ستاره حمیدی کارشناس ارشد روانشناسی
آمارهای جمعیتشناسی افزایش چند برابری جمعیت انسانها را در کره زمین نشان میدهد؛ اما با این حال در قرن حاضر احساس تنهایی حس مشترک بسیاری از انسانهاست، افراد با اینکه در اطرافشان خانواده، دوستان و اقوام بسیاری دارند، احساس تنهایی میکنند. باید توجه داشت تنها بودن با احساس تنهایی کردن بسیار متفاوت است. چه بسیارند افرادی که با خانواده یا گروههای دوستی در تعامل هستند، اما باز احساس تنهایی میکنند. روانشناسان بر این باورند که احساس تنهایی علل متفاوتی میتواند داشته باشد؛ همانند: احساسات حلنشده نسبت به دیگران، اسرار موجود در زندگی، احساس ناکامی و عدم موفقیت، احساس پوچی و بی هدفی، تفکرات و باورهای منفی، نداشتن روابط اجتماعی موثر، تعارضات درونی و...
کسب مهارتهای اجتماعی
جهت سازگاری با جامعه طبیعی به نظر میرسد انسانها احساسات خود را نسبت به موقعیتها و شرایط کنترل کرده و واکنشهای سریع و ناپخته از خود بروز ندهند، ولی گاهی این مسأله به صورتی ناخوشایند نمود پیدا کرده و فرد همه احساسات منفی و ناخوشایندش را درون خود حفظ میکند و در نهایت نسبت به اطرافیان بدبین شده و سوءتفاهماتی به وجود میآید و همین سوءتفاهمات و نگرشهای منفی منجر به دوری وی از اطرافیان میشود. برخی افراد نیز بر این عقیدهاند که اتفاقات ناخوشایند و نامطلوب زندگی خود را نباید برای اطرافیان بیان کنند تا موجب رنجش و آزار آنان نشوند. همین رازداری منجر به فشار روانی زیادی میشود و در نهایت فرد مجبور خواهد شد بار منفی و ناخوشایندی را به تنهایی بر دوش بکشد. در کنار دو مورد ذکر شده احساس ناکامی و عدم موفقیت تاثیر زیادی در منزوی شدن و احساس تنهایی دارد. زمانی که فرد احساس کند همانند آشنایان، دوستان و اقوام خود پیشرفت نداشته و موفقیتی کسب نکرده است، برای فرار از حس سرخوردگی سعی خواهد کرد از جمعهای خانوادگی و دوستانه کناره بگیرد. یکی از مهمترین علل احساس تنهایی،عدم کسب مهارتهای ارتباطات اجتماعی فرد در خانواده است. زمانی که تعاملات و روابط اجتماعی او اندک باشد، بالطبع دوستان کمتری داشته و فعالیتهای اجتماعیاش محدود میگردد.
روشهای رفع احساس تنهایی
با این اوصاف در این حالت تنها کسی که میتواند به فرد کمک کند، فقط خودش است؛ با حمایت یک مشاور یا دوست دلسوز. برای رفع احساس تنهایی گزینههای زیر مفید واقع میشود:
اجتماعی شوید: شخص باید بیاموزد روابط اجتماعی خود را گسترش دهد. به عنوان مثال استفاده از راهکارهای دوستیابی بسیار موثر است. کتابهای زیادی درخصوص راههای دوستیابی به چاپ رسیده است که مطالعه آنها تاثیرات شگفتانگیزی در روابط خواهد داشت. از سوی دیگر شرکت در تورهای گردشگری، پیوستن به گروههایی که به هر نوعی با فرد ارتباط و وابستگی دارند، تماس با دوستان قدیمی، استفاده از تکنولوژی جهت برقراری ارتباط، ورزشهای همگانی، مهمانیهای دوستانه و استفاده از مناسبتها برای تازه کردن دوستیها راهکارهای مناسبی به نظر میرسد.
این موارد کمک خواهند کرد فرد روابط اجتماعی و تعاملات خود را افزایش داده و ارتباطات گستردهتری برقرار نماید و در جمع کثیر افرادی که با آنها مراوده دارد، تعدادی را به عنوان دوست صمیمی و همدم انتخاب کند. در خانه نشستن و شکایت از تنهایی دردی را دوا نخواهد کرد.
پیوستن به گروههای اجتماعی و انجمنها: ایده ای
بینظیر جهت ایجاد تغییر و رهایی از تنهایی، پیوستن به گروههای اجتماعی است. شرکت در سمینارهای مورد علاقه و عضو گروههایی که به نحوی با فرد هدف مشترکی دارند، کمک شایانی خواهد نمود. همه انسانها از اینکه با افرادی آشنا شوند که وجه مشترکی با هم داشته باشند و بتوانند در مورد آن وجه مشترک و علایق به گفتوگو بنشینند، لذت خواهند برد. باید پذیرفت آدمی موجودی اجتماعی است و بدون دیگران نمیتواند به تنهایی زندگی کند.
غنی سازی درونی : همانطور که ذکر شد تعاملات اجتماعی یکی از نیازهای ضروری بشر است؛ با این اوصاف ممکن است هر شخصی در شرایطی قرار گیرد که خود به تنهایی مجبور به سپری کردن آن باشد و دیگران قادر به همراهی و پر نمودن تنهاییاش نباشند. تنها راه، شناخت بهتر از خود است. زمانی که فرد نسبت به درونیات، علایق و خواستههای خود آگاهی کامل داشته باشد، بهتر خواهد توانست برای زندگی روزمره خود برنامهریزی کرده و جمع دوستان و اطرافیان خود را مدیریت کند. پی بردن به علایق و استعدادها ضروری به نظر میرسد.
استفاده از تکنولوژی جهت برقراری ارتباط: خوشبختانه پیشرفت تکنولوژی کمک بزرگی به بشر کرده است. با استفاده از این تکنولوژی میتوان فاصلهها را کم کردد. حتی تماسهای کوتاه با دوستان، اقوام، خانواده و اشخاصی که به هر دلیلی از فرد دور هستند، سبب آرامش روانی میشود؛ بهخصوص برای افرادی که به دلیل شرایط کاری، زندگی و یا ماموریتها بیشتر عمرشان در سفر و دور از عزیزانشان هستند.
توجه به اهداف و آرزوها: رفتن به دنبال اهداف، آرزوها و استعدادها محدودیتها را کمتر میکند و فرد در تعاملات اجتماعی در کنار قشری که با وی سلیقههای مشترک دارند، قرار خواهد گرفت. پی بردن به علایق درونی به فرد کمک میکند تا شناخت بیشتری نسبت به خود داشته باشد. داشتن هدف و انگیزه آرامش روانی بسیاری به همراه دارد.