حتما بارها شنیدهاید (یا شاید هم گفتهاید) که نینتندو برای بچههاست و بازیهایش هم به درد بچههای 10-12 ساله میخورد. گرچه دنیا این گفته را قبول ندارد و نینتندو شمار زیادی از بازیهای تکرارنشدنی تاریخ را ساخته اما بگذارید این بار بنشینم و از یک بازی برایتان بگویم که اتفاقا ظاهرش مشابه همان بازیهای کودکانه است که عاشقان سینه چاک گرافیکهای سه بعدی ادعایش را دارند اما در باطن یک بازی شیطانی و اعصاب خردکن به حساب میآید و مهارتتان به عنوان گیمر را به چالش میکشد. بله در مورد بازی Donkey Kong Country: Tropical Freeze و نسخه سوییچ آن صحبت میکنم که زمانی برای نینتندو وی یو ساخته شده بود و حالا برای سوییچ عرضه شده است.
- سازنده: Retro Studios
- ناشر: نینتندو
- پلتفرم ها: نینتندو سوییچ، وی یو
- پلتفرم بررسی: نینتندو سوییچ
بازی Donkey Kong Country: Tropical Freeze در اصل 4 سال پیش برای کنسول بازی نینتندو وی یو (Wii U) ساخته و عرضه شد. در همان دوران امتیازات بسیار بالایی کسب کرد و به عنوان یکی از بهترین بازیهای کنسول نگونبخت Wii U نیز از آن یاد میشود. همین عنوان حالا با اندک تغییرات قابل قبولی برای نینتندو سوییچ عرضه شده و به اندازه همان نسخه ابتدایی سال 2014 عالی، دشوار و اعصاب خردکن است و اگر آن را روی نینتندو وی یو بازی کردهاید، احتمالا هیچ دلیلی وجود ندارد که 60 دلار دیگر بابت این بازی روی سوییچ بپردازید.
زمستان در راه است
تولد نمیدانم چندسالگی دانکی کونگ است و همه اهالی خانواده دور هم جمع شدهاند تا در خانه او، این اتفاق را جشن بگیرند. ناگهان نسیم سوزناکی از پنجره به درون کلبه جنگلی نفوذ میکند و متوجه میشوند که اوضاع عجیب خطرناک است. دانکی کونگ و رفقایش از کلبه بیرون میآیند و با نگاه به ساحل متوجه میشوند که ارتش Snowmad به رهبری لرد فردریک آمده تا جزیرههای گرمسیری محل سکونتشان را از آنها بگیرد.
دریا به صفحات عظیم یخ تبدیل میشود و همه جا را برف و سرما فرا میگیرد. با اولین موج سهمگین سرما و توفانی که ناشی از حضور یک ارتش یخی است، دانکی کونگ و دوستانش از جا کنده و به جزیرهای دوردست به نام Mangrove پرتاب میشوند تا بازی در این نقطه آغاز شود. حالا در مقابل دانکی کونگ و دوستانش 6 جزیره متفاوت و منحصر به فرد وجود دارد که آنها باید برای بازگشت به خانه پا به آنها بگذارند و از رازهای ریز و درشتی که در گوشه گوشهشان پنهان شده پرده بردارند.
همانطور که گفتم مراحل مختلف و متنوع بازی مجموعا در 6 جزیره جریان دارد و طول گیمپلی تقریبا بین 8 الی 12 ساعت خواهد بود. این همه تفاوت به خاطر انتخابی است که ابتدای بازی میکنید. اینکه دانکی کونگ را در حالت اورجینال بازی کنید یا در حالت فانکی مود؟ وقتی حالت اورجینال را انتخاب کنید یعنی مسئولیت همه تصمیمهای خود را به عهده گرفتهاید و حتی کوچکترین خطایی ممکن است کار شما را تمام کند ولی اگر فانکی مود را بردارید نباید چندان نگران پرشهای به موقع و هدفگیرهای صحیح برای پریدنهایتان باشید. به بیان دیگر، اورجینال مود حالت سخت (Hard) و فانکی مود حالت آسان (Easy) بازی به حساب میآید.
