رضوانه رضایی: «القای ناامیدی» آفتی است که همه سردمداران نظام به خوبی میدانند که چه بر سر کشور خواهد آورد، از این رو همه بسیج شدهاند و در سخنرانیهایشان نسبت به این آفت هشدار میدهند تا بلکه بتوانند جلوی سرایت آن را بگیرند.
روحانی؛ اولین حلقه از زنجیره امیدواری
حجت الاسلام حسن روحانی را اولین حلقه از زنجیره امیدواری باید دانست. او که خود با شعار تدبیر و امید پا به پاستور گذاشته بود، به رغم همه مشکلاتی که بر سر راه دستیابی به اهداف دولت یازدهم وجود داشت، هیچگاه این واژه از زبانش نیفتاد تا همچنان کشور، مردم و بخصوص جوانان را به وجود آیندهای روشن امیدوار نگه دارد.
با این حال، حسن روحانی هرچقدر هم که بر طبل امیدواری میکوفت بازهم روزهای سختی را بخصوص در دوران مذاکرات هستهای ایران سپری کرد؛ روزهایی که عدهای عزم خود را جزم کرده بودند تا به مردم بگویند آنچه را که در پی رسیدن به آن هستند سرابی بیش نیست.
با عبور از آن دوران که کمتر پیوندی میان مخالفان و منتقدان حسن روحانی با دولت برقرار بود، حالا باز هم رییسجمهور پا پیش میگذارد تا هرگونه یاس و ناامیدی را از میان بردارد. روحانی در جدیدترین سخنرانی خود اعلام کرد: «برخی به بهانه مخالفت با دولت به امید و آینده ملت ضربه میزنند که البته این اقدامات بر مبنای کمعقلی و کمبود عقل است وگرنه مخالفت با دولت معنایی ندارد. مبارزه با دولت به معنای مبارزه با منافع ملی و ضربه زدن به امید و اعتماد مردم است.» (اینجا)
هرچند این بخش از سخنان روحانی به مذاق خیلیها خوش نیامد اما حاکی از آن است که به زعم رئیس جمهور «مخالفان دولت» قدم در راه ناامیدی ملت گذاشتهاند.
رسانهها یاری کنند
اما این تنها روحانی نیست که به القای حس ناامیدی در جامعه شکایت دارد. در میان سایر دولتمردان هم سخنورانی هستند که در تایید صحبتهای رییس دولت، خودشان نسبت به حس ناامیدی که در کشور از سوی برخی در حال شکلگیری است، هشدار دهند. اسحاق جهانگیری یکی از این افراد است که البته در قالب توصیه عنوان میکند: «یکی از شاخصهای توسعه میزان شادی و امید به زندگی در جوامع است. امیدواریم صدا و سیما و رسانهها کمک کنند و شادی و نشاط در جامعه جریان پیدا کند.» (اینجا)
هرچند جهانگیری مستفیما انگشت اشاره خود را به سوی رسانهها نمیگیرد اما میداند که ضعف کار کجاست که برطرف کردن آنها را طلب کمک میکند.
دولتمردان که از مدتها پیش رسانهها -البته از یک طیف خاص- را در جبهه مخالف خود میدیدند و جلودار آنان را رسانه ملی معرفی میکردند، الان هم این رسانه را مهمترین عامل پمپاژ ناامیدی در جامعه می دانند. معصومه ابتکار معاون رئیس جمهوری در امور زنان در این باره میگوید: جریانی عمدا برای ناامید و مأیوس کردن مردم دارد فعالیت میکند، در واقع میخواهد با دادن خبرهای بد یک فضای بیاعتمادی را ایجاد و تشدید کند. روی این باید کار کنیم، رسانهها مخصوصا رسانه هایی که پشتیبان رأی مردم و در انتخابات با رأی اکثریت همسو بودند خیلی باید تلاش کنند که این فضا را بشکنند. (اینجا)
فضاسازیهای کاذب رسانهای
محمود واعظی رییس دفتر رییس جمهوری هم «رسانه»ها را مورد انتقاد قرار داد و آن را یکی از عوامل القاکننده ناامیدی دانست. او با اظهار تاسف از اینکه عدهای به قیمت ناامید ساختن مردم، نادیده انگاری دستاوردها و القای ناکارآمدی نظام به مخالفت سیاسی و فضاسازیهای کاذب رسانهای روی آورده اند، گفت: انتقاد به روش ها و تصمیمات به اصلاح و بهبود وضع موجود منجر می شود اما مخالفت با هدف زمینگیر کردن دولت و رها شدن امور مردم و ناامید کردن مردم از آینده کشور و نظام انجام میشود که بیتردید مورد پسند هیچ کدام از جریان ها و گروهها و طیفهای سیاسی درون نظام نیست. (اینجا)
افعال و گفتار برخی مسئولان!
اما این تنها دولتمردان دوازدهم و حامیان آنها نیستند که نگران پدیدهای بنام «ناامیدی» باشند. حجت الاسلام ابراهیم رییسی که روزی در قامت رقیب حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری حضور داشت و در جهت کاملا متفاوت با او حرکت میکرد، همصدا با رییس دولت دوازدهم لب به انتقاد گشود و گفت: متأسفانه کشور گرفتار برخی مسئولانی است که گاهی با گفتار، موضعگیریهای نابجا، افعال و ترک فعلهای خود در جامعه القاء ناامیدی و یأس میکنند. (اینجا)
هرچند رییسی نامی از فردی نمیبرد و تنها به کلی گویی اکتفا میکند اما بعید نیست که منظور او محمود احمدینژادی باشد که مدتهاست در نقش اپوزیسیون ظاهر شده و با هر مسالهای که در کشور پا میگیرد مرثیهسرایی میکند.
فتنه ناامیدی
چهره دیگر از جناح رقیب که هم صدا با دولتمردان شده سعید جلیلی است. او که پس از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم دست به تشکیل دولت در سایه زده است، از جمله کسانی است که در مقام انتقاد از القا کنندگان ناامیدی درآمده و هم زبان با دولتمردان عنوان میکند: امروز میبینید که سعی میشود فضایی ایجاد کنند که اصلاً انگار هیچ موفقیتی در کارنامه نظام جمهوری اسلامی وجود نداشته است. میخواهند کیلومتر موفقیتهای انقلاب را صفر بکنند. فضا را طوری درست میکنند پر از یأس و ناامیدی شود که بعد برخی که گویند اصلاً چرا انقلاب کردیم؟ این فتنه است. (اینجا)
روی سخن مسئولان با کیست؟
هرچند جان کلام مسئولان این روزها یکی است اما، هنوز هیچکدام مرجع مشخصی را به عنوان مخاطب خود انتخاب نکرده و در مورد آن به توافق نرسیدهاند. از حسن روحانی گرفته که منتقدان دولت را بدون دادن آدرس سر راستی مسبب این قضیه میداند، تا ابراهیم رییسی که برخی از مسئولان را مجری این پروسه مینامند. تا آنجا که به قول حمیدرضا ترقی، «مردم نمیدانند یقه چه کسی را بگیرند؟»
البته نباید فراموش کرد که روی سخن بسیاری از آنان رسانهها هم هستند که پرمخاطب ترینشان یعنی رسانه ملی تاکنون کمترین حمایت را از دولت حسن روحانی داشته و اکثر اقدامات چند ساله آن را به هیچ انگاشته. البته اخیرا برخی سیاسیون عنوان کردهاند که القاگران ناامیدی بعید نیست که از بدنه خود دولت باشند. (اینجا)
اما چه منتفدان بذر ناامیدی را بپاشند، چه برخی از مسئولان در خطابههای خود وضعیت بغرنجی را ترسیم کنند و چه صدا و سیمایی که روی یاس و ناامیدی را سفید کرده است عامل اصلی بروز چنین پدیدهای باشد، باز هم جای شکرش باقیست که مسئولان کشور را به واکنشهای مشابهی واداشته است. البته این مشابهتها تنها به این دلیل است که مسیر انتهایی ناامیدیها ضربه به یک دولت خاص و یا جناح مشخص سیاسی نیست بلکه این کلیت نظام است که با چنین پدیدهای متضرر خواهد شد.
27215