7- 8. یادآوری موقعیت و جایگاه حسنین(ع)
از آن رو که زمانی نگذشته بود و هنوز تصویر بوسه های مکرر نبی خدا(ص) و رفتار و نوازش های وی بر دو فرزند عزیزش در خاطره چشم ها مانده بود؛ هنوز طنین صدای حضرت رسالت (ص) در گوش شان می پیچید که «ان الحسن و الحسین سیدا الشباب اهل الجنه»(طوسی،1414، ص85 و 312)؛ حسن و حسین آقای جوانان اهل بهشتند؛ و همچنین حضرت ختمی مرتبت (ص) در چند ماجرای مهم نظیر مباهله و... با شرکت دادن این دو گل بوستان، جایگاه مهم و الهی آنان را در چشم و دل مردم نشانده بود، زهرای مرضیه (ع) در چند موضع مهم از موقعیت ویژه حسنین (ع) استفاده نمود و همچون رسول خدا(ص)آن دو را به عنوان برترین شاهدان و گواهان به صحنه آورد، و اتمام حجت خویش با مردم را محکم تر نمود:
الف.حضرت زهرا(ع) هنگامی که با امیرالمؤمنین (ع) شبانه به خانه مهاجران وانصار می رفتند، دو فرزند خویش حسن و حسین (ع) را به همراه می بردند.
ب.حضرت در آن هنگام که برای آزاد کردن حضرت علی (ع) به مسجد رفت و آن غاصبان خلافت را تهدید به نفرین نمود، دست حسنین (ع) در دستانش بود.
ج.در آن هنگام که با سوگواری و عزاداری، بر سر مزار پیامبر (ص) یا شهدای احد و یا قبرستان بقیع حاضر می شد تا افشاگری نموده و پرده از روی جنایات اهل سقیفه و پیروانشان کنار زند، همیشه حسنین(ع) همراه آن حضرت بودند.
8-8. یادآوری اذان بلال
وقتی حضرت رسالت(ع)وفات یافت، بلال مؤذن آن حضرت، از اذان گفتن امتناع کرد و گفت: بعد از رسول خدا(ص) از برای کسی اذان نمی گویم. حضرت زهرا(ع) روزی فرمود: می خواهم صدای مؤذن پدرم را بشنوم. این خبر به بلال رسید؛ شروع کرد به اذان گفتن. چون بلال «الله اکبر» گفت، فاطمه (ع) پدر خویش و ایام معاشرت حضرت را به یاد آورد و نتوانست گریه خود را نگه دارد. چون به «اشهدا ان محمدا رسول الله» رسید، فاطمه (ع) فریاد برآورد، بر روی در افتاد و غش کرد. مردم گمان کردند که آن حضرت از دنیا مفارقت برآورد، به بلال گفتند: اذان را ترک کن، دختر محمد (ص) از دنیا رفت؛ پس اذان را قطع نمود و تمام نکرد. پس حضرت فاطمه (ع) به هوش آمد و به بلال فرمود: اذان را تمام کن. او امتناع کرد و گفت: ای بهترین زنان بر شما می ترسم که چون صدای مرا بشنوی به اذان، هلاک شوی. پس حضرت فاطمه (ع) او را معاف داشت.(صدوق،1376، ص455-456)
حضرت صدیقه طاهره (ع) از بلال خواستند اذان بگوید، شاید که با زنده شدن خاطرات رسول اکرم (ص)، در اذهان این جماعت سؤالی شکل بگیرد که: گلدسته از جلوت بلال چرا تهی ماند؟ (نک: پورسید آقایی،1375 ، ص21)
9- 8. سکوت و روی گرداندن از دشمن
گاهی بلندترین فریادها را باید از دهان سکوت شنید. سکوت و قهر دخت رسول خدا(ص) با هیئت حاکمه که تازه بر مسند قدرت تکیه زده بودند، موجب رسوایی آنان نزد مردم می شد. از این رو، پس از غصب فدک و ایراد خطبه، غاصبان حیله گر در صدد کسب رضایت حضرت صدیقه کبری (ع) برآمدند تا درمیان امت، مصداق این حدیث نبوی نشوند که: «ان الله یغضب لغضبک» (مجلسی، 1403ق، ج37، ص70)؛ همانا خداوند به غضب تو غضب می کند. امام سیاست سکوت و روی گردانی سلاله پاک حضرت رسالت(ص) آنها را برای همیشه تاریخ مصداق این حدیث نبوی نمود.
شیخین وارد خانه فاطمه (ع) شده و بر او سلام کردند، ولی حضرت فاطمه (ع) جواب سلامشان را نداد و صورتش را از آنان به سوی دیگر برگرداند. اصرار و سماجت به جایی نرسید. ابوبکر خیلی ناراحتی کرد و می گفت: ای کاش من به جای پیامبر می مردم... حضرت زهرا(ع) فرمود: اگر حدیثی را از پیامبر (ص)بخوانم، مرا تأیید می کنید؟ گفتند: بلی. فرمودند: آیا از پدرم شنیده اید که «رضایت فاطمه (ع) رضایت من و خشم او خشم من است، و هر کس او را دوست بدارد مرا دوست داشته و هرکس او را راضی نموده، و چنانچه کسی وی را به خشم آورد مرا به خشم آورده است؟» گفتند: بلی. آنگاه دست به سوی آسمان برداشته و فرمود: «فإنی اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتمانی و ما أرضیتمانی و لئن لقیت النبی لا شکونکما الیه»؛ من، خدا و ملائکه اش را به این اعتراف شما شاهد می گیرم، که شما مرا به خشم آورید و مرا راضی نکردید و هنگامی که در پیشگاه خدا پدرم را ملاقات کنم، قطعا از شما به او شکایت خواهم کرد.(امینی، 1366، ج7، ص229)
10 -8. وصیت
در برخی از اسناد وصیتنامه ای که به صورت مکتوب از حضرت فاطمه (ع) نقل شده که در قسمتی از آن حضرت این گونه می فرمایند: «یا علی انا فاطمه، بنت محمد(ص) زوجنی الله منک لا کون لک فی الدنیا و الآخرة، انت اولی لی من غیری حنطنی و غسلنی و کفنی باللیل و لا تعلم احدا»(مجلسی،1403ق، ج43، ص214)؛ ای علی! منم فاطمه، دختر محمد (ص) خداوند مرا به همسری تو در آورد تا در دنیا و آخرت زوجه تو باشم، و تو به من از دیگران سزاوارتری. مرا غسل کن و کفن نما. و بر من نماز کن، و مرا دفن نمای در شب و احدی را بر آن مطلع مساز.
نگاهی سطحی به وصیت سیاسی حضرت زهرای مرضیه (ع) نشان می دهد که وصیت به مخفی بودن قبر و تدفین ایشان، چیزی جز یک مسئله سیاسی نیست؛ زیرا حضرت می دانستند که صحابه دیروز و حیله گران امروز با شرکت در مراسم تدفین وی، در صدد احراز مشروعیت برای خویش می باشند. از این رو، با این حرکت سیاسی خویش، به همگان فهماندند که اجرای اسلام واقعی و ناب محمدی (ص) بدون حکومت اسلامی امکان پذیر نیست، و مسند حکومت اسلامی برازنده غاصبان بی سیاست و منحرفان از خط ولایت و رهبری نمی باشد. در واقع، حضرت با این وصیت خویش دو نکته را گوشزد نمودند:
الف. تنفر از غاصبان حکومت که راه مستقیم الهی را منحرف کردند و با سیاست شیطانی خود بدعتی آشکار را در اسلام پایه گذاری نمودند.
ب. تنفر از مردمی بی بصیرت که منفعلانه در برابر حکومت جور سر تسلیم فرود آوردند، و با آن که می دانستند حق با چه کسی است، ایشان را یاری ننمودند، و با این کار خویش، به تحقق حکومت غاصبان یاری رساندند.(باباکریم، 1383، ص196)
9. ثمره دفاع حضرت زهرا(ع)
اگر حضرت فاطمه (ع) آن گونه که در تاریخ ثبت و ضبط شده، در صحنه ظاهر نمی شدند، با مهاجمان خانه خویش به احتجاج بر نمی خاستند، و سرانجام به مسجد نمی رفتند و آن خطبه آتشین و کوبنده را در حضور همه مردان و زنان مدینه ایراد نمی فرمودند و...، آنگاه چه اتفاقی می افتاد؟
الف.از یک سو، بدون تردید، حقانیت و مظلومیت ولی خدا، علی بن ابی طالب(ع) حتی برای نزدیک ترین دوستانش، هرگز چنین اثبات نمی شد و بسیاری از حقایق برای همیشه در هاله ای از ابهام و تردید باقی می ماند.
ب. مردم تا همیشه تاریخ می خواستند توجیه کنند که اگر امیرالمؤمنین زودتر روشنگری می نمود، از وی روی بر نمی گرداندند و با ابوبکر بیعت نمی کردند.(1)
ج. هرگز چهره مخالفان، این گونه برای کسی جز معصومان(ع) بر ملا نمی شد، و آنان می توانستند با تبلیغات، چهره ای وارونه از آن مقطع تاریخ به تصویر بکشند و از سوی دیگر، در صورت سکوت زهرای مرضیه(ع)، مخالفان برای مشروع جلوه دادن و اظهار ارادتشان نسبت به حضرت رسول (ص) بالاترین تجلیل و احترام را در مورد حضرت فاطمه (ع) به جا می آوردند، شاید در این زمینه حتی گوی سبقت را از پیامبر اکرم(ص) می ربودند، بالاترین هدایا و عظیم ترین ثروت ها و امکانات را به ایشان پیشنهاد می کردند. سرانجام به شاعران دستور مدیحه سرایی درباره حضرت، و به راویان دستور نقل فضایلش را می دادند و از این رهگذر، چه بسیار دیده ها که بر حقایق می بستند.
آری، اهمیت دفاع حضرت فاطمه (ع) در مقابل دستگاه خلافت را می توان این گونه تحلیل نمود؛ حضرت صدیقه(ع) از جان، مال، فرزند، حیثیت، مقام و موقعیت خویش چشم پوشید تا ولایت و دین خدا بماند.
نتیجه
از آن رو که «ولی»، نام خداست، ولایت هرگز منقطع نمی شود و انبیا و اولیای الهی مظهر ولایت الهی اند، پس اطاعت و دفاع از ولایت آنان امری واجب و ضروری است.
حضرت فاطمه زهرا(ع)، اسوه کامل ولایت مداری و دفاع از این حریم مقدس است. گام های سیاسی و دفاعی حضرت گویای آن است که مشی سیاسی آن حضرت، آگاهانه و توأم با بینش و بصیرت، اندیشیده و حساب شده، گزینش شده و مبتنی بر ایمان و عقیده است. راستی که حضرت قدسیه فاطمه (ع) فرقان خداوند- عزوجل- است. پیروان راستین حق را از مدعیان دروغین جدا می سازد . حضرت با حیات و مماتش دفاع از ولایت را به ما می آموزد و به ما می فهماند که جدایی از ولایت، ذلت همیشگی و حمایت از ولی زمان، عزت ابدی است.
از این رو، بر هر فردی که داعیه اسلام و مسلمانی دارد واجب و ضروری است که برای حیات و حفظ دین الهی، همچون مقتدای خویش حضرت صدیقه کبری (ع) با تمام توان از ولی و رهبر عصر خویش اطاعت و دفاع نماید.
پینوشتها:
* طلبه سطح سه حوزه حضرت عبدالعظیم (ع)
** دانشجوی دکتری رشته فلسفه و کلام دانشگاه علامه طباطبائی (ره)
رافع بن رفاعه خطاب به حضرت(ع) عرضه داشت: ای سرور زنان! اگر علی (ع) قبل از اینکه مردم با ابوبکر بیعت کنند، با آنان سخن می گفت و روشنگری می نمود، ما از او رویگردان نمی شدیم و با فرد دیگری بیعت نمی کردیم! حضرت (ع) فرمود: مرا به حال خود بگذار، که خداوند بعد از جریان غدیر خم برای هیچ کس عذر و بهانه ای قرار نداده است.(مجلسی، 1403ق، ج30، ص124)
منابع
* قرآن کریم.
1.آشتیانی، جلال الدین؛ شرح فصوص الحکم؛ چ3، تهران: علمی و فرهنگی،1386ش.
2.اسلامی، علی؛ عید ولایت(گردآوری و تنظیم از آثار آیت الله جوادی آملی)؛ قم: مرکز نشر اسراء، 1379ش.
3.امینی نجفی، عبدالحسین احمد؛ الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب؛ ط.الرابعه، ج7، تهران: دارالکتب الاسلامیه،1366ش.
4. بابا کریم، عذراء، «بینش سیاست حضرت زهرا(ع)»، فصلنامه بانوان شیعه، سال اول، ش2، زمستان 1383.
5. پورسید آقایی، مسعود؛ چشمه در بستر (تحلیلی از زمان شناسی حضرت زهرا(ع))؛ چ2، قم:حضور، 1375ش.
6. جوادی آملی، عبدالله؛ شمیم ولایت؛ قم: مرکز نشر اسراء، 1381ش.
7. ــــ ولایت فقیه «ولایت، فقاهت، عدالت»؛ قم: مرکز نشر اسراء،1379ش.
8. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ القرآن الکریم؛ تحقیق صفوان داوودی؛ دمشق: دارالقلم، 1421ق.
9.سبحانی، جعفر؛ اصالت روح از نظر قرآن؛ چ2: قم: مؤسسه امام صادق(ع)، 1377ش.
10.صدوق، محمد بن علی؛ من لا یحضره الفقیه؛ ترجمه جواد غفاری؛ چ2، ج1، تهران: صدوق،1376ش.
11. طباطبایی؛ سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج6، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1391ق.
12.طبرسی، احمد بن علی؛ الاحتجاج علی اهل اللجاج؛ ترجمه بهزاد جعفری؛ چ2، ج1، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1381ش.
13. طوسی، محمد بن حسن، الامالی؛ قم: دارالثقافه، 1414ق.
14.عابدینی، احمد؛ «چرا حضرت زهرا (ع) این گونه خطبه خواند؟؛ نشریه پیام زن؛ سال یازدهم، ش3، 1386/3/27.
15. قائمی، علی؛ در مکتب فاطمه (ع)؛ چ128، تهران: امیری، 1371ش.
16.قیصری، داوود؛ شرح فصوص الحکم؛ تحقیق علامه حسن زاده آملی؛ قم: بوستان کتاب، 1382ش.
17. متقی هندی، علی بن حسام؛ کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال؛ ج6، بیروت: مؤسسة الرساله، 1405ق.
18. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار؛ ط.الثانیه، مجلدات 30، 37 و 43، بیروت: مؤسسة الوفاء، 1403ق.
19.هلالی عامری، سلیم بن قیس، اسرار آل محمد (ص) ترجمه اسماعیل انصاری زنجانی خوئینی؛ چ2، قم: دلیل ما، 1380ش.
فصلنامه علمی- ترویجی مباحث بانوان شیعه شماره-24