از روزهاى برگزیده خداوند روز عرفه است و از جایگاه هاى مهم در واجبات حج، موقف عرفات است. این روز به اندازه اى نزد پروردگار ارزشمند بوده که بر آن سوگند یاد نموده است.
وَ الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ* وَ شَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ» «1»
و سوگند به روزى که [برپا شدنش را براى داورى میان مردم ] وعده داده اند* و سوگند به شاهد [که پیامبر هر امّت است ] و مورد مشاهده [که اعمال هر امت است؛]
براى آیه فوق، حدود سى مصداق گفته شده است، از جمله در برخى تفاسیر چنین آمده است:
«از ابن عباس وقتاده و نیز امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده است که:
شاهد (گواه) روز جمعه است و مشهود (گواه شده) روز عرفه است.» «2» زیرا جمعه بر همه اعمالى که در آن روز صورت مى گیرد گواهى مى دهد و روز عرفه هم، مردم در موسم حج گواهى مى شوند و فرشتگان هم بر آن گواهى مى دهند.
در آیه اى دیگر به عرفات، سرزمین خاطرات ناله ها و اشک ها اولیاى الهى اشاره فرموده:
لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلًا مّن رَّبّکُمْ فَإِذَآ أَفَضْتُم مّنْ عَرَفتٍ فَاذْکُرُواْ اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِن کُنتُم مّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ» «3»
بر شما گناهى نیست که [در ایام حج ] از پروردگارتان [به وسیله تجارت و داد و ستد] فضل و روزى و منافع مادى بطلبید. و هنگامى که از عرفات کوچ کردید، خدا را در مشعر الحرام یاد کنید. [آرى ] او را یاد کنید همان گونه که شما را هدایت کرد. و همانا شما پیش از این از گمراهان بودید.
معناى عرفه و عرفات
واژه عرفه و عرفات از ریشه معرفت به معناى شناخت است. عرفات نام سرزمینى در بیست کیلومترى مکّه است و بر حاجیان و زائران خانه خدا واجب است که از ظهر روز نهم ذى الحجه تا غروب در آن مکان بمانند. در اینکه چرا به آن محل عرفات مى گویند؛ نکات بسیارى در این زمینه گفته شده است:
حضرت آدم و حوّا پس از هبوط به زمین در آن مکان یکدیگر را شناختند و به لغزش خود اعتراف کردند. «4» امام صادق علیه السلام درباره علت نامگذارى عرفات فرمود:
جبرئیل، حضرت ابراهیم را روز عرفه بیرون برد، چون ظهر شد به وى گفت:
اى ابراهیم! به لغزش هایت اعتراف کن، و عبادت هایت را بشناس. از این رو به عرفات نامیده شد چون که جبرئیل گفت: اعتراف کن او هم اعتراف کرد. «5» و بنابر برخى روایات، وجود مبارک حضرت حجة بن الحسن علیه السلام هر سال در مراسم حج در عرفات و منا حضور دارند. همچنین نایب خاص امام، محمد بن عثمان عمرى رحمه الله و بسیارى از تربیت یافتگان و شاگردان خاص آن حضرت، در میان حج گزاران حضور دارند. با عنایت خاص پروردگار، حضرت از ملکوت و اوضاع باطنى افراد آگاهى مى یابند و بعضى از صالحان و عارفان در موسم حج، حضور سبز ایشان را احساس مى کنند و از لطف و کرامت و هدایت امام فیض کامل مى برند. «6» بعضى از گناهان تنها در عرفات بخشیده مى شود و هیچ حاجتمندى دست خالى باز نمى گردد و از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود:
کسى که در ماه رمضان آمرزیده نشود تا رمضان آینده آمرزیده نمى شود مگر آن که در عرفه حاضر شود. «7» و نیز فرمود:
در غروب عرفه، خدا همه گناهان زائران خود را مى بخشد. بر این اساس حضرت باقر علیه السلام در آداب روز عرفه هیچ سائلى را ناامید برنمى گرداند. «8»
اسرار وقوف در عرفات
از اسرار توقّف در عرفات این است که: انسان به معارف و آموزه هاى دینى آگاه شده و از اسرار الهى در نظام آفرینش با خبر شود و بداند که خداوند به همه نیازهاى او داناست و براى برآوردن همه آنها توانا مى باشد. خود را به خدا بسپارد و فقط او را اطاعت کند که طاعت او سرمایه و وسیله هر بى نیازى است.
