به اطاعت روی‌آوران به حق، امیدوارم... . (15) همچنین، در خطبه دیگر برای تهییج مردم به جهاد و جنگ، چنین فرموده‌اند: و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمی آید، شما که از خانه خود دفاع نمی کنید چگونه می توانید از خانه دیگران دفاع کنید و با کدام پیشوا و امام پس از من، به مبارزه خواهید رفت؟. (16) از جمله موارد دیگری که حکایت‌گر ادبیات حماسی خطبه‌های حضرت دارد، دعوت مردم به جهاد ـ آن هم با جان و مال خویش ـ است. و نهایت این که، دعا برای لشکریان اسلام و آرزوی پیروزی برای آنان، موارد دیگری از ادبیات حماسی امام علی علیه السلام است که حضرت در لابه‌لای خطبه‌های خویش، این فقرات را بر زبان آورده‌اند. نتیجه این که، تشویق مردم به دفاع از جان و شهر خویش و جهاد با دشمنان خدا و توبیخ مردم کوفه به خاطر فرارشان از صحنه جنگ و همچنین، بهانه‌جویی آنان برای فرار از جنگ، از جمله مواردی هستند که مطرح نمودن آنها باعث شده تا ادبیات حضرت متفاوت‌تر از بقیه موارد باشد.

4 ـ 7. تبلیغی
 

بیان فرایض الهی، (17) تشریع احکام الهی، (18) تاکید براتیان واجبات وترک محرمات، (19) بیان فضائل اخلاقی و ویژگی‌های جامعه اخلاقی، آن هم با لحنی دل سوزانه و مشفقانه، (20) و بیان ده‌ها مورد از آن چه که یک فرد مسلمان بایستی آنها را بفهمد و در زندگی روزمره خویش به کار بندد، حکایت از آن دارد که حضرت در روز جمعه به عنوان مبلّغی دلسوز و درست کار درصدد تبلیغ آموزه‌های دین مبین اسلام و سیره پیامبر صلی الله علیه و آله برآمده‌اند. با توجه به این که بخش اعظم خطبه‌های جمعه و عیدین حضرت، با چنین ادبیاتی بیان گردیده‌اند؛ از این رو، از ذکر موارد مصداقی پرهیز نموده و فقط به ذکر موارد کلی، بسنده می‌کنیم.

نکته
 

پس از ذکر ادبیات خطبه‌ها، اکنون این سؤال به ذهن می‌رسد که سیر ادبیات خطبه‌های حضرت، از اول تا آخر خلافتشان چگونه بوده است؟ در پاسخ این سؤال باید چنین گفت: با توجه به این که حضرت در دورانی زمام امور را به دست گرفت که، جامعه اسلامی بر اثر کج‌سلیقگی زمام‌داران قبلی، با انبوهی از مشکلات سیاسی ـ اجتماعی رو به رو بود؛ از این رو، به طور طبیعی، حضرت در اولین موضع‌گیری رسمی خویش ـ آن هم در اولین خطبه نماز جمعه ـ از چنین وضعیت پیش آمده بر جامعه اسلامی انتقاد کرده‌اند. چنان که قبلاً هم اشاره کردیم، این انتقاد که مقدار قابل توجهی از خطبه را به خود اختصاص داده است، متوجه همه طبقات جامعه، بویژه منافقان است. با این توضیح معلوم گردید که اولین ادبیاتی که حضرت در خطبه‌های خویش به کار برده‌اند، ادبیات انتقادی است. اما با توجه به این که ادبیات اغلب خطبه‌ها تبلیغی و ارشادی است، پر واضح است که چنین ادبیاتی به طور کم و بیش در طول مدت زمام داری آن حضرت ـ البته بیشتر در شهر کوفه ـ به کار گرفته شده است. نکته پایانی این که، اگر خطبه شانزدهم را که در سال 38 هجری ایراد گردیده است، یکی از خطبه‌های آخر زمام‌داری حضرت به حساب آوریم، مشخص می‌شود ادبیاتی که حضرت در آن مقطع به کار بسته، ادبیاتی انتقادی است، چرا که حضرت در آن خطبه از کارشکنی، بی‌وفایی و بی‌مهری کوفیان، به شدت انتقاد نموده است. فقراتی از آن خطبه، بدین قرار است: شما که از خانه خود دفاع نمی کنید چگونه می توانید از خانه دیگران دفاع کنید؟ و با کدام پیشوا و امام پس از من، به مبارزه خواهید رفت؟... سوگند به خدا به آن جا رسیده ام که گفتارتان را تصدیق نمی کنم و به یاری شما امید ندارم و دشمنان را به وسیله شما تهدید نمی کنم. چه دردی دارید؟ دوای شما چیست؟ طب شما کدام است؟ (21)

نتیجه‌گیری و پیشنهادها
 

سخنان و خطبه‌های امام علی علیه السلام از همان آغاز خلافت آن حضرت، مورد توجه عموم مسلمانان، بویژه شیعیان آن حضرت بوده است. در این میان، خطبه‌های جمعه آن حضرت، به دلیل خاصیت ذاتی‌شان، از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار بوده‌اند، زیرا از میان خطبه‌های منسوب به آن حضرت، تاریخ تعدادی از آنها به هفته‌های آغازین حکومت آن حضرت مربوط است. متأسفانه در طول تاریخ، به علل متعددی، جمع‌آوری کامل و تحلیل خطبه‌های آن حضرت، مورد توجه اندیشمندان اسلامی، قرار نگرفته است.
عنصر زمان و مکان در خطبه‌های آن حضرت، جایگاه تعیین کننده‌ای دارند، چرا که بعضی از خطبه‌ها، به طور کامل با در نظر گرفتن مکان و زمان خاصی، ایراد گردیده‌اند. ادبیات خطبه‌ها، کاملا متفاوت از هم بوده، به طوری که ادبیات خاصی را نمی‌توان برای همه خطبه‌ها در نظر گرفت؛ امّا با توجه به این که ادبیات اغلب خطبه‌ها با ادبیات تبلیغی ایراد گردیده شده، می‌توان چنین برداشت کرد که مسائل اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی، برای آن حضرت مهمتر از سائر موضوعات بوده است. اما به جهت غنا‌بخشی و تکمیل شدن مطالعات در این زمینه، نکاتی هم به عنوان پیشنهاد ارائه می‌گردد: 1. به طور یقین، مجموع خطبه‌های جمعه و عیدین امام علی علیه السلام بالغ بر هفده مورد است و می‌طلبد که پژوهش‌های جدی در امر جمع‌آوری خطبه‌ها صورت گیرد. 2. مطالعاتی در رابطه با فقراتی از خطبه‌های جمعه و عیدین امام علی علیه السلام که در لابه‌لای خطبه‌های کتاب شریف نهج‌البلاغه ی ـ آن هم به طور پراکنده ـ نقل گردیده‌اند، صورت گیرد و موارد یاد شده به طور مجزا، تفکیک گردد. 3. در زمینه تحلیل ادبیات خطبه‌ها و موضوعات مشترک خطبه‌های کوفه و مدینه و مسائل مرتبط با آنها، همچنین مقایسه خطبه‌های امام علی علیه السلام، با خطبه‌های پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و خطبه‌های دیگران، بایسته است، پژوهش‌هایی انجام بگیرد.

پیوست ها:
 

جدول شماره (1): بررسی وضعیت خطبه ها:

خطبه:

محل صدور:

مذکور در منابع:

زمان صدور:

وضعیت:

اول

مدینه

شیعه

25 ذی الحجه سال (35 هجری)

ناقص

دوم

مدینه

شیعه

35 هجری

ناقص

سوم

نامشخص

شیعه

نامشخص

کامل

چهارم

بصره

شیعه و اهل سنت

36 هجری

ناقص

پنجم

کوفه

شیعه

نامشخص

ناقص

ششم

کوفه

شیعه

نامشخص

کامل

هفتم

نامشخص

شیعه

نامشخص

کامل

هشتم

نامشخص

شیعه

نامشخص

کامل

نهم

نامشخص

شیعه و اهل سنت

نامشخص

ناقص

دهم

نامشخص

شیعه

نامشخص

ناقص

یازدهم

نامشخص

شیعه

نامشخص

کامل

دوازدهم

نامشخص

شیعه

نامشخص

ناقص

سیزدهم

نامشخص

شیعه و اهل سنت

نامشخص

ناقص

چهاردهم

کوفه

شیعه و اهل سنت

نامشخص

ناقص

پانزدهم

نامشخص

اهل سنت

نامشخص

ناقص

شانزدهم

کوفه

شیعه و اهل سنت

38 هجری

ناقص

هفدهم

نامشخص

اهل سنت

 

ناقص


کتابنامه
ـ اختیار مصباح‌السالکین، میثم بن علی بن میثم بحرانی، تصحیح: محمد هادی امینی، مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، 1366ش.
ـ اختیار معرفه ی الرجال (رجال کشی)، محمد بن حسن طوسی، تحقیق: مهدی رجایی، قم: مؤسسه آل البیت علیهم السلام، 1404ق.
ـ اقبال الاعمال، محمد ابن طاوس، تهران: دارالکتب الاسلامیه ی ، 1349ش.
ـ الأمالی، علی بن بابویه صدوق، قم: بعثت، 1417ق.
ـ الأمالی، محمد بن نعمان مفید، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
ـ بحارالأنوار، محمد باقر مجلسی، بیروت: وفا، 1403ق.
ـ البدایه ی و النهایه ی ، الحافظ ابن کثیر، بیروت: دارالکتب العلمیه ی ، چاپ دوم 1418ق.
ـ البیان والتبین، عمر بن بحر جاحظ، بیروت: دارألاحیاء التراث العربی، 1365ش.
ـ پیکار صفین، نصر بن مزاحم، ترجمه: پرویز اتابکی، تهران: آموزش انقلاب، 1366ش.
ـ تاریخ الأمم والملوک، أبو جعفر محمد بن جریر طبری، بیروت: دارالتراث، 1387ق.
ـ تحف العقول عن آل الرسول، حسن بن علی بن شعبه، بیروت: مؤسسه ی الاعلمی، 1394ق.
ـ تنبیه الخواطر و نزهه ی النواظر، مسعود بن عیسی ورّام، بیروت: دارالتعاریف، بی‌تا.
ـ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن طوسی، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران: صدوق، 1376ش.
ـ جَنّه ی الامانی واقیه ی و جنه ی الایمان الباقیه ی ، تقی الدین ابراهیم بن علی کفعمی عاملی، بیروت: 1398ق.
ـ جنگ جمل، محمد بن نعمان مفید، ترجمه: محمود مهدوی، تهران: انتشارات نی،1383ش.
ـ خلاصه ی الأقوال فی معرفه ی الرجال، حسن بن یوسف حلّی، تحقیق: جواد قیومی، قم: نشرالفقاهه ی ، 1422ق.
ـ الذریعه ی الی تصانیف الشیعه ی ، آقابزرگ تهرانی، بیروت: دارالاضواء، چاپ سوم 1403ق.
ـ رجال ابن داود، تقی الدین بن داود حلّی، تحقیق: محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف: حیدریه ی ،1392ق.
ـ رجال الطوسی، محمد بن حسن طوسی، تحقیق: جواد قیومی، قم: موسسه ی النشر الاسلامی، 1427ق.
ـ رجال النجاشی، احمد بن علی نجاشی، تحقیق: موسی شبیری، قم: موسسه ی النشر الاسلامی، 1427ق.
ـ روش‌های تحقیق در اسناد و مدارک نهج‌البلاغه ی ، محمد دشتی، قم: امام علیه السلام، 1368ش.
ـ زمینه‌های تفکر سیاسی در قلمرو تشیع و تسنن، محمد مسجد جامعی، تهران: المهدی، 1369ش.
ـ سنن ابن ماجه ی ، ابوعبدالله محمد بن یزید القزوینی، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت: دارالفکر، بی‌تا.
ـ شرح نهج‌البلاغه ی ، ابن ابی الحدید، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: دارالکتب العربی، 1415ق.
ـ صحیفه امام علی علیه السلام، محمد علی ایازی، دانشنامه امام علی علیه السلام، تهران: دانش و اندیشه معاصر، 1380 ش.
ـ صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، رسول جعفریان، قم: 1379ش.
ـ طبقات الکبری، محمد ابن سعد، بیروت: درالاحیاء التراث العربی، 1405ق.
ـ العقد الفرید، ابن عبد ربه شهاب الدین احمد، بیروت: دارالکتب العربی، 1420ق.
ـ عوالی اللئالی العزیزیه ی فی الاحادیث الدینیه ی ، ابن ابی جمهور الاحسائی، تحقیق: السید المرعشی و مجتبی العراقی، قم: سیدالشهداء، 1403ق.
ـ الغدیر، عبد الحسین امینی، بیروت: دارالکتب العربی، 1379ق. ـ غررالحکم و دررالکلم، عبد الواحد بن محمد تمیمی آمدی، قم: دفتر تبیلغات اسلامی، 1366ش.
ـ الفهرست، محمد بن حسن طوسی، قم: الفقاهه ی ، 1417ق.
ـ الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، تحقیق: علی اکبر غفاری، دارالتعاریف 1423ق.
ـ کتاب السرایرالحاوی لتحریرالفتاوی، ابن ادریس حلی، قم: 1411ق.
ـ مدارک نهج‌البلاغه ی ، رضا استادی، قم: قدس، 1383 ش.
ـ المراسم العلویه ی فی الاحکام النبویه ی ، حمزه ی بن عبدالعزیز سلّار، بیروت: محسن حسینی، 1414ق.
ـ مروج الذهب، أبو الحسن علی بن الحسین بن علی مسعودی، بیروت: دارالکتب العربی، 1390ق.
ـ مستدرک الوسایل و مسنبط المسائل، نوری، حسین (1320ق)، قم، آل البیت، 1407ق.
ـ مستدرک نهج‌البلاغه ی ، کاشف الغطا، هادی، بیروت: مکتبه ی الأندلس، بی‌تا.
ـ مستدرکات نهج‌البلاغه ی ، علی صدرایی خویی، دانشنامه امام علی علیه السلام، تهران: دانش و اندیشه معاصر، 1380ش.
ـ مصادر نهج‌البلاغه ی واسانیده، عبدالزهرا حسینی، بیروت: دارالاضواء، 1405ق. ـ مصباح المتهجد وسلاح المتعبد، محمد بن حسن طوسی، تصحیح: اسماعیل انصاری، بی‌تا.
ـ مقدمه ابن خلدون، عبدالرحمن ابن خلدون،ترجمه: محمد پروین گنابادی، فرهنگی، 1366ش.
ـ من لا یحضره الفقیه، علی بن بابویه صدوق، تصحیح: شمس الدین محمدجعفر، بیروت: دارالتعاریف، 1411ق.
ـ نهج البلاغه ی الثانی، جعفر حائری، ایران، مؤسسه دارالهجره ی ، 1368ش.
ـ نهج‌البلاغه ی ، محمد بن حسین رضی، ترجمه: محمد دشتی، قم: امام علی علیه السلام.
ـ نهج‌السعاده ی فی مستدرک نهج‌البلاغه ی ، محمد باقر محمودی، بیروت: مؤسسه ی الاعلمی، 1397ق.
ـ وسایل الشیعه ی الی تحصیل مسائل الشریعه ی ، محمد حر عاملی، بیروت: دارالاحیاء التراث العربی، 1403ق.

پی نوشت:
 

*کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث.
** عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات.
1. ترجمه نهج البلاغه، خطبه 13.
2. چنان که قبلاً اشاره کردیم، بعضی از مورخان تاریخ صدور این خطبه را قبل از جنگ جمل دانسته اند و بعضی هم بعد از جنگ.
3. نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، ج3، ص228.
4. مصباح المتهجد، ص752.
5. نهج البلاغه، خطبه 29.
6. شرح نهج البلاغه، ج2، ص113-117.
7. نهج البلاغه، خطبه 29.
8. شرح نهج البلاغه، ج10، ص 163.
9. نهج البلاغه، خطبه 97.
10. همان، خطبه29.
11. همان، خطبه100.
12. نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، ج7، ص96.
13. «... فَراقِبُوا اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اتَّقُوهُ، وَ احْذَرُوا الْمَکْرَ وَ لا تُخادِعُوهُ، وَ تَقَرَّبُوا الَی اللهِ بِتَوْحیدِهِ، وَ طاعهِ مَنْ امَرَکُمْ انْ تُطیعُوهُ، وَ لا تَضِلُّا عَنْ سُبّلِ الرَّشادِ، بِاتِّباعِ اولِئک الَّذینَ ضَلُّوا وَ اضَلُّوا...»(مستدرک نهج البلاغه، ص82).
14. «وَ قالُوا رَبَّنا اِنَّا اطَعْنا سادَتَنا وَ کُبَراءنَا فَاضَلُّونَا السَّبِیلَا رَبَّنا آتِهِمْ، ضِعْفَینِ مِنَ الْعَذابِ» (همان).
15. نهج البلاغه، خطبه 118.
16. همان، خطبه 29.
17. تمام نهج البلاغه، ص343.
18. نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، ج1، ص551.
19. همان، ص545.
20. به عنوان نمونه، حضرت برای تشویق مردم به راستگویی چنین فرموده اند: «وَ اعْلَمُوا انَّ لِسانَ الصِّدقِ یجْعَلُهُ اللهُ لِلْمَرءِ فِی النَّاسِ خَیرٌ لَهُ مِنَ الْمالِ یاکُلُهُ وَ یورَثٌهٌ غَیرَهُ» (محمودی، نهج السعاده، ج3، ص135).
21. تمام نهج البلاغه، ص505.
 

منبع: نشریه علوم حدیث شماره 56
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان