سیره عبادی معصومین(علیهم السلام)
چکیده
سیره عبادی معصومین(علیهم السلام) مهم ترین بخش از سیره آن بزرگواران است که آثار تربیتی زیادی به همراه دارد و توجه به آن بر همه ی مسلمانان لازم است. از سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) به این نتیجه می رسیم که عبادت به عنوان نیاز اساسی روح انسان، همواره مورد توجه قرار داشته و سرلوحه برنامه آنان بوده است. مهم ترین آموزه های تربیتی سیره عبادی معصومین(علیهم السلام)عبارتند از: اهتمام به عبادت، اخلاص در عبادت، عبادت به انگیزه شکرگزاری، درک عظمت خداوند در عبادت، اخلاص در عبادت، جد و جهد در عبادت، گریه در عبادت از خوف خدا، عبادت با تهدیدات دشمن، دعا و مناجات در عبادت.
مقدمه:
کلمه «عبادت» از ریشه «عَبَد» به معنای پرسش، تعظیم، اظهار بندگی، احترام گذاردن و پرستیدن آمده است.(1) راغب اصفهانی در مفردات الفاظ قرآن می گوید: «عبودیت به معنای اظهار تذلل در برابر معبود و عبادت غایت تذلل و خضوع در مقابل اوست که فقط خداوند شایسته آن است».(2)
این واژه در میان علما و فقهای مسلمان به معنای پرستش خدای متعال است که از اوصاف مؤمنان و متدینان به شمار می رود. عبادت از منظر اسلام و قرآن در متن زندگی قرار دارد و با انجام به موقع و درست آن می توان پاره ای از امور لازم مانند نظم، برنامه ریزی، احترام به حقوق دیگران را آموخت؛ زیرا عباداتی نظیر حج، روزه و نماز دارای برنامه ریزی دقیق، زمان مشخص و اجزا و شرایط معین هستند که اگر این موارد رعایت نشوند، آن عبادت صحیح و قابل قبول نخواهد بود.(3)
عبادت نیاز روح انسان
همان گونه که جسم انسان نیازهای زیادی دارد که همه برای تأمین آن نیازها تلاش می کنند، روح نیز دارای نیازهای گوناگون است که می بایست به آنها توجه کرد و آنها را برآورده ساخت. تفاوتی که میان دو نوع، نیاز وجود دارد این است که نیازهای جسمی مادی هستند و خیلی زود مورد توجه انسان قرار می گیرند و انسان در صدد تأمین آنها برمی آید، ولی نیازهای روحی و معنوی به علت غیر محسوس بودن، چندان احساس و ادراک نمی شوند. یکی از نیازهای ثابت بشر در طول تاریخ، نیاز به پرستش و عبادت بوده است که از آغاز آفرینش انسان وجود داشته و امروزه نیز از نیازهای جدی او به شمار می آید؛ چرا که عبادت وسیله ارتباط با آفریدگار و ابزار تقرب به خداست. در واقع سیر از مخلوق به خالق است که در ایجاد تعادل روحی و روانی انسان نقش بسزا دارد.(4) از این رو خداوند می فرماید: (الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلول)؛(5) آنها کسانی هستند که ایمان آورده اند و دل هایشان به خدا مطمئن و آرام است. آگاه باشید که با یاد خدا دل ها آرامش می یابد.
ذکر الله مناسب ترین، کوتاه ترین، آسان ترین، کم ضرر و کم هزینه ترین راه برای تحصیل اطمینان خاطر و آرامش روحی و روان است.(6)
معصومین(علیهم السلام) به این نیاز روحی، توجه کامل داشته و درباره ی عبادت و مناجات با پروردگار نهایت جدّ و جهد را از خود نشان داده اند. اگر به سیره آن بزرگواران نگاه کنیم، عبادت و پرستش را سرلوحه برنامه زندگی ایشان می بینیم. قرآن کریم درباره ی عبادت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرماید: (ان ربک یعلم انک تقوم ادنی من ثلثی اللیل و نصفه و ثلثه و طائفه من الذین معک)؛(7) در حقیقت پروردگارت می داند که تو و گروهی که با تو هستند، نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آن را [به نماز] بر می خیزید.
طاووس یمانی می گوید: علی بن الحسین(علیه السلام) را دیدم از وقت عشا تا سحر به دور کعبه طواف می کرد، چون خلوت شد، به آسمان نگریست و عرض کرد: خدایا! ستارگان در افق ناپدید شدند و چشمان مردم به خواب رفتند و درهای تو به روی درخواست کنندگان گشوده شده است. حضرت دعا می کرد و اشک می ریخت و به زمین می افتاد و سجده می کرد. نزدیک رفتم، سرش را به زانو نهادم و گریستم. اشکم سرازیر شد و بر چهره اش چکید؛ برخاست و نشست و فرمود: کیست که مرا از یاد پروردگارم بازداشت؟
عرض کردم: یابن رسول الله(علیه السلام)، من طاووس یمانی هستم. این زاری و بی تابی برای چیست؟ ما باید چنین گریه و زاری کنیم که گناه کار و جفاپیشه هستیم، نه شما که پدرت حسین بن علی(علیه السلام) و مادرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) و جدت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)هستند. فرمود: «هیهات هیهات یا طاووس! دع عنی حدیث أبی و أمی و جدی خلق الله الجنه لمن إطاعه و أحسن ولو کان عبداً حبشیاً و خلق النار لمن عصاه ولو کان ولداً قرشیاً؛(8) نه نه ای طاووس! سخن درباره ی آبا و اجداد را کنار بگذار، خدا بهشت را برای کسی آفریده است که مطیع خدا و نیکوکار باشد، هرچند غلام سیاه حبشی باشد و آتش را آفریده است برای کسی که نافرمانی او کند، گرچه آقازاده ای از قریش باشد».
اهتمام به عبادت
یکی از مواردی که در سیره معصومین(علیهم السلام) به چشم می خورد و همه ی معصومین(علیهم السلام) بر آن تأکید داشتند، توجه به عبادت بوده است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) در هر زمان و مکان و در هر شرایطی به عبادت توجه ویژه ای داشتند و هنگام فرا رسیدن وقت عبادت، بی درنگ برای انجام آن آماده می شدند. در سیره عبادی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمده است که هرگاه وقت نماز می رسید، گویا کسی را نمی شناخت و حال معنوی خاصی پیدا می کرد. صدای اذان جاذبه خاصی برای او داشت و هنگام اذان به بلال می فرمود: «أرحنا یا بلال؛ بلال ما را از غم و اندوه آزاد کن» و می فرمود: «هر کس صدای اذان را بشنود و بی تفاوت بماند، جفا کرده است».(9)
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در پاسخ به پرسشی درباره ی محبوب ترین عمل نزد خدا، فرمود: «الصلاه لوقتها؛(10) محبوب ترین عمل نزد خدا، نماز اول وقت است». حتی آن حضرت نسبت به کسانی که نماز را به تأخیر می اندازند، فرمود: «لا ینال شفاعتی من أخر الصلاه بعد وقتها؛(11) شفاعتم به کسانی که نماز را از وقتش به تأخیر اندازند، نمی رسد».
هم چنین در سیره عبادی امام علی(علیه السلام) نقل شده است که آن حضرت هنگام فرا رسیدن وقت نماز، رنگش تغییر می کرد و لرزه بر اندامش می افتاد. وقتی علت را جویا می شدند، می فرمود:«جاء وقت أمانه عرضها الله تعالی علی السماوات و الارض و الجبال فأبین أن یحملنها و حملها الانسان فی ضعفه، فلا أدری أحسن اذا ما حملت ام لا؛(12) وقت ادای امانت خدا فرا رسید؛ امانتی که خداوند آن را بر آسمان و زمین و کوه ها عرضه داشت، ولی آنها زیربار نرفتند و بر انسان عرضه داشت، با وجود ضعفش پذیرا شد. نمی دانم آن امانت الهی را به نیکی ادا خواهم کرد؛ یا نه»؟
افزون بر آن که خود معصومین(علیهم السلام) به عبادت توجه داشتند، مردم را نیز به آن تشویق می کردند تا از فیض انجام عبادت محروم نمانند. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «من مشی الی مسجد من مساجد الله فله بکل خطوه خطاها حتی یرجع الی منزله عشر حسنات و یمحی عنه عشر سیئات و رفع له عشر درجات؛(13) هر کس به سوی مسجدی از مساجد خدا گام بردارد، خداوند تا بازگشت وی به خانه، برای هر گامی ده حسنه می نویسد و ده گناه از نامه عملش محو می کند و ده درجه بر درجات او می افزاید».
امام صادق(علیه السلام)فرمود: «من أسبغ وضوئه فی بیته و تطیب، ثم مشی من بیته غیر مستعجل و علیه السکینه و الوقار الی مصلاه رغبه فی جماعه المسلمین، لم یرفع قدماً و لم یضع أخری الا کتبت له حسنه و محبت عنه سیئه و رفعت له درجه؛(14) کسی که در خانه وضو بسازد و خود را خوش بو کند، آن گاه در حال آرامش و وقار برای شرکت در نماز جماعت به مسجد رود، برای هر گامی یک حسنه در نامه عملش ثبت و یک گناه از او زدوده می شود و یک درجه بر درجاتش افزوده می گردد».
درک عظمت خدای متعال در عبادت
عبادت برای خداست. باید عظمت خدا را در حال عبادت درک کرد و مانند فرد ذلیل و خاضع در برابر او ایستاد و کرنش نمود؛ چنان که معصومین(علیهم السلام)در حال عبادت و نماز چنین حالتی برای شان پیش می آمد و با تمام وجود مجذوب پروردگار می شدند. درباره ی امام سجاد(علیه السلام) آمده است: «أنه کان یتوضاء لصلاه یصفر لونه فیقول له أهله: ما هذا الذی یعتادک عند الوضوء؟ فیقول: أتدرون بین یدی من ارید أن أقوم؟؛(15) آن حضرت هرگاه برای نماز وضو می گرفت، رنگ مبارکش تغییر می کرد و به زردی می گرایید. خانواده اش می پرسیدند: این چه حالتی است که در هنگام وضو دارید؟ در پاسخ می فرمود: هیچ می دانید می خواهم در برابر چه کسی قیام کنم؟» عظمت و کبریای حق تعالی چنان بر امام سجاد(علیه السلام) تأثیر می گذاشت که خود را محو در جمال او می دید.
هم چنین درباره ی آن حضرت نقل شده است: «اذا قام إلی الصلاه أخذته الرعده فیقول لمن یسأله: ارید أن أقوم بین یدی ربی و اناجیه فلهذا تأخذنی الرعده؛(16) هرگاه امام سجاد(علیه السلام) برای اقامه نماز حرکت می کرد، لرزه بر اندامش می افتاد و چون کسی از او می پرسید، می فرمود: چون می خواهم به طاعت پروردگارم قیام کنم و با وی راز گویم، لرزه بر اعضایم می افتد».
اخلاص در عبادت
منظور از اخلاص در عبادت این است که انسان فقط برای انجام فرمان خدا و کسب رضایت او پرستش کند؛ زیرا عبادت و پرستش چیزی است که با خلوص نیت و انگیزه الهی ارتباط عمیق دارد و با شرک و ریا و خودنمایی ناسازگار است. به عبارت دیگر، در عبادات کیفیت مهم است نه کمیت. در نگاه اسلام و قرآن، ارزش عبادت وابسته به انگیزه باطنی انسان است و اگر نیت خالص نباشد، عبادت از نظر کمی هر قدر زیاد باشد، اثر ندارد. خداوند در قرآن می فرماید: (و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الذین)؛ و فرمان نیافته بودند، جز این که خدا را بپرستند و در حالی که به توحید گرویده اند، دین خود را برای او خالص گردانند».(17)
امام علی(علیه السلام) درباره ی انگیزه عبادی خویش می فرماید: «الهی ما عبدتک خوفاً من نارک و لا طمعاً فی جنتک بل و جدتک أهلاً للعباده فعبدتک؛ خدایا تو را پرستش نکردم. به طمع بهشتت و نه از ترس جهنمت، بلکه تو را چون شایسته عبادت یافتم، پرستش کردم.
عبادت، بدون چشم داشت به بهشت و ترس از جهنم، فقط از معصومین(علیهم السلام) ساخته است. آن بزرگواران چون خداوند را شایسته پرستش یافته اند، او را می پرستند اما عبادت غیرمعصوم یا به دلیل راه یافتن به بهشت و یا ترس از دوزخ است.(18)
درباره امام سجاد(علیه السلام) آمده است: آن حضرت در حال نماز، سر به سجده نهاده بود که آتش در خانه اش افتاد. گفتند: یا بن رسول الله! آتش آتش، سر از سجده بردار، سر برنداشت تا آتش فرو نشست، آن گاه پرسیدند: چه چیز باعث شد که سرمبارک از سجده برنداشتی؟ فرمود: «نار الآخره؛(18) آتش آخرت». اگر خلوص و خضوع در عبادت نباشد، با اندک چیزی انسان سر از سجده بر می دارد و به اطراف توجه می کند. اخلاص است که پیوند عمیق با معبود را برقرار می سازد و نمازگزار را از توجه به غیر او باز می دارد.
عبادت به انگیزه شکرگزاری
خداوند نعمت های زیادی در اختیار انسان گزارده است؛ نعمت های مادی و معنوی فراوانی که هیچ کس قادر به شمارش آنها نبوده و نخواهد بود. بهره گیری از داده های بی پایان خداوند، لزوم تشکر و قدردانی از منعم را به دنبال دارد که این کار بر اساس ادراک فطری و حکم عقل لازم است.(19) خداوند، هم بارها به شکرگزاری دستور داده و می فرماید:«أن أشکرلله؛(20) خدا را سپاس بگزار» و نیز فرموده است: «أن أشکر لی و لوالدیک؛(21) برای من و برای پدر و مادرت شکر به جای آر»، عبادت خدا، مناسب ترین راه قدردانی از نعمت های الهی است. از این رو، پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) برای شکرگزاری، خدا را عبادت می کردند.
درباره پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است: آن قدر عبادت و گریه می کرد تا بی هوش می شد؛ به ایشان می گفتند: مگر خداوند گناهان گذشته و آینده شما را نبخشیده است، چرا این قدر خود را به زحمت می اندازید؟ در پاسخ می فرمود: «أفلا أکون عبداً شکوراً؟! آیا بنده شاکر خدا نباشم!» «وکذلک کان غشیات علی بن ابی طالب(علیهم السلام) وصیه فی مقاماته؛(22) حالت بی هوشی های امیرالمومنین علی(علیه السلام)، وصی آن حضرت نیز این گونه بوده است». آن حضرت همانند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای شکر و سپاس گزاری از خدا، عبادت می کرد و گاه از هوش می رفت.
جِدّ و جَهد در عبادت
انسان مؤمن باید برای انجام عبادت تلاش کند و همواره در انجام آن کوشا باشد و تا آن جا که ممکن است به راز و نیاز با خدا بپردازد. تکامل روحی و معنوی آدمی تنها از طریق عبادت و پرستش خدای متعال میسر است. قرآن کریم، آفرینش بشر را برای عبادت دانسته و می فرماید: (و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون)؛(23) ما جن و بشر را نیافردیم، مگر برای عبادت. عبادت معصومین(علیهم السلام) از نظر کیفیت و کمیت در سطح بالایی قرار داشت و در حقیقت کامل ترین عبادات را به جا می آوردند.
در سیره بسیاری از معصومین(علیهم السلام) آمده است که در اثر عبادت و پرستش خدا پاهای شان ورم کرده بود. امام سجاد(علیه السلام) در توصیف عبادت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «کان رسول الله(صلی الله علیه و آله) یقف فی الصلاه حتی ترم قدماه و یظما فی الصیام حتی یعصب فوه؛(24) پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن قدر در نماز می ایستاد که پاهایش ورم می کرد و در روزه به قدری تشنه می شد که دهان مبارک در اثر تشنگی می خشکید». هم چنین مغیره درباره ی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می گوید: «کان رسول الله یصلی حتی تورم قدماه؛(25) رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آن قدر عبادت می کرد و نماز می خواند که پاهای مبارکش ورم کرده بود».
درباره فاطمه زهرا (علیهاالسلام) نقل شده است که در اثر عبادت، پاهایش ورم کرده بود. امام حسین(علیه السلام) از برادرش امام حسن مجتبی(علیه السلام) روایت کرده است: «رأیت أمی فاطمه (علیهاالسلام) قامت فی محرابها لیله جمعتها فلم تزل راکعه ساجده حتی اتضح عمود الصبح، تدعو للمؤمنین و المؤمنات و تسمیهم و تکثر ادعاء لهم؛(26) مادرم فاطمه زهرا (علیهاالسلام) را در شب جمعه دیدم، در محراب عبادت ایستاده و تا صبح در حال رکوع و سجود بود و برای مردان و زنان مؤمن به نام هایشان زیاد دعا می کرد». حسن بصری گوید: «ما کان فی هذه الدنیا أعبد من فاطمه، کانت تقوم حتی تورم قدماها؛(27) در این دنیا عابدتر از فاطمه زهرا (علیهاالسلام) کسی را سراغ ندارم. او آن قدر برای عبادت قیام کرد تا این که پاهایش ورم نمود».
امام حسین(علیه السلام) همان گونه که مشهور به شجاعت، ایثار و فداکاری در راه خداست، در زمره عابدان و شب زنده دارانی قرار دارد که عمر شریفش را در عبادت و پرستش خدای متعال به سر آورده است. درباره ی سیره عبادی آن حضرت آمده است: «لقد کان قواما بالیل صواما بالنهار؛(28) امام حسین(علیه السلام) قائم اللیل و صائم النهار بود»؛ یعنی شب ها نماز به جا می آورد و روزها روزه بود. هم چنین در توصیف عبادت آن حضرت گفته اند: «کان الحسین(علیه السلام) فاضلاً دیناً کثیر الصلاه و الصوم و الحج؛(29) حسین(علیه السلام) با فضیلت و متمسک به دین بود و نماز و روزه و حج بسیار انجام می داد. هزار رکعت نماز در شب هم در مورد امام حسین(علیه السلام) نقل شده که بعضی از شب ها انجام می داد.(30)
عبدالله بن حازم گوید: از پدرم شنیدم که می گفت: هیچ هاشمی برتر از علی بن الحسین(علیه السلام) ندیدم. او در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند.(31) هزار رکعت نماز در شبانه روز برای امام علی(علیه السلام) (32) و امام رضا(علیه السلام)(33) نیز نقل شده است که نشان دهنده جد و جهد آنان در عبادت می باشد.
گریه در عبادت از خوف خدا
عبادت های شبانه چیزی است که در سیره همه ی معصومین(علیهم السلام) وجود داشته است و تمامی آن بزرگواران بر آن اهتمام ورزیده اند. از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) تا امام دوازدهم (عج) بر نماز شب اهتمام داشتند و بر انجام آن تأکید فراوان کرده اند. در سیره رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روایت شده است که آن حضرت آن قدر بعد از نماز می گریست که جانمازش در اثر اشک چشم، تر می شد. امام حسین(علیه السلام) در بیان سیره عبادی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرموده اند: «وکان یبکی حتی یبتل مصلاه خشیه من الله عزوجل من غیرجرم؛(34) ایشان آن قدر از ترس خداوند عزوجل می گریست که جانمازش، خیس می شد در حالی که هیچ گناهی نداشت».
درباره امام علی(علیه السلام) نقل شده است که معاویه به ضرار - یکی از شیعیان علی بن ابی طالب(علیهم السلام)- گفت: سیره علی(علیه السلام) را برایم توصیف کن. عرض کرد: مرا از این کار معاف بدار. معاویه گفت: چاره ای نداری؛ باید رفتار او را توصیف کنی. ضرار وقتی خود را ناگزیر دید، بخشی از ویژگی ها و سیره عبادی آن حضرت را برای معاویه بیان کرد. و گفت: به خدا سوگند، من گواهی می دهم که او را در برخی زمان ها دیدم، هنگامی که شب پرده های تاریکی را گسترده و ستارگان غروب کرده بودند، محاسنش را به دست گرفته، مانند شخصی مارگزیده به خود می پیچید و همچون مصیبت زدگان گریه می کرد(35) و می فرمود: «آه من قله الزاد للسفر و وحشه الطریق؛(36) آه از کمی توشه برای سفر آخرت و ترس و وحشت این راه دور و دراز».(37)
ابودرداء می گوید: علی(علیه السلام) را دیدم که از مردم کناره گرفت و از دیده ها پنهان شد. او خود را در نخلستان پنهان کرد و من وی را گم کردم و گمان بردم که به خانه رفته است. در این هنگام ناله حزینی به گوشم رسید که می گفت: «الهی ان طال فی عصیانک عمری و عظم فی الصحف ذنبی، فما انا مومل غیرغفرانک و لا انا براج غیر رضوانک؛(38) خدایا! عمرم در معصیت تو به سر آمد و پرونده اعمالم سنگین گشت، جز غفرانت امیدی برایم نیست و فقط به رضایت تو دل بسته ام». این نغمه محزون توجه مرا جلب کرد و به دنبال آن به جست و جو پرداختم تا دریافتم این صدا از علی(علیه السلام)است. علی(علیه السلام) در دل شب نماز گزارد و سپس به دعا و گریه پرداخت. می گفت: «الهی افکر فی عفوک فتهون علی خطئتی ثم اذکر العظیم من اخذک فتعظم علی بلیتی؛(39) در عفو و گذشتت می اندیشم، خطاها بر من آسان می گردد و آنگاه شدت و سختی حسابرسی ات را به یاد می آورم، اندوه و مصیبتم افزون می شود». سپس به گریه ادامه داد تا دیگر حس و حرکتی از او ندیدم. با خود گفتم: خواب بر علی(علیه السلام) غلبه کرده است، بروم و او را برای نماز صبح بیدار کنم. همین که نزدیک شدم، ناگاه دیدم چون چوب خشکیده بر زمین افتاده است. او را جنباندم، حرکت نکرد. بدنش را جمع کردم جمع شد. با خود گفتم: «انا لله و انا الیه راجعون». به خدا سوگند علی بن ابی طالب(علیهم السلام) از دنیا رفته بود. با شتاب به خانه علی(علیه السلام) رفتم تا خبر مرگش را برسانم. ماجرا را با فاطمه (علیهاالسلام) در میان گذاشتم. فاطمه (علیهاالسلام) فرمود: «هی والله الغشیه التی تأخذه من خشیه الله تعالی؛(40) به خدا سوگند، این حالتی است که از خوف خدا به علی(علیه السلام) دست داده است».
درباره امام حسن عسکری(علیه السلام) نیز نقل شده است: روزی شخصی بر آن حضرت گذر کرد و دید که او در کنار کودکان در حال گریه است. آن مرد گمان کرد به خاطر نداشتن اسباب بازی گریه می کند، گفت: برایت اسباب بازی تهیه می کنم. حضرت فرمود: نه، ما را برای بازی نیافریده؛ عرض کرد برای چه آفریده است؟ فرمود: برای دانش و پرستش. گفت: از کجا این را می گویی؟ فرمود: زیرا خداوند می فرماید: (افحسبتم انما خلقناکم عبثا)؛(41) آیا پنداشتید شما را بیهوده آفریدیم!
گفت: آخر تو را گناهی نیست در حالی که کودک هستی فرمود: از من دور شو، مادرم را دیدم که با چوب های بزرگ و کوچک آتش می افروخت، ولی موفق نمی شد تا آن که از چوب های کوچک استفاده کرد و من می ترسم از چوب های کوچک جهنم باشم.(42)
عبادت با تهدیدهای دشمن
«عفیف کندی» از افرادی است که صحنه های نماز پیامبر(صلی الله علیه وآله) را در مسجدالحرام شاهد بوده است. وی از نماز نخستین روزهای بعثت نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) خبر داده است و آن را چنین توصیف می کند: در روزگار جاهلیت وارد مکه شدم و همراه عباس بن عبدالمطلب به مسجدالحرام رفتیم. ناگهان دیدم که مردی آمد و در برابر کعبه ایستاد. آن گاه پسری را دیدم که آمد و در طرف راست او ایستاد؛ چیزی نگذشت زنی را دیدم که آمد و پشت سر آنها قرار گرفت و من مشاهده می کردم که این دو نفر به پیروی از آن مرد، رکوع و سجود می نمودند. این منظره بی سابقه، حس کنج کاوی مرا تحریک کرد و جریان را از عباس پرسیدم. عباس آنها را به من معرفی کرد.(43)
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در آغاز بعثت، مورد ظلم و ستم کفار قریش قرار می گرفت و پس از فوت عمویش ابوطالب و همسرش خدیجه کسی نبود که از او حمایت کند و مشرکان بارها به او اذیت و آزار می رساندند. روزی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در مسجد الحرام مشغول نماز بود و سردمداران قریش در آن جا جلسه ای تشکیل داده بودند. «عقبه بن ابی معیط» شکمبه شتر آلوده به کثافات را آورد و در حالی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در سجده بود، آن را بر پشت حضرت انداخت و جمعیت حاضر خندیدند! حضرت به همان حال در سجده بود تا دختر کوچکش فاطمه (علیهاالسلام) آمد و کثافات را از پشت پدر برداشت. سپس رو به جماعت کرد و آنها را مورد ملامت و سرزنش قرار داد.(44) این رفتار فاطمه (علیهاالسلام) سرمشق خوبی برای فرزندان مسلمان است تا هنگامی که پدر و مادرش در معرض خطر و تهدید قرار گرفتند، از آنها دفاع نمایند.
امام حسین(علیه السلام) در ظهر عاشورا با وجود رگبار مداوم دشمن، نماز را برگزار کرد و آخرین عبادت را زیر رگبار تیرها با کمال آرامش قلب به جای آورد. دو رکعت نماز خوف خواندند، در حالی که دو تن از اصحاب آن حضرت به نام «ظهیر بن قین» و «سعید بن عبدالله حنفی» با سپر قرار دادن خود، تیرها را از امام(علیه السلام) دفع می کردند. وقتی نماز به آخر رسید، سعید که سیزده تیر در بدنش نشسته بود، به زمین افتاد. امام(علیه السلام) به او فرمود: أنت امامی فی الجنه؛(45) تو در بهشت در جلو رویم قرار داری».
دعا و مناجات در عبادت
واژه «دعا» به معناهای گوناگونی چون صدا زدن، ندا دادن، درخواست کردن، دعوت کردن و امثال آن آمده است.(46) راغب در مفردات می گوید: دعا مانند ندا است، جز آن که دعا همواره با اسم(47) می آید که به آن خوانده شده می گویند.
علامه طباطبایی در تبیین معنای دعا می گوید: معنای دعا عبارت است از مجسم ساختن توجه قلبی و درخواست باطنی به صورت درخواست ظاهری که افراد بشر در بین خود دارند؛ یعنی در برابر پروردگار خویش، آن حالتی را بگیرند که یک انسان فقیر در برابر فرد توانگری، خود را پست احساس می کند و یک حالت تذلل به خود می گیرد؛ یعنی دست خود را به سوی او دراز می کند، گردن را کج نموده و با حالت ذلت و تضرع حاجت خود را سؤال می نماید.(48)
دعا در قرآن و حدیث به معنای خواندن و طلب کردن حاجت از خدای تبارک و تعالی است. درخواست از خدواند نسبت به افراد، متفاوت است. بعضی افراد توجهی به حاجت و خواستن چیزی از خدا ندارند و چون خدا را شایسته چنین امری یافته اند، او را می خوانند. برخی دیگر نیازهای مادی و معنوی خود را در نظر دارند و برای تأمین آن نیازها از خدا طلب حاجت می کنند.(49) هر کس با زبان خودش دعا می کند و همان گونه که انسان ها مختلف هستند و خواسته های گوناگون دارند. زبان دعا نیز متفاوت است. دعا و مناجات در واقع بخشی از دستورات اسلامی است که در آیات و روایات تأکید خاصی بر آن شده است و شاید به علت آثار روحی و رفتاری فراوانی که در دعاها وجود دارند، این اندازه مورد تأکید قرار گرفته اند.
خداوند در قرآن کریم درباره ی دعا، دستورات زیادی دارد که انسان ها را به بیان خواسته های درونی شان برای آفریدگار فرا می خواند و به آنان وعده استجابت می دهد. خداوند می فرماید:(وقال ربکم ادعونی استجب لکم)؛(50) پروردگار شما گفته است که مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم.
دعا در سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) نیز فراوان مورد تأکید قرار گرفته است و برخی را به شاگردان و پیروانشان تعلیم داده اند که در اوقات خاصی خوانده می شوند؛ مانند خواندن دعای کمیل در شب جمعه، دعای ندبه در صبح جمعه، دعای توسل در شب چهارشنبه و هم چنین مناجات های مختلفی که در کتاب های دعا ذکر شده اند و هر کدام تأثیر ویژه ای بر جسم و روح انسان می گذارند. از این رو، وظیفه مردم به ویژه نسل جوان است که در این دعاها شرکت کنند و به نیاز روحی خویش که احتیاج مبرم به تقویت و پرورش دارد، پاسخ دهند. البته باید دعاها را با ویژگی ها و شرایط خاص خودشان خواند تا اثربخش باشند.
در سیره رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمده است: «ان رسول الله(صلی الله علیه و آله) کان یرفع یدیه اذا ابتهل و دعا کما یستطعم المسکین؛(51) هرگاه پیامبر(صلی الله علیه و آله) دعا و ابتهال می کرد، مانند مسکینی که طعام طلب می کند دست هایش را بالا می برد». دعاهای پیامبر(صلی الله علیه و آله) فراوان بوده است؛ به گونه ای که در موارد گوناگون و اوقات مختلف، دعاهایی داشته اند که در کتاب های دعا و سیر و سنن به تفصیل آورده شده اند.(52)
فاطمه زهرا (علیهاالسلام) در اوقات مختلف و به انگیزه های گوناگون، دست به مناجات برمی داشت و از خداوند طلب حاجت می کرد. این دعاها در مسند فاطمه (علیهاالسلام) آمده است. دعا برای برآورده شدن حاجت، دعا برای دفع خواب شب، دعا برای نجات از زندان، دعا در روزها و اوقات مخصوص، برخی از این دعاها هستند.(53)
دعا در اوقات مخصوص، به ویژه در ماه رمضان، تأثیر خاصی بر انسان دارد و در سیره معصومین(علیهم السلام) بسیار نقل شده است. در مورد امام سجاد(علیه السلام) آمده است که آن حضرت در ماه رمضان با زبان دعا سخن می گفت. از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که آن حضرت فرمود: «کان علی بن الحسین(علیه السلام) اذا کان شهر رمضان لم یتکلم الا بالدعاء و التسبیح و الاستغفار و التکبیر؛(54) علی بن الحسین(علیه السلام)در ماه رمضان فقط با زبان دعا، تسبیح، استغفار و تکبیر سخن می گفت».
پی نوشت ها :
1. فرهنگ معاصر، ص 417.
2. مفردات قرآن، واژه «عبد»، ص542.
3. طهارت روح، ص 45.
4. همان، ص46.
5. رعد، آیه ی 28.
6. تفسیر نمونه، ج10، ص210
7. مزمل، آیه ی 20.
8. بحارالانوار، ج46، ص81و82.
9. طهارت روح، ص53.
10. وسایل الشیعه، ج2، ص82.
11. همان، ص83.
12. مناقب آل ابی طالب، ج2، ص124.
13. ثواب الاعمال و عقابها، ص23.
14. همان، ص79.
15. کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج2، ص261.
16. همان.
17. بیته، آیه ی 5.
18. کشف الغمه، ج2، ص261.
19. باب حادی عشر، ص216.
20. لقمان، آیه ی 12.
21. همان، آیه ی 13.
22. سنن النبی، ص86.
23. ذاریات، آیه ی 56.
24. بحارالانوار، ج46، ص57.
25. السیره النبویه، ج4، ص96-94.
26. بحارالانوار، ج43، ص81.
27. همان، ص84.
28. پرتوی از عظمت حسین(علیه السلام)، ص 165.
29. همان.
30. همان.
31. عن عبدالله بن ابی حازم قال: سمعت ابا حازم یقول: ما رأیت هاشمیاً افضل من علی بن الحسین(علیه السلام) و کان یصلی فی الیوم و اللیله الف رکعه؛ (بحارالانوار، ج46، ص67).
32. امام باقر(علیه السلام) درباره عبادت امام علی(علیه السلام) فرمود: «وانه کان بیصلی فی الیوم و اللیله الف و رکعه؛ علی(علیه السلام) در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند». (وسایل الشیعه، ج1، ص66).
33. اباصلت هروی در روایتی گفته است: «ان الرضا کان یصلی فی یومه و لیلته الف رکعه؛ امام رضا(علیه السلام) در شب و روز هزار رکعت نماز به جا می آورد». (وسایل الشیعه، ج1، ص67).
34. سنن النبی، ص86.
35. «والله فأشهد لقد رأیته فی بعض مواقفه و قد أرخی اللیل سدوله و غارت نجومه، قابضا علی لحیته یتململ تململ السلیم و یبکی بکاء الحزین».
36. محجه البیضاء، ج4، ص187.
37. راه روشن (ترجمه محجه البیضاء)، ج4، ص223.
38. مناقب آل ابی طالب، ج2، ص124؛ دانشنامه علوی، ج4، ص278.
39. مناقب آل ابی طالب، ج2، ص124؛ دانشنامه علوی، ج4، ص278.
40. همان.
41. مؤمنون، آیه ی 115.
42. زندگانی امام حسن عسکری(علیه السلام)، ص19.
43. فروغ ایدیت، ج1، ص243.
44. السیره النبویه، ص296.
45. مقتل الحسین(علیه السلام)، ص 265و266.
46. مفردات الفاظ القرآن، واژه «دعا» ص 315؛ فرهنگ معاصر، ص197.
47. همان.
48. تفسیر المیزان، ج2، ص52.
49. وسیله النجاه، (شرح دعای سمات)، ص11.
50. غافر، آیه ی 60.
51. سنن النبی، ص376.
52. همان، ص378-468.
53. مسند فاطمه الزهراء (عیهاالسلام)، ص213-253.
54. بحارالانوار، ج46، ص65.
منبع: سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (علیهم السلام)
/ع