هیچکس از اشتباه کردن خوشش نمیآید. ما را شرمنده میکند، باعث خشم و نومیدی میشود و بعید است کسی در دنیا باشد که از چنین احساساتی خوشش بیاید، اما اشتباه کردن همیشه نتیجه بدی به همراه ندارد. شاید هم گاهی به نفع ما تمام شود.
1. اشتباه کردن راهی است برای یاد گرفتن
هوش چیزی است که میتوان روی آن کار کرد. همه ما این مثل قدیمی را شنیدهایم که آدم از اشتباهاتش درس میگیرد. خوشتان بیاید یا نیاید، این مثلی درست است، آزمون و خطا بخش مهمی از ذهن و مغز و فرآیند توسعه مهارتهای ماست.
کودک نوپایی را در نظر بگیرید که تازه راه رفتن را یاد میگیرد، ورزشکاری که در ورزشی مهارت پیدا میکند یا کسی را که بیش از بیست بار پختن کیکی را تمرین میکند تا آن چه را که میخواهد بپزد. برای یاد گرفتن از اشتباهاتمان باید "طرزفکر رشدیابنده" داشته باشیم یا باور داشته باشیم که هوش چیزی است که میتوان روی آن کار کرد و آن را توسعه داد و بهبود بخشید.
در تحقیقی که بر روی 123 کودک انجام گرفت، مشاهده شد کودکانی که فکر میکردند هوش امر ثابتی نیست توجه بیشتری به اشتباهاتشان کردند و بیشتر یاد گرفتند.
2. اشتباه کردن نتایج مثبت غیرمنتظرهای دارد
اشتباههایی که مخترعان کردهاند آنها را به سوی کشفیات و اختراعات بیشتر و بزرگتری رهنمون کرده است. شماری از اشتباهات ما میتوانند جنبههای مثبتی داشته باشند. اشتباههایی که مخترعان کردهاند آنها را به سوی کشفیات و اختراعات بیشتر و بزرگتری رهنمون کرده است از میان آنها میتوان به مایکروویو و دستگاه تنظیم ضربان قلب (پیس میکر) و یادداشت چسبان (پست ایت) اشاره کرد.
اگر اشتباه کوچک آلکساندر فلمینگ دانشمند اسکاتلندی در سال 1928 نبود،90 سال پس از آن طور دیگری رقم میخورد. فلمینگ پس از گذراندن تعطیلاتش متوجه شد ظرف کشت میکربش کپک زده و این گونه موفق به کشف پنیسیلین شد.
پیش از آنکه ظرف را تمیز کند او متوجه چیز عجیبی در ظرف شد، جایی که کپکها رشد کرده بودند، باکتریها رشد نکرده بودند. این کپک معمولی نبود، این پنیسیلیوم نوتاتوم بود؛ و آنچه به دنبال آن اتفاق افتاد تولید پنیسیلین به عنوان وسیلهای برای مبارزه با عفونتهای باکتریایی بود. فقط ببینید که چطور یک اشتباه ساده توانست جان میلیونها نفر را نجات دهد.
3. اشتباه کردن کمک میکند خودمان را بهتر بشناسیم
هرگز نباید از اعتراف صادقانه اشتباهاتمان شرمگین باشیم. اسکار وایلد مینویسد: "تجربه، نامیاست که ما به اشتباهاتمان میدهیم". شوخی او اشاره به موضوع بسیار مهمی دارد، زیرورو کردن و درهم ریختن بخش بسیار حیاتی شناخت خویشتن و زندگی خود است. در امتحان مهمی رد میشوید و یاد میگیرید که چطور با ناامیدیهای واقعی کنار بیایید.
یک میراث ارزشمند و دیرین خانوادگی را خراب میکنید و یاد میگیرید چطور از پس مکالمههای تلخ و ناجور بر بیایید. یا مثل کشیش قرن نوزدهم میلادی ویلیام میلر، اشتباهی هزاران نفر را متقاعد میکنید که جنگ روز قیامت به زودی فرا میرسد و میبینید که باید شجاعت پذیرفتن و اعتراف به اشتباهتان را داشته باشید.
4. اشتباه کردن راهی است که با فراغبال به هدفمان برسیم
ترس از شکست باعث میشود دست به کار جدیدی نزنیم. تئودور روزولت میگوید: "فقط آنکه هرگز کاری نمیکند، مرتکب اشتباه نمیشود". از آنجا که ما از ترس شکست، خیلی از کارهای تازه را انجام نمیدهیم، پذیرش اشتباهات به عنوان جزئی از زندگی اثری مثبت دارد و به ما حس رهایی بیانتهایی در راه رسیدن به هدفهایمان میبخشد.
5. اشتباه کردن کمک میکند تا اولویتهای ما مشخص شوند
جی. کی. رولینگ میگوید خود را آدمی شکستخورده میدید. جی. کی. رولینگ میگوید وقتی بیست و چند ساله بود خود را در "مقیاس مرسوم روزگار" آدمی شکستخورده میدید. با ازدواجی که شکست خورده بود وشرایطی که خود و دخترش در فقر زندگی میکردند، چگونه ممکن بود فکر کند که روزی نویسنده خواهد شد؟
در سال 2008 هنگامی که برای دانشجویان دانشگاه هاروارد صحبت میکرد، گفت: "من از این که وانمود کنم چیزی غیر از آنچه بودم هستم، دست کشیدم و تمام انرژیام را معطوف به سامان رساندن تنها کاری کردم که برایم مهم بود. "
بخوانید: افراد موفق چه فرقی با بقیه دارند؟
او میگوید: "احساس رهایی کردم، چون به بزرگترین هراسم واقف شده بودم و هنوز زنده بودم و هنوز دختری داشتم که او را دوست میداشتم و یک ماشینتحریر قدیمی و ایدهای بزرگ داشتم"؛ و البته که همه تلاشهای نویسنده هریپاتر که یکی از مشهورترین و ثروتمندترین نویسندگان جهان است، بسیار خوب به ثمر نشست.
6. اشتباه کردن به ما فرصتی برای خندیدن میدهداشتباهات ما میتوانند خندهدار باشند.از کتاب "کمدی اشتباهات" شکسپیر تا فیلم و سریالهای خندهدار، بسیاری از کمدیهای محبوب ما بر مبنای اشتباهات خندهدار و سوءتفاهمهای ما ساخته شدهاند. وقتی کمی از این اشتباهاتمان فاصله بگیریم، آنها را خندهدار میبینیم.
منبع: بی بی سی