در مود اورجینال بازی دانکی کونگ دو قلب برای شما در نظر گرفته شده که با هر ضربه یکی از آنها را از دست میدهید. بنابراین فقط مجاز به دو خطا هستید. البته در طول بازی میتوانید یکی از سه همراه اصلی یعنی دیکسی، دیدی و کرنکی کونگ را هم همراه خودتان داشته باشید که آنها هم هر کدام دو قلب اضافه دارند. اما وقتی به سراغ حالت فانکی مود بروید از همان ابتدا سه قلب خواهید داشت و زمانی که دوستانتان به شما بپیوندند این تعداد به 6 قلب میرسد. تازه وقتی با فانکی کونگ وارد کارزار شوید، از همان ابتدا 5 قلب به شما داده میشود، بعضی از قسمتها مثل سطوح خاردار برخلاف زمانی که دارید با دانکی کونگ بازی میکنید به شما ضربه وارد نمیکنند، میتوانید دابل جامپ کنید و در مجموع بازی به شما ساده میگیرد.
حالت فانکی کونگ یکی از قابلیتهای نسخه نینتندو سوییچ است و در ورژن ابتدایی خبری از آن نبود. اضافه شدن آن لطفی در حق بازیکنان حرفهای که به دنبال چالشهای جدی هستند نیست اما یک حالت ساده و جذاب برای مخاطبان کم سن و سالی است که شاید درجه سختی قبلی برایشان آزاردهنده بوده. تصمیم هوشمندانهای است چون هم نینتندو با نیاز گیمرها در هر سن و سالی آشناست و هم دانکی کونگ یک بازی معرکه است که نباید کسی آن را از دست بدهد.
یک چالش استوایی
اما از همه این حرفها که بگذریم میرسیم به چیزی که در Donkey Kong Country: Tropical Freeze بیشتر از هر چیز دیگری دلبری میکند. دانکی کونگ تروپیکال فریز گیمپلی جذاب، سحرانگیز و البته سختی دارد که تجربهاش حتی برای یک لحظه هم خسته کننده نمیشود و تا آخرین ثانیه شما را پای کنسول نگه میدارد.
بازی طراحی مراحل نفسگیر، رنگارنگ، متنوع و از همه مهمتر جذابی دارد که با یک سختی دلنشین عجین شده. به مانند عناوینی چون سلست یا سری سولز باید آنقدر بمیرید و دوباره به چک پوینتهایی که فاصلهشان هم اغلب از محل مردنتان کم نیست برگردید تا بالاخره دستتان بیاید چطور میشود از میان پلتفرمهای پر پیچ و خم بازی عبور کرد.
ساده بگویم دانکی کونگ واقعا بازی سختی است. حتی در حالت فانکی کونگ هم که بازی در آن کمی به شما راحت میگیرد باز با کلی چالش خاص رو به رو خواهید شد که شاید در برخی مواقع اعصاب خورد کن هم باشند. اما زمانی که بالاخره یاد بگیرید چطور باید دانکی کونگ را از بین تمام آشوبی که محیط برایتان میسازد نجات دهید، آن وقت لذتی را تجربه خواهید کرد که شاید دیگر طعم شیرینش را در هیچ بازی دیگری مزه نکنید.
در کل از هر نظر Donkey Kong Country: Tropical Freeze پلتفرمر تمام عیاری است که تجربهاش برای هیچ کس خسته کننده و ملال آور نمیشود. اصلا ایرادی به گیمپلی بازی نمیتوان گرفت مگر آنکه خیلی سخت گیرانه به بازی نگاه کنیم و از تکراری شدن مینی گیمها و یکسان بودن کلید ضربه زدن و غلتیدن ایراد بگیریم.
چراکه در برخی مواقع یکی بودن فانکشن کلیدهای بازی، حسابی به ضررتان تمام میشود و نمیگذارد که میان پلتفرمهای مختلف به درستی جابه جا شوید. این موضوع ایراد بزرگی هم نیست و هر چه در بازی جلو بروید برایتان کم رنگ و کم رنگتر میشود.
تازه به لطف باس فایتهای خوبی هم که برای بازی طراحی شده اصلا دیگر جای هیچ بحث و جدلی بر سر مشکلات خرد بازی باقی نمیماند. در آخرین مرحله هر جزیره به یک باس فایت خوب و جذاب میرسید که از قضا آنها هم طراحی حرفهای و کار درستی دارند. هیچ باسفایتی تکراری نیست و مبارزه با هر کدامشان استراتژی خاصی میطلبد که اگر در عمل نتوانید از آنها جواب بگیرید نتیجه چیزی جز مرگهای پیدرپی نخواهد بود.
متاسفانه در دوارنی به سر میبریم که در مدیوم بازیهای ویدیویی کمتر به طراحی یک باسفایت خوب اهمیت داده میشود. اما خوشبختانه چند سال پیش نینتندو با دانکی کونگ نشان داد که هنوز مبارزه با باسهای سخت، تازه آن هم در یک بازی پلتفرمر دو بعدی میتواند جذابیت زیادی داشته باشد. پس باید به خاطر این موضوع از نینتندو متشکر بود.
دلربایی گوریل پشمالوی دوست داشتنی
جدای از گیمپلی، Donkey Kong Country: Tropical Freeze از نظر بصری و شنیداری هم تجربه بینظیریست. Donkey Kong Country: Tropical Freeze واقعا بازی زیباییست و امکان ندارد از تماشای محیطهایش خسته شوید.
به هر محیطی از بازی پا بگذارید یک چیز جدید و منحصر به فرد خواهید دید که مثال آن در هیچ یک از مراحل قبلی تکرار نشده. این موضوع نشان دهنده وسواسی است که نینتندو روی بازیهایش دارد. اصلا محال است در میان بازیهای نینتندو اثری پیدا شود که حتی در آن کمی بیحوصلگی طراحان مشهود باشد.
Donkey Kong Country: Tropical Freeze نیز از این قضیه مستثنی نیست و بازی از نظر بصری جایی برای انتقاد نمیگذارد. بازی فستیوال رنگارنگی است که هر چیزی در آن پیدا میشود؛ از جنگلهای سبز استوایی و کوهستان پر از برف بگیرید تا اعماق تاریک اقیانوسها و مناطق سوزان آتشفشانی. همهشان هم به زیباترین شکل ممکن طراحی شدهاند و پر از جزئیاتی هستند که شاید مثال آنها در هیچ بازی پلتفرمر دیگری دیده نشود.
جالبتر اینکه دیوید وایز هم با قطعات خوبی که برای بازی ساخته واقعا غوغا کرده. هر مرحله موسیقی خاص خودش را دارد و امکان ندارد دو مرحله از بازی پیدا کنید که موزیکشان یکسان باشد. موزیکها همگی ریتم شلوغ و دلنشینی که شنیدنشان شیرینی تجربه بازی را دو چندان میکند.
دیوید وایز با موسیقیهایش به تمام مراحل بازی، خصوصا آنهایی که مشخصا به باسها اختصاص داده شده، شخصیت خاصی بخشیده؛ طوری که اگر موسیقیها را از بازی جدا کنیم نیمی از هویت هنری Donkey Kong Country: Tropical Freeze از بین خواهد رفت.
تجربهای که نباید از دست بدهید
به عنوان کلام پایانی میخواهم بگویم که واقعا نوشتن در مورد Donkey Kong Country: Tropical Freeze کار سختی نبود. این روزها کمتر پیش میآید بازی خوبی به دستم برسد که نشود از آن ایراد خاصی گرفت. انصافا مشکلات Donkey Kong Country: Tropical Freeze آنقدر کم است که میتوان به راحتی از آنها چشمپوشی کرد. به جای ایراد، بازی هر لحظه یک سورپرایز تازه پیش رویتان میگذارد و آنقدر شما غرق در خودش میکند که حساب زمان را هم از دست میدهید.
اگر نینتندو سوییچ دارید یا دستتان به یک نینتندو وییو تر و تمیز میرسد، به هیچ وجه تجربه Donkey Kong Country: Tropical Freeze را از دست ندهید. بعد از گذشت این چند سال هنوز هم بازی خوبی است و به هیچ وجه گذر زمان رویش تاثیر منفی نگذاشته. پس اگر به دنبال یک پلتفرمر عالی یا یک بازی مفرح و جذاب میگردید بهترین پیشنهادی که میتوانم برای شما داشته باشم همین Donkey Kong Country: Tropical Freeze است.
- یک تجربه بصری فوقالعاده
- موسیقیهای فوقالعادهتر
- گیمپلی سریع، درگیر کننده و صد البته سخت
- طراحی مراحل متنوع
- باسفایتهای خوب
- ارزش تکرار بالا
- تکراری شدن مینی گیمها
- استفاده از یک کلید برای دو عملکرد کاملا متفاوت