از این رو امام سجّاد علیه السلام به نیازمندى که در روز عرفه گدایى مى کرد، فرمود:
واى بر تو! آیا در چنین روزى دست نیاز به سوى غیر خدا دراز مى کنى، در چنین روزى براى کودکان در رحم امید سعادت مى رود. «9» کسى که در آن جا از غیر خدا طلب کند، زیان کرده است.
امام علیه السلام چنین انسان هایى را که به سوى مردم روى مى آورند در حالى که دیگران به سوى پروردگار مشتاق هستند، از بدترین مخلوقات خدا معرفى فرموده است. «10» حاجى باید بر این نکته عارف شود که خداى سبحان به نهان و آشکار و صحیفه قلب او و رازهاى آن، حتى آنچه براى خود او روشن نیست و در زوایاى روح او مى گذرد آگاه است. اگر بداند که قلبش در محضر حق است، خود را به گناهان جوارحى و جوانحى آلوده نمى سازد و دل را از خاطرات آلوده، تنزیه مى کند.
خداى متعال در غروب عرفه به وسیله اهل عرفه و زائران خانه خود بر فرشتگان مباهات مى کند، با اینکه عزّت و فخر انسان در بندگى براى خدا و پرورده او بودن است، اسرار حج به صورت انسان واقعى در سرزمین عرفان و منى ظهور مى کنند و خداى سبحان در مقام تجلّى به آنان فخر مى ورزد.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید:
خداوند بر اهل عرفات، نعمت داده، به وسیله آنان بر اهل آسمان فخر مى ورزد و مى فرماید: اى فرشتگان من! به بندگانم بنگرید، ژولیده و غبارآلوده از هر راه دورى آمده اند. شما را گواه مى گیرم که دعایشان را مستجاب کرده و خواسته ایشان را برآورده سازم، خطاکارشان را به خاطر نیکوکارشان بخشیدم و به نیکوکارشان هر چه را که از من خواستند، عطا کردم جز گناهانى (حق الناس) را که میان خودشان دارند. «11» و نیز فرمود:
حق تعالى در هیچ روزى به اندازه روز عرفه، بندگان را از آتش دوزخ آزاد نمى کند و خداوند به فرشتگان نظر مى افکند و افتخار مى کند و مى فرماید:
اینها چه مى خواهند؟! «12» از امیرمؤمنان امام على علیه السلام درباره راز وقوف در عرفات پرسیده شد، فرمود:
عرفات بیرون از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آن قدر تضرّع و التماس کند تا سزاوار ورود به حرم شود. «13» از این رو شب و روز عرفه دعاهاى مخصوصى دارد که جزء فضایل برجسته و وظایف مهم روز عرفه است. روز عرفه روز دعا و نیایش است، اگرچه روزه آن روز مستحب است ولى چنانچه سبب ضعف شود؛ دعا بر روزه آن روز مقدّم است.
اعمال روز عرفه
روایات فراوانى درباره اعمال روز عرفه و هنگام وقوف در عرفات و کیفیّت آن نقل شده است؛ که در ادعیه ویژه آن روز، دعاى عرفه امام حسین علیه السلام و دعاى امام سجّاد علیه السلام مشهور است. بخشى دیگر نیز اهتمام و تشویق به دعا کردن براى دیگران است به گونه اى که برخى شاگردان اهل بیت علیهم السلام و اولیاى الهى هم همّت خود را در آن سرزمین عرفانى، به حق جویى و دعا و مناجات و طلب غفران براى غیر، صرف مى نمودند.
دعاى عرفه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به امام على علیه السلام فرمود: آیا دعاى روز عرفه را به تو بیاموزم که دعاى پیامبران پیش از من است، سپس فرمود: مى خوانى؛
لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، یُحْیى وَ یُمیتُ وَ هُوَ حَىٌّ لایَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَى ءٍ قَدِیرٌ.
اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ کَالَّذى تَقُولُ وَ خَیْراً مِمَّا نَقُولُ وَ فَوْقَ ما یَقُولُ الْقائِلُونَ.
اللَّهُمَّ لَکَ صَلاتى وَ نُسُکى وَ مَحْیاىَ وَ مَماتى وَ لَکَ بَراءَتى وَ لَکَ حَوْلى وَ مِنْکَ قُوَّتِى .
اللَّهُمَّ إِنِّى اعُوذُ بِکَ مِنَ الْفَقْرِ وَ مِنْ وَسْواسِ الصَّدْرِ وَ مِنْ شَتاتِ الْأَمْرِ وَ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ.
اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ خَیْرَ الرِّیاحِ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ ما تَجِى ءُ بِهِ الرِّیاحُ وَ أَسْأَلُکَ خَیْرَ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ.
اللَّهُمَّ اجْعَلْ فى قَلْبِى نُوراً وَ فى سَمْعِى وَ بَصَرى نُوراً وَ فى لَحْمى وَ عِظامى وَ فِى عُرُوقى وَ مَقْعَدى وَ مَقامى وَ مَدْخَلى وَ مَخْرَجى نُورَاً وَ أَعْظِمْ لى نُورَاً یا رَبِّ یَوْمِ أَلْقاکَ، إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَى ءٍ قَدیرٌ. «14»
جز خداى یکتاى بى شریک معبودى نیست. سلطنت و ستایش از آن اوست.
زنده مى کند و مى میراند و او زنده اى است که نمى میرد. خیر در دست اوست و او بر هر چیز تواناست.
خدایا! حمد براى توست با آنگونه که خود مى ستایى و بهتر از آنچه ما مى گوییم و بالاتر از آنچه گویندگان مى گویند.
خدایا! نماز و عبادتم، زندگى و مرگم و بیزارى جستنم براى توست، توان و نیرویم از توست.
خدایا! از فقر و وسوسه هاى درون و پراکندگى کار و عذاب قبر به تو پناه مى برم.
خدایا! بهترین نسیم ها را از تو مى طلبم و از شرّ آنچه طوفان ها مى آورد به تو پناه مى برم و از تو خیر شب و روز را مى خواهم.
خدایا! در دل و گوش و چشمم و در گوشت و استخوان ها و رگ هایم، در جایگاه نشستن و ایستادنم و در ورود و خروجم، نور و روشنایى قراربده و روزى که تو را دیدار مى کنم، فروغ مرا بزرگ بدار که تو بر هر چیز توانایى.
دعاى عرفه امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در روز عرفه بسیار خاشعانه در حالى که اشک از دیده هاى مبارکش جارى بود، زمزمه نمود:
اللَّهُمَّ اجْعَلْنى اخْشاکَ کَانّى اراکَ وَ اسْعِدْنى بِتَقْواکَ وَ لاتُشْقِنِى بِمَعْصِیَتِکَ وَخِرْ لى فى قَضائِکَ وَ بارِکْ لى فى قَدَرِکَ حَتَّى لا احِبُّ تَعْجیلَ ما اخَّرْتَ وَ لا تَأْخیرَ ما عَجَّلْتَ ... «15»
خدایا! چنانم کن که از تو بترسم، گویا که تو را مى بینم و با پرهیزگارى مرا خوشبخت گردان و به نافرمانى ات بدبختم مکن و خیر در قضایت را برایم اختیار کن و به من در تقدیرت برکت ده، تا تعجیل آنچه را تو تأخیر انداختى نخواهم و به تأخیر آنچه را تو پیش انداختى، میل نکنم ...
و سرانجام در شامگاه عرفه به عفو از گذشته و تدبیر در آینده، بشارت داده مى شود. حضرت صادق علیه السلام در این زمینه مى فرماید:
حج گزار بار سفرش و ضمانت آن بر خداست. هر گاه وارد مسجد الحرام شود، خداوند دو فرشته بر او مى گمارد که طواف و نماز و سعى او را نگهدارند، شامگاه عرفه بر شانه راست او مى زنند و به او مى گویند: فلانى! از آنچه گذشته است کفایت شدى، ببین در آینده چگونه خواهى بود؟ «16»
قربانى در حج
حاجیان پس از رمى جمره عقبه و پیش از حلق یا تقصیر باید در زمین مِنى گوسفند، گاو و یا شتر قربانى کنند.
وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْىِ وَلَا تَحْلِقُواْ رُءُوسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْىُ مَحِلَّهُ» «17»
حج وعمره را براى خدا به پایان برید، و اگر [به علتى ] از انجام آن ممنوع شدید، آنچه را از قربانى براى شما میسر است [قربانى کنید و از احرام در آیید]؛ و سر خود را نتراشید تا قربانى به محلش برسد.
سنّت قربانى در حج، موجب تقرّب مخصوصى است که در عبادات دیگر نیز یافت مى شود.
امام رضا علیه السلام فرمود:
علت آن که به مِنى ، مِنى گفته شده است، این است که جبرئیل در آن جا به ابراهیم علیه السلام گفت: هر چه مى خواهى از خداوند تمنّا کن. حضرت ابراهیم علیه السلام هم در دل خود از خدا خواست که به جاى فرزندش اسماعیل علیه السلام قوچى به عنوان فدیه قرار داده شود و خداوند متعال دستور دهد که آن را سر ببرد و خداوند هم خواسته او را داد. «18» هر گاه مردم در جایگاه منى مستقر شوند، منادى ندا مى دهد: اگر مى دانستید در آستان چه کسى آمده اید، پس از آمرزش الهى به جایگزینى مخارج، یقین پیدا مى کردید.
و باز ندا مى رسد: اگر مى خواستید من راضى شوم راضى شدم، سپس پس از اعمال منى مانند روزى که از مادر زاده شده اید از گناهانتان پاک مى شوید.
حقیقت قربانى، نوعى تقرّب و تقواست که روح آدمى را پاکیزه مى کند و حاجى با تمسّک به حقیقت و ذبح گلوى دیو طمع و تمناى نفس را بریده و دل از تعلّقات دنیوى رها مى سازد.
پیامبر صلى الله علیه و آله به فاطمه زهرا علیها السلام فرمود:
در صحنه ذبح قربانى ات، حاضر باش. همانا با اولین قطره خون آن، خداوند همه گناهان تو را مى آمرزد و از خطایت در مى گذرد.
بعضى از مسلمانان پرسیدند: اى رسول خدا! آیا این مخصوص خاندان توست، یا براى همه مسلمانان است؟
حضرت فرمود:
خداوند مرا وعده داده که هیچ یک از خاندان مرا آتش نچشاند. این براى همه مردم است. «19»
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بروج (85): 2- 3.
(2)- مجمع البیان فى تفسیر القرآن: 10/ 315، ذیل آیه 3 سوره بروج؛ تفسیر القرطبى: 19/ 283- 284.
(3)- بقره (2): 198.
(4)- الکافى: 4/ 192، حدیث 2؛ بحار الأنوار: 11/ 167، باب 3، حدیث 15.
(5)- بحار الأنوار: 96/ 254، باب 47، حدیث 16؛ علل الشرایع: 2/ 436، باب 173، حدیث 1.
(6)- الکافى: 1/ 337، حدیث 6؛ کمال الدین: 2/ 440، حدیث 7 و 8 و 9؛ بحار الأنوار: 51/ 350، ذیل حدیث 3.
(7)- بحار الأنوار: 93/ 342، باب 46، ذیل حدیث 6؛ دعائم الاسلام: 1/ 269.
(8)- بحار الأنوار: 93/ 180، باب 21، حدیث 21؛ ثواب الأعمال: 142.
(9)- من لایحضره الفقیه: 2/ 211، حدیث 2182؛ وسائل الشیعه: 13/ 555، باب 21، حدیث 18431.
(10)- بحار الأنوار: 96/ 261، باب 47، حدیث 39؛ عدة الدّاعى: 99.
(11)- کنزالعمال: 5/ 70، حدیث 12098؛ الدرّ المنثور: 1/ 230.
(12)- کنزالعمال: 5/ 65، حدیث 12072؛ الدرّ المنثور: 1/ 227.
(13)- الکافى: 4/ 224، حدیث 1؛ وسائل الشیعه: 11/ 225، باب 2، حدیث 14661.
(14)- بحار الأنوار: 95/ 215، باب 2، حدیث 3؛ إقبال الأعمال: 338.
(15)- بحار الأنوار: 95/ 218، باب 2، ذیل حدیث 3؛ البلد الأمین: 253.
(16)- بحار الأنوار: 96/ 8، باب 2، حدیث 18؛ المحاسن: 1/ 63، حدیث 112.
(17)- بقره (2): 196.
(18)- بحار الأنوار: 96/ 272، باب 49، حدیث 4؛ علل الشرایع: 2/ 435، حدیث 1.
(19)- بحار الأنوار: 96/ 288، باب 50، حدیث 59؛ المحاسن: 1/ 67، حدیث 127.
منابع:
مطالب فوق برگرفته از شده از
کتاب: تفسیر و شرح صحیفه سجادیه
نوشته: استاد حسین انصاریان