صاحب الأمر از لقبهای مشهور و معروف حضرت بقیة الله (علیه السلام) است. (1)
ذات احدیت- تبارک و تعالی- نخست جن و انس، حیوان و مَلَک و ملک و ملکوت را پدید آورد و برای همهی پدیدهها که برای ادامهی حیات و هستی خویشتن به پروردگار جهانیان وابستهاند، قوانینی وضع نمود و نظمی خاص بین آنها حاکم ساخت، تا انسان در کنار موجودات دیگر ادامهی زندگانی دهد و در برابر حق تعالی سر تسلیم فرود آورد و به اطاعت از وی همت گمارد. خدای متعال رشتهی امور آفرینش را به دستان با لیاقت و کفایت سلاطین عالم خلقت، چهارده نور مقدس، پیشوایان معصوم، نبی اکرم و اهل بیت او (علیهم السلام) سپرد، تا آنان فرمان فرمایان و سیاست گذاران نظام هستی باشند. خداوند متعال خود بارها به پیروی بی چون و چرای از آن پیشوایان پیراسته از هرگونه خطا و نقصی، دستور فرموده. او بر مردم لازم دانسته که برای رفع اختلاف میان خویشتن به آنان رجوع کنند، کلام خدا را از آنان بیاموزند، به فرمانهایشان گردند نهند، اگر حکمی روا داشتند، بپذیرند و هرگز سرپیچی نکنند که در وادی ضلالت و گمراهی گام نهادهاند.
(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ ذَلِکَ خَیرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا) (2).
(وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ) (3).
(وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ یکُونَ لَهُمُ الْخِیرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِینًا) (4)
ابو بصیر میگوید:
امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیهی شریف (أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُم)، فرمود:
[منظور از «اولی الامر»] امامان [معصوم]، از فرزندان علی و فاطمه است [که] تا دامنهی قیامت خواهند بود. (5)
ابوالعلاء میگوید:
خدمت امام صادق (علیه السلام) یاد جانشینان [نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)] کردم که پیروی از آنان لازم است، امام (علیه السلام) [لب به سخن باز کردند و] فرمودند: آنان کسانی هستند که خداوند سبحان دربارهی آنها فرمود: (أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ) و در شأن و منزلت آنها فرمود: (إِنَّمَا وَلِیکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ) (6).
از ابن عباس گزارش شده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در ضمن سخنی فرمود:
سوگند به خدایی که مرا به نبوت و پیامبری برانگیخت و مرا از میان تمام آفرینش خویش برگزید! من و اهل بیتم [امیرالمؤمنین علی، فاطمهی زهرا، امام حسن و امام حسین (علیهم السلام)] نزد او گرامیترین پدیدهها هستیم و در زمین هیچ کس چون آنها [= اهل بیت] نزد من محبوب نیست، اما علی بن ابی طالب برادر، همتا و صاحب امور پس از من است، او مولا و پیشوای هر مسلمان و مؤمنی است. (7)
پوشیده نیست که رسول اکرم و اهل بیت معصومش (علیهم السلام) فرمانروایان و سیاست گذاران تمام موجودات حتی مجردات- ملائکه- در نظام هستیاند. آنان با ملائکه رفت و شد و نشست و برخاست داشتهاند، آن سروران عالم، آموزگاران انسان و ملائکه بوده و هیچ امری در زمین و آسمان از چشم آنها پوشیده نیست و بدون فرمان آنها رویدادی رخ ندهد. ملائکه با اذن آنها فرود آیند و با فرمان آنان صعود کنند و به انجام امور خویشتن مشغول گردند.
حسن بن خالد از تفسیر آیهی شریف (وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُکِ) (8)، (رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا) (9)، از امام رضا (علیه السلام) سؤال نمود. حضرت دست چپ خویش را باز کرد و دست راستش را بر آن گذاشت، آن گاه فرمود:
این [دستم بر فرض] زمین و این آسمان است و آسمان به صورت صقفی هلالی بر او سایه افکنده، زمین دوم بالای این آسمان و آسمان دوم بر فراز آن زمین [و همین طور امام تا هفت آسمان و زمین را شمردند] سپس فرمودند این معنای آیهی شریف (سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَینَهُنَّ) (10) است و صاحب الامر و فرمانروا [در تمام این طبقات زمین و آسمانها] نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که در زمین هستند. (11)
صاحب الامر حضرت بقیة الله، مهدی موعود (علیه السلام) همچون نیاکان عزیزش مالک و حاکم زمین و آسمان ملک و ملکوت، هستند.
امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیهی شریف (إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آیةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ) (12)، فرمودند:
[در آخر الزمان] بنی امیه خار و زبون شوند و [منظور از] آن «آیه» بانگی است که از آسمانها به نام «صاحب الامر» برآید. (13)
امام باقر (علیه السلام):
در صاحب الأمر سیرت و روشی از [انبیا (علیهم السلام)] حضرت موسی، عیسی، یوسف و راه و روشی از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ از موسی، ترسان و نگران بودن، روش اوست. آنچه دربارهی عیسی گفته شد [که عیسی کشته شده]، دربارهی آن حضرت هم گفته میشود. طریقهی زندگانی آن حضرت همچون یوسف؛ یعنی در زندان و تقیه (14) به سر بردن است [و او را در پس پرده غیب دور از دیدگاناند] حضرت مهدی (علیه السلام) قیام به سیرت و شیوهی [جد بزرگوارشان] حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) میکند و آثار او را [که در گذر زمان به دست فراموشی سپرده شده است] آشکار گرداند. (15)
محمد بن عیسی برای دادخواهی به قطب عالم امکان حضرت حجت (علیه السلام) متوسل میشود. ناگاه در دل شب آقایی رشتهی افکار او را پاره میکند و به او میفرماید:
ای محمد بن عیسی! چه پیش آمدی سبب شده که تو را در این حالت میبینم؟ و برای چه مشکلی به این بیابان [سراسر از ظلمت و تاریکی] پناه آوردهای؟ پاسخ داد: مرا به حال خود واگذار که برای امری بس بزرگ و مهم روانهی این بیابان گشتهام و کار خود را جزء به امام و پیشوایم نمیگویم و گله و شکایت خویش را پیش کسی جز آن که توان حل و برطرف کردن آن را داشته باشد، نبرم. فرمود: ای محمد بن عیسی! من «صاحب الأمر» هستم. درخواستت را بگو... . (16)
جابر بن عبدالله انصاری:
زمانی که خداوند سبحان بر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) آیهی شریف (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ) (17) را نازل نمود، از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیدم: خدا و رسولش را شناختم؛ اما «أولی الأمر» که خداوند پیروی از آنان را به اطاعت خود و رسولش، پیوند داده چه کسانی هستند؟ فرمود: ای جابر! آنان جانشینان من و پیشوایان مسلمان پس من هستند. نام اولین علی بن ابی طالب (علیه السلام) است، سپس [امام] حسن، حسین، علی بن الحسین و محمد بن علی که در تورات به باقر شهرت دارد. ای جابر! تو امامت او را میبینی. [وقتی به حضرتش شرف حضور پیدا کردی]، درود مرا به او برسان. پس از او صادق [جعفر بن محمد]، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی و بعد، علی بن محمد، حسن بن علی، سپس هم نام و کنیهی من، محمد که او حجت الله و بقیة الله در زمین است، او فرزند حسن بن علی (علیه السلام) است؛ خداوند به دستان [پر توان] او امنیت و آرامش را [بر زمین] حاکم گرداند و اوست که از پیروانش غایب شود، غیبتی که بر امامتش ثابت قدم نمانند، جز آنان که خداوند سبحان قلبهایشان را به نور ایمان آزموده. (18)
حضرت صاحب الامر حجت بن الحسن (علیه السلام) از جانب خداوند متعال، مالک و حاکم بر تمام آفرینش است. آن حضرت سیاستگذار بندگان خدا است و هیچ رویدادی بدون اجازه و ارادهی او تحقق نیابد. همهی امور در اختیار و تحت حکومت و فرمان اوست، روزی مادی و معنوی مردم به دست حضرت صاحب الأمر (علیه السلام) تقسیم شود و اوست که به معیشت مردم سامان میدهد. به فرمان او آسمان، باران فرو ریزد و گیاهان از خاک سر درآورند و زنده شوند. با ارادهی آن حاکم هستی، ملک با نظمی خاص در حرکت باشد. آن حضرت از روی زمین بر تمام آسمانها حکومت کند و دایرهی حکومتش به جز از خداوند متعال، تمام موجودات را فرا گیرد. ملائکه به خدمتش شرف حضور پیدا کنند و از او فرمان گیرند و از دستوراتش هرگز روی برنتابند.
پینوشتها:
1- نجم ثاقب، باب2، ص 80، لقب شماره 79؛ العبقری الحسان، ج1، باب بیان القاب و اسامی، ص35.
2- نساء، آیهی 59: «ای کسانی که ایمان آوردهاید اطاعت کنید خدا را اطاعت کنید پیامبر خدا و اولی الامر را. هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید؛ اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است.»
3- نساء، آیهی 83: «و هنگامی که خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد، آن را شایع میسازند؛ در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان بازگردانند...»
4- احزاب، آیهی 36: «هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری داشته باشد و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است.»
5- تفسیر برهان، ج1، ص383، ح10، ذیل آیهی شریف.
6- مائده، آیهی 55: «سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع، زکات میدهند.» کافی، ج1، ص 187، کتاب الحجة، باب فرض طاعة الامام، ح7.
7- بحارالأنوار، ج28، ص37، کتاب الفتن و المحن، باب 2، اخبار الله تعالی نبیه و اخبار النبی أمته: «اما علی بن ابی طالب (علیه السلام) فأنه اخی و شفیقی و صاحب الأمر بعدی و صاحب لوائی فی الدنیا و الآخرة و صاحب حوضی و شفاعتی و هو مولی کل مسلم و امام کل مؤمن، ح1.
8- ذاریات، آیهی 7: «قسم به آسمان که دارای چین و شکنهای زیباست.»
9- رعد، آیهی 2: «آسمانهارا بدون ستونهایی که برای شما دیدنی باشد برافراشت.»
10- طلاق، آیهی 12: «هفت آسمان را آفرید و از زمین همانند آنها را. فرمان او در میان آنها پیوسته فرود میآید.»
11- بحارالأنوار، ج57، ص79، کتاب السماء و العالم، باب 31، الارض و کیفیتها، ح4.
12- شعراء، آیهی 4: «اگر ما اراده کنیم بر آنان از آسمان آیهای نازل میکنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد.»
13- بحارالأنوار، ج23، ص207، کتاب الأمامة، باب 11، انهم (علیهم السلام) آیات الله ...، ح6.
14- خودداری از اظهار عقیده و مذهب خویشتن در صورتی که ضرر جانی، مالی و آبرویی متوجه انسان باشد.
15- بحارالأنوار، ج51، ص218، تاریخ الامام الثانی عشر، باب 13، ما فیه من سنن الانبیاء، ح7.
16- همان، ج52، ص 179، باب 24، نادر فی ذکر من رآه (علیه السلام).
17- نساء، آیهی 59.
18- بحارالأنوار، ج23، ص 289، باب 17، وجوب طاعتهم (علیهم السلام)، ح16.
منبع مقاله :
عربان، رسول؛ (1386)، ترسیم آفتاب، قم: نشر خُلُق، چاپ دوم
منبع : راسخون