آنکه مقصد را قرب الهی یافت و دل به محبوب خود سپرد، پشت موانع توقف نخواهد کرد. بلاها و مصائب او را زمینگیر نخواهد کرد. دنیا اگر به جنگ او آید، عقب نخواهد نشست و دست از هدف خود برنمیدارد.
وَاَللَّهِ إنْ قَـطَعْـتُمْ یَمِـینِی إِنِّی أُحَامِی أَبَدًا عَنْ دِینِی[1]
اگر پای عشق در میان نبود، این همه بلا قابل تحمل نبود. انسانی را تصور کنید که در خانواده مرفهی رشد یافت، تمامی امکانات زندگی برای او فراهم بود، هر روز به تناسب اشتهایش غذایی را میل میکرد، حال او را به سرزمین بی آب و علفی ببرند، تکه نانی خشک به همراه ظرف آبی به او بدهند و بگویند با اینها زندگی کن و حق اعتراض و اظهار ناراحتی هم نداری! پیداست که تحمل شرایط و اعتراض نکردن برای او ممکن نیست، همان روز اوّل صدای اعتراض آه و نالهاش بلند میشود. ولی اگر این فرد زلفش با عشق گره بخورد، نهتنها اظهار عجز و ناراحتی نمیکند؛ بلکه تحمل سختیها و مشکلات برایش آسان و لذت بخش میشود.
حضرت خدیجه(س)[2] همسر محبوب پیامبراکرم(ص) زنی است که در رفاه و آسایش زندگی کرده است. زنی ثروتمند و دارای موقعیت اجتماعی بالا که خدمت به ایشان برای اعراب افتخار بزرگی به حساب میآمد. پنجاه و هشت سال از عمر مبارکشان گذشته بود که مشرکان و کفار مکه، فشار شدیدی بر پیامبراسلام(ص) تحمیل کردند. آن حضرت را همراه یاران و خانواده آنها از مکه بیرون راندند و به شعب ابیطالب تبعید کردند؛ مکانی که نه گل و گیاهی در آن میروید و نه آبی دارد و نه سایهای.
غذایشان بیشتر اوقات مقدار کمی آب و نان جو خشکیده بود. حضرت خدیجه(س) مدت سه سال یعنی هزار شبانه روز با چنین شرایطی در کنار پیامبراکرم(ص) مقاومت کرد و لحظهای لب به شکوه و اعتراض باز نکرد. لحظات آخر عمر مبارکشان سر بر دامن پیامبر گذاشت و با چشمانی اشکآلود به حضرت عرض کرد: «دلم میخواهد خدا نیز از من راضی باشد.»[3] این اندازه استقامت و تحمل در برابر سختیها و ناملایمات فقط با عشق به محبوب، توجیهپذیر خواهد بود.
انسان مسافر، خستگی سفر را به خاطر رسیدن به مقصد تحمل میکند. این سفر روزه در گرمای تابستان دارد، جهاد و شهادت و جانباز شدن دارد. ترک گناه، محرومیت از برخی لذتها، انفاق مال و انجام واجبات دین از لوازم این سفر است. در بین رزمندگان دفاع مقدس فراوان دیده شدکسانی که یا پایشان قطع شده بود یا دست در بدن نداشتند یا چشمشان را از دست داده بودند. برخی از اینها با وجود مجروحیت و قطع عضو، در عملیاتها شرکت میکردند و حاضر به ترک جبهه نبودند. به راستی این مردان خدا چهقدرسریع راه سفر را پیمودند و به مقصد رسیدند.
سفر الی الله سفری شیرین، پرخاطره و پرمخاطره است. شیرینی سفر وقتی مضاعف میشود که حضرت حق خود را به مسافر بنمایاند. آن وقت مسافر با تمام وجود مقصد را در مییابد و درک میکند که به محضر چه کسی میرود، کجا میرود و برای چه میرود؟
پی نوشت
-------------------------------------------------------------------
[1] . بحارالانوار: 45/40؛ مقتل الحسین (ابومخنف): 179. «به خدا سوگند اگر دو دست من را قطع کنند، از دین و آیینم دست برنخواهم داشت.»
[2] . ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری(س) دختر خُوَیلد، نخستین همسر پیامبر اسلام(ص) و مادر حضرت زهرا(س) است. او نخستین زنی است که به پیامبر(ص) ایمان آورد و تمام ثروتش را در راه نشر اسلام مصرف کرد. در طول حیات خدیجه(س) پیامبر(ص) همسری دیگر برنگزید و پس از درگذشت همواره به خیر و نیکی از او یاد می کرد. قاسم، عبدالله، زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه(س) فرزندان خدیجه(س) بودند. وی در سال دهم بعثت و در سن 65سالگی در مکّه به لقاء الهی پیوست.
[3] . مستدرک سفینة البحار، نمازی: 2/35 ؛ اللمعة البیضاء: 23.
مطالب فوق برگرفته شده از کتاب:
حسنات و سیئات
نوشته استاد حسین انصاریان