تشویق به کار و تلاش از منظر قرآن و روایات

تشویق به کار و تلاش به عنوان عامل مهمی در رشد معنوی و تربیتی و سلامت فکری و معیشتی انسان، موضوعی است که قرآن کریم در آیات متعددی انسان رابه آن دعوت و توصیه نموده است

تشویق به کار و تلاش به عنوان عامل مهمی در رشد معنوی و تربیتی و سلامت فکری و معیشتی انسان، موضوعی است که قرآن کریم در آیات متعددی انسان رابه آن دعوت و توصیه نموده است. در قرآن کریم حدود 400 آیه در تشویق به کارو تلاش و بیان ارزش و اهمیت و آثار و برکات (کار و تلاش) وارد شده است. درقرآن کریم از کلمات مترادف و هم معنی با کار و تلاش و مشاغل انبیاء و توصیه ها و تشویق های آنان به کار و تلاش یاد شده است. در این مقاله علاوه بر مطالب فوق به نقش کار و تلاش در تعالی معنوی و اخلاقی انسان و کیفیت و کمیت کار و فعالیت و تخصص گرائی و نهی از شغل های کاذب و اشتغال زنان از دیدگاه قرآن و روایات پرداخته شده است.

قرآن کریم با ایجاد شناخت از طریق عقل، قلب و قوای حسی و با تحریکمیل و انگیزه و جهت دهی غرائز، انفعالات، عواطف و احساسات و توجه دهیبه قدرت و حرکت گیری به برکت استعانت از قوه و قدرت الهی زمینه را برای شکل گیری کار و تلاش در صحنه عمل برای انسان فراهم آورده است و بر شأناین موجود مختار و انتخاب گر برای کارهائی که کمال و تعالی او را فراهم آوردبا تعلیم و تربیت، با کار آفرینی و توصیه به کسب تخصص در حرفه و کار افزوده است. فإذا فرغت فانصب(انشراح 7) در آیات و روایات کار کردن و تلاش مثبت رویکرد کاملا آخرت گرایانه داشته و ارزش کار و کارگر و فعالیت کسی که به دنبال معیشت حلال و طیب استعبادت محسوب گردیده تا آنجا که اگر در این مسیر کشته شود شهید از دنیا رفته است و اجر و پاداش شهداء را دارد. و خداوند هادی و هدایت گر این مجاهدان می باشد. «و الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا. . . (عنکبوت69)

تشویق به کار و تلاش:

در قرآن کریم حدود 400 آیه در تشویق به کار و تلاش و بیان ارزش و اهمیت کار و تلاش وارد شده است. و هم چنین تعدادی از آیات به مشاغل پیامبران بزرگوار الهی پرداخته که آنها در کنار رسالت مندی و هدایت گری برای جامعه اسلامی اشتغال به کار و فعالیت داشته تا هم معاش خویش را تأمین نمایند و همدیگران را در این مسیر تشویق به کار و تلاش کنند به همین جهت به مشاغل برخی از آنان اشاره می شود. براساس برخی از آیات از جمله سوره هود آیه 37، سوره قصص آیه 27، سوره انبیاء 80 و. . . شغل حضرت نوح علیه السّلام را نجاریو شغل حضرت شعیب علیه السّلام را دامداری و کارگری و شغل حضرت موسی علیه السّلام را شبانی و کارگری و شغل حضرت داود را زره سازی و آهنگری و شغل حضرت آدم علیه السلام را کشاورزی و شغل حضرت ابراهیم علیه السّلام را کشاورزی و دامداری، شغل حضرت ادریس علیه السّلام خیاطی و حضرت یعقوب و ایوب به زراعت و دامداری وشغل حضرت هود و صالح تجارت و حضرت سلیمان حصیربافی و حضرت عیسی صیادی و نجاری و حضرت محمد صلّی اللّه علیه و اله تجارت و صیادی و شبانی بوده است. قرآن کریم در آیات ذیل انسان را تشویق و ترغیب به کار و تلاش نموده است. «إنّ سعیکم لشتّی» (لیل4) که سعی و تلاش شما مختلف است. . . «و من أراد الآخرة و سعی لها سعیها و هو مؤمن. . . » (اسراء19) و آن کسی که سرای آخرت را بطلبد و سعی و کوشش خود را برای آن انجام دهد، در حالیکه ایمان داشته باشد، سعی و تلاش او از سوی خدا پاداش داده خواهد شد.  «و ان لیس للانسان الا ما سعی» (نجم39) و اینکه برای انسان جز سعی و کوشش او نیست و سعیش بزودی دیده می شود او به نتیجه اش می رسد. سپس به او جزای کافی داده خواهد شد.  «کل نفس بما کسبت رهینه. . .»هر کس در گرو اعمال خویش است «یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا. .»روزی که هر کس اعمال نیکی را انجام داده حاضر می بیند. «و ما التنهم من عملهم من شیء». . . و از عمل آنها چیزی نمی کاهیم و هرکس در گرو اعمال خویش است.

توجه فوق العاده قرآن به کار و تلاش و تشویق به آن

در آموزه های قرآنی و روائی، کار در ردیف عبادت آمده است. تا آنجا که فضیلت کسی که برای روزی خود تلاش می کند، برتر و بالاتر از عابد بی کارشناخته شده است و در مقابل، تنبلی و بی کاری مظهر نقص، پوچی و ابتذال معرفی شده است. امام صادق علیه السلام، به یکی از دوستانش به نام معاذ که کار نمی کرد، فرمود: «آیا از کار کردن و داد و ستد کناره گیری کرده ای یا نمی توانی کار کنی؟»گفت: از کار کردن ناتوان نیستم، ولی ثروت زیادی در اختیار دارم که تا پایان عمر، مرا از کار کردن بی نیاز می سازد. حضرت فرمود: «کار را ترک مکن؛ زیرا ترک کار، عقل را زایل می گرداند».

نقش کار در رشد معنوی انسان:

در روایتی نیز از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده است: به هر کس از دوستان خود که رسیدید، سلام برسانید و بگویید که: جعفر بن محمد علیه السّلام به شما سلاممی رساند و می گوید: بر شما باد رعایت تقوای الهی و انجام دادن هر کاری که می توان با آن به پاداش های خداوند رسید. به خدا سوگند که شما را جز به چیزی که به خود فرمان می دهیم، فرمان نمی دهیم. پس به کوشش و تلاش بپردازید. چون نماز صبح گزاردید و تمام شد، هر چه زودتر در پی روزی روانه شوید و خواستار روزی حلال باشید و بدانید که خدای بزرگ، روزی شما را می دهد و کمک تان می کند. همچنین، در حدیثی دل نشین آمده است که امام صادق علیه السّلام از شخصی پرسید: عمر بن مسلم چه می کند؟ گفت: فدایت شوم!بهعبادت روی آورده و از کسب و کار دست کشیده است. فرمود: «وای بر او، آیا ندانسته است که آن کس که طلب روزی را ترک کند، دعایش مستجاب نخواهدشد». آن گاه آن حضرت ادامه داد: گروهی از یاران پیامبر هنگامی که این آیه نازل شد: «هر کس تقوای الهی را پیشه خود سازد، خداوند، راه رهایی (از تنگدستی و گرفتاری) را جلوی پای او قرار می دهد، و از جایی که هیچ حساب نمی کند روزی او را می رساند.»(طلاق: 2 و 3)دکان ها را بستند و به عبادت مشغول شدند و گفتند: روزی ما تضمین شده است. وقتی به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله خبر رسید، آنان را نزد خود فرا خواند و فرمود: «چه چیز شما را به این کار برانگیخت؟ گفتند: یا رسول اللّه! خداوند، عهده دار روزی ماشد و ما به عبادت روی آوردیم. در پاسخ شان فرمود: «هر کس چنین کند، دعایش مستجاب نخواهد شد. در پی کسب و کار باشید».

نقش کار در تربیت و سلامت انسان:

نقش کار و سلامت جسم«کار»، یکی از عوامل مهم ایجاد و حفظ سلامت جسمانی انسان است و در نتیجه به صورت غیر مستقیم، ضامن پیش گیریاز بسیاری از بیماری های روحی و اخلاقی خواهد بود. بنابراین، برای آنان که خواهان بدنی سالم هستند، کار و تحرک و فعالیت، در حکم نسخه ای شفابخش خواهد بود. چنان که علی علیه السّلام فرموده است: من یعمل یزدد قوّة، من یقصّر فیالعمل یزدد فترة. هر کس کار کند، نیرویش افزون تر می شود و هر که در کارکردن کوتاهی نماید، سستی او افزایش می یابد. گفتنی است با داشتن جسم سالم، زمینه برای روح و عقلی سالم نیز آماده می شود، همان گونه که در مقابل، جسم بیمار و ناسالم، می تواند بستری برای بسیاری از ناهنجاری های اخلاقیو روانی باشد.

کیفیت کار و تلاش

کار، یکی از عوامل مهم سلامتی جسم و روح است. کار عاشقانه و ارتباط آن با خلاقیت گاهی کار، تنها برای تکلیف و انجام وظیفه صورت می گیرد. گاهی نیز، در عشق ریشه دارد و عاشقانه انجام می شود. کار به انگیزه ادای وظیفه، گرچه بسیار ارزشمند است و به مراتب بهتر از بی کاری است، ولی در آثار و برکات، هرگز به پای کار «عاشقانه»نمی رسد. در «کار عاشقانه» است که آدمی خستگیناپذیر می شود، خلاق و نوآور به بار می آید و کارش را نیز به نیکوترین صورت انجام می دهد. این«کار عاشقانه»است که چون فراتر از مقیاس های کوچک مادی و محاسبه ای پولی صورت می گیرد، انواع برکت ها را به همراه خویش از آسمان نازل می کند. کار عاشقانه، مردم خواهی را نیز در پی دارد.

خلاقیت، نوآوری، خستگی ناپذیری، مردم دوستی و بسیاری از ثمرات دیگر، از نتیجه های«کار عاشقانه »است، نه آن کاری که تنها برای انجام تکلیف صورت می گیرد. یکی از رمزهای پیروزی، آن است که انسان، به سراغ کار و رشته ای برود که براساس ذوق و سلیقه و استعداد او باشد. اساسا پاره ای از شکست ها و ناکامی های آدمی، نتیجه انحراف از این اصل مسلم است که در بیشتر مواقع در پی کاری است که ذوق و استعداد آن را ندارد و از کاری که شایسته آن است، سر باز می زند.

*کمیت کار و تلاش

کار و رشته ای موفقیت آمیز است که مطابق با ذوق و استعداد انسان باشد. کار در حد توان خداوند، انسان ها را در حد توان و ظرفیت آنان مکلف کردهاست و می فرماید: «لا یکلّف اللّه نفسا الا وسعها»؛ خداوند، هر کسی را به اندازه توانایی او تکلیف نموده است». (بقره: 286)بدون شک، این سخن زیبای پروردگار، افزون بر آنکه از دریای عدالتش سرچشمه می گیرد، در مصلحت وحکمت او نیز ریشه دارد؛ زیرا تکلیف نمودن فراتر از«توان»؛ افزون بر آنکه مانعاز انجام درست و کامل آن عمل می شود، بیزاری نسبت به آن را نیز در پیدارد. در نتیجه، روح نشاط و سر زندگی را از انسان می گیرد و ناخودآگاه، آدمیرا به سوی افسردگی می کشاند. مناسب است که انسان ها، با الگوگیری از این اصل قرآنی، توان و ظرفیت خود را در کارهای مورد نظرشان محاسبه کنند تا درنتیجه از پی آمدهای ناگواری که گفته شد، محفوظ بمانند. پذیرش کار متناسب با توان جسمی، فکری و مدیریتی، افزون بر اثر مثبت آن در سامان دهی امور اقتصادی، در تندرستی، نشاط روحی و نیز حفظ کرامت و شخصیت افراد نقش مهمی دارد. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «سزاوار نیست مؤمن، خود را خوار نماید». به امام گفته شد: چگونه ممکن است خود را ذلیل سازد؟ فرمود: «به کارهایی دست زند که توان انجام آن را ندارد».

کانون خانواده، زن مسلمان و کار و فعالیت

حضرت علی علیه السّلام در ارتباط با کار کردن زنان فرموده است: کاری را که خارج از توانایی زن است، به دستش مسپار که به حال او مناسب تر است و به او آسایش خاطر بیشتری می بخشد و زیبایی اش را پایدارتر می سازد؛ زیرا زن همچون گلی خوش بو است. از منظر عقل و شرع، کار باید در حد توان انسان ها باشد. حفظ تعادل در انجام کار ارزشمندی و تقدس کار و توجه فراوان قرآن و روایتها نسبت به آن، بدان معنی نیست که آدمی تا آنجا به کار بپردازد که نه حال و وقتی برای عبادت برایش باقی بماند و نه زمانی برای تفریحات سالم و بهره مندی از لذت های حلال. از آنجا که اسلام، دین تعادل است، در عین توصیه فراوان به کار، به رعایت اعتدال در کار نیز سفارش کرده است. در حدیثی از امام موسی بن جعفر علیه السلام چنین آمده است: بکوشید که وقت شما چهار قسمت باشد: قسمتی برای مناجات با خدا، بخشی برای کار و فعالیت، پاره ای برای معاشرتبا برادران و افراد مورد اعتماد که عیب های شما را یادآوری کنند و از دل نسبتبه شما اخلاص ورزند. زمانی را هم به پرداختن به تفریحات سالم و لذت اختصاص دهید، که به وسیله این ساعات پرداختن به تفریحات سالم و لذت های صحیح، بر انجام وظایفی که در سه قسمت پیش گفته شد، توانامی شوید. نکته مهمی که در پایان این حدیث بیان شد، بسیار قابل دقت است واز آن چنین برمی آید: اگر انسان ساعاتی از اوقات خود را به شادمانی و پرداختن به لذت های مباح اختصاص ندهد، به خوبی از عهده وظایف خویش، همانند کار و عبادت کردن، برنخواهد آمد؛ زیرا اگر فکر انسان، پیوسته به سبب پرداختن به تفریح های سالم و به موقع، از فرسودگی رها شود و نشاط دوباره بیابد، آدمی همواره کارها و وظایفش را به خوبی انجام خواهد داد.

یکی از نویسندگان در این زمینه می نویسد: وقتی که مغز با نشاط است، فعالیت همه اعضای حیاتی، طبیعی است. مغز شفاف، خیلی بیشتر از مغز آشفته، انجام وظیفه می کند. کاری که به کمک مغز آرام و متوازن انجام شود، بی نقص وقابل دوام است.

نویسنده دیگری نیز درباره لزوم حفظ تعادل در کار و پرهیز از غرق شدن درکار چنین می نویسد: مردان و زنانی که در کار و فعالیت اقتصادی خویش غرق شده اند و جهان رااز دریچه درآمد می نگرند و خانواده خود را به دست فراموشی می سپارند و از ایفای تکلیفی که در این زمینه بر عهده دارند، غفلت می ورزند، با دست خویشزمینه تزلزل خانواده و نابسامانی آن را فراهم می سازند. کاری با ارزش است که هدف آن فداکاری، رشد شخصیت، خلاقیت، سازندگی، خوش بختی خود و دیگران باشد. مردان و زنان امروزی که قسمت اعظم وقت خود را در پشت میزاداره ها و مانند آن صرف کار کردن می نمایند، هنگامی که با اعصابی خسته و ناراحت به خانه برمی گردند، کوچک ترین برخورد و ناچیزترین حادثه در خانه، موجب بروز اختلاف شدید می گردد.

لزوم تخصص در کار و حرفه

در آموزه های دینی به موضوع«تخصص»در کار و حرفه، بسیار توجه شدهاست. در قرآن کریم آن گاه که یوسف علیه السّلام به عزیز مصر می گوید: «اجعلنی علی خزائن الأرض»؛ مرا بر خزائن این سرزمین بگمار» (یویسف: 55 )، از تخصص و آگاهی کافی خویش سخن گفته و می گوید: «إنی حفیظ علیم»؛ همانا من نگاهبانی (امین) و کاردانی آگاه به این کار هستم». (یوسف: 55)مولوی نیز درمثنوی گفته است که حتی اگر پنبه دوز هستی، در کارت متخصص و خبره باش.

تخصص نداشتن در کار سبب می شود که هم آن کار، خوب صورت نپذیرد و هم مراجعه کننده در این میان ضرر کند. چه بسا اقدام ناآگاهانه در مواردی همچون پزشکی، به قیمت جان اشخاص تمام شود. نظامی می گوید:

می کوش به هر ورق که خوانی/ تا معنی آن تمام دانی می باش طبیب عیسوی هشا/ما نه طبیب آدمی کش} پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله خرابی حاصل از انجام دادن کار بدون تخصص و آگاهی رابیشتر از اصلاح آن می داند و می فرماید: «من عمل علی غیر علم کان ما یفسداکثر ممّا یصلح»؛ هر کس بدون علم و تخصص، کاری انجام دهد، بیش از آنکه آبادکند، خراب می کند». در جایی دیگر فرموده است: «هر گاه می خواهی کاریانجام دهی، آن را از روی اطلاع و دانش انجام بده و از آن بپرهیز که کاری را نادانسته و بدون آگاهی انجام دهی». از امام صادق علیه السّلام نیز در این زمینه روایتی این گونه نقل شده است: «از نظر من، فرق نمی کند که کار را به خائن واگذار کنم، یا به انسانی ناشی و نامتخصص و فاقد مهارت».

خلاصه آنکه اهمیت «تخصص »در کار و حرفه تا آنجاست که در روایت اسلامی از آن به عنوان معیاری برای شخصیت انسان ها نام برده شده است. حضرت علی علیه السّلام در این باره می فرماید: «النّاس ابناء ما یحسنون؛ مردمان فرزندان آن چیزندکه آن را نیک و شایسته انجام دهند».

در شرح این حدیث شریف چنین آمده است: یعنی همان گونه که انسان ها به پدران خویش نسبت دارند و با پدران و قدرو منزلت آنها شناخته می شوند، به همین گونه هم، اشخاص به کار و مهارت و تخصص خود نسبت داده می شوند و قدر و منزلت کسب می کنند.

اهمیت دادن قرآن و اهل بیت علیهم السلام به موضوع تخصصدر کار و حرفه

پدیده ای نامبارک به نام بی کاری، ناهماهنگی با آفرینش است. در جهانی که هر ذره ای در آن، به کاری و وظیفه ای مشغول است، بی کاری یعنی نواختن ساز مخالف در جمع هم نوای عالم هستی که در نتیجه سبب ظهور زشتی در مجموعه جهان آفرینش خواهد شد. افزون بر آن، بی کاری بستری مناسب برای بروز انواع ناهنجاری های اخلاقی و ارتکاب لغزش هاست. در نگاهی جامعه شناسانه باید گفت: اصلاح جامعه، نتیجه ای است که با تحقق مقدمه هایی شکل می گیرد. از مهم ترین آن مقدمات، ایجاد بازار اشتغال و فراهم ساختن زمینه های شغلی برای افراد بی کار است.

پدیده بی کاری، افزون بر آنکه ناهماهنگی با آفرینش است، بستری مناسب برای ارتکاب لغزش ها و انحراف ها به شمار می آید. کارهای کاذب یکی از بدترین بلایا و آفات برای هر جامعه، روی آوردن به کارهای کاذب و دوری از کارمفید و مولد است. در کارهای کاذب، تنها، سود شخص در نظر گرفته می شود ودر آن نه اثری از توجه به منافع دیگران به چشم می خورد و نه خبری از تلاش و فعالیت وجود دارد. اهل بیت (علیهم السلام) به صراحت ما را از دست زدن به چنین کارهایی نهی کرده اند. برای مثال به مواردی از آن اشاره می کنیم امام صادق علیه السلام می فرماید: دوست ندارم آسیابی را اجاره کنم، و همان آسیابرا با قیمتی بیشتر به دیگری اجاره دهم، بی آنکه در آن آسیاب، کاری انجام داده باشم و آن را مجهزتر کرده باشم.

در روایتی دیگر نیز امام صادق علیه السّلام ما را از دست زدن به این عمل نهی میکند: «مبادا شخصی خانه ای را اجاره کند و بعد آن را به مبلغی بیشتر اجاره دهد، بدون آنکه در آن اقدامات جدیدی به عمل آورد».

همچنین، از امام صادق علیه السلام درباره کسی پرسیدند که تعهد می کندکاری را انجام دهد، ولی بعدا همان کار را با قیمت کمتر به دیگری واگذارمی کند و از این راه منافعی تحصیل می کند. امام فرمود: «نمی تواند چنین کاری را انجام دهد، مگر آنکه قسمتی از کار را شخصا انجام داده باشد». دیدیم امامان معصوم(علیهم السلام)، آن دسته از کارهای دروغین و معاملاتی را که در آنها از منافع جامعه چشم پوشی شده و تمامی سود، برای شخص متمرکزگشته است، به شدت نفی می کنند و افراد جامعه را از دست زدن به چنین کارهایی باز می دارند؛ زیرا در چنین کارهایی، بویی از تلاش و تولید و خدمتاز سوی شخص به مشام نمی رسد. از همین رهگذر، فلسفه حرمت ربا آشکارمی شود که برخی پول انباشته خود را به نیازمندان، قرض می دهند و بدون آنکه کاری انجام دهند یا در آن کار شریک شوند و خطر احتمالی آن را بپذیرند، باوام گیرنده شرط می کنند که پول بیشتری باز گردانند. این عمل، سبب می شودکه کسانی بدون فعالیت و کار به ثروت های زیادی برسند و پولی که باید درجامعه در گردش باشد، در دست عده ای خاص متمرکز شود. ادامه این کار سبب خواهد شد که نیازمندان جامعه، نیازمندتر و رباخواران، حریص تر و ثروتمندتر و به طبقه ای استثمارگر تبدیل شوند.

نتیجه:

قرآن کریم و سیره قرآنی معصومین تشویق به کار و تلاش را با چشم انداز رشد و تعالی فرد و خانواده در جامعه پیگیر بوده اند و با ذکر زمینه ها، آثار، برکات و نتایج کار و تلاش به ترغیب مردم به کار و تلاش پرداخته اند. تعهد به این راهکارها و توجه به آثار و برکات کار موجبات رشد و تعالی همه جانبه جامعه اسلامی را در بر خواهد داشت.

منابع:

1)قرآن کریم، ترجمه آیه اللّه العظمی مکارم شیرازی

2)نهج البلاغه، شرح و ترجمه محمد دشتی، نشر مشرقین، قم، 1379

3)راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی ترغیب القرآن، بیروت، دار العلم، 1412 ه ق

4)طباطبائی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، 1374، ه ق

5)کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه مصطفوی، تهران

6)مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار العلم، 1412 ه ق

7)نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل بیت، 1408 ه ق

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر