به گزارش خبرنگار مهر، امروزه عروسکهای که دستساز هستند و در جنسهای پارچهای، نمدی، بافتنی، بندانگشتی برای قصهگویی و... در دسترس قرار میگیرند به نوعی بخشی از تاریخ و فرهنگ آن عصر را شامل میشوند و میتوانند با تغییرات در نوع ساختشان کارکردی معناگرا و نمادین پیدا کنند. به صورتی که این عروسکها میتوانند الهامبخش در خلق تصویرسازی کتابهای داستانی، تولید انیمیشن و کمیکاستریپ باشند و تاثیرات خوبی در این زمینه بگذارند. صنایع فرهنگی ـ دستی از زمانهای قدیم نشانگر هویتی فرهنگی اصیل و سنتی است و عروسکهای دستساز هم از این قاعده مستثنی نیستند.
امروزه این عروسکها شکل و شمایل نو و مدرنتری به خود گرفتهاند، طراحیها متفاوت شده و تخصصیتر به این هنر زنده و ایستا نگاه میشود. با چند نفر از عروسکسازان این حوزه درباره سختیهای کار، تهیه مواد اولیه، نوع سفارش گرفتن، نبود امنیت شغلی، ثبت برند، حق کپیرایت و فعالیت گسترده و فروش انبوه عروسکها صحبت کردم؛ اصلیترین دغدغه این عروسکسازان ثبت برندشان است و اینکه این پروسه همچنان برایشان ایجاد نشده یا اگر هم بخواهند برندشان را ثبت کنند باید کارگاههایی شخصی داشته باشند و هزینههای زیادی را صرف کنند. آنان در خانههایشان با علاقه این عروسکها را خلق میکنند و از طریق صفحات مجازی به فروش میرسانند.
ثبت قانونی برند عروسکهای دستساز، دشوار است
همراه با تغییر و تحولات فرهنگ، گرایش به هنر و ارزشگذاری به حوزههای هنری بیشاز پیش در میان مردم بروز و ظهور کرد. اما برخی رویدادهای هنری تبدیل به «پُز روشنفکرانه» شدند که شاید هنر از منزلت و فضیلت اصلی خود فاصله گرفته است. گویی مقصد هنر به بیراههها رفته و راه اصلیاش را گم کرده است. اما افراد هنرمندی هستند که به دور از شعارهای نامتعارف، آثار هنری ارزشمندی را خلق میکنند. «ملیحه» هم به این نکته اشاره میکند که دوست دارد جایگاه اصلی هنر را میان مردم ببیند نه به عنوان پُز روشنفکری یا الگویی برای رسیدن منافع کپیبرداران.
«ملیحه» 35 ساله، در شیراز زندگی میکند و در دانشگاه «طراحی فرش» خوانده، او صاحب برند عروسک «ساقیآرت» است و عروسکهایی با عنوان «ملیحه»، «ساقی»، «بهار»، «برنا»، «وروجک»، «یلدا» وغیره... را طراحی کرده و به مشتریاناش عرضه میکند. از «ملیحه» درباره شروع کارش، نوع طراحی عروسکها و ساختشان میپرسم، جواب میدهد: «آغاز کار هنری من از سال 77 با علاقه به هنر شروع شد و نزدیک به 10 سال است که به صورت جدی به این کار میپردازم. حرفه اصلی و تخصصی من در رشته نقاشی است و حدود 2 سال است که «عروسکسازی» را شروع کردم، با توجه به اینکه خودم طراحی عروسکها را انجام میدهم یکقدم جلوتر از باقی همکارانم در این زمینه هستم.»
او درباره شکل و شمایل عروسکهایش، میگوید: «براساس علاقهام به ماه مهر و رفتن به مدرسه و حس ِ خوبی که به پاییز دارم اسم یکی از شخصیتهای عروسکم را «ملیحه» هم نام خودم انتخاب کردم و در قالب دانشآموز به علاقهمندان عرضه کردم. همیشه سعیام بر این بوده در بحث عروسکسازی ایدههایی که در ذهنم وجود دارد را به اجرا بگذارم و محصولی را کپی نمیکنم.»
«ملیحه» درباره نوع فروش عروسکها و تعاملاش با دیگر موسسات و عرضه آنها، ادامه میدهد: «فروش عروسکها به صورت مجازی انجام میشود، به واسطه عروسکهایم با برخی از مدارس، موسسات هنری و فرهنگی قرارداد کاری داشتهام و عروسکها با اقبال خوبی از سوی مصرفکنندهها مواجه شده است. خداروشکر از فروش عروسکها راضی هستم.»
او از ارسال عروسکهایش به کشورهای همچون «آلمان»، «سوئد» و «ترکیه» اشاره میکند و در ادامه امیدوار است برند عروسکهایش «ساقیآرت» را به ثبت قانونی برساند، از «ملیحه» میپرسم که تبلیغات در فروش عروسکهایش تا چه اندازه موثر بوده و چه راههایی برای تبلیغات انجام داده است، جواب میدهد: «مهمترین قدمی که باید در این زمینه بردارم ثبت قانونی برند عروسکهایم است زیرا بارها شاهد سوءاستفاده هنرنماها بودهام. متاسفانه قانون کپیرایت در کشور ما جدیت کشورهای دیگر را ندارد. تا به امروز هیچگونه تبلیغاتی برای عروسکها انجام ندادم همیشه به لطف خدا اعتقاد دارم و با صبر کارهایم را پیش میبرم. دوست دارم جایگاه اصلی هنر را میان مردم ببینم نه به عنوان پُز روشنفکری یا الگویی برای رسیدن منافع کپیبرداران.»
«ملیحه» درباره ثبت قانونی برندش میگوید: «هنوز برای ثبت قانونی اقدامی انجام ندادهام اما از همکارانم شنیدهام که قانون منسجمی در ثبت برند عروسکهای دستساز وجود ندارد. با توجه به اینکه امروزه تاکید مردم بر خرید کالای ایرانی است اما حمایت جدی از این حوزه نمیشود یا اگر میشود من شاهد این امر نیستم. ثبت برند یا اثر کمک بزرگی است که دولت میتواند به صاحبان اثر داشته باشد. شاید این ثبت در اداره بازرگانی، صنایع و معادن یا ثبتنام تجاری انجام شود اما باید درنظرگرفت که این ثبت در قالب قانون به اجرا درآید نه فقط در قالب کاغذ. البته اطلاعاتی که از دیگر دوستانم هم داشتم هزینه ثبت برند نزدیک به 2 یا 3 میلیون است و هنرمند باید صاحب کارگاه شخصی باشد که متاسفانه گزینه دوم برای همه مقدور نیست و 90درصد صاحبان هنر کارگاه ندارند.»
به گفته او، «باید این موضوع را هم درنظر گرفت که قسمت انبوه از ساخت صنایع دستی از طریق مشاغل خانگی تولید میشود و آنان کارگاه یا جواز ندارند تا بتوانند برای ثبت قانونی اقدام کنند و این ظلم بزرگی به هنرمندان صنایع دستی است. اکثر کسانی که در این حوزه فعالیت دارند به خاطر شرایط اقتصادیشان است و ناچار هستند هر چند دشوار به کارشان ادامه دهند.
هزینه تبلیغات در فضا مجازی بالا است
«سپیده» از دیگران عروسکسازان دست ساز است که در صفحات مجازی محصولاتش را به مشتریان عرضه میکند او صاحب برند عروسکهای «گلوریا» است، او درباره شروع کارش در حوزه عروسکسازی، میگوید: «نزدیک به یکسال و نیم پیش به طور اتفاقی با یک صفحه مجازی زنی خانهدار که همراه خواهرش عروسک میساختند آشنا شدم و تصمیم گرفتم به این هنر جذاب بپردازم. با خرید لوازم عروسکسازی و نمد شروع به کار کردم و با پارچههای قدیمی عروسکی ساختم.»
او درباره فروش عروسکهایش و استقبال از آن، ادامه میدهد: «برخی از صفحات مجازی حمایتهای دوستانه از من داشتند، برخی مغازهداران اسباببازی هم عروسکهای من را برای فروش به مشتریان عرضه کردند که کمک خوبی به من شد در حال حاضر از درآمد فروش عروسکها راضی هستم. البته برای اینکه عروسکهایم به مخاطبان علاقهمند شناخته شود، تبلیغات زیادی انجام ندادم، زیرا تبلیغات در فضای مجازی هزینه بالایی دارم فقط نمونه عروسکها را در صفحه شخصیام قرار دادم.»
گرچه «سپیده» استقبال از عروسکهایش را مثبت میداند و میگوید مردم به عروسکهای دستساز علاقه دارند اما با وجود اقبال زیاد، در حال حاضر قدرت خرید کردن مردم پایین آمده و کمی فروش عروسکها متوقف شده است. اما با حمایتی که از دوستاناش میشود و صبر و پشتکارش به کار ادامه میدهد و به موفقیتهای بزرگ میاندیشد.
به دلیل مشکلات مالی، ارسال به خارج از کشور نداریم
مسئله اساسی در ساخت عروسکها، توانایی در ساخت و شکل دادن به جهان فرهنگی با ارزشهای تربیتی زادبوم بچههای ایرانی است. به نوعی عروسکی که بتواند به رویاها، تخیلات و جهان درونی کودکان و نوجوانان ما نفوذ کند. عروسکسازان میخواهند در شکل دادن جهانی این عروسک در صنایع فرهنگی و کالاهای هنری تلاش کنند. جهانی شدن این عروسکهای دستساز که با معضلات گوناگون همراه شده است.
«سحر» از دیگر دختران عروسکساز و صاحب برند «آفرودال» است که به همراه خواهر کوچکترش «فاطمه» عروسکهای زیبایی را طراحی میکنند و میسازند، «سحر» 27 سال دارد و در اصفهان زندگی میکند. او که شور و هیجان زیادش آدم را به وجد میآورد، درباره آغاز کارش، طراحی و ساخت عروسکهایش میگوید: «جنس عروسکهایم از پارچه است و «مادربزرگ» جزء اولین عروسکهایم را در تابستان 94 به عنوان سرگرمی و با ایدهای در گوگل خلق کردم البته در آن دوران فضاهای مجازی همانند اینستاگرام وجود نداشت و از دنیای عروسکهای دستساز اطلاعات زیادی نداشتم. در فروردین 95 در نمایشگاه خیریه دانشگاه هنر اصفهان شرکت کردم و عروسکهای «مادربزرگ» مورد استقبال علاقهمندان قرار گرفت، از آن زمان تصمیمام برای ساخت عروسکها جدیتر شد و از طریق اینستاگرام با دیگر همکاران عروسکساز آشنا شدم و از آن روز به بعد، این اتفاق زیبای عروسکسازی را به صورت حرفهای دنبال کردم.»
از «سحر» درباره فروش آثارش میپرسم که به غیر از فضای مجازی از چه طریق دیگر عروسکهایش را در دسترس مشتریان قرار میدهد و مکانیزم فروش تا چه اندازه به معرفی عروسکها به مردم کمک کرده است، او جواب میدهد: «بیشتر فروش عروسکها از طریق صفحه اینستاگرام است. گاهی محصولات، آماده فروش هستند و برخی در لاین ثبت سفارشات قرار میگیرد و مخاطبان از میان نمونههایی که در صفحه مجازی هستند، سفارش میدهند. برای ثبتِ سفارش پیش از ساخت مبلغ واریز میشود و به ترتیبِ زمانِ واریز در نوبتِ ساخت قرار میگیرند.»
به «سحر» میگویم با توجه به اینکه از طریق فضای مجازی عروسکهایت را میفروشی و هزینه خرید یا اجاره مغازه نداری، از فروش آنها راضی هستی یا خیر! جواب میدهد: « بله! با توجه به اینکه سودِ حاصل از فروش عروسکها چند برابرِ هزینهای است که صرفِ خرید متریال و مواد اولیه میکنیم و اینکه بسترِ کار ما فضایِ مجازی است همچنین هزینه اجاره مغازه و دیگر موارد را ندارم، فروش و درآمدِ حاصل از عروسکها بسیار رضایتبخش است.»
او درباره استقبال از عروسکهایش میگوید: «اتفاقا استقبال از سبکِ عروسکها بسیار خوب بوده است زیرا آنها چهرهای بامزه، استایلِ تپل و ظاهرِ ایرانی دارند. بعضیهایشان مادربزرگ و پدربزرگ هستند که مردم را به یاد مادربزرگها و پدربزرگهایشان میاندازد و به خاطر نوستالژی بودنشان بسیار مورد توجه قرار گرفتند. اوایل تصور نمیکردم که مردم گرایش زیادی به خرید دستسازهها بهخصوص عروسک داشته باشند. ولی با ورود به این حرفه متوجه شدم که افرادِ زیادی به دنبالِ خرید این محصولات هستند و حتی حاضرند هزینه زیادی را بپردازند تا محصولات صنایعِ فرهنگی دست هنرمندان را خریداری کنند. »
«سحر» با بیان اینکه برخی از نهاد دولتی به او پیشنهاد عرضه عروسکهایش را دادهاند، ادامه میدهد: «تنها حرفش زده شده است اما سبک هنر ما به گونهای نیست که بتوان به چشم صنعت به آن نگاه کرد. جذابترین بخش عروسکها، چهره آنها است که الگو و قاعده خاصی ندارد. هر کسی هم نمیتواند به طراحی چهره عروسکها بپردازد و هر طرحی مخصوص طراح است. البته من در حال حاضر، در تولید عروسکها نیروی کمکی دارم اما برای بخشهای اصلی، مونتاژ و چهرهسازی خودم و خواهرم «فاطمه» آن را انجام میدهیم.»
او درباره ارسال عروسکهایش به خارج از کشور میگوید: «متاسفانه به دلیل مشکلات انتقال پول، ارسال مستقیم به خارج از کشور نداشتهام و نمیتوانم از مشتریان غیرایرانی سفارشات را قبول کنم. اما زیاد پیشآمده که عروسکها را خریداری کردهاند و با خود به اروپا، امریکا و دبی بردهاند. در هر صورت آرزوی هر هنرمندی است که مردم سبکِ او را به رسمیت بشناسند، تا جایی که توانستهام با فعالیت در فضای مجازی هنرمان را به مخاطبان عرضه کردهام. اما احساس میکنم این کافی نیست. سازمانی باید باشد تا از عروسکسازان حمایت کند اما متاسفانه از سوی هیچ سازمانی اقدامی جدی صورت نگرفته و حمایتی نشدهایم. کاش حداقل به عنوان برگزاری فستیوالها و نمایشگاههای عروسکی به ما امکانات میدادند تا مردم از نزدیک با این هنر و سبکهای مختلفش بیشتر آشنا شوند.»
پیشنهاد «سحر» این است که «نهادهای دولتی به حمایت از عروسکسازان در زمینه ثبت برند، تولید، برگزاری فستیوال و صادرات بپردازند، زیرا درآمد حاصل از ساخت عروسکهای دستساز بسیار خوب است و از طریق این راهها میتوان به نتایج رضایتبخش رسید. »
ثبت برند و رعایت حق کپیرایت
دختران جوان سرزمینمان با علاقه و شوق فراوان در خانه، عروسکهای دستساز میسازند و با شور و هیجان برایشان اسمهای لطیف بهاری و پاییزی میگذارند. آنان دوست دارند در این زمینه به رسمیت شناخته شوند و برندهای عروسکشان را ثبت کنند اما سختیهای پیشرو مانع از این امر میشود. متاسفانه بسیاری از افراد سودجو به کپی برخی از طراحیهای عروسک میکنند و با نام خودشان آن را به مصرفکنندهها عرضه میکند که این لطمه به صاحبان اصلی طرح است.
«صفورا»، در دانشگاه نرمافزار کامپیوتر خوانده اما به دلیل یکسری اتفاقات به سمت هنر و عروسکسازی سوق پیدا کرده، او صاحب برند عروسکی «تیکیلی دالز» است، از «صفورا» درباره ساخت عروسکهایش میپرسم که از چه جنس و الگویی استفاده میکند، او جواب میدهد: «عروسکهایم از جنس پارچه و پولیش است. الگوی عروسک را بر روی پارچه طراحی میکنم و بعد از دوختن آن با پولیش پُرش میکنم بعد تمام اعضای بدنش را به یکدیگر وصل میکنم، بعد از تمام این کارها لباسهایش را میدوزم و در مرحله آخر هم نقاشی بر روی صورت و نصب سر و مدل دادن به موهایش هست. نزدیک به 2 سال است که شروع به فعالیت در حوزه عروسکسازی کردم البته قبل از آن به مجسمهسازی مشغول بودم.»
او درباره استقبال خوب مردم از عروسکهایش و نحوی سفارشگیری ادامه میدهد: «استقبال از آثارم بسیار خوب است مخصوصا عروسک «قرتیخانم» که طرح اختصاصی برندم هست و تقریبا تمام مخاطبان عاشقاش هستند. سفارشها کاملا از طریق فضای مجازی(تلگرام و اینستاگرام) انجام میشود به این شیوه که مشتری کار موردنظر را انتخاب میکند، بعد مشخصاتش را میفرستد و هزینهای را بهعنوان بیعانه پرداخت میکند و بعد از آماده شدن عروسک تسویه میشود و کار برایشان پست خواهد شد. به «صفورا» میگویم در حال حاضر که مواد اولیه گران شده و تا اندازهای قدرت خرید مردم پایین آمده است، وضعیت فروش عروسکها چطور است که جواب میدهد: «بله! قبل از گرانیها و در دسترس بودن فضای مجازی، وضعیت فروش خوبی داشتم اما با این اوضاع نابهسامان مالی که بیشتر خرید مردم محدود به کالاهای اساسی شده است متاسفانه شرایط فروش بسیار سخت شده است.»
از «صفورا» درباره عروسکهای چینی که کیفیت بالایی ندارند میپرسم که در این رقابت چه روشی را در پیش گرفتهاند، میگوید: «خوشبختانه با ایجاد موج حمایت از کالای ایرانی گرایشها برای خرید عروسکهای ایرانی بیشتر شده، گرچه هنوز فرهنگ صنایع دستی میان مردم جا نیفتاده است بعضیها از قیمتها تعجب میکنند. اما باز هم جایگاه راضیکنندهای دارد.»
به او میگویم شرکتی یا نهاد دولتی بوده که برای فروش انبوه عروسکها به شما پیشنهاد دهد، جواب میدهد: «یک شرکت غذایی بود که به دنبال طرح عروسک «قرتیخانم» به صورت اختصاصی برای کارشان بودند و دورهای هم تعدادی برایشان ارسال کردم و بسیار استقبال شد اما بعد از مدتی با داشتن مدیر بیتدبیری در آنجا، هزینه گزافی برای خرید مواد اولیه را برای من گذاشتند و با گران شدن دلار کاملا یکطرفه به همکاریشان پایان دادند در حالیکه شعارشان حمایت از بانوان کارآفرین بود، این موضوع را زیرپا گذاشتند و باقی عروسکها را خریداری نکردند.»
«صفورا» درباره ثبت برند عروسکاش، میگوید: «اگر بتوانیم برند شخصیمان را به ثبت برسانیم قطعا خوب میشود زیرا در این زمینه افراد کپیکار حق کپیرایت را رعایت نمیکنند و به خاطر سودهای نجومی، کپی ضعیفی از عروسکها دارند و عکس محصولات ما را به عنوان اثرشان ارائه میدهند که این واقعا ناراحت کننده است. البته شرایط ارسال به خارج از کشور هم به خاطر تحریمها و نبود کارتهای پول معتبر جهانی نداریم و این موضوع شرایط را سختتر میکند.»