خبرگزاری ایبنا: احمد آرام، نویسنده و مترجم نامدار، سالیان زندگی خود را صرف ترجمه کتابهای متعددی به زبان فارسی کرد. ترجمه کتابهای «تاریخ نجوم اسلامی»، «علم و تمدن در اسلام»، «معماهای منطقی و ریاضی»، «متفکران اسلام»، «مشرق زمین گاهواره تمدن» و «یونانیان و بربرها» شمار اندکی از آثار فراوانی است که او به فارسی برگرداند.
احمد آرام در سال 1283 خورشیدی در تهران زاده شد. پدر او از تجار مشروطهخواه بود. آرام تحصیلات ابتدایی را در دبستان دانش گذراند. دانش مدرسهای بود که همزمان با پیدایش مشروطیت، توسط ارفع الدوله، از رجال مشهور آن روزگار، تاسیس شده بود. احمد آرام سالیان بعد در همین مدرسه به تدریس پرداخت. ادامه تحصیلات او در مدرسه ترقی بود. دوره متوسطه را نیز در مدرسه علمیه پشت سر گذاشت و در سال 1299 وارد دارالفنون شد و از این مدرسه دیپلم گرفت.
در ضمن تحصیل در دارالفنون، زبان فرانسه را از آموزگاران فرانسوی مدرسه آموخت و بر زبانهای انگلیسی و عربی تسلط یافت. خود او درباره یادگیری زبان عربی مینویسد: «در دارالفنون زبان اول ما فرانسه و زبان دوم ما انگلیسی بود. به زبان عربی هم انس گرفتم و هر عربی را که پیدا میکردم، که البته عددشان کم بود، با او صحبت میکردم. کتابخانه ملی کنونی اتاقی بود در گوشه دارالفنون؛ اتاق بزرگی بود که به خیابان هم دری داشت. با مدیرش خیلی دوست شده بودم و هر کتابی که میآمد میداد که من بخوانم. مجلههای عربی را میبردم میخواندم و به جایی رسیدم که در سال 1305 یک مقاله به زبان عربی نوشتم که در مجله «العرفان» در صدای لبنان چاپ شد».
بعدها احمد آرام کتابهای بسیاری را از زبان عربی به فارسی ترجمه کرد، همانند «در سایه قرآن» (1332)، «گفتار رمضان» (1338)، «آموزشگاه زندگی» (1343)، «تحدید نهایات الاماکن از ابوریحان بیرونی» (1352) و کتابهای دیگر.
آرام پس از گرفتن دیپلم، سال اول و دوم رشته حقوق را گذراند، اما چندی بعد درسهای این رشته را رها کرد و به اصرار پدر به رشته پزشکی روی آورد. باز در حالی که سال آخر پزشکی را طی میکرد، تحصیلات خود را ناتمام گذاشت. خود او در این باره مینویسد: «مدرسه طب را تا سال آخر خواندم.
روزی با یکی از رفقایم، که با یکدیگر هم مباحثه بودیم، در خانهای پشت مدرسه سپهسالار، زندگی میکردیم. رفیقم پیش دکتر لقمانالدوله نسخهنویسی هم میکرد. آمدند دنبالش که برود خیابان عینالدوله یک آمپول بزند. گفت: «بروید یک درشکه بیاورید». گفتم: «آقا از اینجا تا خیابان عینالدوله یک کوچه است، چرا مردم را اذیت میکنی؟» گفت: «نه، آدم اگر این جور نکند، احترامی پیدا نمیکند.» همین بهانهای شد که من مدرسه طب را ترک کنم. اگر آن سال مانده بودم، آخر سال دکتر میشدم».
رها کردن رشته پزشکی همراه با تدریس او در مدرسه ابتدایی بود. آرام هفته ای دو ساعت در آن جا درس می گفت. سپس در مدرسه علمیه به آموزش دانشآموزان متوسط پرداخت (1304). در همین سال بود که به کمک دبیران دیگر کتاب فیزیک و شیمی را چاپ سنگی کرد و در اختیار دانشآموزان قرار داد. اما اولین کتاب مستقلی که به ترجمه او منتشر شد در سال 1313 و به نام «چگونه روحهای محکم و زنده بسازیم» بود. این کتاب که از زبان فرانسه ترجمه شده بود، در چاپهای بعدی به نام «پرورش ذهن» در دسترس خوانندگان فارسی زبان قرار گرفت.
آرام که در کار ترجمه به زبانی شیوا و نثری استوار دست یافته بود، تبحر و مهارت فراوانی در معادلیابی سنجیده و درست برای اصطلاحات بیگانه داشت و از این جهت ترجمههای او دقیق و راهگشا بود. تصحیح و انتشار نخستین چاپ سربی «کیمیای سعادت» نوشته امام محمد غزالی توسط آرام (1319 خ)، بر توانایی او در نگارش زبان فارسی افزود. این متن دارای نثری زیبا و نمونهوار است.
دکتر غلامحسین یوسفی درباره تصحیح «کیمیای سعادت» توسط احمد آرام مینویسد: «تصحیح کیمیای سعادت در زندگی روحی و اخلاقی احمد آرام تاثیر کرد. عوالم جوانی را به پختگی و کششهای گاه و بی گاه زندگانی را به وارستگی و کوشش صادقانه در راه علم و معرفت تبدیل کرد. از سویی دیگر، سوابق تحصیلات علمی مصحح و تامل در برخی از سخنان غزالی، موجب آمد احمد آرام نیز مانند همه دانشوران حقیقی و حقیقتپژوه، همه عناوین و عوالم ظاهر را فراموش کند، فکر و چشم و قلم خود را در راه انتقال دانشها به زبان فارسی بهکار گیرد و در این راه از کوشندگان نامبردار شود».
احمد آرام «کیمیای سعادت» را با مقابله شش نسخه تصحیح کرده بود. شماری از آثار ترجمه شده استاد احمد آرام عبارتند از «مقدمهای بر فلسفه» (1326)، «تکامل علم فیزیک» (1327)، «جغرافیای صنعتی جهان» (1328)، «مشرق زمین گاهواره تمدن» (1337)، «اثبات وجود خدا» (1339)، «انتقال علوم یونانی به عالم اسلام» (1342)، «یونانیان و بربرها – 2 جلد» (1343)، «تاریخ نجوم اسلامی» (1349) و دهها کتاب ترجمه شده دیگر. گستره ترجمههای او شامل تاریخ، تفسیر، حدیث، کلام، فلسفه، پزشکی، علوم اجتماعی و... بود. از احمد آرام نزدیک به یکصد و پنجاه اثر ترجمه بهجای مانده است.
در سال 1361 انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی کتاب «آرام نامه» را که شامل مجموعه مقالات علمی و ادبی استادان و دوستداران احمد آرام بود، به او ارمغان کرد. این کتاب به کوشش و مقدمه دکتر مهدی محقق منتشر شد. کتاب «گوهر عمر» نیز گفتوگوی مفصل پیروز سیار با استاد آرام است که شامل خاطرات و دیدگاههای او درباره اصول و چارچوبهای ترجمه است (نشر نی– 1381). استاد آرام عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی بود و در تدوین دایرهالمعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، شرکت داشت.
ترجمههای که گستره وسیعی از کلام و فلسفه و تاریخ و علوم اجتماعی را در برداشت، زبانی استوار و نثری شیوا دارد و از نمونههای برجسته معادلیابی درست و روشمند برای اصطلاحات علمی است. سرانجام این مترجم و آموزگار سخت کوش 12 سال پیش در نیمه فروردین 1377 در سن 94 سالگی در حالی که برای دیدار فرزندش به آمریکا رفته بود، درگذشت. پیکر او را به ایران انتقال دادند و در زادگاهش به خاک سپردند. یادش گرامی باد.
منابع :
آرام نامه/ به کوشش دکتر مهدی محقق / انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی– 1361