روزنامه هفت صبح - علی هادی زاده: معاون رئیس جمهور به تازگی در محافل مختلف از ایجاد اشتغال برای 950 هزار نفر حرف زده است. عددی نفرین شده که به نظر می رسد حالا حالاها شاهد محقق شدن آن نباشیم. این اتفاق تاثیرات مختلفی روی جامعه بیکاران ما گذاشته است و در مدت 10 سال باعث شده بسیاری از رفتارهای جامعه جویندگان کار تغییر کند؛ از روش های پیدا کردن کار گرفته تا مهاجرت برای کاریابی و البته خوداشتغالی.
در میان همه این روش ها به نظر می رسد ایرانی ها روز به روز بیشتر به دنبال دورزدن موانع هستند و می خواهند راحت تر و سریع تر به کار برسند. از کاهش نرخ خوداشتغالی گرفته تا افزایش آدم هایی که می گویند اصلا به کار نیاز ندارند. در این میان یک حقیقت بیشتر از همه به چشم می آید؛ با وجود تمام راه های جدید، با اختلاف زیاد هنوز بیشتر مردم از طریق آشنایان و دوستان خود کار پیدا می کنند. این مسئله نه تنها در ایران بلکه در خارج هم تا حدودی شایع است ولی نه به این اندازه. در خارج از کشور کاریابی از طریق ارتباطات معمولا مقام سوم یا چهارم را دارد و میزان آن نیز کم است.
در مقام اول هم آژانس های کاریابی و بعد شبکه های اجتماعی مخصوص کاریابی مثل لینکدین قرار دارند. ولی در ایران داستان برعکس بوده و افراد همچنان به کمک دوستان و آشنایان خود چشم دارند. برای این که بدانید فرهنگ بیکاران ما چقدر دستخوش تغییر شده است و برای پیدا کردن به سراغ چه روش هایی می روند، نگاهی به آمارهای رفتاری قشر بیکار انداخته ایم تا ببینیم با چه طرز تفکری سر و کار داریم. از طرفی آمارهای کسانی که به دنبال کار نیستند را نیز بررسی کرده ایم تا ببینید چه میزان از پیدا کردن کار ناامید شده و برای چند ماه بیکار مانده اند.
چند درصد به خاطر کار مهاجرت کرده اند؟
آنهایی که در استان های پرجمعیت و به خصوص مراکز استان ها زندگی می کنند حتما با پدیده افراد مهاجری که به دنبال کار می گردند رو به رو شده اند. شاید به نظر شما تعداد این افراد بسیار زیاد باشد ولی اگر نگاهی به آمار مهاجرت بیندازیم متوجه می شویم که از میان کل دلایل مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، بحث کاریابی درصد زیادی به خود اختصاص نداده است. با این حال نمی تواند از روند رو به افزایش این مسئله چشم پوشی کرد.
طبق آخرین آمار حدود 9.7 درصد از شهرنشین ها و 8.4 درصد از روستایی ها به خاطر پیداکردن کار مهاجرت کرده اند. از طرفی حدود 8.8 درصد شهرنشین ها و 6.43 درصد روستایی ها کار داشته اند ولی برای پیدا کردن یک کار بهتر مهاجرت کرده اند. در مجموع می توان گفت حدود 18 درصد ایرانی ها برای پیداکردن کار به جای دیگری مهاجرت کرده اند. این در حالی است که حدود 50 درصد از افراد دلیل مهاجرت خود را پیروی از خانواده اعلام کردهاند. حال این که دلیل مهاجرت خانواده در سال های قبل چه بود را نمی توان دقیق مشخص کرد. ولی با توجه به آمارها احتمالا این نیز بی ارتباط با کاریابی نبوده است.
به طور متوسط چند ماه باید دنبال کار بگردیم؟
نتیجه یک بررسی میدانی از اجرای طرح آمارگیری نیروی کار کشور نشان می دهد از تعداد کل بیکاران مرد و زن 10 ساله و بیشتر کشور، بیش از 33 درصد 19 ماه و بیشتر بیکار بوده اند. طولانی بودن دوره بیکاری و جست و جو برای شغل در یک دوره حدود دو ساله می تواند نتایج بسیار زیان باری برای جامعه به همراه داشته باشد. اولین آسیب بالا بودن دوره انتظار برای ورود به بازار کار این است که بدانیم حفظیات و داشته های تئوری جوان فارغ التحصیل دانشگاهی درگیر بیکاری (به شرط کارآمد بودن در بازار کار)، در یک دوره نسبتا طولانی جست و جوی کار کاملا فراموش خواهد شد و متاسفانه کارجویانی که چنین شرایطی را سپری می کنند،
در زمان ورود به بازار کار تنها چیزی که از دوره تحصیل خود به یاد می آورند همان مدرک کاغذی دانشگاهی است. در مورد زنان وضعیت به مراتب بدتر از مردان است و درصد زنانی که بیش از 19 ماه منتظر یک شغل مانده اند، 14 درصد بیشتر است. به دلیل وجود نداشتن مکانیزم های سنجش دقیق کارجویان، قرار گرفتن افراد بسیاری در پست ها و مشاغلی که اساسا توان انجام آن را ندارند، در نظر گرفتن مسائلی غیر از مهارت و تخصص افراد در پذیرش کارجویان از سوی برخی بخش ها و مسائلی از این دست باعث شده تا امروز کارجویان ایرانی اولین راه جست و جوی شغل را نه آزمون با شرایط برابر رقابت برای همه و نه عرضه مهارت و توانمندی های خود، بلکه پرس و جو از دوستان و آشنایان قرار دهند.
از چه راهی دنبال کار می گردیم؟
از چه روشی به دنبال کار می گردید؟ از طریق سایت ها و آژانس های کاریابی یا روزنامه و تماس با کارفرما؟ جواب این که از چه روشی بیشتر به دنبال کار می گردیم بسیار ساده است؛ دوستان و آشنایان. در حال حاضر، حدود 35 درصد کل جست و جوی شغل و در عین حال ورود به بازار کار کشور از طریق پرس و جو از دوستان و آشنایان انجام می شود. دومین راهکار همان روش قدیمی درج آگهی یا پیداکردن کار از طریق آگهی های استخدامی چاپ شده در روزنامه است. در کنار این، ثبت نام افراد جویای کار در مراکز کاریابی کشور نیز سومین راهکاری است که افراد برای جست و جوی شغل بر می گزینند.
درج آگهی و یا مطالعه آگهی های استخدامی مندرج در روزنامه ها و مجلات و تماس با کارفرما نیز راهکارهای دیگری هستند که از سوی کارجویان مورد استفاده قرار می گیرد. به صورت کلی، 33.1 درصد زنان و 36.7 درصد مردان از طریق دوستان و آشنایان به دنبال کار می گردند. این مسئله در سال 90 و 91 نزدیک به 40 درصد بوده است ولی طی سال های اخیر یا به خاطر سخت تر شدن شرایط کاری یا به دلایل پیدا و پنهان دیگری میزان پارتی بازی در ایران کمتر شده است و طی پنج سال حدود پنج درصد کمتر شده است. در عین حال روش های دیگری مثل، ثبت نام افراد جویای کار در مراکز کاریابی کشور افزایش پیدا کرده است.
در بخش کسانی که با کارفرما برای پیدا کردن کار تماس می گرفته اند نیز یک تغییر جالب را شاهد هستیم. این روش در سال 90 بسیار پرطرفدار بوده ولی در سال 92 استقبال از آن بسیار کم می شود. ولی بعد از آن دوباره این روش محبوب شده و اکنون میزان کسانی که از این طریق به دنبال کار می گردند به حدود 14 درصد رسیده است. نکته جالب اینجاست که این روش، بیشتر مورد علاقه مردان است در حالی که روش مورد علاقه زنان بعد از پرس و جو از آشنایان، رفتن به سراغ آگهی های استخدامی است. در ضمن زنان بیشتر از مردان در آزمون های استخدامی دولتی و آژانس های کاریابی حضور داشته و کمتر دوست دارند به کارفرما زنگ بزنند.
چقدر خودمان به دنبال ایجاد کار رفته ایم؟
همیشه دنبال کار گشتن به دنبال کارمندی نیست. برای خیلی افراد به خصوص نسل جدید به نظر می رسد تعریف کار بیشتر به صاحبکار شدن نزدیک است تا کارمند شدن. احتمالا حدس می زنید که از سال 90 تاکنون تعداد افراد بیشتری به سراغ کارسازی رفته اند تا کاریابی، ولی در حقیقت و طبق آمار کاملا در اشتباهید. طبق آخرین آمار تنها حدود 6.5 درصد از جمعیت بیکار کشور به دنبال منابع مالی و امکانات برای شروع فعالیت خوداشتغالی بوده اند. این 6.5 درصد برآورد عددی 7.6 درصدی برای مردان و 4.4 درصدی برای زنان در این بخش است.
از طرفی تنها 1.6 درصد از افراد بیکار کشور به دنبال جاز کسب بوده و برای پروانه کار تقاضا دادهاند. بخواهیم از عقب تر به موضوع نگاه کنیم در مجموع حدود هشت درصد جمعیت کشور به دنبال خوداشتغالی هستند و بقیه به دنبال استخدام شدن می گردند. حتی با وجود رشد استارتاپ ها این روند از سال 90 تاکنون تقریبا بی تغییر مانده است و حتی از سال 93 تاکنون حدود یک درصد کاهش داشته است.
چرا بعضی افراد به دنبال کار نمی گردند؟
این گونه نیست که همه جمعیت بیکار ایران به دنبال کار باشند. بسیاری به دلایل مختلف اصلا به دنبال کار نمی گردند برای این که دقیقا بفهمیم چرا عده ای به دنبال کار نیستند و کلا پای خود را از این فرآیند بیرون کشیده اند به سراغ آمارهای سال 84 تا 95 رفتیم تا ببینیم مشکل کار در کجاست. مهم ترین دلیل افرادی که اصلا به دنبال کار نمی گردند مسئولیت های شخصی یا خانوادگی است. مسئله ای که از سال 84 تاکنون بسیار بیشتر شده است و از حدود 60 درصد به حدود 80 درصد در سال 95 رسیده است.
دلیل دوم کسانی که به دنبال کار نیستند اشتغال به تحصیل و یا آموزش است. مسئله ای که برخلاف بحث مسئولیت های شخصی یا خانوادگی، روندی کاهشی داشته است و از حدود 50 درصد به 45 درصد رسیده است. در مقام سوم کسانی وجود دارند که از انجام کار بی نیاز هستند و از سال 84 تاکنون بسیار بیشتر شده اند و از حدود پنج درصد به حدود 15 درصد رسیده اند. در مقام چهارم هم کسانی وجود دارند که به خاطر بیماری، ناتوانی جسمی موقت و بارداری به دنبال کار نمی گردند و میزان آنها هم تقریبا مشابه افراد بی نیاز از کار است.
البته درصد آنها طی این 10 سال کمی کمتر شده است. در آخر این جدول با یک مورد بسیار عجیبی رو به رو می شویم که هرچند میزان کمی دارد ولی در نوع خود جالب توجه است. حدود دو درصد افراد به خاطر دل سرد شدن از جست و جوی کار و ناامید شدن از پیدا کردن کار دیگر به دنبال کار نیستند. میزان این افراد هم در سال 84 نزدیک به صفر بوده است ولی با روندی رو به رشد، هر سال در حال افزایش هستند.