تأملی در سیرۀ سیاسی امام جواد (ع)

ادیان الهی و از جمله اسلام از ابتدای ظهور تا به امروز همواره تحقق حکومت جهانی مبتنی بر عدل الهی را به عنوان هدفی راهبردی دنبال کرده اند

ادیان الهی و از جمله اسلام از ابتدای ظهور تا به امروز همواره تحقق حکومت جهانی مبتنی بر عدل الهی را به عنوان هدفی راهبردی دنبال کرده اند. در این راستا تلاش پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع)، بر دو محور تغییر اعتقادات و باورهای مردم و ایجاد تحول در ساختارهای سیاسی – اجتماعی حاکم قرار داشته است؛ که بیانگر پیوستگی پیشوایی دینی و سیاسی در این مکتب است. به همین دلیل امامان شیعه (ع) در طول حیات خود، همواره مبارزه با طاغوت های زمان و مقابله با ستم و بی عدالتی را برای برپایی جامعه توحیدی، مهمترین رسالت خود دانسته و برای تحقق آن، بسته به شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم، به شکل های گوناگون تلاش کرده اند. امام جواد (ع)، نهمین امام شیعیان از جمله امامانی است که روش مبارزاتی وی تأمل برانگیز است.

این امام همام که تنها فرزند امام رضا (ع) است، در سال 195 ه. ق در شهر «مدینه» به دنیا آمد. برخی تولد آن حضرت را در 10 یا 15 ماه رجب و برخی دیگر نیز آن را ماه مبارک رمضان دانسته اند. قول مشهور 10 رجب است که شیخ طوسی در مصباح المتهجد نقل کرده است. نامش «محمد» و کنیه اش «ابوجعفر» و مشهورترین القاب او «تقی» و «جواد» است. مادر او «سبیکه» که از خاندان «ماریه قبطیه» همسر رسول خدا (ص) به شمار می رفت، از نظر اخلاقی در درجه والایی قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود؛ به گونه ای که امام رضا(ع) از او به عنوان بانویی منزه و پاکدامن و بافضیلت یاد می کرد. از القاب دیگر امام جواد (ع)، «زکی»، «مرتضی»، «قانع»، «رضی»، «مختار»، «متوکل»، «منتخب» و «ترجمان القرآن» است. ایشان نخستین امام از سه امام شیعیان است که در خردسالی به امامت رسیدند. از این رو، وی در دوران امامت خود با دشواری های منحصر به فردی مواجه بود. عهده دار شدن منصب ولایت در خردسالی، دستاویز مغرضانی شد که با جریان امامت در خاندان رسول خدا (ص) مخالف بودند. اگرچه از منظر شیعه که موضوع امامت را یک موهبت الهی می داند، امر امامت ایشان جای هیچ گونه تردیدی نداشت، اما جریان های فکری به ویژه فرقه معتزله، در ایجاد تردید نسبت به آن اهتمامی خاص می ورزید. برخی از آن ها از قبیل فرقه معتزله از حمایت مأمون و معتصم برخوردار بودند. این امر در کنار گسترش جهان اسلام و ورود اعتقادات و باورهای مذاهب و ادیان دیگر، ترجمه آثار فلاسفه یونان بر پیچیدگی اوضاع می افزود. گذشته از این، شرایط عمومی شیعیان در این روزگار بود که پس از سالیان دراز فرصت ابراز عقیده در مورد امامت امامان را به دست آورده بودند. همین امر موجب تلاش فرقه های گوناگون برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی به منظور تغییر نگرش آنان نسبت به ادامه جریان امامت شد.

 بنابراین دوران امامت ایشان، یکی از جنجال برانگیزترین دوران تاریخ شیعه به دلیل مواجه شدن شیعیان با مسئله ای تازه بود که تا آن زمان سابقه نداشت. فضای جدید و شبهات جدید، توسط خلفای وقت به گونه ای غیر مستقیم حمایت می شد. از سوی دیگر شرایط سیاسی حاکم بر دوران امام (ع) نیز به دلیل همزمانی امامت ایشان با خلافت مأمون و معتصم دو خلیفه عباسی، وضعیت خاصی را برای آن حضرت ایجاد کرد و سبب شد تا ایشان با ترفندهایی زیر نظر حکومت قرار گیرد. تزویج ام الفضل دختر مأمون به امام جواد (ع) نیز به گفته بسیاری از صاحب نظران به همین منظور صورت گرفت. در واقع از نظر فضای سیاسی، دوران امامت امام جواد (ع) ادامۀ شرایط دوران امام رضا (ع) بود، ضمن آن که  مباحثات بین مذهبی به صورت مناظره نیز از دوره امام رضا (ع) به ایشان منتقل شده بود. این در حالی بود که حتی در زمان امام باقر (ع) مناظرات بین مذهبی چندان مرسوم نبود. با این حال، امام برخلاف انتظار مأمون، بسیار دقیق و حساب شده عمل می کرد و از هر فرصتی برای فعالیت بهره می گرفت.

 در ارتباط با زنگی سیاسی امام جواد (ع)، مقالات متعددی نوشته شده، اما این نوشته ها در چارچوب علمی تدوین نشده و مطالب آن بدون استناد به منبعی خاص است. از جملۀ این مقالات می توان به «سیرۀ سیاسی امام جواد (ع)» و «نگاهی به ابعاد سیاسی زندگی حضرت جوادالائمه (ع)» اشاره کرد که بدون نام نویسنده در سایت «جامع مدیریت» قابل دسترسی است. همچنین مقالۀ « امام جواد (ع) در دو جبهه سیاست، فکر و فرهنگ» در سایت «اکاایران» و مقالۀ «سیاست و حکومت در سیره امام جواد (ع)» در سایت ادرارۀ کل امور فرهنگی دانشگاه اصفهان. بهترین منبع در ارتباط با سیره سیاسی امام جواد کتاب «حیات سیاسی امام جواد (ع)» نوشتۀ علامه سید جعفر مرتضی العاملی است.

از این رو برخی از وفات ایشان یاد کرده اند. امام (ع)در کنار قبر جدش موسی بن جعفر(ع) به خاک سپرده شد. از آنجا که سیره سیاسی امام جواد (ع) می تواند راهگشای ما در راه برپایی جامعه توحیدی در جهانی باشد که همه ابزارها در راستای مخدوش کردن دین اسلام به کار گرفته شده، مقاله حاضر در صدد است تا با پاسخ به پرسش های زیر، در حد بضاعت، گوشه هایی از اندیشۀ الهی و شیوۀ مبارزاتی آن حضرت را مورد واکاوی قرار دهد.

2- پرسش های تحقیق

2- 1- امام جواد (ع) چگونه حقانیت خود را به عنوان نهمین امام شیعیان به اثبات رساند؟

2- 2- امام جواد (ع) از چه روشی برای نشان دادن عدم مشروعیت نظام حاکم استفاده کرد؟

2- 3- امام جواد (ع) چگونه رهبری شیعیان را به انجام رساند؟

3- روش تحقیق

 این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع بنیادی است و اطلاعات مورد نیاز آن به روش اسنادی و کتابخانه ای، با مطالعه کتاب ها و مقالات در ارتباط با سیرۀ سیاسی و شیوۀ رهبری امام جواد (ع) گردآوری شده است.

4- یافته های تحقیق

 امام جواد (ع) به دلیل رویارویی با شرایط سیاسی – اجتماعی که به آن اشاره شد، برای رهبری شیعیان، از استراتژی و تاکتیک خاصی بهره گرفت؛ که در ادامۀ این نوشتار به اختصار مطرح خواهد شد.

4- 1- اهداف راهبردی (استراتژیک)

4- 1- 1- دفاع از امامت:

یکی از مسائلی که امام جواد (ع)، در وهلۀ نخست با آن روبه رو شد، موضوع کودکی و عدم بلوغ ایشان به هنگام شهادت پدر بزرگوارشان بود. در این رابطه چنین استدلال می شد که دوران شکوفایی رشد و عقل در مردان، به طور معمول از پانزده سالگی شروع و در چهل سالگی به تکامل می رسد. با این وصف آیا کسی می توانست پیش از بلوغ به مقام امامت برسد؟ این موضوع به دلیل اهمیت آن، در مباحث کلامی مربوط به امامت جایگاه خاصی داشته است. با این که امام رضا (ع)، در زمان حیات خویش به این پرسش پاسخ داده بود، پس از شهادت ایشان این امر در خصوص امامت امام جواد (ع) به ویژه از طرف مذهب معتزله مطرح شد که در آن دوران با حمایت حکومت وقت قدرت گرفته بود. امام هشتم (ع) در پاسخ یکی از شیعیان در این خصوص فرمود: خداوند، حضرت عیسی (ع) را در کمتر از سنّ ابوجعفر به عنوان پیامبر شریعت تازه ای برگزید. بنابراین، چه مانعی دارد که همان خدا، ابوجعفر را در خردسالی به امامت برساند؟ در واقع شواهدی در قرآن کریم وجود دارد که نشان می دهد پیامبرانی در سن کودکی به مقام نبوت رسیده اند و در واقع رسیدن به مقام نبوت یا امامت در سنین کودکی بی سابقه نبوده است.

 با وجود این تصریح، پیروان مذهب معتزله برای اثبات درستی ادعای خود، با طرح پرسش های سخت و دشوار در صدد شکست علمی و فکری امام (ع) بر آمدند. از طرف دیگر مأمون با روش خاص خویش و در قالب ارایۀ وجهه ای از خود به عنوان دوستدار علم و دانش با برگزاری مجالس مناظره سعی داشت تا ترفندی را که برای پدر ایشان – حضرت امام رضا (ع)- کارساز واقع نشده بود، در مورد فرزندشان امام جواد (ع) به کار گیرد. شگفت آن که امام جواد (ع)، با وجود کودکی و سن کم، در مواجهه با این توطئه ها با پاسخ های دقیق و سنجیده، گذشته از این که حقانیت خود را به عنوان امام شیعیان به اثبات رساند، نشان داد که خردسالی مانعی برای برخورداری از این منصب خدایی نمی تواند باشد. امری که در نهایت منتهی به آماده سازی افکار عمومی برای پذیرش امر امامت و ولایت امام زمان (عج) شد؛ زیرا مسئله صغر سن بعدها در سال 220 ه. ق درباره امام هادی (ع) و سپس امام دوازدهم شیعیان نیز مصداق یافت. امامان هادی (ع)و مهدی (عج) در سنی کمتر از امام جواد به امامت رسیدند.

4- 1- 2- مقابله با اندیشه های انحرافی:

امام جواد (ع)، در دوران امامت خود، با مذاهب مختلف شیعی و فرقه های منحرفی چون «مجسمه» - که خداوند را جسم می پنداشتند-، «غلات شیعه» - که در بدنام کردن شیعیان امام سهم زیادی داشتند - و به ویژه سه جریان انحرافی زیدیه، واقفیه و معتزله در بین شیعیان مواجه بود که هریک به نوعی با ایشان سر ناسازگاری و عناد داشتند. گروه هایی مثل زیدیه و اسماعیلیه گاهی امامت امام جواد (ع) را در کودکی مورد طعن قرار می دادند. مذهب معتزله، با افکار خود وحدت شیعیان و مسئله امامت امام جواد (ع) را آماج حمله خود قرار داده بود. طرفداران این جریان فکری تنها آنچه را که عقل تأیید می کند را می پذیرند و جز آن را رد می کنند. بر این اساس، امامت کودکی که هنوز به سن بلوغ نرسیده از نظر آن ها قابل قبول نبود. جریان فکری دیگر « واقفیه» بود که امام موسی کاظم (ع) را آخرین امام شیعه می داند و بر این باورست که او هنوز زنده است و هم او مهدی منتظر است. از نظر این فرقه نیز امامت آن حضرت مردود شمرده می شد. مورد دیگری که به عنوان یک جریان تأثیرگذار در آن دوران می توان نام برد، مذهب «زیدیه» است. این فرقه نیز به دلیل آن که زیدبن علی بن الحسین را به عنوان امام پنجم می شناختند، به این نام معروف شده بودند. پیروان این مذهب سایر امامان را قبول ندارند و معتقد به خروج و قیام مسلحانه علیه حکومت ظالم هستند. اینان نیز گذشته از این که امام جواد (ع) را به عنوان امام شیعیان قبول نداشتند، مشی و روش مبارزاتی ایشان را که بر اصل مبارزۀ غیر مسلحانه و کار فرهنگی استوار بود را رد می کردند. در این میان فرقۀ کلامی معتزله که پس از به قدرت رسیدن عباسیون به میدان آمد و در سدۀ نخست خلافت عباسی به اوج خود رسید، در ایجاد شبهه در خصوص امامت حضرت جواد (ع) فعالتر بود. موضع امام (ع) در مقابل این جریان کلامی و مناظرات ایشان با یحیی بن اکثم که از قاضیان معروف و فقیهان مشهور این دوره بود را می توان رویارویی تفکر ناب تشیع با منادیان معتزله دانست.

4- 1- 3- آشکار ساختن عدم مشروعیت حکومت خلفای وقت:

امام جواد (ع) با آگاهی از شرایط سیاسی و اجتماعی وقت و نیز فشار و کنترل حکومت بر خود، به افشای نیات و اهداف سیاسی خلفا، و اندیشه های انحرافی که در خدمت آن ها بود، پرداخت؛ در غیر این صورت چه بسا حیله های مأمون برای رها شدن از تنفر مردم – تنفر ناشی از به شهادت رساندن امام رضا(ع)- مؤثر واقع می شد. آن حضرت از یک سو با فعالیت های پنهانی و تشکیل جلسه های سری، اقدام به افشاگری علیه حاکمان و خلفای وقت کرد و از سوی دیگر از طریق مناظره ها و جلسات پرسش و پاسخ که به گونه ای علنی و در بسیاری از موارد در حضور خود خلیفه برگزار می شد، به شکل غیر مستقیم به رد افکاری که تخریب جریان امامت و ولایت را نشانه گرفته بودند، پرداخت. به عنوان نمونه در جریان مناظرات و پاسخ به سئوالات و شبهات نیز اغلب عدم آگاهی خلفا از مسایل شرعی، و در نتیجه بی کفایتی آنان برای تصدی منصب خلافت به اثبات می رسید.

4- 1- 4- ایجاد وحدت بین مسلمین:

برقراری ارتباط بین امام جواد (ع) و شیعیان به دلیل شبهاتی که توسط مغرضان به واسطه سن کم ایشان مطرح می شد، مدتی به طول انجامید. شیعیان امام در نقاط مختلف سرزمین های اسلامی پراکنده بودند. بسیاری از آن ها در بغداد، مدائن و سواد عراق ساکن بودند و کسانی نیز در ایران و سایر بلاد اسلامی به سر می بردند امام (ع)، بیشتر عمر خود را در زمان مأمون طی کردند و به اعتقاد برخی در این مدت ایشان خیلی در تنگنا قرار نداشتند و از این رو چه در بغداد و چه در مدینه از این فرصت برای انجام رسالت خود استفاده کردند. این در حالی است که بسیاری از نوشته ها حاکی از شرایط خفقان در آن دوران است با این استدلال که تصمیم خلیفه برای تزویج دخترش ام¬الفضل به امام، با این هدف صورت گرفت که آن حضرت را در کنترل خود داشته باشد و هم از رفت و آمد شیعیان با وی آگاه باشد. گذشته از این، امام جواد (ع) در شرایطی عهده دار منصب امامت شد که راه های برقراری ارتباط با امام (ع) از یک سو و امکانات مالی حاصل از وجوه شرعی از سوی دیگر، در وضعیت بد و نابسامانی قرار داشت و از این رو شرایط برای ازهم پاشیده شدن جامعه شیعی مساعد بود. جوادالائمه (ع) با وجود کنترل توسط مأمون، با استفاده از تجربۀ اجتماعی امام هشتم (ع) کوشید تا به رغم همه حصر و حصارها و تنگناها و فشارها، با ایجاد وحدت بین مسلمین، مردم را برای عبور به دوره غیبت و استقبال از عصر اجتهاد آماده سازد و جامعه شیعیان عصر خود را سامان دهی کند.

4- 2- روش مبارزاتی امام (تاکتیک تقیه):

 امام جواد (ع) برای تحقق اهداف از تاکتیک و روش متناسب با شرایط سیاسی – اجتماعی جامعه و سطح فرهنگی و آگاهی شیعیان بهره گرفت که می توان از آن به عنوان تاکتیک مبارزۀ مخفی نام برد. «تقیه» اصطلاحی دینی به معنای ابراز داشتن عقیده یا انجام دادن کاری برخلاف نظر قلبی خود به دلایلی خاص است. در منابع اسلامی تقیه به نگاهداری خود از صدمۀ دیگران از راه ابراز موافقت با او در گفتار یا رفتار مخالف حق گفته می شود. تقیه یا روش مخفیانه مبارزه در زمان خفقان و عدم توانایی مبارزه مسلحانه، یکی از شیوه های مبارزاتی ائمه معصومین (ع) علیه دشمنان دین بوده است. این روش در صورتی که مصلحت مسلمین ایجاب می کرد، به منظور پرهیز از خشونت و خونریزی به کار گرفته می شد؛ زیرا در غیر این صورت نیرو و توان نظامی مسلمانان به هدر می رفت. شکل نزدیک به این نوع مبارزه با عنوان «مبارزه منفی» به منظور پرهیز از خشونت در برخی مبارزات قرن گذشته دیده شده است. آنچه «مبارزه منفی» را از «مبارزه مخفی» متمایز می سازد، آن است که در مبارزه منفی نوعی نافرمانی مدنی به چشم می خورد. به این معنا که افراد با نافرمانی مدنی و سرپیچی از قوانینی که توسط حکومت وضع شده است به فعالیت سیاسی غیر خشونت بار دست می زنند. نخستین مبارزی که این روش را در مبارزات خود به کار گرفت، مهاتما گاندی بود. او با مطالعه آثار تولستوی و تورو دریافت که یگانه راه مبارزه علیه زورگویی مقامات اروپایی به هندیان در آن سامان، استفاده از روش «مبارزه منفی» است. گاندی با پیروی از اصل « با شریر مقاومت نکن» که از اندرزهای عیسی مسیح است به هم میهنان خود می گفت: در راه راستی مبارزه کنید و هرگز به اعمال زور نپردازید تا موفق شوید. اساس مبارزه منفی را اتفاق و وحدت یک جامعه تشکیل می دهد. یعنی افراد جامعه از صمیم قلب با یکدیگر پیمان می بندند که با مخالفان خود قطع ارتباط کنند و در کارهای اجتماعی و شخصی با آنان همکاری نکنند. در بیشتر موارد این حرکت عمومی عرصه را بر مخالفان تنگ و آنان را وادار به تسلیم می کند. بنابراین، مبارزۀ منفی به معنای مبارزه مسالمت آمیز و مقاومت در برابر نیروهای خصم بدون خشونت است. این در حالی است که در «تقیه»، مبارزات شکل غیر مستقیم و یا مخفیانه به خود می گیرد. در حقیقت تقیه در شرایط خاص یک نوع تغییر شکل مبارزه محسوب می شود. این روش مبارزه در همه دنیا وجود دارد و معمولا مبارزان، برای واژگون کردن حکومت های خودکامه از روش «استتار» استفاده کرده و به شکل زیرزمینی فعالیت می کنند. از آنجا که امام جوادالائمه (ع)، با توجه به شرایط سیاسی - اجتماعی آن زمان، مبارزه نظامی و مسلحانه و به بیان دیگر «خروج» را نه در توان جامعه می دید و نه چنین روشی را به مصلحت می دانست، برای در امان ماندن از آسیب حکومت، مبادرت به فعالیت همراه با تقیه کرد و در این راستا از روش های زیر بهره گرفته است:

4- 2- 1- آگاه سازی جامعه همراه با تقیه:

مبارزۀ فرهنگی– عقیدتی برای تنویر افکار عمومی، یکی از روش های امام جواد (ع)، در مبارزه علیه حکومت وقت بود. ایشان از هر فرصتی برای نقل احادیثی از اجداد طاهرین خویش برای دوستان و یارانش استفاده می کرد و در قالب احادیث و روایات حتی دعا و مناجات، به افشاگری سیاسی و اعتراض و انتقاد از شرایط سیاسی حاکم می پرداخت و به پیروان خود راه های مبارزه را می آموخت و وظیفه شان را در آن شرایط یادآور می شد. به عنوان نمونه می توان به این مناجات اشاره کرد: «خداوندا ستم بر بندگان تو همه جا را فرا گرفته، به طوری که عدالت را کشته و ازبین برده، امنیت را از راه ها گرفته، حق را محو کرده و راستی را به صورت باطل جلوه گر ساخته، نیکوکاری را پنهان نموده و بی ها را آشکار کرده، ...فساد را نمودار ساخته و آن را رشد داده، لجاجت را تقویت کرده، ستم را گسترش داده و از حق خود درگذشته ...خداوندا آن کسانی را که از ستمکاری بیزارند، عزیز گردان. بیخ و بن ستم پیشه گان را بر کن...». از این گذشته در جلسات مناظره و پرسش و پاسخ، با استناد به آیات قرآن و احادیث، شیعیان را از روایات جعلی از جمله روایات مربوط به فضایل خلفا و تفاسیر غلط از آیات قرآن و در نتیجه اثبات تصدی ناحق منصب خلافت توسط حاکمان وقت آگاه می کرد. از آن جا که مناظره، آموزشی غیر مستقیم است و به دلیل شیوۀ خاص آن در اذهان ماندگار می شود، این شیوه یکی از ابزارهای کارآمد امامان معصوم (ع) و شیعیان برای دفاع از اصول و مبانی اسلام و ابهام زدایی از اذهان مسلمین بوده است. در منابع مختلف تاریخی و دینی، مجادلات کلامی امام علی(ع) با گروه هایی از انصار و مهاجران دربارۀ شورا و خلافت، مباحثات گستردۀ امام جعفر صادق (ع) با دهریان و همچنین دانشمندان اهل کتاب، حضور فعال امام رضا (ع)، امام جواد (ع) و امام هادی(ع) در مجالس مناظره با دانشمندان فرقه های مختلف اسلامی و اندیشمندان ادیان گوناگون به شکل مبسوط درج شده است. از آنجا که امام جواد (ع) نخستین امامی بود که در خرد سالی به منصب امامت رسید، برخی از مناظرات، مباحثاث و گفتگوهای ایشان، بسیار جنجال برانگیز و جالب بوده است. یکی از مناظره های معروف ایشان با یحیی بن اکثم صورت گرفته است. این مناظره پس از آن انجام شد که «مأمون» پیشنهاد تزویج دختر خود «ام الفضل» را به امام جواد (ع) داد و با اعتراض بنی عباس مواجه شد. هنگامی که مأمون از آنان پرسید: حرف شما چیست؟ گفتند: این کودک هنوز در دین خدا چیزی نمی داند و حلال را از حرام تشخیص نمی دهد... مأمون جلسه ای برای سنجش میزان علم و آگاهی امام جواد تشکیل داد و«یحیی بن اکثم» به دلیل شهرت علمی اش از طرف همه بزرگان و علما به عنوان طرف مناظره در نظر گرفته شد. افزون بر این، امام (ع) با کار فرهنگی و تربیت شاگردان در محافل خصوصی، افرادی را وارد عرصه مبارزه کرد که هریک به نوبه خود نقش مهمی در انتقال آموزه های اسلامی و روایات و احادیث آن حضرت به نسل بعد داشته اند. ایشان دو نقش برجسته در جریان حدیثی شیعه داشتند؛ نخست آن که فرهنگ مراجعه به عالمان و خبرگان دین را گسترش دادند. چون ارتباط ایشان با مردم کم بود، مردم را به خبرگانی که در زمان امام صادق (ع) و باقر (ع) رشد کرده بودند، راهنمایی می کردند و با این که داماد مأمون بودند، ارتباطاتشان کنترل می شد. گفته می شود در حال حاضر حدود 220 حدیث منتسب به ایشان از 120 راوی به جا مانده که با توجه به شرایط سیاسی آن روز می توان حدس زد که بسیاری از مکتوبات امام در پاسخ به اصحاب، به دست ما نرسیده است. شیخ طوسی برای امام جواد (ع)، 113 راوی بر شمرده است. از جمله این اصحاب و شاگردان می توان به عبدالعظیم حسنی، داود بن قاسم، علی بن مهزیار اشاره کرد. با مرگ مأمون، در سال 218 ه. ق فرصتی پیش آمد که امام بهتر بتواند با بیان حقایق اسلامی، مردم را آگاه کند و در راه بیداری مردم بکوشد.

به این ترتیب آن حضرت با برنامه های ارشادی، فرهنگی و تربیتی، مبارزه ای غیرمستقیم را با حاکمیت آغاز کرد و بی آن که حساسیت حکومت را برانگیزد، با برملا کردن این واقعیت که خلفا از قرآن و سنت به عنوان ابزاری برای ادامه حاکمیت خویش استفاده می کنند، به فعالیت برای اثبات نامشروع بودن خلافت آنان پرداخت.

4- 2- 2- اعزام نماینده به نقاط مختلف سرزمین اسلامی:

امام جواد (ع) با وجود محدودیت ها، از طریق نصب وکلا و نمایندگان، ارتباط خود را با شیعیان حفظ می کرد. ایشان در سراسر قلمرو حکومت عباسی وکلائی داشتند که با فعالیت آن ها از پراکنده شدن نیروهای شیعه جلوگیری می شد. به دلیل دشواری ارتباط مستقیم امامان (ع) با شیعیان و همچنین عدم دسترسی شیعیان به امامان (ع) به سبب حبس یا شهادت و نیز به منظور آماده سازی شیعیان برای عصر غیبت، از زمان امام صادق (ع) سازمان وکلا تأسیس شد و از همان زمان شروع به فعالیت کرد. صفوان بن یحیی و علی بن مهزیار اهوازی از جمله این وکلا بودند. وکلا اموالی را از شیعیان دریافت و برای امام ارسال می کردند. امام جواد (ع) علاوه بر وکلای ثابت و مقیم، گاه نمایندگانی ویژه به شهرها می فرستاد تا وجوه شرعی و نیز مبالغی را که نزد وکلای مقیم بود، جمع آوری کنند. امام در مناطقی چون اهواز، همدان، ری، سیستان، بغداد، واسط، سبط، بصره و نیز مناطق شیعه نشینی چون کوفه و قم دارای وکلایی کارآمد بود. شیعیان جز در سفر حج که خود به دیدار امام می شتافتند، از طریق وکلا ارتباط خود را با امام حفظ می کردند. قم یکی از مراکز اصلی شیعه بود، و در دوران امامت امام جواد (ع) ارتباط خود را با ایشان حفظ کرده بود. سازش مأمون با امام هشتم (ع)، مقر حضرت رضا (ع) در خراسان و شبکه وکلای آن حضرت و حضرت جواد (ع) در نواحی و نقاط مختلف مملکت اسلامی، موجب شد که شیعیان بتوانند ابراز وجود کنند و ارتباطات سیاسی خود را مستقیماً در مقر حج در مدینه و مکه با خود امام جواد و یا با وکلای آن حضرت برقرار سازند. چنین ارتباطاتی خراسان و ری را به صورت دو مرکز بزرگ شیعی درآورد.

4- 2- 5- تشکیل جلسات سرّی:

شرایط نامساعد سیاسی – اجتماعی دوران امام جواد (ع)، آن حضرت را ناگزیر از تشکیل جلسات پنهانی با حضور افراد شناخته شده می ساخت. در واقع حرکت امام جواد (ع) در چینش نیروهای فکری و سیاسی خود حرکتی کاملاً محرمانه بود. تعلیمات، اندیشه ها، تشکیلات و فعالیت های ایشان همه مخفیانه بود و کمتر کسی بدان اسرار آگاهی پیدا می کرد، مگر آن که اهل بود. در این جلسات به اصحاب سر و یاران واقعی امام، دستورات و راه های مبارزه آموزش داده می شد. امام به شیعیان سفارش می کرد که خطاها و نقاط ضعف کار اصحاب و انقلابیون علوی را مشخص کنند و علت سستی و موفق نبودن حرکت های آن ها را روشن سازند تا اصحاب آن حضرت دوباره مرتکب آن خطا ها نشوند. به این ترتیب با موشکافی و بررسی منتقدانه حرکت های شیعی، نقاط ضعف و قوت آن ها مورد شناسایی قرار می گرفت. در جلسات مخفیانه امام و اصحاب ایشان، همچنین مسئله حمایت از مجاهدان و نهضت هایی که در برابر بی عدالتی و ستم مبارزه می کردند و نیز مواردی که با نظارت پنهانی و غیر مستقیم بر عملکرد دولت و مأموران حکومتی مشاهده شده بود، مطرح و بررسی می شد.

4- 2- 6- نفوذ در دستگاه حاکمه:

امام جواد (ع) باقبول دامادی مأمون به مبارزه علیه قدرت حاکم برخاست. در واقع با این ازدواج که از سر ناچاری و مصلحت انجام شد، به راهی برای رخنه در حکومت دست یافت. این درحالی بود که مأمون پس از شهادت امام رضا (ع) برای تحت نظر گرفتن امام، دختر خود را به عقد وی در آورد تا بتواند ملاقات های ایشان با شیعیان را کنترل کند. امام به ویژه در بغداد که مرکز تجمع عالمان مکاتب و ادیان گوناگون بود، در مرکز توجه شیعیان برای پاسخ گویی به سئوالات آنان قرار داشت. برخی از شیعیان امام اجازه یافته بودند وارد دستگاه خلافت شوند و برخی حتی به مقامات بالا رسیدند که از جمله می توان از محمد بن اسماعیل تن بزیع وزیر، و نیز از حاکم بست و سیستان و حاکم بحرین نام برد. با وجود توطئه های دستگاه خلافت علیه امام جواد (ع)، آن حضرت از نفوذ اجتماعی و محبوبیت بالایی نزد شیعیان برخوردار بود. به حدی که دستگاه خلافت را به وحشت انداخته بود، زیرا می دیدند امام توانسته است آنچه را که از نظر حکومت برای او نقطه ضعف به شمار می رفت، نقطه قوت خود قرار دهد و حتی در میان رجال دولتی نفوذ کند. تبعیت مأموران دولتی از امام (ع)، چیزی نبود که برای خلیفه خوشایند باشد. نمونه هایی از نامه های آن حضرت بیان گر آن است که فرمایشات امام را بی چون و چرا پذیرا می شدند. به عنوان مثال می توان از نامه امام جواد (ع) به والی سجستان در زمان معتصم اشاره کرد که در آن از والی خواسته شده بود از خراجی که یکی از شیعیان بدهکار بود، درگذرد و والی چنین کرده بود و تا زنده بود از او خراجی نگرفت.

4- 2- 7- مکاتبه با نمایندگان اعزامی:

همان گونه که اشاره شد، امام از راه های گوناگون تحت نظارت و کنترل خلفای زمان خود قرار داشت. از این رو ساده ترین راه ارتباط ایشان با شیعیان و نمایندگانشان، مکاتبه و نامه نگاری بوده است. بسیاری از مطالب به دست آمده از ایشان در این نامه ها مندرج است. در این نامه ها افزون بر مسائل فقهی و شرعی مردم، موضوع های مختلفی در مورد عزل و نصب وکیلان و توثیق و مدح برخی از ایشان، و دستورهای لازم به وکیلان درباره چگونگی ایفای وظیفه وکالت، اعلام وصول وجوه شرعی، رفع حاجت شیعیان، نکوهش قاطع مدعیان دروغین وکالت یا وکیلان معزول و... مطرح شده است. با توجه به این موارد می توان چنین استنباط کرد که با وجود دستگاه قدرتمند خلفای عباسی در زمان امام جواد (ع)، ایشان به صورت دولتی درون دولت حاکم جامعه شیعیان روزگار خود را اداره و رهبری می کرده است.

5- نتیجه گیری

 در تاریخ اسلام و تشیع، هیچ نهضت و حرکتی را نمی توان یافت که در آن سیاست از دیانت جدا باشد. این امر به ویژه در حرکت ائمه (ع) به چشم می خورد. زندگی و مبارزات امام جواد (ع)، نیز مؤید همین واقعیت است. آن حضرت، دوران امامت خویش را در زمان دو تن از خلفای عباسی ( مأمون و معتصم)، سپری کرد؛ در حالی که تحت کنترل غیر مستقیم حکومت قرار داشت. هم‏زمانی بیشترین سال های امامت ایشان با خلافت مأمون خلیفه عباسی و قاتل پدر بزرگوارشان امام رضا (ع) از یک سو و کمی سن آن حضرت در آغاز امامت و همچنین فعالیت مذاهب و فرقه های انحرافی، امام را برای رهبری شیعیان، ناگزیر به اتخاذ روشی همراه با «تقیه» و مبارزه مخفی ساخت. به همین دلیل امام مبادرت به ایجاد تشکلات سری و پنهانی کردند که فقط اصحاب سرّ به آن راه داشتند. امام برای تحقق هدف راهبردی خود که همانا رهبری جامعه شیعیان و در امان نگه داشتن آنان از جور و ستم حکام وقت بود، گذشته از تشکیلات پنهانی، از نهضت هایی که علیه خلفا فعالیت داشتند نیز حمایت می کرد و با اعزام نمایندگان و وکلای مقیم و موقت، برعملکرد مأموران حکومتی نظارتی غیر مستقیم داشت و گاه با ارسال نامه هایی این مأموران را تشویق به انجام اعمال خیر در راستای مصلحت شیعیان می کرد، ضمن آن که از طریق این نامه ها با شبکه وکلا و شیعیان در سراسر قلمرو اسلامی در ارتباط بود. گذشته از فعالیت های مخفیانه، امام (ع) با شرکت در مناظرات و جلسه های پرسش و پاسخ، به شکلی علنی در جهت تنویر افکار عمومی و روشن ساختن اذهان مردم و اهل اندیشه می کوشید. بنابر این می توان گفت امام روش «مبارزه مخفی» و «فعالیت فرهنگی همراه با تقیه» را به عنوان تاکتیک اصلی برای تحقق هدف راهبردی خود به عنوان امام شیعیان برگزید و با به کار گیری این روش موفق شد از گسستگی و فروپاشی جامعۀ تشیع در شرایط خاص آن دوران جلوگیری به عمل آورد و زمینه را برای پذیرش امامانی که پس از وی در سنین کودکی به امامت رسیدند، فراهم کند. روش امام جواد (ع) در مبارزه با حاکمیت نامشروع خلفا، مؤید این واقعیت است که در هیچ شرایطی و به هیچ بهانه ای وظیفه مبارزه با ظلم و تلاش برای تحقق حکومت عدل الهی از مسلمانان ساقط نمی شود.

منابع

1- ابراهیمی ورکیانی، محمد، تاریخ اسلام (2)؛ از صلح مجتبوی تا غیبت مهدوی (ج. 2)، قم: نشر معارف، 1388-

2-اسلامپور کریمی، عسکری، « بلوغ و امامت»، در: http: //www. ensani. ir/fa/content/138977/default. aspx

 3- اسلامی، احمد، از خاتمیت تا غیبت (نگاهی نو به زندگی چهارده معصوم)، قم: میثم تمار، 1382-

4- العاملی، علامه سید جعفر مرتضی (بی تا)، حیات سیاسی امام جواد علیه السلام، ترجمۀ سید محمد حسینی، قم: انتشارات جامعه مدرسین.

5- «امام جواد ع در دو جبهه سیاست، فکرو فرهنگ»، در:

http: //www. akairan. com/din-andisheh/emamat1/111010031311- html

6- انصاری، مرتضی بن محمد امین، التقیه، قم: چاپ فارس حسون، 1414 ه. ق.

7- پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم: مؤسسه تحقیقاتی و تعلیماتی امام صادق(ع)، چاپ هشتم، 1378-

8- جباری، محمدرضا، سازمان وکالت، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1382-

9- جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(علیهم السلام) ج. 2، تهران: مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1371-

10- حجتی، سید محمد باقر، آداب تعلیم و تعلم در اسلام، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سی¬ام، 1387-

11- حسینی شاهرودی، محمد و رفیعی، علی، تاریخ زندگانی امام جواد (ع)، ج 1، تهران: فیض، 1375-

12- خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا)، 8/2/94، «نقش برجسته امام جواد (ع) در جریان حدیثی شیعه»، در:

http: //www. hadith. net/post/42176

13- خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن؛ قرآن پژوهی (ج2)، تهران: انتشارات دوستان و انتشارات ناهید، چاپ سوم، 1389-

14- دانشنامه اسلامی، در: Ahlolbait. com. Index. php

15- رفیعی، علی، تاریخ تحلیلی پیشوایان (علیهم السلام)، ج 19، قم: نمایندگی ولی فقیه در سپاه، اداره آموزش عقیدتی سیاسی، بی تا.

16- رفیعی، علی، تاریخ زندگانی امام حسن (ع)، برگرفته از سایت کتابخانه مدرسه فقاهت:

http: //lib. eshia. ir/26304/1/9

17- فرمانیان، مهدی و موسوی نژاد، سید علی، زیدیه، تاریخ و عقاید، قم: نشر ادیان، 1386-

18- «سیره سیاسی امام جواد علیه السلام» در:

http: //www. modiryar. com/index-management/cultural/politic/3678-1389-08-16-05-15-58- html

19- «سیاست و حکومت در سیره امام جواد (ع)»، در:

http: //m-farhangi. iut. ac. ir/edare/pages/page292- html

20- سید بن طاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، بیروت: 1414 ه. ق.

21- شریفی، محمود، سرچشمه های نور امام جواد علیه السلام، بی جا، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1368-

22- محمدزاده، مرضیه، محمدبن علی (ع) امام جواد، قم: انتشارات دلیل ما، 1390.

23- معروف الحسنی، هاشم، زندگی دوازده امام، ترجمه: محمد رخشنده، تهران: امیرکبیر، 1376-

24- مقرم، عبدالرزاق، نگاهی گذرا بر زندگانی امام جواد (ع)، ترجمه پرویز لولاور، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ چهارم، 1382-

25- «نگاهی به ابعاد سیاسی زندگی حضرت جوادالائمه(ع)» در:

http: //www. modiryar. com/index-management/cultural/politic/3678-1389-08-16-05-15-58- html

26-http: //www. hawzah. net/fa/Magazine/View/4518/4541/32708

27- http: //www. iran-eng. com/showthread. php/1467874

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر