ماهان شبکه ایرانیان

تاجیک: جریان اصلاح طلبی باید تور خود را جای دیگری پهن کند/اصلاح طلبان دچار چرخش معیوب شده اند

محمدرضا تاجیک فعال سیاسی اصلاح طلب، معتقد است وقتی اصلاح طلبان به بازی قدرت می‌رسند، کارکرد آنها خیلی با آن گروهی که به آنها نقد مطرح کرده و آنها را عدوی خود می‌دانند، فرقی نمی‌کند

تاجیک: جریان اصلاح طلبی باید تور خود را جای دیگری پهن کند/اصلاح طلبان دچار چرخش معیوب شده اند

به گزارش الف، محمدرضا تاجیک، فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگویی با شرق ضمن نقد جریان اصلاح طلبی و آینده آن گفت: درون جریان اصلاح‌طلبی تحولی ایجاد خواهد شد و ما در آینده با صورت و سیرت دیگری از جریان اصلاح‌طلبی مواجه خواهیم بود که ‌چندان متفاوت از جریان فعلی نیست، بلکه اصلاح‌طلبی است که با مرحله کنش کنونی و با روح زمانه انطباق پیدا کرده است. و بیش از آنکه خرقه سیاسی و قدرت به تن کند، خرقه فرهنگی و اجتماعی بر تن خواهد کرد. چنین جریانی چهره زیباشناختی و گفتمانی بیشتری پیدا کرده و از این فضای زمخت قدرت و سیاست فاصله پیدا خواهد کرد. در غیر این صورت، پیش‌بینی من این است که جریان اصلاح‌طلبی مرسوم و معروفی که شکل گرفته و حیات و ممات خود را در قدرت و با قدرت تعریف کرده است، به‌طور فزاینده‌ای به حاشیه کشیده خواهد شد و از متن جامعه و حتی معادلات سیاسی‌ای که در آینده در جامعه ما جاری خواهند شد، کنار خواهد رفت.

وی ادامه داد: اگر بناست تغییر، تحول و توسعه‌ای ایجاد شود، لزوما و ضرورتا این تغییر باید از بالا صورت بگیرد؛ باید اصحاب قدرت به حرکت درآیند و چنین حرکتی را ساماندهی کنند.

تاجیک با بیان اینکه چرا جریان اصلاح طلبی امروز با مشکل مواجه است، گفت: اصلاح‌طلبی یک جریان فراگیر است و فقط صورتی سیاسی ندارد. یک گفتمان فراگیر است که در همه ساحت‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و هنری و بین‌المللی باید حرفی برای گرفتن داشته باشد. ما امروز به دلایل مختلفی در همه این ساحت‌ها دچار مشکل هستیم. در همه این ساحت‌ها بالاخره آسیب‌هایی ظهور کرده که روح جامعه را اذیت می‌کند و بسیاری را درباره آینده، کارآمدی و گفتمان‌هایی که در دوره پساانقلاب مطرح شدند، دچار تردید و پرسش کرده است؛ بنابراین جریان اصلاح‌طلبی باید در همه این ساحت‌ها حضور خیلی جدی رهگشا داشته باشد.

جریان اصلاح‌طلبی باید بتواند به صورت یک تدبیر و راه برون‌رفت جلوه کند، باید قسمتی از راه‌حل مشکلات اکنون جامعه خودش باشد. باید تاریخ اکنون جامعه خود را بنویسد و نباید فراموش کند که تاریخش با اراده آن و کسانی که به آن دل بسته و اطمینان کرده‌اند، ورق بخورد؛ بنابراین باید وارد فضا بشود و در همه ساحت‌ها مشکلات را برطرف کند. من برخلاف دوستانی که شاید تمام تلاش خود را متوجه تغییر در آنچه واقعا موجود است، کرده‌اند و تلاش دارند که شرایط واقعا موجود را به شکلی محقق کنند که لطیف‌تر و ظریف‌تر عمل کند، معتقدم نیازمند این هستیم که ریشه‌ای‌تر نگاه کنیم.

این فعال اصلاح طلب افزود: باید تلاش کنیم نخست یک انسان اصلاح‌طلب را تولید کنیم و بعد به سمت یک جامعه اصلاح‌طلب برویم. من فکر می‌کنم که ما دچار یک چرخش معیوب شده‌ایم. چون به بنیان‌ها ورودی نداشتیم و اهداف تلاش‌های اصلاح‌طلبانه ما بنیان‌ها و شالوده‌ها نبوده، فرهنگ سیاسی ما کماکان غیردموکراتیک و غیرمدنی عمل می‌کند. حتی فرهنگ سیاسی کسانی که به نام مدنیت و اصلاح‌طلبی سخن می‌گویند، غیرمدنی و غیراصلاح‌طلبی است

وی ادامه داد: ما باید جریان اصلاح‌طلبی را متوجه ریشه‌ها و عمق قضیه کنیم، از جاهایی که خشت‌های فرهنگی، فرهنگ سیاسی و عادت‌واره‌های ما کج گذاشته شده‌اند، شروع کنیم به حل مشکل. در غیر این صورت مشغول بازی در روبناها و سطح هستیم، درحالی‌که فوندانسیون‌ها و ریشه‌ها همان است. از این ریشه‌ها و بنیان‌ها نمی‌توان انتظار داشت که روی آنها عمارتی نو و پایدار ساخته شود. معتقدم که باید به این مسئله توجه جدی کنیم. اگرچه نمی‌خواهم با این بیانم جریان اصلاح‌طلبی را توصیه کنم که از بازی قدرت و ماکروفیزیک سیاست کنار بکشند، بلکه این جزئی از بازی و حرکت اصلاح‌طلبی است، اما جریان اصلاح‌طلبی باید تور خود را جای دیگری پهن کند و این ساحت، از نظر من بیشتر فرهنگی و اجتماعی است تا ساحت سیاسی به معنای مرسوم قضیه. این نکته‌ای است که متاسفانه جریان اصلاح‌طلبی آن را فراموش کرده و همه‌چیز را در سیاست و قدرت تقلیل داده است.


تاجیک خاطرنشان کرد: من معتقد نیستم که باید یک خروج رادیکالی از صحنه سیاست و قدرت داشته باشیم و عزلت‌نشین شویم و تلاش کنیم که از پایین شروع کرده و میانه و بالا را رها کنیم؛ من معتقدم که استراتژی ما توامان باید ناظر به تمام سطوح و ساحت‌های جامعه باشد. یعنی هم باید حواسمان به بازی قدرت باشد و هم در سطوح دیگر توجه کنیم و هم‌زمان سعی کنیم نهادهای مدنی را فربه‌تر کنیم و به آنها عمق بدهیم. از طرفی نباید توده‌های مردم را هم فراموش کنیم؛ باید نوعی بازگشت به توده‌های مردم داشته باشیم و تلاش کنیم که توده‌های مردم را به حرکت درآوریم و به فرهنگ توده‌ها ورود داشته باشیم و این سه را هم به پیش ببریم. اما اگر در این سه، بخواهم یک حرکت استراتژیک را مورد توجه قرار داده و در دستور کار اصلاح‌طلبی قرار بدهم، بی‌تردید حرکت فرهنگی و اجتماعی است که مقدم بر حرکت سیاسی در معنای مرسوم آن است.


وی با بیان اینکه برخی از به‌اصطلاح اصلاح‌طلبان، از جریان اصلاح‌طلبی یک برج بابل ساختند و تلاش دارند از پله‌های این برج بالا بروند اظهار داشت: برخی برای رسیدن به عرش قدرت، از جریان اصلاح‌طلبی ابزاری ساختند و کاملا ابزاری، از آن در جریان اراده معطوف به منفعت و قدرت خودشان بهره می‌برند. متاسفانه وقتی هم به قدرت می‌رسند، تنها چیزی که در گفتار و رفتار آنها مشاهده نمی‌شود، دقایق گفتمان اصلاح‌طلبی است. چون به قدرت می‌رسند، توجیه می‌کنند که اقتضای قدرت این است و ما باید بر این اقتضا عمل کنیم تا باشیم. تداوم خود را در این می‌دانند که دفعتا از هر اصولگرایی، اصولگراتر باشند و از هر صاحب قدرتی، بیشتر قواعد قدرت را پاس بدارند.

بنابراین چه اتفاقی می‌افتد؟ حیات قبل از قدرت آنها با حیات بعد از قدرتشان فرق می‌کند؛ یک‌مرتبه حول حالنا می‌شوند. یک‌باره از بازیگران ناقد قدرت به توجیه‌گران قدرتی تبدیل می‌شوند که برای بقای خود می‌کوشند و تئوری تغییر به تئوری بقا تبدیل می‌شود. ما باید هوشیار باشیم که آنچه داریم ذبح می‌کنیم، کلیت جریان اصلاح‌طلبی است.

این فعال اصلاح طلب ادامه داد: نباید جریان اصلاح‌طلبی را در پای منافع و قدرت خود ذبح کنیم. به همین دلیل است که در جریان اصلاح‌طلبی، مثل جریان اصلی قدرت در جامعه که عده قلیلی در مراکز قدرت حضور دارند، کات و پیست می‌شوند؛ عده قلیلی که از این منصب به آن منصب تغییر مواضع می‌دهند. اصلاح‌طلبی هم همین‌طور است. عده خاصی همواره جایی که سفره قدرت پهن است، حضور خیلی پررنگی دارند و همیشه جایی که تقسیم قدرت است، حضور دارند. اینها حتی مجال را باز نمی‌کنند که نیروهای جوان‌تر و با طراوتی که در جریان اصلاح‌طلبی حضور دارند، در فضاهای این‌چنینی قرار بگیرند. بنابراین تلاش می‌کنند کلیت جریان اصلاح‌طلبی را به سخره گرفته و از آن فرش قرمزی برای ورود به دژ قدرت بسازند؛ این خطرناک است. از قبل هم هشدار داده‌ام نباید اجازه دهیم که کوتوله‌هایی قد رشید اصلاح‌طلبی را به قامت و هیبت کریه و نازیبای خود دربیاورند. بنابراین باید تلاش کرد و نگذاشت اصلاح‌طلبی از افق معنایی مردم خارج شده و دیگر کسی بر این فرض نباشد که می‌تواند با اصلاح‌طلبی آینده بهتری را برای نسل آتی به همراه داشته باشد و آن را صرفا بازی در قدرت بداند که به اقتضا وارد صحنه می‌شوند و به اقتضا هم از صحنه خارج می‌شوند.

نباید اجازه دهیم این چهره‌ها را عده‌ای به جریان اصلاح‌طلبی تحمیل کنند. بارها گفته‌ام تا این مشکلات را حل نکنیم و اصلاح‌طلبی را از چنبره بعضی از به اصطلاح اصلاح‌طلبان خارج نکنیم، نمی‌توانیم اصلاح‌طلبی شکوفا و بالنده‌ای داشته باشیم.


وی تاکید کرد: اگر نتوانیم در جریان کلی اصلاح‌طلبی اصلاحات جدی و عمیق را داشته باشیم و خود جریان اصلاح‌طلبی مرسوم را موضوع اصلاح‌طلبی قرار ندهیم، به‌ طور فزاینده‌ای اقبال سلبی را هم از دست خواهیم داد و به سوی جریان متفاوتی از جریان اصلاح‌طلبی پیش خواهیم رفت. اینجاست که من دوستان را به درنگ تاریخی و محاسبه نفس و نقد هستی‌شناسانه خودشان دعوت می‌کنم. اصلاح‌طلبان باید خرقه اصلاح‌طلبی را که بر تن دارند، لطیف‌تر کرده و تلاش کنند آن را با روح زمانه و تقاضای نسل جدید منطبق کنند.

این یک تامل جدی تاریخی را طلب می‌کند که متاسفانه چنین اراده‌ای را نمی‌بینم. اگر بخواهم نوعی پیش‌بینی داشته باشم، پیش‌بینی‌ام این است که جریان اصلاح‌طلبی در سراشیبی مقبولیت و مشروعیت به سر می‌برد و پیش‌بینی من این است که از دل جریان اصلاح‌طلبی، جریان‌های متفاوت اصلاح‌طلبی خواهد رویید و پدیدار خواهد شد که آن جریانات شاید بیشتر بتوانند با زمانه ما رابطه برقرار کنند؛ تا آن جریانی که جریان اصلاح‌طلبی رسمی نامیده می‌شود.


تاجیک تاکید کرد: وقتی جریان کلی اصلاح‌طلبی در مسیر نوعی احتضار قرار می‌گیرد، فضا گشوده می‌شود برای بسیاری از جریانات رادیکال و جریاناتی که هنوز متولد نشده، می‌تواند جریان اصلاح‌طلبی را به‌عنوان «دیگر رادیکال» خود محسوب کند و حتی قبل از کسب قدرت، در فضای خیال‌واره خود جایی برای اصلاح‌طلبان باقی نگذارد و آنها را حذف‌شده تلقی کند. این قسمتی از داستان است. به قول گرامشی، وقتی قدیم در حال احتضار است و امکان تولد دوباره ندارد، شرایط برای پدیدارشدن جریانات رادیکال مهیا می‌شود؛ اما به علت عقلانیتی که در جامعه ما حاکم شده، بسیاری از نیروهای جوان و نسل جدیدی که به شکلی هنوز برای تغییر جامعه، به جریان اصلاح‌طلبی به حرکت‌های مدنی و حرکت‌های دموکراتیک دل بسته‌اند، کماکان بازگشتی به سمت اصلاح‌طلبی دارند.

این بازگشت می‌تواند معطوف به گذشته باشد و اینها هستند که می‌خواهند جریان اصلاح‌طلبی را نو کنند و آن را با روح زمانه آشتی دهند، تکمله بزنند و واژگان و مفاهیم نویی را ضمیمه اصلاح‌طلبی کنند و یک تئوری راهنمای عمل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی وارد بازار اندیشگی و معرفتی جامعه کنند. باید تلاش کنیم ققنوس‌وار از خاکستر خود برخیزیم و جریان اصلاح‌طلبی را از خمودگی و تصلب خارج کنیم و آن را در تاریخ اکنون خود بازتعریف و بازتولید کنیم. چنین جریانی در نیروهای جوان ما در حال شکل‌گیری است و من چنین تلاشی را به چشم می‌بینم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان