ماهان شبکه ایرانیان

بررسی انیمیشنThe Breadwinner: فیلمی تأثیرگذار درباره‌ی زندگی یک دختر شجاع افغان

به نقل از منتقد هالیوود ریپورتر (Hollywood Reporter)، «نان‌آور» The Breadwinner که بر اساس رمان کودکان نوشته دبورا الیس Deborah Ellis و به تهیه‌کنندگی آنجلینا جولی Angelina Jolie و کارگردانی نورا تومی Nora Twomey ساخته شده است، داستان دختر افغان جوانی را روایت می‌کند که با مشکلات زندگی دست‌وپنجه نرم می‌کند.
فیلم‌های زیادی در مورد کودکان ستمدیده‌ای که از پس مشکلات زندگی برمی‌آیند، ساخته شده است، اما پروانا Parvana این دختر 11 ساله کابلی، دختری قوی است که بازمانده اتفاقات تلخ زندگی است. داستان او همان اندازه که هیجان‌انگیز است، ناراحت‌کننده نیز است. این دختر افغان پس از دستگیری پدرش، برای تهیه مایحتاج خانواده‌، خود را به شکل پسر درمی‌آورد و در شهری که تحت کنترل طالبان است، رفت‌وآمد می‌کند.نورا تومی در اولین تجربه کارگردانی مستقل خود، بعد از همکاری با کارگردان دیگری در انیمیشن Secret of Kells، هیچ نکته ناراحت‌کننده‌ای از زندگی پروانا را از قلم نمی‌اندازد و داستان او را بسیار جذاب روایت می‌کند. او به کمک فیلم‌نامه‌نویس، آنیتا دورون Anita Doron، ریتم داستان اقتباس شده از کتابی نوشته دبورا الیس را از زبان شخصیت کودک آن، حفظ می‌کند و ماجراهای سخت هرروزه پروانا و در کنار آن بازی و سرگرم‌ کردن برادر کوچکش را نمایش می‌دهد.
همکاری آنجلینا جولی با این پروژه مسلماً به شهرت بیشتر این انیمیشن کمک می‌کند. این فیلم به جمع انیمیشن‌هایی با موضوعات جدی و ناراحت‌کننده‌ای مانند «والس با بشیر» Waltz with Bashir و «پرسپولیس» Perspolis پیوسته است و در قالب داستان زیبای خود به موضوعات سیاسی نیز اشاره دارد.
الیس مجموعه کتاب‌های «نان‌آور» را بر اساس مصاحبه‌هایی که با چندین پناه‌جوی افغان که در کمپی در پاکستان زندگی می‌کردند، نوشته است و سازندگان این فیلم نیز با استفاده از موسیقی و خواننده‌های افغان سعی در حفظ حال و هوای کتاب دارند.داستان این فیلم در سال 2001 اتفاق می‌افتد و پروانا (با صداگذاری سارا چاودری Saara Chaudry) معمولاً پدرش نورالله Nurullah (با صداگذاری علی بادشاه Ali Badshah) را هرروز تا بازار محله همراهی می‌کند و پدرش در آنجا به فروش اشیای مختلف و نوشتن و خواندن می‌پردازد. او که قبلاً معلم مدرسه بوده است، همیشه برای دخترش داستان‌های تاریخی تعریف می‌کند، مخصوصاً داستان‌هایی در مورد کشورشان و اشغال آن در قرن‌های مختلف. پروانا معمولاً از شنیدن داستان این اشغالگران، الکساندر بزرگ، چنگیز خان و شوروی، خسته می‌شود؛ اما داستان‌های سیاسی افغانستان، هنگامی‌که طالبان پدرش را به جرم اعتراض به قوانین موجود، بازداشت می‌کند، برایش اهمیت بیشتری پیدا کرد.
خانه کوچکی که پروانا با مادر دل‌شکسته‌اش فاطما Fattema (لارا صادیق Laara Sadiq) و خواهر بزرگ‌ترش ثریا Soraya (شایستا لطیف Shaista Latif) و برادر خردسالش زاکی Zaki، در آن زندگی می‌کنند نیز خود به زندانی برای آن‌ها تبدیل می‌شود. طبق قوانین طالبان، زنان و دختران فقط با همراهی یک مرد حق خارج شدن از خانه را دارند و مغازه‌داران که از شکستن قوانین طالبان واهمه دارند، از فروختن اجناس خود به پروانا اجتناب می‌کنند.اما هنگامی‌که پروانا موهای خود را کوتاه می‌کند و لباس‌های برادر بزرگ‌تر فوت‌شده‌اش سلیمان Sulayman (نورین گولاموس Noorin Gulamgaus) – که ماجرای مرگ او را تدریجی و با جزییات کم در طول فیلم متوجه می‌شویم- را می‌پوشد، با آزادی بیشتری در خیابان‌ها رفت‌وآمد می‌کند. او با دختر دیگری به نام شوزیا Shauzia (سوما چهایا Soma Chhaya) که او نیز خود را به شکل پسر درآورده است، دوست می‌شود. آن دو باهم به فروش چای و انجام کارهای متفرقه مشغول می‌شوند. شوزیا به‌قصد رفتن به‌جایی آرام در کنار دریا از زندگی پردردسر خود فرار کرده است؛ اما در مورد داستان زندگی سلیمان، فیلم‌نامه فقط در چند جا به او اشاره دارد.
لحظه‌هایی از شادی نیز در میان این حجم غم و سختی وجود دارد، مخصوصاً وقتی پروانا به تقلید از پدر، برای برادرش داستان تعریف می‌کند. تومی برای روایت داستان‌های فرعی درون داستان اصلی فیلم، از تغییر استایل انیمیشن استفاده می‌کند. داستان شجاعت کودک داستان در مقابل پادشاه فیل بدجنس، با صدایی متفاوت و با اشکال دایره‌ای و متقارن تصویر شده است.شخصیت اصلی این داستان‌ها پسری است که شجاعت و ویژگی‌های او، ترکیبی از اشتیاق و معصومیت است، به پروانا و شوزیا و همین‌طور به سلیمان و زاکی اشاره دارد. داستان پروانا، نمادی از قدرت و خلاقیت در دنیایی همواره درخطر است. همچنین به امید داشتن در بدترین شرایط و سختی‌ها اشاره دارد. در تمام این مدت، پروانا از تلاش برای دیدن پدر زندانی‌اش دست برنمی‌دارد، حتی اگر فقط برای دادن عصای پدرش که پس از دست دادن یک پا در جنگ با کمک آن راه می‌رفت، باشد. یکی از مشتری‌های بی‌سواد او، رزاق Razaq (کاوا آدا Kawa Ada)، با پروانا همدردی می‌کند و سعی در کمک کردن به او دارد. صحنه‌هایی که او با وجود غم‌ و غصه‌های خود با پروانا همدردی می‌کند، از تکان‌دهنده‌ترین و تأثیرگذارترین لحظه‌های فیلم است.
خطر جنگ و خاطرات تلخش همه جای شهر وجود دارد، وقتی پروانا از صحرایی که تکه‌های تانک‌های جنگی در آن قرار دارد می‌گذرد، آسمان به‌ خاطر حضور وسایل جنگی جدید تیره می‌شود. تومی برخلاف شخصیت اصلی داستانش، با چابکی از صحنه‌های مختلف می‌گذرد، با ترکیب فضای تعلیق با شعر معروف شاعر ایرانی، مولانا، صحنه پایانی تأثیرگذاری را به وجود می‌آورد. در پایان هیچ مشکلی حل نشده است، اما برای لحظه‌ای عشق قوی‌تر از هر بمبی به صدا درمی‌آید.
به نظر منتقد ایندی وایر (indiewire) داستان به‌قدری دور و تعریفش به‌قدری ضروریست که هیچ‌گاه شبیه یک قصه به نظر نمی‌رسد، درواقع فیلمی کوچک از واقعیاتی بزرگ است. از اول تا آخر بیننده را به دنبال خود می‌کشاند و باید به کارگردان اثر برای ترجیح واقعیات به احساسات تبریک گفت. داستان پروانه قلبتان را می‌فشارد اما ناراحتی ناشی از دیدن فیلم و دوست داشتنش در موازات هم حرکت می‌کنند. ممکن است پروانه هرازگاهی موفق شود اما جنگ همچنان ادامه دارد. فیلم نمی‌تواند برایمان پایان خوشی همراه داشته باشد اما ما را با امید رها می‌کند که شاید قوی‌ترین احساس باشد.
منتقد راجر ایبرت (rogerebert) معتقد است که فیلم در توضیح جزییات کم‌کاری کرده است. داستان ممکن است برای خردسالان کمی تیره‌وتار باشد اما احتمالاً کودکان با فکر می‌توانند از آن استفاده بهینه برده و پروانع را در نقش دخترمی قهرمان در مقابله با مشکلات تصویر کنند و از او درس زندگی و شجاعت بگیرند.
یکی از ویژگی‌های کارگردان این اثر مهارتش در توضیح و نمایش مشکلات پیچیده بدون ساده کردن آن‌هاست. ازلحاظ بصری اثر بسیار زیباست و تضاد زیبایی میان داستان پروانا و استفاده از متد ساختی که شبیه انیمیشن‌های کشیده شده با دست هست، وجود دارد. حتی تکه‌هایی از کار هم نوع انیمیشن استاپ موشن را به یاد می‌آورد. ممکن است داستان انیمیشن جای نقد داشته باشد اما ساخت آن بسیار خوب و پروانه‌ی داستان بسیار دوست‌داشتنی و قابل همزادپنداری برای کودکان و بزرگ‌سالان است.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان