نویسنده مقاله، برای تبیین کامل تغییر حاصل شده در عقل گرایی، ابتدا رهیافت های مختلف عقل گرایی و سیر تاریخی آن را ذکر می کند و در اندیشه «کسنوفانس » در یونان باستان، ردپایی از عقل گرایی انتقادی به دست می دهد; زیرا او همه معارف عقلی را یقینی نمی دانسته است، چنان که سقراط نیز معرفت بشری را محدود و عقل را خطاپذیر می دانست .