ماهان شبکه ایرانیان

حضور آقای گل فوتسال در خبرگزاری مهر؛

جاوید: مربیان ما باید به برزیل و اسپانیا بروند

بازیکن تیم ملی فوتسال ایران با بیان اینکه حسرت ادامه ندادن فوتبال را می‌خورد، از نبود شایسته سالاری در فوتسال گلایه کرد و گفت: از کفاشیان انتظار ندارم حرفهایم را تایید کند.

جاوید: مربیان ما باید به برزیل و اسپانیا بروند

مهدی جاوید یکی از بازیکنان کلیدی تیم ملی فوتسال ایران و آقای گل دو فصل اخیر لیگ برتر فوتسال با حضور در خبرگزاری مهر، صحبتهای مفصلی را درباره دوران حضورش در فوتسال مطرح و تاکید کرد که در فوتسال شایسته سالاری وجود ندارد. جاوید با بیان اینکه بعضی از عناوین در فوتسال «من درآوردی» است، امکانات تیم ملی در جام جهانی را فاجعه بار دانست و بر لزوم اعزام مربیان لیگ برتر به کشورهای برزیل و اسپانیا تاکید کرد.

بخش هایی از گفتگوی جاوید و سپس مشروح این مصاحبه در ذیل می آید. همچنین بخشی از گفتگوی جاوید درباره موضوعات فرهنگی از جمله تماشای فیلم و کتاب خواندن در مصاحبه های ویژه نوروزی منتشر خواهد شد.

* فوتبالم بهتر از فوتسال بود
* در فوتبال می ماندم قطعا به تیم ملی می رسیدم
* وقتی فوتبال می بینم حسرت می خورم که چرا ادامه ندادم
* به گذشته برگردم شاید به فوتسال نیایم
* نمی توانم در فوتسال تمام توانایی هایم را نشان بدهم
* استرس زیادی داشتم که چطور به اردوی تیم ملی بروم
* مرا به خاطر تیم پاس مسخره می کردند
* دنبال تقلید کردن نبودم
* بیشتر طرفدار استقلال هستم تا پرسپولیس
* امکانات تیم ملی در جام جهانی فاجعه بود
* وقتی به برزیل خوردیم فیفا بلیت برگشت را برای ایران گرفت!
* مربیان لیگ فوتسال باید به اسپانیا و برزیل بروند
* فوتسال یک روزِ خوش ندارد
* افتخاری بین ملی پوشان محبوب بود
* شمسایی گفت باورم نمی شود بازیکن آزاد هستی
* ممکن است تصمیم عجیب و غریبی بگیرم
* پیشنهاد چین خیلی خوب است
* از کفاشیان انتظار ندارم حرفهایم را تایید کند
* سیب زمینی های چین تایپه هم قابل خوردن نبود!
* با جوایز من‌درآوردی می خواهند همه را راضی نگه دارند
* از امثال من در فوتسال حمایت نمی شود
* هیچ عید نوروزی به من خوش نگذشته است
* شما که پشت میزتان بودید؛ چطور بهترین بازیکن را انتخاب کردید؟

* خبرگزاری مهر - اگر بخواهید این مصاحبه را خودتان شروع کنید، به عنوان اولین سئوال چه چیزی می پرسید؟

- مهدی جاوید: با این سئوال می کنم که سال 96 چطور گذشت. امسال چه برای من و چه برای فوتسال ایران اتفاقات خوبی افتاد و مثل سال 95، خوب بود. این دو سال، سال شکوفایی فوتسال ما بود. برای من هم چه از نظر باشگاهی و چه از نظر ملی اتفاقات خوبی رخ داد. با باشگاهم نایب قهرمان لیگ و آقای گل مسابقات شدم. در تیم ملی هم عنوان قهرمانی بازی های داخل سالن آسیا و جام ملتهای آسیا را از آن خود کردیم. همچنین در تورنمنت اصفهان هم قهرمان شدیم. به لحاظ ورزشی، سال خوبی داشتم.

* آیا برای سال 97 هم انتظار ادامه این موفقیت ها را دارید؟

- سال گذشته همه می گفتند این بهترین دوره و سال برای مهدی جاوید است ولی خودم اعتقاد داشتم می توانم بهتر شوم. برای همین سال 96 بهتر از 95 شد هرچند سختی آن هم زیاد است. دنبال این هستم که سال 97 هم بهتر از 96 باشد.

* نحوه حضور شما در فوتسال جالب است. چرا باوجود اینکه علاقه شدیدی به فوتبال داشتید و در این رشته هم شغول بودید، وارد فوتسال شدید؟

- من از 6 یا 7 سالگی از زمین های خاکی مشهد فوتبال را شروع کردم. به گفته همبازی ها و مربیانم، فوتبالم سطح خوبی داشت. زمانی که در تیم فوتبال شهرداری مشهد بودم، یک روز حمید بی غم مربی تیم های پایه فوتسال علم و ادب از من خواست به تمرینات این تیم بروم. در آن مقطع، حسین شمس سرمربی بزرگسالان علم و ادب بود. بی غم به من گفت یک جلسه سر تمرین تیم جوانان بیا؛ چون حسین شمس می خواهد بازی تو را ببیند. آن موقع شرایط خوبی در فوتبال داشتم و تازه در این رشته پخته شده و راهم را پیدا کرده بودم. بی غم اصرار کرد که یک جلسه تمرین با ما داشته باش. من هم رفتم و حسین شمس تمرینم را دید. آقای شمس همان موقع گفت که از فردا سر تمرین تیم بزرگسالان علم و ادب حاضر شوم. تا آن موقع حسین شمس را فقط از تلویزیون دیده بودم و از این بابت خوشحال بودم چون علم و ادب، 5، 6 بازیکن ملی پوش داشت. این اتفاق خوبی بود که برایم افتاده بود.

از سوی دیگر بحث خدمت سربازی ام هم مطرح بود. چندماه در علم و ادب بازی کردم و بعد از آن بدون مشورت با کسی، تصمیم گرفتم به خدمت سربازی بروم. حسین شمس گفت فعلا برای خدمت دست نگه دارم و با دانشگاه رفتن، چند سال خدمتم را به تعویق اندازم ولی با خودم گفتم بهتر است اول به خدمت بروم تا اینکه بخواهم سه چهار سال با ترس بازی کنم. برای همین بعد از 6 ماه فوتسال بازی کردن، به خدمت سربازی رفتم و در این دوران، دوباره فوتبال بازی کردم.

* محل خدمت شما کجا بود؟

- در بیرجند خدمت می کردم و همان جا به فوتبال برگشتم. از این اتفاق خیلی خوشحال بودم. سال اول با تیم بیرجند قهرمان ارتش های ایران شدیم و برای تیم نیروی زمینی تهران که در لیگ دسته اول بازی می کرد، انتخاب شدم ولی امیر پادگان اعلام کرد خودمان به تو نیاز داریم و اجازه جدایی به من نداد. در سال بعد هم برای تیم ارتش ها انتخاب شدم ولی خدمتم تمام شده بود.

* چطور شد که دوباره به فوتسال بازگشتید؟

- من با علم و ادب مشهد قرارداد داشتم و بعد از خدمت، دوباره باید به این تیم می رفتم. همان موقع از تیم های لیگ دسته اولی فوتبال مثل مس سرچشمه که لیگ برتری هم شد، پیشنهاد داشتم ولی مدیرعامل علم و ادب گفت ما دو سال منتظرت بودیم و رضایتنامه نمی دهیم. وقتی هم به فوتسال برگشتم و فوتبال را کنار گذاشتم، خیلی از مربیان و دوستانم گفتند اشتباه می کنی و با این تصمیم به خودت ضربه می زنی.

* در پست مهاجم بازی می کردید؟

- بله، شرایطم هم خیلی خوب بود. من از بچگی خودم را در پیراهن تیم ملی فوتبال می دیدم نه فوتسال ولی در نهایت لباس فوتسال را پوشیدم. به اعتقاد مربیانم، اگر فوتبال را ادامه می دادم، قطعا ملی پوش می شدم. این نظر خودم نیست بلکه نظر همبازی ها و مربیانم بود.

* چرا فکر می کنید در فوتبال هم به تیم ملی می رسیدید؟

- در کل، فوتبال بازی کردن راحتتر از فوتسال است چون در فوتبال فضای زیادی دارید و می توانید توانایی هایتان را نشان بدهید. در فوتسال به خاطر کمبود فضا باید قبل از آنکه توپ به شما برسد، تصمیم بگیرید. وقتی فوتبال می بینم حسرت می خورم که چرا ادامه ندادم. این شاید جزو حسرتهایم باشد.

* اگر به گذشته بازگردید، آیا همان فوتبال را ادامه می دادید؟

- نمی توان به صورت قطعی حرفی زد. شاید اگر فوتبال بازی می کردم، مصدوم می شدم. اگر بخواهیم همه چیز را در شرایط نرمال ببینیم، اگر به گذشته برمی گشتم شاید به فوتسال نمی آمدم. هرچند که اتفاقات خوبی هم در فوتسال برایم افتاده است.

* یعنی از نظر مالی و پول دریافتی دوست داشتید در فوتبال بمانید؟

- خیر، اصلا. خودم احساس می کنم یکسری توانایی دارم که فقط می توانم در فوتبال نشان بدهم. مثلا در فوتسال نمی توانم پاس «تو در» بدهم یا مثلا پاس 30 متری. یکسری توانایی هست که به خاطر محیط کوچک فوتسال نمی توانم بروز بدهم و همیشه برایم خاطره می ماند. الان در فوتسال می گویند جاوید خیلی خوب پاس گل می دهد. در فوتبال هم همینطور بود. همیشه به کسانی که کنارم بازی می کردند، خوب پاس می دادم ولی فوتسال محدود است و توانایی های من هم محدود مانده است.

* بعد از علم و ادب به کدام تیم ها رفتید؟

- بعد از علم و ادب به فولادماهان رفتم که این تیم هم به خاطر اختلافات بین کمیته فوتسال و باشگاه منحل شد. یکسال به تیم شهید منصوری رفتم و بعد از آن 4 سال در گیتی پسند بازی کردم.

* وقتی برای اولین بار به تیم ملی دعوت شدید چه احساسی داشتید؟

- آن موقع بازیکن تیم علم و ادب بودم. اولین باری که به تیم ملی دعوت شدم، تیم ملی برای بازی با اسلوونی در اصفهان اردو داشت. استرس زیادی داشتم که چطور به اردوی تیم ملی بروم. در آن تیم، بازیکنانی حضور داشتند که چند سال ثابت بودند و به لحاظ فنی و سابقه، جزو بزرگان فوتسال محسوب می شدند. من آدم خجالتی بودم و تنها کسی هم که جدید دعوت شده بود، من بودم. به خاطر همین هم خجالت می کشیدم و نگران بودم که برخورد اولیه با سایر ملی پوشان چطور است. وقتی وارد هتل شدم، وحید شمسایی اولین نفر مرا دید و آنقدر برخورد خوبی داشت که تمام استرسم از بین رفت. بعد از آن هم محمد طاهری عزیز با من برخورد خوبی داشت و همین باعث شد تا خیلی زود در تیم ملی جا بیافتم. بعد از آن زمان به صورت مستمر در تیم ملی بودم.

* اولین گل ملی را چه زمانی به ثمر رساندید؟

- با تیم ملی در تورنمنت چین که پاس آن گل را هم وحید شمسایی به من داد و آن بازی هم خاطره انگیز شد.

* در مصاحبه ای گفته بودید که وحید شمسایی را خیلی دوست داشتید و او را دنبال می کردید. آیا این علاقه به شمسایی بعد از حضور در فوتسال ایجاد شد یا حتی زمانی که فوتبال بازی می کردید، شمسایی الگوی شما بود؟

- از دوران کودکی تمام رشته ها را به صورت جدی دنبال می کردم. هم لیگ های اروپایی فوتبال، هم بسکتبال NBA که گاهی برای تماشای مسابقات فینالش ساعت 4 صبح بیدار می شدم و هم رشته های دیگر. زمانی که سن و سالم کم بود، وحید شمسایی در تیم ملی فوتسال بازی می کرد و چون گلزن بزرگی بود، دوستش داشتم؛ آن هم در حد یک هوادار چون خودم فوتبال بازی می کردم و ارتباطی با فوتسال نداشتم. زمانی هم که به فوتسال آمدم، سه هدف داشتم. اول پوشیدن پیراهن تیم ملی، دوم گرفتن لباس وحید شمسایی و سوم بازی در فینال جام جهانی فوتسال. من سال 2011 لباس شمسایی را گرفتم و با افتخار آنرا در اتاقم نصب کردم. هنوز هم این پیراهن را دارم.

* ماجرای طرفداری شما از تیم پاس تهران هم جالب است. چه شد که به تیم پاس وابسته شدید؟

- واقعا طرفداری ام از پاس عجیب بود. 7 سالم بود که به شدت طرفدار این تیم شدم. مثل هواداران استقلال و پرسپولیس که با باخت و برد تیم هایشان حالشان بد و خوب می شود، من هم نسبت به پاس این احساس را داشتم. همیشه مرا به خاطر طرفداری از تیم پاس مسخره می کردند. در هر جمعی، می پرسیدند چه کسی استقلالی یا پرسپولیسی است. وقتی می گفتم من طرفدار پاس هستم، می گفتند این پسر دیوانه است! خودم را در هر اتفاق خوب و بد پاس شریک می دیدم. البته وقتی پاس به همدان رفت، دیگر آنرا دوست نداشتم.

* دقیقا مجذوب کدام ویژگی پاس شده بودید؟ بازیکنان، باشگاهداری، مربیان یا ...؟

- نمی دانم. از زمانی که ابراهیم قاسمپور مربی - بازیکن پاس بود طرفدار این تیم شدم؛ با کاپیتانی مارکار آقاجانیان، حاج اسبویی، جان ملکی، هاشم حیدری و ... تمام بازیکنان پاس را می شناختم و با آنها زندگی می کردم. بهترین خاطره ام هم قهرمانی پاس به مجید جلالی بود؛ بدترینش هم قهرمان نشدن پاس در روز آخر رقابت با استقلال تهران. یک روز کورش برمک را در اردوی تیم ملی فوتسال دیدم. می خواستم به او بگویم شما یکی از بدترین خاطرات زندگی ام را رقم زدید. یک سال تیم کشاورز با 5 گل تیم پاس را شکست داد و هر 5 گل را برمک زد. به کسانی که در تیم پاس بازی کرده اند، یک نگاه دیگر دارم نفراتی مثل جواد نکونام، خداداد عزیزی، آرش برهانی، میلاد میداوودی و نفرات دیگر. اینها خیلی برایم عزیز هستند.

* الگوی فوتبالی شما چه کسی بود؟

- زمانی که سن و سالم کم بود، یکی از مربیان محلی از بچه های تیم خواست الگوهایشان را روی کاغذ بنویسند. همه بازیکنان تیم، نام نفراتی مثل احمدرضا عابدزاده، علی دایی، کریم باقری، مهدی مهدوی کیا، حمید استیلی و بازیکنانی از این دست را نوشتند. من روی کاغذ نوشتم جواد نکونام. نکونام آن موقع تازه به پاس آمده بود و 19 سال داشت. شاید خیلی از دوستانم او را نمی شناختند. مربی همان تیم بعد از 10 سال به من گفت برگه ات را نگه داشته ام.

* از بازیکنان و تیم های خارجی طرفدار چه کسانی هستید؟

- من عاشق دل‌پیرو هستم. تیم یوونتوس را هم مثل پاس دوست داشتم. همیشه سر تیم یوونتوس مرا اذیت می کردند. یکی از برادرانم طرفدار آث میلان بود و دیگری طرفدار منچستریونایتد. آنها می گفتند یوونتوس قشنگ بازی نمی کند و فقط می برد. یا می گفتند ورزشگاه یوونتوس پر نمی شود. من هم عاشق یووه بودم و می گفتم شما هم اگر می توانید برنده باشد. یووه هم به سری B سقوط کرد و دوباره بازگشت ولی از آن سبک بازی دست کشید و مردم دنیا هم بیشتر طرفدارش شدند.

* جالب است طرفدار دو تیمی بودید که سقوط کردند؛ هم پاس هم یوونتوس.

- (با خنده) بله؛ من دنبال تقلید کردن نبودم.

* در حال حاضر طرفدار کدام تیم ایرانی هستید؟

- الان بین استقلال و پرسپولیس بیشتر طرفدار استقلال هستم. از زمان حضور امیر قلعه نویی استقلال خوب بازی می کرد. البته پرسپولیس هم چند سالی است که خیلی خوب بازی می کند.

* دستمزد بازیکنان فوتسال چقدر است. آیا با بازیکنان فوتبال قابل قیاس هست؟

- خیر. به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست. بازیکنان ملی‌پوش حداکثر 300 میلیون تومان یا کمی بیشتر دستمزد می‌گیرند. این تعداد هم بسیار انگشت‌شمار هستند و بعد از آن هم دستمزدها به مبلغ 150 میلیون تومان و کمتر کاهش می‌یابد. این در حالی است که همان اتفاقات فوتبال در فوتسال می‌افتد؛ با این تفاوت که فقط اسمش فوتسال است.

* آیا علاقه‌ای به انجام رشته‌های فردی داشتید؟

- خودم رشته‌های فردی را بیشتر دوست دارم چون اگر موفق شود، این موفقیت برای خودش است و اگر هم شکست بخورد، همان ورزشکار مقصر اصلی است. در فوتبال و فوتسال، بازیکنان به مدت یکسال بیشترین تلاش را می‌کنند اما چون یکی، دو نفر بی‌مسئولیتی می‌کنند، کل تیم خراب می‌شود. به عنوان مثال اگر در کشتی یک نفر قهرمان شود، خودش قهرمان شده و اگر هم حذف شود، نمی‌تواند یقه‌ی فرد دیگری را بگیرد.

* آیا خانواده شما یک خانواده ورزشی بود؟

- خیر. پدرم نظامی بود، اما برادرانم در سطوح پایین‌تر بازی می‌کردند. برادر بزرگم هر روز روزنامه ورزشی می‌خواند و همین باعث شد که من هم کنار او خواندن مطالب ورزشی را شروع کنم و این علاقه به تدریج در من ایجاد شد.

* آیا از حضور در فوتسال راضی هستید؟ اگر به گذشته برگردید ممکن است درس خواندن یا حضور در کار آزاد را انتخاب کنید؟

- از دوران کودکی دنبال ورزش بودم و از شرایط فعلی هم راضی هستم. شاید نتوانم تمام توانایی‌هایم را نشان بدهم ولی از اینکه توانستم با تیم ملی موفقیت‌هایی را کسب کنم و در خاطر مردم بمانم، تقریباً راضی هستم.

* با تیم ملی موفق شدید عنوان سومی جام جهانی را کسب کنید، کدام عوامل بیشترین نقش را در این موفقیت تاریخی داشته‌اند؟

- زمانی که به کلمبیا رفتیم، درگیر مسائل ابتدایی بودیم. مثلاً درگیر لباس بازی و امکانات اولیه که فاجعه‌بار بود. با این حال ارتباط خوبی بین کادر فنی بازیکنان وجود داشت و اعضای تیم درک خوبی از هم داشتند. شروع خوبی در این مسابقات نداشتیم و برابر اسپانیا شکست خوردیم که باعث شد فشار زیادی به بازیکنان بیاید. در بازی دوم پیروز شدیم و در بازی آخر با آذربایجان به نتیجه تساوی رسیدیم. به همین دلیل، در مرحله بعد به برزیل خوردیم. وقتی مشخص شد باید با برزیل بازی کنیم، گفتیم که کارمان تمام شد! برزیل قهرمان پنج دوره از مسابقات جام‌جهانی بود و بدون‌شک کار سختی با آنها داشتیم. قرار بود برای بازی با برزیل عازم شهر دیگری بشویم. همان موقع متوجه شدیم فیفا بلیت برگشت به ایران را هم برای ما گرفته است. همین موضوع باعث شد تا انگیزه زیادی پیدا کنیم. بازیکنان به هم می‌گفتند مردم از ما انتظار ندارند برزیل را شکست بدهیم، اما می‌توانیم با بازی شجاعانه و زیبا، مردم را راضی کنیم. همین مسئله باعث شد با خیال آسوده به میدان برویم و حتی زمانی که دو گل از برزیل عقب افتادیم، این نتیجه را جبران کردیم. هر چه از زمان بازی با برزیل می‌گذشت، برزیل استرس بیشتری می‌گرفت و می‌ترسید حمله کند. در نهایت در ضربات پنالتی این تیم را شکست دادیم و شرایط روحی ما آنقدر خوب بود که حتی اگر با اسپانیا هم بازی می‌کردیم، این تیم را شکست می‌دادیم.

* با وجود بازی عالی مقابل برزیل، در نیمه‌نهایی مقابل روسیه شکست خوردیم، علت اصلی آن باخت چه بود؟

- روی سهل‌انگاری خودمان به روس‌ها باختیم. آنها از اشتباهات فردی ما نهایت استفاده را بردند. اگر گل‌های آن بازی را مرور کنیم، متوجه می‌شویم که روی اشتباهات فردی گل خوردیم. روس‌ها زرنگ‌تر از ما بودند، شاید به این خاطر که تجربه بیشتری نسبت به ایران برای بازی در نیمه‌نهایی داشته‌اند. همیشه برای من و هم‌تیمی‌هایم حسرت است که صعود به فینال دست خودمان بود، اما با باخت مقابل روسیه، این افتخار را از دست دادیم.

* بازی با پرتغال هم به ضربات پنالتی کشید.

- اگر پرتغال را می‌بردیم، اولین تیم ورزشی در ایران بودیم که روی سکوی جهانی می‌رفتیم؛ برای همین انگیزه زیادی داشتیم و توانستیم در ضربات پنالتی حریفمان را شکست بدهیم. اتفاق خوب این بازی این بود که من ضربه آخر پنالتی و پیروزی ایران را زدم.

* اینکه شما ضربه آخر پنالتی را زدید، تصمیم خودتان بود؟

- اینطور نیست که از قبل بگویند چه کسانی پنالتی بزنند و چه کسانی پنالتی نزنند. همه چیز به شرایط بازی بستگی دارد. از آنجا که چپ‌پاها معمولاً پنالتی خراب می‌کنند، خودم خواستم زودتر پنالتی نزنم تا زحمات بقیه بچه‌ها خراب نشود. بچه‌ها هم به شوخی می‌گفتند «مهدی پنالتی نزن چون ممکن است خراب کنی!». تاریخ فوتبال نشان داده که چپ‌پاها بیشتر پنالتی خراب می‌کنند. شاید تنها چپ‌پایی که پشت پنالتی می‌ایستاد و مطمئن بودید توپش وارد دروازه می‌شود، ریوالدو بود؛ وگرنه هر چپ‌پای دیگری با هر کیفیتی، پنالتی‌های مطمئنی نمی‌زند. وقتی در بازی با پرتغال، نوبت پنالتی زدن من می‌شد، مطمئن بودم که گل می‌شود چون در جریان بازی هم به پرتغال گل زده بودم. با ذهنیت راحتی پشت ضربه پنالتی ایستادم و خوشبختانه آن توپ هم گل شد.

* بهترین گلی که در دوران بازی فوتسال به ثمر رسانده‌اید، کدام گل بوده است؟

- واقعاً به این موضوع فکر نکرده‌ام. من آدم فراموش‌کاری هستم و بعد از هر بازی روی مسابقه بعد تمرکز می‌کنم؛ شاید شما اولین نفری هستید که از من این سؤال را می‌پرسید. در رده باشگاهی دو، سه گل زده‌ام که خیلی آنها را دوست دارم، از جمله زمانی که در فولاد ماهان بازی می‌کردم و در یک بازی حساس، گل تساوی را به بازی گیتی‌پسند می‌زدم. در این چند سال گل‌های خوب زیاد زده‌ام. در تیم ملی هم از نظر مردم، گل من به پاراگوئه قشنگ بود ولی قشنگ‌ترین لحظه از نظر خودم، پنالتی‌ای بود که به پرتغال زده‌ام؛ چون اتفاق مهمی افتاد.

* درباره بهترین پاس گل خودتان چه نظری دارید؟

-  (با کمی مکث) آنقدر پاس گل‌هایم زیاد بوده است که... یکی از آنها را خیلی دوست دارم. زمانی که با تیم گیتی‌پسند مقابل دبیری بازی کردیم، یک پاس خوب به محمد طاهری دادم. آنقدر این پاس را دوست دارم که کلیپش را در موبایلم نگه داشته‌ام، هر چند وقت یکبار آن را نگاه می‌کنم و انرژی می‌گیرم.

* آیا به عنوان یک بازیکن ملی‌پوش با بازیکنان کشورهای دیگر ارتباط دارید؟ قبول دارید ضعف بین‌المللی یکی از چالش‌های اساسی فوتسال ما محسوب می‌شود؟

- اگر این ارتباطات بین‌المللی در سطح مدیریتی باشد، بهتر است. ما به عنوان بازیکن، دوستان زیادی در کشورهای دیگر داریم ولی بحث ارتباط در دنیای فوتسال محدود است؛ آن هم به خاطر مسائل رسانه‌ای است که آنقدر باید و شاید به این رشته پرداخته نمی‌شود. ما الان نمی‌دانیم در لیگ برزیل چه خبر است، مگر اینکه خودمان پیگیری کنیم. البته اعتقاد دارم فوتسال ایران به جایی رسیده است که یک مرجع خوب برای کل دنیا محسوب می‌شود و جزو چهار، پنج لیگ برتر جهان است.

امکانات فوتسال ما بسیار ضعیف است و معلوم نیست این امکانات کجا است، چون در هیچ رشته دیگری هم امکانات نیست. البته ما قبول کرده‌ایم در این مملکت کار کنیم و شرایط را پذیرفته‌ایم، اما همین ارتباط کم، یکی از معضل‌های ماست. قبلاً ترانسفر شدن بازیکنان در لیگ ایران بهتر بود. زمانی که در فولاد ماهان بازی می‌کردم، سه ملی‌پوش برزیل در این تیم حضور داشتند. الان هم بازیکنان خارجی می‌آیند، ولی بازیکنان درجه یک نیستند. خودم جزو کسانی هستند که اعتقاد دارم باید بازیکنان خارجی و سطح بالا به ایران بیایند، چون به بازیکنان جوان ما کمک می‌شود.

* آیا پیشنهاد دیگری برای بهتر شدن شرایط فوتسال دارید؟

- خیلی دوست دارم 14 مربی لیگ برتر به اسپانیا و برزیل بروند و تمرینات باشگاه‌های این کشورها را ببینند. این باعث می‌شود تحول خوبی در فوتسال ما به وجود بیاید، چون فوتسال ایران استعداد و تکنیک زیاد دارد و اگر آن تاکتیک‌ها هم به فوتسال ما بیاید و مربیان آن را به بازیکنان انتقال بدهند، با اختلاف از اسپانیا هم بهتر می‌شویم.

* آیا ضعف زیرساخت‌ها یا مشکلات مالی در فوتسال قابل حل است؟

- بزرگترین ضعف ورزش ما در تمام رشته‌ها کمبود امکانات و زیرساخت است. مبلغ قرارداد بازیکنان هم ضعف دیگری است. من که در تیم ملی بازی می‌کنم، مبلغ نسبتاً خوبی از باشگاه‌ها می‌گیرم، اما سایر بازیکنان چطور؟ گاهی‌اوقات آنقدر دستمزد بازیکنان پایین است که جای تأسف دارد. این برای من دغدغه است که بازیکنان دیگر چطور زندگی خود را می‌گذرانند؟ جالب اینجاست همان مقدار کم دستمزد هم به موقع پرداخت نمی‌شود. ضمن اینکه الان من به عنوان یک بازیکن نمی‌دانم سال آینده باید در چه تیمی بازی کنم. ما یکسال درگیر مسابقات هستیم و باید وقتی لیگ تمام می‌شود، استراحت کنیم. اما استرس‌ها چند برابر می‌شود. در چند سال گذشته در هیچ عید نوروزی به من خوش نگذشته است، چرا که نگران بودم سال بعد باید در چه تیمی بازی کنم. هیچ‌ تیمی در فوتسال نیست که بعد از بازی در آن، مطمئن باشید سال بعد هم در لیگ وجود دارد.

این بزرگترین معضل فوتسال است که کل سال در استرس است. فوتبال ما مشکلات زیادی دارد ولی تیم هایی مثل استقلال، پرسپولیس، سپاهان، ذوب آهن، تراکتورسازی همیشه هستند اما در فوتسال این طور نیست. سال به سال تیم هایی که هزینه کرده اند از بدنه فوتسال جدا می شوند، این هم معضل بزرگی است. ما در فوتسال امنیت شغلی نداریم. من به عنوان یک بازیکن نمی دانم سال آینده باید کجا بازی کنم. تاسیسات دریایی کجاست؟ وقتی تیمی که قهرمان ایران و آسیا شده است به راحتی از لیگ کنار می رود، دیگر نمی شود روی تیم های معمولی حساب کرد. بزرگترین معضل ما فوتسالی ها این است که یک روز خوش نداریم.

* آیا فکر نمی کنید مدیران فوتسال هم در کنار فدراسیون فوتبال معضل این رشته هستند؟!

- به نظرم بزرگترین مشکل، بحث اقتصادی کشور است. خیلی ها در فوتسال هزینه می کنند ولی بازگشتی نمی بینند. اگر تیم های ما از سمت فدراسیون فوتبال بیشتر حمایت شوند، بهتر می شود. نباید این حمایت صرفا مالی باشد. خیلی از اوقات باید درد و دل مدیران باشگاه ها را بشنویم. این طور باشگاه ها دلگرم تر می شوند. کسی که در فوتسال هزینه می کند بدون شک عاشق این رشته است. فدراسیون فوتبال هم باید سرمایه گذاران در فوتسال را نگه دارد. شاید یک مدیر نیاز به پول نداشته باشد و بیشتر به توجه کردن و شنیدن حرف هایش نیاز باشد. در همین چند سال اخیر دو، سه تیم از فوتسال ما رفتند چون کسی پای درد و دل آنها ننشست. قطعا اگر حرف های آنها شنیده می شد، آنها الان در فوتسال بودند. در لیگ برتر فوتبال تیم های استقلال، پرسپولیس، فولاد خوزستان، سپاهان و سایپا حضور دارند که همگی در لیگ به عنوان قهرمانی رسیده اند. یکی از جذابیت های لیگ، رقابت همین قهرمان ها با هم است اما در فوتسال هر تیمی قهرمان شد، رفت. این باید ریشه یابی شود. تیم هایی از فوتسال رفته اند که به عنوان قهرمانی رسیده اند و در حالی که باید خودشان را تثبیت می کردند، تصمیم به انصراف گرفتند. تنها تیمی که این چند سال دوام آورده است گیتی پسند اصفهان است. اگر گیتی پسند هم برود، من ِ مهدی جاوید نمی توانم بگویم در چه تیم هایی بازی کرده ام چون تمام تیم هایی که سابقه بازی در آنها را دارم منحل شده اند. این اتفاق برای اکثر ملی پوشان رخ داده است.

* شما دوران مدیریت سیدرضا افتخاری و علی کفاشیان را در کمیته فوتسال تجربه کرده اید. عملکرد این دو مدیر را چطور می بینید؟

- زمانی که افتخاری رئیس کمیته فوتسال شد، ما در آسیا دو دوره قهرمان نشده بودیم. شرایط آن زمان فوتسال این آرامش را نداشت و متلاطم بود. افتخاری بین بچه های تیم ملی شخصیت محبوبی بود و ملی پوشان او را به خاطر اخلاق و رفتارش دوست داشتند. کم و کاستی ها زمان افتخاری بود، درست همان طور که قبل و بعد از او هم بود. افتخاری مدیری بود که بچه ها دوستش داشتند. من هنوز با او در ارتباط هستم. افتخاری مدت کوتاهی مدیر فوتسال بود ولی دوران موفقیت آمیز و تاثیرگذاری داشت. الان هم علی کفاشیان زحمت فوتسال را می کشد. او هشت سال رئیس فدراسیون فوتبال بوده و می تواند به این رشته کمک زیادی کند.

* گفته می شود کفاشیان توجه چندانی به تیم ملی ندارد و حتی در جام ملت های آسیا بعد از چند روز در اردوی تیم ملی حاضر شد.

- کفاشیان در جام ملت ها به عنوان مسئول کمیته فوتسال آسیا حضور داشت و انتظار نداشتیم به اردوی تیم ملی بیاید چون مسئولیت آسیایی او مقدم بود. کفاشیان سال ها به ورزش ایران خدمت کرده است و به همین خاطر انتظار بچه های فوتسال از او بیشتر است، چون او مرد بزرگی است و مسئولیت های بزرگی هم داشته است. به خاطر همین سابقه است که بچه ها از او انتظار دارند.

* آیا پاداش قهرمانی جام ملت های آسیا پرداخت شده است؟

- خیر، آقای تاج قول داده است تا قبل از عید نوروز این پاداش پرداخت شود، منتظریم ببینیم چه می شود.

* به ماجرای فصل گذشته شما و گیتی پسند برسیم. بعد از گذشت یک سال شفاف بگویید چه اتفاقاتی باعث جدایی شما از گیتی پسند شد؟

- من نشان داده ام که در هر شرایطی کار نمی کنم. اگر بدانم به لحاظ ذهنی حالم خوب نیست کار نمی کنم. من 5 سال شاگرد رضا لک (سرمربی سابق گیتی پسند) بودم و رابطه خیلی خوبی با او داشتم. رابطه ما حتی فراتر از داخل زمین بود چون همدیگر را درک می کردیم. همه چیز از جر و بحث ساده ای بعد از باخت گیتی پسند به مس سونگون آغاز شد. این جر و بحث در بالاترین سطوح ورزش هم رخ می دهد. ما جر و بحث کردیم و تمام شد. چند روز بعد سرپرست باشگاه به من اعلام کرد شما نباید در بازی بعد حضور داشته باشید. من مطلع شدم که این تصمیم، تصمیم رضا لک نبوده است. آنقدر منطقی هستم که اگر سرمربی خودش یک تصمیم بگیرد، آن را قبول کنم حتی اگر حق با من باشد. لک انسان خوبی است و می دانستم اگر تصمیمی بگیرد به ضرر من نیست اما متوجه شدم که این تصمیم از سوی افراد دیگری گرفته شده است نه رضا لک. کسانی که به دنبال این بودند تا اتفاقات را به نفع خود رقم بزنند.

* آیا بازیکنان گیتی پسند در رقم زدن این اتفاق نقش داشتند؟

- من نمی خواهم اسمی بیاورم و به کسی اشاره کنم. شخصیتم طوری است که آویزان جای نبوده ام و به دنبال چسبیدن نیستم. وقتی این برخوردها را دیدم گفتم می روم و دیگر برنمی گردم. تیم گیتی پسند آن موقع 99 درصد قهرمانی اش را مسجل کرده بود و قهرمان نشدنش مثل این بود که مقابل یک دروازه خالی توپ را استپ کنند و گل نزنند. همه کارها برای قهرمانی انجام شده بود و مانده بود بالا بردن جام.

* اما بعد از جدایی شما گیتی پسند به چالش خورد و روند موفقیت های این تیم تحت تاثیر قرار گرفت.

- آنها فکر نمی کردند من نقش پررنگی در تیم داشته باشم. یکسری اتفاقات افتاد و وقتی از گیتی پسند آمدم اعتقاد داشتم گذر زمان همه چیز را ثابت می کند. می خواستم نشان بدهم دنبال بالا بردن جام و گرفتن عکس یادگاری نیستم. چه بسیار بازیکنانی که با جام قهرمانی عکس یادگاری گرفتند و الان اثری از آنها نیست. اینها یاد مردم نمی ماند، بلکه کیفیت فنی در یاد و ذهن مردم می ماند. چون تصمیم، تصمیم رضا لک نبود، از گیتی پسند جدا شدم.

* رضا افضل سرمربی این فصل گیتی پسند در مصاحبه ای با خبرگزاری مهر عنوان داشت مهدی جاوید به این خاطر از گیتی پسند رفت، چون با بازیکن هم پستی خود در تیم ملی مشکل داشت.

- من تاکنون با افضل کار نکرده ام. احترام زیادی برای او قائلم. همان زمان مصاحبه را خواندم ولی نیازی به جواب دادن نبود. زمانی که این اتفاقات افتاد، افضل سرمربی مس سونگون بود و داخل مجموعه گیتی پسند نبود. هر چه که بود را به صورت شفاف گفتم. همان طور که گفتم اگر کنار گذاشتنم تصمیم رضا لک بود، در گیتی پسند می ماندم. من رابطه خوبی با لک داشتم و همه هم سابقه لک را می دانند. هر وقت مشکلی پیش آمده، لک رویش را آن طرف کرده است که آن را نبیند.  وقتی هم فصل تمام شد خیلی چیزها مشخص شد. زمان بزرگترین قاضی در این اتفاقات بود و خیلی ها فهمیدند جایگاه ها کجاست.

* آیا از تصمیم خود و جدایی از این تیم ناراحت بودید؟

- ناراحت بودم ولی اصول خودم برایم مهمتر بود. نمی خواستم به هر قیمتی در تیم بمانم. شاید خیلی ها موافق این نظر باشند و خیلی ها مخالف. ولی من با هر شرایطی کار نمی کنم.

* چطور متوجه شدید که این تصمیم رضا لک نبوده است؟

- دوستانی داریم که بگویند چه اتفاقاتی می افتد. اگر به مصاحبه های رضا لک توجه کنید متوجه پارادوکس های آن می شوید. جالب اینکه در همان زمان خودم مصاحبه کردم و گفتم به گیتی پسند بر نمی گردم اما آقایان فرار رو به جلو کردند و گفتند جاوید را کنار گذاشتیم.

* از گیتی پسند جدا شدید و به تأسیسات دریایی آمدید که سرمربی اش وحید شمسایی بود. پروسه حضورتان در این تیم چقدر طول کشید؟

- من در چند سال  اخیر به خاطر شرایط خوب فنی همیشه از تیم های مختلف پیشنهاد داشتم. همین الان هم چند تیم خارجی مرا می خواهند. چهار پنج سال بود که وحید شمسایی به من پیشنهاد می داد با هم هم بازی شویم ولی چون با تیم هایم قرارداد داشتم این امکان فراهم نبود. وقتی از گیتی پسند جدا شدم، دوست داشتم و منتظر بودم از طرف شمسایی به من پیشنهاد شود که خدا را شکر اولین پیشنهاد را خود ایشان به من داد و بنده هم خیلی زود به تأسیسات رفتم. شمسایی گفت باورم نمی شود که تو بازیکن آزاد هستی و می توانیم با هم کار کنیم.  در تیم ملی سابقه بازی در کنار شمسایی را داشتم و دوست داشتم در باشگاهی هم این اتفاق رخ دهد.

* آیا از حضور در تأسیسات راضی بودید؟

- الان که روزهای آخر سال 96 است، به جرأت می گویم حضورم در تأسیسات جزو بهترین تصمیمات زندگی ام بود.

* سال آینده چطور؟ آیا ممکن است یک تصمیم عجیب و غریب بگیرید و به تیم دیگری بروید؟

- بله؛ کلاً فوتسال غیرقابل پیش بینی است و من هم همینطور. هنوز وضعیت باشگاه تأسیسات مشخص نیست و اعلام نکرده که رسما از لیگ کنار می رود اما شواهد نشان می دهد که این تیم سال آینده در لیگ برتر فوتسال نیست. باید صبر کنیم فروردین ماه هم تمام شود و اردیبهشت ماه بیاید تا فوتسال و بعضی از دوستان از خواب بیدار شوند. آن موقع می توانیم بگوییم چه تیم هایی هستند و چه تیم هایی نیستند. الان هیچ چیز معلوم نیست و فوتسال در خواب ز مستانی به سر می برد. بعید است تا اوایل اردیبهشت اتفاق خاصی بیفتد.

* آیا حضور در لیگ های خارجی در اولویت شما نیست؟

- زمانی که مجرد بودم برای بازی به کشورهای دیگر نرفتم. الان که متأهل هستم و سخت است بخواهم از ایران دور شوم. با این حال باز هم بررسی می کنم. این چند سال پیشنهادات زیادی داشتم ولی سه عامل خیلی مهم در نرفتنم به کشورهای خارجی تأثیر داشت. اول بحث خانواده که دوست ندارد این اتفاق رخ دهد. دوم بحث مالی که پرداختی ها در لیگ ایران تفاوت چندانی با کشورهای دیگر ندارد. به عنوان مثال من از کشور اسپانیا پیشنهاد داشتم اما به لحاظ مالی این پیشنهاد طوری نبود که بخواهم به این کشور بروم. سومین عامل هم کیفیت لیگ ایران است که آنقدر خوب و جذاب است که مرا برای بازی کردن در داخل کشور راضی کند.

* کشورهای شرق آسیا از جمله چین، پول خوبی برای فوتسال هزینه می کنند. آیا امکان دارد برای ادامه فعالیت به این کشور بروید؟

- همین الان که با شما صحبت می کنم چند پیشنهاد جدید برایم رسیده از جمله کشور چین ولی زندگی در این کشور سخت است. بزرگترین مشکل ما در کشوری مثل چین، غذاخوردن است. احمد اسماعیل پور دو ماه به چین رفته بود و وقتی برگشت به خاطر وضعیت غذایی از نظر بدنی لطمه خورد. من هم با احمد صحبت کردم. پیشنهادی که چینی ها به من داده اند خیلی خوب است و دارم روی آن فکر می کنم. شاید برای یک مقطع کوتاه تر به چین بروم.

* یعنی امکان دارد برای جام باشگاه های آسیا به عنوان بازیکن کمکی به این کشور بروید؟

- این هم خوب است چون هم مدت زمانی کوتاه است و هم تجربه خوبی می شود اما همانطور که گفتم شرایط شرق آسیا خیلی سخت است. یادم می آید رضا شاهرودی بازیکن سابق پرسپولیس هم یک زمان به چین رفته بود اما از این کشور فرار کرده بود. خودم با تیم ملی 7-8 بار به چین رفته ام. یک هفته زندگی در چین خیلی سخت می گذرد. گاهی با خودم فکر می کنم برای یک سال باید چه کار کنم؟ ما ایرانی ها عادت داریم قبل از خوردن غذا آن را بو کنیم اما در چین باید بینی خودمان را بگیریم و غذا بخوریم.

* از کشورهای شرق آسیا، ژاپن هم از نظر فوتسال و هم از نظر فرهنگی شرایط خوبی دارد. چرا بازیکنان تیم ملی فوتسال به پیشنهاد فوتسالی این کشور پاسخ منفی می دهند؟

- من هم در یک مقطع زمانی برای جام باشگاه های آسیا از ژاپن پیشنهاد داشتم. برای بازیکنان تیم ملی در کنار بحث مالی، بحث فنی هم مهم است. ملی پوشان دوست دارند «در چشم باشند» و به لحاظ فنی توانایی خود را نشان بدهند. یک بازیکن ملی دوست دارد از لحاظ فنی به چالش کشیده شود. لیگ ژاپن با لیگ ایران متفاوت است. ما در شهر قم با تیم هایی بازی می کنیم که کاملاً تکنیکی هستند، در اهواز با تیم های تاکتیکی بازی می کنیم، در ساری در یک سالن کوچک و پر از تماشاگر به مصاف حریف می رویم  و در مجموع هر شهر شرایط خاص خودش را دارد. هر هفته بازی ها جذاب است و اکثراً سالن ها پر می شود. این برای خودم خیلی جذاب است و یکی از دلایلی که باعث شده در ایران بمانم همین است.

* پرشدن سکوها و سالن ها در فوتسال جذاب است اما مشکل بزرگتری که فوتسال را تهدید می کند، فحاشی تماشاگران است. آیا از این بابت دلخور و دلگیر نمی شوید؟

- این یک بحث فرهنگی است. هفته پیش تلویزیون اتفاقات دربی را نشان می داد و یکی از کارشناسان اعتقاد داشت وقتی یک تماشاگر از ساعت 8 صبح بدون امکانات به ورزشگاه می آید، این باعث عصبانی شدن آنها و شعار دادن و پرتاب اشیاء به داخل زمین می شود. در صورتی که در ورزشگاه های اروپایی تماشاگران نیم ساعت قبل از شروع مسابقه وارد استادیوم می شوند. در اروپا تماشاگران دنبال تخلیه خود نیستند و همه چیز طبق اصول پیش می رود. در فوتسال باید باخت را قبول کنیم. این یک بحث فرهنگی است. متأسفانه تلاش بازیکنان حتی در صورت شکست دیده نمی شود. البته یک سری شهرها مثل بندرعباس تماشاگران خیلی خوبی دارد و توهین در آن سالن ها کمتر است اما برخی شهرها هست که تماشاگرانش از دقیقه یک فحاشی می کنند. بحث دیگری که دوست دارم در ایران اتفاق بیفتد حضور بانوان در ورزشگاه هاست. مطمئنم بی ادب ترین آدم ها هم در صورت حضور خانم ها در ورزشگاه اجازه بی ادبی به خودشان نمی دهند. وقتی فضای ورزشگاه خانوادگی شود هم کیفیت ورزشکاران بالا می رود و هم فضای فرهنگی بهبود می یابد.

* به حضور تیم ملی در جام ملت های آسیا برسیم. مشکل تغذیه شما در چین تایپه دقیقاً چه زمانی برطرف شد؟

- ما بارها به مسابقات مشابه اعزام شده بودیم و بعد از یکی دو روز شرایط بهتر می شد اما در چین تایپه هر چه گذشت اتفاق خوبی رخ نداد و ملی پوشان به خاطر وضعیت غذا اذیت می شدند. تیم ملی با خودش غذاهای کنسروی برده بود. من خودم از خوردن این غذاها اذیت نمی شوم اما چند نفر از بازیکنان مسموم و راهی بیمارستان شدند. بعد از گذشت یک هفته، یک رستورانی پیدا کردیم که برایمان جوجه کباب آورد. از آن موقع روزی یک وعده جوجه کباب می خوردیم و شرایط بهتر شد. آنقدر وضعیت غذایی چین بد بود که حتی نمی شد سیب زمینی سرخ کرده بخوریم چون طعم عجیبی داشت.

* در این مسابقات با چه کسی هم اتاق بودید؟

- با مهران عالیقدر هم در گیتی پسند و هم در تأسیسات و هم در تیم ملی هم اتاق بودم.

* بعد ازجام ملت های آسیا ناراحتی شما و دو ملی پوش دیگر سوژه اصلی شد. شما صحبت هایی را مبنی بر مهندسی بودن بعضی اتفاقات و انتخابات فوتسال مطرح کردید. شفاف بگویید منظورتان از مطرح کردن این صحبت ها چه بود؟

- من حرف هایم را زده ام و دوست ندارم آن را تکرار کنم. کسی که بخواهد متوجه صحبت هایم شود با همان یک بار متوجه می شود. به حرفی که زدم اعتقاد دارم و کسانی که در فوتسال هستند، خودشان متوجه می شوند که چه گفته ام. من الان 31 سال دارم و دنبال هیچ چیزی نیستم. دوست دارم برای جوانان بستری فراهم شود که اگر شایستگی اش را دارند به یک چشم دیده شوند. اگر حرفی هم زده ام امیدوارم اتفاقات خوبی رخ بدهد.

* علی کفاشیان سرپرست کمیته فوتسال در مصاحبه ای، صحبت های شما را رد کرد و منکر مهندسی بودن اتفاقات و انتخابات فوتسال شد.

- صحبت من صحبت یکی دو تورنمنت نیست بلکه حرف چهار-پنج سال اخیر است. آقای کفاشیان قبلاً در فوتسال نبوده است. از او که سالها با مشغله زیاد رئیس فدراسیون فوتبال بوده، انتظار ندارم بر حرف هایم مهر تأیید بزند. هدفم از مطرح کردن آن حرف ها شنیدن «به به و چه چه» نبود. حتی کسانی که از کنار فوتسال رد شده اند، می دانند حرف من درست است و بی ربط نیست. هرچند که انتظار نداشتم کسی آن را تأیید کند. فقط امیدوارم برای جوان های ما اتفاقات خوبی رخ دهد و آنها بدانند اگر تلاش می کنند به سر منزل مقصود می رسند نه اینکه آنها هم مثل ما دیده نشوند.

* منظور شما این است که در فوتسال ما مافیا وجود دارد؟

- حرف من برای 5 سال اخیر است. اگر به آمار و ارقام نگاه کنید متوجه می شوید خیلی چیزها است که پیوسته در جریان است.

* آیا صحبت های شما مربوط به انتخاب های فوتسالی در جام جهانی و جام ملت های آسیا است؟

- در مسابقات لیگ ایران و بازی های آسیایی بوده است. مخاطب من فوتسالی ها هستند و می دانند منظور من چیست. اگر اینها را کنار اتفاقات گذشته بگذارند متوجه می شوند. من حرف هایم را شفاف زدم. چیزی که می خواهم بگویم از کتاب در نیاورده ام و داستان نیست. برای انتخاب بهترین بازیکن فوتسال ایران، یکی از مسئولان به من گفت «همه می دانند حق تو گرفتن عنوان بهترین بازیکن است ولی این عنوان را به تو نمی دهند.» پرسیدم چرا و ایشان گفت «شما آقای گل شدید و عنوان بهترین بازیکن را به شما نمی دهند.» دو ماه قبل مراسم بهترین های فوتبال برگزار شد و مهدی طارمی هم جایزه آقای گلی را گرفت و هم جایزه بهترین بازیکن را. اصلا این دو عنوان به هم ربط ندارد آنقدر مسخره است که ...  (این صحبتش نیمه تمام ماند) انتخاب ها کلیشه ای شده است. برای انتخاب بهترین دروازه بان، بهترین مربی، بهترین بازیکن جوان، بهترین باشگاه و غیره از تمام فوتسالی ها نظرسنجی می شود اما آقایان می گویند آیتم بهترین بازیکن را خودمان انتخاب می کنیم. شما که پشت میزتان نشسته بودید، موقع مسابقات کجا بودید؟!

یک بار بگویید معیارهایتان برای انتخاب بهترین بازیکن چه بوده است نه اینکه یک سری جوایز من درآوردی از خودتان ایجاد کنید و این و آن را راضی نگه دارید. آنها همیشه دنبال راضی نگه داشتن همه هستند. شایسته سالاری وجود ندارد و رابطه حرف اول را می زند نه ضابطه. از این شفاف تر نمی توانم بگویم. اگر از مربیان فوتسال استعلام بگیرید متوجه می شوید از آنها برای انتخاب بهترین بازیکن هم نظرسنجی شده است. بحث من بحث مهدی جاوید نیست. بحث سیستم است. آنها علنا به جاوید می گویند جایزه ات را نمی دهیم و کسی هم کاری نمی کند. وقتی هم مصاحبه می کنند دنبال حمایت نیستند چون هیچ وقت از امثال من حمایت نمی شود. چیزی که شایسته من است را از من دریغ می کنند. وقتی هم تلاش می کنیم به آنچه می خواهیم برسیم می گویند خیر. این عنوان متعلق به شما نیست. دوست دارم اتفاقاتی که برای من رخ داد برای فرد دیگری رخ ندهد. مدیرانی داریم که دوست دارند اتفاقاتی که در ذهن خودشان است، رخ بدهد. در لباس تیم ملی همه باید یکسان دیده شوند چرا که در تیم ملی چشمداشت مالی نداریم. ما با تیم ملی بهترین اتفاقات را هم رقم زدیم اما از نظر مالی اتفاق خاصی نیفتاد. ما به خاطر مردم و برای شاد کردن دل آنها بازی می کنیم و انتظار داریم اگر از لحاظ مالی چیزی به ما نمی رسد حداقل از نظر معنوی همه به یک چشم دیده شوند، هرچند که نمی شود.

* برای جام جهانی 2020 پیش بینی شما از عملکرد تیم ملی چیست؟ آیا تا آن موقع شما در تیم ملی هستید؟

- از جام جهانی 2016 به این طرف که به عنوان سومی ما تمام شد هدف تمام فوتسال این است که مقام بهتری در 2020 به دست بیاوریم. مهم نیست چه کسی باشد. تیم ملی متکی به فرد نیست. چه من باشم و چه نباشم آرزو می کنم صعود به فینال جام جهانی در سال 2020 محقق شود. این حق ماست تا با این نفرات خوب به فینال جام جهانی برسیم.

* برای تعطیلات نوروز در تهران می مانید و یا به مشهد می روید؟

- قطعاً برای دیدن خانواده ام به مشهد می روم اما دو شهر دیگر هم مدنظرم است و قطعاً عید در خارج از تهران خواهم بود.

* اولین عیدی که می گیرید و اولین عیدی که می دهید از چه کسی و به چه کسی است؟

- اولین عیدی را از پدرم می گیرم و اولین عیدی را هم به خواهر کوچکم می دهم.

* آیا از زندگی متأهلی خود راضی هستید؟

- من قبل از ازدواج شرایط خوبی از لحاظ فنی داشتم اما وقتی ازدواج کردم شرایطم بهتر هم شد. من سالها مجرد و به دور از خانواده بازی می کردم و از لحاظ تغذیه مشکل داشتم. خودم هم آنقدر تنبل بودم که حتی یک غذا درست نکرده بودم. دوست دارم غذا درست کردن را یاد بگیرم اما تنبلی مانع می شود. (باخنده) اگر بخواهم از دید ورزشی بگویم از زمان ازدواجم، تغذیه ام بهتر شده و از لحاظ روحی- روانی هم همسرم به من کمک زیادی کرده است. البته زندگی با یک ورزشکار سختی خودش را دارد. شاید همسرم به خاطر دوری از من و استرس سفرهایم اذیت شود. اگر بازیکنی شرایط ازدواج داشته باشد بهتر است ازدواج کند چون مسیر موفقیت کوتاه تر می شود.

* به عنوان سوال پایانی بعد از شنیدن اسامی زیر اولین چیزی که به ذهنتان می رسد را بگویید.

تیم ملی فوتسال (با کمی مکث) : محبوبِ مظلوم.

وحید شمسایی: بهترین و بزرگترین بازیکن تاریخ فوتسال ایران و آسیا

سیدرضا افتخاری: مدیردوست داشتنی

علم و ادب مشهد (مکث زیاد) : خاطرات به یاد ماندنی، تیمی که جایش در ورزش خالی است.

علی اصغر حسن زاده (فکر می کند) : بازیکن درجه یک

سیدمحمد ناظم الشریعه: سرمربی تیم ملی فوتسال ایران

تأسیسات دریایی: امیدوارم در لیگ برتر بماند

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان