ستاره فیلم Christopher Robin به جای آنکه شخصیت اصلی آن یعنی خود کریستوفر رابین باشد، در حقیقت فیلمی است متعلق به وینی پو و دوستانش که بیش از 90 سال است از زمان خلقشان گذشته و نسلهای زیادی با آنها خاطره دارند. این برند 90 ساله حالا برای اولین بار در فرمت یک فیلم سینمایی به تصویر کشیده شده و بازیگرانی چون اوان مک گروگر و هم آن را همراهی کردهاند تا تجدید خاطرهای برای گذشتگان را بیافرینند و البته نسل جدید کودکان را نیز مسحور خود سازند. اما آیا جادوی دیزنی در این فیلم با کمک وینی پو رخ داده است؟ با هم به بررسی فیلم Christopher Robin میپردازیم تا به این موضوع پی ببریم.
- کارگردان: مارک فارستر
- استودیو تهیهکننده: Walt Disney Pictures
- بازیگران: اوان مک کروگر، هیلی اتول، جیم کامینگز
- بودجه: 75 میلیون دلار
استودیو دیزنی چند سالیست که یک سری سیاست های خاص را پیشی گرفته و خوشبختانه یا بدبختانه اکثر این سیاست ها با موفقیت همراه بوده، خوشبختانه از آن جهت که آثار دیزنی واقعا برای کودکان نسل جدید جادو به پا میکند و بدبختانه از این جهت که سوژههای ناب مثل قدیم دیگر در این آثار دیده نمیشود و کفگیر داستان گویی دیزنی تا حدی به ته دیگ خورده است. اما این سیاستها چی هستند؟ یک سری مربوط به برندهای شاخص و مطرح دیگر استودیوها هستند که حالا زیر دست دیزنی قرار گرفتهاند (مثل سری جنگ ستارگان و فیلمهای ابرقهرمانی مارول) و یک سری هم برمیگردد به بازسازی لایواکشن انیمیشنهای کلاسیک این استودیو که نمونه آنها را در این سالها در مواردی چون دیو و دلبر و پسر جنگل و... دیدیم. آثار ساخته شده بر اساس هر دوی این سیاستها پرفروش هستند و خلاقیت دیزنی هنوز در بخش انیمیشن (مهد اصلی این استودیو) جریان دارد و آثاری مثل زوتوپیا و همکاریهایش با پیکسار همچنان جوهره خلاقیت را در این مجموعه نگه داشته است.
از آنسو صنعت سینما از دیرباز علاقه خاصی به ساخت فیلمی داستانی بر اساس زندگی نویسندگان آثار پرفروش و مطرح داشته و این موضوع را سر نویسندگان آثار کودک هم بسیار جدی گرفته است (نمونه اش فیلمهایی چون خانم پاتر و در جستجوی نورلند). سال گذشته فیلمی با نام «خداحافظ کریستوفر رابین» ساخته شد که داستان نویسنده اصلی کتابهای وینی پو یعنی الن الکساند میلن (به اختصار آ.آ میلن) را روایت میکرد و یک فیلم بزرگسالانه درباره کنکاش ذهنی این نویسنده و چگونگی خلق قهرمانانش و تعامل او با فرزندش، کریستوفر رابین(منبع الهام داستانهای او) بود. حال بعد از گذشت یک سال فیلم دیگری مزین با نام کریستوفر رابین روانه سینماها شده که از آن حال و هوای جدی دور شده و اثری فانتزی درباره خود وینی پو و دوستانش و صاحبشان، کریستوفر رابین است. در ضمن جدا از این مورد تصور میکنم که موفقیت فیلم پدینگتون (که آن هم بر اساس کتاب داستانی محبوب برای کودکان است) هم در تصمیم دیزنی به ساخت این فیلم بی تاثیر نبوده است.
آگر دلتان دیدن یک فیلم جدیتر درباره دنیای وینی پو میخواهد و دوست دارید بدانید که داستان ساخته شدن این شخصیت چیست، فیلم خداحافظ کریستوفر رابین روایتگر خالق اصلی این کتاب کودکان است.
کریستوفر رابین واقعی پسر آ.آ میلن بود و عروسکهای او که در دوران تنهاییاش تنها دوستان او بودند، باعث ایجاد جرقههایی در ذهن پدر نویسندهاش شد و او را تبدیل به نویسندهای بزرگ کرد. خانه جنگلی آنها و عروسکهای کریستوفر و روابط زناشویی میلن و... همگی دست به دست هم داد تا یکی از بزرگترین کتابهای کودک تاریخ به نام وینی پو نوشته شود و غم سالهای بعد از جنگ جهانی را از کودکان ینگه دنیا بزداید. اهمیت وینی پو در تاریخ بسیار مهم است و در نهایت دیزنی 40 سال پس از خلق این کتاب، حق و حقوق کامل ساخت آثار کارتونی و سینمایی و... را خریداری کرد و وینی پو حالا بیشتر از 40 سال است که مهمان دیزنی و آثار اوست.
کریستوفر رابین واقعی در دوران کودکی که سال 1996 در سن 76 سالگی هم درگذشت. آن خرس بغل او همان وینی پویی است که امروز می شناسیم
دیزنی سکاندار این فرمت جدید را مارک فارستر انتخاب کرده و او را در صندلی کارگردان قرار داده، فردی که در کارنامهاش اثری چون در جستجوری نورلند به چشم میخورد که درباره زندگی نویسنده کتابهای پیترپن است و حالتی واقعگرایانه دارد اما در هر صورت میتوان فهمید که با دنیای ادبیات کودکان غریبه نیست.
در فیلم کریستوفر رابین که آخرین حضور وینی پو در حال حاضر به شمار میرود، با کریستوفر رابینی همراه هستیم که بزرگ شده و پدر و مادرش را از دست داده و در یک شرکت مشغول به کار است. مشغلههای زندگی و مشکلات کاری کریستوفر رابین (با بازی اوان مک گروگر) باعث شده که او خانه قدیمیشان و اسباببازیهای دوران کودکیاش را به کل فراموش کند و حتی مشکلات کوچکی با خانواده فعلیاش داشته باشد. او در نهایت زن و بچهاش را به همان خانه ییلاقی دوران کودکیاش میفرستد تا به مشکلات کاریاش رسیدگی کند ولی از آنسو وینی پو را میبینیم که هنوز در جنگل سبز بعد از گذشت این همه سال، منتظر بازگشت صاحبش است.
دوستان وینی پو همگی ناپدید شدهاند و او چارهای نمیبیند به جز اینکه به شهر برود و صاحبش را شخصا ملاقات کند. این ملاقات سرانجام رخ میدهد و باعث تلنگری در روحیه کریستوفر رابین چهل ساله میشود و او را به دوران کودکی خود میبرد.در نهایت کریستوفر رابین تصمیم میگیرد بار دیگر به دنیای کودکیاش بازگردد و تمام این موارد دست به دست هم داده تا او در سنین میانسالی، کودک درون خودش را دوباره بازیابد اما این راه به آن سادگی هم که او تصور میکند نیست...
فیلم کاملا فانتزی کریستوفر رابین ٔدیزنی زمین تا آسمان با فیلم رئال خداحافظ کریستوفر رابین تفاوت دارد و اصولا مقایسه این دو کار چندان درستی به نظر نمیرسد. دیزنی دست روی نقطه خیالی وینی پو گذاشته و او و تیگر، پیگلت، دانکی و دیگر دوستان را تبدیل به عروسکهایی سخنگو کرده که راه میروند و مردم از دیدن حرف زدنشان به وحشت میفتند. این رویه حالتی کاملا فانتزی به فیلم داده و عملا فیلم Christopher Robin را تبدیل به یک اثر لایواکشن بر اساس کارتون محبوب وینی پو کرده است. تا قبل از دیدن فیلم به شخصه فکر میکردم که قرار است این عروسکهای سخنگو در ذهن کریستوفر رابین باشند و فیلم حالتی سورئال پیدا کند ولی راهی که دیزنی میرود خارج از این چارچوب واقعیت گرایی است.
صداپیشگان در فیلم Christopher Robin سنگ تمام گذاشتهاند و فیلم بدون حضور این دوبلوران قهار به اثری بچهگانه و لوس تبدیل میشد (هرچند همین الان هم فیلم در ژانر آثار مختص کودک قرار میگیرد ولیکن به خاطر عمر 90 ساله این کاراکترها، بی شک حالتی شدیدا نوستالژیک برای کودکان دیروز و پریروز نسلها پدید میآورد) دوبلور شخصیت وینی پو یعنی جیمی کامینگز سالهاست که به این کاراکتر جان داده و بیش از سی سال است که صدای وینی پو و تیگر را با صدای گرم و بامزه او میشنویم.
جیمی کامینگز بی شک ستاره فیلم Christopher Robin محسوب میشود و آنچنان صدایش را به زیبایی روی کاراکترهای سینمایی جا داده که جدا از حس قوی نوستالژیکش، جانی دوباره به آنها (این بار در فرمت فیلم زنده) داده است. باقی صداپیشگان با اینکه در نقشهایشان تازه کار هستند و صداهایی جدید دارند و این موضوع تا قبل از اکران نگرانیهایی را برای طرفداران پیش آورده بود، اما به خوبی از پس نقش خود برآمدهاند و در بین آنها برد گرت در نقش eyerow بهتر از همه ظاهر شده و این خر دوست داشتنی را احمقتر از همیشه جلوه داده است. او از بنی صداپیشگان جدید تنها کسی است که نزدیک به 20 سال قبل صداپیشگی eyerow را دوباری در دو بازی ویدئویی اقتباسی از وینی پو انجام داده و حالا بازگشت شکوهمندانهای برای صداپیشگی این شخصیت انجام داده است.
جدا از صداپیشگان فیلم که توانستهاند شخصیتهای کارتونی داستان را دوست داشتنی جلوه دهند، باید به تیم جلوههای ویژه این کار نیز تبریک گفت. تبدیل این کاراکترها به شخصیتهایی لایو اکشن بعد از حضور 90 سالهشان در قالب تصویر و انیمیشن، کاری جسورانه بود و همین الان هم هجمه ای از انتقادات از سوی برخی از افراد بر سر این افراد جاریست اما نظر من را اگر بخواهید، همه کاراکترها به بهترین نحو تبدیل به نسخهای عروسکی و زنده شدهاند و البته در این بین خود وینی پو که شخصیت اصلی هم به شمار میرود، شاید میتوانست کمی تا قسمتی بهتر طراحی شود.
اما آیا فیلم Christopher Robin بدون مشکل است؟ جواب قاطعانه خیر است. فیلم جدید دیزنی صرفا به واسطه عمر طولانی کاراکترهای اصلیاش و محبوبیت فوقالعاده وینی پو در دنیا (او محبوبترین شخصیت کتابهای کودک در تاریخ به شمار میرود) میتواند برای بیننده جذاب باشد و عملا خلاقیت چندانی در فیلمنامه آن به کار نرفته است. حتی میتوان گفت بازیگران واقعی فیلم هم تمام قدرت بازیگریشان را روی کار نگذاشتند و توگویی ارزش جذاب بودن و جالب بودن فیلم را به دوش عروسکهای جادویی گذاشتهاند.
کلیشه در فیلمنامه زیاد دیده میشود و تماشاگر از تمام لحظات فیلم جلوتر پیش میرود و میتواند روند داستان را کاملا حدس بزند. پیچش داستانی که در اواسط فیلم هم به وجود میآید (خطر اسپویل شدن داستان: قهر وینی پو به خاطر رفتار تند کریستوفر رابین میانسال و دنبال او گشتن پایان خطر اسپویل) نمیتواند کاری از پیش ببرد. شوخیهای فیلم نیز مختص کودکان نوشته شده است و جز موارد معدودی در دیالوگها، نمیتواند تماشاگران بزرگسال را همراهی کند. دیزنی و عوامل سازنده فیلم رسما کودکان را مورد هدف قرار دادهاند و البته نمیتوان به این سیاست آنها خرده گرفت.
فیلم Christopher Robin قطرهای دیگر از دنیای جادویی دیزنی و بازگشتی برای شخصیت وینی پو بر پرده سینماست. فیلم همان طور که گفته شد کودکان نسل جدید (که آنها هم مانند پدران و پدربزرگشان عاشق وینی پو هستند) را مورد هدف قرار داده چرا که دیزنی با هوشمندی تمام میداند که تماشاگر بزرگسالتر به خاطر تجدید خاطرات خوش خود به دیدن این فیلم میرود و این بخش از مشتریان را به همین وسیله نگه داشته است (و البته چیزهایی کوچک هم برای آنها در چنته گذاشته است تا کاملا ناراضی نباشند)
والت دیزنی با هوشمندی تمام وینی پو را برای نسل جدید احیا میکند و چرخهای این برند 90 ساله فوق محبوب را بار دیگر به جریان میاندازد، هرچند اگر خلاقیتی مثل گذشته در آنها وجود نداشته باشد ولی همین به راه افتادن میتواند نوید ساخت سلسله فیلمهای جدیدی بر اساس دنیای خلق شده توسط آ.آ میلن (نویسنده اصلی کتاب وینی پو) باشد و نسل جدید با فرمتی جدید این خرس عاشق عسل را دوست بدارد.